ابوحمزه ثمالی همراه با نجوای امام سجاد (ع)
همراه امام باقر علیه السلام :
همراه امام صادق عليهالسلام :
ابوبصير، يار ديرين و صميمي ابوحمزه نقل ميكند: روزي به محضر امام صادق عليهالسلام مشرف شدم. امام عليهالسلام در ضمن گفت و گو از من سؤال كرد:
ـ ابوحمزه ثمالي چه طور است، چه كار ميكند؟
ـ ابوحمزه را وقتي ترك كردم، مريض و بدحال بود.
ـ موقعي كه به پيش او رفتي، سلام مرا به وي برسان و بگو: در فلان ماه و فلان روز مرگ تو فرا ميرسد و زندگاني را به درود خواهي گفت.
ـ فدايت شوم! به خدا سوگند! او يكي از دوستان و شيعيان خالص شماست و ما به او انس گرفتهايم.
ـ راست ميگويي! اما آن موقعيّت و منزلتي كه او در نزد خداوند و پيش ما دارد، برايش بهتر است.
ـ اي فرزند رسول خدا! آيا شيعه شما در روز قيامت با شما خواهد بود؟
ـ بلي؛ اگر از نافرماني خداوند بترسد، مراقب دستورهاي پيامبرش باشد و از ارتكاب گناهان خودداري ورزد، حتماً در درجات بهشت با ما خواهد بود.(3)
كلام امام رضا عليهالسلام :
درآينه اهل نظر:
2 ـ ابوالعباس نجاشي، رجال شناس معروف قرن پنجم ميگويد: «ابوحمزه ثمالي كوفي فرزند ابيصفيّه و شخصي مورد اعتماد است. او مورد حمايت طايفه آل مهلّب بود. فرزندان وي: نوح، منصور و حمزه همراه زيدبن علي عليهالسلام به شهادت رسيدند. او با چهار امام درعصر خويش رابطه داشته و روايات آنان را نقل كرده است. ابوحمزه از برجستهترين، شايستهترين و مطمئنترين اصحاب ما درحديث و روايت ميباشد. اهل سنّت از وي روايت
امام رضا عليهالسلام : ابوحمزه ثمالي در روزگار خود مانند لقمان حكيم بود ، را نقل كردهاند. كتابهاي تفسير قرآن، نوادر و رساله حقوق امام سجاد عليهالسلام از وي به يادگار مانده است. او در سال 150 هجري درگذشت.»(6)
3 ـ شيخ طوسي دركتاب فهرست ميگويد: ثابت بن دينار ـ كه كنيه او ابوحمزه ثمالي ميباشد.ـ يكي از محدثين مورد اعتماد ماست و كتاب حديث دارد و كتاب نوادر و كتاب زهد هم از آثار اوست. شيخ طوسي همچنين در رجال خويش ضمن شمردن نام وي در رديف اصحاب امام چهارم، پنجم، ششم و هفتم عليهمالسلام ميگويد: در اين كه آيا ابوحمزه زمان امامت امام كاظم عليهالسلام را درك كرد، يانه؟ اختلاف است ولي از سه امام قبلي روايت نقل كرده است.»(7)
4 ـ محمدبن اسحاق نديم در كتاب ارزشمند «الفهرست» در مورد ابوحمزه ثمالي مينويسد: «كتاب تفسير تأليف ابوحمزه ثمالي ميباشد. وي از پيروان علي عليهالسلام و از شخصيتهاي نجيب و مطمئن روزگار خويش بود. او با ابوجعفر عليهالسلام رابطه نزديك داشت.»(8)
در منظر اهل سنّت
2 ـ ابن حجرعسقلاني مصري شافعي (773ـ852 ه•• .ق) بعد از ذكر سخنان فوق، از قول ابن سعد نقل ميكند: ابوحمزه در زمان خلافت ابوجعفر منصور دوانيقي ـ دومين خليفه عباسي ـ از دنيا رفت. ابن حجر نظر علماي اهل تسنّن در باره ابوحمزه و احاديث، اساتيد و شاگردان وي را مفصّل نقل ميكند و او را به علت اين كه از شيعيان تندرو ميباشد، مورد بيمهري قرار ميدهد. ابن حجر احاديث ابوحمزه را به خاطر سخنان او عليه خلفا غير متين دانسته و ازقول دانشمندان غير شيعي وي را تضعيف ميكند و مورد اعتماد و اطمينان نميداند.(10)
ابن ماجه، محدث مشهور اهل سنت، در كتاب الطهاره از او حدیث نقل كرده است. (باقر شریف قرشی، تحلیلی از زندگانی امام سجاد علیه السلام، صص ۵۱۶ و ۵۱۷(
البته آنان هيچ گونه نقض و ايراد منطقي و استدلالي كه با آن بتوان بر احاديث و شخصيت ابوحمزه خدشه كرد، در كتب خود نقل نكردهاند. عاملي كه سبب آشفتگي و بيمهري شديد آنان نسبت به شخصيت والاي اين فقيه شيعي شده است و آن را دليل بر تضعيف ابوحمزه و ترديد در صداقت و ايمان وي شمردهاند، استقامت در تشيّع و پيروي مخلصانه از مولاي متقيان، امامعلي عليهالسلام ميباشد.(11) با اين حال آنها در كتابهاي متعدد خويش از كلمات و احاديث ابوحمزه ثمالي سود جسته و بهره بردهاند. ما براي آشنايي بيشتر خوانندگان عزيز، با عظمت ابوحمزه و اطلاع از شخصيت فراگير اين دانشمند برجسته جهان حديث و تفسير، نگاهي كوتاه و گذرا به احاديث ابوحمزه در منابع غير شيعي مياندازيم. قندوزي حنفي در «ينابيع الموّده»، ابن ماجه در «سنن»، طبراني در «معجم كبير»، ابن هيثمي در «مجمع الزوايد» و ساير محدثين و دانشمندان اهل سنت روايتهاي ابوحمزه را نقل كردهاند. ما به عنوان نمونه فقط يك مورد از احاديث وي را در رابطه با فضيلت امام علي عليهالسلام و غيبت حضرت مهدي(عجل اللّه تعالي فرجه) از آن منابع نقل ميكنيم: ابوحمزه ثمالي از سعيدبن جبير و او از ابن عباس چنين نقل ميكند: «پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: علي بعد از من، امام امّت است و قائم منتظر از نسل علي است؛ همان كسي كه زمين را پراز عدل و داد خواهد كرد، بعد از آن كه از ظلم و جور پرخواهد شد. قسم به آن كسي كه مرا به حق مبعوث فرمود ـ تا مردم را بشارت داده و از عذاب خدا بترسانم.ـ آنان كه در امامت وي در زمان غيبت ثابت و استوار خواهند بود از «كبريت احمر» كميابتر هستند. جابرابن عبداللّه انصاري در اين هنگام به پا خاست وعرض كرد: يارسول اللّه! مگر فرزند قائم تو غيبت خواهد داشت؟! پيامبر صلياللهعليهوآله فرمود: بلي. قسم به پروردگارم! مطمئنَّاً خداوند اهل ايمان را آزمايش خواهد كرد و در اين آزمايش كفّار هلاك خواهند شد. اي جابر! اين غيبت طولاني يكي از اسرار الهي است و از نظر بندگان خداوند، آن سرّ مخفي است. مبادا در اين امر شك كني؛ زيرا شك و ترديد در كارها و افعال پنهان و آشكار خداوند متعال، مساوي با كفر است.»(12)
پدر سه شهيد:
تأليفات و آثار
1 ـ «تفسير قرآن كريم»: ابن نديم در فهرست خويش از آن ياد كرده است. اخيراً اين كتاب به شكلي زيبا، توسط يكي از محققين محترم به زيور طبع آراسته گشته است.
2 ـ كتاب «نوادر»: موضوع آن حديث است و حسن بن محبوب آن را از ابوحمزه نقل كرده است.
3 ـ كتاب «زهد»
4 ـ رساله «حقوق امام زين العابدين عليهالسلام » كه در كتابهاي امالي و من لايحضره الفقيه آمده است.
5 ـ «دعاي ابوحمزه ثمالي» كه داراي عبارتهاي عرفاني و ملكوتي و مورد توجه اهل نظر بوده و شرحهاي متعددي بر آن نوشته شده است.
6 ـ ساير ادعيه و زيارات كه زينت بخش صفحات كتب ادعيه ميباشد. آثار زرّين ابوحمزه در كتابها و منابع مهم شيعه و سنّي، در موضوعات گوناگون ديده ميشود.(14)
اساتيد و شاگردان:
حسن بن محبوب، محمدبن مسلم، معاوية بن عمار، صفوان جمّال، حسن بن حمزه، هشام بن سالم، داودرقّي ابوايّوب، ابان بن عثمان، ابوسعيد المكاري، ابن مسكان و حمادبن ابيطلحه بياع السابري از شاگردان ابوحمزه هستند. بعضي از شاگردان او از اركان شيعه و از ياران نزديك ائمه اطهار عليهمالسلام محسوب ميشوند.
افول ستاره :
بهترين مردم
هركس به واجبات الهي عمل كند، از بهترين مردم است.
پاداش شهيد
زكات
اگر مردم از دادن زكات خودداري كنند، زمين هم بركات خود را از آنان منع خواهد كرد.
تبعيض نژادي ممنوع!
ولايت:
گفتيم: خدا، پيامبر و فرزند رسول اللّه بهتر ميداند. امام فرمود: بهترين مكان، بين ركن و مقام است. اگر مردي عمرِ حضرت نوح عليهالسلام را داشته باشد؛ و (حداقلّ) 950 سال عمر كند و روزها را روزه بگيرد و شبها را در چنين مكان باعظمت نماز بخواند و به عبادت بپردازد، سپس در روز قيامت خداوند را ملاقات كند در حالي كه به ولايت ما معتقد نباشد؛ اين همه تلاش و زحمت و عبادت طاقت فرسا هيچ سودي برايش نخواهد داشت.»(20)
پينوشتها:
16 ـ الكافي، ج 2، ص 81.
19 ـ همان، ج 1، ص 47.
14 ـ من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 459 و قاموس الرجال، ج 2، ص 444.
13 ـ اعيان الشيعه، ج 4، ص 10 و نامه دانشوران، ج1، ص 50.
18 ـ وسايل الشيعه، ج 9، ص 26.
15 ـ اعيان الشيعه، ج 4، ص 9.
12 ـ ينابيع الموّده، ج 3، ص 397.
10 - التهذيب التهذيب، ج 2، ص 7.
17 ـ همان، ص 92.
1 ـ اصول كافي، ج 2، ص 180.
11 ـ الامام الصادق، اسدحيدر، ج 3، ص 517.
2 ـ سفينةالبحار، ج 2، ص 440 و قاموس الرجال، ج2، ص 447.
20 ـ همان، ص 122.
3 ـ معجم الرجال الحديث، ج 4، ص 294 و سفينة البحار، مادّه حمز.
4 ـ رجال كشي، ص 33 و اعيان الشيعه، ج 4، ص 9.
5 ـ معجم الرجال الحديث، ج 4، ص 292.
6 ـ رجال نجاشي، ص 83.
7 ـ الفهرست، شيخ طوسي، ص 90 و رجال شيخ طوسي، ص 110، 129، 174، 333.
8 ـ الفهرست، ابن نديم، ص 59.
9 ـ التاريخ الكبير، ج 2، ص 165.