گزارشي از چگونگي تاسيس حوزه علميه قم از سال 1313 شمسي
نويسنده:رسول جعفريان
تأسيس حوزه علميه قم در سال 1340 ق / 1301 ش و زماني بود که مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالکريم حائري از اراک عازم قم شد.
ورود ايشان به قم در دوم فروردين ماه و در ظاهر موقت بود؛ اما پس از آن با اصرار علما ومردم، و دقيقا در ادامه فعاليتي که در اراک براي تأسيس يک حوزه علميه قوي صورت داده بود، در قم ماندگار شد و به کار تأسيس و توسعه حوزه در اين شهر پرداخت. به همين جهت طلاب مقيم اراک را که در حوزه اش فراهم آورده بود، به قم منتقل کرد و نخستين گام ها را براي تأسيس حوزه برداشت.
بنده پيش از اين کتابي با عنوان برگ هايي از تاريخ حوزه علميه قم (تهران مرکزاسناد انقلاب اسلامي، 1382) به چاپ رساندم. در آن کتاب چندين گزارش در باره تأسيس حوزه از زبان نويسندگان مطبوعات دهه بيست و سي آوردم که هر کدام به نوعي اطلاعات جالبي در باره وضعيت حوزه در روزگار خود به دست داده بودند.
اما در اينجا يک گزارش بسيار قديمي تر ارائه مي شود که مربوط به سال 1313 ش يعني دوسال پيش از درگذشت مرحوم آيت الله حائري است.
نام نويسنده اين گزارش در فهرست مطالب مجله درج نشده است ، اما نشريه همايون که نخستين نشريه مذهبي - اصلاحي قم است و نخستين شماره آن در مهرماه 1313 منتشر شد مربوط به دو نفر مي شد: يکي صاحب و مدير مسؤول آن نشريه علي اکبر حکمي زاده و دوم مؤسس و مدير داخلي آن محمد همايون پور.
از امضاي ع در پاي مقاله مي توان احتمال داد که نگارش آن توسط علي اکبر حکمي زاده صورت گرفته است. وي پسر شيخ مهدي پايين شهري قمي يعني کسي است که نخستين بار مرحوم حائري در قم بر وي وارد شد و در اين باره در همين گزارش تصريح شده است. اين شيخ مهدي از علماي متقي و پرهيزکار قم و باني تجديد بناي مدرسه رضويه بود و به همراه مرحوم فيض قمي اصلاحاتي براي تجديد مدارس قم ايجاد کرده بودند.
در آن زمان حکمي زاده يک طلبه فاضل بود که تأليفاتي هم از جمله حاشيه بر کفايه داشت و اين نشريه را با کمک شماري از طلاب و نويسندگاني از تهران مانند احمد کسروي که آن زمان ادعاي دينداري داشت ، اداره مي کرد.
براي نمونه برخي از نويسندگان شماره دوم آن عبارتند از :
سيد محمد حسن جزائري، ميرزا عبدالحسين ابن الدين، حاجي ميرزا علي اصفهاني واعظ، حاجي سيد علي طالقاني (شايد علوي طالقاني و مقصود مرحوم طالقاني يا پدر اوست) ، ميرزا محمد تقي اشراقي، سيد علي اکبر برقعي، آقاي صفير شهير به مرتضوي، حسين علي حکمي زاده، ع. ريحاني، محمد حسين ضياء، محمد همايون، علي اکبر حکمي زاده که چهار مقاله در اين شماره دارد.
مقاله «روحانيت در ايران» نخستين مقاله شماره دوم است که بخش دوم آن هم در شماره بعدي چاپ شده اما در فهرست مطالب، در هر دو شماره ، نام مؤلف برابر آن نيامده است.
بنابرين تا به دست آوردن اطلاع بيشتر بايد مؤلف آن را همين علي اکبر حکمي زاده بدانيم.
مقاله شامل دو بخش است: نخست نقش مرحوم حائري در تأسيس حوزه علميه قم و تأثيري که در ايجاد يک مجمع علمي شيعي براي نخستين بار در ايران داشته است. و به علاوه برآوردي آماري از شمار مدارس و حجرات وطلاب که جمعا شامل هفتصد طلبه مي شود. و ديگري شرحي از زندگاني مرحوم حائري و نقش ايشان در رسيدگي به فقرا و بيچارگان و نيز تأسيس بيمارستان سهاميه و مسائل ديگر که به خصوص در باره سيل قم و تلاش هاي مرحوم حائري اطلاعات دقيقي به دست داده است. از جمله اين که رضا شاه هم ده هزار تومان براي حاج شيخ فرستاده تا زير نظر ايشان براي آسيب ديدگان هزينه شود.
طبعا آنچه براي ما اهميت دارد همان گزارش و نگرشي است که در باره تأسيس حوزه علميه قم در اينجا آمده و حدود سيزده سال پس از تأسيس آن مي باشد.
مقاله ياد شده در شماره دوم مجله نامه ماهانه قم همايون آبان ماه 1313 برابر با رجب 1353 و شماره بعدي آن به چاپ رسيده است.
پيداست که اين وضعيت کاملا نيازمند به تأسيس مجمع روحاني و جامعهعلمي ديني شيعي درخور خود ميباشد که بدين وسيله احتياجات روحاني راتأمين نمايد و انجام وظايف ديني را عهده دار شود، گرچه هيچگاه از جمعيتديني کوچک و بزرگ در بيشتر از شهرهاي ايران خالي نبوده ليکن هيچ کدامجنبه عمومي نداشتهاند و همواره اين نقيصه به واسطه سختي مسافرت به خارج براي انجام اين مقصد وجود داشته است.
تا آن که خداوند يگانه مصلح بزرگ حضرت آيت الله آقاي حاجي شيخ عبدالکريم حائري ـ مد ظله ـ را بر انگيخت. وي را از عراق عرب به طرف ايران رهسپار نمود و در شهر عراق رحل اقامت افکند. اهالي آن سرزمين به شايستگي وي براي رياست روحاني پي برده و عزم متين و علم بيکران و دين بي آلايش و عقل کامل و اخلاق ستوده و ديگر خصلتهاي نيکش آگاهي يافتند و دانستند که او يگانه شخص است که داراي لياقت و کفايت رياست ديني و مرجعيت تقليد و اداره مجمع علمي شيعي مي باشد.
در همان اوان سالي تنگ و قحط پيش آمد نمود (1336 ق) که همه از وضعيت آن سال با خبرند. حضرت ايشان به جدّيتي تمام به جمع اعانات براي تنگ دستان عموما و براي علما و محصلين خصوصا قيام نموده و بيشتر همّ خود راصرف نگاهداري از اينان فرموده، به طوري که گذشته از اين که از آنها تلفاتي پديد نيامد در آسايش و رفاهيت زندگي کردند.
قيام به اين امر پيش بيني و حسن نظر مردم را در باره وي تأييد نمود تا آن که عده محصلين آن شهر و اطراف تحت سرپرستي و تعليماتش گرد آمدند واولين دفعه موسسه علمي کوچکي تشکيل گرديد و روز به روز بر احساسات مردم و کمکهاي مادي و معنوي نسبت به اين مؤسسه زيادتر ميشد و ايشان نيز از هيچ گونه نوازش و سرپرستي و عواطف و تشويقات در باره آنان دريغ نميداشتند و هر گونه وسائل آسايش و خرسندي آنها را فراهم مينمودند. درنتيجه روح جديدي در کالبد آنان توليد گرديد و با کمال قوا خود را متوجه به تحصيل نمودند.
ديري نگذشت، خبر اين مؤسسه در اطراف پراکنده گشت و جذبه وي دانشمندان را از هر طرف به سوي خود کشيد و عدهاي از افاضل نامي اينسرزمين نيز بدانجا شتافتند و همواره بر توسعه و انتشار آن ميافزود و اين دوره حيات اين جامعه علمي راه تکامل خود را ميپيمود.
تا آن که در نزديکي بهار در سال 1340 قمري بر حسب درخواست جمعي ازاهالي قم حضرت آيت الله با عدهاي از افاضل به طرف قم حرکت نمودند و با همه جلوگيريها از اهالي عراق ]اراک[ (زيرا بيم آن داشتند که شايد اين مسافرت موقتي دائمي گردد و از محضر مقدسش محروم گردند) در روز دوم نوروز با استقبال کامل و اهميت فوق العاده که بيش از آن متصور نيست وارد قم شده و بر حضرت حجت الاسلام آقاي شيخ مهدي قمي ]پايين شهري پدرعلي اکبر حکمي زاده[ وارد و ايشان نيز از هر گونه پذيرايي که لايق وي بود خودداري نکردند.
چنانچه اکنون معمول است، در همان موقع نيز در موقع نوروز عده بيشمار ازعموم طبقات ايران از علما و اعيان و تجار و ساير اصناف از بسياري ازشهرهاي ايران به قم مي آمدند. در آن هنگام که مصادف با ورود حضرت آيتالله گرديد، فرصت را از دست نداده، همواره با اهالي قم درخواست اقامت قم را از ايشان مينمودند. بالنتيجه پس از درخواستهاي زياد و امتناع ايشان ازتوقف به قم به واسطه مانعيت اهالي عراق به مساعدت قرآن مجيد «و اتوني بأهلکم اجمعين» توقف به قم را اختيار نمودند و آنها هم مخارج نقل محصلين را از عراق به قم عهده دار شدند. سپس حوزه علميه از عراق ]اراک[ به قم منتقل گرديد.
اين انتقال در روحانيت ايران انقلاب جديدي را پديد آورد و در مرکز و ولايات انتشار فوق العاده پيدا کرد و در مدت کمي، جمعي کثير از ساير نقاط ايران به طرف قم رهسپار شدند و روز به روز جمعيت وي افزوده ميگرديد. در اين مدت به واسطه موقعيت و اهميت حوزه قم قضايا و پيش آمدهايي رخ نمود که اکنون از شرح آن صرف نظر مي نماييم.
چند سالي پيش نگذشت که عدهاي از افاضل دروس خود را تکميل نموده و بهشهرهاي خود مراجعت نمودند و در آن شهرها مثل همدان و کاشان و عراق وجاهاي ديگر شعبه هايي براي حوزه مرکزي تأسيس گرديد و همچنين از سايرنقاط و ممالک اسلامي ارجاعاتي به قم گرديد و خود مجمع علمي شيعي درتمام عالم اسلامي گشت.
و نيز اميدواريم که يک مؤسسه تبليغي براي نشر حقايق ديني در اطراف وممالک ديگر به اين جامعه ديني ضميمه گردد تا بيشتر از اين ممالک مختلفه ازاين کانون علمي بهرهمند گردند.
اکنون گذشته از هفتصد نفر محصل و مدرس که در زير سايه ايشان در قم مشغول به تحصيلاند، عده زيادي از اطفال يتيم و زنهاي بي پرستار و فقرا ومرضي، با همراهي ايشان زندگي مي نمايند. از آن جمله در چند سال قبل که تنگ سالي مختصري پيش آمد، براي فقرا محلي تهيه نمودند که از گرسنگي وسرما آسوده باشند. پس از گذشتن سال و تفرق جمعيت، چند نفر از آنها که مريض بودند باقي ماندند. لذا محلي ديگر براي معالجه آنها تهيه نمودند و کمکم بر مرضي و مخارج آن افزوده شد تا اکنون که مريضخانه مهمي گرديده کهاخيرا به واسطه خرابي سيل از محل مريضخانه سابق به مريضخانه جديد که در تحت نظر ايشان از ترکه مرحوم سهام الدوله ساخته شده بود منتقل گرديده و با کمال عنايت و اهميت به آنها سرکشي ميشود. آثار خيريه حضرت آيتالله بسيار است.
چيزي که بيشتر از همه مورد توجه است همت فوق العادهاي بود که درهمراهي با سيل زدگان قم فرمودند که بلافاصله به همه ولايات تلگراف کرده واستمداد نمودند و وجوه واصله را با دقت کامل به مصارف سيل زدگان وساختمان آنها رسانيدند. اگر بخواهيم به خصوصيات آن بپردازيم به طول مي انجامد، لذا خلاصه اين عمليات شش ماهه را از نظر خوانندگان مي گذرانيم.
جمع کل عايدي 66300 تومان بوده که 30 هزار تومان از طهران مي باشد وچهار هزار تومان از آن هنوز نرسيده و مي رسد و تا شب 20 آبان 61 هزار وپانصد تومان خرج شده.
عمليات ساختماني تاکنون عبارت است از شهر نو 340 خانه، محله سلطانمحمد شريف 199، سند بتد ]کذا[ و حمام تالار 229، دروازه کاشان 199، کوچه حرم 93، دروازه قلعه 159.
براي هر خانواده يک اطاق ساختهاند وخرابي خانههاي واقعه در خندق که جاي آن قابل ساختمان نبوده و مهندسين تصويب نکردهاند در زمين مبارک آباد خانههاي جديد ساخته شده. و برايجلوگيري از خسات بارندگي کارهاي روي آن را مقدم داشتهاند و کارهاي پايين آن تا 29 روز ديگر تمام ميشود. ع.
حضرت آيت الله حاجي شيخ عبدالکريم
آقاي آشيخ محمد علي قمي
آقاي آميرزا محمد قمي
آقا آسيد محمد حجت تبريزي
آقاي آسيد محمد تقي خوانساري
آقاي حاجي سيد محمد باقر قزويني
آقاي آشيخ حسن فاضل قمي
آقاي آميرزا محمد همداني
آقاي آسيد محمدرضا گلپايگاني
آقاي آميرزا خليل صيمري
آقاي ميرزا عبدالحسين ابن الدين
آقا نجفي تبريزي
آقاي آشيخ عباسعلي شاهرودي
آقاي اميرزا محمد علي اديب طهراني
محصلين
مدرسه فيضيه 91 حجره ــ 250 محصل
مدرسه دارالشفاء 28 حجره ــ 42 محصل
مدرسه رضويه 21 حجره ــ 43 محصل
مدرسه حاجي ملاصادق 25 حجره ــ 45 محصل
مدرسه ناصريه 23 حجره ــ 22 محصل
مدرسه مهديقلي خان 14 حجره ــ 25 طلبه
مدرسه سيد صادق 10 حجره ــ 18 محصل
متفرقه 100 محصل
جمع: 700 نفر
منبع: www.historylib.com
ورود ايشان به قم در دوم فروردين ماه و در ظاهر موقت بود؛ اما پس از آن با اصرار علما ومردم، و دقيقا در ادامه فعاليتي که در اراک براي تأسيس يک حوزه علميه قوي صورت داده بود، در قم ماندگار شد و به کار تأسيس و توسعه حوزه در اين شهر پرداخت. به همين جهت طلاب مقيم اراک را که در حوزه اش فراهم آورده بود، به قم منتقل کرد و نخستين گام ها را براي تأسيس حوزه برداشت.
بنده پيش از اين کتابي با عنوان برگ هايي از تاريخ حوزه علميه قم (تهران مرکزاسناد انقلاب اسلامي، 1382) به چاپ رساندم. در آن کتاب چندين گزارش در باره تأسيس حوزه از زبان نويسندگان مطبوعات دهه بيست و سي آوردم که هر کدام به نوعي اطلاعات جالبي در باره وضعيت حوزه در روزگار خود به دست داده بودند.
اما در اينجا يک گزارش بسيار قديمي تر ارائه مي شود که مربوط به سال 1313 ش يعني دوسال پيش از درگذشت مرحوم آيت الله حائري است.
نام نويسنده اين گزارش در فهرست مطالب مجله درج نشده است ، اما نشريه همايون که نخستين نشريه مذهبي - اصلاحي قم است و نخستين شماره آن در مهرماه 1313 منتشر شد مربوط به دو نفر مي شد: يکي صاحب و مدير مسؤول آن نشريه علي اکبر حکمي زاده و دوم مؤسس و مدير داخلي آن محمد همايون پور.
از امضاي ع در پاي مقاله مي توان احتمال داد که نگارش آن توسط علي اکبر حکمي زاده صورت گرفته است. وي پسر شيخ مهدي پايين شهري قمي يعني کسي است که نخستين بار مرحوم حائري در قم بر وي وارد شد و در اين باره در همين گزارش تصريح شده است. اين شيخ مهدي از علماي متقي و پرهيزکار قم و باني تجديد بناي مدرسه رضويه بود و به همراه مرحوم فيض قمي اصلاحاتي براي تجديد مدارس قم ايجاد کرده بودند.
در آن زمان حکمي زاده يک طلبه فاضل بود که تأليفاتي هم از جمله حاشيه بر کفايه داشت و اين نشريه را با کمک شماري از طلاب و نويسندگاني از تهران مانند احمد کسروي که آن زمان ادعاي دينداري داشت ، اداره مي کرد.
براي نمونه برخي از نويسندگان شماره دوم آن عبارتند از :
سيد محمد حسن جزائري، ميرزا عبدالحسين ابن الدين، حاجي ميرزا علي اصفهاني واعظ، حاجي سيد علي طالقاني (شايد علوي طالقاني و مقصود مرحوم طالقاني يا پدر اوست) ، ميرزا محمد تقي اشراقي، سيد علي اکبر برقعي، آقاي صفير شهير به مرتضوي، حسين علي حکمي زاده، ع. ريحاني، محمد حسين ضياء، محمد همايون، علي اکبر حکمي زاده که چهار مقاله در اين شماره دارد.
مقاله «روحانيت در ايران» نخستين مقاله شماره دوم است که بخش دوم آن هم در شماره بعدي چاپ شده اما در فهرست مطالب، در هر دو شماره ، نام مؤلف برابر آن نيامده است.
بنابرين تا به دست آوردن اطلاع بيشتر بايد مؤلف آن را همين علي اکبر حکمي زاده بدانيم.
مقاله شامل دو بخش است: نخست نقش مرحوم حائري در تأسيس حوزه علميه قم و تأثيري که در ايجاد يک مجمع علمي شيعي براي نخستين بار در ايران داشته است. و به علاوه برآوردي آماري از شمار مدارس و حجرات وطلاب که جمعا شامل هفتصد طلبه مي شود. و ديگري شرحي از زندگاني مرحوم حائري و نقش ايشان در رسيدگي به فقرا و بيچارگان و نيز تأسيس بيمارستان سهاميه و مسائل ديگر که به خصوص در باره سيل قم و تلاش هاي مرحوم حائري اطلاعات دقيقي به دست داده است. از جمله اين که رضا شاه هم ده هزار تومان براي حاج شيخ فرستاده تا زير نظر ايشان براي آسيب ديدگان هزينه شود.
طبعا آنچه براي ما اهميت دارد همان گزارش و نگرشي است که در باره تأسيس حوزه علميه قم در اينجا آمده و حدود سيزده سال پس از تأسيس آن مي باشد.
مقاله ياد شده در شماره دوم مجله نامه ماهانه قم همايون آبان ماه 1313 برابر با رجب 1353 و شماره بعدي آن به چاپ رسيده است.
روحانيت در ايران
پيداست که اين وضعيت کاملا نيازمند به تأسيس مجمع روحاني و جامعهعلمي ديني شيعي درخور خود ميباشد که بدين وسيله احتياجات روحاني راتأمين نمايد و انجام وظايف ديني را عهده دار شود، گرچه هيچگاه از جمعيتديني کوچک و بزرگ در بيشتر از شهرهاي ايران خالي نبوده ليکن هيچ کدامجنبه عمومي نداشتهاند و همواره اين نقيصه به واسطه سختي مسافرت به خارج براي انجام اين مقصد وجود داشته است.
تا آن که خداوند يگانه مصلح بزرگ حضرت آيت الله آقاي حاجي شيخ عبدالکريم حائري ـ مد ظله ـ را بر انگيخت. وي را از عراق عرب به طرف ايران رهسپار نمود و در شهر عراق رحل اقامت افکند. اهالي آن سرزمين به شايستگي وي براي رياست روحاني پي برده و عزم متين و علم بيکران و دين بي آلايش و عقل کامل و اخلاق ستوده و ديگر خصلتهاي نيکش آگاهي يافتند و دانستند که او يگانه شخص است که داراي لياقت و کفايت رياست ديني و مرجعيت تقليد و اداره مجمع علمي شيعي مي باشد.
در همان اوان سالي تنگ و قحط پيش آمد نمود (1336 ق) که همه از وضعيت آن سال با خبرند. حضرت ايشان به جدّيتي تمام به جمع اعانات براي تنگ دستان عموما و براي علما و محصلين خصوصا قيام نموده و بيشتر همّ خود راصرف نگاهداري از اينان فرموده، به طوري که گذشته از اين که از آنها تلفاتي پديد نيامد در آسايش و رفاهيت زندگي کردند.
قيام به اين امر پيش بيني و حسن نظر مردم را در باره وي تأييد نمود تا آن که عده محصلين آن شهر و اطراف تحت سرپرستي و تعليماتش گرد آمدند واولين دفعه موسسه علمي کوچکي تشکيل گرديد و روز به روز بر احساسات مردم و کمکهاي مادي و معنوي نسبت به اين مؤسسه زيادتر ميشد و ايشان نيز از هيچ گونه نوازش و سرپرستي و عواطف و تشويقات در باره آنان دريغ نميداشتند و هر گونه وسائل آسايش و خرسندي آنها را فراهم مينمودند. درنتيجه روح جديدي در کالبد آنان توليد گرديد و با کمال قوا خود را متوجه به تحصيل نمودند.
ديري نگذشت، خبر اين مؤسسه در اطراف پراکنده گشت و جذبه وي دانشمندان را از هر طرف به سوي خود کشيد و عدهاي از افاضل نامي اينسرزمين نيز بدانجا شتافتند و همواره بر توسعه و انتشار آن ميافزود و اين دوره حيات اين جامعه علمي راه تکامل خود را ميپيمود.
تا آن که در نزديکي بهار در سال 1340 قمري بر حسب درخواست جمعي ازاهالي قم حضرت آيت الله با عدهاي از افاضل به طرف قم حرکت نمودند و با همه جلوگيريها از اهالي عراق ]اراک[ (زيرا بيم آن داشتند که شايد اين مسافرت موقتي دائمي گردد و از محضر مقدسش محروم گردند) در روز دوم نوروز با استقبال کامل و اهميت فوق العاده که بيش از آن متصور نيست وارد قم شده و بر حضرت حجت الاسلام آقاي شيخ مهدي قمي ]پايين شهري پدرعلي اکبر حکمي زاده[ وارد و ايشان نيز از هر گونه پذيرايي که لايق وي بود خودداري نکردند.
چنانچه اکنون معمول است، در همان موقع نيز در موقع نوروز عده بيشمار ازعموم طبقات ايران از علما و اعيان و تجار و ساير اصناف از بسياري ازشهرهاي ايران به قم مي آمدند. در آن هنگام که مصادف با ورود حضرت آيتالله گرديد، فرصت را از دست نداده، همواره با اهالي قم درخواست اقامت قم را از ايشان مينمودند. بالنتيجه پس از درخواستهاي زياد و امتناع ايشان ازتوقف به قم به واسطه مانعيت اهالي عراق به مساعدت قرآن مجيد «و اتوني بأهلکم اجمعين» توقف به قم را اختيار نمودند و آنها هم مخارج نقل محصلين را از عراق به قم عهده دار شدند. سپس حوزه علميه از عراق ]اراک[ به قم منتقل گرديد.
اين انتقال در روحانيت ايران انقلاب جديدي را پديد آورد و در مرکز و ولايات انتشار فوق العاده پيدا کرد و در مدت کمي، جمعي کثير از ساير نقاط ايران به طرف قم رهسپار شدند و روز به روز جمعيت وي افزوده ميگرديد. در اين مدت به واسطه موقعيت و اهميت حوزه قم قضايا و پيش آمدهايي رخ نمود که اکنون از شرح آن صرف نظر مي نماييم.
چند سالي پيش نگذشت که عدهاي از افاضل دروس خود را تکميل نموده و بهشهرهاي خود مراجعت نمودند و در آن شهرها مثل همدان و کاشان و عراق وجاهاي ديگر شعبه هايي براي حوزه مرکزي تأسيس گرديد و همچنين از سايرنقاط و ممالک اسلامي ارجاعاتي به قم گرديد و خود مجمع علمي شيعي درتمام عالم اسلامي گشت.
و نيز اميدواريم که يک مؤسسه تبليغي براي نشر حقايق ديني در اطراف وممالک ديگر به اين جامعه ديني ضميمه گردد تا بيشتر از اين ممالک مختلفه ازاين کانون علمي بهرهمند گردند.
شرح و تاريخ زندگاني حضرت آيت الله حائري
ساير اعمال خيريه حضرت آيت الله
اکنون گذشته از هفتصد نفر محصل و مدرس که در زير سايه ايشان در قم مشغول به تحصيلاند، عده زيادي از اطفال يتيم و زنهاي بي پرستار و فقرا ومرضي، با همراهي ايشان زندگي مي نمايند. از آن جمله در چند سال قبل که تنگ سالي مختصري پيش آمد، براي فقرا محلي تهيه نمودند که از گرسنگي وسرما آسوده باشند. پس از گذشتن سال و تفرق جمعيت، چند نفر از آنها که مريض بودند باقي ماندند. لذا محلي ديگر براي معالجه آنها تهيه نمودند و کمکم بر مرضي و مخارج آن افزوده شد تا اکنون که مريضخانه مهمي گرديده کهاخيرا به واسطه خرابي سيل از محل مريضخانه سابق به مريضخانه جديد که در تحت نظر ايشان از ترکه مرحوم سهام الدوله ساخته شده بود منتقل گرديده و با کمال عنايت و اهميت به آنها سرکشي ميشود. آثار خيريه حضرت آيتالله بسيار است.
چيزي که بيشتر از همه مورد توجه است همت فوق العادهاي بود که درهمراهي با سيل زدگان قم فرمودند که بلافاصله به همه ولايات تلگراف کرده واستمداد نمودند و وجوه واصله را با دقت کامل به مصارف سيل زدگان وساختمان آنها رسانيدند. اگر بخواهيم به خصوصيات آن بپردازيم به طول مي انجامد، لذا خلاصه اين عمليات شش ماهه را از نظر خوانندگان مي گذرانيم.
عمليات انجمن اعانه سيل زدگان قم
جمع کل عايدي 66300 تومان بوده که 30 هزار تومان از طهران مي باشد وچهار هزار تومان از آن هنوز نرسيده و مي رسد و تا شب 20 آبان 61 هزار وپانصد تومان خرج شده.
عمليات ساختماني تاکنون عبارت است از شهر نو 340 خانه، محله سلطانمحمد شريف 199، سند بتد ]کذا[ و حمام تالار 229، دروازه کاشان 199، کوچه حرم 93، دروازه قلعه 159.
براي هر خانواده يک اطاق ساختهاند وخرابي خانههاي واقعه در خندق که جاي آن قابل ساختمان نبوده و مهندسين تصويب نکردهاند در زمين مبارک آباد خانههاي جديد ساخته شده. و برايجلوگيري از خسات بارندگي کارهاي روي آن را مقدم داشتهاند و کارهاي پايين آن تا 29 روز ديگر تمام ميشود. ع.
جامعه علميه قم
حضرت آيت الله حاجي شيخ عبدالکريم
آقاي آشيخ محمد علي قمي
آقاي آميرزا محمد قمي
آقا آسيد محمد حجت تبريزي
آقاي آسيد محمد تقي خوانساري
آقاي حاجي سيد محمد باقر قزويني
آقاي آشيخ حسن فاضل قمي
آقاي آميرزا محمد همداني
آقاي آسيد محمدرضا گلپايگاني
آقاي آميرزا خليل صيمري
آقاي ميرزا عبدالحسين ابن الدين
آقا نجفي تبريزي
آقاي آشيخ عباسعلي شاهرودي
آقاي اميرزا محمد علي اديب طهراني
محصلين
مدرسه فيضيه 91 حجره ــ 250 محصل
مدرسه دارالشفاء 28 حجره ــ 42 محصل
مدرسه رضويه 21 حجره ــ 43 محصل
مدرسه حاجي ملاصادق 25 حجره ــ 45 محصل
مدرسه ناصريه 23 حجره ــ 22 محصل
مدرسه مهديقلي خان 14 حجره ــ 25 طلبه
مدرسه سيد صادق 10 حجره ــ 18 محصل
متفرقه 100 محصل
جمع: 700 نفر
منبع: www.historylib.com