سوگواره امام مهدی(عج) (قسمت دوم)
4. طرح نهضت و زمينة قيام
امام زمان (عليهالسلام) دراين خصوص، خطاب به جد بزرگوارش مىفرمايد:
«حَتَّى إِذَا الْجَوْرُ مَدَّ بَاعَهُ وَ أَسْفَرَ الظُّلْمُ قِنَاعَهُ وَ دَعَا الْغَيُّ أَتْبَاعَهُ وَ أَنْتَ فِي حَرَمِ جَدِّكَ قَاطِنٌ وَ لِلظَّالِمِينَ مُبَايِنٌ جَلِيسُ الْبَيْتِ وَ الْمِحْرَابِ مُعْتَزِلٌ عَنِ اللَّذَّاتِ وَ الْأَحْبَابِ تُنْكِرُ الْمُنْكَرَ بِقَلْبِكَ وَ لِسَانِكَ عَلَى حَسَبِ طَاقَتِكَ وَ إِمْكَانِك ثُمَّ اقْتَضَاكَ الْعِلْمُ لِلْإِنْكَار وَ أَلْزَمَكَ أَنْ تُجَاهِدَ الْكُفَّارَ فَسِرْتَ فِي أَوْلَادِكَ وَ أَهَالِيكَ وَ شِيعَتِكَ وَ مَوَالِيكَ وَ صَدَعْتَ بِالْحَقِّ وَ الْبَيِّنَةِ وَ دَعَوْتَ إِلَى اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَمَرْتَ بِإِقَامَةِ الْحُدُودِ وَ طَاعَةِ الْمَعْبُودِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْخِيَانَةِ وَ الطُّغْيَانِ فَوَاجَهُوكَ بِالظُّلْمِ وَ الْعُدْوَان»؛
«تا آن¬گاه كه ظلم و بيداد، دست از آستين بيرون آورد و با سلاح به ميدان آمد و گمراهان، در ضلالت خود غرق شدند؛ در حالى كه تو در حرم جدت ساكن، و از ستمگران دورى گزيده بودى، در خانه و محراب به سر میبردی و از اميال و شهوات بر كنار و با قلب و زبان و به مقدار توان، از منکرات، نهی میکردی. آن¬گاه كه موقعيت مقتضى گرديد، پرچم مخالفت برداشته، و با مخالفان كارزار كردى. با فرزندان و خاندان و پيروان و دوستان به راه افتاده، و با حكمت و پند و اندرزهاى نيكو، [مردم را] به سوى خداوند خوانده و به بر پا داشتن حدود و فرمانبرى از معبود، امر نمودى و از پليدى و سركشى باز داشته و با ظلم و ستم مقابله كردى».
5. توصيف صحنه كربلا
«فَجَاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الْإِيعَازِ لَهُمْ وَ تَأْكِيدِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ فَنَكَثُوا ذِمَامَكَ وَ بَيْعَتَكَ وَ أَسْخَطُوا رَبَّكَ وَ جَدَّكَ وَ بَدَءُوكَ بِالْحَرْب... وَ أَمَرَ اللَّعِينُ جُنُودَهُ فَمَنَعُوكَ الْمَاءَ وَ وُرُودَه... وَ رَشَقُوكَ بِالسِّهَامِ وَ بَسَطُوا إِلَيْكَ الْأَكُفِّ لِلِاصْطِلَام... فَأَحْدَقُوا بِكَ مِنْ كُلِّ الْجِهَاتِ وَ أَثْخَنُوكَ بِالْجِرَاح... حَتَّى نَكَسُوكَ عَنْ جَوَادِك هَوَيْتَ إِلَى الْأَرْضِ طَرِيحاً ظَمْآنَ جَرِيحاً تَطَؤُكَ الْخُيُولُ بِحَوَافِرِهَا وَ تَعْلُوكَ الطُّغَاةُ بِبَواتِرِهَا... وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ وَ مُولِغٌ سَيْفَهُ عَلَى نَحْرِكَ قَابِضٌ عَلَى شَيْبَتِكَ بِيَدِهِ ذَابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِه...».
«پس از آن كه آنان را از كار خود باز داشته و حجت و دليل را برايشان تأكيد نمودى؛ بيعتت را شكسته و بر پروردگار و جدّت خشم نموده و با تو جنگيدند... و آن شخص ملعون به لشگريانش دستور حمله داد. تو را از آب و وارد شدن به آن باز داشتند... تيرها و سنگها را به طرف تو پرتاب كرده و دستهاى جنايتكارشان را براى نابوديت گشودند... پس از هر سو تو را محاصره كرده و زخمهای عميق بر تو وارد ساختند... تا اين كه تو را از اسبت انداختند و تو، مجروح، بر زمين افتادى. اسبها با سمهايشان بر تو تازيدند و ستمگران، شمشيرهاى برّانشان را بر تو فرود آوردند... شمر بر روى سينه¬ات نشست و شمشيرش را بر گودى زير گلوى تو فرو برد و در حالیکه محاسنت را با دستش گرفته بود، سرت را با شمشير خود بريد».
6. مرثيه و مصيبت بعد از عاشورا
«سرت بر بالاى نيزه قرار داشت و خانواده¬ات همچون بندگان اسير، در غل و زنجير قرار گرفتند. در فراز پالانهای چهارپايان، چهره¬شان از گرماى ظهر تابستان مىسوخت و در بيابانها و دشتهاى پهناور، پيش برده مىشدند، دستهايشان به گردنهايشان آويخته و در بازارها آنان را مىگرداندند».
7. بازتاب اين واقعه در اسلام
امام زمان (عليهالسلام)، اين ضايعة عُظمى را مساوى با كشتن اسلام بيان مىفرمايد:
«فَالْوَيْلُ لِلْعُصَاةِ الْفُسَّاقِ لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِكَ الْإِسْلَامَ وَ عَطَّلُوا الصَّلَاةَ وَ الصِّيَامَ وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الْأَحْكَامَ وَ هَدَمُوا قَوَاعِدَ الْإِيمَانِ وَ حَرَّفُوا آيَاتِ الْقُرْآنِ وَ هَمْلَجُوا فِي الْبَغْيِ وَ الْعُدْوَانِ لَقَدْ أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَوْتُوراً وَ عَادَ كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَهْجُوراً وَ غُودِرَ الْحَقُّ إِذْ قُهِرْتَ مَقْهُوراً وَ فُقِدَ بِفَقْدِكَ التَّكْبِيرُ وَ التَّهْلِيلُ وَ التَّحْرِيمُ وَ التَّحْلِيلُ وَ التَّنْزِيلُ وَ التَّأْوِيلُ وَ ظَهَرَ بَعْدَكَ التَّغْيِيرُ وَ التَّبْدِيلُ وَ الْإِلْحَادُ وَ التَّعْطِيلُ وَ الْأَهْوَاءُ وَ الْأَضَالِيلُ وَ الْفِتَنُ وَ الْأَبَاطِيل»؛
«پس واى بر سركشان گنه¬كار که به كشتنت، اسلام را كشتند و نماز و روزه را بيهوده و مهمل گذاشتند. سنتها و احكام را شكستند و پايههای ايمان را نابود كردند. آيات قرآن را تحريف، و در فساد و دشمنى، سخت تلاش نمودند. کتاب خدا رها شد و به حق، خيانت گرديد. با رفتن تو، تكبير، تهليل، تحريم، تحليل، تنزيل و تأويل از ميان رفت. پس از تو تغيير، تبديل، بىدينى، كفر، خواهشهاى نفسانى، گمراهىها، آشوبها، بيهودگىها و باطلها آشكار شد».
8. بازتاب اين مصيبت در كائنات و موجودات
«فَانْزَعَجَ الرَّسُولُ وَ بَكَى قَلْبُهُ الْمَهُولُ وَ عَزَّاهُ بِكَ الْمَلَائِكَةُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ فُجِعَتْ بِكَ أُمُّكَ الزَّهْرَاءُ وَ اخْتَلَفَ جُنُودُ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ تُعَزِّي أَبَاكَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أُقِيمَتْ لَكَ الْمَأْتَمُ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ وَ لَطَمَتْ عَلَيْكَ الْحُورُ الْعِينُ وَ بَكَتِ السَّمَاءُ وَ سُكَّانُهَا وَ الْجِنَانُ وَ خُزَّانُهَا وَ الْهِضَابُ وَ أَقْطَارُهَا وَ الْبِحَارُ وَ حِيتَانُهَا وَ الْجِنَانُ وَ وِلْدَانُهَا وَ الْبَيْتُ وَ الْمَقَامُ وَ الْمَشْعَرُ الْحَرَامُ وَ الْحِلُّ وَ الْإِحْرَام...»؛
«پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم)، آشفته¬خاطر شد و قلب داغدارش گريست و فرشتگان و پيامبران به او تسليت گفتند. به خاطر تو مادرت زهرا عليها السلام، سوگوار و مصيبت¬زده شد. فرشتگان مقرب، براى سوگوارى و تسليت گفتن به پدرت اميرمؤمنان (عليهالسلام)، نزد او مىرفتند و براي تو در اعلى علّيين، مجلس عزا و ماتم بر پا شد. فرشتگان عزادار شدند و آسمان و ساكنانش، بهشت و خزانه-دارانش، و كوههای گسترده بر روى زمين و كرانههايش، و درياها و ماهيانش، و جنيان و فرزندانشان و خانة خدا و مقام ابراهيم و مشعر الحرام و حلّ و احرام، براى تو گريستند».
خلق را نام حسينى به زبان مىبينم
هر كجا نام حسين، آه و فغان مىبينم
همه گويند حسين و همه دارند خروش
از غمش ولوله در كون و مكان مىبينم
همه گويند حسين و همه نالند ز درد
با حسين اين همه را عشق نهان مىبينم
همه گويند كه شد كشته بيداد، حسين
همه را نوحه كنان، تعزيه خوان مىبينم
9. نيايش و دعا در پيشگاه خداوند
امام زمان (عليهالسلام) ضمن دعا به ما مىآموزد كه توسل به ائمة اطهار (عليهمالسلام) تنها راه رسیدن به خدا است. با سير در اين دعا مىآموزيم كه محور دعا چیست و چگونه باید دعا کنیم.
10. نماز زيارت