بیش‌فعّالی / نقص توجّه (ADHD) در دانش‌آموزان

علی‌رضا دانش‌آموز چهارده ساله‌ای است که در سال اوّل دبیرستان درس می‌خواند. گرچه از هوش نسبتاً بالایی برخوردار است و مطالب را به سرعت یاد می‌گیرد، امّا عملکرد درسی‌اش در حدّ انتظار معلّمان نیست. در کلاس درس به
دوشنبه، 15 تير 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بیش‌فعّالی / نقص توجّه (ADHD) در دانش‌آموزان
بیش‌فعّالی / نقص توجّه (ADHD) در دانش‌آموزان

 






 

علی‌رضا دانش‌آموز چهارده ساله‌ای است که در سال اوّل دبیرستان درس می‌خواند. (1) گرچه از هوش نسبتاً بالایی برخوردار است و مطالب را به سرعت یاد می‌گیرد، امّا عملکرد درسی‌اش در حدّ انتظار معلّمان نیست. در کلاس درس به راحتی حواسش پرت می‌شود، اغلب در هنگام تدریس معلّمان مشغول ورفتن با کتاب و وسایل دیگر است، مرتّب با همکلاسی‌هایش صحبت می‌کند، دایم سر‌جایش وول می‌خورد و بی‌قرار است. غالباً برای انجام تکالیف نظم و برنامه‌ی مشخّصی ندارد، مرتّب وسایل خود را گم می‌کند یا در مدرسه جا می‌گذارد، در مواقع نامناسب و حتّی هنگامی که از او سؤال پرسیده نمی‌شود، پاسخ سؤال‌ها را می‌دهد. اکثر اوقات وسط حرف دیگران می‌پرد و نمی‌تواند صبر کند تا صحبت طرف مقابل تمام شود، او به دلیل شوخی‌های نسنجیده و حرف‌های نامناسب موجب رنجش دوستانش می‌شود و با آن‌ها اختلاف پیدا می‌کند. علی‌رضا در امتحانات برخی از دروس اخیراً تقلّب کرده است.
بسیاری از کودکان به ویژه کودکان پیش‌دبستانی، فعّال، پرانرژی و با نشاط هستند و به طور دایم از فعّالیّتی به فعّالیّت دیگر می‌پردازند. آن‌ها نسبت به محیط پیرامون خود و اتّفاق‌هایی که می‌افتد کنجکاوند و در برابر آن‌ها با هیجان واکنش نشان می‌دهند. امّا هنگامی که فعّالیّت‌های آن‌ها فراتر از گروه سنّی خودشان باشد یا نتوانند کارها و تکالیف خود را با توجّه، علاقه و پشتکار انجام دهند، قوانین و مقرّرات را نقض کنند یا در کنترل رفتارها و هیجان‌های خود ناتوان باشند، در این صورت دیگر شادابی دوران کودکی را از خود نشان نمی‌دهند وبه احتمال زیاد مشکلات فراوانی در سازگاری با دیگران، مسایل تحصیلی و خانوادگی خواهند داشت. این مشکل که اغلب تا بزرگ‌سالی ادامه می‌یابد در آخرین طبقه بندی‌های علمی اختلال بیش فعّالی / کمبود توجّه نامیده می‌شود.
کودکان مبتلا مشکل بزرگی در تمرکز کردن دارند و به نظر می‌رسد که بی‌توجّه‌اند. در موقعیّت‌هایی که از آن‌ها خواسته می‌شود بنشینند، مشکلات ویژه‌ای در کنترل فعّالیّت‌هایشان دارند. از برجسته‌ترین ویژگی های این اختلال، بی‌قراری افراطی و دامنه‌ی توجّه بسیار ضعیف است که به رفتار تکانشی و آشفته منجر می‌شود. این گونه معلولیت‌ها تقریباً تمام حوزه‌های کارکردی کودک را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بیشتر کودکان از نظر جسمانی فعّال‌تر از بزرگسالان هستند، امّا هدفمند عمل می‌کنند. ولی فعّالیّت کودکان بیش‌فعّال فاقد نظم و هدف است. یک کودک طبیعی اگر ترغیب شود می‌تواند بنشیند و تمرکز کند ولی برای یک کودک بیش فعّال انجام چنین عملی غیر ممکن است. پس عمل متمایزکننده رفتار حرکتی کودک بیش فعّال کیفیّت اتّفاقی آن است نه افراطی بودن آن. عدم توانایی در تمرکز و حفظ توجّه بر پیشرفت تحصیلی اثر بسیار مخرّبی دارد. این کودکان از نظر سازگاری اجتماعی نیز مشکل دارند به طوری که از بازی‌های متناسب با سن امتناع می‌کنند، در بازی‌های گروهی اخلال ایجاد می‌کنند، قشقرق به راه می‌اندازند و باعث نزاع می‌شوند. در واقع ADHD بر مراقبت از خود، استقلال و اعتماد به نفس اثر منفی گذاشته و حوزه‌هایی را که کودک لازم است در آن‌ها مهارت پیدا نماید تا تبدیل به یک موجود اجتماعی شود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این اختلال با سه نشانه‌ی اصلی تعریف می‌شود که این سه نشانه عبارتند از: نارسایی توجّه، بیش فعّالی و تکانش‌گری.

توصیف نشانه‌های اصلی

الف: کمبود توجّه

اغلب کودکان مبتلا به این اختلال دارای مشکلاتی در قلمرو توجّه هستند. اگر چه مکانیزم دقیق این مشکلات هنوز مشخص نیست امّا پاره‌ای از محقّقان، « انحراف توجّه » را معیار اصلی این اختلال تلقّی می‌کنند. پاره‌ای دیگر از پژوهشگران بر مشکلات حفظ حالت توجّه در این کودکان تأکید می‌کنند. تفاوت بین انحراف توجّه با حفظ حالت توجّه، وجود یا فقدان یک محرّک محیطی است که بتواند توجّه را به خود معطوف کند.
والدین و معلّمان کودکان مبتلا به این اختلال دایماً شکایت می‌کنند که آن‌ها در گوش کردن و توجّه به صحبت‌ها مشکل دارند، تمرکز ندارند، به راحتی حواسشان پرت می‌شود و اشیای لازم برای کار و فعّالیّت خود را گم می‌کنند. تکالیف مدرسه را نامرتّب وناتمام انجام می‌دهند، اغلب از انجام دادن کارهایی که نیاز به تفکّر و تلاش ذهنی مستمر دارد اجتناب می‌کنند یا میلی به انجام آن ندارند. کم تر کاری را به اتمام می‌رسانند، برای انجام کارها باید از آن‌ها خواهش کرد. در این کودکان بی‌نظمی، آشفتگی و فراموشی بیش‌تر از همسالان خود مشاهده می‌شود. پیروی نکردن از قوانین یا دستورهای دیگران نیز ( به دلیل کم توجّهی ) در آن‌ها شایع است.

ب: رفتار بیش فعّالی

فزون‌کنشی حرکتی احتمالاً یکی از نخستین نشانه‌هایی است که در خلال سال‌های پیش مدرسه‌ای، در کودک مبتلا به ADHD مشاهده می‌شود. کودکان بیش فعّال اغلب با دست و پاهای خود بازی می‌کنند یا روی صندلی دایماً وول می‌خورند، در انجام فعّالیّت‌های نشسته و آرام مشکل دارند. اغلب فعّالیّت‌ها و بازی دیگران را بر هم زده و نمی‌توانند مانند دیگران در یک مسیر مشخّص بازی کنند. والدین و معلّمان آن‌ها را به عنوان افرادی که همانند موتور راه می‌روند و به طور دایم در حرکتند و قادر نیستند منتظر وقوع رویدادها باشند توصیف می‌کنند.
غالباً قبل از به پایان رسیدن سؤال بسیار سریع پاسخ می‌دهند و در نتیجه در آزمون‌های مختلف اشتباه‌های زیادی را مرتکب می‌شوند، در برابر وسوسه ها کم تر مقاومت می‌کنند و توانایی به تأخیر انداختن نیازهایشان را ندارند. در کنترل فعّالیّت‌های حرکتی خود پختگی کم‌تری دارند، اغلب بدون در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان، پرحرفی می‌کنند. نوجوانان و بزرگسالان علایم بیش فعّالی را به شکل احساس بی‌قراری و مشکل در انجام فعّالیّت‌های آرام و نشسته نشان می‌دهند. این گونه رفتارها ممکن است در هر موقعیّتی یا در حضور هر کسی بروز کند و از حیث اجتماعی برای کودک و نوجوان مشکلاتی را ایجاد نماید.
در پاره‌ای از موارد، فزون کنشی تا حدی در نوجوانی کاهش پیدا می‌کند، امّا گاهی نیز این نشانه‌ها تا دوران بزرگ‌سالی باقی می‌مانند. در چنین مواقعی، فزون کنشی می‌تواند بر اساس نشانه‌های متفاوت از آنچه در کودکی و نوجوانی دیده می‌شد، بروز کند. بزرگ‌سال مبتلا به ADHD بی‌قرار است، به نظر ناآرام می‌آید و هنوز هم ممکن است نتواند به آسانی برای مدّتی در جای خود بنشیند.
پژوهش‌های طولی که کودکان مبتلا به این اختلال را تا دوران بزرگ‌سالی مورد بررسی قرار داده‌اند نشان می‌دهند که نشانه‌ها و ملاک‌های اختلال بیش فعّالی / کمبود توجّه تا پایان دوره‌ی ابتدایی و در دوره‌ی نوجوانی نیز ادامه می‌یابد.

ج: تکانش گری

تکانش گری نیز مانند بی‌توجهی در افراد و موقعیّت‌های مختلف تغییر می‌کند پژوهشگران معتقدند که ناتوانی در مهار تکانشگری نقش بنیادی را در این اختلال ایفا می‌کند. بارکلی عقیده دارد که مسأله تکانشگری کودکان مبتلا به این اختلال، ناتوانی در فکر کردن قبل از عمل نیست بلکه « عمل می‌کنند پیش از آنکه مدّت زمانی را به فکر کردن اختصاص دهند. » هم‌چنین این کودکان نمی‌توانند رفتارشان را با قواعد عمل و پیامدهای ناشی از آن منطبق سازند.

میزان شیوع

این گروه از مشکلات رفتاری یکی از شایع‌ترین اختلالات روانی در کودکان ا ست. فراوانی این اختلال، در حدود 10 تا 20 درصد کودکان مدرسه رو، یا گاهی در کمتر از آن، یعنی حدود 3 تا 7 درصد گزارش شده است. میزان شیوع آن در سنین 6 تا 12 سالگی در دختران، 2 تا 3 درصد و در پسران 6 تا 9 درصد است امّا در دوره‌ی نوجوانی در دختران، 1 تا 2 درصد و در پسران، 3 تا 4/5 درصد می‌باشد. به نظر می‌رسد ویژگی‌های رفتاری مشکل‌آفرین در کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال خیلی زود و غالباً قبل از 7 سالگی شروع می‌شود. این اختلال در 50 تا 80 درصد کودکان شناسایی شده، تا دوره‌ی نوجوانی و در 30 تا 50 درصد از آن‌ها تا دوره‌ی بزرگ‌سالی ادامه خواهد یافت.
جنسیّت در تعیین میزان شیوع اختلال بیش فعّالی / کمبود توجّه نقش مهمّی دارد. به طوری که به پسران 2/5 تا 5 برابر بیش‌تر از دختران مشاهده می‌شود. با توجّه به این که نشانه‌های این اختلال در دختران معمولاً آشکار و زننده نیستند ممکن است نادیده گرفته شوند. بر اساس مطالعات کمّی بین میزان شیوع بیش فعّالی و طبقه‌ی اجتماعی کودک ارتباط وجود دارد به عبارت دیگر این اختلال در طبقات پایین بیش از طبقات اجتماعی بالا مشاهده می‌شود.

عوامل مرتبط با بیش فعّالی / کمبود توجّه

پژوهش‌ها نشان می‌دهند وراثت در بروز بیش فعّالی نقش مهّمی دارد زیرا این اختلال درخانواده‌ها جریان دارد و فراوانی آن در دو قلوهای یک تخمکی بیش‌تر از دوقلوهای دو تخمکی بوده است. علاوه بر این میزان ابتلای خواهران و برادران کودکان مبتلا به این اختلال تقریباً 32 درصد است.
از دیدگاه زیستی، درکودکان مبتلا به بیش فعّالی، فعّالیّت مغزی غیرعادی و کاهش جریان خون در قشر پیشانی مشاهده می‌شود و جسم پینه‌ای که اطّلاعات را از یک نیم‌کره‌ی مغز به نیم کره‌ی دیگر انتقال می‌دهد، در آن‌ها کوچک‌تر است.
طبق شواهد موجود عوامل محیطی نیز با بروز رفتارهای بیش فعّالی و کمبود توجّه ارتباط دارند. سوء تغذیه، بیماری‌ها، مصرف داروهای غیر مجاز، الکل و سیگار در دوران بارداری مخصوصاً دوره های طولانی مدّت پیامدهای منفی دارند. به علاوه این کودکان بیش‌تر به خانواده‌هایی تعلّق دارند که از زندگی زناشویی خود راضی نیستند و استرس‌ها و مشکلات خانوادگی در آن‌ها زیاد است.
بررسی‌های محقّقان حاکی از آن است که توجّه این کودکان برای انجام تکالیف تحت تأثیر عوامل متعدّدی قرار می‌گیرد که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
1- در چه زمانی از روز و با چه حالتی ( خستگی یا شادابی ) تکالیف را انجام می‌دهند.
2- تکالیف مورد نظر ساده هستند یا پیچیده؟ ( انجام تکالیف پیچیده نیاز به سازماندهی ذهنی دارد )
3- آیا عوامل حواس پرتی مانند سر و صدا، رفت و آمد دیگران، نامرتّب بودن مکان مطالعه،... وجود دارد؟
4- آیا پاداش فوری برای انجام دادن صحیح تکلیف در نظر گرفته شده است؟
5- آیا فرد بزرگ‌سالی بر نحوه‌ی انجام تکلیف نظارت دارد؟
رفتارهای کودکان بیش فعّال در محیط‌های مختلف تغییر می‌کند به عنوان مثال در محیط‌های مدرسه‌ای که با انجام تکالیف مرتبط است یا مکان‌های عمومی که باید رفتارهای خاصّی را از خود نشان دهند ( مانند رستوران، مسجد، میهمانی،... ) بسیار مشکل‌آفرین هستند. در حالی که دراردوها، هنگام مسافرت یا محیط‌هایی که سرپرستی حضور ندارد، مشکلات رفتاری بسیار کم‌تری نشان می‌دهند. علاوه بر این در هنگام حضور پدر در منزل شدّت رفتارهای بیش فعّالی در این کودکان کاهش می‌یابد.
کودکان مبتلا به این اختلال اغلب نسبت به کودکان طبیعی مشکلاتی در عملکرد مدرسه‌ای دارند و نمرات پایین‌تری در آزمون‌های پیشرفت تحصیلی کسب می‌کنند. این اختلال مانع مهمّی برای کسب مهارت‌های تحصیلی قبل از ورود به پایه‌ی اوّل ابتدایی می‌باشد. برخی از کارکردهای مربوط به پیشرفت تحصیلی ( مانند حافظه‌ی فعّال، محاسبه‌ی ذهنی یا هجّی کردن، خواندن، نوشتن و روان بودن گفتار ) به علّت این اختلال دچار آشفتگی می‌شود.
طبق شواهد آماری بین 19 تا 26 درصد کودکان مبتلا به بیش فعّالی احتمالاً یک نوع ناتوانی یادگیری را تجربه می‌کنند ( به عنوان مثال تأخیر در خواندن، حساب کردن، هجّی کردن). بیش از 40 درصد آن‌ها نیازمند دریافت کمک‌های آموزشی ویژه در دوره‌ی نوجوانی هستند، 25 تا 35 درصد آن‌ها حدّاقل یک بار در یک پایه‌ی تحصیلی مشکل پیدا می‌کنند، 10 تا 25 درصد مردود می‌شوند و بین 10 تا 35 درصد آن‌ها هرگز دوره‌ی دبیرستان را به اتمام نمی‌رسانند. بدیهی است ناتوانی‌های یادگیری و شکست‌های تحصیلی به تدریج اعتماد به نفس آن‌ها را کاهش می‌دهد وشانس آن‌ها را برای موفّقیّت در زندگی محدود می‌سازد.
علاوه بر این، وجود اختلال، مشکلات شدیدی را در رفتارهای اجتماعی فرد و سازگاری با دیگران ایجاد می‌کند. رفتار این گروه از کودکان اغلب با پرخاشگری، ایجاد مزاحمت ودرگیری همراه است به طوری که همکاری و مشارکت با همسالان و برقراری رابطه با معلّمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تعجّب آور نیست که این کودکان دوستان محدودی دارند و از فرصت‌های مناسب برای یادگیری مهارت‌های اجتماعی محروم هستند. آن‌ها هم‌چنین از حمایت‌های عاطفی دوستان و معلّمان خود نیز بی‌بهره‌اند.
اختلال بیش فعّالی روابط کودکان با والدین و والدین با کودکان را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. این کودکان معمولاً پرحرف، منفی گرا و بی‌اعتنا هستند و کم‌تر همکاری و مشارکت می‌کنند. مادران این کودکان نیز کم‌تر به نیازهای آن‌ها پاسخ می‌دهند، کم‌تر آن‌ها را راهنمایی و هدایت می‌کنند و رفتارهای مناسبشان را کم‌تر مورد تشویق قرار می‌دهند وطبق نتایج تحقیقات این کودکان برای مادران خود مشکل آفرین‌تر هستند تا پدران. به نظر می‌رسد این تعاملات منفی ( والدین/ کودک ) در دوران کودکی موجب ادامه‌ی کشمکش‌ها در دوره‌ی نوجوانی می‌شود. در نتیجه خانواده‌های این کودکان فشارهای روانی بیش‌تری را تجربه کرده و در معرض آسیب هایی نظیر افسردگی والدین، محدود شدن روابط اجتماعی، جدایی‌ها و حتّی طلاق قرار می‌گیرند.
کودکان بیش فعّال مستعدّ ابتلا به مشکلات بهداشتی هستند مشکلاتی که ممکن است در دوره‌ی قبل از تولّد شروع شوند. دوره‌ی بعد از تولّد این کودکان نیز با فشارهای روانی و عوارض زیادی همراه است. عفونت‌های تنفّسی، آسم و آلرژی‌ها در اواخر دوره‌ی پیش دبستانی وکودکی بیش‌تر می‌شوند. علاوه بر این، وقوع حوادث ترافیکی برای آن‌ها بسیار بالاست. از دیدگاه محقّقان بین وقوع حوادث و وجود مشکلات رفتاری و پرخاشگری در کودکان بیش فعّال ارتباط معناداری وجود دارد.
چنان‌چه این اختلال در دوران کودکی شناسایی و درمان نشود وتا دوره‌ی نوجوانی ادامه یابد، احتمال بروز رفتارهای مخاطره‌آمیز افزایش می‌یابد. بررسی‌ها حاکی از آن است که حدود نیمی از نوجوانان بیش فعّال بعد از 16 سالگی مرتکب نوعی از رفتارهای خارج از کنترل می‌شوند ( مانند درگیری و نزاع با همسالان، تخریب اموال عمومی، فرار از خانه و مدرسه و پرسه زدن در خیابان ) و در حدود یک سوم آن‌ها به مصرف موادّ مخدّر روی می‌آورند.

چگونه می‌توانیم کمک کنیم؟

امروزه بسیاری ازمحقّقان پذیرفته‌اند که علایم و نشانه‌های بیش فعّالی هرگز ناپدید نمی‌شوند و تا دوره‌ی بزرگ‌سالی ادامه پیدا می‌کنند. البتّه می‌توان با شناسایی نشانه‌ها و ارجاع به موقع دانش‌آموزان مبتلا به این اختلال، تا حدّ قابل ملاحظه‌ای از آسیب‌ها و پیامدهای آن کاست.
1- متداول‌ترین درمان برای بیش فعّالی، مصرف دارویی به نام متیل فنی دیت ( که معمولاً با نام تجاری ریتالین شناخته می‌شود ) می‌باشد. در صورتی که مقدار مصرف دارو بادقّت کنترل شود در 70 درصد کودکان، سطح فعّالیّت کاهش یافته و توجّه و تمرکز بهبود می‌یابد. علاوه بر این در افزایش توانایی یادگیری و عملکرد تحصیلی و هم چنین روابط با همسالان تأثیرات مثبتی ایجاد می‌کند. معلّمان و مسؤولان مدارس می‌توانند با مشاهده‌ی دقیق رفتارهای کودکان و شناسایی علایم، آن‌ها را به موقع به مراکز درمانی معرّفی نمایند. این اقدام گام مهمّی در مسیر درمان آن‌ها است.
2- با توجّه به این که اختلال بیش فعّالی اغلب با مشکلاتی نظیر اضطراب، پرخاشگری، رفتارهای ضد اجتماعی و افسردگی همراه است، بهترین روش درمانی، مصرف هم‌زمان دارو و درمان روان‌شناختی است. کودکان و نوجوانان بیش فعّال از طریق شرکت در جلسات درمان روان شناختی مهارت‌های حلّ مسأله، کنترل خشم و شیوه‌های مؤثّر برقراری ارتباط با همسالان، والدین و معلّمان را می‌آموزند و می‌توانند از حمایت‌های عاطفی دیگران بهره‌مند شوند.
3- کودکان پیش فعّال با رفتارهای خود اغلب حوصله‌ی والدین را سر می‌برند و آن‌ها در پاسخ به فرزندان خود از واکنش‌های منفی و تنبیهی استفاده می‌کنند. این شیوه فرزند پروری نه تنها رفتارهای نامناسب فرزندان را کاهش نمی‌دهد بلکه به آن‌ها می‌آموزد از پرخاشگری به عنوان راهی برای حل کردن مشکلات خود استفاده نمایند. متوقّف کردن این چرخه‌ی معیوب در کودکان و نوجوانان بیش فعّال اهمّیت ویژه‌ای دارد. مدارس می‌توانند با تشکیل جلسات آموزش خانواده، به اصلاح نگرش والدین و افزایش آگاهی آن‌ها در زمینه‌ی روش‌های صحیح تربیت فرزندان به ویژه کودکان بیش فعّال کمک نمایند. علاوه بر این شرکت این گروه از والدین در جلسات خانواده درمانی در مراکز مشاوره به همراه فرزند خود ضروری به نظر می‌رسد.
یکی از اهداف مشترک درمان این است که والدین کودکان بیش فعّال دریابند با اینکه کودک احتمالاً به طور ارادی علایم بیش فعّال را بروز نمی‌دهد، قادر است مسؤولیّت برآوردن انتظارات معقول را بپذیرد. هم چنین باید در فهم این مسئله به والدین کمک شود که علی رغم کمبودهای فرزندشان در برخی زمینه‌ها، کودک، تکالیف طبیعی تکاملی از جمله نیاز به مسؤولیّت پذیری، و ایجاد حس تسلّط را در پیش رو دارد. آموزش والدین، بخشی لازم از مداخلات روان درمانی بیش فعّالی است. اکثر آموزش‌های والدین کمک به ایجاد مداخلات رفتاری قابل استفاده همراه با تقویت مثبت است که هم رفتارهای تحصیلی وهم رفتارهای اجتماعی را هدف قرار می‌دهد.
برنامه‌های بسیاری در زمینه‌ی آموزش والدین وجود دارند که هر یک از نظر فلسفه، روش، و اثر بخشی با بقیّه متفاوت است. کنترل رفتار از طریق پیامدهای آن، به ویژه، بر مؤلّفه‌های تقویت، خاموشی، و تنبیه تأکید دارد.
4- کودکان و نوجوانان بیش فعّال ممکن است در کلاس درس و مدرسه مشکل آفرین باشند. سرپیچی از مقرّرات، بی انضباطی، افت تحصیلی، نقص تکالیف و نداشتن انگیزه برای تحصیل در اغلب آن‌ها مشاهده می‌شود. مسخره کردن، طرد کردن و تحقیر آن‌ها موجب از بین رفتن عزّت نفس‌شان شده و شانس آن‌ها را باری موفّقیّت در تحصیل و زندگی کاهش می‌دهد. از این رو توصیه می‌شود والدین و معلّمان در برخورد با این قبیل دانش‌آموزان صبور و بردبار باشند و به آن‌ها کمک کنند تا هدف‌هایی را برای خود انتخاب کنند (هدف‌های کوچک و دست یافتنی ) و برای هر کار کوچکی که کامل انجام می‌دهند به آن‌ها پاداش دهند. این کار انگیزه‌ی آن‌ها را برای تلاش و کسب احساس ارزشمندی تقویت می‌کند. حمایت‌های عاطفی معلّمان به کودکان و نوجوانان بیش فعّال کمک می‌کند تا توانایی‌های خود را باور کنند و برای پیشرفت تحصیلی خود به طور جدّی تلاش نمایند.
گروه درمانی با هدف اصلاح مهارت‌های اجتماعی و افزایش عزّت نفس و حسّ موفّقیّت در کودکان مبتلایی که در زمینه‌های گروهی به خصوص درمدرسه دچار مشکلات کار کردی زیاد هستند می‌تواند بسیار مفید باشد. اخیراً نوعی مداخله‌ی گروه درمانی یک ساله در زمینه‌ی بالینی برای پسر بچّه‌های مبتلا به این اختلال ابداع شده است که هدف آن بهبود مهارت‌های این پسران در بازی و ایجاد احساس تسلّط در برخورد با همسالان است.
5- به کار بردن روش‌های خشونت آمیز، تنبیه بدنی و اخراج از کلاس درس و مدرسه زمینه را برای ادامه‌ی رفتارهای مشکل آفرین در دوره‌ی نوجوانی و بزرگ‌سالی فراهم می‌سازد. استفاده از سایر روش‌های اصلاح رفتار نامناسب ( مانند محروم کردن وحذف امتیازها ) توسّط معلّمان، عوارض جانبی وناخوشایند تنبیه را به حدّاقل می‌رساند.
چندین پژوهشگر معتقدند که مؤثّرترین درمان برای بیش فعّالی، ترکیب دارو درمانی و رفتار درمانی است. دارو درمانی می‌تواند باعث شود که کودکان مداخله‌های رفتاری را راحت تر یاد بگیرند. با این حال واضح است که پاسخ‌های کودکان به داروهای محرّک ورفتار درمانی بسیار فوری است. مقدار مؤثّر داروهای محرّک یا رفتار درمانی برای یک کودک ممکن است برای دیگران مقدار بی نتیجه‌ای باشد. بنابراین، متخصصّان بالینی باید پاسخ‌های کودکان به این مداخله‌ها را به دقّت کنترل کنند و مقادیر داروها و شیوه‌های رفتار درمانی را متناسب با نیازهای فردی کودک تغییر دهند.

پی‌نوشت‌:

1. Attention Deficit Hyperactivity Disorder.

منبع مقاله :
محمدخانی، شهرام؛ ابراهیم‌زاده، ناهید؛ (1392)، مشکلات روانی و رفتاری دانش‌آموزان شناسایی و مداخله، تهران: ورای دانش، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.