نویسنده: Sally H.Dieke
مترجم: مرتضی ثاقب فر
مترجم: مرتضی ثاقب فر
[Robert yulius trumpler]
Robert Julius Trumpler
(ت.زوریخ، سویس، 10 مهر 1265/ 2 اکتبر 1886؛ و. اوکلند، کلیفارنیا ]کالیفرنیا[،19 شهریور 1335/ 10 سپتامبر 1956)، اخترشناسی.
سومین فرزند از ده بچهای که از پدر صنعت کار سویسی، ویلهلم ارنست ترومپلر، و همسرش لوئیزه هورتر، به دنیا آمدند، روبرت یولیوس بود که تا بیست و یک سالگی در زوریخ زندگی کرد و درس خواند. دو سال از این دوره در دانشگاه زوریخ گذشت؛ ترومپلر این دانشگاه را در 1287 به قصد دانشگاه گوتینگن ترک گفت، و دو سال بعد با رسالهای که زیر نظر لئوپولت آمبرون نوشت به دریافت درجه ی دکتری نایل آمد.
ترومپلر، پس از گذراندن دورهی یک سالهی فوق دکتری در گوتینگن، مدت چهار سال در ]مؤسسهی[ «مطالعات زمین پیمایی سویس» به کار پرداخت. کار او تعیین عرضها و طولهای جغرافیایی بود، امّا به مسیر حرکت جمعی ستارگان خوشهی پروین در آسمان نیز علاقه مند شد. فرنک اسلسینگر نیز، که در آن زمان رئیس رصدخانهی آلگنی نزدیک پیتسبرگ بود، به این حرکات ویژهی سالانه علاقه داشت. او در 1292 در یکی از جلسههای «انجمن اخترشناسی آلمان» با ترومپلر آشنا شد و از او دعوت کرد که به الگنی برود. ترومپلر در 1294 به الگنی رسید و بررسیهای تطبیقی خوشههای کهکشانی ستارهها را آغاز کرد- علت این نامگذاری آن است که این ستارهها در قرص کهکشان ما قرار دارند. ترومپلر در امرداد 1295 با آگوستا دِلاهارپه ازدواج کرد؛ حاصل این زناشویی سه دختر و دو پسر بود.
ترومپلر در 1298، به دعوت و.و. کمبل، به رصدخانهی لیک رفت. در 1299 به جمع کارکنان آنجا پیوست و از سال 1308به مقام اخترشناس ارتقا یافت. در 1317 به سمت استاد اخترشناسی در محوطهی برکلی از مجموعهی مؤسسات دانشگاه کلیفارنیا منصوب شد و تا 1330 که بازنشسته شد این سمت را حفظ کرد.
کمبل در 1301، در رصدخانهی لیک، ترومپلر را برای آزمایش نظریهی نسبیّت عام به دستیاری خود برگزید. آزمایش مستلزم سفری به والال، در ساحل شمال غربی استرالیا، برای عکسبرداری از ستارگان در حالت نزدیک به گرفت کامل خورشید بود تا با عکسهائی که چهار ماه پیش از آن در تاهیتی شب هنگام در همین وضع گرفته شده بود مطابقه شود. پس از محاسبات لازم آماری، دادهها یک انحراف ظاهری ً09/0 5 /17 ثانیهای در لبهی خورشید را نشان دادند ] در مقایسه با پیشگویی ً745/1 ثانیهای آینشتاین[ ، که نتیجهای بسیار دقیقتر از آن بود که ادینگتن سه سال قبل از آن بدست آورده بود.
ترومپلر از تلسکوپ شکستیِ نود سانتیمتری رصدخانهی لیک برای مطالعهی بهرام (= مریخ) به هنگام مقابلهی مساعدی که در 1303 رخ داد، استفاده کرد. او با شگفتی دریافت که علائم تیره رنگی که اسکیاپارلّی آنها را «کانال» نامیده بود واقعیت دارند، اما نه چنان مستقیمند و نه آن قدر تیز و باریک که لوئل عقیده داشت. احساس ترومپلر این بود که «کانالی» نظیر «کوپراتس» ممکن است گسلی آتشفشانی باشد، و عکسهائی که مارینر 9 در 1351 از نزدیک از آن گرفت احساس ترومپلر را تأیید کردند.
معلوم شد که کار ترومپلر در زمینهی خوشههای کهکشانی ستارهها مهمترین خدمت او است. وی در 1304 مقالهای انتشار داد گواه بر این که گرد آمدن ستارهها در خوشههای کهکشانی به صورتهائی کاملاً متفاوت صورت میگیرد. برخی خوشهها از انبوه ستارگان آبی تشکیل شدهاند و نه از ستارههای غول پیکر زرد یا سرخ، حال آن که در مورد سایر خوشهها عکس این مطلب صادق است. این یافتهها به دست محققان بعدی، نظیر باده و سندیج پرورده شد و به صورتی در آمد که در حال حاضر پذیرفته شده است و بیانگر چگونگی تحوّل ستارههای منفرد در طی زمان است. و ترومپلر ، در مقالهای شامل اطلاعاتی دربارهی 334 خوشهی کهکشانی، ثابت کرد که فواصل خوشههای کهکشانی بیش از واقعیت برآورد شده است، زیرا که مادّهی بین ستارگان، که قبلاً تصور میشد که وجود ندارد، نور ستارهها را در هر هزار پارسک فاصله، به طور متوسط به اندازهی 67 /0 قدرشان کاهش میداد. این کشف معلوم ساخت که فاصلههائی که بر صفحهی کهکشان اندازه گیری شدهاند با آنچه شپلی در بالا و زیر قرص کهکشان یافته بود، مطابقت دارند، و نشان داد که چرا برآوردهائی که از اندازهی کهکشان، مثلاً محاسبات کاپتین، شده است بیش از حد از واقعیت کمتر بوده است.
ترومپلر در 1311 به عضویت «فرهنگستان ملی علوم» انتخاب شد. «انجمن اخترشناسی اقیانوس آرام» در 1311، و بار دیگر در 1318، وی را به ریاست برگزید، و به یاد او جایزهای مقرر کرد که هر ساله به یک اخترشناسِ مستعد و دارای درجهی دکتری اعطا میشود.
بررسی ترومپلر دربارهی مریخ، که هم عکس و هم طرح را شامل است، در مقالهی «Observations of Mars at the Opposition of 1924»، همان، 13 (1926)، 19-45، مندرج است.
اولین مقالهی ترومپلر دربارهی خوشههای کهکشانی ستارهها عبارت است از «Die relative Eigenbewegungen der Plejadesterne»، در AsNac، 200 (1915)، ستونهای 217-230. مقالهی قدیمی دیگرش، با عنوان «Comparison and Classification of Star Clusters»، در PAOUP، 6 (1922)، 45-74، مندرج است. روش او برای دسته بندی خوشههای کهکشانی بر اساس طیف ستارههای تشکیل دهندهی آن، در مقالهی «Spectral Types in Open Clusters»، در PASP، 37 (1925)، 307-318، بچاپ رسیده است. کشف جذب نور میان ستارگان به وسیلهی او، که شامل روش انتخابی عمل جذب است، در «Preliminary Results on the Distances, Dimensions, and Space Distribution of Open Clusters» ، در LOBu، 14 (1930)، 154-188، شرح داده شده است. خلاصهای از آنچه خوشههای کهکشانی میتوانند- یا نمیتوانند – دربارهی مسافتهای درون کهکشانی و ساختار کهکشانی آشکار سازند، در مقالهای که ترومپلر در مراسم وقف رصدخانهی مک دانلد در 1318/1939 خواند عرضه شده است؛ این مقاله با عنوان «Galactic Star Clusters»، در AsJ، 91 (1940)، 186-201، منتشر شد.
کتاب ترومپلر، Statistical Astronomy، که با همکاری هرلد ف. ویوِر نوشته شد (برکلی، 1953؛ تجدید چاپ، 1962)، چکیدهی مطالب یک دورهی دانشگاهی است که بیش از پانزده سال تدریس میشد. هیچ فهرست کاملی از آثار منتشر شدهی ترومپلر بچاپ نرسیده است. او علاوه بر کتاب یاد شده، نُه مقالهی ملخّص و تقریباً شصت و پنج گزارش تحقیقی نوشت.
دوم. خواندنیهای فرعی. سوکنامهای دربارهی ترومپلر، به قلم هرلد و پول ویوِر، در PASP، 69 (1957)، 304-307، همراه با تصویر دانشمند و عکس امضای او، مندرج است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، برگردان: احمد آرام، [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Robert Julius Trumpler
(ت.زوریخ، سویس، 10 مهر 1265/ 2 اکتبر 1886؛ و. اوکلند، کلیفارنیا ]کالیفرنیا[،19 شهریور 1335/ 10 سپتامبر 1956)، اخترشناسی.
سومین فرزند از ده بچهای که از پدر صنعت کار سویسی، ویلهلم ارنست ترومپلر، و همسرش لوئیزه هورتر، به دنیا آمدند، روبرت یولیوس بود که تا بیست و یک سالگی در زوریخ زندگی کرد و درس خواند. دو سال از این دوره در دانشگاه زوریخ گذشت؛ ترومپلر این دانشگاه را در 1287 به قصد دانشگاه گوتینگن ترک گفت، و دو سال بعد با رسالهای که زیر نظر لئوپولت آمبرون نوشت به دریافت درجه ی دکتری نایل آمد.
ترومپلر، پس از گذراندن دورهی یک سالهی فوق دکتری در گوتینگن، مدت چهار سال در ]مؤسسهی[ «مطالعات زمین پیمایی سویس» به کار پرداخت. کار او تعیین عرضها و طولهای جغرافیایی بود، امّا به مسیر حرکت جمعی ستارگان خوشهی پروین در آسمان نیز علاقه مند شد. فرنک اسلسینگر نیز، که در آن زمان رئیس رصدخانهی آلگنی نزدیک پیتسبرگ بود، به این حرکات ویژهی سالانه علاقه داشت. او در 1292 در یکی از جلسههای «انجمن اخترشناسی آلمان» با ترومپلر آشنا شد و از او دعوت کرد که به الگنی برود. ترومپلر در 1294 به الگنی رسید و بررسیهای تطبیقی خوشههای کهکشانی ستارهها را آغاز کرد- علت این نامگذاری آن است که این ستارهها در قرص کهکشان ما قرار دارند. ترومپلر در امرداد 1295 با آگوستا دِلاهارپه ازدواج کرد؛ حاصل این زناشویی سه دختر و دو پسر بود.
ترومپلر در 1298، به دعوت و.و. کمبل، به رصدخانهی لیک رفت. در 1299 به جمع کارکنان آنجا پیوست و از سال 1308به مقام اخترشناس ارتقا یافت. در 1317 به سمت استاد اخترشناسی در محوطهی برکلی از مجموعهی مؤسسات دانشگاه کلیفارنیا منصوب شد و تا 1330 که بازنشسته شد این سمت را حفظ کرد.
کمبل در 1301، در رصدخانهی لیک، ترومپلر را برای آزمایش نظریهی نسبیّت عام به دستیاری خود برگزید. آزمایش مستلزم سفری به والال، در ساحل شمال غربی استرالیا، برای عکسبرداری از ستارگان در حالت نزدیک به گرفت کامل خورشید بود تا با عکسهائی که چهار ماه پیش از آن در تاهیتی شب هنگام در همین وضع گرفته شده بود مطابقه شود. پس از محاسبات لازم آماری، دادهها یک انحراف ظاهری ً09/0 5 /17 ثانیهای در لبهی خورشید را نشان دادند ] در مقایسه با پیشگویی ً745/1 ثانیهای آینشتاین[ ، که نتیجهای بسیار دقیقتر از آن بود که ادینگتن سه سال قبل از آن بدست آورده بود.
ترومپلر از تلسکوپ شکستیِ نود سانتیمتری رصدخانهی لیک برای مطالعهی بهرام (= مریخ) به هنگام مقابلهی مساعدی که در 1303 رخ داد، استفاده کرد. او با شگفتی دریافت که علائم تیره رنگی که اسکیاپارلّی آنها را «کانال» نامیده بود واقعیت دارند، اما نه چنان مستقیمند و نه آن قدر تیز و باریک که لوئل عقیده داشت. احساس ترومپلر این بود که «کانالی» نظیر «کوپراتس» ممکن است گسلی آتشفشانی باشد، و عکسهائی که مارینر 9 در 1351 از نزدیک از آن گرفت احساس ترومپلر را تأیید کردند.
معلوم شد که کار ترومپلر در زمینهی خوشههای کهکشانی ستارهها مهمترین خدمت او است. وی در 1304 مقالهای انتشار داد گواه بر این که گرد آمدن ستارهها در خوشههای کهکشانی به صورتهائی کاملاً متفاوت صورت میگیرد. برخی خوشهها از انبوه ستارگان آبی تشکیل شدهاند و نه از ستارههای غول پیکر زرد یا سرخ، حال آن که در مورد سایر خوشهها عکس این مطلب صادق است. این یافتهها به دست محققان بعدی، نظیر باده و سندیج پرورده شد و به صورتی در آمد که در حال حاضر پذیرفته شده است و بیانگر چگونگی تحوّل ستارههای منفرد در طی زمان است. و ترومپلر ، در مقالهای شامل اطلاعاتی دربارهی 334 خوشهی کهکشانی، ثابت کرد که فواصل خوشههای کهکشانی بیش از واقعیت برآورد شده است، زیرا که مادّهی بین ستارگان، که قبلاً تصور میشد که وجود ندارد، نور ستارهها را در هر هزار پارسک فاصله، به طور متوسط به اندازهی 67 /0 قدرشان کاهش میداد. این کشف معلوم ساخت که فاصلههائی که بر صفحهی کهکشان اندازه گیری شدهاند با آنچه شپلی در بالا و زیر قرص کهکشان یافته بود، مطابقت دارند، و نشان داد که چرا برآوردهائی که از اندازهی کهکشان، مثلاً محاسبات کاپتین، شده است بیش از حد از واقعیت کمتر بوده است.
ترومپلر در 1311 به عضویت «فرهنگستان ملی علوم» انتخاب شد. «انجمن اخترشناسی اقیانوس آرام» در 1311، و بار دیگر در 1318، وی را به ریاست برگزید، و به یاد او جایزهای مقرر کرد که هر ساله به یک اخترشناسِ مستعد و دارای درجهی دکتری اعطا میشود.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی. رسالهی دکتری ترومپلر Eine Methode zur photographischen Bestimmung von Meridin- durchgängen» بود. اثر او، که نظریهی نسبیت عام را تأیید میکرد، به صورت دو مقاله ( که هر دو با همکاری و.و. کمبل نوشته شده بود) انتشار یافت: «Obsrvations on the Deflection of Light in Passing Through the Sun"s Gravitational Field,Made During the Total Solar Eclipse of September 21, 1922» در LOBu، 11 (1923)، 41-54؛ و «Observations Made with a Pair of Five-food Cametas on the Light Deflection in the Sun"s Gravitational Field at the Total Solar Eclipse of September 21,1922» همان، 13 (1926)، 130-160.بررسی ترومپلر دربارهی مریخ، که هم عکس و هم طرح را شامل است، در مقالهی «Observations of Mars at the Opposition of 1924»، همان، 13 (1926)، 19-45، مندرج است.
اولین مقالهی ترومپلر دربارهی خوشههای کهکشانی ستارهها عبارت است از «Die relative Eigenbewegungen der Plejadesterne»، در AsNac، 200 (1915)، ستونهای 217-230. مقالهی قدیمی دیگرش، با عنوان «Comparison and Classification of Star Clusters»، در PAOUP، 6 (1922)، 45-74، مندرج است. روش او برای دسته بندی خوشههای کهکشانی بر اساس طیف ستارههای تشکیل دهندهی آن، در مقالهی «Spectral Types in Open Clusters»، در PASP، 37 (1925)، 307-318، بچاپ رسیده است. کشف جذب نور میان ستارگان به وسیلهی او، که شامل روش انتخابی عمل جذب است، در «Preliminary Results on the Distances, Dimensions, and Space Distribution of Open Clusters» ، در LOBu، 14 (1930)، 154-188، شرح داده شده است. خلاصهای از آنچه خوشههای کهکشانی میتوانند- یا نمیتوانند – دربارهی مسافتهای درون کهکشانی و ساختار کهکشانی آشکار سازند، در مقالهای که ترومپلر در مراسم وقف رصدخانهی مک دانلد در 1318/1939 خواند عرضه شده است؛ این مقاله با عنوان «Galactic Star Clusters»، در AsJ، 91 (1940)، 186-201، منتشر شد.
کتاب ترومپلر، Statistical Astronomy، که با همکاری هرلد ف. ویوِر نوشته شد (برکلی، 1953؛ تجدید چاپ، 1962)، چکیدهی مطالب یک دورهی دانشگاهی است که بیش از پانزده سال تدریس میشد. هیچ فهرست کاملی از آثار منتشر شدهی ترومپلر بچاپ نرسیده است. او علاوه بر کتاب یاد شده، نُه مقالهی ملخّص و تقریباً شصت و پنج گزارش تحقیقی نوشت.
دوم. خواندنیهای فرعی. سوکنامهای دربارهی ترومپلر، به قلم هرلد و پول ویوِر، در PASP، 69 (1957)، 304-307، همراه با تصویر دانشمند و عکس امضای او، مندرج است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، برگردان: احمد آرام، [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول