نگاهي به ضرب المثل هاي لري

ضرب المثل ها بخشي از فرهنگ يک ملت است که ريشه در اعتقادات، آداب و رسوم و تاريخ آن ملت دارد و مي توان آن ها را يکي از خالص ترين نمادهاي فرهنگي يک جامعه به حساب آورد. در کشور ما نيز به دليل قدمت فرهنگي،
يکشنبه، 6 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهي به ضرب المثل هاي لري
 نگاهي به ضرب المثل هاي لري

 

نويسنده: جعفر يوسفي




 

 

ضرب المثل ها بخشي از فرهنگ يک ملت است که ريشه در اعتقادات، آداب و رسوم و تاريخ آن ملت دارد و مي توان آن ها را يکي از خالص ترين نمادهاي فرهنگي يک جامعه به حساب آورد. در کشور ما نيز به دليل قدمت فرهنگي، ضرب المثل هاي فراواني وجود دارد که اگر چه با زبان هاي مختلف بيان گرديده است ولي عموماً داراي يک مفهوم و معنا است که همانا از سرچشمه هاي اصيل فرهنگ اسلامي و يا فرهنگ ايراني نشأت گرفته است. در ميان لرها نيز ضرب المثل هاي فراواني وجود دارد که آن ها را در جاي جاي کشورمان با زبان ها و لهجه هاي گوناگون مي توان شنيد. در ادامه برخي از اين ضرب المثل ها که در ساير مناطق کشور نيز رايج هستند مورد اشاره قرار مي گيرند ( البته با توجه به اينکه لرها از طوايف گوناگون و داراي لهجه هاي متفاوتي مي باشند ممکن است برخي از کلمات اين ضرب المثل ها در لهجه اي ديگر داراي تفاوت هايي باشد ).
1. آخون خدا بد نيه وش دراميه.
در خصوص کسي که درد يا مرضي ندارد ولي بدون دليل احساس مريضي مي کند و تحت تأثير تلقين ديگران احساس مريضي مي کند. و اين ضرب المثل نشأت گرفته از حکايت شاگردان مکتبي است که براي فرار از کلاس با تلقين به معلمشان قبولاندند که بيمار است و درس را به تعطيلي کشاندند.
2. آردمون بختيم و آرد ويزمون آويختيم.
آردمون را الک کرديم و الکمان را هم آويزان کرديم. به معناي آنکه ديگر از ما گذشته است.
3. آسمو ريسمو.
آسمان و ريسمان کردن. آسمان بلند و ريسمان کوتاه است. در مورد دو موضوع بسياري نامتعادل به کار مي رود.
4. آما پتش بيره، چش شم دررد.
يعني مي خواست بيني او را پاک کند چشمش را از حدقه بيرون آورد. در مورد آدم ناشي که به جاي درست کار انجام دادن آن را خراب تر مي کند. اين ضرب المثل به گونه اي ديگر نيز گفته مي شود: آمد ابرويش را درست کند زد چشمش را هم کور کرد.
5. آيم خوش مامله شريک مال مردم.
مثل معروف « آدم خوش معامله شريک مال مردم است »، هم علاوه بر اينکه در سراسر کشور رايج است، ناشي از آموزه هاي اسلامي نيز مي باشد.
6. آيم دس پاچه هر کاري ن دو دف مکنه.
اين مثل بيانگر دوباره کاري آدم عجول است. که با بيان هاي مختلف مورد تأکيد قرار گرفته است.
7. ا بويي خوش نميد ادا پانشايي مه کرد.
اگر پدر خودش را نمي ديد ادعاي پادشاهي مي کرد. به آدم افاده فروش بي محتوا مي گويند.
8. اتو پيل ووني ي بيلي بزه و پشت خويت.
اگر تو پيل باني به پشت خودت بزن. شايد اشاره به پيل بان باشد که پيوسته به فيل مي زند که باد به دماغش نيفتد و رم نکند و در مورد کسي مي گويند که خودش رعايت کاري را نمي کند ولي ديگري را نصيحت مي کند.
9. ادرم کنش ابوميا.
از در بيرونش مي کني از بام وارد مي شود. يعني هر طور عذرش را مي خواهند، دوباره با پرورويي وارد مي شود.
10. ار زوخر خره.
ارزان خر خر است. کنايه از کسي که کالاي ارزان مي خرد و ضرر مي کند.
11. ار يه ريزي من کوشت ني، سي چي رقصت ايا.
اگر ريگي در کفشت نيست، چرا رقصت مي آيد. اين ضرب المثل که کنايه به مرموز بودن افراد است، همان ضرب المثل معروف ريگ در کفش داشتن است ( جمشيدي، 1383: 113-114 ).
12. ار سربو کله بسيار.
به معناي اگر سر باشد کلاه بسيار است. اين ضرب المثل کنايه از آن است که: هر نعمت و امکاناتي را مي شود در کمال سلامتي دوباره يافت، عدم وابستگي را نيز مي رساند. اين ضرب المثل که حکايت از اهميت سلامتي دارد در آموزه هاي اسلامي نيز زياد مورد تأکيد واقع شده است به نحوي که سلامتي را امام علي (ع) در کنار امنيت يکي از دو نعمتي مي دانند که علي رغم اهميت، کمتر مورد توجه قرار مي گيرد. در ادبيات کهن ملي نيز در اين خصوص مطالب زيادي وجود دارد نظير « چون من باشم مرا دلدار کم نيست » ( ويس و رامين ).
13. ار گپ نداري، بشين سا (پا) يه برد گپ.
اگر بزرگ نداري در سايه ( پاي ) يک سنگ بزرگ بنشين، که کنايه از ضرورت وجود پيران با تجربه در خانواده و اهميت اطاعت افراد به ويژه جوانان از آن هاست که اين امر نيز ريشه در ادبيات ديني و ملي دارد. نظير اين حديث از پيامبر اکرم (ص) « الشيخ في قبيله کالنبي في امه »: پير در خانواده و قبيله خود، مقام پيغمبر را در امت خود دارد. و يا سعدي نيز اين مهم را در بوستان اين چنين مورد اشاره قرار مي دهد:
ز تدبير پير کهن بر مگرد
که کارآزموده بود سالخورد
در آرند بنياد رويين ز پاي
جوانان به نيروي و پيران به راي
14. ار نونت به مال، گات به که ه
ار نونت به که ه، گات به ماله
اگر نانت در خانه است گاوت در صحراست، اگر نانت به صحراست گاوت در خانه. اين معنا که بسيار در اسلام مورد عنايت مي باشد کنايه از آن است که هر کسي سفره اي گشاد داشته باشد از عوايد نيکي آن بهره مند خواهد شد. همان گونه که رسول گرامي اسلام (ص) مي فرمايند:« السخي قريب من الناس، قريب من الجنه، بعيد من النار ... » سخاوتمند؛ به خدا، مردم و بهشت نزديک و از جهنم دور است. فردوسي نيز مي گويد:
ببخش و بياراي و فردا مگوي
چه داني که فردا چه آيد به روي
سعدي هم به اين پند حکيمانه اين چنين اشاره دارد: هر که در حال توانايي نکويي نکند در وقت ناتواني سختي ببيند.
15. ايما ز بدبختي ايسا ز سرسختي.
ما از بدبختي، شما از سرسختي. اين ضرب المثل کنايه از رنج خود و لجبازي طرف مقابل دارد. چنانچه در روايت نيز آمده است: الانصاف راحه و للجاجه، و قاحه: انصاف دادن راحت و ستيزه کردن گستاخي است.
16. ايما هم خدايي داريم.
ما هم خدايي داريم. خدا يار و ياور بندگانش است و به مظلومان کمک مي کند. اين گزاره که ورد زبان همه ايرانيان در شرايط مختلف مي باشد ناشي از معارف قرآني به عنوان يکي از عناصر هويت ملي ايرانيان است. فالله خير حافظا و هو ارحم الراحمين: خدا بهترين نگهبان و به خلق مهربان ترين مهربانان است ( قرآن کريم، سوره ي يوسف، آيه ي 64 ).
17. دلحد اويديم، لحد هم اريم.
لخت آمديم و لخت هم مي رويم. کنايه از آن است که انسان از اين دنيا چيزي با خود نمي برد، پس نبايد دل اندر جهان ببندد. وَ مَالحيوهُ الدُنيا الّا لعِبُ و لهوُ و لَلدارُ الاخرَهُ خَيرُ لِلذينَ يَتقُون اَفَلا تَعقلونَ. و نيست زندگاني دنيا مگر بازيچه و بيهوده، البته خانه ي آخرت خوب تر است، براي کساني که پرهيز مي کنند از معصيت. آيا نمي فهمند بهتري آخرت را از دنيا ( قرآن کريم، سوره ي انعام، آيه ي 32 ).
18. آدم کم شانس ار سوار شتر اوي سي گرس.
اگر آدم کم شانس سوار شتر شود سگ او را مي گزد.
بخت بد با کسي يار بود
سگ گزدش از شتر سوار بود
بدبخت اگر مسجد آدينه بسازد
يا تاق فرود آيد و يا قبله کج آيد
(قنبري عديوي، 149-152 ).
19. آوي که ريختس جم نمووه.
آب رفته بهجوي باز نمي گردد نيز يکي از ضرب المثل هايي است که ريشه در ادبيات کهن ملي دارد:
نشاط جواني زپيران مجوي
که آب روان باز نايد به جوي
( سعدي )
اميدي هست آب رفته اش ديگر به جو آيد
يکي سازد به مژگان دست را گر آستين من
(صائب )
20. ايقه بياو رو ک قربت نرووه.
اين قدر بيا و برو که حرمت و احترامت از بين نرود.
به ديدار مردم شدن عيب نيست
وليکن نه چندان که گويند بس
(سعدي)
21. پاپتي بي تره د پهلا تنگ.
بدون کفش راه رفتن بهتر است از کفش تنگ
تهي پاي رفتن به از کفش تنگ
بلاي سفر به که در خانه جنگ
(سعدي )
22. خدا نه شاخ و خربي يه و دونو و قرواق.
اين ضرب المثل نيز اشاره به آدم هايي دارد که توان ندارند و الا ظالم و ستمگرند.
آن دو شاخ گاو اگر خر داشتي
يک شکم در آدمي نگذاشتي
(سعدي)
23. مار زيه د چله سي پي سه مي ترسه.
مار گزيده از ريسمان سياه و سفيد هم مي ترسد.
تا تار شب و روز چنان است کز ايشان
سهم رسن پيشه خورد مار گزيده
( انوري )
24. هر تنگي بي خوشي دپي داره.
حکمت فوق که در قالب مثل آمده است و در ميان ايرانيان از جمله قوم لر استفاده عام دارد، ريشه اي قرآني دارد که شعراي ملي نيز آن را به نظم درآورده اند. « ان مع العسر يسري ».
پس از دشواري آساني است ناچار
وليکن آدمي را صبر بايد
( سعدي )
از پي هر گريه آخر خنده اي است
مرد آخر بين مبارک بنده اي است
( مولوي )
منبع مقاله :
يوسفي، جعفر؛ (1389)، قوم لر، تهران: اميرکبير، چاپ اول



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط