نویسنده: سحر برجسته
برگردان: مسعود کثیری
برگردان: مسعود کثیری
موضوع بردهداری در ایران نیاز به یک تحقیق مجزا و تخصصی دارد. هنوز در برخی از اجتماعات، بردهداری، اثرات مشخصی روی چگونگی سلامت مردم دارد و به این دلیل لازم است تا در اینجا قدری بدان توجه کنیم.
اگرچه پیامبر برای نحوهی برخورد با انسانها دستوراتی دارد و آزاد کردن بردهها را عمل شایستهای قلمداد کرده است؛ فکر بردهداری در اسلام تا دورهی کنونی هیچگاه مورد انتقاد قرار نگرفته است. برده از راه خریداری، پیشکش، ارث و اسارت به دست میآمد. میتوان گفت که فقط کفار اسیر شده در قلمرو کشورهای متخاصم به صورت قانونی برده بودند و برای والدین فروش فرزندانشان ممنوع بود، اما شواهد کافی وجود دارد که مؤمنان هم برده شده، والدین هم فرزندانشان را میفروختند. در دورهی قاجار هنوز شیعیان ایرانی و تاجیک به اسارت سنیان ترکمن درآمده و برده میشدند؛ چون همانگونه که در ادامهی توضیح داده میشود، شیعیان ایرانی و تاجیک در زمرهی اهل ایمان نبودند.
طبق قوانین اسلامی بردهها از حقوق مساوی برای ارضای نیازهای جسمی، همچون حیوانات اهلی برخوردار بودند و نه تنها غذا، لباس، سرپناه و استراحت کافی بلکه از درمان پزشکی هم در صورت نیاز به آن برخوردار بودند. قرآن میفرماید که معیوب کردن مخلوقات خدا کاری شیطانی بوده و یا حداقل وسوسه شیطان است، اما هنوز اخته کردن بردهها به صورت گستردهای در جهان اسلام به عنوان خواجهسرایان حرمسراها لازم بود. بنابراین بردههای خواجه قیمت بالایی داشتند. با گسترش حرمسراها در دورهی قاجار، استفاده از خواجهها افزایش زیادی داشت.
در 1832 م. تعداد 400 برده سیاه وارد شد و در 1842 م. تعداد بردگان وارد شده از زنگبار حدود 10 تا 15 هزار نفر تخمین زده شد که از آنها 5 هزار نفر به بنادر دریای سرخ، 4 تا 5 هزار نفر به مسقط، عربستان، ایران، هند و عراق فرستاده شدند. همان سالها تخمین زده میشد که 1080 برده در بنادر ایران و 1217 نفر در بندر بصره پیاده شدهاند. اسناد نشان میدهد که هر سال حدود 3000 برده در بوشهر وارد میشدند. که از این تعداد دوسوم مرد و یک سوم زن بودند. این حمل و نقل برده بعد از سال 1870 به دلیل فشار انگلستان کاهش پیدا کرد اما حتی تا قرن بیستم هم ادامه داشت. در 1907م. بردگان سیاه و سفید هنوز به صورت آزادانه در بلوچستان عرضه میشدند و اکثر کدخداهای روستاها در سیستان مالک برده زن و مرد بودند.
تا سال 1920 هنوز بردهها در بازار تهران خرید و فروش میشدند؛ همانطور که نجمی علوی به یاد میآورد که پدرش بردهای را از بازار برای همراهی او خرید. چون او و کنیزک، هم سن و سال بودند با هم مثل دو دوست بزرگ شدند و کنیزک هنگامی که نجمی و شوهرش در 1940م. به شوروی رفتند، به آنها ملحق شد.
به طور کلی بردهها در ایران متعلق به خانوادههای ثروتمند بودند که مراقبتهای بهتری داشته، و به مراقبتهای بهداشتی بیشتری از بیقه مردم ایران دسترسی داشتند؛ گرچه خواجگان، به خاطر اخته شدن از بیماریهای مربوط به عوامل هورمونی رنج میبردند. ما تنها میتوانیم اثرات سلامت روانی بردهداری را بر روی اشخاصی حدس بزنیم که در این سیستم قربانی شده بودند.
منبع مقاله :
سحر برجسته و همکاران؛ (1393)، سلامت، بهداشت و زیبایی در عصر قاجار، مسعود کثیری، تهران: امیر کبیر، چاپ اول