مفاهیم سلامت و بیماری در میان کودکان و نوجوانان

در این نوشته، دیدگاه‌های نوجوانان در مورد بیماری و سلامت بررسی می‌شود. این کار را با بررسی چگونگی شکل‌گیری و رشد باورهای سلامت در میان نوجوانان شروع می‌کنیم.
چهارشنبه، 23 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مفاهیم سلامت و بیماری در میان کودکان و نوجوانان
 مفاهیم سلامت و بیماری در میان کودکان و نوجوانان

 

نویسندگان:
دکتر محمد خدایاری فرد، دکتر یاسمین عابدینی



 

در این نوشته، دیدگاه‌های نوجوانان در مورد بیماری و سلامت بررسی می‌شود. این کار را با بررسی چگونگی شکل‌گیری و رشد باورهای سلامت در میان نوجوانان شروع می‌کنیم.

رشد و توسعه‌ی باورهای سلامت

تحقیقات زیادی باورهای نوجوانان در مورد سلامت و بیماری را بررسی کرده‌اند (کمپبل (1)، 1975؛ دیلمن (2) و همکاران، 1980؛ گوشمن، 1971). شواهد موجود نشان می‌دهند که شکل‌گیری و رشد باورهای سلامت هم همانند سایر ارزش‌ها و باورها، سیر تحولی دارد و تحول این باورها ارتباط نزدیکی با تحول شناختی افراد دارد.

مطالعات تحولی- شناختی

بورباش و پیترسون (3) (1986) به بررسی چندین پروژه‌ی تحقیقاتی پرداخته‌اند. در این پروژه‌ها سعی شده مراحل تحولی مفهوم بیماری مشخص شود. این مطالعات نشان داده‌اند کودکانی که از نظر شناختی به بلوغ لازم رسیده‌اند، به احتمال بیشتر دارای احساس کنترل بر فرایند سلامت و بیماری خود می‌باشند. کودکان کوچک‌تر ممکن است بیشتر اوقات بیماری را پیامد و نتیجه‌ی رفتار بد و ناردست خود بدانند و فکر کنند که بیماری شکلی از مجازات است. کودکان بزرگ‌تر درباره‌ی بیماری‌ها و نشانه‌های آن به طور مشخص‌تر و خاص‌تری آگاهی دارند. آنها می‌توانند ماهیت بیماری را به طور واضح‌تری توصیف کنند. در مقابل، کودکان کوچک‌تر بیماری خود را به روش‌هایی که وضوح کمتری دارد و کمتر مشخص است، توصیف می‌کنند (برای مثال من احساس درد می‌کنم).
یافته‌های پژوهشی نیز نشان داده‌اند که کودکان بزرگ‌تر نسبت به کودکان کوچک‌تر، از روابط بین ابعاد عاطفی، روانی و اجتماعی بیماری‌ها آگاهی بیشتری دارند (بورباش و پیترسون، 1986). به نظر می‌رسد کودکان بزرگ‌تر این توانایی را دارند که هنگام تعیین وضعیت سلامت خود از نشانه‌های درونی استفاده کنند. از سوی دیگر، کودکان کوچک‌تر بیشتر بر نشانه‌های بیرونی (مانند خون‌آمدن از انگشت) یا بر نظارت بیرونی (مانند رأی و نظر پزشک خانوادگی) تأکید می‌کنند. بنابراین به موازات اینکه کودکان از لحاظ شناختی رشد پیدا می‌کنند و می‌توانند به صورت منطقی‌تری فکر کنند، مفهوم‌سازی‌های آنها از سلامت و بیماری تغییر می‌کند. تفاوت‌های ظریف و در عین حال مهمی در زمینه‌ی ادراک کودکان در مراحل تحول وجود دارد. کودکان بزرگ‌تر، بخصوص آنهایی که در مرحله‌ی عملیات صوری قرار دارند، نسبت به آنهایی که در مرحله‌ی عملیات عینی قرار دارند (سانتروک (4)، 1990)، هنگام مفهوم‌سازی از بیماری، از استدلال‌ها، و توجیه‌های انتزاعی استفاده می‌کنند. کودکان بزرگ‌تر قادرند بیماری را به عنوان شرایطی که دارای علل چندگانه‌ای مدنظر قرار دهند، در حالی که کودکان کوچک‌تر، مفاهیم ساده‌تر و با پیچیدگی کمتری را از بیماری و سلامت ارائه می‌دهند (میلشتین، 1991).

موضوعات مرتبط با مفهوم‌سازی از سلامت و بیماری

وقتی از کودکان خواسته می‌شود معنای بیماری با سلامت را شرح دهند، از نظر مطالبی که برای توصیف و تشریح منظورشان استفاده می‌کنند، تفاوت‌هایی دارند. برای مثال، در پژوهشی که بر روی کودکان 13-6 ساله و مادران آنها انجام شد، بین کودکان کوچک‌تر و بزرگ‌تر تفاوت‌هایی در زمینه‌ی مفهوم‌سازی از بیماری مشاهده شد. کودکان مورد بررسی در بیمارستان بستری و در حال بهبودی بودند و در این حال از آنها سؤال شده بود که: ما نمی‌دانیم شما چگونه می‌فهمید مریض‌اید و وقتی می‌گویید مریض‌اید منظورتان چیست؟ شما می‌دانید که یک روز حالتان خوب است و یک روز دیگر مریض‌اید، بسیار خوب به ما بگویید که تفاوت آنها در چیست؟ (کمپبل، 1975).
طی این تحقیق موضوعات بسیاری در مورد بیماری آشکار شد (جدول 1). کمپبل (1975) دریافت که کودکان بزرگ‌تر و کوچک‌تر در زمینه‌ی موضوعات مهم یا برجسته تاحدودی اتفاق‌نظر (5) دارند. برای مثال، مشاهده شد که در هر دو گروه حالات احساسی غیرمشخص و مبهمی در زمینه‌ی تعریف‌های رایجی که از بیماری صورت می‌گرفت وجود داشت، در حالی‌که در مورد سؤالاتی که مرتبط با خلق و خو یا نقش بود، این‌طور نبود. همچنین باید توجه داشت که کودکان بزرگ‌تر نسبت به کودکان کوچک‌تر، به احتمال زیاد در تعاریف خودشان به بیماری‌های مشخص یا تشخیص‌های خاصی اشاره می‌کنند یا نقش‌های تعدیل‌یافته و اصلاح‌شده را مدنظر قرار می‌دهند.
برخلاف اینکه برخی شباهت‌های بین نسلی (6) بین مادران و کودکان بزرگ‌تر وجود داشت، تعاریف مادران پیچیده‌تر بود، این موضوع نشان می‌دهد که آنها به لحاظ روانی اجتماعی جهت‌یافته‌تر، دقیق‌تر و همچنین ظریف‌ترند.

جدول 1- مفهوم‌های کودکان از بیماری

موضوعات

مثال‌ها

1- حالت‌های احساسی غیرمشخص و فاقد مکان (7)

احساس بدبودن، خوب نبودن

2- حالات احساسی مشخص ولی فاقد مکان

بیماری یا درد فاقد مکان

3- احساسات جسمانی مشخص و دارای مکان

درد معده

4- علامت‌های قابل مشاهده‌ی بیرونی

ظاهرشدن دانه‌های قرمزرنگ روی پوست

5- مفهوم بیماری یا تشخیص خاص

آپاندیس، آبله‌مرغان

6- حالات خلقی، انگیزشی و نگرشی

تحریک‌ناپذیر، ناراحت

7- افزایش میزان رفتارهای نقش بیمار

درازکشیدن، به تختخواب رفتن، گفتن به مادر که من مریض‌ام

8- نقش‌های متعارف را تغییردادن

به مدرسه نرفتن

9- رفتار یا تمایلات و مقاصد دیگران

مادر به من دارو بده

10- محدودیت آشکار در مفهوم بیماری

اگر فقط سرماخوردگی داشته باشم که مریض نیستم


منبع: کمپبل، 1975

نتایج پژوهش کمپبل (1975) نشان می‌دهد که حتی کودکان شش‌ساله در دیدگاه خود نسبت به ماهیت بیماری تا حدودی اتفاق نظر دارند. همچنین دیده شده به موازات اینکه کودکان از لحاظ شناختی رشدیافته و بالغ‌تر می‌شوند و در یادگیری مهارت‌های زبانی پیشرفت بیشتری پیدا می‌کنند، تعاریف آنها از بیماری پیچیده‌تر و پالایش‌یافته‌تر می‌شود.
زمانی‌که از نوجوانان خواسته می‌شود تا سالم‌بودن را از نظر خودشان توضیح دهند، به موارد زیر اشاره می‌کنند (میلشتین و لیت (8)، 1990):
• در حد توان خود زندگی کردن؛
• توانایی انجام اعمال جسمانی، روانی و اجتماعی؛
• تجربه‌کردن حالات هیجانی مثبت.
در تحقیقی مفاهیم بیماری و سلامت در نوجوانان 18-11 ساله بررسی شد. با این نوجوانان دانش‌آموز درباره‌ی درکی که از معنای سلامت یا بیماری دارند، به طور انفرادی مصاحبه شد. پاسخ‌دهندگان از موضوعات مختلفی برای تعریف مفاهیم استفاده کردند. همان‌گونه که در جدول 2 نیز مشاهده می‌شود، یکی از یافته‌های مهم این تحقیق این بود که موضوعات معینی با بیماری مرتبط بود. همان‌طور که جدول 2 نشان می‌دهد، تعاریف سلامت بیشتر بر وضعیت عملکرد کلی، رفتارهای پیشگیری‌کننده- حفاظت‌کننده (مانند رژیم غذایی خوب و مناسب)، و ظرفیت‌های محدود متمرکز است (مانند نداشتن بیماری‌های زیاد) (میلشتین و ایروین، 1987). علاوه بر این تفاوت‌های دیگری نیز ملاحظه شد، برای مثال، محققان دریافتند نوجوانان کم‌سن‌تر بیشتر از بزرگ‌ترها بر «بیمارنبودن» تأکید می‌کنند. بین گروه‌های سنی نیز تفاوت‌هایی در زمینه‌ی موضوعات استفاده شده برای تعریف سلامت و بیماری وجود داشت.
این یافته‌ها نشان می‌دهد که تعاریف نوجوانان از بیماری متفاوت‌تر و متنوع‌تر از تعاریفی است که از سلامت دارند، این موضوع نشان می‌دهد که برای این نوجوانان مفهوم بیماری خیلی برجسته‌تر و بارزتر است. همچنین مشاهده شد که مفهوم‌های سلامت و بیماری برای نوجوانان کاملاً متمایز و جدا از هم نیست و یکی را می‌توان به جای دیگری به کار برد. بنابراین تعریف‌های نوجوان از سلامتی و بیماری تا حدودی دارای همپوشی است. از این‌رو، ممکن است برنامه‌های آموزش و ترویج سلامت که فقط بر عدم بیماری متمرکزند، تاحدودی موفق باشند.

جدول 2. بخشی از موضوعات مورد استفاده در تعریف سلامت و بیماری توسط نوجوانان

موضوعات تعریفی

درصد معنای سلامت

درصد معنای بیماری

حالات احساس جسمانی

33/2

58/9

نشانه‌های سلامت و بیماری

13/5

21/3

نشانه‌های عینی

12/0

16/5

مشخصه‌ها

1/5

4/8

توانایی عملکردی

16/4

7/1

عملکرد کلی

13/9

2/0

عملکرد نقش

2/4

7/7

حالات عاطفی

6/5

8/0

ارزیابی دیگران

0/0

0/9

رفتارهای پیشگیرانه- حفاظت‌کننده

17/9

0/3

محدودیت- کمی‌کردن

5/1

0/2


منبع: ملیشتین و ایروین، 1987

پی‌نوشت‌ها:

1. campbell
2. Dielman
3. Burbach & peterson
4. santrock
5. consensus
6. intergerational
7. non- localised
8. Litt

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.