سيرهي حكومتي
نويسنده:رضا عباسپور
منبع:ماهنامه موعود
منبع:ماهنامه موعود
آنجا كه در روايات مورد توجه بوده و به كرّات به آن اشاره شده است سيره و روش آن حضرت پس از امر ظهور است. عدالت را ميتوان شاخصة اصلي منش حكومتي حضرت مهدي(ع) دانست، در حقيقت امر ظهور ملازم با عدالتگستري در جهان است كه به دست آن حضرت اِعمال ميشود. پيامبر اكرم(ص) در حديثي ميفرمايند:1
اگر از دنيا جز يك روز باقي نماند، خداوند آن روز را طولاني ميكند تا مردي از فرزندان من ظهور كرده و زمين را آكنده از عدل و داد نمايد همانگونه كه از ظلم و ستم پر شده است.2
اين مطلب در روايات متعدّدي بيان شده است. ابوسعيد خدري از رسول الله(ص) نقل ميكند كه آن حضرت فرمودند:
امت (حضرت مهدي(ع)) به او پناه ميبرند همان گونه كه زنبوران عسل به ملكه خود پناه ميبرند، او زمين را پر از عدل ميكند همانگونه كه از ستم پر شده است، تا اينكه مردم به مانند حالت اولشان (زمان رسول خدا(ص) يا زمان حضرت آدم)3 باشند. خوابيدهاي را بيدار نميكند و خوني را نميريزد.4
اميرالمؤمنان حضرت علي(ع) در مورد سيره و روش آن حضرت پس از امر ظهور ميفرمايند:
زماني كه مردم هدايت را با هواهاي نفساني خود تطبيق ميكنند، آن حضرت هوا را با هدايت تطبيق كرده و هدايت را بر آن ترجيح ميدهند و آرا و نظريات را با قرآن ميسنجد اين در حالي است كه مردم، قرآن را بر طبق نظريات خود معنا ميكنند... تا آنجا كه جنگهائي مانند شتر وحشي برپا شده كه دندانهايش را نشان داده و پستانهايشان از شير پر شده و شيرش نيز شيرين ميباشد اما نتيجه آن بد خواهد بود. بدانيد كه فردائي خواهد آمد با چيزهائي كه نميشناسيد. آنگاه والي، عمال و كارگزاران بد و خائن را به خاطر كارهاي بدشان مؤاخذه مينمايد.
آن زماني است كه زمين پارههاي جگرش را (گنجهاي خود را) براي حضرت نمايان ساخته و آرام و بدون زحمت افسار و اختيار خود را به او ميسپارد، آنگاه حضرت سيره و روش عدالت را به شما نشان داده و كتاب و سنتي را كه مرده است، زنده مينمايد.5
پيامبر اكرم(ص) نيز در رواياتي منش و رفتار آن حضرت را پس از ظهور بيان كردهاند كه در اينجا به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
در آخرالزمان ـ در مدت طولاني و سختي و تنگدستي ـ امامي وجود دارد كه به مردم بذل و بخشش مينمايد، شخصي پيش او ميرود و او با دو دست خويش مال را جمع نموده و به او ميدهد، در آن زمان آن قدر مال و خير به مردم ميرسد كه همّ و غم شخص اين است كه در ميان فاميليش كسي را بيابد كه صدقه مالش را از او قبول نمايد.
پس از ظهور، آن قدر نعمتها فزوني مييابد كه زندهها آرزو ميكنند كه كاش مردهها زنده بودند و اين فراواني نعمت را ميديدند، پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند:
ساكنان زمين و آسمان از او (حضرت مهدي(ع)) راضي و خشنودند، آسمان تمام بارانش را فرو ميريزد و زمين تمام گياهانش را خارج ميسازد تا جايي كه زندهها آرزو ميكنند كه كاش مردهها زنده بودند و موضع ما را از فراواني نعمت ميديدند.8
حضرت مهدي(ع) به خاطر علاقة فراوانِ وي به مساكين، دوست دارد با دست خود به مساكين و فقرا طعام انفاق كند.9
علامت و نشانة حضرت مهدي(ع) اين است كه آن حضرت نسبت به وزراء و كارگزاران خود شديد و سختگير است، اموال را بذل و بخشش ميكند و بر مساكين و بينوايان، ترحّم و دلسوزي مينمايد.10
ذوالقرنين بندة صالح خداوند بود كه خداوند او را براي بندگانش راهنما قرار داده بود، قوم خود را به سوي خداوند دعوت نموده، آنها را به تقواي الهي امر نمود، لكن مردم ضربهاي بر يك طرف سر او زدند، پس از اين، مدتي از ديدگان آنها پنهان شد تا آنجا كه گفتند : ذوالقرنين مُرد يا هلاك شد، كجا رفت؟ پس از آن ظاهر شده به سوي قومش برگشت كه ضربه ديگري به طرف ديگر سر او زدند. آن گاه حضرت فرمود: در ميان شما كسي است كه بر سنّت اوست (شايد مراد حضرت علي(ع) باشد كه دوبار شمشير بر سر مباركش زدند، يك ضربه توسط عمروبن عبدود و ضربة ديگر توسط ابن ملجم مرادي كه لعنت خدا بر او باد)خداوند از هر چيزي علتي براي ذوالقرنين قرار داده و سيطرة او را بر شرق و غرب عالم كشانيد، و زود است كه خداوند متعال سنت او را در قائم از فرزندان من جاري كند و او را بر شرق و غرب عالم مسلط نمايد. هيچ مكاني از كوه و دشت و بيابان نخواهد ماند كه ذوالقرنين در آن قدم گذاشته باشد مگر اين كه حضرت مهدي(ع) بر آن قدم خواهد گذاشت، و خداوند براي او گنجها و معدنهاي زمين را ظاهر كرده و با ترس انداختن در دل دشمنانش او را ياري خواهد نمود، و زمين را پس از پر شدن از ظلم و جور از عدل و داد پُر خواهد كرد.12
اگر از دنيا جز يك روز باقي نماند، خداوند آن روز را طولاني ميكند تا مردي از فرزندان من ظهور كرده و زمين را آكنده از عدل و داد نمايد همانگونه كه از ظلم و ستم پر شده است.2
اين مطلب در روايات متعدّدي بيان شده است. ابوسعيد خدري از رسول الله(ص) نقل ميكند كه آن حضرت فرمودند:
امت (حضرت مهدي(ع)) به او پناه ميبرند همان گونه كه زنبوران عسل به ملكه خود پناه ميبرند، او زمين را پر از عدل ميكند همانگونه كه از ستم پر شده است، تا اينكه مردم به مانند حالت اولشان (زمان رسول خدا(ص) يا زمان حضرت آدم)3 باشند. خوابيدهاي را بيدار نميكند و خوني را نميريزد.4
اميرالمؤمنان حضرت علي(ع) در مورد سيره و روش آن حضرت پس از امر ظهور ميفرمايند:
زماني كه مردم هدايت را با هواهاي نفساني خود تطبيق ميكنند، آن حضرت هوا را با هدايت تطبيق كرده و هدايت را بر آن ترجيح ميدهند و آرا و نظريات را با قرآن ميسنجد اين در حالي است كه مردم، قرآن را بر طبق نظريات خود معنا ميكنند... تا آنجا كه جنگهائي مانند شتر وحشي برپا شده كه دندانهايش را نشان داده و پستانهايشان از شير پر شده و شيرش نيز شيرين ميباشد اما نتيجه آن بد خواهد بود. بدانيد كه فردائي خواهد آمد با چيزهائي كه نميشناسيد. آنگاه والي، عمال و كارگزاران بد و خائن را به خاطر كارهاي بدشان مؤاخذه مينمايد.
آن زماني است كه زمين پارههاي جگرش را (گنجهاي خود را) براي حضرت نمايان ساخته و آرام و بدون زحمت افسار و اختيار خود را به او ميسپارد، آنگاه حضرت سيره و روش عدالت را به شما نشان داده و كتاب و سنتي را كه مرده است، زنده مينمايد.5
پيامبر اكرم(ص) نيز در رواياتي منش و رفتار آن حضرت را پس از ظهور بيان كردهاند كه در اينجا به برخي از آنها اشاره ميكنيم:
1. بذل و بخشش فراوان
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند:در آخرالزمان ـ در مدت طولاني و سختي و تنگدستي ـ امامي وجود دارد كه به مردم بذل و بخشش مينمايد، شخصي پيش او ميرود و او با دو دست خويش مال را جمع نموده و به او ميدهد، در آن زمان آن قدر مال و خير به مردم ميرسد كه همّ و غم شخص اين است كه در ميان فاميليش كسي را بيابد كه صدقه مالش را از او قبول نمايد.
2. بخشش بدون شمارش
آن حضرت در اين زمينه ميفرمايند: مژده باد شما را به ظهور و برانگيخته شدن مهدي (عج) در امت من، در حالي كه اختلافات، تمام مردم را در بر گرفته و فاصلة طبقاتي زياد گشته است، آنگاه حضرتش زمين را از عدل و داد پر ميكند، همان گونه كه از جور و ستم پر شده بود، ساكنان آسمان و زمين از او راضي و خشنود بوده، اموال را به طور مساوي بين مردم تقسيم مينمايند،... خداوند دلهاي امت محمّد(ص) را غني و بينياز گردانيده و عدل آن حضرت را گسترش داده تا جايي كه دستور ميدهد منادي فرياد زند و بگويد: چه كسي نياز به مال دارد؟ كسي از مردم به جز يك نفر پاسخ نميدهد، به او گفته ميشود برو پيش خزانهدار و به او بگو كه مهدي(ع) دستور داده كه به من مال عطا كني، خزانهدار به او ميگويد: آن چه ميخواهي بدون شمارش برگير و ببر، تا آن اموال در اختيار او قرار ميگيرد پشيمان ميشود و ميگويد من حريصترين و طمعكارترين فرد امت حضرت محمّد(ص) بودم... آن مرد اموال را برميگرداند اما از او نميپذيرند و به او گفته ميشود: و به او گفته ميشود: ما آنچه را كه داديم پس نميگيريم. وضع به همين صورت هفت سال يا هشت سال يا نه سال ميماند و ديگر بعد از آن خبري در زندگاني نيست، يا اين كه پس از آن خيري در زنده بودن نيست.7پس از ظهور، آن قدر نعمتها فزوني مييابد كه زندهها آرزو ميكنند كه كاش مردهها زنده بودند و اين فراواني نعمت را ميديدند، پيامبر اكرم(ص) ميفرمايند:
ساكنان زمين و آسمان از او (حضرت مهدي(ع)) راضي و خشنودند، آسمان تمام بارانش را فرو ميريزد و زمين تمام گياهانش را خارج ميسازد تا جايي كه زندهها آرزو ميكنند كه كاش مردهها زنده بودند و موضع ما را از فراواني نعمت ميديدند.8
3. محبت نسبت به مساكين
پيامبر اكرم(ص) محبت امام مهدي(ع) به مساكين را اين گونه بيان ميكنند:حضرت مهدي(ع) به خاطر علاقة فراوانِ وي به مساكين، دوست دارد با دست خود به مساكين و فقرا طعام انفاق كند.9
4. سختگيري بر كارگزاران و ترحم بر مساكين
پيامبر اعظم(ص) دربارة نحوة برخورد حضرت مهدي با كارگزاران خود و ديگر مردمان ميفرمايند:علامت و نشانة حضرت مهدي(ع) اين است كه آن حضرت نسبت به وزراء و كارگزاران خود شديد و سختگير است، اموال را بذل و بخشش ميكند و بر مساكين و بينوايان، ترحّم و دلسوزي مينمايد.10
5. برگرداندن حقوق غصب شدة مظلومين
حضرت مهدي(ع) حقوق مردم را گرفته، حتّي اگر آن حق، غصب شده و زير دندان فردي باشد، آن را پس گرفته و به صاحبش برميگرداند.11و سرانجام خداوند ملك و حكومتي بزرگتر از ملك و حكومت ذيالقرنين و سليمان به حضرت مهدي(ع) عطا ميفرمايد؛ جابربن عبدالله انصاري ميگويد كه از رسول خدا(ص) شنيدم كه آن حضرت فرمودند:ذوالقرنين بندة صالح خداوند بود كه خداوند او را براي بندگانش راهنما قرار داده بود، قوم خود را به سوي خداوند دعوت نموده، آنها را به تقواي الهي امر نمود، لكن مردم ضربهاي بر يك طرف سر او زدند، پس از اين، مدتي از ديدگان آنها پنهان شد تا آنجا كه گفتند : ذوالقرنين مُرد يا هلاك شد، كجا رفت؟ پس از آن ظاهر شده به سوي قومش برگشت كه ضربه ديگري به طرف ديگر سر او زدند. آن گاه حضرت فرمود: در ميان شما كسي است كه بر سنّت اوست (شايد مراد حضرت علي(ع) باشد كه دوبار شمشير بر سر مباركش زدند، يك ضربه توسط عمروبن عبدود و ضربة ديگر توسط ابن ملجم مرادي كه لعنت خدا بر او باد)خداوند از هر چيزي علتي براي ذوالقرنين قرار داده و سيطرة او را بر شرق و غرب عالم كشانيد، و زود است كه خداوند متعال سنت او را در قائم از فرزندان من جاري كند و او را بر شرق و غرب عالم مسلط نمايد. هيچ مكاني از كوه و دشت و بيابان نخواهد ماند كه ذوالقرنين در آن قدم گذاشته باشد مگر اين كه حضرت مهدي(ع) بر آن قدم خواهد گذاشت، و خداوند براي او گنجها و معدنهاي زمين را ظاهر كرده و با ترس انداختن در دل دشمنانش او را ياري خواهد نمود، و زمين را پس از پر شدن از ظلم و جور از عدل و داد پُر خواهد كرد.12
پينوشتها:
1. بخشي از سخنان مقام معظم رهبري.
2. كمالالدين و تمام النعمه، ج 1، ص 317.
3. كوراني، علي، معجم احاديث الامام المهدي، ج 1، ص 229
4. منتخب الاثر، ص 478
5. عليابن ابيطالب، نهجالبلاغه، خطبة 138.
6. كنزل العمّال، ج 14، ص 274
7. كشف الغمه، ج 3، ص 261.
8. ابن طاووس، ملاحم، ص 69
9. منتخبالاثر، ص 311.
10. عقدالدّرر، ص 178
11. منتخبالاثر، ج 308
12. كمالالدّين، ج 2، ص 394.