تاریخچه حدیث

نظر به این که قسمتی از احادیث در تبیین و تفسیر آیات قرآن و ثواب قرائت آنها وارد شده، جای تردید نیست که پیشینه حدیث از سرآغاز نزول وحی است، و قرآن و حدیث دو راهنمای مردم مسلمان بوده‏اند و طبق احادیثی که در کتب معتبره شیعه و سنی وارد شده، پیامبر اکرم (ص) به حفظ و ضبط و نقل احادیث سفارش و تأکید می‏فرمود (بحار الانوار، 2/144، تقیید العلم، 86، سنن ابی داوود، 3/318) . احادیثی که حفظ چهل حدیث در آنها توصیه شده، از بهترین دلایل اهتمام پیامبر (ص) به نقل و ضبط و حفظ و تدوین حدیث است (اربعین) . و نیز پژوهشگر معاصر آقای سید محمد رضا جلالی در (تدوین السنة الشریفة، 87) .
يکشنبه، 12 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاریخچه حدیث
تاریخچه حدیث
تاریخچه حدیث
نويسنده:سيد مهدي حائري
منبع:دایرة المعارف تشیع
نظر به این که قسمتی از احادیث در تبیین و تفسیر آیات قرآن و ثواب قرائت آنها وارد شده، جای تردید نیست که پیشینه حدیث از سرآغاز نزول وحی است، و قرآن و حدیث دو راهنمای مردم مسلمان بوده‏اند و طبق احادیثی که در کتب معتبره شیعه و سنی وارد شده، پیامبر اکرم (ص) به حفظ و ضبط و نقل احادیث سفارش و تأکید می‏فرمود (بحار الانوار، 2/144، تقیید العلم، 86، سنن ابی داوود، 3/318) . احادیثی که حفظ چهل حدیث در آنها توصیه شده، از بهترین دلایل اهتمام پیامبر (ص) به نقل و ضبط و حفظ و تدوین حدیث است (اربعین) . و نیز پژوهشگر معاصر آقای سید محمد رضا جلالی در (تدوین السنة الشریفة، 87) . چهل و چهار حدیث از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده که در آنها دستور به کتابت و تقیید حدیث، یا اذن و رخصت به آن، آمده است، و همه این احادیث از طریق عامه روایت شده و در کتابهای معتبره آنان موجود است با این وصف عامه چنین ادعا دارند که پیامبر (ص) از نوشتن و تدوین حدیث منع فرموده است! و احادیثی هم در این باب به آن حضرت نسبت داده‏اند، سپس متأخرین آنها در مقام جمع و توجیه احادیث منع و جواز برآمده‏اند، و دچار اختلافات و اشتباهات فراوانی شده‏اند (دراسات فی الحدیث و المحدثین، 15، اضواء علی السنة المحمدیه، 221، تحقیق النصوص و نشرها 100 به بعد، تدوین السنه الشریفة، 261) .البته ابوبکر و عمر و پیروان آنها از تدوین و کتابت، بلکه از نقل و روایت حدیث، به شدت جلوگیری کردند تا آن جا که بعضی از راویان حدیث را به زندان کشیدند، و بعضی دیگر را تبعید کردند، و قسمتی از آثار را سوزاندند، که بر اثر آن متأسفانه، تدوین حدیث به طور رسمی سالها به تأخیر افتاد و عواقب شومی در پی داشت، چنانکه خود عامه معترفند و تصریح کرده‏اند که: وقتی عمر بن عبدالعزیز (99ـ 101 ق) به تدوین حدیث فرمان داد، بیشتر صحابه پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفته بودند و تحولات اوضاع و گروه بندیهای سیاسی زمینه را برای دروغ پردازان و جعل کنندگان، فراهم ساخته بود (تدوین السنة الشریفة، آثار من التدوین، 481) (جعل حدیث) . در مقابل، حضرت امیر المؤمنین (ع) و دیگر ائمه اطهار (ع) نسبت به حفظ و کتابت و نشر حدیث اهتمام شدید داشتند و خود به نوشتن و املاء حدیث پرداختند و پیروان خود را پیوسته بدان تشویق می‏کردند (الوافی، 1/227، الذریعة، 1/6) . اولین اثر در این باره همان صحیفه‏ای است که امیر مؤمنان علی (ع) از احادیث رسول خدا (ص) تدوین ساخته که احیانا از آن به کتاب علی تعبیر می‏کنند، و در آن مطالبی از میزان دیات و احکام آزادی اسیر و غیره مندرج است، و جمعی از محدثین خاصه و عامه از آن حدیث نقل کرده‏اند (تأسیس الشیعة، 279، مسند، احمد بن حنبل، 1/79، سنن، ابن ماجه، 2/882) . همچنین سلمان و ابوذر غفاری و ابو رافع مدنی و جابر بن عبدالله انصاری و بعضی دیگر از صحابه رسول خدا (ص) به کتابت حدیث پرداختند، و آثاری از خود بر جای نهادند (اعیان الشیعة، 1/179) .
در طبقه تابعین نیز عده‏ای از پیروان اهل بیت عصمت (ع) به تألیف کتابهایی از مجموعه احادیث اهتمام می‏ورزیدند، از جمله: اصبغ بن نباته، عبید الله بن ابی رافع، سلیم بن قیس هلالی، حارث بن عبدالله اعور همدانی، ربیعة بن سمیع، میثم تمار و محمد بن قیس بجلی و ... سپس در زمانهای بعدی آثار بیشتر و وسیعتری تألیف شده و اصحاب ائمه (ع) و طبقات محدثین بعد از آنها تا زمان ما کتابهای بی شماری در این باره تألیف کرده‏اند .
نظر به این که قسمتی از احادیث در تبیین و تفسیر آیات قرآن و ثواب قرائت آنها وارد شده، جای تردید نیست که پیشینه حدیث از سرآغاز نزول وحی است، و قرآن و حدیث دو راهنمای مردم مسلمان بوده‏اند و طبق احادیثی که در کتب معتبره شیعه و سنی وارد شده، پیامبر اکرم (ص) به حفظ و ضبط و نقل احادیث سفارش و تأکید می‏فرمود (بحار الانوار، 2/144، تقیید العلم، 86، سنن ابی داوود، 3/318) . احادیثی که حفظ چهل حدیث در آنها توصیه شده، از بهترین دلایل اهتمام پیامبر (ص) به نقل و ضبط و حفظ و تدوین حدیث است (اربعین) . و نیز پژوهشگر معاصر آقای سید محمد رضا جلالی در (تدوین السنة الشریفة، 87) . چهل و چهار حدیث از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده که در آنها دستور به کتابت و تقیید حدیث، یا اذن و رخصت به آن، آمده است، و همه این احادیث از طریق عامه روایت شده و در کتابهای معتبره آنان موجود است با این وصف عامه چنین ادعا دارند که پیامبر (ص) از نوشتن و تدوین حدیث منع فرموده است! و احادیثی هم در این باب به آن حضرت نسبت داده‏اند، سپس متأخرین آنها در مقام جمع و توجیه احادیث منع و جواز برآمده‏اند، و دچار اختلافات و اشتباهات فراوانی شده‏اند (دراسات فی الحدیث و المحدثین، 15، اضواء علی السنة المحمدیه، 221، تحقیق النصوص و نشرها 100 به بعد، تدوین السنه الشریفة، 261) .البته ابوبکر و عمر و پیروان آنها از تدوین و کتابت، بلکه از نقل و روایت حدیث، به شدت جلوگیری کردند تا آن جا که بعضی از راویان حدیث را به زندان کشیدند، و بعضی دیگر را تبعید کردند، و قسمتی از آثار را سوزاندند، که بر اثر آن متأسفانه، تدوین حدیث به طور رسمی سالها به تأخیر افتاد و عواقب شومی در پی داشت، چنانکه خود عامه معترفند و تصریح کرده‏اند که: وقتی عمر بن عبدالعزیز (99ـ 101 ق) به تدوین حدیث فرمان داد، بیشتر صحابه پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفته بودند و تحولات اوضاع و گروه بندیهای سیاسی زمینه را برای دروغ پردازان و جعل کنندگان، فراهم ساخته بود (تدوین السنة الشریفة، آثار من التدوین، 481) (جعل حدیث) . در مقابل، حضرت امیر المؤمنین (ع) و دیگر ائمه اطهار (ع) نسبت به حفظ و کتابت و نشر حدیث اهتمام شدید داشتند و خود به نوشتن و املاء حدیث پرداختند و پیروان خود را پیوسته بدان تشویق می‏کردند (الوافی، 1/227، الذریعة، 1/6) . اولین اثر در این باره همان صحیفه‏ای است که امیر مؤمنان علی (ع) از احادیث رسول خدا (ص) تدوین ساخته که احیانا از آن به کتاب علی تعبیر می‏کنند، و در آن مطالبی از میزان دیات و احکام آزادی اسیر و غیره مندرج است، و جمعی از محدثین خاصه و عامه از آن حدیث نقل کرده‏اند (تأسیس الشیعة، 279، مسند، احمد بن حنبل، 1/79، سنن، ابن ماجه، 2/882) . همچنین سلمان و ابوذر غفاری و ابو رافع مدنی و جابر بن عبدالله انصاری و بعضی دیگر از صحابه رسول خدا (ص) به کتابت حدیث پرداختند، و آثاری از خود بر جای نهادند (اعیان الشیعة، 1/179) در طبقه تابعین نیز عده‏ای از پیروان اهل بیت عصمت (ع) به تألیف کتابهایی از مجموعه احادیث اهتمام می‏ورزیدند، از جمله: اصبغ بن نباته، عبید الله بن ابی رافع، سلیم بن قیس هلالی، حارث بن عبدالله اعور همدانی، ربیعة بن سمیع، میثم تمار و محمد بن قیس بجلی و ... سپس در زمانهای بعدی آثار بیشتر و وسیعتری تألیف شده و اصحاب ائمه (ع) و طبقات محدثین بعد از آنها تا زمان ما کتابهای بی شماری در این باره تألیف کرده‏اند .




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.