مترجم : بهروزی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
ما در دنیایی زندگی میکنیم که ما را وادار میکند به طور مداوم با دیگران رقابت بکنیم تا به سطحی که میخواهیم، برسیم و یا چیزی را به دست آوریم. اما چه اتفاقی میافتد اگر رقابت در درون شما باشد؟ کسی که بین خود – مفهومی خویش و هویت حقیقی گیر میافتد؟ حاصل آن شاید نقابی باشد که شما هر روز در مقابل دنیا، بر چهرهی خود میگذارید. ما تعریف خود برتر بینی را که یکی از نتایج چنین درگیری و رقابت ذهنی است، برای شما آوردهایم.
برخی تناقضات!
خود برتر بینی به طور متناقض از حس عمیق و فرو خوردهی خود کم بینی و یا کمبود عزت نفس بروز میکند.ما در دنیایی زندگی میکنیم که در آن رقابت مداوم و نیاز به برتری بر فرد دیگر وجود دارد تا این که احساس موفقیت بکنیم و یا در زندگی پیش برویم. آن اغلب منجر به خستگی، افسردگی، ناراحتی و عصبانیت میشود و یاری کننده نیست، وقتی که رسانهی اجتماعی ما را با یک کتاب قانون نامرئی تغذیه میکند که در آن دیکته میکند چه چیزی باید بپوشیم، چگونه باید عمل کنیم، چه چیزی باید بخوریم و از همه شوکه کنندهتر این که باید به چه چیزی باور و اعتقاد داشته باشیم. این شرایط، بیشتر ماها را (حالا نه همهی ماها را) به حالت دیوانه وار و آشفتهای از تأیید و موافقت، برتری و نشان دادن خودمان برحسب تصویری که جامعه از ما میخواهد، میرساند. منظور ما را اشتباه متوجه نشوید، رقابت وقتی که شما را به سمت زنده ماندن و برتری هل دهد، عالی است. اما چه اتفاقی میافتد وقتی که شما نتوانید خود را با آن استانداردها مطابقت و تطبیق دهید؟
برای سازگار شدن با این چالشهای همیشگی، مردم تمایل دارند با تصویرها و نمایشهای اشتباه از خودشان، آن را بیش از حد جبران بکنند. در این مثال، ما به حس نادرست خود برتر بینی که ما احساس میکنیم و متضاد احساس خود کم بینی است، نگاهی میاندازیم. عبارت خود برتر بینی اغلب به رفتار فردی که خود پرستانه و یا مبالغه آمیز است، نسبت داده میشود. از نظر روان شناسی، آن ته رنگ جدیتری دارد. پس فکر میکنید خود برتر بینی چیست؟
خود برتر بینی در روان شناسی :
آن یک مکانیزم دفاعی روان شناختی است که در آن احساسات خود برتر بینی فرد بروز میکند و یا احساسات خود کم بینی او پنهان میشوند. این عبارت را آلفرد آدلر با توجه به "مکتب روان شناسی فرد" خود ابداع و ارائه کرد.طبق گفتهی آدلر، هر انسانی در نقطهای از زمان احساس خود کم بینی میکند و این دقیقاً چیز خوبی است چون آن احساس خود کم بینی ما را به برتری یافتن و رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کردهایم، سوق میدهد و میراند. به عبارت سادهتر، آن یک نیروی هدایتی و یا انگیزشی پشت نیاز ما برای برتری است. اما گاهی اوقات، مردم قادر به سازگار شدن با این استانداردهای جدید که برای خودشان معین کردهاند، نیستند و سرانجام به دو حالت افراطی میرسند : خود کم بینی که همان کمبود عزت نفس است و خود برتر بینی که همان احساس مبالغه شده از خود ستایی است.
وقتی این موضوع، خود را در رفتار فرد نشان میدهد، میتواند به اختلال شخصیتی خود برتر بینی، اختلال خود پرستی و یا مرض بزرگ پنداری خویش (دوتای آخری بخشی از اولی در نظر گرفته میشوند) تبدیل شود. افراد خود برتربین، تمایل دارند خود ایدهآلها را با خود – مفهومی خویش قاطی کنند – یعنی این که آنها گیج میشوند در مورد این که چه کسی میخواهند باشند و این که فکر میکنند چه کسی هستند. آن عمل صرف رفتار کردن، مثل این که شما بهتر از همه هستید، نیست اما دقیقاً باور داشتن به آن است.
آدلر معتقد بود که خود کم بینی و خود برتر بینی، دو روی یک سکه هستند. بنابراین، اگر شما خود برتربین هستید، احتمالاً احساس عمیق و باطنی خود کم بینی را داشتهاید که بعداً شما را به طرز رفتاری سوق داده است که باعث شده در مورد خود حقیقی خویش مبالغه و اغراق بکنید تا حس بهتری در مورد تصویر خویش داشته باشید. یک چیز مهم دیگر در این مورد وجود دارد که باید ذکر کرد و آن این است که بیشتر مردم اعتماد به نفس فرد را با خود برتر بینی اشتباه میگیرند اما یک تفاوت و جدایش شفاف بین این دو وجود دارد؛ وقتی کسی به طور فعال در چیزی و یا زمینهی ویژهای خوب است، هنگامی که به آن کار ویژه اشاره میکند، اعتماد به نفس تراوش میدهد. در حالت خود برتر بینی، فرد احساس نادرست چنین استعدادی را دارد که دقیقاً باور دارد باید حقیقی باشد و چیزی را به رخ میکشد که صاحب آن نیست.
بنابراین شما چگونه فردی را که از خود برتر بینی رنج میبرد، تشخیص میدهید؟
خود برتر بینی : علائم و نشانهها
وقتی این خود – مفهومی نادرست، خود را نشان میدهد، مشخصههای ویژهای در رفتار فرد به وجود میآیند که نشان میدهد آیا او از اختلال شخصیتی خود برتر بینی رنج میبرد یا نه.علائم :
وقتی فرد این علائم را رشد میدهد، دوست دارد دلیل را بیش از حد بزرگ کند تا احساس اهمیت بیشتری بکند. برای مثال، اگر او کمی کوفتگی دارد دوست دارد درد را بزرگ کند تا توجه، همدردی و مراقبت بیشتری را جلب بکند.بهانهها :
فرد همیشه با آوردن بهانه، دیگران و یا عوامل خارجی را برای قصور و کم کاریهای خود مورد سرزنش قرار میدهد تا شکست خود را توجیه کند و یا در موارد دیگر، با بیاهمیت شمردن موضوع، نسبت به آن بیاحساس و بیتفاوت شود.پرخاش :
افراد خود برتربین، نیاز دارند که به همان روشی که خودشان را درک میکنند، دیده شوند و این اغلب به روش پرخاشگرانه انجام میشود که گاهی اوقات از حد ادب فراتر میرود، آسیب رسان و در نهایت مهاجم میشود. آنها تمایل دارند اتهامی، انعکاسی و یا ناراضی باشند.دوری کردن :
یکی از دلایلی که باعث میشود خود برتر بینی بسیار عمیق شود این است که فرد اجتناب میکند، از خود میراند و یا مشکل اساسی و زیرین کمبود عزت نفس را سرکوب میکند و انتخاب میکند که در عوض آن، یک تصویر را از خود انعکاس دهد – یعنی با آن تصویری که آنها میخواهند نمایش دهد متناسب و جور باشد.اضطراب :
افرادی که این اختلال را دارند اغلب مضطرب هستند و یا حس اضطراب را ایجاد میکنند تا از مقابله با موضوع اجتناب کنند و چون آنها به طور مداوم درگیر مبارزه با عدم تعادل بین هویت حقیقی خویش و تصویر نشان داده شده هستند سرانجام درگیر اضطراب شدیدی میشوند.انکار :
آنها در انکار درگیریهای ذهنی خود زندگی میکنند و دنیای امکانات و احتمالات خود را محدود میکنند تا از مقابله با موضوعات و یا شرایط حساس اجتناب بکنند.خویشتن داری افراطی و بیش از حد :
آنها کنترل شدیدی روی رفتار و عواطف خود دارند تا مبادا به طور اشتباه، خود حقیقی خویش را به دیگران نشان دهند.حق و حقوق دلخواهی :
ویژگی "من همیشه درست میگویم و شما اشتباه میکنید" دومین ماهیت آنها است. آنها پذیرای نظرات دیگران نیستند و با بیآبرویی شما را نادیده میگیرند اگر که با نظرات آنها موافق نباشید.طفره رفتن و تظاهر به آشفتگی و دست پاچگی :
وقتی اشتباهات آنها و یا فقدان مهارت و دانش آنها معلوم میشود، تمایل دارند مبهمتر شوند و وانمود به آشفتگی و دست پاچگی میکنند تا از شرمندگی و خجالت اجتناب کنند.توجیه عقلانی کردن :
یکی از بدترین ویژگیهای آنها این است که سعی میکنند کارهای خود را توجیه عقلانی بکنند. اگر با شکست مواجه شوند، خودشان را متقاعد میکنند که هدف واقعاً هرگز مهم نبود و یا خودشان را متقاعد میکنند که نتیجه جنبههای مثبت زیادی دارد در نتیجه به این احساس نادرست خود ادامه میدهند.نوسانات روحی :
افرادی که این اختلال را دارند دائماً با شخصیتهای متناقض خود تردستی و شعبده بازی میکنند و نوسانات روحی شدیدی دارند.حال که شما میدانید چگونه فرد خود برتربین را تشخیص دهید، چگونه با آنها مقابله میکنید؟ ما برخی روشها را پیشنهاد میکنیم.
خود برتر بینی : علاج
به هنگام مقابله با فردی که از خود برتر بینی رنج میبرد، ما باید با احتیاط اما به طور سفت و محکم به موضوع نزدیک شویم. در اینجا برخی روشها و تاکتیکها آورده شده است که میتوانید امتحان کنید : میتوانید معالجه و درمان را پیشنهاد دهید و فرد باید آنچه را که اخیراً با آن درگیر است (در آن موقع) به مشاور منتقل کند و
مفهوم خود را برساند.
آنها باید تشویق شوند تا آنچه را که واقعاً بدون پرخاشگری احساس میکنند، منتقل کنند.
نیت و قصد متناقض روشی است که در آن شما به همان روش فرد، پاسخ میدهید و یا عمل میکنید تا چشمانشان را باز کنند و ببینند که چگونه خودشان را واقعاً انعکاس میدهند.
با نفی کردن جملات آنها، مستقیماً واکنش دهید. اگر چه سخت است اما گاهی اوقات جدیت در چهره لازم است تا آنها خیلی به خود نبالند.
گفتههای آنها را نادیده بگیرید و یا وانمود کنید که تأثیر نپذیرفتهاید. با این روش، به جای تشویق کردن رفتار آنها، آن را نفی میکنید و آنها را وادار میکنید تا اعمال و کارهای خود را دوباره ارزیابی بکنند.
تماس چشمی مستقیم و آرام اما آگاهی حساب شده از کارهایشان به آنها میفهماند که شما میتوانید پشت نقابشان را ببینید.
به هنگام خطاب قرار دادن آنها، با تأکید اسم کوچکشان را به کار ببرید تا این که بدانند مسئول و جوابگوی کلمات و رفتار خود هستند.
با فکرشان به جای شخصیتشان مقابله کنید تا اعمالشان نفی شود.
به هنگام مقابله با آنها جسور و محکم باشید اما هم زمان در درک این که این رفتار در طی سالهای زیادی جا افتاده شده و نمیتواند در یک چشم بر هم زدن تغییر بکند و یا اصلاح شود، صبر به خرج دهید.
این تنها برخی گزینهها و روشها بودند که شما میتوانید امتحان کنید تا با خود برتر بینی مقابله بکنید. شما باید به خاطر داشته باشید که واکنشها از فردی به فرد دیگر و هم چنین طرز برخورد شما نسبت به آنها فرق میکند.