شرم و حيا در كنار همسر
حيا دو گونه است: يكى پسنديده و ديگرى ناپسند. حياى ناپسند آن حالتى است كه انسان را از رشد و كماليابى و رسيدن به حقوق بازمىدارد و يا باعث تضييع حقوق ديگرى مىگردد. چنين صفتى در روايات اسلامى به شدت تقبيح گرديده است... (1)
و همچنين در آداب همسردارى آمده است كه حيا دو گونهى متصور است: يكى مطلوب و ديگرى مذموم و نامطلوب. حياى مذموم آن حالتى است كه يكى از زوجين را در استيفاى حقوق طرف مقابل بازدارد و قيد و بندى شود در مسائل زوجيت و ساير امور مربوطه... و لذا حضرت امام باقر عليهالسلام مىفرمايند:
زن خوب، زنى است كه در خلوت با شوهرش حيا را نيز از تنش خارج كند، و سپس در شرايط عادى، حيا را نيز مانند لباس به اندامش بپوشاند. (2)
حضرت فاطمه عليهاالسلام در طول مدت شوهردارى خود با اميرالمؤمنين، در هيچ فرصتى حريم آن حضرت را ناديده نگرفت و در مورد شخصيت آن بزرگوار كوتاهى نكرد. تا جايى كه اميرالمؤمنين در اين باره مىفرمايند:
فواللَّه ما اغضبتها... و لا اغضبتنى و لاعصت لى امراً و لقد كنت انظر اليها فتنكشف عنى الهموم والاحزان. (3)
سوگند به خدا زندگى با صفاى من و فاطمه عليهاالسلام طورى بود كه نه من او را به خشم آوردم و نه او مرا به خشم آورد و نافرمانى كرد، حتى غصههاى ديگرم با حضور او و تماشاى جمالش برطرف مىگرديد.
اين حديث شريف كه از دل آتشين على عليهالسلام در فراق فاطمه عليهاالسلام برخاسته است، نشان مىدهد كه دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله تا چه ميزانى در اطاعت شوهر بود و كوچكترين اسائه ادب از او ديده نشد.
در اظهار ديگرى از اميرالمؤمنين مىخوانيم كه آن حضرت زن و بچههايش را در وضع بسيار اسفناك (گرسنگى) ديد، به فاطمه عليهاالسلام گفت: چرا از وضع خود و درد گرسنگى بچههايم مرا آگاه نساختهاى؟ فاطمه عليهاالسلام در جواب فرمودند:
يا ابالحسن! انى لاستحيى من الهى ان اكلفك ما لاتقدر عليه! (4)
يا اباالحسن! من از خدايم شرم و حيا مىكنم تو را به كارى بگمارم كه قدرت تهيه آن را ندارى.
اگر چه تأمين رفاه زندگى زن و بچه براى شوهر در حدّ معمول واجب است، ولى روح ايثارگرى خاندان رسالت و ولايت در تمام ابعاد زندگى، باعث شده بود كه خانوادهى اميرالمؤمنين پيوسته در فقر و پريشانى بسر برند و لذا فاطمه از وضع مالى شوهرش آگاه بود، و مىدانست كه وى قدرت تهيّه مايحتاج خانه را ندارد. از اين جهت شرم و حياى فاطمه عليهاالسلام كه از ايمان و اعتقاد او به خدا سرچشمه مىگرفت مىگويد: «من از خدايم شرم مىكنم...»
اين درسى است به تمام بانوان محترم كه گرفتار زرق و برق و تشريفات كمرشكن روزگار فاجعهآميز ما نگردند و درآمد و امكانات شوهرانشان را مراعات كنند...
و همچنين در آداب همسردارى آمده است كه حيا دو گونهى متصور است: يكى مطلوب و ديگرى مذموم و نامطلوب. حياى مذموم آن حالتى است كه يكى از زوجين را در استيفاى حقوق طرف مقابل بازدارد و قيد و بندى شود در مسائل زوجيت و ساير امور مربوطه... و لذا حضرت امام باقر عليهالسلام مىفرمايند:
زن خوب، زنى است كه در خلوت با شوهرش حيا را نيز از تنش خارج كند، و سپس در شرايط عادى، حيا را نيز مانند لباس به اندامش بپوشاند. (2)
حضرت فاطمه عليهاالسلام در طول مدت شوهردارى خود با اميرالمؤمنين، در هيچ فرصتى حريم آن حضرت را ناديده نگرفت و در مورد شخصيت آن بزرگوار كوتاهى نكرد. تا جايى كه اميرالمؤمنين در اين باره مىفرمايند:
فواللَّه ما اغضبتها... و لا اغضبتنى و لاعصت لى امراً و لقد كنت انظر اليها فتنكشف عنى الهموم والاحزان. (3)
سوگند به خدا زندگى با صفاى من و فاطمه عليهاالسلام طورى بود كه نه من او را به خشم آوردم و نه او مرا به خشم آورد و نافرمانى كرد، حتى غصههاى ديگرم با حضور او و تماشاى جمالش برطرف مىگرديد.
اين حديث شريف كه از دل آتشين على عليهالسلام در فراق فاطمه عليهاالسلام برخاسته است، نشان مىدهد كه دختر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله تا چه ميزانى در اطاعت شوهر بود و كوچكترين اسائه ادب از او ديده نشد.
در اظهار ديگرى از اميرالمؤمنين مىخوانيم كه آن حضرت زن و بچههايش را در وضع بسيار اسفناك (گرسنگى) ديد، به فاطمه عليهاالسلام گفت: چرا از وضع خود و درد گرسنگى بچههايم مرا آگاه نساختهاى؟ فاطمه عليهاالسلام در جواب فرمودند:
يا ابالحسن! انى لاستحيى من الهى ان اكلفك ما لاتقدر عليه! (4)
يا اباالحسن! من از خدايم شرم و حيا مىكنم تو را به كارى بگمارم كه قدرت تهيه آن را ندارى.
اگر چه تأمين رفاه زندگى زن و بچه براى شوهر در حدّ معمول واجب است، ولى روح ايثارگرى خاندان رسالت و ولايت در تمام ابعاد زندگى، باعث شده بود كه خانوادهى اميرالمؤمنين پيوسته در فقر و پريشانى بسر برند و لذا فاطمه از وضع مالى شوهرش آگاه بود، و مىدانست كه وى قدرت تهيّه مايحتاج خانه را ندارد. از اين جهت شرم و حياى فاطمه عليهاالسلام كه از ايمان و اعتقاد او به خدا سرچشمه مىگرفت مىگويد: «من از خدايم شرم مىكنم...»
اين درسى است به تمام بانوان محترم كه گرفتار زرق و برق و تشريفات كمرشكن روزگار فاجعهآميز ما نگردند و درآمد و امكانات شوهرانشان را مراعات كنند...
پی نوشت:
1 ـ بحار، ج 77، ص 149 و ج 71، ص 331 و ج 78، ص 242.
2 ـ وسائلالشيعه، ج 14، ص 16، ح 10: خيرالنساء الّتى اذا خلت مع زوجها فخلعت الدرع خلعت معه الحياء و اذا لبست الدّرع لبست معه الحياء.
3 ـ عوالم، ج 11، ص 328- جلاءالعيون، ج 1، ص 170- بحارالانوار، ج 43، ص 134.
4 ـ بحارالانوار، ج 43، ص 59، ح 51- عوالم، ج 11، ص 158- جلاءالعيون، ج 11، ص 137.