جامعه شناسی سن(1)
جست و خیز یك مرد چهل ساله در یك بعدازظهر در خیابانی پر رفت و آمد می بایست منظره خنده داری باشد. به او گفته می شود مطابق سن و سالش رفتار كند، و تماشاگران فكر می كنند كه او مست و یا دیوانه است. ولی اگر یك پسر بچه ۴ ساله در طول همان خیابان بالا و پایین بپرد، چطور؟ ممكن است هیچ اظهار نظری در مورد وی وجود نداشته باشد. پس سن علاوه بر عنصر زیستی، دارای عنصری اجتماعی هم هست.
سالخوردگی، فرایندی طبیعی است كه برای همه روی می دهد و آن را در تغییرات فیزیكی كه اتفاق می افتد می توان دید. به عقیده جامعه شناسان، مسأله سن از این واقعیت ناشی می شود كه با افراد مطابق سنشان به گونه ای دیگر رفتار می كنیم، و در ارتباط با آنچه كه باید انجام دهند، انتظارات بسیار متفاوتی داریم. جست و خیز یك مرد چهل ساله در یك بعدازظهر در خیابانی پر رفت و آمد می بایست منظره خنده داری باشد. به او گفته می شود مطابق سن و سالش رفتار كند، و تماشاگران فكر می كنند كه او مست و یا دیوانه است. ولی اگر یك پسر بچه ۴ ساله در طول همان خیابان بالا و پایین بپرد، چطور؟ ممكن است هیچ اظهار نظری در مورد وی وجود نداشته باشد. پس سن علاوه بر عنصر زیستی، دارای عنصری اجتماعی هم هست. تقسیمات عمده سن عبارتند از: ۱. كودكی; ۲. جوانی; ۳. بزرگسالی; ۴. پیری.
▪ در قرن اخیر، كودكان به دو گروه تقسیم می شوند:
۱ـ كودكان طبقات متوسط و بالا، كه به عنوان موجوداتی حساس و نیازمند به مراقبت تلقی می شدند.
۲ـ كودكان طبقات پایین كه، به عنوان موجوداتی پرطاقت و توانا در مراقبت از خودشان پنداشته می شدند.
هر دو گروه كودكان، تحت كنترل دقیق والدینشان قرار داشتند و اگر نافرمانی می كردند به سختی مجازات می شدند. با وجود این، در سرتاسر این قرن، یك باور عام وجود داشت مبنی بر این كه كودكانِ همه گروه ها محتاج محافظت و راهنمایی می باشند. و اطاعت كور كه به وسیله خشونت تقویت می شود غلط است. در خانواده های جدید، نظرات كودكان معمولاً به عنوان نظراتی ارزشمند محسوب شده و روابط میان كودكان و والدین شراكتی است.
به هر حال، باید خاطرنشان كرد كه هنوز خشونت بر علیه كودكان وجود دارد و این واقعیت كه هنوز مددكاران اجتماعی و (سازمان جامعه ملی برای جلوگیری از ظلم به كودكان) (NSPSS)وجود دارد، نشان می دهد كه مشكل چقدر بزرگ است.
برای نمونه، در اندك زمانی پس از تولد، مسیحیان ]تولد را[ با غُسل تعمید جشن می گیرند و با بازنشستگی، شمارش معكوس برای مرگ آغاز می شود. در جوامع فعلی، هیچ شكلی از آیین گذر برای ورود به بزرگ سالی وجود ندارد. با این حال، ما به طور رسمی از سن ۱۸ سالگی بزرگ سال هستیم. درصد بزرگی از جوانان، به لحاظ اقتصادی به والدینشان وابسته بوده و به زندگی در خانه آنان ادامه می دهند.این همان «سن انتقالی»است كه ما آن را جوانی می نامیم.
فرهنگ، طریقه درستِ زندگی است كه شیوه اندیشیدن و فعالیت ما را جهت می دهد. مردم درون یك فرهنگ آن را هر طوری شده طبیعی تلقی می كنند.
خرده فرهنگ، درون یك فرهنگ قرار دارد و یك مجموعه متمایزی از ارزش هایی است كه اعضای خرده فرهنگ را از سایر اعضای جامعه جدا می كند. مثلاً خرده فرهنگ جوانی.
ضدفرهنگ، شكلی ازخرده فرهنگ است كه فعالانه با فرهنگ مسلط جامعه مخالفت می كند. مانند گروه ها و باندهای تبهكار.
▪اول، عبارت است از رشد ثروت جوانان در دهه ۱۹۵۰.
▪دوم، عبارت است از پیشرفت ابزارهای جدید ضبط و پخش موسیقی و سرگرمی ها كه به فرهنگ توده ای منجر شد.
▪سوم، عبارت است از سرعت تغییرات فرهنگی.
۱ـ واقعیت اول
دهه ۱۹۵۰ دوره ای بود كه در آن تعداد نامحدودی از مشاغل و سطح دستمزدها در انگلستان سریعاً در حال رشد بود. نتیجه این امر، سرازیرشدن پول بیش تر به جیب مردم بود. مسأله مهم آن كه جوانان در این موفقیت شریك شدند، بدون این كه دچار مخارج سنگین خانواده و بدهی های آن باشند. جوانان می توانستند دستمزد خود را به دلخواه خود خرج كنند.
۲ـ فرهنگ توده ای
در دهه ۱۹۳۰ پیشرفت هایی در صنعت ضبط، صنعت فیلم و افزایش رادیو به وجود آمد. در دهه پنجاه، تلویزیون و پیشرفت فنی در ضبط صوت به این جمع اضافه شد. بازار بزرگ سالان به حدّ اشباع رسید. بنابراین، شركت های تجاری به سوی جوانان تازه پولدار نشانه رفتند.
۳ـ تغییر اجتماعی
سرعت افزایش تغییرات فنی (پیشرفت های رایانه ای در ده سال گذشته را تصور كنید) الگوهای رفتاری را تحت تأثیر قرار داده است; یعنی این كه انتظارات و رفتار یك نسل به نسل بعدی مربوط نمی شود و منتقل نمی گردد.
رویكرد دوم این كه، جوانان متناسب با طبقه اجتماعی، جنسیت و رنگ پوست با مشكلات بسیار متفاوتی روبه رو هستند. این رویكرد مدعی است كه معضلات متفاوتی كه گروه های سنی متفاوت جوانان با آن مواجه اند آن قدر وسیع است كه هر یك پاسخ های خود را بسط می دهند. برای مثال، جوانان سیاهپوست طبقه كارگر مركز شهر در محیطی بسیار متفاوت از جوانان طبقه متوسط در حومه شهر بزرگ می شوند. نتایج عبارتند از: فرهنگ موسیقی رگا۵یا راستا Rasta) (reggae /.
منبع:خبرگزاری فارس
سالخوردگی، فرایندی طبیعی است كه برای همه روی می دهد و آن را در تغییرات فیزیكی كه اتفاق می افتد می توان دید. به عقیده جامعه شناسان، مسأله سن از این واقعیت ناشی می شود كه با افراد مطابق سنشان به گونه ای دیگر رفتار می كنیم، و در ارتباط با آنچه كه باید انجام دهند، انتظارات بسیار متفاوتی داریم. جست و خیز یك مرد چهل ساله در یك بعدازظهر در خیابانی پر رفت و آمد می بایست منظره خنده داری باشد. به او گفته می شود مطابق سن و سالش رفتار كند، و تماشاگران فكر می كنند كه او مست و یا دیوانه است. ولی اگر یك پسر بچه ۴ ساله در طول همان خیابان بالا و پایین بپرد، چطور؟ ممكن است هیچ اظهار نظری در مورد وی وجود نداشته باشد. پس سن علاوه بر عنصر زیستی، دارای عنصری اجتماعی هم هست. تقسیمات عمده سن عبارتند از: ۱. كودكی; ۲. جوانی; ۳. بزرگسالی; ۴. پیری.
۱ـ كودكی
▪ در قرن اخیر، كودكان به دو گروه تقسیم می شوند:
۱ـ كودكان طبقات متوسط و بالا، كه به عنوان موجوداتی حساس و نیازمند به مراقبت تلقی می شدند.
۲ـ كودكان طبقات پایین كه، به عنوان موجوداتی پرطاقت و توانا در مراقبت از خودشان پنداشته می شدند.
هر دو گروه كودكان، تحت كنترل دقیق والدینشان قرار داشتند و اگر نافرمانی می كردند به سختی مجازات می شدند. با وجود این، در سرتاسر این قرن، یك باور عام وجود داشت مبنی بر این كه كودكانِ همه گروه ها محتاج محافظت و راهنمایی می باشند. و اطاعت كور كه به وسیله خشونت تقویت می شود غلط است. در خانواده های جدید، نظرات كودكان معمولاً به عنوان نظراتی ارزشمند محسوب شده و روابط میان كودكان و والدین شراكتی است.
به هر حال، باید خاطرنشان كرد كه هنوز خشونت بر علیه كودكان وجود دارد و این واقعیت كه هنوز مددكاران اجتماعی و (سازمان جامعه ملی برای جلوگیری از ظلم به كودكان) (NSPSS)وجود دارد، نشان می دهد كه مشكل چقدر بزرگ است.
● «كودكی» در قبیله آی كی (IK)
● آیین گذر
۲ـ جوانی
برای نمونه، در اندك زمانی پس از تولد، مسیحیان ]تولد را[ با غُسل تعمید جشن می گیرند و با بازنشستگی، شمارش معكوس برای مرگ آغاز می شود. در جوامع فعلی، هیچ شكلی از آیین گذر برای ورود به بزرگ سالی وجود ندارد. با این حال، ما به طور رسمی از سن ۱۸ سالگی بزرگ سال هستیم. درصد بزرگی از جوانان، به لحاظ اقتصادی به والدینشان وابسته بوده و به زندگی در خانه آنان ادامه می دهند.این همان «سن انتقالی»است كه ما آن را جوانی می نامیم.
فرهنگ، طریقه درستِ زندگی است كه شیوه اندیشیدن و فعالیت ما را جهت می دهد. مردم درون یك فرهنگ آن را هر طوری شده طبیعی تلقی می كنند.
خرده فرهنگ، درون یك فرهنگ قرار دارد و یك مجموعه متمایزی از ارزش هایی است كه اعضای خرده فرهنگ را از سایر اعضای جامعه جدا می كند. مثلاً خرده فرهنگ جوانی.
ضدفرهنگ، شكلی ازخرده فرهنگ است كه فعالانه با فرهنگ مسلط جامعه مخالفت می كند. مانند گروه ها و باندهای تبهكار.
● سرچشمه های فرهنگ جوانی
▪اول، عبارت است از رشد ثروت جوانان در دهه ۱۹۵۰.
▪دوم، عبارت است از پیشرفت ابزارهای جدید ضبط و پخش موسیقی و سرگرمی ها كه به فرهنگ توده ای منجر شد.
▪سوم، عبارت است از سرعت تغییرات فرهنگی.
۱ـ واقعیت اول
دهه ۱۹۵۰ دوره ای بود كه در آن تعداد نامحدودی از مشاغل و سطح دستمزدها در انگلستان سریعاً در حال رشد بود. نتیجه این امر، سرازیرشدن پول بیش تر به جیب مردم بود. مسأله مهم آن كه جوانان در این موفقیت شریك شدند، بدون این كه دچار مخارج سنگین خانواده و بدهی های آن باشند. جوانان می توانستند دستمزد خود را به دلخواه خود خرج كنند.
۲ـ فرهنگ توده ای
در دهه ۱۹۳۰ پیشرفت هایی در صنعت ضبط، صنعت فیلم و افزایش رادیو به وجود آمد. در دهه پنجاه، تلویزیون و پیشرفت فنی در ضبط صوت به این جمع اضافه شد. بازار بزرگ سالان به حدّ اشباع رسید. بنابراین، شركت های تجاری به سوی جوانان تازه پولدار نشانه رفتند.
۳ـ تغییر اجتماعی
سرعت افزایش تغییرات فنی (پیشرفت های رایانه ای در ده سال گذشته را تصور كنید) الگوهای رفتاری را تحت تأثیر قرار داده است; یعنی این كه انتظارات و رفتار یك نسل به نسل بعدی مربوط نمی شود و منتقل نمی گردد.
● توسعه فرهنگ جوانی در غرب
● زمان بیداری از رؤیای جوانی
● مقصود از فرهنگ جوانی
رویكرد دوم این كه، جوانان متناسب با طبقه اجتماعی، جنسیت و رنگ پوست با مشكلات بسیار متفاوتی روبه رو هستند. این رویكرد مدعی است كه معضلات متفاوتی كه گروه های سنی متفاوت جوانان با آن مواجه اند آن قدر وسیع است كه هر یك پاسخ های خود را بسط می دهند. برای مثال، جوانان سیاهپوست طبقه كارگر مركز شهر در محیطی بسیار متفاوت از جوانان طبقه متوسط در حومه شهر بزرگ می شوند. نتایج عبارتند از: فرهنگ موسیقی رگا۵یا راستا Rasta) (reggae /.
منبع:خبرگزاری فارس