چرایی غریزه جنسی
منبع:مجله پرسمان
خداوند كه میداند بیشتر مردم در برابر شهوت و غضب و غریزه جنسی آسیبپذیر هستند چرا این غرایز را در وجود انسان قرار داده تا گناه كنند؟ نخستباید دانست زندگی در هر مجموعه نظاممندی تابعی از هدفمندیها و ابزارهای لازم برای رسیدن به آن اهداف است . از این رو شرایط و امكانات و چگونگی زندگی در دوران جنینی با زندگی در دنیا متفاوت است . چنان كه زندگی دنیا با چگونگی زندگی در نظام آخرت متفاوت است . پس از بیان این واقعیتبه خوبی قابل درك است كه زندگی در دنیا و برآوردن نیازهای مختلف جسمی و روحی انسان و چگونگی روابط با دوستان و مقابله با دشمنان و ... نیازمند نیروها و ابزارهایی ویژه است; از جمله نیروی شهوت، غضب، خیال و عقل و هر كدام در گردش سیكل زندگی شخص و روابط با دیگران نقش خاصی ایفا میكنند . اگر با نگاهی همه جانبه به زندگی انسان در دنیا نگریسته شود وجود همه نیروها و غرایز تعریف شده و نمایانگر هندسه مستحكم نظام هستی است .
البته چه بسا از نیروی شهوت و غضب سوءاستفادههای فراوانی شود و فتنهها و آشوبها بر پا گردد; اما میتوان گفتبرای شكلگیری خوبان و آشكار شدن چهره زیباییها لازم است هزینههای آن نیز پرداختشود; چنان كه برای استحصال چند مثقال طلای زرین لازم است چندین تن سنگهای معدن در سوز و گداز كوره برافروخته شوند و برای دستیابی به یك رگه الماس باید میلیونها سال فسیلها تحت فشارهای مختلف قرار گیرند .
جامعه انسانی نیز از این قاعده كلی در نظام دنیا مستثنا نیست . از این رو برای به فعلیت رسیدن خوبان و پیدایش اولیای خدا باید همگان در آن همه فراز و نشیب دنیا قرار گیرند; چنان كه برای پیدایی تعدادی فرهیختگان دانش باید آن همه مدارس و مراكز آموزشی راهاندازی و هزینههای بسیار پرداختشود . البته در مسیر پیدایش طلا و الماس و شناخته شدن برترینهای علم و معرفت هر كدام به مقداری در مسیر قرار گرفتهاند، بهرهای از وجود و لذتی از زیباییها بردهاند و مقام و درجهای از علم و معرفت كسب كردهاند . بنابراین، این گونه نیست كه همه چیز و همگان فدای تعداد محدودی شده باشد، بلكه هر كس در جایگاه خودش و به مقدار تلاش خودش نقشی ایفا میكند و در برابر آن از دستمزدهای مادی و لذتهای روحی ومعنوی در دنیا و آخرت بهرهمند میشود . این همان تجلی «حكمت» خداوند است كه هندسه كلان نظام دنیا را بر آن بنیان نهاده است . البته بر اساس عدالتخود هر كس را به اندازه استعداد و امكاناتش مورد سؤال قرارمیدهد .
تا این جا با نگاهی كلان از آغاز تا فرجام درباره وضعیت زندگی در دنیا پاسخی كوتاه مطرح شد و از این راه اصل وجود غرایز در انسان كه دو چهره زشت و زیبا دارند، توجیه منطقی پیدا كرد . البته بسیاری از انسانها گرفتار چهره زشت آن شدهاند و در این باره نقطه ضعف دارند; اما این هزینه هایی است كه باید برای شكلگیری نظام زندگی دنیا و هدفمندی آن پرداختشود .
از سوی دیگر، با چشم انداز شخصی و اجتماعی به غریزه جنسی باید گفت، سركشی، فروكشی یا كنترل این غریزه، هر كدام وابسته به زمینهها و عواملی است كه فاكتورهای مهم آن، اراده انسان و برنامهریزی شخصی او (از قبیل خواب و خوراك و خیال . .). است و همچنین به برنامهریزیهای كلان فرهنگی، اجتماعی جامعه وابسته است .
برای توضیح بیشتر در این باره به چند نكته اشاره میشود:
1 . این كه «خداوند انسان را از ناحیه غریزه جنسی و دیگر غرایز آسیبپذیر آفریده» تعبیر دقیقی نیست . خداوند انسان را با دو دسته كنش و واكنش نیرومند (معنوی و مادی) آفریده است و این خود انسان است كه میتواند با تكیه بر اراده نیرومندی كه خداوند به او داده است، حكم هر یك از آنها را بر دیگری غلبه دهد و به پیروی یا سرپیچی از هر كدام اقدام كند . بنابراین، آسیبپذیری انسان تابع خواست و اراده او است . آنچه مستقیما به كار خدا مربوط میشود، قرار دادن چنین غریزه نیرومندی است نه آسیبپذیری انسان .
2 . شاید گفته شود سؤال اصلی همین بود كه چرا خداوند چنین نیرو و توانمندی دو سویه را در انسان قرار داده آیا نمیشد تنها توانایی بر خوبیها را داشته باشیم؟
در پاسخ باید گفت معنای قدرت و توانمندی همین است كه انسان در دو جهت مخالف امكان فعالیت داشته باشد . در غیر این صورت، قدرت و توانمندی معنا ندارد . از این رو انتساب حدوث زیبایی به هر كس و اثبات قابلیت و لیاقتبرای هر چیز آن گاه معنا دارد كه او توانایی بر انجام زشتی و قدرت رهایی از انجام مسؤولیت داشته باشد .
3 . نكته مهمتر آن كه شكلگیری خوبان و بدان انجام نمیپذپرد مگر با وجود غرایزی چون شهوت و غضب كه دارای دو چهره خوبی و بدیاند و ظرفیت وجودی ما ساخته و پرداخه نمیشود مگر آن كه در كنار عقل و قلب، دارای نیروی شهوت و غضب نیز باشیم تا لیاقت راهیابی به بهشت را پیدا كنیم و یا با نگونبختی جهنم را برای خود بسازیم; زیرا بهشت و جهنم ما باید با گذر از این دنیا ساخته شود و شكل گیرد .
از این رو به عنوان یك اصل كلیدی گفته میشود كه «دنیا محل حدوث و اثبات قابلیتها است و آخرت جایگاه ظهور و ثبات قابلیتها;» به عبارت دیگر، دنیا بستر «شدن» ها است و آخرت استقرار در «شده» ها .
این گونه نیست كه «درجات بهشتی» یا «دركات جهنمی» ما از قبل ساخته شده باشد . باید آن را بسازیم و ساخته شدن آن به وجود نیروهای شهوت و غضب در كنار عقل و قلب وابسته است .
4 . چهره زیباییها آنگاه آشكارتر میشود كه در كنار زشتیها قرار گیرد و هنر مردان خدا آن گاه بیشتر جلوهگر میشود كه با سست عنصران و آلودگان به شهوت مقایسه شوند و در برابر حق ستیزان قرار گیرند . از این رو، با نگاهی كلان به زندگی انسانها وجود شهوت و غضب در تجلی زیباییها و حتی به فعلیت رساندن خوبان نقش مؤثری دارد .
5 . در پایان شاید گفته شود با وجود این كه اكثر انسانها در برابر غرایز جنسی و خشم نقطه ضعف دارند، آیا سزاوار بود خداوند این غرایز را در انسان قرار دهد؟!
در پاسخ باید یادآور شد، زمینههای فساد فراوان است و دغدغه آن بسیاری از جوانان را آزرده میكند; اما باید دانست كه خروش شهوت و برافروختگی غضب، در برابر عزم و اراده جوانان و جوان دلان نه تنها قابل فروكشی است; بلكه حتی با یك بار ایستادگی در برابر شهوت میتوان چون یوسف و ابن سیرین به مقامات دستیافت و از رسواییها دور ماند و خاطره خوش آن تجربه نورانی را در زندگی ماندگار ساخت .
در این مسیر لطف خداوند و امدادهای غیبی او نیز همیشه همراه و راه گشا است; «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان ا لله لمع المحسنین; و كسانی كه در راه ما كوشیدهاند به یقین راههای خود را بر آنان مینماییم و در حقیقتخدا با نیكوكاران است .»
البته چه بسا از نیروی شهوت و غضب سوءاستفادههای فراوانی شود و فتنهها و آشوبها بر پا گردد; اما میتوان گفتبرای شكلگیری خوبان و آشكار شدن چهره زیباییها لازم است هزینههای آن نیز پرداختشود; چنان كه برای استحصال چند مثقال طلای زرین لازم است چندین تن سنگهای معدن در سوز و گداز كوره برافروخته شوند و برای دستیابی به یك رگه الماس باید میلیونها سال فسیلها تحت فشارهای مختلف قرار گیرند .
جامعه انسانی نیز از این قاعده كلی در نظام دنیا مستثنا نیست . از این رو برای به فعلیت رسیدن خوبان و پیدایش اولیای خدا باید همگان در آن همه فراز و نشیب دنیا قرار گیرند; چنان كه برای پیدایی تعدادی فرهیختگان دانش باید آن همه مدارس و مراكز آموزشی راهاندازی و هزینههای بسیار پرداختشود . البته در مسیر پیدایش طلا و الماس و شناخته شدن برترینهای علم و معرفت هر كدام به مقداری در مسیر قرار گرفتهاند، بهرهای از وجود و لذتی از زیباییها بردهاند و مقام و درجهای از علم و معرفت كسب كردهاند . بنابراین، این گونه نیست كه همه چیز و همگان فدای تعداد محدودی شده باشد، بلكه هر كس در جایگاه خودش و به مقدار تلاش خودش نقشی ایفا میكند و در برابر آن از دستمزدهای مادی و لذتهای روحی ومعنوی در دنیا و آخرت بهرهمند میشود . این همان تجلی «حكمت» خداوند است كه هندسه كلان نظام دنیا را بر آن بنیان نهاده است . البته بر اساس عدالتخود هر كس را به اندازه استعداد و امكاناتش مورد سؤال قرارمیدهد .
تا این جا با نگاهی كلان از آغاز تا فرجام درباره وضعیت زندگی در دنیا پاسخی كوتاه مطرح شد و از این راه اصل وجود غرایز در انسان كه دو چهره زشت و زیبا دارند، توجیه منطقی پیدا كرد . البته بسیاری از انسانها گرفتار چهره زشت آن شدهاند و در این باره نقطه ضعف دارند; اما این هزینه هایی است كه باید برای شكلگیری نظام زندگی دنیا و هدفمندی آن پرداختشود .
از سوی دیگر، با چشم انداز شخصی و اجتماعی به غریزه جنسی باید گفت، سركشی، فروكشی یا كنترل این غریزه، هر كدام وابسته به زمینهها و عواملی است كه فاكتورهای مهم آن، اراده انسان و برنامهریزی شخصی او (از قبیل خواب و خوراك و خیال . .). است و همچنین به برنامهریزیهای كلان فرهنگی، اجتماعی جامعه وابسته است .
برای توضیح بیشتر در این باره به چند نكته اشاره میشود:
1 . این كه «خداوند انسان را از ناحیه غریزه جنسی و دیگر غرایز آسیبپذیر آفریده» تعبیر دقیقی نیست . خداوند انسان را با دو دسته كنش و واكنش نیرومند (معنوی و مادی) آفریده است و این خود انسان است كه میتواند با تكیه بر اراده نیرومندی كه خداوند به او داده است، حكم هر یك از آنها را بر دیگری غلبه دهد و به پیروی یا سرپیچی از هر كدام اقدام كند . بنابراین، آسیبپذیری انسان تابع خواست و اراده او است . آنچه مستقیما به كار خدا مربوط میشود، قرار دادن چنین غریزه نیرومندی است نه آسیبپذیری انسان .
2 . شاید گفته شود سؤال اصلی همین بود كه چرا خداوند چنین نیرو و توانمندی دو سویه را در انسان قرار داده آیا نمیشد تنها توانایی بر خوبیها را داشته باشیم؟
در پاسخ باید گفت معنای قدرت و توانمندی همین است كه انسان در دو جهت مخالف امكان فعالیت داشته باشد . در غیر این صورت، قدرت و توانمندی معنا ندارد . از این رو انتساب حدوث زیبایی به هر كس و اثبات قابلیت و لیاقتبرای هر چیز آن گاه معنا دارد كه او توانایی بر انجام زشتی و قدرت رهایی از انجام مسؤولیت داشته باشد .
3 . نكته مهمتر آن كه شكلگیری خوبان و بدان انجام نمیپذپرد مگر با وجود غرایزی چون شهوت و غضب كه دارای دو چهره خوبی و بدیاند و ظرفیت وجودی ما ساخته و پرداخه نمیشود مگر آن كه در كنار عقل و قلب، دارای نیروی شهوت و غضب نیز باشیم تا لیاقت راهیابی به بهشت را پیدا كنیم و یا با نگونبختی جهنم را برای خود بسازیم; زیرا بهشت و جهنم ما باید با گذر از این دنیا ساخته شود و شكل گیرد .
از این رو به عنوان یك اصل كلیدی گفته میشود كه «دنیا محل حدوث و اثبات قابلیتها است و آخرت جایگاه ظهور و ثبات قابلیتها;» به عبارت دیگر، دنیا بستر «شدن» ها است و آخرت استقرار در «شده» ها .
این گونه نیست كه «درجات بهشتی» یا «دركات جهنمی» ما از قبل ساخته شده باشد . باید آن را بسازیم و ساخته شدن آن به وجود نیروهای شهوت و غضب در كنار عقل و قلب وابسته است .
4 . چهره زیباییها آنگاه آشكارتر میشود كه در كنار زشتیها قرار گیرد و هنر مردان خدا آن گاه بیشتر جلوهگر میشود كه با سست عنصران و آلودگان به شهوت مقایسه شوند و در برابر حق ستیزان قرار گیرند . از این رو، با نگاهی كلان به زندگی انسانها وجود شهوت و غضب در تجلی زیباییها و حتی به فعلیت رساندن خوبان نقش مؤثری دارد .
5 . در پایان شاید گفته شود با وجود این كه اكثر انسانها در برابر غرایز جنسی و خشم نقطه ضعف دارند، آیا سزاوار بود خداوند این غرایز را در انسان قرار دهد؟!
در پاسخ باید یادآور شد، زمینههای فساد فراوان است و دغدغه آن بسیاری از جوانان را آزرده میكند; اما باید دانست كه خروش شهوت و برافروختگی غضب، در برابر عزم و اراده جوانان و جوان دلان نه تنها قابل فروكشی است; بلكه حتی با یك بار ایستادگی در برابر شهوت میتوان چون یوسف و ابن سیرین به مقامات دستیافت و از رسواییها دور ماند و خاطره خوش آن تجربه نورانی را در زندگی ماندگار ساخت .
در این مسیر لطف خداوند و امدادهای غیبی او نیز همیشه همراه و راه گشا است; «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان ا لله لمع المحسنین; و كسانی كه در راه ما كوشیدهاند به یقین راههای خود را بر آنان مینماییم و در حقیقتخدا با نیكوكاران است .»