۵۵سال پس از انقلاب مائو
نويسنده: محمد مهدى غفارى
«به اصول حزب پايبند باشيم و بكوشيم تا صدسال در آن تزلزلى راه نيابد» اين، متن شعارى است كه هر ساله به مناسبتهاى مختلف نظير سالگرد تأسيس حزب كمونيست و يا روز ملى چين در «تيان آن من» ـ ميدان اصلى «پكن» ـ در معرض ديد عموم قرار مى گيرد. از اول اكتبر۱۹۴۹ تا اول اكتبر۲۰۰۴ ميلادى، ۵۵سال است كه كمونيست هاى چين بدون مانع بر پرجمعيت ترين كشور جهان حكومت مى كنند. طى اين سالها بويژه در يكى دو دهه نخست، قربانى برنامه هاى «مائوتسه دون» بنيانگذار انقلاب كمونيستى (دهقانى) شدند. به عبارت ديگر، ميليونها انسان چينى تحت تأثير انديشه ها و شخصيت كاريزماى مائو، در وفادارى به آرمانهاى مائو در اين راه، جان باختند. لوكوموتيو انقلاب چين در دهه هاى۵۰ و ۶۰ميلادى با هدايت شخص مائو و سوخت ايدئولوژيكى به جلو رفت. مائوضمن ارائه برنامه«جهش بزرگ» كه اين برنامه به دليل عدم انطباق با شرايط آن مقطع تاريخى با شكست روبرو شد. در سال۱۹۶۶ ميلادى، انقلاب فرهنگى خود را آغاز كرد تا از اين طريق از شر تمام مخالفانش در داخل حزب و كشور رها شود. گاردهاى سرخ مائو سراسر كشور را به زير چكمه هاى خود كشيدند و در همان حال، طرفداران مائو نبرد با «خائنان و دشمنان انقلاب» را در دستور كارخود قرار دادند و عزم خود را در جهت مبارزه عليه چهاردشمن «فكر كهنه، فرهنگ كهنه، رسوم كهنه و حتى آدمهاى كهنه»جزم كردند.
مائو و طرفدارانش حمله وسيع، برق آسا و همه جانبه اى را عليه تمام آنهايى كه حاضر به تبعيت از رؤياهاى مائو نبودند، به كار گرفتند. در فاصله سالهاى۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ميلادى، يك نسل در چين از امكان تحصيل و برخوردارى از يك حداقلى از زندگى محروم ماندند و احساس خود را در مورد اينكه چگونه مى توان در جامعه اى مبتنى بر آزادى، رفاه و مدنيت زندگى كرد، از دست دادند. طرفه آنكه، دشمن ترين دشمنان مائو و انديشه هايش با توجه به اينكه درباره اقدامهاى جنون آميز مائو كمترين ترديدى به خود راه نمى دادند، اما مثل بسيارى از چينى هاى عامى و روشنفكر، همه خطاها را به سكاندار بزرگ نسبت نمى دادند. جالب اينكه، برخى دشمنان مائو معتقد بودند كه مائو اهداف خوبى را دنبال مى كرد و (اين) تنها همسرش «چيانگ چينگ» بود كه از تمام وضعيت، موقعيت و شرايط جارى دوران مائو، براى هوس هاى قدرت طلبانه خود استفاده مى كرد. شايد به همين دليل و دلايل ديگر، مائو على رغم بر جاى گذاشتن كارنامه اى نه چندان خوب و ترازنامه اى خونين اما براى بسيار ازچينى ها، سمبل وحدت و يكدلى خوب گذشته است. عكس مائو در ابعاد نسبتاً بزرگ همچنان بر دروازه ميدان ـ تيان آن من ـ (صلح آسمانى) يعنى در كانون سياست چين آويخته است و به تعبيرى، به رب النوعى مى ماند كه احترام مردم را به آن الزام آور مى كند. به قول «دنگ شيائوپينگ» از رهبران نسل دوم و كسى كه مغضوب مائو قرار گرفته بود، اين عكس در آنجا جاودانه خواهد ماند. دنگ مى گفت: اگر خطاهاى مائو را با خدماتش مقايسه كنيم، به اين نتيجه مى رسيم كه خطاهاى مائو در درجه دوم قرار دارند، زيرا آنچه را كه مائو براى خلق چين انجام داده است، هرگز از بين نخواهد رفت! البته دنگ نيز مطابق با اوضاع و به اقتضاى شرايط پوسته ايدئولوژيك انداخت و در انديشه هايش تجديدنظر كرد و ديگر مانند زمان مائو درباره مائو سخن نگفت. دنگ در سالهاى پس ازمرگ مائو (سپتامبر۱۹۷۶ميلادى، با شعار «ثروتمند شدن، يك افتخار است» چين را به سمت يك حكومت مدرن پوپوليستى سوق داد. دنگ بانى اصلاحات اقتصادى و سياست درهاى باز چين، با اجراى روند اصلاحات اقتصادى در سال،۱۹۷۹ كشاورزان را از بند اقتصاد دولتى ـ جمعى رها كردو به افراد بخشهاى خصوصى اجازه تجارت و اشتغال در كارهاى صنعتى و توليدى داد و در همين ارتباط، امكان جذب سرمايه هاى خارجى به داخل كشور را فراهم كرد. از آن هنگام تاكنون مناطق ويژه اقتصادى به مدد فعاليتهاى مالياتى، شركتهاى خارجى را به سوى خود فرامى خوانند. اما حاصل اين سياست برنامه ريزى شده دنگ شيائوپينگ، يك جامعه طبقاتى جديد بوده است، يعنى گناهى نابخشودنى از نظر سوسياليسم. نوكيسه ها در يك شب براى خورد وخوراك و... بيش از دستمزد ۱۰سال يك كارگر كه فرقى نمى كند در كدام كارخانه، مؤسسه و شركت صنعتى كار مى كند،خرج مى كنند. در واقع، ۱۰درصد جمعيت چين ۶۶درصد پس انداز كشور را در اختيار دارند (۱) البته اين جهش اقتصادى نوكيسه ها در زمان دنگ بر پايه هاى لرزانى استوار بود، زيرا مالكهاى چينى كه تابع ديدگاههاى دولت بوده اند، بيش از مجموع بانكهاى ورشكسته تايلند، فيليپين و كره جنوبى بدهى هاى معوقه داشتند. «جين رونگ شيبائو» روزنامه اقتصادى بانك مركزى چين در اكتبر۱۹۹۹ با نگرانى در اين باره نوشت، رقم قابل ملاحظه اى از اعتبارات دولت چين، همچون سنگهايى كه به دريا انداخته مى شوند، ناپديد مى شوند. (۲) ديدگاه غرب به ويژه اقتصاددانان آمريكايى معتقدند چين به عمد خود را ورشكسته كرده است تا از اين طريق، توجه حزب كمونيست را جلب و از مجراى محمل مناسب باعث اقتدار حزب كمونيست شود. زيرا كارگزاران حزبى مى دانند كه با عدول از ماركسيسم ـ لنينيسم، ديگر نمى توانند كسى را به باورهاى خود معتقد كنند و به همين خاطر، به دنبال پروراندن رؤياى ديگرى هستند؛ رؤياى عظمت ملى با چاشنى ناسيوناليسم! آيا تقديس اقتدار چين براى آن است كه اذهان مردم اين كشور از مشكلات اجتماعى به سوى عشق به ميهن پرستى به عنوان عامل جديدى براى اتحاد حزب كمونيست با خلق چين معطوف شود؟ پاسخ اين سؤال هر چه كه باشد، واقعيت اين است كه كادرهاى حزب تأكيد مى كند كه تنها حزب كمونيست مى تواند چين را به جايگاهى كه در جهان شايسته آن است، برساند؛ يعنى جايگاه يك ابرقدرت. يادآورى اين نكته البته لازم است كه به دنبال بمباران سفارت چين توسط نيروهاى ناتو به رهبرى آمريكا در «بلگراد»، روزنامه «مردم» ارگان حزب كمونيست چين با خشم تمام نوشت: دورانى كه در آن قدرت هاى غربى مى توانستند وارد شهر ممنوعه بشوند، قصر تابستانى امپراتور را تصرف و تخريب كنند، هنگ كنگ و ماكائو رابه اشغال درآورند، در سين كيانگ عوامل نفوذى خود را براى تحريك حكومت مركزى چين ترغيب نمايند و يا هواپيماى گشتى شناسايى چين را در جزيره «هانيان» در جنوب چين مورد هدف قرار دهند. سپرى شده است.» در اين سوى قضيه و در بعد اقتصادى نيز بايد گفت كه چين با سرعت هرچه تمام تر در پى اجراى توسعه اقتصادى، تجارى، صنعتى است. اين كشور از ژانويه تا ماه آگوست سال ۲۰۰۴ ميلادى، حجم واردات و صادرات خود را به بيش از ۷۲۰ ميليارددلار رسانده است كه درمقايسه با دوره مشابه سال ۲۰۰۳ ميلادى، ۳۸ درصد افزايش يافته است و در نتيجه به گفته مقامهاى اقتصادى چين، اين كشور به مقام سوم تجارى در جهان تبديل خواهد شد. اين درحالى است كه رشد اقتصادى چين را تا سال ،۲۰۲۰ بيش از هفت درصد پيش بينى مى كنند. مضاف بر اينكه در شش ماه نخست سال ۲۰۰۴ ميلادى، ۲۵ هزار و ۲۱۷ شركت سرمايه گذارى خارجى جديد با سرمايه گذارى قراردادى ۸۲ ميلياردو ۶۵۶ ميليون دلارى و سرمايه گذارى واقعى ۳۸ ميلياردو۴۰۳ ميليون دلارى در چين به ثبت رسيده است كه به ترتيب، نشانگر ۳۹/۶۹،۱۳/۳۶ و ۱۵/۱۴ درصد افزايش نسبت به دوره مشابه سال ۲۰۰۳ ميلادى است. به علاوه، هر ماه، يك ميليارددلار به عنوان سرمايه گذارى خارجى در مناطق جنوبى جمهورى خلق چين سرازير مى شود و اين منطقه واقع در همسايگى مستقيم هنگ كنگ يكى از پرجنب وجوش ترين مناطق جهان با رشد اقتصادى اعجاب انگيز است. آنچه كه در اين منطقه يا (دلتاى رود مرواريد) به چشم مى خورد، نمايانگر جهش و يا شايد پرواز اقتصادى چين به سوى آينده است كه ناظران اقتصادى براى آن اهميت فراوانى قايل هستند. چين در بعد نظامى نيز جهش هايى داشت كه حيرت غربى ها را برانگيخته است.
توجه جدى پكن به روز آمد كردن ارتش خلق و تجهيز آن براى بالابردن توان دفاعى در جهت مقابله با حملات احتمالى دشمن، درواقع، معطوف به اراده رهبران اين كشور است. چين در بخش برنامه هاى فضايى نيز اقدامات مثبتى به عمل آورده است و هم اكنون خود را براى پرتاب فضاپيماى سرنشين دار «شن چوى ۶» آماده مى كند. چين در سال گذشته با موفقيت، فضا پيماى سرنشين دار «شن چوى ۵» را به فضا فرستاد و توانست قابليت هاى دفاعى ـ نظامى خود را به اثبات برساند. هم اينك «هوجين تائو» به عنوان رفيق چهارم با اندك عدول از تفكرات مائو كه مى گفت «عامل انسانى در جنگها بسيار تعيين كننده است» وظيفه دارد تا رسالت رهبران نسل دوم و سوم را در اين زمينه برعهده بگيرد. اگرچه (خود) دولتمردان پكن به دليل امنيتى از افشاى اسرار ارتش خلق خوددارى مى كنند، اما آمارهاى مؤسسه بين المللى مطالعات راهبردى سازمان جاسوسى سيا آمريكا به همراه آمار شركت «رند» گوياى اين مطلب است كه چين با سرعت هرچه تمام تر به دنبال مدرنيزه كردن ارتش به همان دلايلى كه در پيش به آن اشاره شد، است . ارتش چين با ۲/۳ ميليون نفر اولين ارتش جهان از نظر تعداد نيرو به شمار مى رود. مى توان به اين رقم، شمار اعضاى پليس نظامى مردمى وابسته به وزارت امنيت عمومى را كه يك تا ۱/۵ميليون نفر نيرو دارد ، اضافه كرد. ارتش چين ۴۴لشكر پياده نظام دارد كه هفت لشكر آن مكانيزه و چهارلشكر ديگر به صورت نيروى واكنش سريع عمل مى كنند. اين ارتش همچنين پنج لشكر مستقل و دوازده لشگر گارد ساحلى و مرزى دارد . نيروى دريايى چين به ۶۹ فروند زيردريايى، ۲۱فروند ناوشكن، ۴۱فروند ناو، ۳۶۸ فروند كشتى ساحلى، ۳۹مين ياب و ۵۶هاوركرافت مجهز است . نيروى هوايى چين كه ۳۵هزار نيرو دارد نيز به ۲۹۰۰ فروند هواپيماى جنگى از جمله ۱۲۹ فروند « سوخوى ۲۷ »، ۱۰۰فروند جت اچ هشت و ۸۰ فروند اچ شش مجهز است . چين بيش از ۳۰ موشك قاره پيما دارد كه توان حمل كلاهك هاى هسته اى را دارند. چين همچنين ۱۲۰ تا ۱۵۰ موشك كوتاه برد منطقه اى دارد كه آنها نيز توان حمل كلاهك هسته اى را دارند. البته در كنار پيشرفت هاى چين در زمينه اقتصادى ، سياسى ونظامى بايد به آثار سوء وپيامدهاى منفى برنامه اصلاحات اقتصادى ۲۵ ساله آن اشاره كرد تا از يكسونگرى و تأييد مطلق مواضع رهبران اين كشور پرهيز و با نگاهى دقيق و واقع بينانه به انقلاب چين در صدد تبيين آن برآمد. با وجود تلاش هاى دولت مركزى چين براى توسعه فرايند اشتغال ، بيكارى كماكان يكى از بزرگترين معضل هاى اجتماعى اين كشور است. اگرچه آمارهاى رسمى دولت چين نشان مى دهد كه در نيمه نخست سال جارى ميلادى، بيش از پنج ميليون شغل جديد دراين كشور ايجاد شده است، اما اين داده هاى آمارى باتوجه به خيل عظيم بيكاران در چين خوش بينانه نيست. در حالى كه دولت چين، ايجاد پنج ميليون شغل جديد را دستاورد مهمى در توسعه فرايند اشتغال مى داند، اما هنوز تدابير و سياست هاى مشخصى براى چندين ميليون دانشجوى بيكار، ۱۵۰ميليون كارگر مهاجر در شهرهاى بزرگ و نزديك به ۳۰ ميليون نفر نيروى تعديل شده مؤسسات دولتى و خصوصى اتخاذ نكرده است . بيكارى دوميليون كارگر ديگر وافزوده شدن آنان به شمار نيروهاى تعديل شده مؤسسات دولتى كه هنوز براى يافتن شغل در چين با مشكل مواجهند، مقامهاى چينى را بيشتر از گذشته نگران كرده است. در كنار بيكارى گسترده و روزافزون چين، بيمارى مهلك ايدز نيز به شدت ذهن رهبران اين كشور را به خود مشغول كرده است . خطر گسترش اين بيمارى مرگبار در ميان ۱/۳ ميليارد نفر جمعيت چين، موضوع ساده اى نيست كه بتوان به سادگى از كنار آن گذشت. تنها به كمك مؤسسات علمى و سازمانهاى وابسته به وزارت بهداشت چين تنها ۹ درصد از جمعيت چين نسبت به پيشگيرى از ابتلا به بيمارى ايدز و آلوده شدن به ويروس «اچ ـ آى ـ وى» تا حدودى آگاهى دارند. طبق آمار وزارت بهداشت چين، ۸۵۰هزارنفر در چين به ايدز و اچ ـ آى ـ وى آلوده اند و دولت چين براى جلوگيرى از شيوع ايدز و اطلاع رسانى در مورد آن ميليونها دلار هزينه كرده است. اما اختصاص اين مبالغ نه تنها باتوجه به جمعيت بالقوه در معرض خطر ابتلا به ايدز كافى نيست، بلكه در مقايسه با هزينه هاى اين كشور براى برگزارى بازيهاى المپيك ۲۰۰۸ پكن و يا ميزبانى رويدادهاى بزرگ ورزشى و همايش هاى بين المللى بسيار ناچيز به نظر مى رسد. در كنار پديده گسترش يافته ايدز، بايد عدول از اخلاقيات در چين را كه به شدت از آرمان گرايى اوليه و دستورهاى حزبى فاصله گرفته است ، اضافه كرد. بيش از ۵۰ميليون كاربر اينترنتى در چين وجود دارند و استفاده از اينترنت باتوجه به بعد گسترش يافته اقتصادى اجتناب ناپذير مى نمايد. با وجود اين ، عدول از اخلاقيات را بايد جزو لاينفك پديده سرمايه دارى و ارمغان غرب به شمار آورد. به همين دليل، مقامهاى چينى تمام تلاش خود را براى مقابله با استفاده هاى غيراخلاقى از اينترنت و تلفن هاى همراه به كار گرفته اند. براساس اقدامات جديدى كه مقامهاى چين اجراى آنها را ضرورى دانسته اند، تمام كسانى كه از امكانات اينترنتى يا تلفن همراه براى انتشار مطالب و تصاوير خلاف اخلاق دراين كشور استفاده مى كنند، با مجازات سنگين زندان هاى طولانى مدت و جرايم نقدى مواجه خواهندشد. اين تدابير اخيراً طى بخشنامه اى اعلام شده است كه اعضاى دادگاه عالى خلق چين و دادستان كل اين كشور صادر و لازم الاجرا مى دانند.
به گفته مقامهاى قضايى چين، بيش از يك ميليون بار طى سال گذشته به يك سايت اينترنتى حاوى مطالب مستهجن مراجعه شده است. پس ازآن، دستور تعطيلى صدها سايت اينترنتى صادر و بيش از ۳۰۰ نفر به دليل ارتكاب جرايم اينترنتى بازداشت شده اند.
با وجود اين، چالش بزرگ پيش روى دولت چين، گسترش فسادمالى درميان كادرهاى حزبى است. پرونده «شيامن» كه به اعتراف خود مقامهاى چينى فقط يك كاميون قادر به حمل آن است، مؤيد اين ديدگاه است و درمجال اين گفتارنمى گنجد و به بحث جداگانه اى نيازدارد. باتوجه به اين مسائل، حزب كمونيست در سالگرد تأسيس جمهورى خلق (روزملى) با همان شعارها و روش هاى كهنه با اجراى رژه هاى نظامى باشكوه وراهپيمايى هاى توده اى چهره نماياند.
دركنار اين مراسم ملى و شعارهاى كهنه ۵۵ ساله بايد گفت كه واقعاً جامعه جديدى در دل كشور كمونيستى چين پديدار شده است كه سالهاى نورى با طرزتفكر مائو و گذشته فاصله دارد. جوانهاى چينى ديگر لباس مائو را نمى پوشند و ترجيح مى دهند با كت، شلوار و كراوات درخيابانها ظاهرشوند. سرمايه داران بخش هاى خصوصى سوار بر فولكس «جتا» و يا «چروكى چيف» به گردش مى روند. هرآنچه مائو مى خواست به عنوان چيزهاى بى ارزش ازميان برداشته شود، دوباره سربرآورده است. ازجمله ازمدت ها پيش، فحشا دركلوپهاى پنهانى درجريان است. درضمن، بسيارى از جوانان چينى در دنيايى از موادمخدر و موسيقى «راك» غرق شده اند. واقعاً چين جديدى سربرآورده است؟ اكنون چين درهم و برهم، اما هوشمند، ولى فرسنگها دور از نزاكت هاى حزبى سالهاى گذشته است. طى سالهاى اخير، چينى ها از آزاديهايى برخوردار شده اند كه در ۵۵سال گذشته بى سابقه بوده است. هم اكنون شهروند چينى مجاز است كه بدون كسب اجازه ازمدير واحدكارى خود به نقطه اى دور يا نزديك در داخل و يا خارج كشور سفركند. تحصيل درخارج نيز درانحصار طبقه ممتازسياسى كشور نيست. همه آنهايى كه توان مالى داشته باشند، مى توانند وارد دانشگاههاى آمريكا، كانادا و اروپا شوند، ظاهراً چينى ها هرروز جسارت بيشترى پيدامى كنند تا زمام امور خود را دردست گيرند. بسيارى از مردم ديگر وابسته به حكومت نيستند و ازدولت انتظار اينكه سياست سنجاق قفلى بزرگ را دنبال كند، ندارند. اما تمام اين فضاهاى باز، بازهم تحت يك سرى شرايط واقع شده اند. ازجمله، هيچكس نبايد انحصار و اقتدار قدرت حزب حاكم را زيرسؤال ببرد. پليس و نيروهاى امنيتى با شدت تمام هرچه را كه به زعم آنان، ثبات كشور را تهديدمى كند، سركوب مى كنند. به عنوان نمونه، رهبر حزب دموكراتيك چين به سرعت و براى سالهاى زيادى، روانه زندان شد. شبكه بزرگى از اردوگاههاى كاراجبارى همچنان درتمام نقاط كشور مشغول به كارند. اعضاى فرقه هاى مذهبى و گاه حتى پيروان اديان تحت تعقيب هستند. دادگاهها، مجرمان را بطورانبوه به اعدام با شليك گلوله محكوم مى كنند. وكلاى مدافع، شانسى براى فرجام خواهى ندارند. دستگاه قضايى امروز هم، همانند سالهاى گذشته، حق را به حزب كمونيست مى دهد. دولتمردان چين مى گويند: بايد به آنها حق داد كه از پرجمعيت ترين كشورجهان از اين گونه ابزارها حراست كنند. زيرا ما نمى توانيم از الگوهاى غربى براى اداره چين استفاده كنيم. ما ترجيح مى دهيم هنوز با ۶۱ميليون عضو كمونيست ۱/۳ميلياردنفر را اداره كنيم و اين عين رعايت حقوق بشر است.
مائو و طرفدارانش حمله وسيع، برق آسا و همه جانبه اى را عليه تمام آنهايى كه حاضر به تبعيت از رؤياهاى مائو نبودند، به كار گرفتند. در فاصله سالهاى۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ميلادى، يك نسل در چين از امكان تحصيل و برخوردارى از يك حداقلى از زندگى محروم ماندند و احساس خود را در مورد اينكه چگونه مى توان در جامعه اى مبتنى بر آزادى، رفاه و مدنيت زندگى كرد، از دست دادند. طرفه آنكه، دشمن ترين دشمنان مائو و انديشه هايش با توجه به اينكه درباره اقدامهاى جنون آميز مائو كمترين ترديدى به خود راه نمى دادند، اما مثل بسيارى از چينى هاى عامى و روشنفكر، همه خطاها را به سكاندار بزرگ نسبت نمى دادند. جالب اينكه، برخى دشمنان مائو معتقد بودند كه مائو اهداف خوبى را دنبال مى كرد و (اين) تنها همسرش «چيانگ چينگ» بود كه از تمام وضعيت، موقعيت و شرايط جارى دوران مائو، براى هوس هاى قدرت طلبانه خود استفاده مى كرد. شايد به همين دليل و دلايل ديگر، مائو على رغم بر جاى گذاشتن كارنامه اى نه چندان خوب و ترازنامه اى خونين اما براى بسيار ازچينى ها، سمبل وحدت و يكدلى خوب گذشته است. عكس مائو در ابعاد نسبتاً بزرگ همچنان بر دروازه ميدان ـ تيان آن من ـ (صلح آسمانى) يعنى در كانون سياست چين آويخته است و به تعبيرى، به رب النوعى مى ماند كه احترام مردم را به آن الزام آور مى كند. به قول «دنگ شيائوپينگ» از رهبران نسل دوم و كسى كه مغضوب مائو قرار گرفته بود، اين عكس در آنجا جاودانه خواهد ماند. دنگ مى گفت: اگر خطاهاى مائو را با خدماتش مقايسه كنيم، به اين نتيجه مى رسيم كه خطاهاى مائو در درجه دوم قرار دارند، زيرا آنچه را كه مائو براى خلق چين انجام داده است، هرگز از بين نخواهد رفت! البته دنگ نيز مطابق با اوضاع و به اقتضاى شرايط پوسته ايدئولوژيك انداخت و در انديشه هايش تجديدنظر كرد و ديگر مانند زمان مائو درباره مائو سخن نگفت. دنگ در سالهاى پس ازمرگ مائو (سپتامبر۱۹۷۶ميلادى، با شعار «ثروتمند شدن، يك افتخار است» چين را به سمت يك حكومت مدرن پوپوليستى سوق داد. دنگ بانى اصلاحات اقتصادى و سياست درهاى باز چين، با اجراى روند اصلاحات اقتصادى در سال،۱۹۷۹ كشاورزان را از بند اقتصاد دولتى ـ جمعى رها كردو به افراد بخشهاى خصوصى اجازه تجارت و اشتغال در كارهاى صنعتى و توليدى داد و در همين ارتباط، امكان جذب سرمايه هاى خارجى به داخل كشور را فراهم كرد. از آن هنگام تاكنون مناطق ويژه اقتصادى به مدد فعاليتهاى مالياتى، شركتهاى خارجى را به سوى خود فرامى خوانند. اما حاصل اين سياست برنامه ريزى شده دنگ شيائوپينگ، يك جامعه طبقاتى جديد بوده است، يعنى گناهى نابخشودنى از نظر سوسياليسم. نوكيسه ها در يك شب براى خورد وخوراك و... بيش از دستمزد ۱۰سال يك كارگر كه فرقى نمى كند در كدام كارخانه، مؤسسه و شركت صنعتى كار مى كند،خرج مى كنند. در واقع، ۱۰درصد جمعيت چين ۶۶درصد پس انداز كشور را در اختيار دارند (۱) البته اين جهش اقتصادى نوكيسه ها در زمان دنگ بر پايه هاى لرزانى استوار بود، زيرا مالكهاى چينى كه تابع ديدگاههاى دولت بوده اند، بيش از مجموع بانكهاى ورشكسته تايلند، فيليپين و كره جنوبى بدهى هاى معوقه داشتند. «جين رونگ شيبائو» روزنامه اقتصادى بانك مركزى چين در اكتبر۱۹۹۹ با نگرانى در اين باره نوشت، رقم قابل ملاحظه اى از اعتبارات دولت چين، همچون سنگهايى كه به دريا انداخته مى شوند، ناپديد مى شوند. (۲) ديدگاه غرب به ويژه اقتصاددانان آمريكايى معتقدند چين به عمد خود را ورشكسته كرده است تا از اين طريق، توجه حزب كمونيست را جلب و از مجراى محمل مناسب باعث اقتدار حزب كمونيست شود. زيرا كارگزاران حزبى مى دانند كه با عدول از ماركسيسم ـ لنينيسم، ديگر نمى توانند كسى را به باورهاى خود معتقد كنند و به همين خاطر، به دنبال پروراندن رؤياى ديگرى هستند؛ رؤياى عظمت ملى با چاشنى ناسيوناليسم! آيا تقديس اقتدار چين براى آن است كه اذهان مردم اين كشور از مشكلات اجتماعى به سوى عشق به ميهن پرستى به عنوان عامل جديدى براى اتحاد حزب كمونيست با خلق چين معطوف شود؟ پاسخ اين سؤال هر چه كه باشد، واقعيت اين است كه كادرهاى حزب تأكيد مى كند كه تنها حزب كمونيست مى تواند چين را به جايگاهى كه در جهان شايسته آن است، برساند؛ يعنى جايگاه يك ابرقدرت. يادآورى اين نكته البته لازم است كه به دنبال بمباران سفارت چين توسط نيروهاى ناتو به رهبرى آمريكا در «بلگراد»، روزنامه «مردم» ارگان حزب كمونيست چين با خشم تمام نوشت: دورانى كه در آن قدرت هاى غربى مى توانستند وارد شهر ممنوعه بشوند، قصر تابستانى امپراتور را تصرف و تخريب كنند، هنگ كنگ و ماكائو رابه اشغال درآورند، در سين كيانگ عوامل نفوذى خود را براى تحريك حكومت مركزى چين ترغيب نمايند و يا هواپيماى گشتى شناسايى چين را در جزيره «هانيان» در جنوب چين مورد هدف قرار دهند. سپرى شده است.» در اين سوى قضيه و در بعد اقتصادى نيز بايد گفت كه چين با سرعت هرچه تمام تر در پى اجراى توسعه اقتصادى، تجارى، صنعتى است. اين كشور از ژانويه تا ماه آگوست سال ۲۰۰۴ ميلادى، حجم واردات و صادرات خود را به بيش از ۷۲۰ ميليارددلار رسانده است كه درمقايسه با دوره مشابه سال ۲۰۰۳ ميلادى، ۳۸ درصد افزايش يافته است و در نتيجه به گفته مقامهاى اقتصادى چين، اين كشور به مقام سوم تجارى در جهان تبديل خواهد شد. اين درحالى است كه رشد اقتصادى چين را تا سال ،۲۰۲۰ بيش از هفت درصد پيش بينى مى كنند. مضاف بر اينكه در شش ماه نخست سال ۲۰۰۴ ميلادى، ۲۵ هزار و ۲۱۷ شركت سرمايه گذارى خارجى جديد با سرمايه گذارى قراردادى ۸۲ ميلياردو ۶۵۶ ميليون دلارى و سرمايه گذارى واقعى ۳۸ ميلياردو۴۰۳ ميليون دلارى در چين به ثبت رسيده است كه به ترتيب، نشانگر ۳۹/۶۹،۱۳/۳۶ و ۱۵/۱۴ درصد افزايش نسبت به دوره مشابه سال ۲۰۰۳ ميلادى است. به علاوه، هر ماه، يك ميليارددلار به عنوان سرمايه گذارى خارجى در مناطق جنوبى جمهورى خلق چين سرازير مى شود و اين منطقه واقع در همسايگى مستقيم هنگ كنگ يكى از پرجنب وجوش ترين مناطق جهان با رشد اقتصادى اعجاب انگيز است. آنچه كه در اين منطقه يا (دلتاى رود مرواريد) به چشم مى خورد، نمايانگر جهش و يا شايد پرواز اقتصادى چين به سوى آينده است كه ناظران اقتصادى براى آن اهميت فراوانى قايل هستند. چين در بعد نظامى نيز جهش هايى داشت كه حيرت غربى ها را برانگيخته است.
توجه جدى پكن به روز آمد كردن ارتش خلق و تجهيز آن براى بالابردن توان دفاعى در جهت مقابله با حملات احتمالى دشمن، درواقع، معطوف به اراده رهبران اين كشور است. چين در بخش برنامه هاى فضايى نيز اقدامات مثبتى به عمل آورده است و هم اكنون خود را براى پرتاب فضاپيماى سرنشين دار «شن چوى ۶» آماده مى كند. چين در سال گذشته با موفقيت، فضا پيماى سرنشين دار «شن چوى ۵» را به فضا فرستاد و توانست قابليت هاى دفاعى ـ نظامى خود را به اثبات برساند. هم اينك «هوجين تائو» به عنوان رفيق چهارم با اندك عدول از تفكرات مائو كه مى گفت «عامل انسانى در جنگها بسيار تعيين كننده است» وظيفه دارد تا رسالت رهبران نسل دوم و سوم را در اين زمينه برعهده بگيرد. اگرچه (خود) دولتمردان پكن به دليل امنيتى از افشاى اسرار ارتش خلق خوددارى مى كنند، اما آمارهاى مؤسسه بين المللى مطالعات راهبردى سازمان جاسوسى سيا آمريكا به همراه آمار شركت «رند» گوياى اين مطلب است كه چين با سرعت هرچه تمام تر به دنبال مدرنيزه كردن ارتش به همان دلايلى كه در پيش به آن اشاره شد، است . ارتش چين با ۲/۳ ميليون نفر اولين ارتش جهان از نظر تعداد نيرو به شمار مى رود. مى توان به اين رقم، شمار اعضاى پليس نظامى مردمى وابسته به وزارت امنيت عمومى را كه يك تا ۱/۵ميليون نفر نيرو دارد ، اضافه كرد. ارتش چين ۴۴لشكر پياده نظام دارد كه هفت لشكر آن مكانيزه و چهارلشكر ديگر به صورت نيروى واكنش سريع عمل مى كنند. اين ارتش همچنين پنج لشكر مستقل و دوازده لشگر گارد ساحلى و مرزى دارد . نيروى دريايى چين به ۶۹ فروند زيردريايى، ۲۱فروند ناوشكن، ۴۱فروند ناو، ۳۶۸ فروند كشتى ساحلى، ۳۹مين ياب و ۵۶هاوركرافت مجهز است . نيروى هوايى چين كه ۳۵هزار نيرو دارد نيز به ۲۹۰۰ فروند هواپيماى جنگى از جمله ۱۲۹ فروند « سوخوى ۲۷ »، ۱۰۰فروند جت اچ هشت و ۸۰ فروند اچ شش مجهز است . چين بيش از ۳۰ موشك قاره پيما دارد كه توان حمل كلاهك هاى هسته اى را دارند. چين همچنين ۱۲۰ تا ۱۵۰ موشك كوتاه برد منطقه اى دارد كه آنها نيز توان حمل كلاهك هسته اى را دارند. البته در كنار پيشرفت هاى چين در زمينه اقتصادى ، سياسى ونظامى بايد به آثار سوء وپيامدهاى منفى برنامه اصلاحات اقتصادى ۲۵ ساله آن اشاره كرد تا از يكسونگرى و تأييد مطلق مواضع رهبران اين كشور پرهيز و با نگاهى دقيق و واقع بينانه به انقلاب چين در صدد تبيين آن برآمد. با وجود تلاش هاى دولت مركزى چين براى توسعه فرايند اشتغال ، بيكارى كماكان يكى از بزرگترين معضل هاى اجتماعى اين كشور است. اگرچه آمارهاى رسمى دولت چين نشان مى دهد كه در نيمه نخست سال جارى ميلادى، بيش از پنج ميليون شغل جديد دراين كشور ايجاد شده است، اما اين داده هاى آمارى باتوجه به خيل عظيم بيكاران در چين خوش بينانه نيست. در حالى كه دولت چين، ايجاد پنج ميليون شغل جديد را دستاورد مهمى در توسعه فرايند اشتغال مى داند، اما هنوز تدابير و سياست هاى مشخصى براى چندين ميليون دانشجوى بيكار، ۱۵۰ميليون كارگر مهاجر در شهرهاى بزرگ و نزديك به ۳۰ ميليون نفر نيروى تعديل شده مؤسسات دولتى و خصوصى اتخاذ نكرده است . بيكارى دوميليون كارگر ديگر وافزوده شدن آنان به شمار نيروهاى تعديل شده مؤسسات دولتى كه هنوز براى يافتن شغل در چين با مشكل مواجهند، مقامهاى چينى را بيشتر از گذشته نگران كرده است. در كنار بيكارى گسترده و روزافزون چين، بيمارى مهلك ايدز نيز به شدت ذهن رهبران اين كشور را به خود مشغول كرده است . خطر گسترش اين بيمارى مرگبار در ميان ۱/۳ ميليارد نفر جمعيت چين، موضوع ساده اى نيست كه بتوان به سادگى از كنار آن گذشت. تنها به كمك مؤسسات علمى و سازمانهاى وابسته به وزارت بهداشت چين تنها ۹ درصد از جمعيت چين نسبت به پيشگيرى از ابتلا به بيمارى ايدز و آلوده شدن به ويروس «اچ ـ آى ـ وى» تا حدودى آگاهى دارند. طبق آمار وزارت بهداشت چين، ۸۵۰هزارنفر در چين به ايدز و اچ ـ آى ـ وى آلوده اند و دولت چين براى جلوگيرى از شيوع ايدز و اطلاع رسانى در مورد آن ميليونها دلار هزينه كرده است. اما اختصاص اين مبالغ نه تنها باتوجه به جمعيت بالقوه در معرض خطر ابتلا به ايدز كافى نيست، بلكه در مقايسه با هزينه هاى اين كشور براى برگزارى بازيهاى المپيك ۲۰۰۸ پكن و يا ميزبانى رويدادهاى بزرگ ورزشى و همايش هاى بين المللى بسيار ناچيز به نظر مى رسد. در كنار پديده گسترش يافته ايدز، بايد عدول از اخلاقيات در چين را كه به شدت از آرمان گرايى اوليه و دستورهاى حزبى فاصله گرفته است ، اضافه كرد. بيش از ۵۰ميليون كاربر اينترنتى در چين وجود دارند و استفاده از اينترنت باتوجه به بعد گسترش يافته اقتصادى اجتناب ناپذير مى نمايد. با وجود اين ، عدول از اخلاقيات را بايد جزو لاينفك پديده سرمايه دارى و ارمغان غرب به شمار آورد. به همين دليل، مقامهاى چينى تمام تلاش خود را براى مقابله با استفاده هاى غيراخلاقى از اينترنت و تلفن هاى همراه به كار گرفته اند. براساس اقدامات جديدى كه مقامهاى چين اجراى آنها را ضرورى دانسته اند، تمام كسانى كه از امكانات اينترنتى يا تلفن همراه براى انتشار مطالب و تصاوير خلاف اخلاق دراين كشور استفاده مى كنند، با مجازات سنگين زندان هاى طولانى مدت و جرايم نقدى مواجه خواهندشد. اين تدابير اخيراً طى بخشنامه اى اعلام شده است كه اعضاى دادگاه عالى خلق چين و دادستان كل اين كشور صادر و لازم الاجرا مى دانند.
به گفته مقامهاى قضايى چين، بيش از يك ميليون بار طى سال گذشته به يك سايت اينترنتى حاوى مطالب مستهجن مراجعه شده است. پس ازآن، دستور تعطيلى صدها سايت اينترنتى صادر و بيش از ۳۰۰ نفر به دليل ارتكاب جرايم اينترنتى بازداشت شده اند.
با وجود اين، چالش بزرگ پيش روى دولت چين، گسترش فسادمالى درميان كادرهاى حزبى است. پرونده «شيامن» كه به اعتراف خود مقامهاى چينى فقط يك كاميون قادر به حمل آن است، مؤيد اين ديدگاه است و درمجال اين گفتارنمى گنجد و به بحث جداگانه اى نيازدارد. باتوجه به اين مسائل، حزب كمونيست در سالگرد تأسيس جمهورى خلق (روزملى) با همان شعارها و روش هاى كهنه با اجراى رژه هاى نظامى باشكوه وراهپيمايى هاى توده اى چهره نماياند.
دركنار اين مراسم ملى و شعارهاى كهنه ۵۵ ساله بايد گفت كه واقعاً جامعه جديدى در دل كشور كمونيستى چين پديدار شده است كه سالهاى نورى با طرزتفكر مائو و گذشته فاصله دارد. جوانهاى چينى ديگر لباس مائو را نمى پوشند و ترجيح مى دهند با كت، شلوار و كراوات درخيابانها ظاهرشوند. سرمايه داران بخش هاى خصوصى سوار بر فولكس «جتا» و يا «چروكى چيف» به گردش مى روند. هرآنچه مائو مى خواست به عنوان چيزهاى بى ارزش ازميان برداشته شود، دوباره سربرآورده است. ازجمله ازمدت ها پيش، فحشا دركلوپهاى پنهانى درجريان است. درضمن، بسيارى از جوانان چينى در دنيايى از موادمخدر و موسيقى «راك» غرق شده اند. واقعاً چين جديدى سربرآورده است؟ اكنون چين درهم و برهم، اما هوشمند، ولى فرسنگها دور از نزاكت هاى حزبى سالهاى گذشته است. طى سالهاى اخير، چينى ها از آزاديهايى برخوردار شده اند كه در ۵۵سال گذشته بى سابقه بوده است. هم اكنون شهروند چينى مجاز است كه بدون كسب اجازه ازمدير واحدكارى خود به نقطه اى دور يا نزديك در داخل و يا خارج كشور سفركند. تحصيل درخارج نيز درانحصار طبقه ممتازسياسى كشور نيست. همه آنهايى كه توان مالى داشته باشند، مى توانند وارد دانشگاههاى آمريكا، كانادا و اروپا شوند، ظاهراً چينى ها هرروز جسارت بيشترى پيدامى كنند تا زمام امور خود را دردست گيرند. بسيارى از مردم ديگر وابسته به حكومت نيستند و ازدولت انتظار اينكه سياست سنجاق قفلى بزرگ را دنبال كند، ندارند. اما تمام اين فضاهاى باز، بازهم تحت يك سرى شرايط واقع شده اند. ازجمله، هيچكس نبايد انحصار و اقتدار قدرت حزب حاكم را زيرسؤال ببرد. پليس و نيروهاى امنيتى با شدت تمام هرچه را كه به زعم آنان، ثبات كشور را تهديدمى كند، سركوب مى كنند. به عنوان نمونه، رهبر حزب دموكراتيك چين به سرعت و براى سالهاى زيادى، روانه زندان شد. شبكه بزرگى از اردوگاههاى كاراجبارى همچنان درتمام نقاط كشور مشغول به كارند. اعضاى فرقه هاى مذهبى و گاه حتى پيروان اديان تحت تعقيب هستند. دادگاهها، مجرمان را بطورانبوه به اعدام با شليك گلوله محكوم مى كنند. وكلاى مدافع، شانسى براى فرجام خواهى ندارند. دستگاه قضايى امروز هم، همانند سالهاى گذشته، حق را به حزب كمونيست مى دهد. دولتمردان چين مى گويند: بايد به آنها حق داد كه از پرجمعيت ترين كشورجهان از اين گونه ابزارها حراست كنند. زيرا ما نمى توانيم از الگوهاى غربى براى اداره چين استفاده كنيم. ما ترجيح مى دهيم هنوز با ۶۱ميليون عضو كمونيست ۱/۳ميلياردنفر را اداره كنيم و اين عين رعايت حقوق بشر است.
پی نوشت:
۱ـ ابر قدرت چينى، اشپيگل ـ ترجمان سياسى شماره۴۵