براي يادآوري بهتر، از چشم كمك بگيريد
منبع:روزنامه کیهان
اگر درحال نگاه كردن به نقطه اي هستيد تا مطلبي را به خاطر آوريد چشم هايتان را به مدت 30 ثانيه به صورت افقي به دو طرف حركت دهيد .
به گفته محققان حركات افقي چشم باعث مي شوند دو نيمكره مغز تداخل بيشتري با هم داشته باشند و ارتباط بين نيمكره هاي مغز براي يادآوري انواع خاصي از خاطرات حائزاهميت هستند.
مطالعات قبلي نشان داده اند كه اين حركات در به خاطر آوردن بعضي كلمات كه افراد به تازگي ديده اند موثرند.
اما به گزارش سي بي اس اندرو پاركر و همكارانش در دانشگاه متروپوليتين منچستر مي خواستند بدانند آيا اين حركات چشمي به تشخيص واژه هايي كه مي بينند كمك مي كند يا خير. درواقع حافظه تشخيصي با حافظه يادآوري متفاوت است به طوري كه افراد به هنگام تشخيص كلمات دچار اشتباهات حافظه اي كاذب به نام خطاهاي مربوط به نمايش منبع مي شوند. اين اشتباه زماني رخ مي دهد كه كلمات را تشخيص مي دهند اما شباهت آنها را به منبع غلط نسبت مي دهند. براي مثال تصور مي كنند واژه هايي را به تازگي خوانده اند درحالي كه ممكن است آن واژه ها را طي محاوره اي كه در اوائل همان روز صورت گرفته شنيده باشند.
اين محققان دريافتند افرادي كه حركات افقي چشم را انجام داده بودند لغات بيشتري را به طور صحيح به خاطر آوردند و خطاي آنها در تشخيص منبع نيز كمتر از كساني بود كه از اين حركات چشمي كمك نگرفته بودند.
نتيجه اينكه حركات فوق در تشخيص منبع واقعي خاطرات به افراد كمك مي كند. با اين حال محققان معتقدند مكانيسم مطرح شده براي ارتباط حركات چشمي و افزايش حافظه فرضيه اي است كه درك علت و چگونگي آن نيازمند مطالعات گسترده تر مي باشد.
به گفته محققان حركات افقي چشم باعث مي شوند دو نيمكره مغز تداخل بيشتري با هم داشته باشند و ارتباط بين نيمكره هاي مغز براي يادآوري انواع خاصي از خاطرات حائزاهميت هستند.
مطالعات قبلي نشان داده اند كه اين حركات در به خاطر آوردن بعضي كلمات كه افراد به تازگي ديده اند موثرند.
اما به گزارش سي بي اس اندرو پاركر و همكارانش در دانشگاه متروپوليتين منچستر مي خواستند بدانند آيا اين حركات چشمي به تشخيص واژه هايي كه مي بينند كمك مي كند يا خير. درواقع حافظه تشخيصي با حافظه يادآوري متفاوت است به طوري كه افراد به هنگام تشخيص كلمات دچار اشتباهات حافظه اي كاذب به نام خطاهاي مربوط به نمايش منبع مي شوند. اين اشتباه زماني رخ مي دهد كه كلمات را تشخيص مي دهند اما شباهت آنها را به منبع غلط نسبت مي دهند. براي مثال تصور مي كنند واژه هايي را به تازگي خوانده اند درحالي كه ممكن است آن واژه ها را طي محاوره اي كه در اوائل همان روز صورت گرفته شنيده باشند.
اين محققان دريافتند افرادي كه حركات افقي چشم را انجام داده بودند لغات بيشتري را به طور صحيح به خاطر آوردند و خطاي آنها در تشخيص منبع نيز كمتر از كساني بود كه از اين حركات چشمي كمك نگرفته بودند.
نتيجه اينكه حركات فوق در تشخيص منبع واقعي خاطرات به افراد كمك مي كند. با اين حال محققان معتقدند مكانيسم مطرح شده براي ارتباط حركات چشمي و افزايش حافظه فرضيه اي است كه درك علت و چگونگي آن نيازمند مطالعات گسترده تر مي باشد.