نرود میخ آهنین در سنگ

روزی روزگاری، كاروانی به قصد تجارت از ایران عازم یونان شد. در آن دوره هر كاروانی كه به قصد تجارت عازم سرزمینی می‌شد مسافرانش چند شتر و اسب كرایه می‌كردند و كالایی كه قصد فروش آن را داشتند بر حیوانات می‌بستند
يکشنبه، 22 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نرود میخ آهنین در سنگ
 نرود میخ آهنین در سنگ

 

نویسنده: الهه رشمه




 

مورد استفاده:

افرادی كه به خاطر نادانی هیچ نصیحتی را قبول نمی‌كنند.
روزی روزگاری، كاروانی به قصد تجارت از ایران عازم یونان شد. در آن دوره هر كاروانی كه به قصد تجارت عازم سرزمینی می‌شد مسافرانش چند شتر و اسب كرایه می‌كردند و كالایی كه قصد فروش آن را داشتند بر حیوانات می‌بستند و عازم سفر می‌شدند. در بعضی از مسیرهای كوهستانی نیز گاهی عده‌ای دزد و راهزن بودند كه به این كاروان‌ها حمله می‌كردند. اموالشان را می‌دزدیدند و اگر مقاومت می‌كردند حتی صاحبین كالا را هم می‌كشتند.
مسافرین این كاروان به سلامت به یونان رسیدند و كالاهای یونانی را با كالاهای خود خریدوفروش كردند و به سمت ایران بازگشتند. آنها در مسیر بازگشت بودند كه در دام یك گروه راهزن یونانی گیر افتادند و تمام اموال و دارایی تجار غارت شد، حتی شتر و اسب كاروانیان را هم از آنها گرفتند. تجار بیچاره هرچه گریه و ناله و التماس كردند هیچ فایده‌ای نداشت چون راهزنان یونانی بودند و اصلاً زبان فارسی بلد نبودند.
در میان مسافرین لقمان حكیم هم حضور داشت. لقمان گوشه‌ای نشسته بود و رفتار غارتگران را مشاهده می‌كرد. تاجران نزد لقمان آمدند و گفتند: تو حكیمی! با اینها صحبت كن، شاید سخنی پندآمیز از زبان تو دل دزدان را به رحم آورد و حداقل شترها و اسب‌های ما را به ما بازگرداند.
لقمان گفت: با چه كسی حرف بزنم و پند دهم؟ دل این افراد از سنگ شده، اگر نصیحت و اندرز در دل این بنده‌های خدا راهی داشت، این قدر سنگدلانه اموال و دارایی‌های مردم را غارت نمی‌كردند. حرف زدن من هیچ فایده‌ای ندارد. «نرود میخ آهنین در سنگ».
منبع مقاله :
رشمه، الهه، (1392)، ضرب المثل و داستانهایشان (معنی ضرب المثل و ریشه‌های آن)، تهران: انتشارات سما، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط