مصرف الکل، سیگار و سایر مواد از جمله رفتارهای پرخطری است که زندگی جوانان و جوانان را تهدید میکند. بررسیهای آماری نشان میدهد گرایش نوجوانان و جوانان به مصرف سیگار، الکل و مخدّرها در کشورهای مختلف رو به افزایش است و در حال حاضر اعتیاد یکی از بحرانهای جامعه جهانی محسوب میشود. کشور ما نیز به دلیل موقعیّت خاص جغرافیایی، سابقهی فرهنگی و سیاسی مصرف موادّ و هرم سنّی جمعیّت در شرایط آسیبپذیری قرار دارد. مهمتر آن که، پیامدها و آسیبهای سوء مصرف موادّ مخدّر به قدری گسترده هستند که نه تنها زندگی فرد و آیندهی او را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه سلامت و موفّقیّت نسلهای آینده و امنیّت کشور را با تهدید جدّی مواجه میسازند. با توجّه به پیامدهای روانی، اجتماعی، جسمی و بهداشتی مصرف مواد توجّه جدّی به این مسأله و تلاش برای پیشگیری از بروز آن در بین نوجوانان و جوانان بسیار ضروری است. پژوهشگران عوامل بسیاری را در بروز سوء مصرف مواد مخدر دخیل دانستهاند که از آن جمله میتوان به عوامل زیستی / وراثتی، روان شناختی، اجتماعی، محیطی، قانونی، خانوادگی و... اشاره کرد.
در این بخش به برخی از مهمترین آسیبها، اشاره خواهیم نمود:
1. تحقیقات متعدّد اثرات زیان بار مصرف سیگار، الکل و سایر مخدّرها را بر دستگاه عصبی، سیستم ایمنی بدن و سلامت عمومی اثبات کردهاند. نیکوتین موجود در سیگار باعث افزایش ضربان قلب و کاهش اشتها میشود واز هروئین و کوکائین اعتیادآورتر است. به همین علّت ترک آن بسیار مشکل بوده و عوارضی مانند تحریکپذیری، اضطراب، افسردگی، کاهش تمرکز و سرگیجه را به دنبال دارد. شایعترین بیماریهای ناشی از مصرف سیگار، سرطانهای ریه، دهان، حنجره و برونشیت مزمن، مشکلات قلبی عروقی و سکتهی مغزی است. مصرف الکل فعّالیّت دستگاه عصبی را کاهش میدهد و در طولانی مدّت موجب بروز بیماریهای معده، اختلال خواب، سکتهی قلبی و مغزی، توهمّات شنوایی، ناتوانی جنسی و سرطانهای دستگاه گوارش میشود.
2. آسیبهای جسمی و روانی مانند ابتلا به ایدز و مشکلات روانی شدید
3. مشکلات رفتاری و درگیری با مراجع قانونی
4. اختلال در رشد عاطفی، اجتماعی، اخلاقی و شناختی
5. افزایش احتمال بروز رفتارهای جنسی زودرس و ناسالم
6. افت تحصیلی شدید
7. افزایش خطر خودکشی
8. درگیری در کارهای بزه کارانه
9. بیعلاقگی به کار و فعّالیّتهای سالم
* عوامل خانوادگی ( مانند شیوههای مدیریت خانواده، فقدان انضباط و نظارت بر رفتار فرزندان و مصرف الکل، سیگار و سایر مواد توسط والدین )
* عوامل محیط اجتماعی ( مانند در دسترس بودن الکل، سیگار و سایر مواد، پیوند ضعیف با محیط آموزشی، تأثیر رسانههای گروهی و فشار همسالان و دوستان )
* انتظارات و باورهای غلط ( نگرشها و باورهای افراد دربارهی مصرف الکل، سیگار و سایر مواد به طور کلّی و مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در بین همسالان )
* فقدان مهارتهای اجتماعی و فردی ( مانند تصمیم گیری، مهارتهای مقابله با اضطراب، مهارتهای ارتباطی و جرأتورزی و مهارتهای نه گفتن و مقاومت در برابر فشار دوستان )
* عوامل روان شناختی ( مانند اعتماد به نفس ضعیف و عزّت نفس پایین و عدم برخورداری از سلامت روانی مطلوب )
برای تشخیص وابستگی مواد، تحمّل و محرومیّت نه شرایط ضروری هستند و نه کافی. بعضی از افراد ( مانند کسانی که وابستگی به حشیش دارند ) بدون هیچ نوع نشانهای از تحمّل یا محرومیّت، الگوی مصرف اجباری را نشان میدهند.
بر عکس بعضی از بیماران پس از انجام یک عمل جراحی بدون داشتن وابستگی به مواد افیونی ممکن است برای مواد افیونی تجویز شده، تحمّل نشان دهند و بدون نشان دادن علایم مصرف اجباری، علایم محرومیّت را تجربه کنند.
2- عدم توجه به ظاهر شخصی
3- گوشه گیری، انزوا، افسردگی و خستگی
4- پرخاشگری و عصیان گری
5- نداشتن روحیهی همکاری و عمل نکردن به قول و قرارها
6- به هم خوردن روابط با اعضای خانواده
7- تغییر دوستان
8- عدم علاقه به فعّالیّتها و عادات قبلی یا ورزش
9- تغییر در برنامهی غذایی و خواب و بیداری
10- تغییرات جسمی مانند آب ریزش بینی، قرمزی چشمها، سرفههای مکرّر، کبودی، و آثار سوزن روی بدن
11- مشاهده مواد یا ابزار آلات مصرف مواد مانند سرنگ، پیپ، زر ورق و مفقود شدن برخی داروها درخانه
12- ظاهر شدن مکرّر جلوی آینه برای اطمینان از این که وضع ظاهری مرتّبی دارد
13- خواب آلودگی شدید
14- تغییر در مردمک چشم
15- تغییرات رفتاری
توجّه داشته باشید که نشانههای فوق تنها علایم هشدار دهندهای هستند که لازم است مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین به محض مشاهدهی تغییرات فوق ضمن مراجععه به یک مشاور متخصّص در خصوص نحوهی برخورد با مشکل مشورت کنید.
1- آشنایی یک نوجوان با موادّ مخدّر معمولاً با امتحان کردن شروع میشود و در این مرحله، مصرف موادّ نوعی تفریح به حساب میآید. غالباً تغییرات رفتاری آشکاری در این دوره مشاهده نمیشود.
2- در این مرحله نوجوان نسبت به مصرف مواد نوعی وابستگی روانی پیدا میکند به طوری که به جست و جوی مواد میپردازد و باور دارد که مصرف آن موجب کاهش اضطراب و آرامش بیشتر وی خواهد شد. در این مرحله ممکن است تغییرات رفتاری خاصّی مانند موارد زیر مشاهده شود:
* وقت زیادی را در تنهایی سپری میکند
* ارتباطش با اعضای خانواده کم میشود، بیش از حد دعوا و جنگ راه میاندازد و به طور غیر عادی مخفی کاری میکند.
* نحوهی آرایش و لباسش تغییر کرده و در اغلب موارد به ظاهر خود توجّه نمیکند.
* نمراتش در مدرسه افت پیدا کرده و برای پیشرفت در تحصیل بیانگیزه میشود.
* در انتخاب دوستان تغییر روش میدهد.
* مکرّر و بدون دلیل برخوردها و نزاعهایی را راه میاندازد.
* برنامه خوابش نامنظّم شده و احساس خستگی و ضعف میکند. ( معمولاً دیر میخوابد و دیر بلند میشود )
* برنامهی خوراکش نامنظّم میشود ( دچار پراشتهایی یا بیاشتهایی میشود )
* چشمهایش قرمز میشود، به طور مکرّر به سرماخوردگی یا خون دماغ مبتلا میشود، سرفههای مکرّر، کبودی و آثار سوزن روی بدن وی دیده میشود.
* خُلقش تغییر میکند و دچار نوسان میشود. ( مثلاً زودرنج یا افسرده میشود )
* روحیّهی همکاری در او ضعیف شده و به قول و قرارهایش عمل نمیکند.
* بسیاری از این علایم ممکن است به صورت دورهای در یک نوجوان که از موادّ مخدّر هم استفاده نمیکند مشاهده شود. بنابراین اگر چند مورد از این علایم به طور همزمان در فرد وجود داشته باشد باید موضوع را جدّی گرفت.
3- در آخرین مرحله، نوجوان گرفتار مصرف موادّ مخدّر میشود و از آن جایی که تأمین مواد هزینه بالایی دارد، ممکن است به سرقت، فروش لوازم خانه و یا حتّی فروش موادّ مخدّر دست بزند.
اطّلاعات سال 2007 نشان میدهد که 64/7 درصد نوجوانان کلاس 12-7 تجربه مصرف الکل در طول زندگی خود داشتهاند. 29/9 درصد حشیش، 4/3 درصد کوکائین و کمتر از 4 درصد سایر مواد ( شامل هروئین، کتامین و کریستال مت آمفتامین ) را مصرف کردهاند.
2- مصرف موادّ مخدّر در نوجوانان، اغلب به از دست دادن حافظهی کوتاه مدّت، افسردگی، اضطراب، میل به خشونت و نوسان خُلق، خستگی و حتّی در مواردی اقدام به خودکشی، منجر میشود و توانایی افراد را در فکر کردن به پیامدهای رفتارشان کاهش میدهد.
3- سوء مصرف موادّ مخدّر در نوجوانان معمولاً عواقب دراز مدّتی دارد. وقتی نوجوانان برای برخورد با استرسهای روزمرّه به الکل و موادّ مخدّر وابسته میشوند، نمیتوانند مهارتهای حل مسأله، تصمیمگیری و سایر فنون مقابله کردن را بیاموزند. در نتیجه در برقراری ارتباط با دیگران مشکلات جدّی را نشان داده و حتّی ممکن است دست به اعمال ضدّ اجتماعی بزنند. این نوجوانان با ورود به دنیای بزرگسالی ازدواج میکنند، صاحب فرزند میشوند و یا شغلی را در پیش میگیرند بدون آن که آمادگیهای روانی لازم را برای پذیرفتن این مسؤولیّتها کسب کرده باشند. بررسیها نشان میدهد احتمال شکست در زندگی زناشویی و شغلی این افراد به مراتب بیشتر است و ناکامیها، زمینه را برای مصرف مکرّر موادّ مخدّر فرام میسازد.
4- مصرف سیگار، الکل و موادّ مخدّر، علاقه و انگیزهی افراد را نسبت به تحصیل کاهش میدهد و عقب افتادگیهای درسی به مرور منجر به مردودی و ترک تحصیل میشود. این دانشآموزان ناگزیرند با مهارتهای تحصیلی ضعیف و بدون آمادگیهای شغلی لازم وارد بازار کار شده و با اشتغال به مشاغل کارگری و خدماتی سطح پایین امرار معاش کنند. در این شرایط نه تنها نوجوان از آیندهی شغلی مطمئن، درآمد مکفی و امکانات رفاهی و اجتماعی برخوردار نیست، بلکه احتمال بروز رفتارهای بزهکارانه و سایر انحرافات اجتماعی نیز برای او وجود دارد.
5- روشهای غیر بهداشتی تزریق موادّ مخدّر و استفادهی مشترک از سرنگها و سوزنها و روابط جنسی ناسالم موجب انتقال بیماریهای عفونی نظیر ایدز، هپاتیت در مصرف کنندگان میشود. به علاوه ناخالصیهای موجود در موادّ مخدّر، به هنگام تزریق وارد جریان خون شده و بیماریهایی مانند نارسایی قلبی، و ذات الریّه را ایجاد مینمایند.
6- گاهی نوجوانان برای تأمین هزینههای مصرف موادّ، دست به سرقت یا فروش لوازم خانه یا خرید و فروش موادّ مخدّر میزنند. در این صورت احتمال درگیری با مراجع قانونی افزایش مییابد. مطمئناً وجود سوء پیشینه رفتاری در زندگی آیندهی فرد، انتخاب شغل و تشکیل خانواده اثرات نامطلوبی خواهد داشت.
7- تجربه نشان داده است بسیاری از نوجوانانی که به مصرف موادّ روی میآورند، به سختی میتوانند عوارض جسمی و روانی ناشی از ترک را تحمّل نمایند. با این وجود درمان معتادان و توانمندسازی آنها از نظر روانی و آموزشهای حرفهای هزینههای گزافی را بر خانوادهها و شبکهی بهداشت و درمان کشور تحمیل میکند. سرمایههایی که میتوان آنها را در مسیر سازندگی و توسعهی رفاه عمومی به کار گرفت.
8- سوء مصرف موادّ مخدّر در نوجوانان، آرامش و بهداشت روانی والدین و سایر اعضای خانواده را نیز مختل میکند و زمینه را برای کشمکشها و اختلافات خانوادگی مهیّا میسازد
2- آگاه کردن دانشآموزان از خطرات و آسیبهای جسمی و روانی مصرف موادّ مخدّر، احتمال گرایش آنها را به مصرف داروها کاهش میدهد. مسؤولان مدارس میتوانند بخشی از ساعات دروس مرتبط را به این امر اختصاص دهند و یا از طریق تشکیل جلسات گروهی، دانشآموزان را به بحث و بررسی و تحقیق در این زمینه ترغیب نمایند.
3- آموزش مهارتهای زندگی شامل مهارت حلّ مسأله، تصمیمگیری و راههای صحیح مقابله با چالشهای دورهی نوجوانی یکی از مهمترین راههای پیشگیری از سوء مصرف موادّ مخدّر است. از آنجا که فشار گروه همسالان در دورهی نوجوانی نقش مهمّی در گرایش فرد به مصرف موادّ و رفتارهای پر خطر دارد، آموزش مهارت جرأتورزی و نه گفتن در برابر خواستههای دیگران، بسیار ضروری به نظر میرسد.
4- نوجوانانی که با رفتارهای افراطی والدین ( سختگیری بیش از حد یا آزادی بیش از حد ) مواجه هستند، بیشتر به گروه همسالان گرایش دارند و تمایل دارند مقررّات خانواده را نقض کرده، سیگار بکشند یا الکل و موادّ مخدّر مصرف نمایند. تشکیل جلسات آموزش خانواده فرصت مناسبی است تا به این گروه از والدین شیوههای فرزند پروری کار آمد آموزش داده شود تا آنها بتوانند با نظارت دقیق بر فعّالیّتها و معاشرتهای فرزندان و پرهیز از تنشها و اختلافات خانوادگی، گرایش به گروه همسالان و رفتارهای پر خطر را کاهش دهند.
5- باورها و اعتقادات مذهبی یکی از مهمترین عوامل حفاظتی است که به نوجوانان کمک میکند تا در برابر وسوسهها و میل به مصرف مواد مقاومت نمایند. تشویق دانشآموزان به انجام فرایض دینی به ویژه نماز و شرکت در مراسم دعا و نیایش، ظرفیّت روانی آنها را برای مقابله با استرسهای روزمرّه ارتقا میبخشد.
6- تشویق دانشآموزان به شرکت در فعالیّتهای ورزشی و تفریحات سالم به آنها میآموزد که میتوان با انجام کارهای مفید، لذّت بخش و بی خطر به احساس شادمانی و نشاط دست یافت، بدون آن که نیازی به مصرف سیگار، الکل یا مواد مخدر باشد.
7- باور غلطی در بین نوجوانان مصرف کنندهی سیگار، الکل یا موادّ مخدّر وجود دارد که مصرف داروها، اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد. اگر دانشآموزان را به خاطر کارهای به ظاهر کوچک و بیاهمّیّت آنان و یا حدّاقل پیشرفتی که دارند، تشویق نماییم و از عیبجوییهای بیش از حد پرهیز کنیم، به تقویت اعتماد به نفس آنها کمک کردهایم.
منبع مقاله : محمدخانی، شهرام؛ ابراهیمزاده، ناهید؛ (1392)، مشکلات روانی و رفتاری دانشآموزان شناسایی و مداخله، تهران: ورای دانش، چاپ دوم
1. تحقیقات متعدّد اثرات زیان بار مصرف سیگار، الکل و سایر مخدّرها را بر دستگاه عصبی، سیستم ایمنی بدن و سلامت عمومی اثبات کردهاند. نیکوتین موجود در سیگار باعث افزایش ضربان قلب و کاهش اشتها میشود واز هروئین و کوکائین اعتیادآورتر است. به همین علّت ترک آن بسیار مشکل بوده و عوارضی مانند تحریکپذیری، اضطراب، افسردگی، کاهش تمرکز و سرگیجه را به دنبال دارد. شایعترین بیماریهای ناشی از مصرف سیگار، سرطانهای ریه، دهان، حنجره و برونشیت مزمن، مشکلات قلبی عروقی و سکتهی مغزی است. مصرف الکل فعّالیّت دستگاه عصبی را کاهش میدهد و در طولانی مدّت موجب بروز بیماریهای معده، اختلال خواب، سکتهی قلبی و مغزی، توهمّات شنوایی، ناتوانی جنسی و سرطانهای دستگاه گوارش میشود.
2. آسیبهای جسمی و روانی مانند ابتلا به ایدز و مشکلات روانی شدید
3. مشکلات رفتاری و درگیری با مراجع قانونی
4. اختلال در رشد عاطفی، اجتماعی، اخلاقی و شناختی
5. افزایش احتمال بروز رفتارهای جنسی زودرس و ناسالم
6. افت تحصیلی شدید
7. افزایش خطر خودکشی
8. درگیری در کارهای بزه کارانه
9. بیعلاقگی به کار و فعّالیّتهای سالم
مهمترین عوامل مؤثّر در سوء مصرف مواد در بین نوجوانان
* عوامل اجتماعی - فرهنگی ( مهاجرت، تغییرات فرهنگی، هویّت قومی، باورها و عقاید غلط )* عوامل خانوادگی ( مانند شیوههای مدیریت خانواده، فقدان انضباط و نظارت بر رفتار فرزندان و مصرف الکل، سیگار و سایر مواد توسط والدین )
* عوامل محیط اجتماعی ( مانند در دسترس بودن الکل، سیگار و سایر مواد، پیوند ضعیف با محیط آموزشی، تأثیر رسانههای گروهی و فشار همسالان و دوستان )
* انتظارات و باورهای غلط ( نگرشها و باورهای افراد دربارهی مصرف الکل، سیگار و سایر مواد به طور کلّی و مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در بین همسالان )
* فقدان مهارتهای اجتماعی و فردی ( مانند تصمیم گیری، مهارتهای مقابله با اضطراب، مهارتهای ارتباطی و جرأتورزی و مهارتهای نه گفتن و مقاومت در برابر فشار دوستان )
* عوامل روان شناختی ( مانند اعتماد به نفس ضعیف و عزّت نفس پایین و عدم برخورداری از سلامت روانی مطلوب )
چند اصطلاح مرتبط
وابستگی مواد
علامت اساسی وابستگی مواد، مجموعهای از علایم شناختی، رفتاری و فیزیولوژیکی بوده و حاکی از آن است که فرد علی رغم داشتن مسایل قابل ملاحظهی مرتبط با مواد به مصرف مواد ادامه میدهد والگویی از مصرف تکراری وجود دارد که معمولاً منجر به تحمّل، محرومیّت و رفتار اجباری مصرف دارو میشود.تحمل:
عبارتست از نیاز به مقدار بیشتر مواد برای رسیدن به اثر مورد نظر یا کاهش قابل ملاحظه تأثیر با ادامه مصرف مقدار معینی از مواد.محرومیت:
عبارتست از یک تغییر رفتاری غیر انطباقی با تبعات فیزیولوژیکی و شناختی که در اثر کاهش تجمع یک ماده در خون یا بافت فردی که مصرف زیاد و طولانی از یک ماده را داشته است، رخ میدهد.برای تشخیص وابستگی مواد، تحمّل و محرومیّت نه شرایط ضروری هستند و نه کافی. بعضی از افراد ( مانند کسانی که وابستگی به حشیش دارند ) بدون هیچ نوع نشانهای از تحمّل یا محرومیّت، الگوی مصرف اجباری را نشان میدهند.
بر عکس بعضی از بیماران پس از انجام یک عمل جراحی بدون داشتن وابستگی به مواد افیونی ممکن است برای مواد افیونی تجویز شده، تحمّل نشان دهند و بدون نشان دادن علایم مصرف اجباری، علایم محرومیّت را تجربه کنند.
سوء مصرف مواد
علامت اساسی سوء مصرف مواد عبارتست از الگوی غیر انطباقی مصرف مواد که منجر به پیامدهای نامطلوب عُود کننده و قابل ملاحظه میشود ملاک سوء مصرف مواد شامل تحمّل، محرومیّت یا الگوی استعمال اجباری نمیشود و به جای آن تنها پیامدهای مضر مصرف مداوم را در بر میگیرد. در هر زمان اگر الگوی فردی مصرف مواد در هر زمانی ملاکهای وابستگی مربوط به طبقهای از مواد را در برداشته است، تشخیص وابستگی مواد بر تشخیص سوء مصرف مواد تقدّم دارد. کافیین و نیکوتین در مقوله سوء مصرف قرار نمیگیرد.علایم هشدار دهندهی سوء مصرف مواد
1- افت تحصیلی شدید و کاهش علاقه به درس و تحصیل2- عدم توجه به ظاهر شخصی
3- گوشه گیری، انزوا، افسردگی و خستگی
4- پرخاشگری و عصیان گری
5- نداشتن روحیهی همکاری و عمل نکردن به قول و قرارها
6- به هم خوردن روابط با اعضای خانواده
7- تغییر دوستان
8- عدم علاقه به فعّالیّتها و عادات قبلی یا ورزش
9- تغییر در برنامهی غذایی و خواب و بیداری
10- تغییرات جسمی مانند آب ریزش بینی، قرمزی چشمها، سرفههای مکرّر، کبودی، و آثار سوزن روی بدن
11- مشاهده مواد یا ابزار آلات مصرف مواد مانند سرنگ، پیپ، زر ورق و مفقود شدن برخی داروها درخانه
12- ظاهر شدن مکرّر جلوی آینه برای اطمینان از این که وضع ظاهری مرتّبی دارد
13- خواب آلودگی شدید
14- تغییر در مردمک چشم
15- تغییرات رفتاری
توجّه داشته باشید که نشانههای فوق تنها علایم هشدار دهندهای هستند که لازم است مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین به محض مشاهدهی تغییرات فوق ضمن مراجععه به یک مشاور متخصّص در خصوص نحوهی برخورد با مشکل مشورت کنید.
مراحل اعتیاد
نتایج تحقیقات نشان میدهد سه مرحلهی متمایز در مصرف موادّ مخدّر توسّط نوجوانان وجود دارد:1- آشنایی یک نوجوان با موادّ مخدّر معمولاً با امتحان کردن شروع میشود و در این مرحله، مصرف موادّ نوعی تفریح به حساب میآید. غالباً تغییرات رفتاری آشکاری در این دوره مشاهده نمیشود.
2- در این مرحله نوجوان نسبت به مصرف مواد نوعی وابستگی روانی پیدا میکند به طوری که به جست و جوی مواد میپردازد و باور دارد که مصرف آن موجب کاهش اضطراب و آرامش بیشتر وی خواهد شد. در این مرحله ممکن است تغییرات رفتاری خاصّی مانند موارد زیر مشاهده شود:
* وقت زیادی را در تنهایی سپری میکند
* ارتباطش با اعضای خانواده کم میشود، بیش از حد دعوا و جنگ راه میاندازد و به طور غیر عادی مخفی کاری میکند.
* نحوهی آرایش و لباسش تغییر کرده و در اغلب موارد به ظاهر خود توجّه نمیکند.
* نمراتش در مدرسه افت پیدا کرده و برای پیشرفت در تحصیل بیانگیزه میشود.
* در انتخاب دوستان تغییر روش میدهد.
* مکرّر و بدون دلیل برخوردها و نزاعهایی را راه میاندازد.
* برنامه خوابش نامنظّم شده و احساس خستگی و ضعف میکند. ( معمولاً دیر میخوابد و دیر بلند میشود )
* برنامهی خوراکش نامنظّم میشود ( دچار پراشتهایی یا بیاشتهایی میشود )
* چشمهایش قرمز میشود، به طور مکرّر به سرماخوردگی یا خون دماغ مبتلا میشود، سرفههای مکرّر، کبودی و آثار سوزن روی بدن وی دیده میشود.
* خُلقش تغییر میکند و دچار نوسان میشود. ( مثلاً زودرنج یا افسرده میشود )
* روحیّهی همکاری در او ضعیف شده و به قول و قرارهایش عمل نمیکند.
* بسیاری از این علایم ممکن است به صورت دورهای در یک نوجوان که از موادّ مخدّر هم استفاده نمیکند مشاهده شود. بنابراین اگر چند مورد از این علایم به طور همزمان در فرد وجود داشته باشد باید موضوع را جدّی گرفت.
3- در آخرین مرحله، نوجوان گرفتار مصرف موادّ مخدّر میشود و از آن جایی که تأمین مواد هزینه بالایی دارد، ممکن است به سرقت، فروش لوازم خانه و یا حتّی فروش موادّ مخدّر دست بزند.
میزان شیوع
اطّلاعات سال 2007 نشان میدهد که 64/7 درصد نوجوانان کلاس 12-7 تجربه مصرف الکل در طول زندگی خود داشتهاند. 29/9 درصد حشیش، 4/3 درصد کوکائین و کمتر از 4 درصد سایر مواد ( شامل هروئین، کتامین و کریستال مت آمفتامین ) را مصرف کردهاند.
انواع مواد
مواد روان گردان بر حسب ویژگیهای موادّ تشکیل دهندهی آنها آثار مختلفی را بر بدن دارند و از این نظر به سه دسته تقسیم میشوند:1- کند کنندهها
موادّی هستند که بر سلسله اعصاب فرد تأثیر گذاشته و فعّالیّت فکری و بدنی او را سست میکنند. تریاک، شیرهی تریاک، مورفین، کدئین و هروئین در این دسته قرار دارند. در این گروه، هروئین بسیار اعتیادآور است و فرد را از نظر جسمی و روانی وابسته میسازد. به علاوه، مشکلات جدّی نظیر عفونتهای پوستی، بیماریهای ریوی و التهاب کبد را ایجاد مینماید.2- توهمزاها
موادّی هستند که بر حواسّ پنج گانه اثر میگذارند و ادراکهای فرد به خصوص بینایی را مختل میکنند. ( حشیش، بنگ، گراس و ال اس دی ). در نتیجهی مصرف این مواد، افت فشار خون و مشکلات تنفّسی رخ میدهد و احتمال بیهوشی و مرگ وجود دارد.3- محرّکها
موادّی هستند که بر سلسله اعصاب مرکزی فرد اثر گذاشته و فعّالیّت فکری و بدنی او را به شدّت افزایش میدهند. کوکائین و آمفتامینها در این گروه قرار دارند. بعضی از نوجوانها برای کم کردن اشتها و کاهش وزن از این موادّ استفاده میکنند در حالی که این داروها عوارض متعدّدی نظیر احساس سرخوشی، بیش فعّالی، اضطراب، بیخوابی، بالا رفتن فشار خون و تندی ضربان قلب، دارند. مصرف زیاد این داروها میتواند باعث ایجاد تشنّج و حتّی مرگ شود. بعضی از کودکان و نوجوانان، رنگها، گازوئیل، اسپریها، چسبها و موادّ دیگر را استنشاق میکنند تا از این طریق احساس سرخوشی و سبکی نمایند. این کار موجب بروز عوارضی نظیر نامنظّم شدن ضربان قلب، صدمه به کبد و کلیهها، مشکلات تنفّسی و حتّی مرگ میشود.پیامدهای مصرف مواد
1- مصرف الکل و مخدّرها، علاوه بر آثار مخرّب جسمی، رشد و تکامل طبیعی نوجوانان را مختل کرده و باعث بروز مشکلات روانی میشود. تحقیقات نشان میدهد زیادهروی در مصرف الکل، قضاوت فرد را مختل میکند و احتمال بروز رفتارهای خطرناک و خشن را افزایش میدهد. به علاوه، رفتارهای نامناسب، پرحرفی یا کم حرفی، حرف زدنهای بی ربط، پرخاشگری، گوشه گیری و اختلال در حافظه و توجّه، در بین مصرف کنندگان الکل شایع است.2- مصرف موادّ مخدّر در نوجوانان، اغلب به از دست دادن حافظهی کوتاه مدّت، افسردگی، اضطراب، میل به خشونت و نوسان خُلق، خستگی و حتّی در مواردی اقدام به خودکشی، منجر میشود و توانایی افراد را در فکر کردن به پیامدهای رفتارشان کاهش میدهد.
3- سوء مصرف موادّ مخدّر در نوجوانان معمولاً عواقب دراز مدّتی دارد. وقتی نوجوانان برای برخورد با استرسهای روزمرّه به الکل و موادّ مخدّر وابسته میشوند، نمیتوانند مهارتهای حل مسأله، تصمیمگیری و سایر فنون مقابله کردن را بیاموزند. در نتیجه در برقراری ارتباط با دیگران مشکلات جدّی را نشان داده و حتّی ممکن است دست به اعمال ضدّ اجتماعی بزنند. این نوجوانان با ورود به دنیای بزرگسالی ازدواج میکنند، صاحب فرزند میشوند و یا شغلی را در پیش میگیرند بدون آن که آمادگیهای روانی لازم را برای پذیرفتن این مسؤولیّتها کسب کرده باشند. بررسیها نشان میدهد احتمال شکست در زندگی زناشویی و شغلی این افراد به مراتب بیشتر است و ناکامیها، زمینه را برای مصرف مکرّر موادّ مخدّر فرام میسازد.
4- مصرف سیگار، الکل و موادّ مخدّر، علاقه و انگیزهی افراد را نسبت به تحصیل کاهش میدهد و عقب افتادگیهای درسی به مرور منجر به مردودی و ترک تحصیل میشود. این دانشآموزان ناگزیرند با مهارتهای تحصیلی ضعیف و بدون آمادگیهای شغلی لازم وارد بازار کار شده و با اشتغال به مشاغل کارگری و خدماتی سطح پایین امرار معاش کنند. در این شرایط نه تنها نوجوان از آیندهی شغلی مطمئن، درآمد مکفی و امکانات رفاهی و اجتماعی برخوردار نیست، بلکه احتمال بروز رفتارهای بزهکارانه و سایر انحرافات اجتماعی نیز برای او وجود دارد.
5- روشهای غیر بهداشتی تزریق موادّ مخدّر و استفادهی مشترک از سرنگها و سوزنها و روابط جنسی ناسالم موجب انتقال بیماریهای عفونی نظیر ایدز، هپاتیت در مصرف کنندگان میشود. به علاوه ناخالصیهای موجود در موادّ مخدّر، به هنگام تزریق وارد جریان خون شده و بیماریهایی مانند نارسایی قلبی، و ذات الریّه را ایجاد مینمایند.
6- گاهی نوجوانان برای تأمین هزینههای مصرف موادّ، دست به سرقت یا فروش لوازم خانه یا خرید و فروش موادّ مخدّر میزنند. در این صورت احتمال درگیری با مراجع قانونی افزایش مییابد. مطمئناً وجود سوء پیشینه رفتاری در زندگی آیندهی فرد، انتخاب شغل و تشکیل خانواده اثرات نامطلوبی خواهد داشت.
7- تجربه نشان داده است بسیاری از نوجوانانی که به مصرف موادّ روی میآورند، به سختی میتوانند عوارض جسمی و روانی ناشی از ترک را تحمّل نمایند. با این وجود درمان معتادان و توانمندسازی آنها از نظر روانی و آموزشهای حرفهای هزینههای گزافی را بر خانوادهها و شبکهی بهداشت و درمان کشور تحمیل میکند. سرمایههایی که میتوان آنها را در مسیر سازندگی و توسعهی رفاه عمومی به کار گرفت.
8- سوء مصرف موادّ مخدّر در نوجوانان، آرامش و بهداشت روانی والدین و سایر اعضای خانواده را نیز مختل میکند و زمینه را برای کشمکشها و اختلافات خانوادگی مهیّا میسازد
چگونه میتوانیم کمک کنیم؟
1- مصرف سیگار، الکل و موادّ مخدّر به تدریج تغییراتی را در رفتار و خلق و خوی نوجوانان ایجاد میکند. معلّمان و مربیّان میتوانند با مشاهدهی دقیق رفتارهای دانشآموزان و بررسی عملکرد درسی آنها، به شناسایی به موقع دانشآموزان مشکلدار و ارجاع آنها به مراکز مشاورهی تخصّصی کمک نمایند.2- آگاه کردن دانشآموزان از خطرات و آسیبهای جسمی و روانی مصرف موادّ مخدّر، احتمال گرایش آنها را به مصرف داروها کاهش میدهد. مسؤولان مدارس میتوانند بخشی از ساعات دروس مرتبط را به این امر اختصاص دهند و یا از طریق تشکیل جلسات گروهی، دانشآموزان را به بحث و بررسی و تحقیق در این زمینه ترغیب نمایند.
3- آموزش مهارتهای زندگی شامل مهارت حلّ مسأله، تصمیمگیری و راههای صحیح مقابله با چالشهای دورهی نوجوانی یکی از مهمترین راههای پیشگیری از سوء مصرف موادّ مخدّر است. از آنجا که فشار گروه همسالان در دورهی نوجوانی نقش مهمّی در گرایش فرد به مصرف موادّ و رفتارهای پر خطر دارد، آموزش مهارت جرأتورزی و نه گفتن در برابر خواستههای دیگران، بسیار ضروری به نظر میرسد.
4- نوجوانانی که با رفتارهای افراطی والدین ( سختگیری بیش از حد یا آزادی بیش از حد ) مواجه هستند، بیشتر به گروه همسالان گرایش دارند و تمایل دارند مقررّات خانواده را نقض کرده، سیگار بکشند یا الکل و موادّ مخدّر مصرف نمایند. تشکیل جلسات آموزش خانواده فرصت مناسبی است تا به این گروه از والدین شیوههای فرزند پروری کار آمد آموزش داده شود تا آنها بتوانند با نظارت دقیق بر فعّالیّتها و معاشرتهای فرزندان و پرهیز از تنشها و اختلافات خانوادگی، گرایش به گروه همسالان و رفتارهای پر خطر را کاهش دهند.
5- باورها و اعتقادات مذهبی یکی از مهمترین عوامل حفاظتی است که به نوجوانان کمک میکند تا در برابر وسوسهها و میل به مصرف مواد مقاومت نمایند. تشویق دانشآموزان به انجام فرایض دینی به ویژه نماز و شرکت در مراسم دعا و نیایش، ظرفیّت روانی آنها را برای مقابله با استرسهای روزمرّه ارتقا میبخشد.
6- تشویق دانشآموزان به شرکت در فعالیّتهای ورزشی و تفریحات سالم به آنها میآموزد که میتوان با انجام کارهای مفید، لذّت بخش و بی خطر به احساس شادمانی و نشاط دست یافت، بدون آن که نیازی به مصرف سیگار، الکل یا مواد مخدر باشد.
7- باور غلطی در بین نوجوانان مصرف کنندهی سیگار، الکل یا موادّ مخدّر وجود دارد که مصرف داروها، اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد. اگر دانشآموزان را به خاطر کارهای به ظاهر کوچک و بیاهمّیّت آنان و یا حدّاقل پیشرفتی که دارند، تشویق نماییم و از عیبجوییهای بیش از حد پرهیز کنیم، به تقویت اعتماد به نفس آنها کمک کردهایم.
منبع مقاله : محمدخانی، شهرام؛ ابراهیمزاده، ناهید؛ (1392)، مشکلات روانی و رفتاری دانشآموزان شناسایی و مداخله، تهران: ورای دانش، چاپ دوم