صيادي به روش سنتي در چابهار

عليرغم مدرن شدن ابزارها و روش هاي صيادي در دهه هاي اخير، هنوز آثار و نشانه هايي از ماهيگيري سنتي در برخي مناطق جنوبي كشور قابل مشاهده است. در مقاله ي حاضر با تمركز بر بندر « چابهار » تلاش شده است ابزارها...
پنجشنبه، 31 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صيادي به روش سنتي در چابهار
صيادي به روش سنتي در چابهار

 

نويسنده: زليخا قرنجيك(1)




 

چكيده:

عليرغم مدرن شدن ابزارها و روش هاي صيادي در دهه هاي اخير، هنوز آثار و نشانه هايي از ماهيگيري سنتي در برخي مناطق جنوبي كشور قابل مشاهده است. در مقاله ي حاضر با تمركز بر بندر « چابهار » تلاش شده است ابزارها و مهارت ها و شيوه هاي صيادي، همچنين روابط و ساز و كارهاي سنتي ميان عوامل صيادي، معرفي شوند. از همين رو ثبت مجموعه اي از اصطلاحات و اسامي و تعابير بومي نيز از ويژگي هاي ديگر اين نوشتار است. اين مقاله متكي به دو دسته منابع است: نخست منابع كتابخانه اي؛ دوم گزارش مردم نگاري. مأخذ دوم كه حاصل پژوهشي ميداني در سال 1375 است، در آرشيو پژوهشكده مردم شناسي نگهداري مي شود و تاكنون منتشر نشده است.
كليدواژه ها: صيادي، ماهيگيري سنتي، چابهار

درآمد:

اكثر مشاغل، به ويژه مشاغل سنتي، با شرايط طبيعي، اقليمي و آب و هوايي مناطق مختلف شكل مي گيرند. ماهيگيري نيز از جمله مشاغلي است كه در ميان ساكنان سواحل درياها رونق و رواج دارد. مردم چابهار نيز به واسطه ي دسترسي به دريا، براي امرار معاش و ارتزاق خود سخت به ماهي و ماهيگيري وابسته مي باشند.
شهرستان چابهار با مساحتي حدود 17155 كيلومتر در منتهي اليه جنوب شرقي ايران در كنار درياي عمان و اقيانوس هند قرار دارد.(2)
در گذشته نام اصلي آن « چهاربهار » بوده است. علت آن را بايد وجود آب و هواي بهاري در چهار فصل سال دانست.(3)
تقريباً اكثر مردم بومي اين منطقه مسلمان، سني حنفي مذهب و متكلم به زبان بلوچي هستند. فعاليت صيادي در بلوچستان طي سده ها، فعاليتي محدود به جمعيت اندك ساحل نشينان مكران بوده و تنها براي سد جوع و مبادلات كم دامنه با نواحي شمال مكران انجام مي شده است.
به تمام كساني كه به طور موروثي و خانوادگي در مشاغل مختلف صيادي به كار اشتغال دارند « ميد » مي گويند. فرودستي جايگاه ميدها و نبود بازار مؤثر و قوي محلي به بسته ماندن جامعه ي صيادي و عدم تكامل ابزار و روش هاي صيد در گذشته منتهي شده است.(4)
پژوهش حاضر كه به نحوه ي صيد و ابزار ماهيگيري به روش سنتي در چابهار مي پردازد از طريق مطالعه ي كتابخانه اي به همراه استفاده از گزارش مردم نگاري شهرستان چابهار گردآوري و تنظيم گرديده است. گزارش مذكور حاصل پژوهشي ميداني است كه در سال 1375 صورت گرفته و در آرشيو پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي نگهداري مي شود.

پيشينه ي تحقيق:

با توجه به اهميتي كه صيد و صيادي در اين منطقه و ديگر نقاط خليج فارس دارد، كم و بيش مطالعاتي در اين زمينه به صورت پراكنده صورت گرفته است؛ از جمله تحقيقاتي كه در خصوص صيد ماهي به روش سنتي انجام شده مي توان به اين موارد اشاره كرد: جزيره كيش و درياي پارس، ايرج افشار سيستاني( انتشارات جهان معاصر، 1370)؛ جزيره قشم صدف ناشكافته خليج فارس، علي بلوك باشي ( ‌دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1379)؛ بندر لنگه در ساحل خليج فارس، حسين نوربخش ( انتشارات اداره كل فرهنگ و هنر استان هرمزگان، 1358)؛ چابهار، نگين شرق جمهوري اسلامي ايران، ابوذر عرشيان ( اعتدال، قم، 1388، در قسمت هايي از اين كتاب به روش سنتي صيد ماهي اشاراتي شده است )؛ و مقالات: « ‌كلياتي درباره ماهيگيري و اصطلاحات آن در خليج فارس »، حيدر عرفان ( مجموعه مقالات سمينار بررسي مسايل خليج فارس، تهران، 1368)؛ « ‌صيادان بوشهر( ‌پژوهشي پيرامون ماهيگيري در بندر بوشهر » )، علي اكبر حميدي ( فصلنامه ي علمي و فرهنگي ميراث فرهنگي، شماره 15، چاپ صنوبر، شكوه، سپيدار، تهران، تابستان 1375)؛ مردم نگاري شهرستان چابهار، امانگلدي ضمير(1376، پژوهشكده ي مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي.)

ابزار ماهيگيري سنتي:

صيد ماهي در چابهار به وسيله سه نوع ابزار سنتي انجام مي شود كه عبارتند از: 1- تور، 2- قلاب، 3- گرگور(gergur).

1- تور:

تور ماهيگيري در گويش محلي « دام » dam ناميده مي شود و از نخي ابريشمي(risum) بافته مي شود و با قيمت آن با توجه به جنس و حجم، متفاوت است.(5)
تور يكي از اركان معيشت ماهيگيري به شمار مي رود و از اهميت فراواني برخوردار است. زن و مرد، ولي غالباً مردان، در بافتن و تعمير تور مهارت دارند و به هنگام فراغت به مرمت آن مي پردازند.(6) يكي از كارهاي سنتي صيادان، رنگ كردن تور با رنگ سفيد است. اين رنگ از سوزانيدن صدف به دست مي آيد و همانند آهك است. اين پودر را با آب دريا مخلوط كرده، تور را با آن رنگ مي كنند.(7)

اجزاء تور:

« كرت » kart : تكه هاي كوچك تخته كه براي جلوگيري از فرو رفتن تور در آب، به طناب بالاي تور بسته مي شود.
« بوچ »buc : چوب پنبه هاي كوچكي كه به دهانه ي تور مي بندند (8) و از چوب صندل تهيه مي شود.(9)
« بوبر » bubar : توپ كائوچويي تقريباً بزرگي است به قطر 25 سانتيمتر كه به تور بسته مي شود و چون از اكسيژن پر است روي آب شناور مانده، محل تور را نشان مي دهد. اين وسيله در سال هاي اخير رايج شده است.
« پال »pal : طنابي كه دهانه ي تور را تنظيم مي كند، با كشيدن آن، دهانه ي تور بسته و راه بر ماهي هاي صيد شده بسته مي شود.(10(
« پيلم »pilom : طناب بالايي تور، كه جنس آن پلاستيكي است.
«كل بنج » kalbanj : قسمت ابتداي تور كه به قايق بسته مي شود.(11(

تور و انواع آن:

تورهاي ماهيگيري عموماً با توجه به اندازه، نام گذاري مي شوند. اندازه گيري به روش سنتي با واحد « گواز »gowaz ( به اندازه ي دو دست باز كه حدوداً دو متر است ) تعيين مي شود. ابتدا تور را با واحد گواز، اندازه مي گيرند و سپس تعداد چشمه هاي يك گواز را مي شمارند و نسبت به تعداد آن، تور را نام گذاري مي كنند. مثلاً اگر يك گواز، تعداد هفت چشمه ( شبكه ) ‌داشته باشد، به آن تور « هپتي »hapati مي گويند.
انواع تورهاي ماهيگيري عبارتند از: 1- تور پنجي panji( با پنج چشمه در يك گواز )، 2- ششي sesi )با شش چشمه در يك گواز)، 3- هپتيhapti( با هفت چشمه در يك گواز )، 4- هشتي، 5- نهي، 6- دهي، 7- يازدهي، 8- دوازدهي (‌12/5متر عرض، 140 متر طول دارد )، 9- سيزدهي، 10-چهاردهي.

بند :band

اين نوع تور براي صيد شير ماهي استفاده مي شود و در اصطلاح بلوچي به آن « بند » مي گويند. اين تور داراي سه لنگر و تعدادي بوچ و به شكل مثلث است. طوري كه از هر زاويه ي آن يك لنگر ( طناب ) بسته شده است.

« ماهور » mahur:

اين تور دو نوع است:

-1 چيراب Čirab :

براي گرفتن ماهي هاي بزرگ كه در عمق دريا هستند به كار مي رود.

-2 سراب: sarab براي گرفتن ماهي هاي سطح دريا مناسب هستند.(12(

روش صيد ماهي با تور:

صيادان با توجه به گله ي ماهي هاي موجود، از تور مخصوص همان ماهي استفاده مي كنند. صيادان همچنين بايد نوع ماهي را بشناسند. هرچه تعداد شبكه هاي تور بيشتر باشد، براي صيد ماهي هاي كوچك تر مناسب است.
تور را با آويزان كردن تكه سنگ به داخل دريا مي اندازند. قسمت بوچ دار تور در روي آب قرار مي گيرد و اغلب، تيرهاي چوبي كه به آن « الم » يا « آلوم » مي گويند، با دو تكه سنگ كه براي عمود ايستادن به پايه ي « الم » بسته مي شود، وصل مي شوند. استفاده از « الم » به منظور شناسايي محل قرارگيري تود، بخصوص در هنگام شب است. بالا و پايين آمدن بوچ نشانه ي به تور افتادن صيد است. در اين زمان جاشوها ( كارگران صيد ) همزمان به دو دسته تقسيم مي شوند و تور را از قسمت پايين به سمت بالا جمع مي كنند؛ دو نفر نيز طناب قسمت بالايي را مي كشند تا تور به حالت ناو شكل جمع شود. هنگام جمع كردن تور، ‌صيادان مرتب كلمه « هو » را تا پايان كار تكرار مي كنند و نيز ترانه اي محلي با نام « امبا » amba را مي خوانند.(13) اين ترانه مخصوص ماهيگيران است و به صورت گروهي خوانده مي شود و متن آن در برگيرنده ي مراحل مختلف صيد است. اجراي اين آهنگ به صورت سؤال و جواب ميان تك خوان ( ناخدا ) و گروه صيادان است و با ساز و بدون ساز خوانده مي شود.
نمونه اي از « امبا » كه مربوط به زمان بيرون كشيدن تور صيد از دل دريا است، در زير آمده است؛ صيادان در دو گروه، گوشه هايي از طناب را در مشت پيچيده و رو به ساحل مي كشند و از خدا روزي فراوان طلبيده و مي خوانند:

گروه اول:


چيزي زير تور است و طناب است... الله يا سخي، شهبار ما را مدد كن
هله يا الله

گروه دوم:


خدايا مدد كن كوسه اي باشد... الله يا سخي، شهباز ما را مدد كن

هله يا الله(14)

پس از تخليه ي ماهي هاي صيد شده، تور را با نهايت دقت جمع كرده، روي چارچوبه هاي كوتاهي كه نزديك ساحل ساخته اند، مي گسترانند تا خشك شود.(15(

-2 قلاب:

به قلاب در اصطلاح محلي « كندي » kondi مي گويند. قلاب داراي شماره هاي خاصي است. براي گرفتن ماهي هاي كوچك، از شماره هاي بالا، مثلاً 12 و براي گرفتن ماهيان بزرگ، مثل كوسه، از قلاب هاي شماره ي پايين مثلاً شماره 1 استفاده مي شود.

قلاب و اجزاء ‌آن:

هر قلاب از سه قسمت تشكيل شده است: 1) نخ قلاب، 2) سرب ( براي سنگين شدن )، 3) كندي kondi( همان قلاب ).
در ماهيگيري با قلاب به طعمه نياز است. به طعمه ي ماهي، « گم »gem و به طعمه ي كوسه ماهي، « گاهو »gahu مي گويند.

-3 گرگورgergur:

روش ديگر ماهيگيري استفاده از قفسي است كه در اصطلاح محلي به آن « گرگور » gergur مي گويند و از آن براي شكار ماهي هاي لابستر و يا شاه ميگو استفاده مي كنند.(16(
گرگور قفسي نيم كره اي شكل و بافته شده از سيم فلزي و خشك است. تكنيك آن طوري است كه ماهي ها به آساني از دهانه قيفي شكل آن وارد مي شوند اما خارج شدن آنها غيرممكن است. گرگور در سه اندازه ي كوچك، متوسط و بزرگ، براي عمق هاي 12 تا 26 متر ساخته مي شود.(17(
ارتفاع آن به تناسب نوع شناور و محل صيد، يك تا سه متر است. (18) گرگور در آب بلند رها مي شود. براي جلوگيري از فرو افتادن به ته آب و هميشه شناور ماندن در ميانه ي آب، تكه هاي اسفنج (« بوچ » يا « خساك ») با بند محكم به گرگور آويزان مي كنند. گاهي ظرف سربسته ي كوچك حلبي يا بشكه به جاي اسفنج به گرگور آويزان مي كنند. درون گرگور تكه اي گوشت يا ماهي گنديده مي گذارند تا ماهيان عبوري يا كوچ گر كه به دنبال خوراك هستند، با ديدن گوشت هاي درون گرگور به سوي آن بشتابند. ماهي وقتي از سوراخ به درون خزد دربند قفس مي ماند.(19)

انواع طعمه و روش صيد آن:

معمولاً ماهيگيران، گله ي ماهي ها را كه به آن « چپر »čapar مي گويند، از طريق طعمه هاي موجود در محل مي شناسند،‌ زيرا ماهي ها به دنبال طعمه ها هستند.
براي صيد طعمه از تور دايره مانند كوچكي به نام « رك »rok استفاده مي كنند. اين تور با دست انداخته مي شود. هر طعمه براي شكار نوع خاصي از ماهي ها مناسب است. برخي از انواع طعمه هاي ماهيگيري عبارتند از: « كندگاري »، « بويينگ »، « پادني »، « بي چام »، « جنوزام »، « لوجار »، « تكس » tagas( خرچنگ )، « گل وارك »، « كنچك »، « كاشا »، « درانزگ » و...(20).

وسايل شناور:

مهم ترين شناور براي ماهيگيري، قايق ها هستند كه صرف نظر از اندازه و قيمت، همه ي آنها را « هوري » huri يا « اوري »uri مي نامند. قايق را سابقاً از هندوستان مي خريدند، لكن امروز فقط به خريدن چوب مخصوص آن به نام « گال » gal، اكتفا مي كنند. اين چوب حدوداً شصت سال دوام دارد. امروزه نجارا چابهاري خود اقدام به ساخت قايق در ساحل مي كنند.
سابقاً قايق ها را صرفاً با پارو، يا به كمك چادر به حركت درمي آوردند، اما امروزه از موتورهاي انفجاري استفاده مي كنند كه در گويش محلي « مكينه » makine ناميده مي شود. مع هذا هنوز پارو و چادر كم و بيش استفاده مي شود.(21)

انواع قايق هاي مورد استفاده در ماهيگيري عبارتند از:

« يگدار » yegdar : قديمي ترين و سنتي ترين نوع قايق كه پارويي بود. به پارو در گويش محلي « اوليگ » olig مي گفتند كه از جنس چوب « شاگ » تهيه مي شد.
« چرپوگ » carpug: نوعي قايق بادبان دار و بزرگ تر از يگدار است. به بادبان اين قايق، « آچارrâčâ « مي گويند.
« راچن » râčen : بزرگ تر از چرپوگ است.
« ترشت » trâšt : از جنس فايبرگلاس و ژوك است.
« لنج »lanj : قايق ها يا كشتي هاي موتورخانه دار و بزرگ را مي گويند. لنج دكل بادباني ندارد.
« تك »tak : يا يدك كش.
« تريلي » يا « تليلي »، وسيله اي است كه براي بيرون آوردن قايق از دريا به ساحل از آن استفاده مي شود و داراي چهارچرخ است.(22)

فنون مراقبت از وسايل شناور:

با توجه به اينكه در مناطق ساحلي، تابش شديد آفتاب و تماس مداوم با آب موجب پوسيدگي و خرابي وسايل چوبي از جمله شناورها مي شود، براي مراقبت از آنها و مقاوم ساختنشان، از وسايل و مواد زير استفاده مي شود:
1- « چل » elč: روغن ماهي است كه براي ماليدن به بدنه ي كشتي يا لنج استفاده مي شود. روغن چل سه كاركرد دارد:
الف) حركت شناور را در آب سرعت و سهولت مي بخشد.
ب) مانع وارد شدن خسارات ناشي از نور آفتاب مي شود.
ج) مانع پوسيده شدن چوب بدنه ي قايق مي شود.
2- « پيگ »Pig : مخلوط آهك و چربي، اغلب « جگر كوسه » است كه در اصطلاح به تركيب اين دو، « پيگ چن Pigčen » هم مي گويند. از اين نوع چربي براي ماليدن به قسمت داخل لنج استفاده مي كنند تا از نفوذ آب به هنگام صيد ماهي يا بار زدن يخ براي صيد جلوگيري كند. اين روغن همچنين مانع چسبيدن خزه ها و دو كفه ايها بر روي چوب يا لاي تخته هاي بدنه ي قايق( كشتي ) مي شود.
« پيگ مالي »، در ساحل ( خشكي )، در زمان جذر دريا انجام مي شود. اين عمل هر چند روز يك بار از خارج و هر ماه يك بار از داخل انجام مي شود.
روش ديگر براي از بين بردن خزه ها و دو كفه ايها، روشن كردن آتش در محيط زيست آنان است ولي بايد دقت كنند تا طوري باشد كه به بدنه ي قايق خسارت وارد نشود.(23)

لوازم مورد نياز صيادان به هنگام صيد:

از آنجا كه ممكن است زمان صيد طولاني شود و تلاش مداوم براي آن موجب خستگي و گرسنگي صيادان مي شود، بنابراين براي تأمين غذا به وسايلي نياز دارند كه از جمله ي آن ها ابزار نان پزي است:
(1منقلي فلزي به نام « سارگ »sârg : براي آتش افروختن؛
(2صفحه اي فلزي« تين »tin به ضخامت 3-4 ميلي متر براي سرخ كردن خمير نان؛
3) ميله ي چوبي كوتاه به نام « دار » Dâr براي پهن كردن خمير نان.
به اين ترتيب از آرد گندم و جو و ذرت ناني خوشمزه و مقوي به نام « نگن » Nagan مي پزند كه خوراك دايمي ماهيگيران در مدت صيد است.(24(

شيوه هاي بهره برداري از صيد:

بهره برداري و تقسيم صيد براساس اصول و سهام خاصي است. در هر صيد افراد مختلفي مشاركت دارند كه عبارتند از: ناخدا، سرهنگ، ملوان، « بانداري »bândâri ، آشپز، ميستر يا مكانيك، گليزر( كمك مكانيك )، « جانشو »jânšu يا جاشو و وليد walid( پادو).
در تقسيم محصولات علاوه بر اشخاص، سهم تور، لنج ( قايق ) و هزينه هاي سركاري sarkari يا ( هزينه هاي خوراك و سوخت موتور ) نيز مشخص مي شود.
تقسيم بندي سهم به تناسب نوع قايق و نوع صيد متفاوت است. به عنوان مثال تقسيم صيد ميان قايق هاي كوچك كه مكانيك و يا آشپز ندارند با لنج ( ‌قايق هاي بزرگ ) كه داراي مكانيك و يا آشپز و خدمه ديگر هستند، تفاوت دارد. در ادامه شيوه هاي تقسيم بندي محصولات صيادان بيان شده است.

تقسيم محصول صيد شده با قايق كوچك (‌يگدارyegdâr ):

در اين نوع صيد، تقسيم محصول يك دوم به يك دوم است. يعني يك دوم محصول سهم تور و قايق و يك دوم نيز بين ناخدا، ملوان و موتور تقسيم مي شود. به اين صورت كه ناخدا 2 سهم، موتور يك سهم، جانشو( هركدام يك سهم ) مي برند. البته هزينه هاي سركاري از كل محصولات كم مي شود.

تقسيم محصول صيد شده با لنج ( كشتي هاي كوچك موتورخانه دار ):

لنج و موتور دو سوم سهام ( حدود 80 درصد از اين سهام براي صاحب تور جهت تعمير و خريد ) و 20 درصد براي صاحب لنج است و يك سوم باقي مانده بين اين افراد تقسيم مي شود: ناخدا دو سهم. ملوان ( جانشو ) هر نفر يك سهم، آشپز( بانداري )1/5 سهم، مكانيك( ميستر )1/5 سهم، كمك مكانيك ( گليزر ) نيم سهم، پادو( وليدر )هر نفر، نيم تا سه چهارم يك سهم.

تقسيم محصول صيد شده با قلاب:

ابتدا از كل محصول، هزينه هاي سركاري كم شده و سپس بين افراد به صورت زير تقسيم مي شود: ناخدا دو سهم، هر ملوان يك سهم، موتور يك سهم، قايق يك سهم، رگ ( تور طعمه گيري ) يك سهم.
در اصطلاح محلي به هر سهم، « بهر » مي گويند و خود به قسمت هاي كوچكتر به نام « آنا »nââ تقسيم مي شود. هر سهم معادل 16 آنا است.(25)

فصل صيد و انواع ماهي ها و آبزيان:

به دليل ساحلي بودن اكثر مناطق شهرستان چابهار، صيد ماهي انجام شدني است. تابستان « گرماگ » garmâg، فصل تعطيلي كار است، چون در اين فصل دريا طوفاني و موج دار است. در اين فصل صيادان اغلب به تعميرات قايق و تور مي پردازند.(26)
طبق سنت مذهبي ماهيگيران، ماه رمضان را به روزه داري و عبادت در مسجد مي گذرانند. ماه روزه داري به هر موقع از سال بيفتد از رفتن به دريا و صيد ماهي چشم مي پوشند.(27)

فصول صيد ماهي عبارتند از:

- « ايرات »Eirat( پاييز ): فصل صيد ماهي و زمان غني شدن ذخاير منابع دريايي است. در اين فصل اغلب ماهي هاي تگلم، كمپو، سارم، گدير، پته، لونتي( اغلب ماهي هاي كوهي ) صيد مي شود.
- « سيپان »Sipân ( بهار): اغلب ماهي هاي صنعتي، تن ماهي صيد مي شود. آخر سيپان زمان صيد ميش ماهي است.
- « زمسان »Zemessân ( زمستان ): اغلب ماهي هاي تجارتي، شوريده، شيرماهي، گلو، گور و... صيد مي شود. ماه هاي خرداد، تير و مرداد به « سون »Sun نيز معروف است. در اين ماه ها اغلب صيادان براي صيد ماهي تن به بندر جاسك مي روند.(28)

ساير آبزيان عبارتند از:

(1 ميگو: براي صادرات، ارزش اقتصادي دارد. دو نوع آن عبارتند از « مدگ »madag و شاه ميگو.
(2خرچنگ: كه به آن « تگس، tagas » هم مي گويند.انواع آن عبارتند از: تگس و شيرگو(irguš) كه اغلب براي طعمه نيز استفاده مي شود.
(3 صدف كه به آن « كركينگ »(karking) و « گر »(Gor) نيز مي گويند. انواع صدف عبارتند از:
- « گر »Gor: چسبيده به كوه بوده و داخل آن ماده ي سياه رنگي وجود دارد كه در اصطلاح « ناخنگ » مي گويند. گر را داخل آب مي جوشانند و ناخنگ آن را كه معطر و خوشبو است مي گيرند.
- « كوچك »Kuček : براي تزيينات محلي استفاده مي شود.
-ميزوك Mizuk: در صنايع دستي و تزيينات استفاده مي شود.(29)

شيوه هاي عرضه ي توليدات دريايي:

در حدود پنجاه سال پيش در كنار بندر« تيس » كه بندري تجاري و صيادي بوده. محوطه اي براي عرضه ي محصولات صيادي وجود داشت. اين محوطه را به بلوچي« بكار » (bakkâr ) مي ناميدند. اين مكان مسئولي داشت كه به او « بكار ميتا »bakkâr mitâ مي گفتند. در اين مكان صياد، اغلب به دليل اندك بودن صيد، محصولات خود را به صورت خصوصي به خريداران مي فروخت. يكي از عادات پسنديده ي صيادان« ميد » mid اين بود كه در ازاي ماهي خوراكي روزانه مردم فقير محل مبلغي دريافت نمي كردند.
امروزه براي عرضه ي محصولات صيد شده، مكان مشخصي در كنار صيدگاه در نظر گرفته شده كه به آن « باج »Bâj مي گويند. در بندر« بريس »، « باج » مكاني سرپوشيده با امكاناتي از جمله وسايل وزن كردن ماهي( قپان يا باسكول ) است.

محصولات دريايي اغلب به سه صورت زير عرضه مي شود:

تعاوني ها: امروزه به دليل گسترده شدن تشكيلات اداره شيلات، تعاوني هايي به نام « دفتر خدمات صيادي » داير شده است. اين تعاوني ها علاوه بر افزايش مشاركت صيادان و ارايه ي برنامه هاي صيد و بازاريابي براي صياداني كه توليدات بالايي دارند، در زمينه ي تهيه وسايل صيد از جمله تور، قلاب، لنج و... نيز خدماتي ارايه مي كنند.
واسطه گري يا دلالي: اغلب ماهيگيران محصولات صيد شده را به وسيله ي واسطه گري افرادي كه در مكان هايي مانند: باج در انتظار آنها نشسته اند، انجام مي دهند. اين واسطه گران علاوه بر فروش محصولات به صورت عمده به شهرستان هاي استان و مراكز ساير استان ها از جمله كرمان، يزد، اصفهان، تهران، مشهد و... يا به صورت خُرد به خرده فروشان داخل شهر، با قيمتي گزاف تر از قيمت خريداري شده از صياد، مي فروشند.
خصوصي: عده اي از ماهيگيران، بخصوص كساني كه درصد محصولات آنان بسيار اندك است به صورت شخصي محصولات خود را مستقيماً به خرده فروشان با قيمت مناسب تري از قيمت واسطه گري مي فروشند. (30)

برآمد:

ماهي و ماهيگيري براي مردم ساحل نشين از اهميت زيادي برخوردار است زيرا ماهي، علاوه بركسب درآمد، غذاي اصلي بسياري از مردم منطقه است.
ماهيگيري نيز همانند ديگر مشاغل سنتي، داراي وسايل و فنون و روش ها و سازوكارهايي است كه توسط انسان براي بهره مندي از دريا ساخته شده است و به صورت سينه به سينه از نسلي به نسل ديگر رسيده است. تقريباً تمام كساني كه در كناره هاي خليج فارس به صيد ماهي مي پردازند از روش ها و وسايل مشابهي براي صيد و تقسيم و فروش محصولات خود استفاده مي كنند.
ماهيگيري از جمله مشاغل ويژه ي مردان است. زنان برخي اوقات در كار مرمت تور ماهيگيري به مردان كمك مي كنند و بيشتر به پخت و پز و نمك سود و خشك كردن ماهي مشغول هستند.
هنوز هم برخي ماهيگيران به همان روش قديمي به صيد ماهي مي پردازند و از وسايل سنتي استفاده مي كنند. تعداد اندكي نيز در شيلات كار مي كنند و به روش مدرن به صيد ماهي مي پردازند.

پي‌نوشت‌ها:

1. كارشناس ارشد پژوهشكده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري.
2. عرشيان، ابوذر، چابهار، قم، اعتدال، 1388، ص 32.
3. ذكاوت، حميد: چابهار شهر شگفتي ها، تهران: اعتماد، 1382، ص 1.
4. ملك رئيسي، حسين: چابهار بندر اقيانوسي ايران، زاهدان: تفتان، 1385، ص 118.
5. عرشيان، پيشين، ص 58.
.6همانجا.
.7امانگلدي، ضمير: مردم نگاري شهرستان چابهار، تهران: پژوهشكده مردم شناسي، 1376، منتشر نشده، ص 195.
.8عرشيان، پيشين، ص 58.
.9امانگلدي، پيشين، ص 195.
.10عرشيان، پيشين، ص 58.
.11امانگلدي، پيشين، ص 195.
.12همان، صص 197-195.
13. همان، ص 195.
14. همان، صص 282 و 284.
15. عرشيان، پيشين، ص 58.
16. همان، صص 197-198.
17. حميدي، علي اكبر:‌«صيادان بوشهر »، فصلنامه علمي و فرهنگي ميراث فرهنگي، شماره 15، تابستان 1375، ص 4.
18. افشار سيستاني، ايرج: جزيره كيش و درياي پارس، تهران: جهان معاصر، 1370، ص 330.
19. عرفان، حيدر:« كلياتي درباره ماهيگيري و اصطلاحات آن در خليج فارس »، مجموعه مقالات سمينار بررسي مسائل خليج فارس، ارديبهشت 1367، تهران: وزارت امور خارجه، 1368، ص 389.
.20 همان، ص 198.
21. عرشيان، پيشين، ص 56.
22. امانگلدي، پيشين، صص 201-200.
23. همان، ص 232.
24. عرشيان، پيشين، صص 58-59.
25. امانگلدي، پيشين، صص 199-200.
26. همان، ص 201.
27. بلوك باشي، علي: جزيره قشم صدف ناشكفته خليج فارس، تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1380، ص64.
28. همان، صص 246-247.
29. همان، ص 201.
30. همان، صص 226-225.

کتابنامه :
افشار سيستاني، ايرج: جزيره كيش و درياي پارس. تهران: جهان معاصر، 1370.
امانگلدي، ضمير: مردم نگاري شهرستان چابهار، تهران: پژوهشكده ي مردم شناسي، 1376، منتشر نشده.
بلوك باشي، علي: جزيره قشم صدف ناشكفته خليج فارس. تهران: نيل، دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1380.
حسين، ملك رئيسي: چابهار، بندر اقيانوسي ايران. زاهدان: تفتان، 1385.
حميدي، علي اكبر: صيادان بوشهر. ميراث فرهنگي. تابستان 1375، 15.
ذكاوت، حميد: چابهار، شهر شگفتي ها، تهران: اعتماد، 1382.
عرشيان، ابوذر: چابهار، قم: اعتدال، 1388.
عرفان، حيدر: كلياتي درباره ماهيگيري و اصطلاحات آن در خليج فارس، 1367، مجموعه مقالات سمينار بررسي مسائل خليج فارس، تهران: وزارت امور خارجه، 1368.

منبع مقاله :
خيرانديش، عبدالرسول، تبريزنيا، مجتبي، ( 1392 )، پژوهشنامه خليج فارس ( ‌دفتر ششم )، تهران: خانه كتاب، چاپ اول



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما