تثبيت حاكميت رژيم صهيونيستي، مهم ترين هدف نقشه راه
اسامه حمدان نماينده جنبش مقاومت اسلامي "حماس" در لبنان مشاركت اين جنبش در هر فعاليت سياسي را كه مرجع آن توافق نامه هاي اسلو باشد، رد و تأكيد كرد كه سلاح غيرقانوني سلاحي است كه براي سركوب ملت فلسطين و مقابله با مقاومت اين ملت از آن استفاده مي شود. وي افزود كه جنبش حماس بر ادامه مقاومت و مبارزه تأكيد مي كند و سلاح هايش تنها به سوي اشغالگران نشانه مي رود. اين عضو حماس خاطر نشان كرد كه جنبش حماس در گذشته طرح هايي را براي آتش بس ارائه كرده است. حمدان اظهار داشت كه گفتگوي گروه هاي فلسطيني به صورت هاي مختلف ادامه خواهد يافت. اين مذاكرات بيش تر دو جانبه است و گروه هاي فلسطيني با هم روابط نزديك و تنگاتنگي دارند و در زمينه هاي مختلف با هم همكاري مي كنند. حمدان در ادامه افزود كه حكومت آمريكا با ارائه طرح ها و راهكارهاي پي در پي با هدف تحت تأثير قرار دادن مواضع طرف فلسطيني در تلاش است تا حق بازگشت آوارگان را ملغي كند. نماينده حماس در لبنان تأكيد كرد كه اعلام ترسيم دوباره نقشه خاورميانه به معناي تغيير نقشه فرهنگي و فكري و مناسبات اجتماعي جوامع مختلف منطقه است.
موضع جنبش مقاومت اسلامي حماس در خصوص حكومت جديد تشكيلات خودگردان فلسطين و نظر شما در مورد عدم مشاركت گروه هاي مختلف فلسطيني در اين حكومت چيست؟
درباره حكومت جديد تشكيلات خودگردان فلسطين بايد گفت كه موضع ما در خصوص توافق نامه هاي اسلو كه زيربناي تشكيل اين حكومت است، شفاف و آشكار است. ما بارها اعلام كرده ايم كه جنبش حماس در هيچ گونه فعاليت سياسي كه مرجع آن اين گونه توافق نامه ها باشد، شركت نخواهد كرد. البته اين مسأله مانع برقراري روابط حسنه با اين حكومت و كمك به فعاليت هاي خدمت رساني آن نمي شود.
عدم مشاركت گروه هاي فلسطيني در حكومت تشكيلات خودگردان به مخالفت اين گروه ها با شركت در هر حكومتي كه بر اساس اسلو و نقشه راه تشكيل شود، بر مي گردد. همسو نبودن اين طرح ها و توافق نامه ها با آرمان ملت فلسطين از يك طرف، و شرايط به وجود آورنده حكومت ابو مازن از طرف ديگر، علت مخالفت گروه هاي فلسطيني با مشاركت در اين حكومت است. اين گروه ها از حيث مبدأ هيچ مخالفتي با مشاركت در حكومت ندارند اما چون عوامل دخيل در شكل گيري تشكيلات خودگردان با آرمان و مسأله فلسطين هماهنگي ندارند، اين رويه را در پيش گرفته اند.
اخيراً شايع شده است كه افسران آمريكايي عناصر امنيتي سازمان اطلاعاتي جديد تشكيلات خودگردان را براي مبارزه با تروريسم آموزش مي دهند، تأسيس اين سازمان را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
اولاً: پر واضح است كه اين سازمان به درخواست صهيونيست ها و تحت فشار آمريكا تأسيس شده است. به اين معنا كه اين سازمان امنيتي بر اساس تعريف آمريكا و رژيم صهيونيستي از تروريسم فعاليت مي كند.
ثانياً: شايسته بود كه دست اندركاران اين سازمان، تصوري از نقش سازمان هاي امنيتي در حمايت از ملت فلسطين در برابر حملات رژيم صهيونيستي و مبارزه با نفوذ دشمن در جامعه فلسطيني ارائه مي كردند. شايسته بود كه اين سازمان براي تحت تعقيب قرار دادن جاسوسان و مزدوران تأسيس مي شد و اين هدف را دنبال مي كرد.
ثالثاً: فكر نمي كنم كه ملت فلسطين از سازماني اينچنيني استقبال كنند. به زودي روشن خواهد شد كه تأسيس كنندگان اين سازمان مقابل ملت فلسطين قرار خواهند گرفت. البته در صورتي كه اين سازمان با مقاومت فلسطين به مقابله برخيزد.
در سال هاي اخير طرف هاي مختلف طرح هايي در مورد صلح و آتش بس ارائه كرده اند. آيا جنبش حماس طرح هايي از اين قبيل براي ارائه كردن به خصوص با توجه به تحولات پياپي بين المللي ندارد؟
در حالي كه اشغالگران ملت ما را آماج حملات خود قرار مي دهند و هر روز به اقدامات تروريستي، قتل، تخريب و مصادره مستغلات در فلسطين ادامه مي دهند، آيا غيرمنطقي نيست كه در اين اوضاع ملت فلسطين در مورد آتش بس سخن بگويد. بلكه بر عكس طبيعي و منطقي اين است كه اين ملت از خود و سرزمينش دفاع كند و با هر چه در اخـتيار دارد با اشغالگران مقاومت كند. به اين علت مقاومت همچنانكه برخي مي گويند، خشونت نيست بلكه مقابله با اشغالگران و متجاوزان است.
سخناني نيز كه درباره توقف مقاومت گفته مي شود، در اين راستا ارزيابي مي شود. علي رغم همه اين مسائل، جنبش حماس در مناسبت هاي مختلف طرح هايي ارائه كرده است كه در اينجا به دو طرح اشاره مي كنم:
1ـ شيخ احمد ياسين در گذشته مطرح كرد كه جنبش حماس آمادگي دارد در صورت عقب نشيني اشغالگران از كرانه باختري و نوار غزه از جمله قدس و نابودي شهرك هاي صهيونيست نشين و تشكيل دولت مستقل فلسطيني بدون مداخله نيروهاي خارجي و به رسميت نشاختن رژيم صهيونيستي در اراضي اشغال شده 1948به مدت 10 تا 15 سال پيمان آتش بس منعقد كند.
2ـ اين طرح در مذاكرات قاهره ارائه شد. جنبش حماس در اين مذاكرات براي بررسي مسأله هدف قرار دادن غيرنظاميان صهيونيست در صورت توقف فوري حملات اشغعالگران صهيونيست و هدف قرارندادن غيرنظاميان فلسطيني و توقف بازداشت، ترور، تخريب منازل و زمين هاي كشاورزي اعلام آمادگي كرد.
ابو مازن درباره جمع آوري سلاح هاي غيرقانوني سخناني گفته است. جنبش مقاومت اسلامي حماس اين فراخوان ابو مازن را چگونه ارزيابي مي كند؟ آيا در مقابل آن تسليم مي شود؟
سلاح غيرقانوني همان سلاحي است كه از ملت ما در مقابله با اشغالگران دفاع نكرد و سلاحي است كه براي سركوب ملت فلسطين و مقابله با مقاومت آنها از آن استفاده مي شود. حال سؤال اينجاست كه آيا منظور ابو مازن از سلاح غيرقانوني اين است؟ يا اين كه مقصود وي طبق نگرش اسرائيلي ها و آمريكاييان همان سلاح مقاومت است؟ جنبش حماس سلاح قانوني را مقاومت مي داند. اين سلاح مشروعيت خود را از مقابله با اشغالگران و دفاع از ملت فلسطين كسب كرده است. كساني كه گمان مي كنند، ملت ما تعريف "اسرائيل" از مقاومت را مي پذيرند و براي اجراي ديكته هاي صهيونيست ها عليه مقاومت وارد عمل مي شوند، سخت در اشتباه هستند.
مذاكرات داخلي ميان گروه هاي فلسطيني به كجا انجاميده است؟ اين مذاكرات با اشكال مختلف آن ادامه خواهد يافت و بيش تر به صورت دو جانبه برگزار مي شود. ما در جنبش مقاومت اسلامي حماس مذاكره و گفتگو را وسيله اي مهم براي رسيدن به تفاهم در ميان طيف هاي مختلف ملت فلسطين مي دانيم. اما در خصوص مذاكرات قاهره همچنان كه همه مي دانند، آخرين دور اين مذاكرات به تفاهم نامه هايي درباره مسائل مهمي رسيد اما كساني كه خواهان توقف كامل مقاومت بودند، اين مذاكرات را ناتمام گذاشتند.
آيا رسماً از حماس براي شركت در دور جديد مذاكرات قاهره دعوتي به عمل آمده است؟
در مورد دور جديد گفتگوها در قاهره بايد گفت كه علي رغم اين كه تا به حال زماني براي برگزاري آن مشخص نشده و دعوتي در اين زمينه صورت نگرفته است، جنبش حماس تأكيد كرده است كه مذاكرات را ادامه خواهد داد. اين مذاكرات بايد شفاف برگزار شود تا اين كه برنامه و سياستي ملي جهت وحدت كليه گروه ها و نيروهاي فلسطيني بر اساس مقاومت و تحقق بخشيدن به اهداف ملي تدوين شود.
خيلي ها درباره چشم انداز مرحله بعدي بخصوص با توجه به تهديد تشكيلات خودگردان به جمع آوري "سلاح هاي غيرقانوني" و مخالفت گروه هاي فلسطيني سؤالاتي مطرح مي كنند، در اين زمان مذاكرات در رابطه شما با تشكيلات خودگردان فلسطيني چه چايگاهي دارد؟
همچنان كه گفتم جنبش حماس بر اساس فهم و درك خود مذاكرات را تنها وسيله و راهكار مورد قبول در چارچوب روابط داخلي گرو هاي فلسطيني مي داند. به اين علت، گفتگو همچنان به عنوان تنها وسيله سر و سامان دادن به مناسبات داخلي گروه هاي فلسطيني با هم مطرح خواهد بود.
در صورتي كه تشكيلات خودگردان به جمع آوري سلاح ها و بازداشت اعضاي گروه هاي فلسطيني اقدام كند، پاسخ شما چه خواهد بود؟
از يك سو، خيل عظيمي از ملت فلسطين معتقدند كه تشكيلات خودگردان تسليم ديكته ها و شروط اسرائيلي ها شده است. از سوي ديگر، فكر مي كنم كه جامعه فلسطيني طي سي ماه عمر انتفاضه الاقصي دستخوش تغييرات مثبتي شده است و اين ملت فلسطين هستند كه از مقاومت حمايت مي كنند، خود اين ملت كليه تلاش ها براي سركوب مقاومت را نقش بر آب خواهند كرد.
با ديگر گروه هاي مقاومت (چپ گرا، ملي و اسلامي) در مبارزه با اشغالگران صهيونيست تا چه حد همكاري و اتفاق نظر داريد؟
ما بر اين باور هستيم كه همه فلسطينيان مي توانند در چارچوب يك سياست ملي بر اساس اصل مقاومت و پايان دادن به اشغالگري فعاليت كنند. در اين راستا روابط خوبي با كليه گروه هاي فلسطيني داريم و هميشه با هم در تماس هستيم. با برخي از اين گروه ها بر اساس چارچوب هاي تعيين شده مناسبات حسنه و در سطح عالي داريم.
اين جا مناسب است كه به روابط نظامي و همكاري و همگاهنگي در اجراي فعاليت هاي مشترك ميان شاخه هاي نظامي اين گروه ها و گردان هاي شهيد عزالدين قسام شاخه نظامي جنبش حماس اشاره كنم. ما هميشه تلاش كرده و مي كنيم كه گروه هاي مقاومت را بر اساس يك برنامه و سياست ملي بر مبناي مقاومت عليه اشغالگران متحد كنيم. هدف از اين كار تحقق اهداف عالي و ملي ملت فلسطين و ندادن هر گونه امتياز در زمينه حقوق ملي فلسطينيان است.
اخيراً شايع شده است كه رهبران حماس از قطر تبعيد شده اند، اولاً، ميزباني دولت قطر در مدت اقامت رهبران حماس چگونه بود و ثانياً علت ترك قطر و رفتن به سوريه چه بود؟
رهبراني كه به قطر تبعيد شدند، همچنان داراي مجوز اقامت در اين كشور هستند و در طول اقامت در قطر محترمانه با آنها برخورد مي شد. حضور رهبران جنبش حماس در اين كشور عربي بخشي از اقدامات سركوبگرانه اشغالگران صهيونيست است كه ملت ما را از وطن و سرزمين خود آواره كرده اند.
رسانه هاي مختلف درباره فشاهاي خارجي بر سوريه براي تعطيلي دفاتر شما خبر مي دهند، آيا دفاتر شما در اين كشور تعطيل شده است و در صورت تسليم سوريه در مقابل اين فشارها و تعطيلي دفاتر شما، چه واكنشي خواهيد داشت؟
جنبش حماس بر اساس اصل شفافيت با كشورهاي عربي همكاري مي كند. به اين علت ما از فشارهاي دو طرفه سخن نمي گويم بلكه به روابط با اين كشورها بر اساس اصول تفاهم و فعاليت در راستاي مصالح مشترك مي نگريم.
همه از آينده بي خبريم. اما به نظر شما بيش ترين نگراني حماس از آينده چيست؟
گمان نمي كنم كساني كه مقاومت عليه اشغالگري را انتخاب كرده باشند، نگران اي داشته باشند. اما آنچه درد آور است دل بستن برخي به آمريكا و رژيم صهيونيستي و روند سازش است. اقدامات اين افراد فجايع زيادي براي ملت ما و مسأله فلسطين به بار آورده است. آنچه نگران و ناراحت كننده است اين كه عده اي با دلخوشي به اين كشورها خون شهدا و جانفشاني اسرا و ملت فلسطين را ناديده مي گيرند و با دادن امتيازات به طرف صهيونيستي بر مسأله فلسطين تأثير منفي مي گذارند.
اگر اندكي به گذشته برگرديم، متوجه خواهيم شد كه حماس به شدت از جبريل رجوب رئيس سابق سازمان حفاظت اطلاعات در كرانه باختري انتقاد كرد. در حالي كه انتقاد از محمد دحلان از شدت كم تري برخوردار بود. اكنون دحلان منصب مهمي را عهده دار شده است آيا وي در اين منصب با جنبش حماس به تفاهم مي رسد؟
اميدوار بوديم كه هدف حكومت ابو مازن تثبيت وحدت ملي بر اساس ادامه مقاومت عليه اشغالگران باشد اما با توجه به سياست هاي پيشنهادي اين حكومت به مجلس قانون گذاري، روشن شد كه حكومت جديد تشكيلات خودگردان اهداف و اولويات ديگري دارد. انتقاد از جبريل رجوب به علت برخورد وي با مقاومت بود و وضعيت كنوني سياسي وي نتيجه طبيعي اقدامات وي عليه مقاومت بود. هر كس گمان كند كه مي تواند با پايمال كردن خون ملت مقاومش به مقام و منصبي دست يابد، سخت در اشتباه است زيرا اين خون ها وي را نفرين خواهند كرد. از محمد دحلان مي خواهم كه براي تفاهم با مقاومت و جانبداري از آن تلاش كند.
همچنان عمليات هاي شهادت طلبانه بحث و جدل فراواني را حتي در محافل فلسطيني برانگيخته است. چرا حماس و گردان هاي شهيد عزالدين قسام عمليات هاي خود را متوقف نمي كنند و براي اجراي طرح نقشه راه فرصت نمي دهند تا نتايج آن را ببينيم؟
از يك طرف، با توجه به شرايط كنوني و دفاع ملت فلسطيني از خود در برابر حملات پياپي دشمن صهيونيستي منطقي نيست كه از اين ملت و گروه هاي مقاومت خواسته شود كه به اجراي اين طرح فرصت دهند. و از سوي ديگر، طرح نقشه راه حقوق فلسطينيان را نايده مي گيرد و روحيه آنها را به عنوان يك ملت تحت سيطره اشغالگران با پذيرش اشغالگري به جاي مقاومت در هم مي شكند. بر اساس اين طرح ملت فلسطين بايد از امنيت اشغالگر محافظت كنند و حتي در صورت حمله طرف صهيونيستي هيچ گونه واكنشي نشان ندهند. اين طرح تلاش مي كند كه قدرت مقاومت را از ملت فلسطين سلب كند. البته نه از طريق اقدامات سركوبگرانه اشغالگران بلكه به وسيله تشكيلات خودگردان مي خواهد اين هدف را دنبال كند و در اين راستا اين تشكيلات دائماً از سوي اشغالگران تحت سؤال و بازجويي است. همچنين نقشه راه با وضع كردن شروط امنتي مي خواهد راه را به روي درگيري فلسطيني ـ فلسطيني هموار كند و بحران جامعه صهيونيستي به داخل جامعه فلسطيني منتقل شود. به اين علت، فكر مي كنم كه آنچه بايد مطرح شود نبايد مسأله دادن فرصت به نقشه راه باشد، بلكه برعكس بايد به مقاومت مشروع فرصت داد تا اهداف خود را محقق سازد.
در برخي گزارش ها آمده است كه از حمايت مالي فلسطينيان از حماس در اراضي فلسطيني جلوگيري مي شود، اين امر چه تأثير مي تواند بر جنبش حماس داشته باشد؟
كسي كه راه جهاد و مبارزه را بر مي گزيند، به خوبي مي داند كه با چالش ها و مشكلات فراواني روبرو خواهد شد، به اين علت هر گونه اقدام دشمن وي را غافلگير نمي كند بلكه بر اساس اصل تحدي با آن برخورد مي كند و به جهاد خود تا رسيدن به اهداف ادامه مي دهد. ما به خوبي نسبت به تلاش هاي دشمنان ملتمان براي محاصره نيروهاي مجاهد خبر داريم و تمام تلاش خود را براي خنثي كردن اين گونه تلاش ها مبذول مي داريم و به وضوح توفيق الهي را در ناكام گذاشتن اين اقدامات لمس مي كنيم. اين جا خاطر نشان مي كنم كه امت اسلام بنا به فرمايش نبي اكرم به بركت وجود افراد صالح در ميان آنها، بسياري از طرح ها و نقشه هاي دشمن را نقش آب مي كنند.
حمله جهاني عليه آنچه تروريسم ناميده مي شود، چه تأثيري بر جنبش حماس در داخل و خارج از فلسطين دارد؟
همه شركت كنندگان در اين حمله و در رأس آنها ايالات متحده آمريكا به خوبي درك مي كنند كه مقاومت فلسطين تروريسم نيست بلكه مقاومت و مقابله با تروريسم صهيونيستي عليه ملت فلسطين است و اين امر واكنشي طبيعي به اين نوع تروريسم است. اما در سطح امت عربي و اسلامي حمله به حماس با بهانه مقابله با تروريسم تأثير معكوسي داشته است و حمايت مسلمانان از جهاد و مقاومت ملت ما را به طور اعم و جنبش حماس را به طور اخص دو چندان كرده است. اين حمايت تنها به امت اسلام محدود نمي شود بلكه محافل مردمي در سطح جهان نيز از اين جنبش حمايت مي كنند.
نظر شما درباره نقشه جديد خاورميانه كه آمريكا پس از اشغال عراق درصدد ترسيم آن است، چيست؟
ايالات متحده آمريكا بدون تلاش آنچناني سعي خواهد كرد كه نقشه منطقه را از نو ترسيم كند. كالين پاول و كاندوليزا رايس براي تحقق مصالح آمريكا به بهترين حد ممكن، اين مسأله را بارها در سخنان خود مورد تأكيد قرار داده اند. ترسيم نقشه جديد خاورميانه به معناي ترسيم دوباره مرزهاي كشورها نيست بلكه به عناي تغيير نقشه فرهنگي و فكري و روابط اجتماعي جوامع منطقه است. ما معتقديم كه آمريكا در اين راستا حركت و براي نيل به آن تلاش مي كند اما اين بدان معنا نيست كه اين كشور در اين امر موفق خواهد شد.
مجري عمليات چند ماه قبل «تل آويو» ساكن خارج از فلسطين بود، اين مسأله چگونه رخ داد؟
هيچ گونه اطلاعي از اين عمليات ندارم اما پر واضح است كه تداوم حملات اشغالگران صهيونيست و ادامه قلع و قمع ملت فلسطين و همچنين تلاش براي زدودن بعد اسلامي و قداست سرزمين فلسطين، مسلمانان را به عمليات جهادي عليه اشغالگران صهيونيست بيش از پيش تحريك مي كند و در اين ميان به برنامه ريزان و طراحان اين عمليات ها توجهي نمي كنند بلكه تنها هدف آنها جهاد در فلسطين است.
آيا انتخاب يك فرد در خارج از فلسطين براي اجراي اين عمليات به علت در تنگنا قرار ندادن تشكيلات خودگردان بوده است يا اين كه شما توان لازم براي استفاده از شهادت طلبان را در داخل اراضي فلسطيني نداشتيد؟
فكر نمي كنم نسل هاي جديد مسلمانان كه به ارزش هاي ديني پايبند هستند، در شركت در جهاد و مبارزه عليه رژيم صهيونيستي از ارزش كم تري نسبت به مجاهدان فلسطيني برخوردار باشند.
موساد تهديد كرده است كه رهبران حماس و ديگر گروه هاي فلسطيني مقيم خارج از فلسطين را ترور مي كند، آيا پيش بيني مي كنيد كه موساد به اين تهديد خود عمل كند؟
موساد عملآً در گذشته تلاش كرد كه به اين تهديدات خود جامه عمل بپوشاند. اين سازمان جاسوسي در سال 1997 در اردن تلاش كرد كه برادر خالد مشعل رئيس دفتر سياسي جنبش حماس را ترور كند اما به ياري خداوند اين عمليات با شكست مواجه شد بدون اين كه ما قبلاً تدبيري براي آن انديشيده باشيم. در گذشته چندين بار اقدامات تروريستي موساد خنثي شد. به اين علت، ما پيش بيني مي كنيم كه در هر لحظه ممكن هدف عمليات هاي تروريستي اين سازمان قرار بگيريم، ما نيز تمام تلاش خود را براي گرفتن فرصت اين كار از دشمن مبذول مي كنيم. ما به خوبي مي دانيم كه راهي كه برگزيده ايم راه جهاد و مبارزه است و در اين راه هيچ هراسي نداريم. شهادت آخر كار است و هر مجاهدي آرزوي آن را در سر مي پروراند. بايد به دشمن صهيونيستي هشدار داد كه اين جنايت ها هرگز بي پاسخ نمي ماند. تك تك اعضاي جنبش حماس به ويژه رهبران آن راه شهادت را برگزيده اند. جنبش حماس به ياري پروردگار پيروزي بر رژيم صهيونيستي را براي امت اسلام رقم خواهد زد.
خداي ناكرده در صورت عملي شدن تهديدات رژيم صهيونيستي آيا شما دايره عمليات خود را به گونه اي كه شامل اهداف اسرائيلي در خارج از فلسطين نيز شود، گسترش خواهيد داد؟
اين مسأْله به رهبري جنبش كه تصميمات مناسبي براي مقابله با اين جنايت ها مي گيرد، مربوط مي شود و هر حادثه پاسخ مناسبي به دنبال خواهد داشت. در اين جا تأكيد مي كنم كه رهبري حماس به گردان هاي شهيد عزالدين قسام اطمينان راسخ دارد كه قدرت لازم براي پاسخ دادن به جنايت هاي دشمن در زمان و مكان مناسب را دارند.
وقتي نيروهاي اشغالگر صهيونيست صلاح شحاده فرمانده كل شاخه نظامي حماس را ترور كردند، جنبش حماس قول داد كه ده ها عمليات را در پاسخ به ترور اين مجاهد اجرا خواهد كرد. همچنين پس از ترور دكتر ابراهيم مقادمه حماس اعلام كرد كه با هدف قرار دادن رهبران سياسي اسرائيل به اين ترور پاسخ مي دهد. اما اين وعده ها عملي نشد. علت اين كار چيست. آيا فكر نمي كنيد كه اين مسأله محبوبيت جنبش حماس در ميان فلسطينيان و ملت هاي عرب را در معرض تهديد قرار مي دهد؟
محبوبيت گردان هاي شهيد عزالدين قسام شاخه نظامي جنبش مقاومت اسلامي حماس در سطح بسيار بالايي است. مجاهدان قسامي نشان دادند كه بهترين سربازان مجاهدي هستند كه مي توان در ميدان نبرد به آنها اعتماد كرد. اين كه چيزي از اين وعده ها محقق نشد، نادرست است. به تأخير افتادن عمليات ها و يا تغيير روش و يا شكل آنها يك مسأله صرف نظامي است كه فرماندهان شاخه نظامي بنا به شرايط و صلاحديد خود آن را تعيين مي كنند. سري عمليات هاي پياپي علي رغم كليه اقدامات و حملات تروريستي دشمن صهيونيستي نشانگر پافشاري و عزم راسخ مجاهدان در ادامه مقاومت و مبارزه است.
ده ها تن از مبارزان به دست نيروهاي اشغالگر ترور شدند و صدها نفر از اعضاي حماس نيز در زندان هاي اشغالگران به سر مي برند، آيا اين مسأله نشانگر رخنه نيروهاي اطلاعاتي دشمن صهيونيستي در جنبش حماس نيست و اين مسأله شما را به تجديد نظر در فعاليت هايتان وا نمي دارد؟
جهاد و مبارزه در فلسطين با پيشرفته ترين نيروي متجاوز در منطقه خاورميان صورت مي گيرد. همگان بايد بدانند كه دشمن ما روز و شب به فكر ضربه زدن به ماست. طبيعت جهاد و مقاومت اين است كه مجاهدان نيز تلفات و خساراتي بدهند. (من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه، فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر) و (إن تكونوا تألمون فإنهم يألمون و ترجون من الله ما لا يرجون) سازمان هاي خاصي در جنبش مقاومت اسلامي حماس به دنبال هر عمليات به دنبال كشف نقاط خلل و علل وقوع چنين عمليات هايي هستند، سپس براي حل مشكلات اگر وجود داشته باشد، از جمله وجود مزدوران و نفوذ ديگران اقدام خواهند كرد.
جامعه فلسطيني با پديده اي به نام مزدوران مواجه است. سازمان هاي فلسطيني هيچ گونه سياست عملي براي مقابله با اين مشكل اتخاذ نكرده اند، مسأله خطرناك تر اين است كه چرا تا به حال اقدامي جدي صورت نگرفته است؟
پديده مزدوران پديده اي خطرناك است. خطرناك بودن آن از اين ناحيه است كه آنها به عنوان بخشي از ملت فلسطين به جاهايي نفوذ مي كنند كه دشمن صهيونيستي هرگز قادر نخواهد بود. گروه هاي فلسطيني از همان انتفاضه اول در سال 1987 سياست شفافي را در برخورد با مزدوران و تعقيب و نابودي شبكه هاي آن ها و به مجازات رساندن اين خائنان در پيش گرفتند. اين سياست نقش مهمي در متوقف كردن اين پديده ايفا كرد و شمار زيادي از آنها به درك واصل شدند. اما تشكيلات خودگردان فلسطين و اعلام آمادگي آن براي مقابله با پديده مزدوران و درخواست از كليه گروه هاي فلسطيني جهت توقف تعقيب و مجازات مزدوران تحت شعار «عدم تعدد مراكز قدرت » اين گروها را به كاهش تلاش در اين زمينه واداشت.
امروزه ملت ما پي برده اند كه تشكيلات خودگردان در برخورد با اين مسأله ناتوان است و چه بسا سازمان هاي امنيـتي آن نيز درصدد انجام اين مسؤوليت نباشند. حتي اين سازمان ها تعداد زيادي از اين مزدوران را جذب كرده اند. اين مسأله باعث شده است كه ملت فلسطين در انتفاضه كنوني بهاي سنگيني را پرداخت كند. گروه هاي مختلف فلسطيني خواهان تجديد نظر در اين پرونده هستند. بايد در اين زمينه برخورد صحيحي شد و در آن مبالغه و زياده گويي نشود. البته مي نمي خواهم از خطرناك بودن اين پديده بكاهم. اگر دقيقاً شرايط احاطه كننده ملت فلسطين و مدت زمان حضور اشغالگران در فلسطين و وجود يك گروه سياسي كه خواهان مذاكره با دشمن به خصوص در زمينه هاي امنيتي است، را در نظر بگيريم، متوجه خواهيم شد كه فعاليت پديده مزدوران به صورت طبيعي ادامه دارد. البته در اين زمينه بايد با عزم راسخ و به شدت برخورد كرد نه اين كه به سادگي از كنار آن گذشت.
چه نوع رابطه اي با اردن، قطر، كويت، ايران، لبنان و حزب الله داريد؟
نمي توان گفت كه با اردن رابطه داريم. زيرا اردن هم اكنون عليه جنبش حماس اعلام جنگ كرده است و از تحريم فعاليت هاي اين جنبش در اردن پا را فراتر گذاشته است و هم اكنون هواداران اردني آن را تحت تعقيب قرار مي دهد. اما با بقيه كشورها از جمله قطر، كويت، ايران و لبنان روابط سياسي داريم، طبيعت اين روابط و حضور ما در اين كشورها تفاوت مي كند. هدف ما از اين مناسبات جذب حمايت اين كشورها از مقاومت و پايداري ملت فلسطين است. اما رابطه با جنبش حزب الله لبنان در چارچوب رابطه با احزاب و تشكل هاي عربي به طور اعم و در ميان احزاب لبناني به صورت اخص صورت مي گيرد. به خصوص اين كه ما در فلسطين و لبنان دشمن مشتركي داريم و همين دشمن همه ما را هدف قرار داده است.
جنبش حماس تحولات عراق را چگونه ارزيابي مي كند و تحليل اين جنبش از سقوط سريع بغداد و اشغال كليه شهرهاي اين كشور چيست؟
در اين جا نمي خواهم علل سقوط شهرهاي عراق و اشغال سريع بغداد را تحليل كنم اما به طور خلاصه نتيجه مهم اين جنگ اين است كه استعمار نظامي در عراق يك واقعيت جديد است كه كشورهاي منطقه بايد در ابتداي قرن بيست و يكم با آن برخورد كنند. بدون هيچ شكي ما كه از اشغالگري رژيم صهيونيستي رنج مي بريم با اشغال هر نقطه جهان به صورت اعم و هر كشور عربي به صورت اخص مخالفيم.
آيا فكر نمي كنيد كه اشغال عراق بخشي از طرح تشكيل "اسرائيل بزرگ" باشد؟
مهم ترين هدف ترسيم دوباره نقشه منطقه تثبيت حاكميت و برتري نظامي و اقتصادي رژيم صهيونيستي در ميان كشورهاي منطقه است. اين هدف بر اساس اصل همكاري استراتژيك ايالات متحده آمريكا و رژيم صهيونيستي دنبال مي شود. نگاهي به طرح هاي سياسي در منطقه ابتدا از توافق نامه سايكس پيكو و سپس بيانيه بالفور و اخيراً طرح هاي سازش همگي نشانگر تعهد و استراتژي آمريكا در حفظ و تأمين امنيت و برتري رژيم صهيونيستي در منطقه خاورميانه است. در اين جا بايد گفت كه همسويي صهيونيست ها با سياست هاي آمريكا نه تنها بر پايه يك طرح سياسي بلكه بر اصول اعتقادي استوار است. علت آن هم اين است كه بنا به نگرش ديني حكومت آمريكا حضرت مسيح تنها در صورت تشكيل اسرائيل بزرگ و بازسازي معبد سليمان ظهور مي كند.
موضع جنبش مقاومت اسلامي حماس در خصوص حكومت جديد تشكيلات خودگردان فلسطين و نظر شما در مورد عدم مشاركت گروه هاي مختلف فلسطيني در اين حكومت چيست؟
درباره حكومت جديد تشكيلات خودگردان فلسطين بايد گفت كه موضع ما در خصوص توافق نامه هاي اسلو كه زيربناي تشكيل اين حكومت است، شفاف و آشكار است. ما بارها اعلام كرده ايم كه جنبش حماس در هيچ گونه فعاليت سياسي كه مرجع آن اين گونه توافق نامه ها باشد، شركت نخواهد كرد. البته اين مسأله مانع برقراري روابط حسنه با اين حكومت و كمك به فعاليت هاي خدمت رساني آن نمي شود.
عدم مشاركت گروه هاي فلسطيني در حكومت تشكيلات خودگردان به مخالفت اين گروه ها با شركت در هر حكومتي كه بر اساس اسلو و نقشه راه تشكيل شود، بر مي گردد. همسو نبودن اين طرح ها و توافق نامه ها با آرمان ملت فلسطين از يك طرف، و شرايط به وجود آورنده حكومت ابو مازن از طرف ديگر، علت مخالفت گروه هاي فلسطيني با مشاركت در اين حكومت است. اين گروه ها از حيث مبدأ هيچ مخالفتي با مشاركت در حكومت ندارند اما چون عوامل دخيل در شكل گيري تشكيلات خودگردان با آرمان و مسأله فلسطين هماهنگي ندارند، اين رويه را در پيش گرفته اند.
اخيراً شايع شده است كه افسران آمريكايي عناصر امنيتي سازمان اطلاعاتي جديد تشكيلات خودگردان را براي مبارزه با تروريسم آموزش مي دهند، تأسيس اين سازمان را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
اولاً: پر واضح است كه اين سازمان به درخواست صهيونيست ها و تحت فشار آمريكا تأسيس شده است. به اين معنا كه اين سازمان امنيتي بر اساس تعريف آمريكا و رژيم صهيونيستي از تروريسم فعاليت مي كند.
ثانياً: شايسته بود كه دست اندركاران اين سازمان، تصوري از نقش سازمان هاي امنيتي در حمايت از ملت فلسطين در برابر حملات رژيم صهيونيستي و مبارزه با نفوذ دشمن در جامعه فلسطيني ارائه مي كردند. شايسته بود كه اين سازمان براي تحت تعقيب قرار دادن جاسوسان و مزدوران تأسيس مي شد و اين هدف را دنبال مي كرد.
ثالثاً: فكر نمي كنم كه ملت فلسطين از سازماني اينچنيني استقبال كنند. به زودي روشن خواهد شد كه تأسيس كنندگان اين سازمان مقابل ملت فلسطين قرار خواهند گرفت. البته در صورتي كه اين سازمان با مقاومت فلسطين به مقابله برخيزد.
در سال هاي اخير طرف هاي مختلف طرح هايي در مورد صلح و آتش بس ارائه كرده اند. آيا جنبش حماس طرح هايي از اين قبيل براي ارائه كردن به خصوص با توجه به تحولات پياپي بين المللي ندارد؟
در حالي كه اشغالگران ملت ما را آماج حملات خود قرار مي دهند و هر روز به اقدامات تروريستي، قتل، تخريب و مصادره مستغلات در فلسطين ادامه مي دهند، آيا غيرمنطقي نيست كه در اين اوضاع ملت فلسطين در مورد آتش بس سخن بگويد. بلكه بر عكس طبيعي و منطقي اين است كه اين ملت از خود و سرزمينش دفاع كند و با هر چه در اخـتيار دارد با اشغالگران مقاومت كند. به اين علت مقاومت همچنانكه برخي مي گويند، خشونت نيست بلكه مقابله با اشغالگران و متجاوزان است.
سخناني نيز كه درباره توقف مقاومت گفته مي شود، در اين راستا ارزيابي مي شود. علي رغم همه اين مسائل، جنبش حماس در مناسبت هاي مختلف طرح هايي ارائه كرده است كه در اينجا به دو طرح اشاره مي كنم:
1ـ شيخ احمد ياسين در گذشته مطرح كرد كه جنبش حماس آمادگي دارد در صورت عقب نشيني اشغالگران از كرانه باختري و نوار غزه از جمله قدس و نابودي شهرك هاي صهيونيست نشين و تشكيل دولت مستقل فلسطيني بدون مداخله نيروهاي خارجي و به رسميت نشاختن رژيم صهيونيستي در اراضي اشغال شده 1948به مدت 10 تا 15 سال پيمان آتش بس منعقد كند.
2ـ اين طرح در مذاكرات قاهره ارائه شد. جنبش حماس در اين مذاكرات براي بررسي مسأله هدف قرار دادن غيرنظاميان صهيونيست در صورت توقف فوري حملات اشغعالگران صهيونيست و هدف قرارندادن غيرنظاميان فلسطيني و توقف بازداشت، ترور، تخريب منازل و زمين هاي كشاورزي اعلام آمادگي كرد.
ابو مازن درباره جمع آوري سلاح هاي غيرقانوني سخناني گفته است. جنبش مقاومت اسلامي حماس اين فراخوان ابو مازن را چگونه ارزيابي مي كند؟ آيا در مقابل آن تسليم مي شود؟
سلاح غيرقانوني همان سلاحي است كه از ملت ما در مقابله با اشغالگران دفاع نكرد و سلاحي است كه براي سركوب ملت فلسطين و مقابله با مقاومت آنها از آن استفاده مي شود. حال سؤال اينجاست كه آيا منظور ابو مازن از سلاح غيرقانوني اين است؟ يا اين كه مقصود وي طبق نگرش اسرائيلي ها و آمريكاييان همان سلاح مقاومت است؟ جنبش حماس سلاح قانوني را مقاومت مي داند. اين سلاح مشروعيت خود را از مقابله با اشغالگران و دفاع از ملت فلسطين كسب كرده است. كساني كه گمان مي كنند، ملت ما تعريف "اسرائيل" از مقاومت را مي پذيرند و براي اجراي ديكته هاي صهيونيست ها عليه مقاومت وارد عمل مي شوند، سخت در اشتباه هستند.
مذاكرات داخلي ميان گروه هاي فلسطيني به كجا انجاميده است؟ اين مذاكرات با اشكال مختلف آن ادامه خواهد يافت و بيش تر به صورت دو جانبه برگزار مي شود. ما در جنبش مقاومت اسلامي حماس مذاكره و گفتگو را وسيله اي مهم براي رسيدن به تفاهم در ميان طيف هاي مختلف ملت فلسطين مي دانيم. اما در خصوص مذاكرات قاهره همچنان كه همه مي دانند، آخرين دور اين مذاكرات به تفاهم نامه هايي درباره مسائل مهمي رسيد اما كساني كه خواهان توقف كامل مقاومت بودند، اين مذاكرات را ناتمام گذاشتند.
آيا رسماً از حماس براي شركت در دور جديد مذاكرات قاهره دعوتي به عمل آمده است؟
در مورد دور جديد گفتگوها در قاهره بايد گفت كه علي رغم اين كه تا به حال زماني براي برگزاري آن مشخص نشده و دعوتي در اين زمينه صورت نگرفته است، جنبش حماس تأكيد كرده است كه مذاكرات را ادامه خواهد داد. اين مذاكرات بايد شفاف برگزار شود تا اين كه برنامه و سياستي ملي جهت وحدت كليه گروه ها و نيروهاي فلسطيني بر اساس مقاومت و تحقق بخشيدن به اهداف ملي تدوين شود.
خيلي ها درباره چشم انداز مرحله بعدي بخصوص با توجه به تهديد تشكيلات خودگردان به جمع آوري "سلاح هاي غيرقانوني" و مخالفت گروه هاي فلسطيني سؤالاتي مطرح مي كنند، در اين زمان مذاكرات در رابطه شما با تشكيلات خودگردان فلسطيني چه چايگاهي دارد؟
همچنان كه گفتم جنبش حماس بر اساس فهم و درك خود مذاكرات را تنها وسيله و راهكار مورد قبول در چارچوب روابط داخلي گرو هاي فلسطيني مي داند. به اين علت، گفتگو همچنان به عنوان تنها وسيله سر و سامان دادن به مناسبات داخلي گروه هاي فلسطيني با هم مطرح خواهد بود.
در صورتي كه تشكيلات خودگردان به جمع آوري سلاح ها و بازداشت اعضاي گروه هاي فلسطيني اقدام كند، پاسخ شما چه خواهد بود؟
از يك سو، خيل عظيمي از ملت فلسطين معتقدند كه تشكيلات خودگردان تسليم ديكته ها و شروط اسرائيلي ها شده است. از سوي ديگر، فكر مي كنم كه جامعه فلسطيني طي سي ماه عمر انتفاضه الاقصي دستخوش تغييرات مثبتي شده است و اين ملت فلسطين هستند كه از مقاومت حمايت مي كنند، خود اين ملت كليه تلاش ها براي سركوب مقاومت را نقش بر آب خواهند كرد.
با ديگر گروه هاي مقاومت (چپ گرا، ملي و اسلامي) در مبارزه با اشغالگران صهيونيست تا چه حد همكاري و اتفاق نظر داريد؟
ما بر اين باور هستيم كه همه فلسطينيان مي توانند در چارچوب يك سياست ملي بر اساس اصل مقاومت و پايان دادن به اشغالگري فعاليت كنند. در اين راستا روابط خوبي با كليه گروه هاي فلسطيني داريم و هميشه با هم در تماس هستيم. با برخي از اين گروه ها بر اساس چارچوب هاي تعيين شده مناسبات حسنه و در سطح عالي داريم.
اين جا مناسب است كه به روابط نظامي و همكاري و همگاهنگي در اجراي فعاليت هاي مشترك ميان شاخه هاي نظامي اين گروه ها و گردان هاي شهيد عزالدين قسام شاخه نظامي جنبش حماس اشاره كنم. ما هميشه تلاش كرده و مي كنيم كه گروه هاي مقاومت را بر اساس يك برنامه و سياست ملي بر مبناي مقاومت عليه اشغالگران متحد كنيم. هدف از اين كار تحقق اهداف عالي و ملي ملت فلسطين و ندادن هر گونه امتياز در زمينه حقوق ملي فلسطينيان است.
اخيراً شايع شده است كه رهبران حماس از قطر تبعيد شده اند، اولاً، ميزباني دولت قطر در مدت اقامت رهبران حماس چگونه بود و ثانياً علت ترك قطر و رفتن به سوريه چه بود؟
رهبراني كه به قطر تبعيد شدند، همچنان داراي مجوز اقامت در اين كشور هستند و در طول اقامت در قطر محترمانه با آنها برخورد مي شد. حضور رهبران جنبش حماس در اين كشور عربي بخشي از اقدامات سركوبگرانه اشغالگران صهيونيست است كه ملت ما را از وطن و سرزمين خود آواره كرده اند.
رسانه هاي مختلف درباره فشاهاي خارجي بر سوريه براي تعطيلي دفاتر شما خبر مي دهند، آيا دفاتر شما در اين كشور تعطيل شده است و در صورت تسليم سوريه در مقابل اين فشارها و تعطيلي دفاتر شما، چه واكنشي خواهيد داشت؟
جنبش حماس بر اساس اصل شفافيت با كشورهاي عربي همكاري مي كند. به اين علت ما از فشارهاي دو طرفه سخن نمي گويم بلكه به روابط با اين كشورها بر اساس اصول تفاهم و فعاليت در راستاي مصالح مشترك مي نگريم.
همه از آينده بي خبريم. اما به نظر شما بيش ترين نگراني حماس از آينده چيست؟
گمان نمي كنم كساني كه مقاومت عليه اشغالگري را انتخاب كرده باشند، نگران اي داشته باشند. اما آنچه درد آور است دل بستن برخي به آمريكا و رژيم صهيونيستي و روند سازش است. اقدامات اين افراد فجايع زيادي براي ملت ما و مسأله فلسطين به بار آورده است. آنچه نگران و ناراحت كننده است اين كه عده اي با دلخوشي به اين كشورها خون شهدا و جانفشاني اسرا و ملت فلسطين را ناديده مي گيرند و با دادن امتيازات به طرف صهيونيستي بر مسأله فلسطين تأثير منفي مي گذارند.
اگر اندكي به گذشته برگرديم، متوجه خواهيم شد كه حماس به شدت از جبريل رجوب رئيس سابق سازمان حفاظت اطلاعات در كرانه باختري انتقاد كرد. در حالي كه انتقاد از محمد دحلان از شدت كم تري برخوردار بود. اكنون دحلان منصب مهمي را عهده دار شده است آيا وي در اين منصب با جنبش حماس به تفاهم مي رسد؟
اميدوار بوديم كه هدف حكومت ابو مازن تثبيت وحدت ملي بر اساس ادامه مقاومت عليه اشغالگران باشد اما با توجه به سياست هاي پيشنهادي اين حكومت به مجلس قانون گذاري، روشن شد كه حكومت جديد تشكيلات خودگردان اهداف و اولويات ديگري دارد. انتقاد از جبريل رجوب به علت برخورد وي با مقاومت بود و وضعيت كنوني سياسي وي نتيجه طبيعي اقدامات وي عليه مقاومت بود. هر كس گمان كند كه مي تواند با پايمال كردن خون ملت مقاومش به مقام و منصبي دست يابد، سخت در اشتباه است زيرا اين خون ها وي را نفرين خواهند كرد. از محمد دحلان مي خواهم كه براي تفاهم با مقاومت و جانبداري از آن تلاش كند.
همچنان عمليات هاي شهادت طلبانه بحث و جدل فراواني را حتي در محافل فلسطيني برانگيخته است. چرا حماس و گردان هاي شهيد عزالدين قسام عمليات هاي خود را متوقف نمي كنند و براي اجراي طرح نقشه راه فرصت نمي دهند تا نتايج آن را ببينيم؟
از يك طرف، با توجه به شرايط كنوني و دفاع ملت فلسطيني از خود در برابر حملات پياپي دشمن صهيونيستي منطقي نيست كه از اين ملت و گروه هاي مقاومت خواسته شود كه به اجراي اين طرح فرصت دهند. و از سوي ديگر، طرح نقشه راه حقوق فلسطينيان را نايده مي گيرد و روحيه آنها را به عنوان يك ملت تحت سيطره اشغالگران با پذيرش اشغالگري به جاي مقاومت در هم مي شكند. بر اساس اين طرح ملت فلسطين بايد از امنيت اشغالگر محافظت كنند و حتي در صورت حمله طرف صهيونيستي هيچ گونه واكنشي نشان ندهند. اين طرح تلاش مي كند كه قدرت مقاومت را از ملت فلسطين سلب كند. البته نه از طريق اقدامات سركوبگرانه اشغالگران بلكه به وسيله تشكيلات خودگردان مي خواهد اين هدف را دنبال كند و در اين راستا اين تشكيلات دائماً از سوي اشغالگران تحت سؤال و بازجويي است. همچنين نقشه راه با وضع كردن شروط امنتي مي خواهد راه را به روي درگيري فلسطيني ـ فلسطيني هموار كند و بحران جامعه صهيونيستي به داخل جامعه فلسطيني منتقل شود. به اين علت، فكر مي كنم كه آنچه بايد مطرح شود نبايد مسأله دادن فرصت به نقشه راه باشد، بلكه برعكس بايد به مقاومت مشروع فرصت داد تا اهداف خود را محقق سازد.
در برخي گزارش ها آمده است كه از حمايت مالي فلسطينيان از حماس در اراضي فلسطيني جلوگيري مي شود، اين امر چه تأثير مي تواند بر جنبش حماس داشته باشد؟
كسي كه راه جهاد و مبارزه را بر مي گزيند، به خوبي مي داند كه با چالش ها و مشكلات فراواني روبرو خواهد شد، به اين علت هر گونه اقدام دشمن وي را غافلگير نمي كند بلكه بر اساس اصل تحدي با آن برخورد مي كند و به جهاد خود تا رسيدن به اهداف ادامه مي دهد. ما به خوبي نسبت به تلاش هاي دشمنان ملتمان براي محاصره نيروهاي مجاهد خبر داريم و تمام تلاش خود را براي خنثي كردن اين گونه تلاش ها مبذول مي داريم و به وضوح توفيق الهي را در ناكام گذاشتن اين اقدامات لمس مي كنيم. اين جا خاطر نشان مي كنم كه امت اسلام بنا به فرمايش نبي اكرم به بركت وجود افراد صالح در ميان آنها، بسياري از طرح ها و نقشه هاي دشمن را نقش آب مي كنند.
حمله جهاني عليه آنچه تروريسم ناميده مي شود، چه تأثيري بر جنبش حماس در داخل و خارج از فلسطين دارد؟
همه شركت كنندگان در اين حمله و در رأس آنها ايالات متحده آمريكا به خوبي درك مي كنند كه مقاومت فلسطين تروريسم نيست بلكه مقاومت و مقابله با تروريسم صهيونيستي عليه ملت فلسطين است و اين امر واكنشي طبيعي به اين نوع تروريسم است. اما در سطح امت عربي و اسلامي حمله به حماس با بهانه مقابله با تروريسم تأثير معكوسي داشته است و حمايت مسلمانان از جهاد و مقاومت ملت ما را به طور اعم و جنبش حماس را به طور اخص دو چندان كرده است. اين حمايت تنها به امت اسلام محدود نمي شود بلكه محافل مردمي در سطح جهان نيز از اين جنبش حمايت مي كنند.
نظر شما درباره نقشه جديد خاورميانه كه آمريكا پس از اشغال عراق درصدد ترسيم آن است، چيست؟
ايالات متحده آمريكا بدون تلاش آنچناني سعي خواهد كرد كه نقشه منطقه را از نو ترسيم كند. كالين پاول و كاندوليزا رايس براي تحقق مصالح آمريكا به بهترين حد ممكن، اين مسأله را بارها در سخنان خود مورد تأكيد قرار داده اند. ترسيم نقشه جديد خاورميانه به معناي ترسيم دوباره مرزهاي كشورها نيست بلكه به عناي تغيير نقشه فرهنگي و فكري و روابط اجتماعي جوامع منطقه است. ما معتقديم كه آمريكا در اين راستا حركت و براي نيل به آن تلاش مي كند اما اين بدان معنا نيست كه اين كشور در اين امر موفق خواهد شد.
مجري عمليات چند ماه قبل «تل آويو» ساكن خارج از فلسطين بود، اين مسأله چگونه رخ داد؟
هيچ گونه اطلاعي از اين عمليات ندارم اما پر واضح است كه تداوم حملات اشغالگران صهيونيست و ادامه قلع و قمع ملت فلسطين و همچنين تلاش براي زدودن بعد اسلامي و قداست سرزمين فلسطين، مسلمانان را به عمليات جهادي عليه اشغالگران صهيونيست بيش از پيش تحريك مي كند و در اين ميان به برنامه ريزان و طراحان اين عمليات ها توجهي نمي كنند بلكه تنها هدف آنها جهاد در فلسطين است.
آيا انتخاب يك فرد در خارج از فلسطين براي اجراي اين عمليات به علت در تنگنا قرار ندادن تشكيلات خودگردان بوده است يا اين كه شما توان لازم براي استفاده از شهادت طلبان را در داخل اراضي فلسطيني نداشتيد؟
فكر نمي كنم نسل هاي جديد مسلمانان كه به ارزش هاي ديني پايبند هستند، در شركت در جهاد و مبارزه عليه رژيم صهيونيستي از ارزش كم تري نسبت به مجاهدان فلسطيني برخوردار باشند.
موساد تهديد كرده است كه رهبران حماس و ديگر گروه هاي فلسطيني مقيم خارج از فلسطين را ترور مي كند، آيا پيش بيني مي كنيد كه موساد به اين تهديد خود عمل كند؟
موساد عملآً در گذشته تلاش كرد كه به اين تهديدات خود جامه عمل بپوشاند. اين سازمان جاسوسي در سال 1997 در اردن تلاش كرد كه برادر خالد مشعل رئيس دفتر سياسي جنبش حماس را ترور كند اما به ياري خداوند اين عمليات با شكست مواجه شد بدون اين كه ما قبلاً تدبيري براي آن انديشيده باشيم. در گذشته چندين بار اقدامات تروريستي موساد خنثي شد. به اين علت، ما پيش بيني مي كنيم كه در هر لحظه ممكن هدف عمليات هاي تروريستي اين سازمان قرار بگيريم، ما نيز تمام تلاش خود را براي گرفتن فرصت اين كار از دشمن مبذول مي كنيم. ما به خوبي مي دانيم كه راهي كه برگزيده ايم راه جهاد و مبارزه است و در اين راه هيچ هراسي نداريم. شهادت آخر كار است و هر مجاهدي آرزوي آن را در سر مي پروراند. بايد به دشمن صهيونيستي هشدار داد كه اين جنايت ها هرگز بي پاسخ نمي ماند. تك تك اعضاي جنبش حماس به ويژه رهبران آن راه شهادت را برگزيده اند. جنبش حماس به ياري پروردگار پيروزي بر رژيم صهيونيستي را براي امت اسلام رقم خواهد زد.
خداي ناكرده در صورت عملي شدن تهديدات رژيم صهيونيستي آيا شما دايره عمليات خود را به گونه اي كه شامل اهداف اسرائيلي در خارج از فلسطين نيز شود، گسترش خواهيد داد؟
اين مسأْله به رهبري جنبش كه تصميمات مناسبي براي مقابله با اين جنايت ها مي گيرد، مربوط مي شود و هر حادثه پاسخ مناسبي به دنبال خواهد داشت. در اين جا تأكيد مي كنم كه رهبري حماس به گردان هاي شهيد عزالدين قسام اطمينان راسخ دارد كه قدرت لازم براي پاسخ دادن به جنايت هاي دشمن در زمان و مكان مناسب را دارند.
وقتي نيروهاي اشغالگر صهيونيست صلاح شحاده فرمانده كل شاخه نظامي حماس را ترور كردند، جنبش حماس قول داد كه ده ها عمليات را در پاسخ به ترور اين مجاهد اجرا خواهد كرد. همچنين پس از ترور دكتر ابراهيم مقادمه حماس اعلام كرد كه با هدف قرار دادن رهبران سياسي اسرائيل به اين ترور پاسخ مي دهد. اما اين وعده ها عملي نشد. علت اين كار چيست. آيا فكر نمي كنيد كه اين مسأله محبوبيت جنبش حماس در ميان فلسطينيان و ملت هاي عرب را در معرض تهديد قرار مي دهد؟
محبوبيت گردان هاي شهيد عزالدين قسام شاخه نظامي جنبش مقاومت اسلامي حماس در سطح بسيار بالايي است. مجاهدان قسامي نشان دادند كه بهترين سربازان مجاهدي هستند كه مي توان در ميدان نبرد به آنها اعتماد كرد. اين كه چيزي از اين وعده ها محقق نشد، نادرست است. به تأخير افتادن عمليات ها و يا تغيير روش و يا شكل آنها يك مسأله صرف نظامي است كه فرماندهان شاخه نظامي بنا به شرايط و صلاحديد خود آن را تعيين مي كنند. سري عمليات هاي پياپي علي رغم كليه اقدامات و حملات تروريستي دشمن صهيونيستي نشانگر پافشاري و عزم راسخ مجاهدان در ادامه مقاومت و مبارزه است.
ده ها تن از مبارزان به دست نيروهاي اشغالگر ترور شدند و صدها نفر از اعضاي حماس نيز در زندان هاي اشغالگران به سر مي برند، آيا اين مسأله نشانگر رخنه نيروهاي اطلاعاتي دشمن صهيونيستي در جنبش حماس نيست و اين مسأله شما را به تجديد نظر در فعاليت هايتان وا نمي دارد؟
جهاد و مبارزه در فلسطين با پيشرفته ترين نيروي متجاوز در منطقه خاورميان صورت مي گيرد. همگان بايد بدانند كه دشمن ما روز و شب به فكر ضربه زدن به ماست. طبيعت جهاد و مقاومت اين است كه مجاهدان نيز تلفات و خساراتي بدهند. (من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه، فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر) و (إن تكونوا تألمون فإنهم يألمون و ترجون من الله ما لا يرجون) سازمان هاي خاصي در جنبش مقاومت اسلامي حماس به دنبال هر عمليات به دنبال كشف نقاط خلل و علل وقوع چنين عمليات هايي هستند، سپس براي حل مشكلات اگر وجود داشته باشد، از جمله وجود مزدوران و نفوذ ديگران اقدام خواهند كرد.
جامعه فلسطيني با پديده اي به نام مزدوران مواجه است. سازمان هاي فلسطيني هيچ گونه سياست عملي براي مقابله با اين مشكل اتخاذ نكرده اند، مسأله خطرناك تر اين است كه چرا تا به حال اقدامي جدي صورت نگرفته است؟
پديده مزدوران پديده اي خطرناك است. خطرناك بودن آن از اين ناحيه است كه آنها به عنوان بخشي از ملت فلسطين به جاهايي نفوذ مي كنند كه دشمن صهيونيستي هرگز قادر نخواهد بود. گروه هاي فلسطيني از همان انتفاضه اول در سال 1987 سياست شفافي را در برخورد با مزدوران و تعقيب و نابودي شبكه هاي آن ها و به مجازات رساندن اين خائنان در پيش گرفتند. اين سياست نقش مهمي در متوقف كردن اين پديده ايفا كرد و شمار زيادي از آنها به درك واصل شدند. اما تشكيلات خودگردان فلسطين و اعلام آمادگي آن براي مقابله با پديده مزدوران و درخواست از كليه گروه هاي فلسطيني جهت توقف تعقيب و مجازات مزدوران تحت شعار «عدم تعدد مراكز قدرت » اين گروها را به كاهش تلاش در اين زمينه واداشت.
امروزه ملت ما پي برده اند كه تشكيلات خودگردان در برخورد با اين مسأله ناتوان است و چه بسا سازمان هاي امنيـتي آن نيز درصدد انجام اين مسؤوليت نباشند. حتي اين سازمان ها تعداد زيادي از اين مزدوران را جذب كرده اند. اين مسأله باعث شده است كه ملت فلسطين در انتفاضه كنوني بهاي سنگيني را پرداخت كند. گروه هاي مختلف فلسطيني خواهان تجديد نظر در اين پرونده هستند. بايد در اين زمينه برخورد صحيحي شد و در آن مبالغه و زياده گويي نشود. البته مي نمي خواهم از خطرناك بودن اين پديده بكاهم. اگر دقيقاً شرايط احاطه كننده ملت فلسطين و مدت زمان حضور اشغالگران در فلسطين و وجود يك گروه سياسي كه خواهان مذاكره با دشمن به خصوص در زمينه هاي امنيتي است، را در نظر بگيريم، متوجه خواهيم شد كه فعاليت پديده مزدوران به صورت طبيعي ادامه دارد. البته در اين زمينه بايد با عزم راسخ و به شدت برخورد كرد نه اين كه به سادگي از كنار آن گذشت.
چه نوع رابطه اي با اردن، قطر، كويت، ايران، لبنان و حزب الله داريد؟
نمي توان گفت كه با اردن رابطه داريم. زيرا اردن هم اكنون عليه جنبش حماس اعلام جنگ كرده است و از تحريم فعاليت هاي اين جنبش در اردن پا را فراتر گذاشته است و هم اكنون هواداران اردني آن را تحت تعقيب قرار مي دهد. اما با بقيه كشورها از جمله قطر، كويت، ايران و لبنان روابط سياسي داريم، طبيعت اين روابط و حضور ما در اين كشورها تفاوت مي كند. هدف ما از اين مناسبات جذب حمايت اين كشورها از مقاومت و پايداري ملت فلسطين است. اما رابطه با جنبش حزب الله لبنان در چارچوب رابطه با احزاب و تشكل هاي عربي به طور اعم و در ميان احزاب لبناني به صورت اخص صورت مي گيرد. به خصوص اين كه ما در فلسطين و لبنان دشمن مشتركي داريم و همين دشمن همه ما را هدف قرار داده است.
جنبش حماس تحولات عراق را چگونه ارزيابي مي كند و تحليل اين جنبش از سقوط سريع بغداد و اشغال كليه شهرهاي اين كشور چيست؟
در اين جا نمي خواهم علل سقوط شهرهاي عراق و اشغال سريع بغداد را تحليل كنم اما به طور خلاصه نتيجه مهم اين جنگ اين است كه استعمار نظامي در عراق يك واقعيت جديد است كه كشورهاي منطقه بايد در ابتداي قرن بيست و يكم با آن برخورد كنند. بدون هيچ شكي ما كه از اشغالگري رژيم صهيونيستي رنج مي بريم با اشغال هر نقطه جهان به صورت اعم و هر كشور عربي به صورت اخص مخالفيم.
آيا فكر نمي كنيد كه اشغال عراق بخشي از طرح تشكيل "اسرائيل بزرگ" باشد؟
مهم ترين هدف ترسيم دوباره نقشه منطقه تثبيت حاكميت و برتري نظامي و اقتصادي رژيم صهيونيستي در ميان كشورهاي منطقه است. اين هدف بر اساس اصل همكاري استراتژيك ايالات متحده آمريكا و رژيم صهيونيستي دنبال مي شود. نگاهي به طرح هاي سياسي در منطقه ابتدا از توافق نامه سايكس پيكو و سپس بيانيه بالفور و اخيراً طرح هاي سازش همگي نشانگر تعهد و استراتژي آمريكا در حفظ و تأمين امنيت و برتري رژيم صهيونيستي در منطقه خاورميانه است. در اين جا بايد گفت كه همسويي صهيونيست ها با سياست هاي آمريكا نه تنها بر پايه يك طرح سياسي بلكه بر اصول اعتقادي استوار است. علت آن هم اين است كه بنا به نگرش ديني حكومت آمريكا حضرت مسيح تنها در صورت تشكيل اسرائيل بزرگ و بازسازي معبد سليمان ظهور مي كند.