آشنايي اجمالي با صحيفة سجاديه (1)
نويسنده:حسن منتظري
دعا، پيوندي معنوي ميان انسان و پروردگار است كه اثر تربيتي و سازندگي مهمي در روح انسان دارد، از اين رو دعا از ديدگاه اسلام از جايگاه خاصي برخوردار است.
اين دعاها و مناجاتها به نام صحيفه سجاديه معروف است، و پس از قرآن و نهج البلاغه بزرگترين و غنيترين گنجينة حقايق و معارف الهي به شمار ميرود، به طوري كه بزرگان شيعه آن را أخت القرآن، انجيل اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و زبور آل محمد ـ عليهم السلام ـ ناميدهاند.[2]
متوكل اين مجموعه را به امام صادق ـ عليه السلام ـ عرضه كرده و با نوشتة امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ مقابله ميكند و هيچ تفاوتي بين آنها نمييابد. او از مجموعه 75 دعاي صحيفه، 64 دعا را مينويسد كه در مجموعة حاضر تنها 54 دعاي آن موجود است.
اگر چه دعاهاي موجود در صحيفه به صورت راز و نياز و نيايش مطرح گرديده ولي در درون آنها شعلههاي سوزان آتش گداخته از سياست و تدبير است، حكمتهايي كه اهل نظر را به فكر فروداشته و جرعههاي عشق معنوي را در كام بينوايان نيازمند معنويت فرو برده و عشاق را به سوي وادي عشق سوزنده ميكشاند.
امام ضمن دعا و راز و نياز، عاليترين معارف بشري و پربارترين فضائل عالي انساني را كه تنها نكته اتكاي انقلابهاي اصيل اسلامي است و به صورت يكي از عميقترين آموزههاي اجتماعي و اسلامي بيان ميدارد و در اختيار طالبان و عاشقان آن معارف قرار ميدهد. صحيفه سجاديه امام با 54 عنوان بزرگ و جاودان نيايش كه گسترة آن دعاها از دوران طفوليت تا كهولت از بيماري تا دفع شرّ ستمگران جبّار ابعاد زندگي بشر را در تمام مراحل فردي و اجتماعي فرا ميگيرد و دعاي مكارم اخلاق و دعاي پربار عرفة امام گنجينة بس نفيس و پرقيمت از معارف و آموزشهاي اخلاقي، اجتماعي، سياسي اسلام را تشكيل ميدهد كه هنوز روانشناسان و كاوشگران روح بشري به آساني نميتوانند به لطافت و ظرافت و عمق آن دعاها پي ببرند.
امام سجاد ـ عليه السلام ـ توجه كامل دارد كه انقلابي بدون پشتوانة معنوي جز گروه باد و موج، جز مردم عاري از فضيلت و دانش و بينش اسلامي، را تربيت نميكند به حدي كه آنان به خود اجازه ميدهند تا امام معصوم و پيشواي راستين را به شهادت برسانند و خاندان او را به اسارت بكشند، هر چند كه او امام حسين ـ عليه السلام ـ نوة دختري رسول اسلام و نزديكترين فرد به مقام شامخ رسالت و پايهگذار اسلام بوده باشد.
با توجه به اين نياز و مسئوليت است كه ساعات پرقيمت امام مصروف تعليم و تهذيب، و صرف آموزش و پرورش و ساختن زمينههاي فكري و فرهنگي ميگردد. هر چند در قالب دعا و در محتوا و شكل راز و نياز بوده باشد، چون ضمن بررسي دعاها مشاهده ميكنيم كه اين ادعيه نميتوانند دعاي محض و تنها نيايش عادي طبق معيارهاي معمولي عرف بوده باشند، بلكه در ضمن دعاها يك سلسله مسائل علمي و حساسترين مسائل حقوقي و رواني و تربيتي را بازگو ميكند كه بيانگر محتواي غني و معارف والاي اين كتاب ارزشمند است.
صحيفه از پر نسخهترين كتابهاي حديثي است. نسخههاي خطي اين كتاب در ايران بيش از سه هزار نسخه است اگر چه بسياري از اين نسخ، برگرفته از نسخة مجلسي اول (ره) است و بدين سبب اين نسخهها تفاوت چنداني با هم ندارند.
نسخه موجود در كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي كه در سال 695 قمري نوشته شده است از قديمترين نسخههاست.
نسخة شهيد اول نيز از مشهورترين نسخههاي صحيفه است كه بسياري از علماء با آن نسخة خود را تصحيح كردهاند.
مرحوم مجلسي اول تعداد طريق خود به صحيفه را بيش از 650 هزار طريق ميداند[7] و به همين سبب بسياري از علماء كتاب صحيفه را مستفيض و متواتر خواندهاند.
در مقابل، عدهاي به واسطة عدم توثيق صريح عمير بن متوكل و پدرش (كه راوي اول صحيفه است) به سند مشهور صحيفه اشكال كردهاند.[8]
ميتوان گفت: ادعاي استفاضه و تواتر براي كتاب صحيفه پذيرفته نيست. زيرا اگر چه در طبقات پايين سند، معمولاً افراد متفاوتي وجود دارند، ولي در طبقات بالا و اوليه، شرط استفاضه و تواتر وجود ندارد و در نهايت براي اتصال به معصوم ـ عليه السلام ـ به يك نفر منتهي ميگردد. مرحوم مشكات در مقدمه خود بر صحيفه دلايلي را بر وثوق نسبي راويان اول و شهرت و مقبوليت كتاب آورده و مينويسد:
ابن داود، متوكل عمير را در باب موثقين ذكر كرده است، بنابراين او را نميتوان مجهول شمرد. مشايخ اجازه و برگزيدگان شيعه، صحيفه را به عنوان ورود خوانده و اجازه نقل آن را به ديگران داده و بر آن اعتماد كردهاند. اتفاق شيعيان بر اين كتاب به ضميمة قرائن پيشين مقبوليت كتاب و در نتيجه راوي اول آن را اثبات ميكند. علاوه بر طريق مشهور، طريق ديگري در نقل اين كتاب وجود دارد همانند طريق شيخ و نجاشي و يا طريق امير ماجد بن جمال الدين.[9]
فصاحت و بلاغت صحيفه و اشتمال آن بر علوم و معارف الهي قرينة مهم ديگري است كه انتساب آن به مقام امامت را تأييد ميكند. مرحوم وحيد بهبهاني در بيان مصاديق رواياتي كه قوت متن آن به انتساب به ائمه ـ عليهم السلام ـ گواهي ميدهد از صحيفة سجاديه نام برده است.[10] آيت الله بروجردي نيز همين دليل را اقامه كرده و گفتهاند: و لا يخفي أنّ كون الصحيفة من الامام ـ عليه السلام ـ من البديهيات وهي زبور آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ يشهد بذلك اسلوبها و نظمها و مضامينها التي يلوح منها آثار الاعجاز؛[11] مقبوليت عمومي صحيفه در نزد علماء شيعه و نقل ادعيه و انتساب مسلم آن به امام سجاد ـ عليه السلام ـ اعتماد به اين كتاب را افزون ميكند.[12]
مقاله بلند و عالمانه مرحوم مشكات در سال 1360 قمري و به ضميمة مقاله آيت الله نجفي مرعشي و در مقدمة صحيفه منتشر شده است. هر دو مقاله در مجلة علوم حديث (عربي) شماره 3 ص 24 ـ 51 آمده است، امام خميني (ره) نيز علوّ مضمون و فصاحت و بلاغت و مقبوليت در نزد اصحاب اماميه را موجب وثوق اجمالي كتاب ميشمارند.[13]
امام سجاد ـ عليه السلام ـ و دعا
امام سجاد ـ عليه السلام ـ در آن دوران اختناق، از سوي حاكمان اموي همواره تحت نظر بود و تمامي رفتار و آمد و شد حضرت را شديداً تحت كنترل قرار ميدادند و به تعريفي آن بزرگوار را خانه نشين كرده و در خانة ايشان را به روي شيعيان بسته بودند و نميگذاشتند مردم به راحتي از معارف الهي امام ـ عليه السلام ـ استفاده نمايند. در اين هنگامة دردآلود، امام سجاد ـ عليه السلام ـ تنها سلاح برّنده و مؤثر خود در برابر سيل هجوم ظلم و تعدّي و انحراف حاكمان وقت را دعا و مناجات دانسته و رسالت الهي و نوراني خود را در قالب دعا متبلور ساخت. بيشك تأثير دعا در آن شرائط زماني حتي از جهاد با شمشير و نبرد با سلاح گرم مؤثرتر بود. تا جائي كه حضرت امام خميني (ره) در وصيتنامة الهي ـ سياسي خودشان از آن به عنوان قرآن صاعد ياد ميكند و آن را زبور آل محمد مينامند و ميفرمايند كه ما مفتخريم كه ادعيه حيات بخش كه او را قرآن صاعد ميخوانند از ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ است.[1]اين دعاها و مناجاتها به نام صحيفه سجاديه معروف است، و پس از قرآن و نهج البلاغه بزرگترين و غنيترين گنجينة حقايق و معارف الهي به شمار ميرود، به طوري كه بزرگان شيعه آن را أخت القرآن، انجيل اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و زبور آل محمد ـ عليهم السلام ـ ناميدهاند.[2]
صحيفة سجاديه كامله
صحيفه سجاديه كامله، مجموعهاي از 75 دعا و نيايش بوده است كه امام سجاد ـ عليه السلام ـ املا نموده و امام باقر ـ عليه السلام ـ و برادرش زيد بن علي آن را در دو نسخه نوشتهاند. متوكل بن هارون ـ راوي اول صحيفه سجاديه موجود ـ ميگويد: پس از سفر حج، يحيي بن زيد بن علي را ملاقات كرده و او را از حزن و ناراحتي امام صادق ـ عليه السلام ـ نسبت به شهادت زيد بن علي آگاه كردم و ضمناً بدو گفتم كه امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود كه يحيي نيز همانند پدرش كشته خواهد شد. پس از صحبتهايي (كه در مقدمه صحيفه آمده است) يحيي مجموعهاي نفيس از ادعيه امام سجاد ـ عليه السلام ـ را كه به خط جناب زيد بوده است، به متوكل ميسپرد تا پس از كشته شدن او به دست بنياميه نيفتد.متوكل اين مجموعه را به امام صادق ـ عليه السلام ـ عرضه كرده و با نوشتة امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ مقابله ميكند و هيچ تفاوتي بين آنها نمييابد. او از مجموعه 75 دعاي صحيفه، 64 دعا را مينويسد كه در مجموعة حاضر تنها 54 دعاي آن موجود است.
معارف والا و محتواي صحيفه سجاديه
صحيفه سجاديه به منزلة يك دائرة المعارف علوم بشري است و آنچه انسان براي سعادت خود بدان نياز دارد در آن يافت ميشود كه اصول اعتقادات، احكام، فروعات دين و معارف توحيدي و عرفاني، اخلاقيات و مسائل اجتماعي و سياسي از آن جملهاند.اگر چه دعاهاي موجود در صحيفه به صورت راز و نياز و نيايش مطرح گرديده ولي در درون آنها شعلههاي سوزان آتش گداخته از سياست و تدبير است، حكمتهايي كه اهل نظر را به فكر فروداشته و جرعههاي عشق معنوي را در كام بينوايان نيازمند معنويت فرو برده و عشاق را به سوي وادي عشق سوزنده ميكشاند.
امام ضمن دعا و راز و نياز، عاليترين معارف بشري و پربارترين فضائل عالي انساني را كه تنها نكته اتكاي انقلابهاي اصيل اسلامي است و به صورت يكي از عميقترين آموزههاي اجتماعي و اسلامي بيان ميدارد و در اختيار طالبان و عاشقان آن معارف قرار ميدهد. صحيفه سجاديه امام با 54 عنوان بزرگ و جاودان نيايش كه گسترة آن دعاها از دوران طفوليت تا كهولت از بيماري تا دفع شرّ ستمگران جبّار ابعاد زندگي بشر را در تمام مراحل فردي و اجتماعي فرا ميگيرد و دعاي مكارم اخلاق و دعاي پربار عرفة امام گنجينة بس نفيس و پرقيمت از معارف و آموزشهاي اخلاقي، اجتماعي، سياسي اسلام را تشكيل ميدهد كه هنوز روانشناسان و كاوشگران روح بشري به آساني نميتوانند به لطافت و ظرافت و عمق آن دعاها پي ببرند.
امام سجاد ـ عليه السلام ـ توجه كامل دارد كه انقلابي بدون پشتوانة معنوي جز گروه باد و موج، جز مردم عاري از فضيلت و دانش و بينش اسلامي، را تربيت نميكند به حدي كه آنان به خود اجازه ميدهند تا امام معصوم و پيشواي راستين را به شهادت برسانند و خاندان او را به اسارت بكشند، هر چند كه او امام حسين ـ عليه السلام ـ نوة دختري رسول اسلام و نزديكترين فرد به مقام شامخ رسالت و پايهگذار اسلام بوده باشد.
با توجه به اين نياز و مسئوليت است كه ساعات پرقيمت امام مصروف تعليم و تهذيب، و صرف آموزش و پرورش و ساختن زمينههاي فكري و فرهنگي ميگردد. هر چند در قالب دعا و در محتوا و شكل راز و نياز بوده باشد، چون ضمن بررسي دعاها مشاهده ميكنيم كه اين ادعيه نميتوانند دعاي محض و تنها نيايش عادي طبق معيارهاي معمولي عرف بوده باشند، بلكه در ضمن دعاها يك سلسله مسائل علمي و حساسترين مسائل حقوقي و رواني و تربيتي را بازگو ميكند كه بيانگر محتواي غني و معارف والاي اين كتاب ارزشمند است.
نگارش، جمع آوري و نسخههاي صحيفه سجاديه
صحيفه سجاديه از معدود كتابهاي نوشته شده در قرن اول هجري است و از ابتدا در بين شيعيان رواج داشته است. شيخ مفيد (م 413) در كتاب ارشاد[3] خزاز قمي در كتاب كفاية الاثر[4] و شيخ طوسي در دو كتاب فهرست و رجال خود[5] و نجاشي در كتاب رجال به اين كتاب اشاره كردهاند. ابن شهر آشوب آن را مشهور به زبور آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ و انجيل اهل بيت ـ عليهم السلام ـ خوانده است كه حاكي از شهرت و مقبوليت كتاب است. علاوه بر اين، شيخ در كتاب دعايي خود مصباح المتهجد ـ كه قديمترين كتاب دعايي موجود شيعه است ـ 8 دعا از ادعيه صحيفه را نقل كرده است. قطب راوندي (م 573) و سيد ابن طاووس (م 664) شهيد اول (م ) كفعمي (م ) و ديگران نيز ادعية صحيفه سجاديه را در كتابهاي خود آوردهاند.[6]صحيفه از پر نسخهترين كتابهاي حديثي است. نسخههاي خطي اين كتاب در ايران بيش از سه هزار نسخه است اگر چه بسياري از اين نسخ، برگرفته از نسخة مجلسي اول (ره) است و بدين سبب اين نسخهها تفاوت چنداني با هم ندارند.
نسخه موجود در كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي كه در سال 695 قمري نوشته شده است از قديمترين نسخههاست.
نسخة شهيد اول نيز از مشهورترين نسخههاي صحيفه است كه بسياري از علماء با آن نسخة خود را تصحيح كردهاند.
اسناد صحيفه سجاديه
در باب سند (و يا اسناد) صحيفة سجاديه مباحث گوناگوني مطرح شده است.مرحوم مجلسي اول تعداد طريق خود به صحيفه را بيش از 650 هزار طريق ميداند[7] و به همين سبب بسياري از علماء كتاب صحيفه را مستفيض و متواتر خواندهاند.
در مقابل، عدهاي به واسطة عدم توثيق صريح عمير بن متوكل و پدرش (كه راوي اول صحيفه است) به سند مشهور صحيفه اشكال كردهاند.[8]
ميتوان گفت: ادعاي استفاضه و تواتر براي كتاب صحيفه پذيرفته نيست. زيرا اگر چه در طبقات پايين سند، معمولاً افراد متفاوتي وجود دارند، ولي در طبقات بالا و اوليه، شرط استفاضه و تواتر وجود ندارد و در نهايت براي اتصال به معصوم ـ عليه السلام ـ به يك نفر منتهي ميگردد. مرحوم مشكات در مقدمه خود بر صحيفه دلايلي را بر وثوق نسبي راويان اول و شهرت و مقبوليت كتاب آورده و مينويسد:
ابن داود، متوكل عمير را در باب موثقين ذكر كرده است، بنابراين او را نميتوان مجهول شمرد. مشايخ اجازه و برگزيدگان شيعه، صحيفه را به عنوان ورود خوانده و اجازه نقل آن را به ديگران داده و بر آن اعتماد كردهاند. اتفاق شيعيان بر اين كتاب به ضميمة قرائن پيشين مقبوليت كتاب و در نتيجه راوي اول آن را اثبات ميكند. علاوه بر طريق مشهور، طريق ديگري در نقل اين كتاب وجود دارد همانند طريق شيخ و نجاشي و يا طريق امير ماجد بن جمال الدين.[9]
فصاحت و بلاغت صحيفه و اشتمال آن بر علوم و معارف الهي قرينة مهم ديگري است كه انتساب آن به مقام امامت را تأييد ميكند. مرحوم وحيد بهبهاني در بيان مصاديق رواياتي كه قوت متن آن به انتساب به ائمه ـ عليهم السلام ـ گواهي ميدهد از صحيفة سجاديه نام برده است.[10] آيت الله بروجردي نيز همين دليل را اقامه كرده و گفتهاند: و لا يخفي أنّ كون الصحيفة من الامام ـ عليه السلام ـ من البديهيات وهي زبور آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ يشهد بذلك اسلوبها و نظمها و مضامينها التي يلوح منها آثار الاعجاز؛[11] مقبوليت عمومي صحيفه در نزد علماء شيعه و نقل ادعيه و انتساب مسلم آن به امام سجاد ـ عليه السلام ـ اعتماد به اين كتاب را افزون ميكند.[12]
مقاله بلند و عالمانه مرحوم مشكات در سال 1360 قمري و به ضميمة مقاله آيت الله نجفي مرعشي و در مقدمة صحيفه منتشر شده است. هر دو مقاله در مجلة علوم حديث (عربي) شماره 3 ص 24 ـ 51 آمده است، امام خميني (ره) نيز علوّ مضمون و فصاحت و بلاغت و مقبوليت در نزد اصحاب اماميه را موجب وثوق اجمالي كتاب ميشمارند.[13]
پی نوشت ها:
[1] . وصيت نامه امام خميني، ص 3.
[2] . معالم العلماء، ص 135.
[3] . الارشاد، ج 2.
[4] . كفاية الاثر، ص.
[5] . فهرست شيخ طوسي، ص ، رجال طوسي، ص .
[6] . مجله علوم الحديث، ش 3.
[7] . بحار الانوار الانوار، ج 110، ص 61.
[8] . معجم رجال الحديث، ج 14، ص 187؛ المكاسب المحرمه، امام خميني، ج 1، ص 320.
[9] . رجوع شود به بحار الانوار، ج 110، ص 95 ـ 97.
[10] . فوائد الوحيد البهبهاني، ص 60.
[11] . البدر الزاهر، ص 25.
[12] . مجلة علوم الحديث، شماره 3، ص 28 ـ 31.
[13] . المكاسب المحرمة، ج 1، ص 320.