تشرفات به محضر امام زمان(علیه السلام)- (1)
نویسنده: محمدمحمدی اشتهاردی
تشرف شگرف
اسلام اجازه نمی دهد که من مسلمان با تو که مسیحی هستی، ازدواج کنم ، مگر این که مسلمان شوی.
دانشجوی مسلمان به دنبال این سخن ، کتابهای اسلامی را در اختیار او گذاشت ، او در این باره تحقیقات و مطالعات فراوانی کرد و به حقانیت اسلام پی برد و مسلمان شد و با آن دانشجو ازدواج کرد. سفری پیش آمد و این زن و شوهر به ایران آمدند و زمان حج بود که شوهر به همسرش گفت: ما در اسلام کنگرهی عظیمی به نام «حج» داریم ، خوب است اسم نویسی کنیم و در حج امسال شرکت نماییم ، همسر موافقت کرد وآن سال به حج رفتند.
در مراسم حج و در روز عید قربان ، زن در سرزمین منا گم شد، هر چه تلاش کرد وگشت ، شوهرش را نجست ، خسته و غمگین همچنان به دنبال او می گشت تا این که در مکه در کنار کعبه ، به یادش آمد که شوهرش می گفت: «ما امام زمانی داریم که زنده وپنهان است. » 1
عليه السلامتوسل به امام زمان جست وعرض کرد : «ای امام بزرگوارو پناه بی پناهان مرا به همسرم برسان » هنوزسخنش تمام نشده بود که شخصی به شکل وقیافهی عربی ، نزد او آمدند و به اوفرمودند: چرا غمگین هستی ؟ او جریان را عرض کرد، آن شخص به زن گفتند:
ناراحت مباش با من بیا ، شوهرت همین جا است، او را چند قدم با خود برد ناگهان شوهرش را دید و اشک شوق ریخت ولی دیگر آن مرد عرب را ندید .
آنزن جریان را از آغازتا انجام برای شوهرش شرح بودهاند که او را به عليه السلامداد و معلوم شده که آن مردعرب ،حضرت ولیعصر شوهرش رساندهاند .
پينوشت:
1) طبق روایات متعدد، امام زمان عليه السلام هر ساله در حج شرکت می کنند.