تنها محدودیت، رعایت مسائل دینی بود
آیت الله محمد فاضل لنکرانی:
به دلیل آشنایی و رفاقتی که با مرحوم حاج آقا مصطفی داشتم، اطلاع پیدا کردم که امام در منزل هیچ گونه تحمیل و استبدادی را نسبت به همسر و فرزندان خود اعمال نمیکردند و برای آنها نوعی آزادی قائل بودند. چنانکه حتی به وسیله سؤال نمیخواستند که عقیده خود را تحمیل کنند. تنها محدودیتی که در خانوادهی امام وجود داشت، رعایت مسایلی دینی بود. به طور مثال آنها هرگز نباید به غیبت، تهمت و نظایر این موارد دست مییازیدند.(1)در واجبات و محرمات برخورد خیلی شدید دارند
زهرا مصطفوی:
امام، کمتر پیش میآید که اهل نصیحت باشند، بیشتر عملشان هست که نشان میدهد چه کاری خوب است و چه کاری بد است و از عکس العمل ایشان ما متوجه میشویم چه کاری خیلی قبیح است یا نه. عکس العملشان در رابطه با مسائل مختلف فرق میکند. در مسئله محرمات و واجبات خیلی شدید برخورد دارند و در مستحبات کمتر.(2)جز در مسائل شرعی، سخت گیری نمیکردند
خانم فریده مصطفوی:
امام در منزل با بچهها خیلی مهربان و صمیمی هستند و کلاً محیط خانواده ما پر از رفاقت و صمیمیت است. امام به جز در مسائل شرعی، در بقیه مسائل خیلی سخت گیری نمیکردند. ایشان همیشه مقید بودند که ما دستورات خدا را انجام بدهیم. تا بتوانیم از معاصی دور باشیم. کارهای دینی به ما دیکته نمیشد. در خانواده وقتی ما رفتار امام را میدیدیم، خود به خود در ما تاثیر میگذاشت. (3)قاطع و جدی در اصول
خانم فریده مصطفوی:
امام در منزل با بچهها خیلی مهربان و صمیمی بودند و کلاً محیط خانواده ما پر از رفاقت و صمیمیت بود. البته در عین حال خیلی هم قاطع و جدی بودند. ما میدانستیم و عملاً این طور به ما تفهیم کرده بودند (نه اینکه لفظاً به ما بگویند که اگر من یک حرفی میزنم نباید شما بر خلاف آن رفتار کنید) که اگر چیزی مخالف میل شان باشد، نباید آن را انجام دهیم و ما هم انجام نمیدادیم. البته ایشان هم نسبت به فروعات ما را آزاد میگذاشتند، خیلی سخت نمیگرفتند ولی راجع به اصول که خیلی به آنها مقید بودند، هیچ کس قدرت مخالفت نداشت.همیشه ما را مقید میکردند که معصیت نکنیم و مؤدب به آداب اسلامی باشیم. هر چقدر در منزل بازی یا شلوغ میکردیم، هیچ ایرادی نمیگرفتند، ولی اگر میفهمیدند کاری کردهایم که همسایهای اذیت شده، به شدت به ما اعترا ض میکردند و ناراحت میشدند که «چرا این کار را کردهاید؟»(4)
معصیت نکنید
خانم نعیمه اشراقی:
خانم بارها میگفت: من شصت سال با امام زندگی کردم ندیدم که ایشان یک معصیت بکند.» در عین حال به ما اصلاً سخت گیری نمیکردند، فقط نصیحت میکردند. همیشه به ما میگفتند سعی کنید معصیت نکنید. همیشه هدفتان این باشد که گناه نکنید. اگر نمیتوانید ثواب کنید، اگر توانائیش را ندارید، سعی کنید لااقل معصیت نکنید. (5)مهمترین تذکر
خانم فاطمه طباطبایی:
در کل تنها چیزی که امام به خانواده میگفتند تا اول از همه به آن عمل کنند، انجام واجبات و دوری از محرمات بود.(6)با دیدن فعل حرام بدن امام لرزش پیدا میکند
خانم زهرا مصطفوی:
من یک روزی خشم امام را نسبت به ارتکاب امر حرام دیدم که ایشان واقعاً خشمگین شدند. نه در حد امر به معروف؛ گاهی ما امر حرامی را از کسی ببینیم امر به معروف میکنیم، اما امام واقعاً خشمگین میشوند. که در حالت صورت و نگاه ایشان دیده میشود و اصلا بدنشان لرزش پیدا میکند.(7)تکبر نکنید
همسر امام: امام تذکر میدادند که مواظب اخلاقی و سیرت خود باشید. خودتان را نگیرید و تکبر نکنید.(8)
این طور نخندید
خانم فاطمه طباطبایی:
امام ما را از مکروهات منع میکردند؛ مثلاً گاهی که ما با صدای بلند میخندیدیم میگفتند: «این طور نخندید خنده با صدای بلند مکروه است».(9)شیطان از اینجا سراغ آدم میآید
حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی:
روزی از برادران سپاه مستقر در بیت امام درخواست کردم جلوی ایوان بیت را نردهای نصب کنند. وقتی مشغول این کار شدند امام وارد شدند و فرمودند: احمد چه کاری میکنی؟ عرض کردم برای حفاظت جان سید علی (فرزندم) که خدای نکرده به پائین پرت نشود از برادران خواستهام نردهای جلوی ایوان نصب کنند و این کار مرسومی در همهی خانههاست. حضرت امام فرمودند: شیطان از همین جا سراغ آدم میآید، اول به انسان میگوید منزل شما احتیاج به نرده دارد، بعد میگوید رنگ میخواهد، سپس میگوید این خانه کوچک است و در شأن شما نیست و خانهی بزرگتر میخواهد و آرام آرام انسان در دام شیطان میافتد.»(10)دعای عهد در سرنوشت دخالت دارد
خانم فاطمه طباطبایی:
یکی از مسائلی که حضرت امام روزهای آخر به من توصیه میکردند، خواندن دعای عهد است که در آخر کتاب مفاتیح آمده است. میگفتند: «صبحها سعی کن این دعا را بخوانی چون در سرنوشت دخالت دارد». چیزی که به خانواده میگفتند تا اول از همه به آن عمل کنند انجام واجبات و دوری از محرمات بود.(11)کارهای عادیت را هم قصد قربت کن
حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی:
بارها امام به من گفتهاند: کارهای عادیت را هم قصد قربت کن تا پاداش داشته باشی.(12)حسابتان را با خدا صاف کنید
خانم فریده مصطفوی:
امام آن قدر به خدا متکی بودند که انسان احساس میکرد خدا را میبینند توصیهای که امام همیشه به ما میکردند این بود: حسابتان را با خدا صاف کنید و به مردم کاری نداشته باشید. بعضی از مردم به آدم بد میگویند، ولی شما همیشه کارتان را با خدا اصلاح کنید. از خدا بترسید و به بندههای او کاری نداشته باشید.(13)پینوشتها:
1- برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 1، ص 44.
2- همان.
3- همان.
4- همان، ص 45.
5- همان، 55.
6- همان، ص56.
7- همان، ج 2، ص 383.
8- همان، ج1، ص 56.
9- همان، ص 58.
10- همان، ص 57.
11- همان.
12- همان.
13- همان، ص 293.
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درسهایی از امام: بهار جوانی، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم