هماي شيرازي

از متأخرين "مجمع الفصحاء".اسمش ميرزا محمد علي.اصلاً اسم او رضا قلي خان بوده ليكن خود او در صدد پنهان ساختن اسم بوده از اين جهت صاحبات تذكره ي اسم او را مختلف نوشته اند. فرزند ملا بديع خان بن ملاشاهشهان از ايل بيات فارس. در بدايت حال نزد علماي فارس تحصيل علوم ادبيه كرده،پس به مسافرت مايل آمده،چندي در بلاد عراق عرب و عجم سياحت كرده،عاقبت در اصفهان سكونت نموده،به صلات بزرگان آن ديار مؤونت مي گذارده. غالباً در كسوت و سلك درويشان [بوده] است.
شنبه، 7 ارديبهشت 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هماي شيرازي
هماي شيرازي
هماي شيرازي

منبع:رجال و مشاهير اصفهان
از متأخرين "مجمع الفصحاء".اسمش ميرزا محمد علي.اصلاً اسم او رضا قلي خان بوده ليكن خود او در صدد پنهان ساختن اسم بوده از اين جهت صاحبات تذكره ي اسم او را مختلف نوشته اند. فرزند ملا بديع خان بن ملاشاهشهان از ايل بيات فارس.
در بدايت حال نزد علماي فارس تحصيل علوم ادبيه كرده،پس به مسافرت مايل آمده،چندي در بلاد عراق عرب و عجم سياحت كرده،عاقبت در اصفهان سكونت نموده،به صلات بزرگان آن ديار مؤونت مي گذارده. غالباً در كسوت و سلك درويشان [بوده] است. مصاحب با فقرا و گريزان از بزرگان،به قناعت مي گذارند.طرب،عنقا و سهي فرزندان رضا قلي خان هما مي باشند و هر كدام در فن و شعر و ادب بر همگنان خود سبقت داشتند و از شعراي معروف اصفهان بودند.مخصوصاً طرب،خط نستعليق را به قلم جلي نيكو مي نوشت و نسبت به ديگران وارسته تر بود.
وفات او در سنه ي يك هزار و دويست و نود. از اوست:
زاهد كه از حلال شناسد حرام را
او از چه خورد خون دل خاص و عام را
شربت به دست غير و به جام حبيب زهر
انصاف ده كه من بستانم كدام را
و نيز:
چرخ،خاكستر ما را كند اكسير مراد
گر بسوزند به عشق تو صنم،پيكر ما
و نيز:
با گدايي در ميكده خوش باش كه جم
داشتي حسرت خشتي كه تو را بالين است
و نيز:
مي خواست شمع سرّ غمش سازد آشكار
ديدي چگونه آتشش اندر زبان گرفت
و نيز:
در خور مستي ما رطل و خم و ساغر نيست
ما از آن باده كشانيم كه دريا زده ايم
و نيز:
تا به كويش پا نهادم،اختيار از دست دادم
مدعي آن عاشقي باشد كه دارد اختياري
**رضا قلي خان بن ملا بديع بن ملا شاه جهان شيرازي.
عالم عارف،و اديب شاعر،از مشاهير شعرا وگويندگان،و از عرفاي مشهور قرن سيزدهم هجري است. (1) در 1212 درشيراز متولد شده،و در قبل از ظهور روز پنج شنبه 12 ربيع الثاني در سال 1290 در اصفهان وفات يافته،در پاي ستون جنوبي صحن امامزاده احمد مدفون گرديد.
ماده تاريخ وفاتش را سيد محمد بقا گويد:
چو از بهر سراي جاوداني                          
هما را زين سرا برچيده شد فرش
بقا گفت از براي سال فوتش                    
هما شدن بال زن در سايه ي عرش
دوران عمر او ازخدمت نظام شروع شده،سپس استعفا داده،چندسالي به تحصيل علوم از فقه و اصول و ادب رغبت نموده،در نجف به درس صاحب (جواهر) حاضر شده،و در خدمت ميرزاي سكوت وارد مراحل عرفان گرديده،چندين سال به سير در آفاق وانفس پرداخته،و ممالك عراق و هند و پاكستان را سياحت نموده،سرانجام در اصفهان رحل اقامت فكنده،در نزد عموم طبقات از علما و عرفا و شعرا و ديگران معزز و محترم بوده. (2)
ديوان اشعارش به نام (شكرستان) به همت اولادش به طبع رسيده.
از اشعار اوست:
ما را نه غم جنت و نه حسرت حوراست
با دوست خيال دگري عين قصور است
بي روي تو گر صبر ندارم عجبي نيست
دارم عجب از آن كه تو را ديد و صبور است
وي را پنج پسر و سه دختر بوده،و اولاد و عقاب او در طهران و اصفهان ساكن،و عموماً اهل فضل و كمال و شعر و ادب مي باشند،و همگي به مناسبت تخلّص جدشان به همايي معروفند.
سه نفر از پسرانش كه اهل علم و ادب بوده اند عبارتند از:
1. ميرزا ابوالقاسم محمد نصير متخلّص به (طرب).
2. ميرزا محمد حسين ملك الشعراء متخلّص به (عنقا).
3. ميرزا محمد سها،شاعر اديب عارف پيشه،متوفّي در 23 ماه صفر سال 1238،مدفون در تخت فولاد،در جهت شمالي تكيه ي كازروني.

پي نوشت ها:

1. رجال اصفهان،172،مجمع الفصحاء،6 : 1172،مكارم الآثار: 433 ، طرايق الحقايق 3 : 218 ، و مقدبمه ي ديوان طرب و غيره.
2. مقدمه ي ديوان طرب: 236





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.