لاهیجان، عروس گیلان
نويسنده:حسام شکوهی
وقتی که وارد این شهر می شویم اولین جایی که مردم ما را راهنمایی می کنند شیطان کوه است.
لاهیجان یکی از زیباترین شهرهای استان گیلا ن است. موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی این شهر با بهره مندی از زیبایی های مایه گرفته از طبیعت بکر منطقه و چهره ای بس دلفریب و دیدنی دارد روی کوههای کم ارتفاع آن که در تمام سال با بوته های سبز چای که در ردیف کاری های منظم در کنار هم کاشته شده زیبایی و صف ناپذیری به لا هیجان بخشیده. کوه های بلند آن نیز که از پشت کوه های کم ارتفاع سبز قد برافراشته در بیشتر ایام سال پوشیده از برف است. لا هیجان از غرب به آستانه اشرفیه و رودخانه سفیدرود، از شمال به دریای خزر، از مشرق به لنگرود از جنوب به دیلمان و ازجنوب غربی به سیاهکل محدود می شود. آب و هوای آن معتدل و مرطوب و در مناطق کوهستانی و ییلا قی سردسیر و خوش آب و هواست. این شهر بیش از دیگر شهرهای استان گیلا ن رونق یافته چون در قطعه زمینی باز به وجودآمده آن را سازگارتر از سایر سرزمین های گیلا ن می دانند به همین جهت لقب عروس گیلا ن به آن نسبت داده شده است. لهجه مردم لا هیجان گیلکی بوده و یکی از شعب زبان پهلوی است که موسوم به بیدپیشی است ولی با لهجه گیلکی رشت و فومن تفاوت آشکاری دارد.
وقتی که وارد این شهر می شویم اولین جایی که مردم ما را راهنمایی می کنند شیطان کوه است.
اطلا عات دقیقی در مورد نامگذاری شیطان کوه در دست نیست ولی بنابر تاریخ درگذشته به آنجا شاه نشین می گفتند و برکه ای که ۲۰۰ متر عرض و ۷۰ متر طول داشت درجلوی آن بود که برای انبار کردن آب در امر آبیاری از آن استفاده می شد. اکنون در وسط آن برکه به دریاچه ای مصنوعی تبدیل شده جزیره ای وجود دارد که عمارت کوچکی نیز در آن به چشم می خورد. در دل شیطان کوه آبشاری مصنوعی ایجاد شده که آب آن از همین دریاچه که به استخر لا هیجان معروف است سرچشمه می گیرد استخر لا هیجان اکنون نسبت به گذشته بزرگتر و زیباتر و اطراف آن با سنگفرش هایی که برای پیاده روی اختصاص پیدا کرده پوشیده شده است. در کنار استخر و درپای این کوههای همیشه سبز کم ارتفاع آپارتمان ها و خانه هایی ویلا یی با سقف ها و رنگ آمیزی شاد جلوه زیبایی به این شهر داده. انگار چهره طبیعت و شهر با هم آمیخته شده تا این زیبایی دوچندان شود.
در بالا ی شیطان کوه یعنی بام سبز راهی وجود دارد که هم پیاده و هم با ماشین می توان به آنجا رفت، بامی که درآنجا شهر و قشنگی هایش چه در روز و چه در شب در زیر پای ماست و ما بیننده این زیبایی ها هستیم.
در بام سبز و اطراف تله کابین لا هیجان فضای بسیار بزرگی برای کوهنوردی و پیاده روی مورد استفاده قرار می گیرد برای رفتن به ایستگاه دوم تله کابین هنگامی که داخل کابین بنشینید اگر به زیر پای خود نگاه کنید جنگل ها و باغات چای و شیروانی و سقف خانه ها را می بینید که خیلی آرام از بالا یآنها رد می شوید.
عده ای از افراد این مسیر را ترجیح می دهند با پای پیاده طی کنند تا به ایستگاه برسند. هنگامی که از ایستگاه دوم به دیدن شهر بنشینیم هنگام غروب خورشید استخر مانند یک الماس در وسط شهر می درخشد.
اگر به شهر نگاه کنیم مقبره کاشف السلطنه و کمی آن طرف تر دانشگاه آزاد لاهیجان دیده می شود استخر و آپارتمان ها و خانه های ویلایی و از همه مهمتر گنبد طلایی با دوگلدسته نورانی امامزاده آقا سیدحسین(ع) که به طرز شگرفی در وسط شهر قرار گرفته. سری هم به مقبره کاشف السلطنه می زنیم که پدر چای ایران چه زحماتی را برای به بار آوردن چای در کشور کشیده بود. همان طور که می دانیم صنعت چای یکی از مهم ترین صنایع کشاورزی لاهیجان است.
نخستین بار چای در ایران توسط حاج محمدحسین اصفهانی در سال ۱۳۰۲ ه. ق در عصر ناصر الدین شاه قاجار کشف شد و موفقیتی به دست نیاورد اما بعدها شخصی به نام محمدخان قاجار قوانلو ملقب به کاشف السلطنه در سال ۱۳۱۹ ه.ق چای را از هندوستان به ایران آورد و در لاهیجان کشت کرد و به بار نشاند و در این راه به موفقیت هم رسید. همان طور که امروز نام لاهیجان با نام چای عجین شده است.
اگر بخواهیم موقعیت تاریخی لاهیجان را مورد بررسی قرار دهیم به گواهی تاریخ، لاهیجان در ادوار پرفراز و نشیب گذشته یکی از عمده ترین مراکز آزادیخواهی بوده و همواره استقلال خود را حفظ کرده است و تا دوران صفویه از هیچ حکومت مرکزی تابعیت نکرد به سال ۷۰۶ ه.ق به دست سلطان الجایتو اشغال شد اما با یاری سادات امیرکیایی مجددا استقلال خود را به دست آورد. سلسله سادات کیایی ۳۰۰ سال در لاهیجان حکومت کردند. مقبره چهار اولیای یا چهار پادشاهان آرامگاه خانوادگی امیران لاهیجان از این سلسله ست.
لاهیجان متعلق به آغاز یک دوره پیشرفت و ترقی است و در زمان های گذشته کسی از آن آگاهی نداشت.
این شهر مرکز بازرگانی ابریشم بوده و هست. بسیاری از ساختمان های لا هیجان که برخلا ف امروز ظاهر زیبایی نداشتند و با ورقه های آهن سفید بام آنها را پوشانده بودند انبارهایی برای خشک کردن پیله کرم ابریشم بود که فرانسویان با مردم مشرق زمین آنها را ساختند لا هیجان از طرفی با رشت مربوط می شد و سرویس معینی هر هفته دو بار میان این دو شهر کار می کرد و ماموری برای انجام کارهای خارجیان و ترجمه گفت وگو میان آنان و مردم بومی در این شهر به سر می برد. روس ها نیز برای همین منظور نماینده ای بومی برای این شهر انتخاب کرده بودند.
نام لا هیجان از نظر لغت شناسی ازدو کلمه «لا ه» یا «لا س» به معنی ابریشم و «جان» یا «گان» به معنی مکان یا محل تشکیل شده است. بنا به روایات تاریخی این شهر به دست لاهیج بن سام بن نوح (ع) ساخته شده است و در اسناد تاریخی از لا هیجان با نام دارالعماره و دارالا مان و لا هیجان المبارک نیز یاد شده است. البته در معنی اصطلا حی، لا هیجان به معنای پناه دهنده است. این شهر دارای محصولا ت حیاتی مثل برنج، چای و مرکبات اعم از نارنج و ترنج است. از سوغاتی های لا هیجان کلوچه و مرباجات و صنایع دستی را نیز می توان نام برد. لا هیجان با ۸۹ درصد مردم باسواد رتبه اول را در گیلا ن و رتبه دهم را در کشوراز نظر میزان باسوادی داراست.
وقتی دو شهر نمونه طبیعی در تاریخ جهان اسلا م لا هیجان و رامسر نام گذاری می شود به این موضوع کاملا واقف می شویم که این شهر باشکوه تر و استوارتر از گذشته بوده و هست. از جاذبه های توریستی لا هیجان می توان از استخر و جزیره و آبشار و شیطان کوه و بام سبز و تله کابین و تالا ب بین المللی امیر کلا یه در امیرآباد حسن بکنده و مزارع چای و برنج و جنگل ها و طبیعت بکر این شهر و منطقه را نام برد.
از دیگر جاذبه های تاریخی لا هیجان نیز مقبره شیخ زاهد گیلا نی جد صفویان مربوط به قرن هشتم هجری در اول جاده لا هیجان به لنگرود است که عمارت زیبا و تاریخی آن با کاشیکاری هایی به رنگ آبی فیروزه ای خودنمایی می کند.
مسجد اکبریه مربوط به دوره زندیه و قاجاریه، حمام گلشن مربوط به دوره قبل از صفویه و بقعه میرشمس الدین پسر امام موسی کاظم (ع) از دیگر جاذبه های لا هیجان است.
لاهیجان یکی از زیباترین شهرهای استان گیلا ن است. موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی این شهر با بهره مندی از زیبایی های مایه گرفته از طبیعت بکر منطقه و چهره ای بس دلفریب و دیدنی دارد روی کوههای کم ارتفاع آن که در تمام سال با بوته های سبز چای که در ردیف کاری های منظم در کنار هم کاشته شده زیبایی و صف ناپذیری به لا هیجان بخشیده. کوه های بلند آن نیز که از پشت کوه های کم ارتفاع سبز قد برافراشته در بیشتر ایام سال پوشیده از برف است. لا هیجان از غرب به آستانه اشرفیه و رودخانه سفیدرود، از شمال به دریای خزر، از مشرق به لنگرود از جنوب به دیلمان و ازجنوب غربی به سیاهکل محدود می شود. آب و هوای آن معتدل و مرطوب و در مناطق کوهستانی و ییلا قی سردسیر و خوش آب و هواست. این شهر بیش از دیگر شهرهای استان گیلا ن رونق یافته چون در قطعه زمینی باز به وجودآمده آن را سازگارتر از سایر سرزمین های گیلا ن می دانند به همین جهت لقب عروس گیلا ن به آن نسبت داده شده است. لهجه مردم لا هیجان گیلکی بوده و یکی از شعب زبان پهلوی است که موسوم به بیدپیشی است ولی با لهجه گیلکی رشت و فومن تفاوت آشکاری دارد.
وقتی که وارد این شهر می شویم اولین جایی که مردم ما را راهنمایی می کنند شیطان کوه است.
اطلا عات دقیقی در مورد نامگذاری شیطان کوه در دست نیست ولی بنابر تاریخ درگذشته به آنجا شاه نشین می گفتند و برکه ای که ۲۰۰ متر عرض و ۷۰ متر طول داشت درجلوی آن بود که برای انبار کردن آب در امر آبیاری از آن استفاده می شد. اکنون در وسط آن برکه به دریاچه ای مصنوعی تبدیل شده جزیره ای وجود دارد که عمارت کوچکی نیز در آن به چشم می خورد. در دل شیطان کوه آبشاری مصنوعی ایجاد شده که آب آن از همین دریاچه که به استخر لا هیجان معروف است سرچشمه می گیرد استخر لا هیجان اکنون نسبت به گذشته بزرگتر و زیباتر و اطراف آن با سنگفرش هایی که برای پیاده روی اختصاص پیدا کرده پوشیده شده است. در کنار استخر و درپای این کوههای همیشه سبز کم ارتفاع آپارتمان ها و خانه هایی ویلا یی با سقف ها و رنگ آمیزی شاد جلوه زیبایی به این شهر داده. انگار چهره طبیعت و شهر با هم آمیخته شده تا این زیبایی دوچندان شود.
در بالا ی شیطان کوه یعنی بام سبز راهی وجود دارد که هم پیاده و هم با ماشین می توان به آنجا رفت، بامی که درآنجا شهر و قشنگی هایش چه در روز و چه در شب در زیر پای ماست و ما بیننده این زیبایی ها هستیم.
در بام سبز و اطراف تله کابین لا هیجان فضای بسیار بزرگی برای کوهنوردی و پیاده روی مورد استفاده قرار می گیرد برای رفتن به ایستگاه دوم تله کابین هنگامی که داخل کابین بنشینید اگر به زیر پای خود نگاه کنید جنگل ها و باغات چای و شیروانی و سقف خانه ها را می بینید که خیلی آرام از بالا یآنها رد می شوید.
عده ای از افراد این مسیر را ترجیح می دهند با پای پیاده طی کنند تا به ایستگاه برسند. هنگامی که از ایستگاه دوم به دیدن شهر بنشینیم هنگام غروب خورشید استخر مانند یک الماس در وسط شهر می درخشد.
اگر به شهر نگاه کنیم مقبره کاشف السلطنه و کمی آن طرف تر دانشگاه آزاد لاهیجان دیده می شود استخر و آپارتمان ها و خانه های ویلایی و از همه مهمتر گنبد طلایی با دوگلدسته نورانی امامزاده آقا سیدحسین(ع) که به طرز شگرفی در وسط شهر قرار گرفته. سری هم به مقبره کاشف السلطنه می زنیم که پدر چای ایران چه زحماتی را برای به بار آوردن چای در کشور کشیده بود. همان طور که می دانیم صنعت چای یکی از مهم ترین صنایع کشاورزی لاهیجان است.
نخستین بار چای در ایران توسط حاج محمدحسین اصفهانی در سال ۱۳۰۲ ه. ق در عصر ناصر الدین شاه قاجار کشف شد و موفقیتی به دست نیاورد اما بعدها شخصی به نام محمدخان قاجار قوانلو ملقب به کاشف السلطنه در سال ۱۳۱۹ ه.ق چای را از هندوستان به ایران آورد و در لاهیجان کشت کرد و به بار نشاند و در این راه به موفقیت هم رسید. همان طور که امروز نام لاهیجان با نام چای عجین شده است.
اگر بخواهیم موقعیت تاریخی لاهیجان را مورد بررسی قرار دهیم به گواهی تاریخ، لاهیجان در ادوار پرفراز و نشیب گذشته یکی از عمده ترین مراکز آزادیخواهی بوده و همواره استقلال خود را حفظ کرده است و تا دوران صفویه از هیچ حکومت مرکزی تابعیت نکرد به سال ۷۰۶ ه.ق به دست سلطان الجایتو اشغال شد اما با یاری سادات امیرکیایی مجددا استقلال خود را به دست آورد. سلسله سادات کیایی ۳۰۰ سال در لاهیجان حکومت کردند. مقبره چهار اولیای یا چهار پادشاهان آرامگاه خانوادگی امیران لاهیجان از این سلسله ست.
لاهیجان متعلق به آغاز یک دوره پیشرفت و ترقی است و در زمان های گذشته کسی از آن آگاهی نداشت.
این شهر مرکز بازرگانی ابریشم بوده و هست. بسیاری از ساختمان های لا هیجان که برخلا ف امروز ظاهر زیبایی نداشتند و با ورقه های آهن سفید بام آنها را پوشانده بودند انبارهایی برای خشک کردن پیله کرم ابریشم بود که فرانسویان با مردم مشرق زمین آنها را ساختند لا هیجان از طرفی با رشت مربوط می شد و سرویس معینی هر هفته دو بار میان این دو شهر کار می کرد و ماموری برای انجام کارهای خارجیان و ترجمه گفت وگو میان آنان و مردم بومی در این شهر به سر می برد. روس ها نیز برای همین منظور نماینده ای بومی برای این شهر انتخاب کرده بودند.
نام لا هیجان از نظر لغت شناسی ازدو کلمه «لا ه» یا «لا س» به معنی ابریشم و «جان» یا «گان» به معنی مکان یا محل تشکیل شده است. بنا به روایات تاریخی این شهر به دست لاهیج بن سام بن نوح (ع) ساخته شده است و در اسناد تاریخی از لا هیجان با نام دارالعماره و دارالا مان و لا هیجان المبارک نیز یاد شده است. البته در معنی اصطلا حی، لا هیجان به معنای پناه دهنده است. این شهر دارای محصولا ت حیاتی مثل برنج، چای و مرکبات اعم از نارنج و ترنج است. از سوغاتی های لا هیجان کلوچه و مرباجات و صنایع دستی را نیز می توان نام برد. لا هیجان با ۸۹ درصد مردم باسواد رتبه اول را در گیلا ن و رتبه دهم را در کشوراز نظر میزان باسوادی داراست.
وقتی دو شهر نمونه طبیعی در تاریخ جهان اسلا م لا هیجان و رامسر نام گذاری می شود به این موضوع کاملا واقف می شویم که این شهر باشکوه تر و استوارتر از گذشته بوده و هست. از جاذبه های توریستی لا هیجان می توان از استخر و جزیره و آبشار و شیطان کوه و بام سبز و تله کابین و تالا ب بین المللی امیر کلا یه در امیرآباد حسن بکنده و مزارع چای و برنج و جنگل ها و طبیعت بکر این شهر و منطقه را نام برد.
از دیگر جاذبه های تاریخی لا هیجان نیز مقبره شیخ زاهد گیلا نی جد صفویان مربوط به قرن هشتم هجری در اول جاده لا هیجان به لنگرود است که عمارت زیبا و تاریخی آن با کاشیکاری هایی به رنگ آبی فیروزه ای خودنمایی می کند.
مسجد اکبریه مربوط به دوره زندیه و قاجاریه، حمام گلشن مربوط به دوره قبل از صفویه و بقعه میرشمس الدین پسر امام موسی کاظم (ع) از دیگر جاذبه های لا هیجان است.