چیزهای خوب به دست کسانی میرسند که به آنها باور دارند و منتظر آنها هستند. زندگی چیزها را به راحتی به شما نمیدهد، در زندگی هر کس زمانی وجود دارد که دست از چیزی میکشد اما وقتی چیزی واقعاً ارزشمند است منتظر شدن برای آن بیاهمیت به نظر نمیرسد. این مقاله تلاش کرده که خلاصهی چیزهایی را که منتظر شدن برای آنها میارزد برای شما بیاورد.
"بهترین چیزها در زندگی چیزهایی هستند که منتظر شدن برای آنها، جنگیدن برای آنها، معتقد بودن به آنها و هرگز دست نکشیدن از آنها ارزش دارد." ناشناس
هیچ چیز خوب در زندگی به آسانی به دست نمیآید اما اگر شما واقعاً آن را به آهستگی و با اطمینان بخواهید حتماً به آن دست پیدا میکنید! تمام چیزی که شما نیاز دارید این است که برای آنها تلاش کنید. این کار هرگز آسان نیست و به تلاش و کار خیلی زیاد، ایمان و صبر بسیار زیاد نیاز دارد. مثل گلدان طلایی در انتهای رنگین کمان، بهترین چیزها در زندگی بعد از تلاش زیاد به دست میآیند اما لذت به دست آوردن چیزی که قلب شما واقعاً آرزوی آن را دارد حتماً ارزش انتظار برای آن را دارد!
عشق واقعی ارزش منتظر شدن برای آن را دارد حتی اگر یک عمر طول بکشد. در مقابل، یک عمر عشق منتظر شما خواهد بود.
عشق واقعی تقریباً یک بار در زندگی پیش میآید؛ بعد از داغ دیدگیهای بسیار و اشکهای فراوانی که ریخته میشوند. زمان میبرد تا بدانیم که چه کسی هستیم و چه چیزی میخواهیم و تقریباً یک عمر طول میکشد تا آن را پیدا کنیم. اما وقتی پیدا شد باعث میشود که هر اشکی که برای آن ریخته شده بیارزد.
ما نمیگوییم که وقتی که عشق پیدا شد بعد از آن بستر خوشی، آسودگی و لذت خواهد بود بلکه برخی دست اندازها در جادهی زندگی وجود دارند. وقتی که دو نفر واقعاً هم دیگر را دوست دارند، راهی پیدا میکنند که کارها پیش برود و برای آنها مهم نیست که شرایط ممکن است که چگونه شود.
کسی که شما روزهای خوب و روزهای بد خود را با او تقسیم میکنید میداند که مهم نیست که شرایط چگونه باشد و شما به تنهایی با آنها مواجه نخواهید شد و بقیهی عمر خود را با هم دیگر سپری خواهید کرد. شاید آن چیزی است که عشق واقعی را شیرین میسازد بنابراین چه میشود اگر مدتی طول بکشد و پیدا کردن آن به تلاش نیاز داشته باشد.
همهی ما نادان به دنیا آمدهایم و از طریق تجربههای مختلف زندگی است که عاقل میشویم. همهی ما اشتباه میکنیم و گاهی اوقات بهای سنگینی برای اشتباهات خود میپردازیم و تقریباً همهی ما حسرت آنها را میخوریم. اما به هر حال ما از آنها یاد میگیریم.
از طریق این ناراحتیهای جهنمی است که ما خود را به یک نسخهی بهتر از خودمان ارتقا میدهیم. ما یاد گرفتیم که آنها را رها کنیم و ببخشیم. ما واقعیتهایی مثل صبر، شکیبایی، تحمل و هم دردی را یاد گرفتهایم که در عوض باعث میشوند انسانهای بهتری شویم. ما فقط وقتی بزرگ میشویم که یاد میگیریم دنیا را همان گونه که هست ببینیم، با سایههای خاکستری مثلاً یک جایی که خوب و بد هر دو در آن وجود دارند.
با این عقل است که ما پذیرش چیزهای غیر منصفانهای را که برای ما اتفاق افتاده است به دست میآوریم و یاد میگیریم که از هر چیزی که درست انجام شده است تقدیر و تشکر کنیم. آن نیز در عوض به ما کمک میکند که از زندگی خود راضی باشیم.
کدِ سری موفقیت، صبر است. این واقعیت با هیچ چیزی جایگزین نمیشود. ساختن رویاهای بزرگ، زمان میبرد.
معنای موفقیت برای افراد مختلف متفاوت است؛ برای بسیاری از ما موفقیت به معنای یک زندگی پر از چیزهایی است که آرزویش را داریم در حالی که برای برخی دیگر فرصتی برای برگرداندن چیزی به دنیا است. معنی آن هر چه که باشد، مسیر موفقیت مطمئناً یک مسیر ساده نیست.
هر کس میخواهد موفق شود تا آنها درک کنند که آن چه قدر طول کشیده است. با سالها سخت کوشی، تصمیم گیری، فداکاری و پشتکار و استقامت حتماً موفقیت به دست میآید اما بعد از برخی پذیرفته نشدنها و شکستها موفقیت قابل دست یابی است. تنها کسانی که بعد از مواجهه با تعدادی شکستها در مسیر خود پایدار میمانند به موفقیت دست مییابند.
اما همانند تمام چیزهای خوب هر چه مسیر و جادهی موفقیت دشوارتر باشد بیشتر قابل تحسین و تقدیر است.
ترس از مرگ از ترس از زندگی ناشی میشود. کسی که به طور کامل زندگی میکند برای مرگ در هر لحظهای آماده است.
به خاطر ترس از طرد شدن تمام حرفها ناگفته ماند، تمام چیزها را رها کردیم و تمام چیزهایی را که دوست داشتیم از دست دادیم. متأسفانه باید بدانید که ما بیشتر زندگی خود را با توجه به آنچه که دیگران فکر میکنند درست است زندگی میکنیم. بدون توجه به این که چه بلایی بر سر قلبمان که در اعماق وجودمان دفن شده است میآید همهی ما برای متناسب شدن با این دنیای ساختگی و حقه باز نقابی بر صورت خود گذاشتهایم.
اما چه میشد اگر همهی اینها همین الان تمام میشد؟ آیا شما با رضایت از این که یک زندگی داشتید که خیلیها به آن رشک میبردند میمردید یا با حسرت خیلی کارهایی که انجام ندادید؟ تنها چیز ترسناکتر از مرگ، یک زندگی پر از حسرت است.
به خاطر داشته باشید که مرگ غیر قابل اجتناب است و ممکن است در همین نزدیکی شما باشد و شما را از خیلی از دلهرهها آزاد و رها کند. آن شما را مجبور میکند که روی خیلی احتمالات حساب باز کنید و احتمالاً شما را از خیلی از حسرتها حفظ میکند. کارهایی را انجام دهید که واقعاً شما را شاد میکنند. افراد زیادی آن را نمیگیرند اما آیا آن واقعاً مهم است؟ مرگ در انتهای یک زندگی پر و کامل حتماً همراه با رضایت خواهد بود.
/ج