درباره استان خوزستان
استان خوزستان با مساحت ۶۴۲۳۶ کیلومتر مربع در جنوب غربیایرانو در محدوده ۴۷ درجه و ۴۲ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۳۹ دقیقه طول شرقی ازنصفالنهارگرینویچو ۲۹ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۲ درجه و ۵۸ دقیقه شمالی از خط استوا قراردارد این استان از شمال به استانلرستانو از شمال شرقی به استاناصفهاناز شمال غربی به استانایلاماز شرق و جنوب شرقی بهاستان چهارمحال و بختیاریواستان کهکیلویه و بویراحمدو از جنوب بهخلیج فارسو از غرب به کشورعراق محدود میشود.
استان خوزستان دارای ۲۰ شهرستانو ۴۷شهرو۴۶بخشو ۱۲۶دهستان میباشد این استان با جمعیت ۳۷۴۶۷۷۲ نفر دارای ۶۴۴۰۴۰ خانوار میباشد.
رود خانه "کارون" به همراه "رودخانه /رودخانههای" "دز" و"کرخه" و "اروند" و گتوند این استان را یکی از مساعدترین استانها برای اجرای طرحهای کشاورزی نموده است و هم اکنون بزرگترین طرح تولید نیشکر و صنایع جانبی آن دراین استان درحال انجام است ارتباط این استان به آبهای آزاد ازطریق بندرهای آبادان و خرمشهر امکان دیگری از این استان برای تجارت آزاد میباشد. گرچه "جنگ ایران و عراق" به این بندرها صدمههای فراوانی وارد کرد اما این بندرها بهتدریج به دنبال رسیدن به اوج فعالیتهای خود هستند. خوزستان در هشت سال "جنگ ایران و عراق|جنگ میان ایران و عراق" اصلیترین صحنههای کارزار بشمار میآمد. از اروندکنار تا "آبادان"، از "خرمشهر" و "شلمچه" تا "دشت آزادگان" و... همه درآماج مستقیم حمله عراق قرار گرفته بود. از طرف دیگر همه شهرهای استان یا در معرض حمله هواپیماهای جنگی قرار داشتند ویا در معرض حمله موشکهای غول آسا.
درباره واژه «خوزستان»، معانی و تعابیر فراوانی وجود دارد که قدمت و دیرینگی این خطه را آشکار میسازد. خوزیها قوم اولیه ساکن این سرزمین بودند و با ایلامیان همتبار بودند.
«ابن منظور» به سال ۷۱۱ ه.ق. در «لسان العرب» اشاره دارد: و الخوز جیل من الناس، اعجمی معرب، یعنی: «خوز» قوم یا قبیلهای از مردم عجمند.از سوی دیگر «خوز» را به معنی «شکر» و «نیشکر» نیز معنا میکنند. زیرا خاک حاصلخیز و بارور خوزستان، استعداد ویژهای برای رشد این گیاه داشته و آنجا بهترین محصول نیشکر را به دست میداده است.
:«خوزستان» در دوران باستان، بهویژه، در دوره" هخامنشی" به دو ناحیه تقسیم میشد: بخشهای شمال و شمال شرقی که انشان (انزان) نام داشت و سرزمینهای باصفا و کوهستانها و جنگلهای فراوانی را شامل بود، و ناحیه جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگهای جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگهای سرسبز و پرآب بوده که به قارهای کوچک و مستعد میمانست. بخشهای جنوبی که «عیلام» نام داشته یادآور تمدنهای دیرینه خوزستان است و بشدت تحت تأثیر فرهنگ «میان رودان»"عراق|عراق کنونی" بوده و جغرافیای وسیعی را شامل میشده که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل "خلیج فارس" امروزی است.
:«"استرابون"» "جغرافیدان" عهد باستان، خوزستان را از حاصلخیزترین جلگههای جهان میداند. زیرا رودخانههای زیادی این دشت را آبیاری میکرده که امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر میساختهاست. شاید بر همین اساس بوده که عدهای بر این باورند که نام این سرزمین «هند» یا «اند» بوده که به معنی "جایی با آبهای فراوان" است.
:در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «حجوستان» و «حبوجستان و اجار» آمده است که به نظر میآید، برگرفته از "زبان پهلوی" با عناوین «حبوجستان» و حوجستان است. همچنانکه در بعضی از گویشهای رایج در این استان «لفظ لری بختیاری» برای ادای حرف «خ» از «ح» نیز بهره میگیرند. بنابراین واژگان «اوج»، «هوز»، «هوج»، «حوز» و «خوز» در سیر تحول و تطور لفظی با پسوند «ستان» و «اوجستان» به تدریج بر اثر سایش تلفظ، از «هوجستان» به «خوزستان» تغییری یافته است. در گویشهای "فارسی باستان" و "زبان پهلوی" «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و «اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفتهاند. البته تا سالهای اخیر این اسامی را با حرف (ح) نیز مینوشتهاند. از سوی دیگر «"یاقوت حموی"» واژه «خوز» را با نامهای «خوز» و «هوز» و «اهواز» و «هویزه» هم ریشه میداند. «اهواز» محرف واژه «اواز» و «اوجا» نیز هست که در کتیبه داریوش بیستون آورده شده و این نام در کتیبه نقش رستم «خواجا» یا «خوجا» حک شده که هزار سال پیش، مرکز حکومت نشین استان خوزستان بوده است. پس از هخامنشی، در دوران اشکانی، ساسانی و تمام دوران اسلامی شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بوده است. در سال ۱۳۰۳ در پی شیوع بیماری وبا در شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بمدت یکسال به دزفول و سپس به اهواز منتقل شد و تا کنون نیز اهواز است.
دربارهٔ آبادی مرکز خوزستان در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» تألیف «ابو عبدالله محمد بن احمد مقدسی» جهانگردی از بیت المقدس آمده است:
«شوشتر در همهٔ این سرزمین،خوشتر، استوارتر و مهمتر از آن شهری نباشد.نهر به دور آن میچرخد نخلستان وباغها آن را فرا گرفته اند. بافندگان ماهر پنبه و دیبا در آن بسیارند از همهٔ شهرها برتر است، اضداد را در خود جمع و در نزد جهانیان شهرت دارد. و درباره اش گفتهاند آن همچون بهشتی است. باغهایش پر از ترنج و انار خوب، انگور و گلابی عالی و خرما میباشد. بهشت خوزستان است دیبای آن را به مصر وشام میبرند، مردمش با خوشی عمر میگذرانند.»
همچنین در سفرنامهٔ «ابن بطوطه» جهانگرد مراکشی میخوانیم:
«سر انجام به شهر تستر (شوشتر) رسیدم که در قلمرو اتابک و سر حد بین دشت وکوهستان است. شهری بزرگ، زیبا، خرم و دارای پالیزهای نیکو و باغهای عالی است این شهر محاسن زیاد و بازارهای معتبر دارد و از شهر های قدیمی است. در دو طرف رودخانه باغ قرار دارد و محاذی دروازهٔ دسبول ماننده بغداد و حله جسری از کشتیهای کوچک درست کرده اند، میوه در تستر فراوان است، خیرات و برکات این شهر بسیار و بازارهای آن در خوبی بی مانند میباشد.»
وجود مراکز علمی و فرهنگی همچون "دانشگاه" "جندی شاپور" در این استان دال بر اهمیت و رونق این خطه ارزشمند میباشد که استادان بزرگ دانش "پزشکی" را از "یونان"، "مصر"، "هند" و "روم" گرد هم آورده بودهاست. این دانشگاه را "نسطوریان" "مسیحی" "عراق|عراقی" بهنام خانواده "بختیشوع" ایجاد کردند. "پزشک"ان برجسته و ناماوری که به مداوای بیماران و تدریس "دانشجو"یان "رشتهپزشکی" در این "دانشگاه" مشغول بوده اند.این دانشگاه طب که به دستور "شاپور اول" (۲۴۱-۲۷۱ م) بنیان نهاده شد. توسط "شاپور دوم" (ذوالاکتاف) مرمت و بازسازی گشت و در زمان "انوشیروان" تکمیل و توسعه یافت .علما، "دانشمند"ان و "شاعر"ان بزرگی همچون: "ابونواس حسن بن هانی اهوازی"، که از ارکان شعر عرب است، "عبداله بن میمون اهوازی"، "نوبخت اهوازی" منجم و فرزندانش، جورجیس پسر بختشوع گندیشاپوری و شاعران عرب زبان شیعی، مانند "ابن سکیت" و "دعبل خزائی " که با اشعار خود ولایت و امامت را پاس داشتهاند و زبان به مقاومت گشودهاند از همین منطقه برخاسته و در این دیار زندگی میکرده اند
منبع: سازمان تبلیغات اسلامی استان خوزستان
استان خوزستان دارای ۲۰ شهرستانو ۴۷شهرو۴۶بخشو ۱۲۶دهستان میباشد این استان با جمعیت ۳۷۴۶۷۷۲ نفر دارای ۶۴۴۰۴۰ خانوار میباشد.
اقتصاد و منابع طبیعی
رود خانه "کارون" به همراه "رودخانه /رودخانههای" "دز" و"کرخه" و "اروند" و گتوند این استان را یکی از مساعدترین استانها برای اجرای طرحهای کشاورزی نموده است و هم اکنون بزرگترین طرح تولید نیشکر و صنایع جانبی آن دراین استان درحال انجام است ارتباط این استان به آبهای آزاد ازطریق بندرهای آبادان و خرمشهر امکان دیگری از این استان برای تجارت آزاد میباشد. گرچه "جنگ ایران و عراق" به این بندرها صدمههای فراوانی وارد کرد اما این بندرها بهتدریج به دنبال رسیدن به اوج فعالیتهای خود هستند. خوزستان در هشت سال "جنگ ایران و عراق|جنگ میان ایران و عراق" اصلیترین صحنههای کارزار بشمار میآمد. از اروندکنار تا "آبادان"، از "خرمشهر" و "شلمچه" تا "دشت آزادگان" و... همه درآماج مستقیم حمله عراق قرار گرفته بود. از طرف دیگر همه شهرهای استان یا در معرض حمله هواپیماهای جنگی قرار داشتند ویا در معرض حمله موشکهای غول آسا.
تاریخ
درباره واژه «خوزستان»، معانی و تعابیر فراوانی وجود دارد که قدمت و دیرینگی این خطه را آشکار میسازد. خوزیها قوم اولیه ساکن این سرزمین بودند و با ایلامیان همتبار بودند.
«ابن منظور» به سال ۷۱۱ ه.ق. در «لسان العرب» اشاره دارد: و الخوز جیل من الناس، اعجمی معرب، یعنی: «خوز» قوم یا قبیلهای از مردم عجمند.از سوی دیگر «خوز» را به معنی «شکر» و «نیشکر» نیز معنا میکنند. زیرا خاک حاصلخیز و بارور خوزستان، استعداد ویژهای برای رشد این گیاه داشته و آنجا بهترین محصول نیشکر را به دست میداده است.
:«خوزستان» در دوران باستان، بهویژه، در دوره" هخامنشی" به دو ناحیه تقسیم میشد: بخشهای شمال و شمال شرقی که انشان (انزان) نام داشت و سرزمینهای باصفا و کوهستانها و جنگلهای فراوانی را شامل بود، و ناحیه جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگهای جنوبی که دارای آب و هوای گرم و مرطوب و دشتهای حاصلخیز و جلگهای سرسبز و پرآب بوده که به قارهای کوچک و مستعد میمانست. بخشهای جنوبی که «عیلام» نام داشته یادآور تمدنهای دیرینه خوزستان است و بشدت تحت تأثیر فرهنگ «میان رودان»"عراق|عراق کنونی" بوده و جغرافیای وسیعی را شامل میشده که حد فاصل لرستان و خوزستان و سواحل "خلیج فارس" امروزی است.
:«"استرابون"» "جغرافیدان" عهد باستان، خوزستان را از حاصلخیزترین جلگههای جهان میداند. زیرا رودخانههای زیادی این دشت را آبیاری میکرده که امکان کشاورزی و آبادانی را در این منطقه میسر میساختهاست. شاید بر همین اساس بوده که عدهای بر این باورند که نام این سرزمین «هند» یا «اند» بوده که به معنی "جایی با آبهای فراوان" است.
:در کتاب «مجمع التواریخ و القصص» خوزستان به نام «حجوستان» و «حبوجستان و اجار» آمده است که به نظر میآید، برگرفته از "زبان پهلوی" با عناوین «حبوجستان» و حوجستان است. همچنانکه در بعضی از گویشهای رایج در این استان «لفظ لری بختیاری» برای ادای حرف «خ» از «ح» نیز بهره میگیرند. بنابراین واژگان «اوج»، «هوز»، «هوج»، «حوز» و «خوز» در سیر تحول و تطور لفظی با پسوند «ستان» و «اوجستان» به تدریج بر اثر سایش تلفظ، از «هوجستان» به «خوزستان» تغییری یافته است. در گویشهای "فارسی باستان" و "زبان پهلوی" «او» به «هو» قابل تغییر است؛ مانند «اورمزد» - «هورمزد» و «اوشمند» - «هوشمند» همچنانکه «هورداد و حورداد» را «خرداد» و «خورتات» نیز گفتهاند. البته تا سالهای اخیر این اسامی را با حرف (ح) نیز مینوشتهاند. از سوی دیگر «"یاقوت حموی"» واژه «خوز» را با نامهای «خوز» و «هوز» و «اهواز» و «هویزه» هم ریشه میداند. «اهواز» محرف واژه «اواز» و «اوجا» نیز هست که در کتیبه داریوش بیستون آورده شده و این نام در کتیبه نقش رستم «خواجا» یا «خوجا» حک شده که هزار سال پیش، مرکز حکومت نشین استان خوزستان بوده است. پس از هخامنشی، در دوران اشکانی، ساسانی و تمام دوران اسلامی شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بوده است. در سال ۱۳۰۳ در پی شیوع بیماری وبا در شوشتر مرکز حکومتی خوزستان بمدت یکسال به دزفول و سپس به اهواز منتقل شد و تا کنون نیز اهواز است.
دربارهٔ آبادی مرکز خوزستان در کتاب «احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم» تألیف «ابو عبدالله محمد بن احمد مقدسی» جهانگردی از بیت المقدس آمده است:
«شوشتر در همهٔ این سرزمین،خوشتر، استوارتر و مهمتر از آن شهری نباشد.نهر به دور آن میچرخد نخلستان وباغها آن را فرا گرفته اند. بافندگان ماهر پنبه و دیبا در آن بسیارند از همهٔ شهرها برتر است، اضداد را در خود جمع و در نزد جهانیان شهرت دارد. و درباره اش گفتهاند آن همچون بهشتی است. باغهایش پر از ترنج و انار خوب، انگور و گلابی عالی و خرما میباشد. بهشت خوزستان است دیبای آن را به مصر وشام میبرند، مردمش با خوشی عمر میگذرانند.»
همچنین در سفرنامهٔ «ابن بطوطه» جهانگرد مراکشی میخوانیم:
«سر انجام به شهر تستر (شوشتر) رسیدم که در قلمرو اتابک و سر حد بین دشت وکوهستان است. شهری بزرگ، زیبا، خرم و دارای پالیزهای نیکو و باغهای عالی است این شهر محاسن زیاد و بازارهای معتبر دارد و از شهر های قدیمی است. در دو طرف رودخانه باغ قرار دارد و محاذی دروازهٔ دسبول ماننده بغداد و حله جسری از کشتیهای کوچک درست کرده اند، میوه در تستر فراوان است، خیرات و برکات این شهر بسیار و بازارهای آن در خوبی بی مانند میباشد.»
وجود مراکز علمی و فرهنگی همچون "دانشگاه" "جندی شاپور" در این استان دال بر اهمیت و رونق این خطه ارزشمند میباشد که استادان بزرگ دانش "پزشکی" را از "یونان"، "مصر"، "هند" و "روم" گرد هم آورده بودهاست. این دانشگاه را "نسطوریان" "مسیحی" "عراق|عراقی" بهنام خانواده "بختیشوع" ایجاد کردند. "پزشک"ان برجسته و ناماوری که به مداوای بیماران و تدریس "دانشجو"یان "رشتهپزشکی" در این "دانشگاه" مشغول بوده اند.این دانشگاه طب که به دستور "شاپور اول" (۲۴۱-۲۷۱ م) بنیان نهاده شد. توسط "شاپور دوم" (ذوالاکتاف) مرمت و بازسازی گشت و در زمان "انوشیروان" تکمیل و توسعه یافت .علما، "دانشمند"ان و "شاعر"ان بزرگی همچون: "ابونواس حسن بن هانی اهوازی"، که از ارکان شعر عرب است، "عبداله بن میمون اهوازی"، "نوبخت اهوازی" منجم و فرزندانش، جورجیس پسر بختشوع گندیشاپوری و شاعران عرب زبان شیعی، مانند "ابن سکیت" و "دعبل خزائی " که با اشعار خود ولایت و امامت را پاس داشتهاند و زبان به مقاومت گشودهاند از همین منطقه برخاسته و در این دیار زندگی میکرده اند
منبع: سازمان تبلیغات اسلامی استان خوزستان