تأثير امام عسکری(علیه السلام) در کندي
نويسنده:محمد محمدي اشتهاردي
منبع:داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)
منبع:داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)
اسحاق كندي از دانشمندان عراق بود، و مردم او را به عنوان فيلسوف و دانشمند بر جسته مي شناختند، او كافر بود و اسلام را قبول نداشت، حتي تصميم گرفت كتابي درباره تناقض گوئي قرآن بنويسد، چرا كه مي پنداشت بعضي از آيات قرآن با بعضي ديگر (در ظاهر) سازگار نيست ، او نگارش چنين كتابي را شروع كرد. يكي از شاگردان او به حضور امام حسن عسكري (ع) آمد و جريان را به اطلاع آن حضرت رسانيد، امام به او فرمود: آيا در ميان شما يك مرد هوشمند و رشيد نيست تا با استدلال و منطق محكم ، استاد كندي را از نوشتن چنان كتابي باز دارد و او را پشيمان كند؟! شاگرد گفت : ما شاگرد او هستيم ، و از نظر علمي نمي توانيم او را قانع كرده و از عقيده اش منصرف كنيم . امام حسن (ع) به او فرمود: من سخني را به تو ياد مي دهم ، تو نزد او برو، و چند روز او را در اين كاري كه شروع كرده ، كمك كن ، وقتي كه با او دوست و همدم شدي ، به او بگو سوالي به نظرم رسيده مي خواهم از تو بپرسم . او مي گويد: بپرس . به او بگو: اگر نازل كننده قرآن (خدا) نزد تو آيد، آيا ممكن است كه بگويد: مراد من از معاني اين آيات ، غير از آن معاني است كه تو براي آن آيات فهميده اي ؟ استاد كندي مي گويد: آري ممكن است .
در اين هنگام به او بگو: تو چه مي داني ، شايد مراد خدا از آيات قرآن ، غير از آن معاني باشد كه تو فهميده اي . شاگرد نزد استاد اسحاق رفت ، و مدتي او را در تاءليف آن كتاب ، ياري كرد، و با او همدم شد، تا روزي گفت : آيا ممكن است كه خدا غير از اين معاني را كه تو از آيات قرآن فهميده اي ، اراده كرده باشد؟ استاد فكري كرد و سپس گفت : سوال خود را دوباره بيان كن ، او سوال خود را تكرار كرد. استاد گفت : آري ممكن است خدا اراده معاني غير از معاني ظاهري آيات قرآن كرده باشد، زيرا واژه ها، داراي احتمالات است . سپس به شاگرد گفت : راست بگو بدانم اين سخن را چه كسي به تو ياد داده است ؟! شاگرد گفت : به دلم افتاد كه از تو بپرسم . استاد گفت : اين سوال ، سوال بسيار مهم و سخن بسيار عميق و بلند پايه اي است ، و از تو بعيد است چنين سخني سرزند. شاگرد گفت : اين سخن را از امام حسن عسكري (ع) شنيده ام
استاد گفت : اكنون حقيقت را گفتي ، چنين مسائل جز از خاندان رسالت شنيده نمي شود. آنگاه استاد، تقاضاي آتش كرد، و تمام آنچه را درباره تناقض آيات قرآن نوشته بود، به آتش كشيد و سوزانيد و نابود كرد.
در اين هنگام به او بگو: تو چه مي داني ، شايد مراد خدا از آيات قرآن ، غير از آن معاني باشد كه تو فهميده اي . شاگرد نزد استاد اسحاق رفت ، و مدتي او را در تاءليف آن كتاب ، ياري كرد، و با او همدم شد، تا روزي گفت : آيا ممكن است كه خدا غير از اين معاني را كه تو از آيات قرآن فهميده اي ، اراده كرده باشد؟ استاد فكري كرد و سپس گفت : سوال خود را دوباره بيان كن ، او سوال خود را تكرار كرد. استاد گفت : آري ممكن است خدا اراده معاني غير از معاني ظاهري آيات قرآن كرده باشد، زيرا واژه ها، داراي احتمالات است . سپس به شاگرد گفت : راست بگو بدانم اين سخن را چه كسي به تو ياد داده است ؟! شاگرد گفت : به دلم افتاد كه از تو بپرسم . استاد گفت : اين سوال ، سوال بسيار مهم و سخن بسيار عميق و بلند پايه اي است ، و از تو بعيد است چنين سخني سرزند. شاگرد گفت : اين سخن را از امام حسن عسكري (ع) شنيده ام
استاد گفت : اكنون حقيقت را گفتي ، چنين مسائل جز از خاندان رسالت شنيده نمي شود. آنگاه استاد، تقاضاي آتش كرد، و تمام آنچه را درباره تناقض آيات قرآن نوشته بود، به آتش كشيد و سوزانيد و نابود كرد.