راز طول عمر حضرت مهدی (عج)

چکیده کتاب: طول عمر امام مهدی (علیه السلام) یکی از ویژگی های اصلی آن حضرت است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیه السلام) آن را بازگفته و سال ها پیش از تولد آن امام بزرگ، مطرح بوده است. کتاب حاضر نگاهی گذرا به چگونگی طول عمر داشته و از زوایای مختلف به آن می پردازد تا برخی تردیدها درباره ی ظهور و عمر امام مهدی (علیه السلام) را بزداید و زنده بودن امام (علیه السلام) را به اثبات رساند.
دوشنبه، 28 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راز طول عمر حضرت مهدی (عج)
معرفی کتاب(6)
معرفی کتاب(6)

نام کتاب : راز طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام)

نویسنده: سیدهادی حسینی.
ناشر: انتشارات آستان قدس رضوی، 1381.

چکیده کتاب:

طول عمر امام مهدی (علیه السلام) یکی از ویژگی های اصلی آن حضرت است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیه السلام) آن را بازگفته و سال ها پیش از تولد آن امام بزرگ، مطرح بوده است. کتاب حاضر نگاهی گذرا به چگونگی طول عمر داشته و از زوایای مختلف به آن می پردازد تا برخی تردیدها درباره ی ظهور و عمر امام مهدی (علیه السلام) را بزداید و زنده بودن امام (علیه السلام) را به اثبات رساند. کتاب دارای هفت فصل است که در این جا به اجمال به مباحث آن ها اشاره خواهیم کرد:

1. طول عمر و تعالیم دینی:

کتاب آسمانی قرآن که وحی و سخن حق است و ساحت تعلیم آن از گزاف گویی و اندیشه های باطل و پوچ منزه می باشد، به مسأله ی دراز عمری اشاره می کند و آن را در امت های پیشین روندی طبیعی می داند و از نهاد انسان که خواهان عمر دراز است، خبر می دهد؛ و نوید بخش زندگی جاودان پس از مرگ می باشد که بسته به اعمال انسان در این دنیا، می تواند سراسر عذاب و درد و یا آکنده از نعمت و لذت باشد. قرآن، دراز عمری و یا عمر اندک را وابسته به خواست و اراده ی خدا می داند و آن را امری بس آسان می شناسد و نمونه های آشکاری از آن را بازگو می کند: «هیچ کس به دراز عمری نمی رسد و از عمر کسی کم نمی شود، مگر این که در کتاب –لوح محفوظ خدا- ثبت می باشد، و این کار بر خدا بسی آسان است.»1 در تفسیر مجمع می خوانیم: «عمر طولانی به کسی دادن و کاستن از عمر شخصی… برای خدا آسان است و دشوار و محال نیست.»2
الف. عمر جاودان: افزون بر طول عمر، قرآن عمر جاودان را برای برخی از موجودات و کسان مطرح می کند که گاه به پیش از آفرینش آدم (علیه السلام) مربوط می شود و تا قیامت ادامه می یابد. مانند: حضرت عیسی (علیه السلام)، حضرت خضر (علیه السلام) و اصحاب کهف.
ب. عمر طولانی: نمونه هایی از کسانی که سالیان دراز زیسته اند، در قرآن یاد شده است مانند: ارمیا (عزیر)، نوح (علیه السلام)، الیاس (علیه السلام) و ادریس (علیه السلام).

2. طول عمر در تاریخ:

در این قسمت مؤلف از کسانی نام می برد که بین 500 تا 3600 سال عمر کرده اند. بنابر آن چه در تاریخ زندگی آدمی آمده است، کسان زیادی طول عمر 500 سال و بیشتر داشته اند.3 شیخ مفید نیز در کتاب الغیبة، از کسانی نام می برد که عمر طولانی کرده اند. سلمان فارسی حضرت عیسی (علیه السلام) را دید و تا پس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) زنده ماند. عمر او به حدود 700 سال می رسد؛ و فوژن دوگلاس 125 سال، سوفکل 130 سال، آشناگر 147 سال، توماس بار 152 سال، ژوزناف سورنگتن 165 سال، شیرعلی مسلم اُف 168 سال، سیدعلی ساکن روستای سده ی اصفهانی با 189 سال، نمونه هایی از دراز عمران هستند.4

3. امکان عقلی و علمی و عملی طول عمر:

طول عمر به گونه ای که اگر از قرن ها فراتر رود و به هزاره ها برسد، از دیدگاه های گوناگون امری شدنی و ممکن است:
الف. امکان عقلی: مقصود از این امکان، محال نبودن عمر طولانی از نظر عقل است. دراز عمری با تناقضی همراه نمی باشد و مانعی برای تحقق آن وجود ندارد. زیرا در مفهوم زندگی، مرگ زودرس نهفته نیست.
ب. امکان علمی: امکان علمی بدین معناست که از نظر علم پدیده ای نفی نشود، هرچند با دانش کنونی دسترسی به آن عملی نباشد.5 نظریه های علمی، امکان زیست درازمدت را برای انسان محال نمی داند و نیز تلاش های علمی فراوانی برای تأخیر فرایند پیری و چگونگی وقوع آن و عوامل و پیامدها در این زمینه، در حال انجام است. چند نمونه از بررسی ها در این زمینه شایان توجه است:
الف- برخی از محققان می گویند ژن هایی را کشف کرده اند که عامل جاودانگی سلول ها است.
ب- پژوهش گران با آزمایش هایی به روشی از ژن درمانی دست یافته اند که از تحیلی رفتن ماهیچه های بدن در اثر پیری پیشگیری می کند.
ج- تاکنون تصور می شد که نقص در سیستم اعصاب برگشت ناپذیر است و بافت های عصبی را نمی توان ترمیم کرد.6 لیکن محققان دریافته اند که سلول های مغز نیز می توانند خود را بازسازی کنند و این کار پیوسته در طول زندگی یک فرد انجام می-گیرد.7
د- هم چنین روشن است که مرگ در 90 سالگی و یا 100 سالگی و بیشتر از آن به خاطر کهولت نیست، بلکه به دلایل مشخصی چون سکته ی مغزی، قلبی، عفونت ریه، عوارض ناشی از شکستگی های استخوان و… رخ می دهد.8
ج. امکان عملی: امکان عملی آن است که پدیده ای افزون بر امکان عقلی و علمی، در عمل تحقق یابد. آیت الله شهید سیّد محمدباقر صدر پس از آن که امکان طول عمر را از جنبه ی دانش امروز منتفی نمی داند، چنین اظهار نظر می کند: «بررسی علمی و بحث مسأله ی طول عمر، … بستگی دارد به نوع تفسیری که علم فیزیولوژی از پیری و فرسودگی دارد… اگر پیری… نتیجه ی مبارزه ی جسم با عوامل بیرونی معین، و تأثیرپذیری از آن ها باشد، از جنبه ی نظری امکان دارد که بافت های تشکیل دهنده ی بدن انسان را از عوامل معین و مؤثر در آن، بر کنار داشت تا زندگی آدمی طولانی شود… از دیدگاه دیگر… پیری یک قانون طبیعی است و هر بافت و اندام زنده ای، در درون خود، عامل نیستی حتمی خود را نهفته دارد… ولی نگریستن از این دیدگاه هم مستلزم آن نیست که هیچ گونه انعطافی در این قانون طبیعی راه نیابد… دانشمندان در آزمایشگاه ها… مشاهده می کنند که پیری یک پدیده ی فیزیولوژیکی است و ربطی به زمان ندارد. گاهی زود… و گاه با فاصله ی زمانی بیشتر آشکار می گردد. تا آن جا که برخی از سالمندان… از نرمی و تازگی برخوردارند… بعضی از دانشمندان توانسته اند عملاً از انعطاف پذیری این قانون… بهره گیرند؛ و زندگی پاره ای از حیوانات را از صدها برابر عمر طبیعی آن ها بیشتر کنند. اینان با به دست آوردن موفقیت های چشم گیر، قانون پیری طبیعی را شکسته، از نظر علمی روشن ساخته اند که عقب انداختن پیری یا فراهم ساختن موقعیت ها و عوامل معین، امری است که از نظر علم امکان دارد… در پرتوآن چه گفته شد، می توانیم درباره ی عمر حضرت مهدی (علیه السلام) به بررسی بنشینیم… دیگر هیچ انگیزه ای برای شگفتی ها باقی نمی ماند؛ مگر این که در دانش امام مهدی (علیه السلام) شک کنیم و پیشی گرفتن علم او را بر کاروان دانش بشر، بعید بشماریم.»9

4. نظریه های طول عمر:

نظریه های گوناگونی پیرامون مکانیسم پیری و طول عمر وجود دارد، ولیکن از آن جا که دلایل و عوامل زیادی باعث مرگ و یا طول عمر سالمندان می شود و چگونگی این روند به طول کامل و قطعی شناخته شده نیست، هریک از این نظریه ها جنبه هایی از موضوع را روشن می سازد. برخی از نظریه های پیری و طول عمر چنین است:
1. نظریه ی رادیکال های آزاد.
2. فرضیه ی نقش واسطه ای گلوکز.
3. نظریه ی محدودیت تقسیم سلولی و نقش ژن ها.
4. گریزناپذیری پیری، بیماری و مرگ.
در انسان، میزان مرگ، پس از 85 سالگی کاهش پیدا می کند. در فاصله ی سال های 1960 تا 1990 میلادی آمریکایی های 65 تا 85 سال 89 درصد افزایش یافتند. این رقم درباره ی افراد بالای 85 سال 232 درصد بود؛ و به طور کلی کاهش مرگ پس از 85 سالگی از سایر گروه های سنی بیشتر می باشد. بنابراین، سرعت پیری و مرگ به هم ناوابسته اند و ظرفیت فیزیولوژیک بدن با شتاب کاهش نمی یابد و شواهد حاکی است که از سن 100 سالگی به بعد، میزان مرگ به طور شایان توجه کُند می گردد و رسیدن به سنین بالاتری را ممکن می سازد؛ و اگر پیری را به عنوان افزایش مرگ تعریف کنیم، بدین معناست که پیرترین جانداران دیگر پیر نمی شوند. این بررسی ها که براساس مطالعات و یافته های تجربی فراوان به دست آمده است، این پندار را در ذهن تقویت می کند که ممکن است با دست یابی به سن خاص، نوعی فناپذیری رخ می دهد. به این معنا که در کسانی ویژه، رسیدن به سن معین به همراه سایر مسایل طول عمر و جهش ژنی و مکانیسم هایی که چگونگی آن ها برای ما ناشناخته است، تولّد زیستی پدید آید؛ و سلول ها و اندام های شخص مانند حالت جنینی دوباره بازسازی و نوسازی شوند و بدن قدیمی به تدریج از راه پوست، کلیه ها، روده ها و شش ها، حل و دفع گردد که مرتبه های بسیار نازل و تا اندازه های شبیه به این روند را می توان در پوست اندازی خزندگان و دگردیسی حشرات دید. رویش دندان های شیری در دهان برخی از سالمندان، دورنمایی از این موضوع به دست می دهد.

5. عوامل طول عمر:

طول عمر به عوامل شناخته شده و ناشناخته ی زیادی بستگی دارد، که گاه باعث حیرت و سردرگمی انسان می شود. وراثت، محیط، شخصیت، نیروهای روحی و انرژی روانی، نقش رنگ ها، ذهن و بینش، روابط اجتماعی، دین باوری و ایمان به خدا، کار و فعالیت اجتماعی، اثرات دارو، اعتدال در زندگی، راز خوراکی ها، نور و اشعه، کندسازی سیرزمان، لبخند و شادمانی، ازدواج و جمع گرایی، دانش پژوهی و بهداشت طبیعی از عوالم طول عمر شمرده شده اند.

6. امام مهدی (علیه السلام) وجودی بی همتا:

از آموزش های اسلامی استفاده می شود که امام زمان (علیه السلام) عصاره ی خلقت، ذخیره ی همه ی ادیان آسمانی، عالم به همه-ی تعالیم پیامبران خدا، و خردمندترین کس در تاریخ عمر آدمی است. همه ی ویژگی های بایسته ی یک انسان کامل و نمونه را داراست و از هر نوع آلودگی و انحراف به دور است. مصلحی است که نظیر و همتا ندارد. وجودی این چنین که خداوند ویژگی-هایش را بر می شمارد10 و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از او سخن می گوید11، و امامان (علیه السلام) یکی پس از دیگری آمدن او را بشارت می دهند، و تشکیل دولت حق و حکومت عدل جهانی را به دست او نوید می دهند، و رخدادهای زمان غیبت و قیام و حضور او را باز می گویند تا دین داران واقعی به تردید نیفتند و استوار و ثابت قدم باقی بمانند، به راستی شخصیتی بی نظیر است و اهداف آرمانی و بزرگ در اندیشه دارد و رسالتش بس عظیم است. او باید عمر طولانی داشته باشد تا ظهور و سقوط دولت های گوناگون و رژیم های سیاسی و مکتب ها و مرام ها و فرهنگ ها و تمدن های مختلف را در همه ی نقاط جهان به نظاره نشیند و با همه، زمان سپری کند و رنگ هیچ کدام از آن ها را نپذیرد. بر اوست تا کاستی های تجربه ی آدمیان و ذخیره ها و رهاوردهای اندیشه های بشری را برای اصلاح جوامع و ناکامی همه ی آن ها را در این روند به جهانیان بنمایاند و عینیت تجربه ی دوران تاریخ را شاهد آورد و ناتوانی همه ی ملت ها و مردمان را برای ساختن جامعه ی انسانی آشکار سازد تا سطحی نگری، خام اندیشی و انحراف های خویش را به روشنی دریابند. با حقایق گیتی آشنا شوند. حق و باطل را از هم تمیز دهند و در راه ایمان که همان عمل به حق و عدل است، با دل و جان گام بردارند و رستگاری یابند. در احادیث آمده است که امام مهدی (علیه السلام) عقل ها را کامل می گرداند. پیداست که این زمانی میسر است که آدمی دوران کودکی خود را پشت سرگذارد و به بلوغ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی برسد. تا آن جا که عمل و اندیشه ی آدمی توان دارد در هر زمینه ای بکوشد و هر مکتب و روشنی را تجربه کند و هر آن چه را خوش بختی و رفاه می پندارد و مایه ی آسایش و آرامش درونی می داند، بیازماید. هر راه نارفته ای را بپوید و این آزمون ها و خطاها ادامه یابد و انسان در تکاپوی درد و درمان و یافتن رمز سعادت و همای نیک بختی به ستوه آید و به درماندگی خود پی ببرد و ناکارایی همه ی روش ها و کوشش ها برای او عینی و ملموس شود. علم و دانش و پیشرفت های صنعتی و آزمندی انسان برای کسب سود، مایه ی ویرانی و کشتارهای بزرگ را فراهم آورد و زیست بوم انسان و شرایط حیات رو به به تباهی رود؛ و آدمی این نابسامانی ها را که بر اثر فاصله گرفتن از منطق وحی پدید آمده، با همه ی وجود خود حس کند و ندای درون و آوای برون و بی حاصلی تجربه ی قرن ها و نسل ها، او را به سوی یک منجی حقیقی رهنمون شود تا از سردرگمی ها، تنش های عصبی و هر آن چه خطرناک و زیان بار است، نجات یابد؛ و فراخوان آن حضرت را پاسخ مثبت گوید و برای تحقّق آرمان های درخشان آن حضرت آماده گردد و تا جایی که توان دارد بکوشد؛ و این همه، عمر طولانی می طلبد؛ و این گونه اهداف از حکمت های طولانی بودن عمر آن حضرت و فلسفه ی غیبت می توان به شمار آید. «خدای متعال امام منتظر (علیه السلام) را برای اصلاح همه ی گستره ی گیتی برگزیده است. نجات انسان از امواج هولناکی که حیات او را در بر گرفته و در پیچ و خم-های ناشناخته ی این دنیا او را له می سازد، به آن حضرت واگذار شده است. امام مهدی (علیه السلام) آخرین مصلح اجتماعی است. از این رو، باید دوران سیه روزی و بدبختی آدمی بگذرد تا مهدی (علیه السلام) نقطه ی پایان روزگار فاجعه و مصیبت باشد و پرتوهای نورانی به هر سو افکند و زمین را آکنده از عدل و داد کند. امام منتظر (علیه السلام) یگانه قهرمانی است که روند تاریخ حیات انسان را تغییر می دهد و آن را بر اساس تمدنی بزرگ و بالنده بنیان می نهد. این تمدن پس از همه ی تمدن هایی است که بر دنیا پدید می آید و جز ظلم و تباهی نیافریده است. بنابراین، عمر طولانی برای امام مهدی (علیه السلام) یقینی است… تا بتواند سامانه ای را پدیدد آورد و سکّاندار اصلاحاتی شود که همه ی جوانب حیات آدمی را در برگیرند.»12

پی نوشت ها:

1. فاطر/ 11.
2. مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج7 و 8، ص.
3. ر.ک: الامام المهدی (علیه السلام)، (علی محمد دخیل)، صص 146-148.
4. ر.ک: راز طول عمر، صص 90-95.
5. ر.ک: جست و جو و گفت گو پیرامون امام مهدی (علیه السلام)، ص16.
6. ر.ک: ماه نامه ی دانشمند، شماره 452 و ش 2، خرداد 1380، ص24.
7. ر.ک: همان، شماره 444، س 38، ش7، مهر 1379، ص26.
8. ر.ک: ماه نامه ی درد، ش 9، آذر 1380، ص5.
9. جست و جو و گفت و گو پیرامون امام مهدی، صص 19-24.
10. ر.ک: بحارالانوار، عجل الله تعالی فرجه الشریف 51، صلی الله علیه و آله و سلم 158.
11. ر.ک: همان، صص 72-105.
12. حیاة الامام محمدالمهدی (علیه السلام)، ص173.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط