نویسنده: G. Viennot- Bourgin
مترجم: معشورهی عالی پور
مترجم: معشورهی عالی پور
[lui rəne tulān]
Louis-René Tulasne
(ت. آزه لو ریدو، فرانسه، 20 شهریور 1194/ 12 سپتامبر 1815؛ و. یِر، فرانسه، اول دی 1264/ 22 دسامبر 1885)، قارچ شناسی.
تولان با این نیّت که مشاور حقوقی شود در شهر پواتیه به تحصیل حقوق پرداخت. اما در 1218، پس از آن که مبلغ قابل توجهی پول از پدرش به ارث برد، به پاریس رفت و به برادرش شارل، که در آنجا سرگرم مطالعات پزشکی بود، پیوست. دو برادر بر آن شدند که از مشاغل پیشین خود دست کشیده زندگیشان را وقف گیاهشناسی، مسیحیت، و فعالیتهای نیکوکارانه کنند. آنها تا سال 1263، که شارل تولان فوت کرد، به همکاری خویش در این زمینهها ادامه دادند. از پنجاه و هفت اثر گیاهشناسی که سرانجام لوئی رنه تولان منتشر ساخت، برادرش، که تصویرساز و طراح زبردست و باهوشی نیز بود، در تألیف پانزده جلد او را یاری کرد.
تولان در پاریس در جلسات درس و سخنرانی برونیار، آ. دو ژوسیو، و ژ، ا. لِوِیّه شرکت کرد و در موزهی ملی تاریخ طبیعی با اوگوست دو سنتیلر همکار گردید. اولین مقالهی تولان، دربارهی ساختار قارچهای Elaphomyces، در 1220 منتشر شد. وی سپس مطالعهی نتایجی را که به همت دانشمند انگلیسی، مایلز بارکلی، بدست آمده بود ادامه داد؛ این دانشمند نشان داده بود که دو شکل باروری در چهار جنس گاسترو میستها (gasteromycetes) وجود دارد. تولان یافتههای بارکلی را تأیید کرد و آنها را در مجموعهای شامل ده مقالهی آخر، با عنوان Fungi hypogaei («قارچهای زیرزمینی»، پاریس، 1851) به عنوان یکی از مبناهای پژوهش جدید دربارهی این دسته از قارچها باقی مانده است.
در همین زمان، اوردینالها (Uredinales) و اوستیلاگینالها –(Ustilaginales) زنگها و سیاهکهائی که موجب بروز امراض وخیم گیاهی میشوند-چندان شناخته شده نبودند، و برخی از متخصصان رده بندی گمان میکردند که این قارچها با گاسترو میستها مرتبطند. تولان پژوهش در مورد این انگلها را آغاز کرد و با آزمایشهائی موفق شد ثابت کند که رویش هاگهای بالغ قارچ (teleutospores) در این انگلها، به مرحلهی میانی promycelial منجر میشود، که شبیه به بازیدیوم بوده تولید هاگهای بازیدو (basidospores) میکند. وی ثابت کرد که پیوستگی یاختهها در این موارد اهمیت درجه اول را دارد. سپس شکلهای مختلف باروری ناشی از رویش یک ریسه را در بسیاری از گونههای قارچها نشان داد. او، علاوه بر مقاله با اهمیتی در مورد اوستیلاگینالها، شرح دقیقی از چرخه زیست زنگ چاودار (claviceps purpurea)، مشخصات جنس Hypoxylon، و یادداشتهای مختلفی راجع به قارچ Erysiphaceae (کپکهای گَردمانند) منتشر ساخت.
تولان در مورد تکثیر و فیزیولوژی گلسنگها نیز دست به پژوهش زد و نشان داد که گلسنگها خصوصیتی رشتهای از خود بروز میدهند که در مراحل ابتدایی رشد تا اندازهای شبیه به رشتههای رویشی قارچهایند. وی، در حالی که کم و بیش با تمام گونههای اروپایی گلسنگها سروکار داشت، وجود یاختههای موجد تخم و یاختههای هاگی را در این گلسنگها ثابت کرد و، همزمان با این کار، موفق به پرورش برخی از گونهها از طریق کشت هاگ شد. به پاسی این کار، و نیز برای خدمات باارزشش به قارچ شناسی، تولان در 1233 به عضویت فرهنگستان علوم برگزیده شد.
هرچند شهرت علمی تولان عمدتاً برپایهی کار او در مورد گیاهان نهانزاد استوار است، وی پژوهشهای ارزشمند دیگری نیز در مورد گیاهان گلدار بعمل آورد. در 1228، با پرداختن به تحقیق جامعی دربارهی گیاهان مهم پاریس و لندن، رسالهای راجع به Podostemeae (گروهی از گیاهانی که در ظاهر به خزهها و سرخسها شبیهند اما به دلیل رویانهای دولپه ایشان به ردهی بالاتری تعلّق دارند) منتشر ساخت. بین سالهای 1232 و 1234 نیز دو مقاله دربارهی نخودیان امریکایی، چهار کتاب دربارهی گیای کولومبیا، سلسله یادداشتهائی در مورد گیای ماداگاسکار، چهار مقاله دربارهی monimiaceae، اثری دربارهی Gnetaceae امریکایی، و مقالهای، همراه با توصیفهائی از گونههای جدید، راجع به دو جنس گیاه امریکایی(Stilaginella , Antidesma) انتشار داد.
اثر عمدهی تولان، که با همکاری برادرش نوشته شد، Selecta fungorum carpologia بود، که در سه جلد و بین سالهای 1236-1244/ 1857-1865 منتشر گردید. تولان، در زمان تکمیل این اثر، هنگامی که پنجاه ساله بود، فکر کرد که تندرستیش رو به ضعف است. به همین دلیل مجموعه غنی گیاهان خشک خود را به موزه ملی تاریخ طبیعی هدیه کرد، کتابخانهاش را به دانشگاه کاتولیکی پاریس بخشید؛ و همراه با برادرش در جنوب فرانسه اقامت گزید؛ دو برادر بقیه عمر را در آنجا و در آرامش سپری کردند.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Louis-René Tulasne
(ت. آزه لو ریدو، فرانسه، 20 شهریور 1194/ 12 سپتامبر 1815؛ و. یِر، فرانسه، اول دی 1264/ 22 دسامبر 1885)، قارچ شناسی.
تولان با این نیّت که مشاور حقوقی شود در شهر پواتیه به تحصیل حقوق پرداخت. اما در 1218، پس از آن که مبلغ قابل توجهی پول از پدرش به ارث برد، به پاریس رفت و به برادرش شارل، که در آنجا سرگرم مطالعات پزشکی بود، پیوست. دو برادر بر آن شدند که از مشاغل پیشین خود دست کشیده زندگیشان را وقف گیاهشناسی، مسیحیت، و فعالیتهای نیکوکارانه کنند. آنها تا سال 1263، که شارل تولان فوت کرد، به همکاری خویش در این زمینهها ادامه دادند. از پنجاه و هفت اثر گیاهشناسی که سرانجام لوئی رنه تولان منتشر ساخت، برادرش، که تصویرساز و طراح زبردست و باهوشی نیز بود، در تألیف پانزده جلد او را یاری کرد.
تولان در پاریس در جلسات درس و سخنرانی برونیار، آ. دو ژوسیو، و ژ، ا. لِوِیّه شرکت کرد و در موزهی ملی تاریخ طبیعی با اوگوست دو سنتیلر همکار گردید. اولین مقالهی تولان، دربارهی ساختار قارچهای Elaphomyces، در 1220 منتشر شد. وی سپس مطالعهی نتایجی را که به همت دانشمند انگلیسی، مایلز بارکلی، بدست آمده بود ادامه داد؛ این دانشمند نشان داده بود که دو شکل باروری در چهار جنس گاسترو میستها (gasteromycetes) وجود دارد. تولان یافتههای بارکلی را تأیید کرد و آنها را در مجموعهای شامل ده مقالهی آخر، با عنوان Fungi hypogaei («قارچهای زیرزمینی»، پاریس، 1851) به عنوان یکی از مبناهای پژوهش جدید دربارهی این دسته از قارچها باقی مانده است.
در همین زمان، اوردینالها (Uredinales) و اوستیلاگینالها –(Ustilaginales) زنگها و سیاهکهائی که موجب بروز امراض وخیم گیاهی میشوند-چندان شناخته شده نبودند، و برخی از متخصصان رده بندی گمان میکردند که این قارچها با گاسترو میستها مرتبطند. تولان پژوهش در مورد این انگلها را آغاز کرد و با آزمایشهائی موفق شد ثابت کند که رویش هاگهای بالغ قارچ (teleutospores) در این انگلها، به مرحلهی میانی promycelial منجر میشود، که شبیه به بازیدیوم بوده تولید هاگهای بازیدو (basidospores) میکند. وی ثابت کرد که پیوستگی یاختهها در این موارد اهمیت درجه اول را دارد. سپس شکلهای مختلف باروری ناشی از رویش یک ریسه را در بسیاری از گونههای قارچها نشان داد. او، علاوه بر مقاله با اهمیتی در مورد اوستیلاگینالها، شرح دقیقی از چرخه زیست زنگ چاودار (claviceps purpurea)، مشخصات جنس Hypoxylon، و یادداشتهای مختلفی راجع به قارچ Erysiphaceae (کپکهای گَردمانند) منتشر ساخت.
تولان در مورد تکثیر و فیزیولوژی گلسنگها نیز دست به پژوهش زد و نشان داد که گلسنگها خصوصیتی رشتهای از خود بروز میدهند که در مراحل ابتدایی رشد تا اندازهای شبیه به رشتههای رویشی قارچهایند. وی، در حالی که کم و بیش با تمام گونههای اروپایی گلسنگها سروکار داشت، وجود یاختههای موجد تخم و یاختههای هاگی را در این گلسنگها ثابت کرد و، همزمان با این کار، موفق به پرورش برخی از گونهها از طریق کشت هاگ شد. به پاسی این کار، و نیز برای خدمات باارزشش به قارچ شناسی، تولان در 1233 به عضویت فرهنگستان علوم برگزیده شد.
هرچند شهرت علمی تولان عمدتاً برپایهی کار او در مورد گیاهان نهانزاد استوار است، وی پژوهشهای ارزشمند دیگری نیز در مورد گیاهان گلدار بعمل آورد. در 1228، با پرداختن به تحقیق جامعی دربارهی گیاهان مهم پاریس و لندن، رسالهای راجع به Podostemeae (گروهی از گیاهانی که در ظاهر به خزهها و سرخسها شبیهند اما به دلیل رویانهای دولپه ایشان به ردهی بالاتری تعلّق دارند) منتشر ساخت. بین سالهای 1232 و 1234 نیز دو مقاله دربارهی نخودیان امریکایی، چهار کتاب دربارهی گیای کولومبیا، سلسله یادداشتهائی در مورد گیای ماداگاسکار، چهار مقاله دربارهی monimiaceae، اثری دربارهی Gnetaceae امریکایی، و مقالهای، همراه با توصیفهائی از گونههای جدید، راجع به دو جنس گیاه امریکایی(Stilaginella , Antidesma) انتشار داد.
اثر عمدهی تولان، که با همکاری برادرش نوشته شد، Selecta fungorum carpologia بود، که در سه جلد و بین سالهای 1236-1244/ 1857-1865 منتشر گردید. تولان، در زمان تکمیل این اثر، هنگامی که پنجاه ساله بود، فکر کرد که تندرستیش رو به ضعف است. به همین دلیل مجموعه غنی گیاهان خشک خود را به موزه ملی تاریخ طبیعی هدیه کرد، کتابخانهاش را به دانشگاه کاتولیکی پاریس بخشید؛ و همراه با برادرش در جنوب فرانسه اقامت گزید؛ دو برادر بقیه عمر را در آنجا و در آرامش سپری کردند.
کتابشناسی
دربارهی تولان و آثارش، ? «Notice sur M.L.R. Tulasne»، از ا. بورنه، در CHS، 103 (1886)، 957-966؛ «Mycologie»، از م. شادفو، در «Histoire de la botanique en France Notice sur M.L.R. Tulasne et sur son oeuvre»، در CHS، 101 (1885)، 1438-1444.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول