ابوحمزه ثمالی همراه با نجوای امام سجاد (ع)

حضرت امام سجاد علیه السلام در طول زمان سی و چهار ساله امامت خویش، آن هم در وضعیتی با آن درجه از سختی كه بیست سال حكومت جابرانه حجاج بر عراق، نمونه بارز آن است، توانست رمقی نو به فكر تشیع داده و آن را به...
دوشنبه، 11 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ابوحمزه ثمالی همراه با نجوای امام سجاد (ع)
ابوحمزه ثمالی همراه با نجوای امام سجاد علیه السلام
ابوحمزه ثمالی همراه با نجوای امام سجاد (ع)

حضرت امام سجاد علیه السلام در طول زمان سی و چهار ساله امامت خویش، آن هم در وضعیتی با آن درجه از سختی كه بیست سال حكومت جابرانه حجاج بر عراق، نمونه بارز آن است، توانست رمقی نو به فكر تشیع داده و آن را به جریانی مطرح در جهان اسلام تبدیل نماید. حركتی كه اوج آن را در دوران پس از وی و در زمان امامت امام باقر و امام صادق علیهماالسلام شاهدیم.از جمله روش ها و رویكردهایی كه امام سجاد علیه السلام برای بازگرداندن مسلمین به حقیقت اسلام مورد استفاده قرار داد، بیان عقاید راستین اسلام در قالب دعا بوده است كتاب مشهور «صحیفه سجادیه» تنها بخشی از مجموعه عظیم به یادگار مانده از نجواها و راز و نیازهای آن حضرت با پروردگار خویش است. در این میان اما دعای ابوحمزه ثمالی جایگاهی ویژه یافته و در میان شیعیان از شهرت بسیاری برخوردار شده است. در بیان این دعا، از ابوحمزه روایت شده كه امام سجاد علیه السلام در ماه رمضان بخش بیشتری از شب را عبادت می كرد و چون وقت سحر می رسید، این دعا را قرائت می نمود. ابوحمزه از اصحاب خاص امام سجاد علیه السلام و اهل کوفه بود و علت شهرت او به "ثمالی" سکونت او در محله اقامت قبیله ثماله از تیره "ازد" است. درباره میزان نزدیكی او به امام سجاد علیه السلام و اعتماد آن حضرت به وی، كافی است بدانیم كه او از كسانی است كه از مكان دفن امیرالمومنین علیه السلام آگاهی داشته و با امام علیه السلام به زیارت آنجا رفته است. (علی محدث زاده، اصحاب امام صادق علیه السلام، ص ۴۶( ابوحمزه یار و همراه چهار تن از امامان بزرگوار بوده است و از معارف و دریای بی کران علم ایشان استفاده می نموده است ، در زیر به طور خلاصه از جلوه های زندگانی این یار بزرگ ائمه اطهار مطالبی می آوریم .

همراه امام باقر علیه السلام :

ابوحمزه ثمالی روزي در يك مسافرتي ابوحمزه با امام باقر عليه‏السلام همكجاوه بود. آن‏ها براي استراحت از كجاوه پياده شدند و بارشترها را برزمين گذاردند. امام باقر عليه‏السلام بعد از اندكي قدم زدن، نزد ابوحمزه آمد و با او دست داد. ابوحمزه گفت: «فدايت شوم! من الآن در كجاوه همراه شما بودم، چه طور دوباره با من دست مي‏دهيد؟»امام فرمود:«مگر نمي‏داني كه چون مؤمن گردشي كند و سپس با برادرش دست دهد، خداوند توجه خود را به سوي آن‏ها مي‏افكند و پيوسته به آن‏ها رو مي‏كند و به گناهانشان خطاب مي‏كند: از آن‏ها فرو ريزيد! اي ابوحمزه! بعد از اين فرمان، گناهانِ هردو مانند برگ درختان فرو مي‏ريزند و آن‏ها خالي از گناه از همديگر جدا مي‏شوند.»(1)

همراه امام صادق عليه‏السلام :

ابوحمزه مورد عنايت ومحبت پيشواي ششم بود. روزي ابوحمزه در قبرستان بقيع بود كه شخصي آمد و گفت: اي ابوحمزه! مولاي خودت را اجابت كن! ابوحمزه با شنيدن اين فرمان، بدون هيچ معطلي به دنبال آن شخص راه افتاد و به محضر امام رسيد. او متوجه شد كه امام صادق عليه‏السلام منتظر اوست. امام به ابوحمزه فرمود: «اي اباحمزه! ما وقتي تو را مي‏بينيم، آرامش مي‏يابيم.»(2)
ابوبصير، يار ديرين و صميمي ابوحمزه نقل مي‏كند: روزي به محضر امام صادق عليه‏السلام مشرف شدم. امام عليه‏السلام در ضمن گفت و گو از من سؤال كرد:
ـ ابوحمزه ثمالي چه طور است، چه كار مي‏كند؟
ـ ابوحمزه را وقتي ترك كردم، مريض و بدحال بود.
ـ موقعي كه به پيش او رفتي، سلام مرا به وي برسان و بگو: در فلان ماه و فلان روز مرگ تو فرا مي‏رسد و زندگاني را به درود خواهي گفت.
ـ فدايت شوم! به خدا سوگند! او يكي از دوستان و شيعيان خالص شماست و ما به او انس گرفته‏ايم.
ـ راست مي‏گويي! اما آن موقعيّت و منزلتي كه او در نزد خداوند و پيش ما دارد، برايش بهتر است.
ـ اي فرزند رسول خدا! آيا شيعه شما در روز قيامت با شما خواهد بود؟
ـ بلي؛ اگر از نافرماني خداوند بترسد، مراقب دستورهاي پيامبرش باشد و از ارتكاب گناهان خودداري ورزد، حتماً در درجات بهشت با ما خواهد بود.(3)

كلام امام رضا عليه‏السلام :

امام رضا عليه‏السلام در مورد ابوحمزه ثمالي مي‏فرمايد: «ابوحمزه ثمالي در روزگار خود مانند لقمان حكيم بود. او به چهار نفر از ما (ائمّه عليهم‏السلام ) خدمت كرده است؛ علي‏بن الحسين، محمدبن‏علي، جعفربن محمد عليهم‏السلام و اندكي هم در عصر امامت امام موسي بن جعفر عليه‏السلام . يونس بن عبدالرحمن هم سلمان روزگار است.»(4) در بعضي از عبارات از ابوحمزه به عنوان «سلمان عصر» تعبير شده است.

درآينه اهل نظر:

1 ـ شيخ صدوق قدس‏سره ، بزرگترين محدث شيعه مي‏نويسد: «ابوحمزه ثابت بن دينار ثمالي شخصي مورد اعتماد و عادل است. او با چهار امام معصوم عليهم‏السلام رفت و آمد داشت. وي در سال 150 هجري از دنيا رفت.»(5)
2 ـ ابوالعباس نجاشي، رجال شناس معروف قرن پنجم مي‏گويد: «ابوحمزه ثمالي كوفي فرزند ابي‏صفيّه و شخصي مورد اعتماد است. او مورد حمايت طايفه آل مهلّب بود. فرزندان وي: نوح، منصور و حمزه همراه زيدبن علي عليه‏السلام به شهادت رسيدند. او با چهار امام درعصر خويش رابطه داشته و روايات آنان را نقل كرده است. ابوحمزه از برجسته‏ترين، شايسته‏ترين و مطمئن‏ترين اصحاب ما درحديث و روايت مي‏باشد. اهل سنّت از وي روايت
امام رضا عليه‏السلام : ابوحمزه ثمالي در روزگار خود مانند لقمان حكيم بود ، را نقل كرده‏اند. كتاب‏هاي تفسير قرآن، نوادر و رساله حقوق امام سجاد عليه‏السلام از وي به يادگار مانده است. او در سال 150 هجري درگذشت.»(6)
3 ـ شيخ طوسي دركتاب فهرست مي‏گويد: ثابت بن دينار ـ كه كنيه او ابوحمزه ثمالي مي‏باشد.ـ يكي از محدثين مورد اعتماد ماست و كتاب حديث دارد و كتاب نوادر و كتاب زهد هم از آثار اوست. شيخ طوسي همچنين در رجال خويش ضمن شمردن نام وي در رديف اصحاب امام چهارم، پنجم، ششم و هفتم عليهم‏السلام مي‏گويد: در اين كه آيا ابوحمزه زمان امامت امام كاظم عليه‏السلام را درك كرد، يانه؟ اختلاف است ولي از سه امام قبلي روايت نقل كرده است.»(7)
4 ـ محمدبن اسحاق نديم در كتاب ارزشمند «الفهرست» در مورد ابوحمزه ثمالي مي‏نويسد: «كتاب تفسير تأليف ابوحمزه ثمالي مي‏باشد. وي از پيروان علي عليه‏السلام و از شخصيتهاي نجيب و مطمئن روزگار خويش بود. او با ابوجعفر عليه‏السلام رابطه نزديك داشت.»(8)

در منظر اهل سنّت

1 ـ محمد بن اسماعيل بخاري (194ـ256 ه•• .ق) در كتاب «التاريخ الكبير»، در شرح حال ابوحمزه ثمالي مي‏گويد: «ثابت ابن ابي‏صفيه، ابوحمزه ثمالي از اهالي كوفه و تحت حمايت مهلّب بود. وي از ذاذان، عكرمه و ابي‏جعفر الباقر حديث نقل كرده است. ابونعيم و وكيع از شاگردان وي مي‏باشند كه از او حديث شنيده‏اند.»(9)
2 ـ ابن حجرعسقلاني مصري شافعي (773ـ852 ه•• .ق) بعد از ذكر سخنان فوق، از قول ابن سعد نقل مي‏كند: ابوحمزه در زمان خلافت ابوجعفر منصور دوانيقي ـ دومين خليفه عباسي ـ از دنيا رفت. ابن حجر نظر علماي اهل تسنّن در باره ابوحمزه و احاديث، اساتيد و شاگردان وي را مفصّل نقل مي‏كند و او را به علت اين كه از شيعيان تندرو مي‏باشد، مورد بي‏مهري قرار مي‏دهد. ابن حجر احاديث ابوحمزه را به خاطر سخنان او عليه خلفا غير متين دانسته و ازقول دانشمندان غير شيعي وي را تضعيف مي‏كند و مورد اعتماد و اطمينان نمي‏داند.(10)
ابن ماجه، محدث مشهور اهل سنت، در كتاب الطهاره از او حدیث نقل كرده است. (باقر شریف قرشی، تحلیلی از زندگانی امام سجاد علیه السلام، صص ۵۱۶ و ۵۱۷(
البته آنان هيچ گونه نقض و ايراد منطقي و استدلالي كه با آن بتوان بر احاديث و شخصيت ابوحمزه خدشه كرد، در كتب خود نقل نكرده‏اند. عاملي كه سبب آشفتگي و بي‏مهري شديد آنان نسبت به شخصيت والاي اين فقيه شيعي شده است و آن را دليل بر تضعيف ابوحمزه و ترديد در صداقت و ايمان وي شمرده‏اند، استقامت در تشيّع و پيروي مخلصانه از مولاي متقيان، امام‏علي عليه‏السلام مي‏باشد.(11) با اين حال آن‏ها در كتابهاي متعدد خويش از كلمات و احاديث ابوحمزه ثمالي سود جسته و بهره برده‏اند. ما براي آشنايي بيش‏تر خوانندگان عزيز، با عظمت ابوحمزه و اطلاع از شخصيت فراگير اين دانشمند برجسته جهان حديث و تفسير، نگاهي كوتاه و گذرا به احاديث ابوحمزه در منابع غير شيعي مي‏اندازيم. قندوزي حنفي در «ينابيع الموّده»، ابن ماجه در «سنن»، طبراني در «معجم كبير»، ابن هيثمي در «مجمع الزوايد» و ساير محدثين و دانشمندان اهل سنت روايت‏هاي ابوحمزه را نقل كرده‏اند. ما به عنوان نمونه فقط يك مورد از احاديث وي را در رابطه با فضيلت امام علي عليه‏السلام و غيبت حضرت مهدي(عجل اللّه تعالي فرجه) از آن منابع نقل مي‏كنيم: ابوحمزه ثمالي از سعيدبن جبير و او از ابن عباس چنين نقل مي‏كند: «پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: علي بعد از من، امام امّت است و قائم منتظر از نسل علي است؛ همان كسي كه زمين را پراز عدل و داد خواهد كرد، بعد از آن كه از ظلم و جور پرخواهد شد. قسم به آن كسي كه مرا به حق مبعوث فرمود ـ تا مردم را بشارت داده و از عذاب خدا بترسانم.ـ آنان كه در امامت وي در زمان غيبت ثابت و استوار خواهند بود از «كبريت احمر» كمياب‏تر هستند. جابرابن عبداللّه انصاري در اين هنگام به پا خاست وعرض كرد: يارسول اللّه! مگر فرزند قائم تو غيبت خواهد داشت؟! پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: بلي. قسم به پروردگارم! مطمئنَّاً خداوند اهل ايمان را آزمايش خواهد كرد و در اين آزمايش كفّار هلاك خواهند شد. اي جابر! اين غيبت طولاني يكي از اسرار الهي است و از نظر بندگان خداوند، آن سرّ مخفي است. مبادا در اين امر شك كني؛ زيرا شك و ترديد در كارها و افعال پنهان و آشكار خداوند متعال، مساوي با كفر است.»(12)

پدر سه شهيد:

ابوحمزه پنج پسر صالح داشت. سه نفر از فرزندان او: نوح، منصور و حمزه همراه زيد بن علي بن الحسين عليه‏السلام قيام كردند و عليه حكومت جبّار امويان در كوفه دست به شورش زدند. در اين قيام شيعيان كوفه با زيد بيعت كردند. سه فرزند ابوحمزه از شاخص‏ترين چهره‏هاي آن قيام شمرده مي‏شدند. آن‏ها دركنار فرزند دلير امام سجاد عليه‏السلام عليه ظلم مبارزه كردند. هنگامي كه جنگ به اوج خود رسيد و ياران زيد بن علي عليه‏السلام احساس ضعف و شكست كردند، بسياري از آنان بيعت را شكسته و فرار كردند. فقط عدّه اندكي در اطراف زيد باقي ماندند، كه از جمله آنان نوح، منصور و حمزه؛ فرزندان ابوحمزه ثمالي بودند. آنان تا آخرين لحظه مقاومت كردند و تاپاي جان ايستادند و در كنار پسرشجاع و غيرتمند پيشواي چهارم عليه‏السلام بعد از فداكاري‏هاي بسيار، به درجه رفيع شهادت نائل شدند. دو فرزند ديگر ابوحمزه: علي و حسين در زمان امام كاظم عليه‏السلام زنده بودند. آن دو در رديف محدّثين و فقهاي شيعه قرار دارند و از امام ابوالحسن موسي الكاظم عليه‏السلام و ساير ائمه عليهم‏السلام احاديث و رواياتي نقل كرده‏اند.(13)

تأليفات و آثار

اين محدّث بلند پايه و فقيه نام آور شيعه در طول عمر با بركت خويش، آثار متعددي را به عرصه فرهنگ و دوستداران معارف شيعي عرضه كرده‏اند. او احاديث بسياري در موضوعات فقهي، تفسيري و عرفاني و در زمينه‏هاي آداب معاشرت، حقوق، اقتصاد اسلامي، حجّ، اصول دين و... را از ائمه عليهم‏السلام نقل كرده است. شاخص‏ترين آثار وي عبارت است از:
1 ـ «تفسير قرآن كريم»: ابن نديم در فهرست خويش از آن ياد كرده است. اخيراً اين كتاب به شكلي زيبا، توسط يكي از محققين محترم به زيور طبع آراسته گشته است.
2 ـ كتاب «نوادر»: موضوع آن حديث است و حسن بن محبوب آن را از ابوحمزه نقل كرده است.
3 ـ كتاب «زهد»
4 ـ رساله «حقوق امام زين العابدين عليه‏السلام » كه در كتاب‏هاي امالي و من لايحضره الفقيه آمده است.
5 ـ «دعاي ابوحمزه ثمالي» كه داراي عبارت‏هاي عرفاني و ملكوتي و مورد توجه اهل نظر بوده و شرح‏هاي متعددي بر آن نوشته شده است.
6 ـ ساير ادعيه و زيارات كه زينت بخش صفحات كتب ادعيه مي‏باشد. آثار زرّين ابوحمزه در كتاب‏ها و منابع مهم شيعه و سنّي، در موضوعات گوناگون ديده مي‏شود.(14)

اساتيد و شاگردان:

ابوحمزه ثمالي علاوه بر اين كه از مكتب پرفيض امام زين العابدين، امام باقر و امام صادق عليهم‏السلام استفاده برد؛ از محضر بزرگان صحابه و دانشمندان نامي عصر خويش نيز بهره‏مند شد كه از جمله آن‏ها مي‏توان از جابرابن عبداللّه انصاري، عبداللّه بن حسن عليه‏السلام ، سعيدبن جبير و ابوبصير نام برد. وي از آنان حديث و تفسير آموخته است. او همچنين معارف اهل‏بيت عليهم‏السلام را به شمار فراواني از فقيهان و ساير شيعيان دانش طلب و علم دوست آموخته است. نويسنده معجم رجال الحديث بيش از چهل نفر را نام مي‏برد كه در زمزه شاگردان ابوحمزه محسوب مي‏شوند.
حسن بن محبوب، محمدبن مسلم، معاوية بن عمار، صفوان جمّال، حسن بن حمزه، هشام بن سالم، داودرقّي ابوايّوب، ابان بن عثمان، ابوسعيد المكاري، ابن مسكان و حمادبن ابي‏طلحه بياع السابري از شاگردان ابوحمزه هستند. بعضي از شاگردان او از اركان شيعه و از ياران نزديك ائمه اطهار عليهم‏السلام محسوب مي‏شوند.

افول ستاره :

ابوحمزه ثمالي بعد از عمري ترويج مكتب والاي تشيع، در سال 150 ه•• .ق درشهر كوفه رخ در نقاب خاك كشيد و جان به جان آفرين تسليم كرد. بنابه گفته شيخ طوسي و نجاشي، ابوحمزه بعد از شهادت امام صادق عليه‏السلام (148 ه•• .ق) و در زمان خلافت منصورعباسي، درسال 150 ه•• .ق از دنيا رفت. اما از آنجا كه ابن محبوب (متولد 149 ه•• .ق) از وي احاديث زيادي رابلاواسطه نقل كرده است، به نظر مي‏رسد ابوحمزه تا آخرين سال‏هاي خلافت منصور (158ه•• .ق) زنده بود؛ تا امكان داشته باشد كه ابن محبوب بتواند در ده سالگي از او حديث شنيده باشد. در هر صورت، در تاريخ وفات وي اختلاف است.(15) حسن ختام اين مقاله چند حديث نوراني است كه ابوحمزه ثمالي راوي آن‏هاست.

بهترين مردم

امام زين العابدين عليه‏السلام فرمود: «مَنْ عَمِلَ بِما افْتَرَضَ اللّهُ عَليهِ َفهُوَ مِنْ خَيرِالنّاس»(16)
هركس به واجبات الهي عمل كند، از بهترين مردم است.

پاداش شهيد

امام صادق عليه‏السلام فرمود: «مَن ابْتَلي مِنَ المُؤمِنينَ بِبَلاءٍ فَصَبَرَ عَلَيْهِ كانَ لَهُ مِثْلُ اَجْرِ اَلْفَ شَهيد»(17) هركس از مؤمنين به بلائي گرفتار شود و برآن صبر كند، معادل پاداش هزار شهيد را خواهد داشت.

زكات

حضرت محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «اِذا مُنِعَتِ الزَّكاةُ مَنَعَتِ الاَرْضُ بَرَكاتِها»(18)
اگر مردم از دادن زكات خودداري كنند، زمين هم بركات خود را از آنان منع خواهد كرد.

تبعيض نژادي ممنوع!

امام زين العابدين عليه‏السلام فرمود: «لاحَسَبَ لِقُرَشيٍّ وَ لا عَرَبيّ اِلاّ بِتَواضُعٍ، وَ لا كَرَمَ اِلاّ بِتَقّْوي، وَ لا عَمَلَ اِلاّ بنيّةٍ»(19)؛ قرشي بودن و عربي بودن مايه افتخار نيست، مگر اين كه شخص متواضع باشد. نيكوكاري و سخاوتمندي ارزش ندارد، مگر اين كه بر اساس تقوا باشد. هيچ عملي مورد قبول درگاه الهي نيست؛ جز اين كه نيّت خير و خدايي همراه آن باشد.

ولايت:

ابوحمزه ثمالي مي‏گويد: «روزي امام سجّاد عليه‏السلام به ما فرمود: كدام سرزمين بهتر است؟
گفتيم: خدا، پيامبر و فرزند رسول اللّه بهتر مي‏داند. امام فرمود: بهترين مكان، بين ركن و مقام است. اگر مردي عمرِ حضرت نوح عليه‏السلام را داشته باشد؛ و (حداقلّ) 950 سال عمر كند و روزها را روزه بگيرد و شب‏ها را در چنين مكان باعظمت نماز بخواند و به عبادت بپردازد، سپس در روز قيامت خداوند را ملاقات كند در حالي كه به ولايت ما معتقد نباشد؛ اين همه تلاش و زحمت و عبادت طاقت فرسا هيچ سودي برايش نخواهد داشت.»(20)

پي‌نوشت‌ها:

16 ـ الكافي، ج 2، ص 81.
19 ـ همان، ج 1، ص 47.
14 ـ من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 459 و قاموس الرجال، ج 2، ص 444.
13 ـ اعيان الشيعه، ج 4، ص 10 و نامه دانشوران، ج1، ص 50.
18 ـ وسايل الشيعه، ج 9، ص 26.
15 ـ اعيان الشيعه، ج 4، ص 9.
12 ـ ينابيع الموّده، ج 3، ص 397.
10 - التهذيب التهذيب، ج 2، ص 7.
17 ـ همان، ص 92.
1 ـ اصول كافي، ج 2، ص 180.
11 ـ الامام الصادق، اسدحيدر، ج 3، ص 517.
2 ـ سفينة‏البحار، ج 2، ص 440 و قاموس الرجال، ج2، ص 447.
20 ـ همان، ص 122.
3 ـ معجم الرجال الحديث، ج 4، ص 294 و سفينة البحار، مادّه حمز.
4 ـ رجال كشي، ص 33 و اعيان الشيعه، ج 4، ص 9.
5 ـ معجم الرجال الحديث، ج 4، ص 292.
6 ـ رجال نجاشي، ص 83.
7 ـ الفهرست، شيخ طوسي، ص 90 و رجال شيخ طوسي، ص 110، 129، 174، 333.
8 ـ الفهرست، ابن نديم، ص 59.
9 ـ التاريخ الكبير، ج 2، ص 165.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط