طرح سوال پرسشنامه نیازمند تجربه و تبحر است. لذا برای استفاده از تجارب دیگران تاکید میشود. بدین معنا که پرسشنامههای دیگران را بررسی و ارزیابی نمایید و از نظرات و تجربیات طراحان آن استفاده کنید.
همان طور که قبلا بیان شد، هدف طرح سوال جمعآوری اطلاعات است. بنابراین، سوالات پرسشنامه باید به گونهای طراحی شوند تا هم پاسخگو به راحتی اطلاعات مربوطه را در اختیار بگذارد، هم مصاحبهگر بتواند به سهولت آن را ثبت نماید و هم به آسانی بتواند مورد تجزیه و تحلیل واقع شود.
سوالهای غیرمرتبط و یا غیرواضح و نیز سوالهای مبهم و القایی، جوابهای انحرافدار و بیربطی را در پی خواهند داشت که بررسی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بنابراین، همیشه باید به سهولت انجام و تکمیل پرسشها توجه خاصی مبذول داشت. یعنی همواره باید رفاه حال کادر عملیاتی تحقیق منجمله مصاحبهگر، پاسخگو، کدگذار، بازبین و حتی اپراتور کامپیوتر مورد توجه قرار گیرد و در طراحی سوالات مدنظر باشد.
بطور کلی در طرح سوال نکات فراوانی وجود دارد که توجه نمودن به آنها میتواند در تنظیم پرسشنامه مطلوب، موثر و مفید باشد. از آن جایی که تعداد نکاتی که در طراحی سوال باید مورد توجه قرار گیرد، بسیار فراوان است و گاهی با یکدیگر مشترکاتی دارند، توضیح، بیان و بررسی مستقل هر یک از آنها امکانپذیر نمیباشد. لذا موارد مشابه دستهبندی شده و تحت عنوان 8 محور کلی ارائه میگردد که هر کدام خود جزییات بیشتری را به همراه دارند.
1- در راستای اهداف
ببین سوالات و اهداف تحقیق (که در جدول تبلور مییابد) باید ارتباط منطقی برقرار باشد. این بدان معنا است که سوال اضافی و بدون استفاده پرسیده نشود و در عین حال صفتی از جداول، خالی نماند. بنابراین لازم است که سوالات براساس "هدف و موضوع تحقیق" (1) تهیه شده باشد و در هنگام طراحی سوال، باید مشخص شود که از سوال مطرح شده چه نتیجهگیری، استخراج و استنتاجی میتواند بکند. لذا هر یک از سوالات پرسشنامه باید مورد بررسی دقیق و آزمایش قرار گیرد که آیا در ارتباط با موضوع و هدف مطالعه میباشد؟ چنانچه چنین ارتباطی وجود نداشت، بایستی سوال مربوطه از پرسشنامه حذف شود. بهترین وسیله برای انجام این مهم، بررسی مقدماتی است فقط در دو موقعیت است که میتوان سوالات به ظاهر زاید را در پرسشنامه مطرح کرد: نخست سوالات آغازین که پاسخهای آنها بسیار راحت و ساده میباشد و در حقیقت جهت برقراری و ایجاد حسن تفاهم با پاسخگو آورده میشود تا احساس بیشتری برای مشارکت در تکمیل پرسشنامه نماید. دوم سؤالاتی که برای اهداف تامین کننده مالی آورده میشود. برای مثال چنانچه شرکتی بخواهد بررسی کند که آیا توزیع کنندگان، خدمات مطلوبی را به مصرف کنندگان محصولاتش ارائه میدهند، در این حالت بهتر است هدف خود را پنهان سازد. زیرا آشکار نمودن هدف ممکن است موجب شود شایعاتی پیرامون وقوع خلاف یا اشتباهی در این رابطه به وجود آید.2- آسان، شیوا و بدون شبهه
سوالات باید روشن، شفاف و واضح باشند. این قسمت احتمالاً مهمترین منبع خطا و اشتباه در پرسشنامه است. در اینجا هدف این است که احتمال اینکه سوال معانی مختلفی را برای افراد مختلف داشته باشد، از بین برود. اگر طراح پرسشنامه این موضوع را رعایت نکند، دقیقاً مثل این است که شرکت کنندگان، به سوالات مختلفی پاسخ داده اند. همانطور که قبلاً اشاره شد، استفاده از صفات کیفی موجب بروز اینگونه خطا میشود و لذا باید حتیالامکان از بکار بردن صفات کیفی اجتناب نمود. برای مثال وقتی درباره تکرار و فراوانی پدیدهای سؤال میشود، گزینههای:
1- همیشه
2- غالباً
3-معمولاً
4-گاهی
5-هرگز
1- هر روز
2- دو تا 6 بار در هفته
3- حدود یک بار در هفته
4- حدود یک بار در ماه
5- هرگز
- در پرسشنامه باید از مختصر نویسی و بکاربردن علایم اختصاری پرهیز شود. زیرا همه افراد معنا و مفهوم علایم اختصاری مورد نظر طراح پرسشنامه را نمیدانند یا ممکن است به تناسب تخصص و دانش خود برداشتهای متفاوتی داشته باشند. زیرا در بسیاری از موارد علامت اختصاری در علوم مختلف مفهوم متفاوتی را دارد. برای مثال علامت اختصاری "PM" در مکانیک به مفهوم "تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه" است. در کامپیوتر به مفهوم "پیام شخصی" و در علوم سیاسی علامت اختصاری برای "نخست وزیر" میباشد. حال آنکه در اصطلاح عام به معنای "بعداز ظهر" است.
همچنین علامت اختصاری"OR" در اپیدمیولوژی به مفهوم "نسبت شانس" است و در جبر و ریاضی به مفهوم "یای منطقی" میباشد. از طرفی دیگر برای موضوع "تحقیق عملیاتی" نیز بکار برده میشود.
علامت اختصاری "HP" درمکانیک به مفهوم "اسب بخار" است و در اقتصاد و بازرگانی به مفهوم "خرید اقساطی" میباشد. از طرفی دیگر، در تابلوهای راهنمایی و رانندگی برای نشان دادن "بیمارستان" بکار برده میشود.
همچنین علامت اختصاری "CV" در آمار به مفهوم "ضریب تغییرات" است، حال آنکه مفهوم "بیوگرافی" را نیز میدهد.
این موضوع با اصول قبلی که بر بکاربردن کمترین کلمات تاکید داشت، منافاتی ندارد. زیرا کوتاه نویسی سوالات فقط منوط به حفظ مفهوم و محتوای سوال مجاز میباشد. هر چند کوتاه نویسی مقوله جداگانهای از علامت اختصاری میباشد.
-سادگی و شیوایی بیان سوالات مطروحه در پرسشنامه دارای اهمیت ویژهای است. چون پرسشنامه وسیله ارتباط موضوع مورد مطالعه با پاسخگو میباشد، لذا باید به زبان پاسخگو سخن گفته شود. همواره سطح دانش و آگاهی جامعه پاسخگویان مدنظر باشد و حتیالامکان از کلماتی که در محاوره متداول بکار میروند استفاده شود تا همگی معنی واحدی را دریافت نمایند. به عبارت دیگر، هر چه سوالات به محاوره عمومی نزدیکتر و شبیهتر باشد، مصاحبه روانتر صورت خواهد پذیرفت. البته این بدان معنا نیست که اصطلاحات غیردستوری کوچه و بازاری مورد استفاده قرار گیرد. برای پرهیز از چنین اتفاقی، ویرایش ادبی سوالات الزامی به نظر میرسد.
- سوالات گنگ، پیچیده و مبهم نباشد، به طوری که هر کس مطابق علم یا میلش برداشت و تفسیر نماید. باید دانست چنانچه سوال متناسب با سطح علمی پاسخگو طراحی نشده باشد، درصد بالایی از پاسخها به موارد "نمیداند" یا "سایر" اختصاص خواهد یافت. بنابراین، سؤالات باید حتیالامکان واضح و قابل فهم برای عموم پاسخگویان باشد تا همه افراد جامعه مورد بررسی معنی یکسان و واحدی را برداشت نمایند. مثلاً به جای سوال "نتیجه آخرین حاملگی چه بوده است؟" که پاسخگو ممکن است بین "سقط و مردهزایی" یا بین "تولد زنده و تولد جنینی" اشتباه کند بهتر است پرسیده شود. "زایمان یا خروج جنین در هفته چندم حاملگی بوده است؟" یا به جای اینکه پرسیده شود "آیا شما شب کوری دارید؟" باید پرسید "آیا برای راه رفتن در صبح زود یا هنگام غروب مجبورید دستتان را به دیوار بگیرید؟" و یا به جای واژه "اسپاسم عضلانی" بهتر است از کلماتی چون "گرفتن و انقباض ماهیچهها" استفاده کرد.
به منظور پیشگیری از ابهام و گنگ بودن، حتماً باید همه ابعاد سوال نظیر چه چیزی؟ کی؟ چه وقتی؟ کجا؟ مشخص شود. برای مثال وقتی میپرسید: "درآمد شما چقدر است؟" این یک سوال کاملاً مبهم است. زیرا پاسخگو نمیداند که باید درآمد ساعتی، روزانه، هفتگی، ماهانه، یا سالانه را پاسخ دهد. آیا منظور درآمد قبل از کسر مالیات یا بعد از کسر مالیات است؟ آیا منظور درآمد همه افراد خانواده است یا درآمد شخص پاسخگو؟ و... بنابراین، باید پرسید "درآمد ماهیانه شخص شما در سال جاری قبل از کسر مالیات، بیمه و وامها چقدر است؟"
- هر پرسش باید تنها به یک مفهوم مربوط شود. یعنی فقط و فقط به یک مطلب بپردازد و از پرسیدن سؤالات توام و ترکیبی باید شدیداً اجتناب نمود. مثلاً این سوال "آیا شما به برنامههای رادیو و تلویزیون گوش میدهید؟" پاسخگویی را که فقط از یکی از آنها استفاد میکند و از دیگری استفاده نمیکند را دچار ابهام و سردرگمی نموده و نمیداند که چه پاسخی باید بدهد. یا مثلاً سوال "کیفیت و سهولت خدمات ارائه شده مراکز و نمایندگیهای مجاز سازمان چگونه است؟" از آنجایی که این سوال به دو مفهوم "کیفیت خدمات ارائه شده" و "سهولت دسترسی به خدمات ارائه شده" مربوط میشود، در حقیقت این سوال، دو مطلب را با هم ادغام نموده است. لذا باید این سوال را تفکیک نموده و جداگانه پرسید: یعنی:
"کیفیت خدمات ارائه شده مراکز و نمایندگیهای مجاز سازمان چگونه است؟" "سهولت دستیابی به خدمات ارائه شده در مراکز و نمایندگیهای مجاز سازمان چگونه است؟"
بنابراین همواره از خلاصه کردن چند سوال در یک سوال و ادغام آنها با یکدیگر جداً خودداری کنید. بار دیگر تاکید میگردد که هر سوال باید فقط به یک مفهوم و به یک موضوع بپردازد.
- در بعضی از سوالات، واژهها و تعاریف گاهی مبهم، گاهی چند پهلو و گاهی نیز ارزشی میباشند که درک نادرست آنها یا عدم درک آنها توسط مصاحبهگر پاسخهای اریب و غیرمرتبطی را در پی دارد. بنابراین، حصول اطمینان از تعریف دقیق واژه و اطمینان از اینکه پرسشگران سوالات پرسشنامه را به درستی فهمیدهاند و در نتیجه میتوانند این مفهوم را به درستی به پاسخگویان انتقال داده و تفهیم نمایند که دقیقاً چه واقعیتی مورد نظر میباشد، بسیار مهم است.
- از بکار بردن واژههای تکنیکی که نیاز به دانش خاصی دارد، اجتناب شود.
- در بکار بردن صفات و قیودی که همه افراد جامعه در معنا و مفهوم آن هم رای نیستند، باید جانب احتیاط و دقت را رعایت نمود. چون برخی کلمات در مناطق مختلف معانی متفاوتی دارند، استفاده از آنها به مصلحت نیست و باید از واژههایی که در همه مناطق کشور استاندارد بوده و معانی یکسانی دارند. استفاده نمود. بطور مثال "من" و "خروار" در هر منطقهای از کشور دارای مفهوم جداگانهای است. لذا باید به جای آنها از کلمه "کیلوگرم" که یک واژه استاندارد است، استفاده نمود.
- سوالات باید دارای پاسخهای مشخص، قاطع و روشن باشد تا تجزیه و تحلیل آنها به آسانی انجام پذیرد و پاسخگو برای درک منظور پاسخها دچار ابهام نشود. برای مثال وقتی که درباره استعمال دخانیات سوال میشود که "در هفته گذشته چقدر دخانیات استعمال کردهاید؟" باید مشخص شود که منظور از دخانیات چیست؟ آیا فقط سیگار مدنظر میباشد یا پیپ و قلیان و... را نیز شامل میشود. مثال دیگر، وقتی درباره "زمان مطالعه افراد" سوال میشود، باید مشخص نمود که آیا منظور از مطالعه، خواندن کتاب است یا مجله و روزنامه را نیز شامل میشود. همچنین مشخص شود که در برگیرنده کتابهای درسی و دانشگاهی هم میشود که دانشجو و دانشآموز موظف است روزمره آنها را مطالعه نماید.
- همانطور که جملات باید ساده باشد، از پیچیدگی سوالات نیز باید امتناع کرد. مثلاً از جملاتی که منفیهای مضاعف در آن بکار رفته است، خودداری نمود. زیرا پاسخگو ممکن است فقط به آخرین منفی دقت نماید و در نتیجه پاسخ واقعی به سوال ندهد. علاوه بر آن، بر پیچیدگی سوال میافزاید و سوالات پیچیده، نوعاً طولانیتر هم هستند که خود مشکل دیگری محسوب میشود. مثلاً "آیا با این عقیده که بیماران نباید داروی خود را قبل از غذا و با معده خالی استفاده کنند، مخالفید؟" یا "این ایده خوبی نیست که دانشآموزان مشق شب را سر وقت انجام ندهند" بطور کلی استفاده از سوالات منفی مناسب نیست و باید آن را به صورت عبارت مثبت درآورد. زیرا احتمال آنکه پاسخگو توجهی به عبارت منفی کننده" نه" نداشته باشد، زیاد است و در نتیجه جوابی غیر از واقعیت را خواهد داد.
- سوالات نباید پیچیده و طولانی باشد. زیرا سوالات طولانی و پیچیده موجب گیجی و سردرگمی پاسخگو میشود و نتایج غیردقیقی را به همراه دارد. چنانچه مجبور به طرح سوال خیلی طولانی هستید، سعی کنید آن را به دو یا چند سوال کوتاهتر تبدیل کنید. بطور کلی "کلیه مولفههای سوال باید خوش تعریف باشد".
3- جامع و ناسازگار
- در سوالات بسته، جوابهای پیش بینی شده باید اولاً جامع باشند، یعنی گزینههای پاسخ همه حالات ممکن را در بر گیرند. مثلاً پاسخ سوال "نتیجه بستری شدن شما در بیمارستان چه بوده است؟" به صورت "بهبودی بدون تاثیر تشدید بیماری" جامع نیست. زیرا بیمارانی که بهبودی نسبی یافتهاند یا نیاز به بستری شدن مجدد دارند، نمیدانند کدام گزینه را انتخاب نمایند. لذا پاسخ جامع زیر:
الف- بهبودی کامل.............
ب- بهبودی نسبی ..............
ج- بدون تاثیر .............
د- تشدید بیماری ....................
ه- نیاز به بستری شدن مجدد...............
و- نمی داند......................
ثانیاً پاسخها باید دو به دو ناسازگار باشند، یعنی نتوان جواب یک نفر را در بیش از یک گزینه جای داد و برای آن فقط و فقط یک کد وجود داشته باشد. مثلاً سؤال درباره "وضعیت استخدام افراد"، پاسخ های:
الف- رسمی.............
ب-آزمایشی............
ج- قراردادی..............
د- روزمزد................
با یکدیگر سازگارند، یعنی اشتراک دارند. بدین ترتیب کسی که رسمی آزمایشی است نمیداند کدام گزینه را انتخاب نمایند. لذا پاسخ جامع زیر:
الف- رسمی قطعی ...................
ب- رسمی آزمایشی ......................
ج- پیمانی ........................
د- قراردادی .......................
ه- روزمزد ......................
و- شرکتی ....................
ز- سایر ..........................
مثال دیگری که تقریباً به وسیله طراحان تازه کار زیاد هم اتفاق میافتد گزینههای مربوط به تعیین حقوق پاسخگو است.
الف- کمتر از 100000 تومان
ب- 100000 تا 250000 تومان
ج- 250000 تا 400000 تومان
د- 400000 تا 600000 تومان
ه- بیشتر از 600000 تومان
از آوردن کلمات متضاد یا کلماتی که زیرمجموعه یکدیگرند، بایستی شدیداً اجتناب نومد. مثلاً پرسش درباره اینکه "آیا بطور مرتب یا اتفاقی به کتابخانه میروید؟" پاسخگو را دچار ابهام میکند. زیرا کلمه "مرتب" حمل برتکرار و وفور انجام کاری دارد. در حالی که کلمه اتفاقی عطف بر فراوانی کمتر و شانس دارد. لذا جواب پاسخگو بسیار مبهم و گنگ، و البته تقریباً در همواره موارد ثبت میباشد. بنابراین، بهتر است پرسیده شود که"آیا اصلاً به کتابخانه میروید؟" در صورت مثبت بودن پاسخ، در مورد تکرار آن پرسش شود.
- هر چند مطلوب است که پاسخ سوالات بسته دو به دو ناسازگار بوده و با هم اشتراکی نداشته باشند، اما در مواردی که طرح چنین پاسخهایی برای سوال بسته امکانپذیر نباشد و هر پاسخگو قادر باشد بیش از یک پاسخ را برای خود انتخاب نماید، بایستی عبارت کوتاهی مبنی بر اینکه "مهمترین و مناسبترین پاسخ را علامت بزنید" نوشته شود، تا به او یادآوری شود که فقط باید مهمترین آنها انتخاب گردد. در صورتی هم که میخواهید پاسخگو هر تعداد گزینهای که درباره او مصداق دارد را انتخاب نماید، آن را هم با عبارت کوتاهی نظیر "می توانید بیش از یک پاسخ را انتخاب نمایید" نوشته شود. ولی توصیه میشود که هرگز از او نخواهید همه گزینههای پاسخ را برگزیند. زیرا تجزیه و تحلیل آن عملاً غیرممکن میشود. برای مثال وقتی سوالی "درباره علت انجام دادن یا انجام ندادن کاری" یا "درباره نیازهای جامعه و افراد" پرسیده میشود، معمولاً پاسخهای آن دو به دو ناسازگار نیستند و چند گزینه آن ممکن است برای پاسخگو مناسب باشد. در این موارد حتماً باید برای پاسخگو مشخص شود که میتواند چند گزینه را علامت بزنید.
4- قابلیت طرح
- سؤالاتی باید در پرسشنامه مطرح شود که پاسخگو قادر به جواب دادن آنها باشد. توانایی پاسخگو باید هم از نظر آگاهی و هم از جنبه روحی مورد توجه قرار گیرد. مثلاً در پاسخ به سؤال "تعداد دفعات مراجعه شما به پزشک در طول یکسال گذشته چقدر بوده است؟" افرادی که به ندرت به پزشک مراجعه میکنند، قادر به پاسخگویی آن میباشند و شاید پاسخ آنها متجاوز از یک یا دو بار در سال نباشد. لیکن افرادی که به دلایل مختلف به کرات به پزشک مراجعه میکنند، قادر به پاسخ دقیق این سوال نمیباشند.- هیچ وقت سؤالی بدون سوال پیش نیازش پرسیده نشود، مثلاً وقتی ناگهانی بپرسید "چند سیگار در روز میکشید؟" چنین پرسشی، اصل را بر استعمال سیگار کشیدن گذاشته و فقط در مورد تعداد و مقدار سیگار کشیدن سؤال میکند، که در بسیاری موارد پاسخگو متعصب میشود. لذا توصیه میشود که ابتدا در مورد سیگاری بودن و نبودن پاسخگو پرسش شود و در صورت مثبت بودن پاسخ، تعداد سیگار روزانه سوال شود.
آیا سیگار می کشید؟ بلی ...... خیر.......
چند سیگار در روز (کمتر از 5 ...... 9- 5.....20 -10.......
بیشتر از یک پاکت ........
یا بهتر است این دو سوال را به صورتهای زیر در هم ادغام نمود:
آیا سیگار می کشید؟ لطفاً تعداد آن را در روز بنویسید؟ (اصلاً نمی کشد ...... کمتر از 5 ….. 5-9 ....... 20 -10 ....... بیشتر از یک پاکت .......
روزانه چند تعداد سیگار می کشید؟ ……….. (عدد صفر برای آنهایی که سیگار نمی کشند.)
- گذاشتن فیلتر و راهنما برای برخی از سوالات ضروری است. بدین معنا، تعیین اینکه کدام سوال توسط چه کسی باید جواب داده شود، بسیار مهم است. زیرا بخشی از سوالات فقط اختصاص به زیرمجموعه خاصی از پاسخگویان دارد. بدین ترتیب که تعدادی سوال مرتبط با سوال اصلی دیگری وجود دارد که پرسیدن آن سؤالات از همه افراد جامعه بیمورد است. فقط بایستی زیرمجموعهای از پاسخگویان مورد پرسش واقع شوند که در پاسخ به سوال "اصلی " جواب خاص و مساعدی را داده اند. بدین منظور گذاشتن جمله راهنمای (به سوال شماره ....بروید) بسیار مفید و ضروری میباشد. گاهی اوقات به این کار، "قاعده فرار" میگویند. فرض کنید که سوال پنجم پرسشنامهای درباره وضعیت تاهل پاسخگو میپرسد: "آیا تاکنون ازدواج کرده اید؟"، و سؤالات ششم تا نهم نیز درباره وضعیت خانواد، همسر و فرزندان فرد متاهل میباشند. سؤال دهم به بعد، سؤالات مستقل از وضعیت تاهل میباشند. حال چنانچه جواب پاسخگوی شما به سوال پنجم منفی باشد، یعنی تاکنون ازدواج نکرده است. پرسش درباره سؤالات ششم تا نهم بیمعنا و بدون مفهوم است. لذا باید در مقابل گزینه "خیر" از سوال پنجم پرسشنامه، راهنمایی بدین صورت نوشت که (به سوال 10 بروید). بدین طریق، همواره مصاحبهگر راهنمایی میشود تا از افراد مجردی که ازدواج نکردهاند سوالات ششم تا نهم پرسیده نشود. این کار مخصوصاً وقتی که آمارگیر مشغله ذهنی زیادی دارد، بسیار مفید و موثر است. اما باید توجه داشت که باید این گونه موارد را همواره به حداقل رسانید.
5- حتیالامکان کمی و دقیق
جواب بسیاری از سوالات مثل بعد خانوار، ترکیب خانواده، وزن و قد و سن نیز بایستی دقیق باشد.- برای سؤالاتی که دارای پاسخ کیفی میباشند، میتوان از مقیاس نموداری استفاده کرد. بدین منظور نوار مدارجی را که در طرفین آن حالتها و پاسخهای انتهایی (بدترین و بهترین وضعیت) علامتگذاری شده است رسم نموده و از پاسخگو خواست تا موقعیت و نظر خویش را براساس این نوار مدرج، معلوم و مشخص سازد. مثلاً برای مشخص نمودن شدت مخالفت یا موافقت پاسخگو با برنامهای، نوار مدرج زیر:
شدیداً مخالف (1) |
نسبتاً مخالف (2) |
بی نظر (3) |
نسبتاً موافق (4) |
کاملاً موافق (5) |
یا برای مشخص نمودن میزان درد ناشی از ابتلای به یک عارضه میتوان با استفاده از نوار مدرج زیر که در یک طرف آن "درد غیر قابل تحمل" با کد10، و در طرف دیگر آن "نداشتن درد" با کد صفر نشان داده شده است، مشخص نمود.
این نوار را باید به پاسخگو نشان داده و از او خواست تا میزان درد خود را با توجه به مفهوم این نوار مشخص نماید.
غیرقابل تحمل (10) |
خیلی شدید |
شدید |
نسبتاً شدید |
بیشتر از متوسط |
متوسط |
تقریباً متوسط |
نسبتاً کم |
کم |
خیلی کم |
درد ندارد |
سؤال باید طوری بیان شود که به پاسخ کامل منجر شود. لذا توصیه میشود حتیالامکان پاسخ سؤال را فقط محدود به "آری" و "خیر" نکنید و دامنهای از نظرات و آرای افراد را در گزینههای پاسخ بگنجانید. مثلاً وقتی میپرسید" آیا شما برنامههای تلویزیون را تماشا میکنید؟" بدین منظور پاسخ "آری" و "خیر" برای شما کافی نمیباشد. زیرا کسی که حداقل یک بار این کار را انجام داده باشد با کسی که همواره این کار را انجام میدهد، هر دو گزینه "آری" را اختیار میکنند که تفاوت اساسی با هم دارند. لذا توصیه میشود که پاسخ سؤال را به صورت گزینههای کمی:
1- هر روز
2- سه تا 6 بار در هفته
3- یک یا دو بار در هفته
4- یک یا دو بار در ماه
5- هرگز
1- کاملاً راضی
2- تقریباً راضی
3- بی نظر
4- نسبتاً ناراضی
5- کاملاً ناراضی
توجه به این نکته ضروری است: چنانچه در پاسخ به سؤالی از گزینه "نظری ندارد" یا مشابه آن استفاده میشود، باید آن را در میانه مقیاس قرار داد تا دو طرف گزینه "نظری ندارد" بالانس شود و از بار مثبت و بار منفی یکسانی برخوردار باشد.
یادآوری این نکته الزامی است که: وقتی گزینههای چند سطحی پاسخ یک سوال بیانگر پیشرفت یا روندی باشند (ترتیبی باشند(ترتیبی باشند)، نوشتن آنها نیز باید حتماً به ترتیب باشند. یعنی یا از پایین به بالا (صعودی) یا از بالا به پایین (نزولی) مرتب شده باشند.
البته در بعضی از روشها عددی مثل +10 را به بهترین حالت و عدد 10- را به بدترین حالت اختصاص میدهند و از پاسخگو میخواهند عددی را در این دامنه برای نظر خویش انتخاب نماید.
عالی |
9+ |
8+ |
7+ |
6+ |
5+ |
4+ |
3+ |
2+ |
1+ |
نظری |
1- |
2- |
3- |
4- |
5- |
6- |
7- |
8- |
9- |
خیلی بد |
6- القای نبودن
- از بکار بردن سؤالات القایی و جهتدار باید شدیداً اجتناب نمود. زیرا هر نوع از این سؤالات شنونده را به سمتی سوق میدهد. برای مثال نمونههایی از انواع سوالات جهتدار در زیر آورده میشود:آیا نباید درباره اعتیاد راه حلی پیدا کرد؟ از آن جایی که اعتیاد یک مشکل اجتماعی زشت میباشد و در نظر عامه مردم ناپسند است، لذا بر پاسخ سوال تاثیر گذاشته و اکثر پاسخگویان پاسخ مثبت خواهند داد.
فکر نمیکنید که برنامههای رادیو و تلویزیون فاقد جنبههای آموزشی باشد؟
فکر میکنید که برنامههای رادیو و تلویزیون آموزنده و مفید باشد؟
این دو سوال به دلیل آنکه نوعی پیشداوری کرده است بر پاسخ سوال تاثیر میگذارد.
آیا دولت باید با مسئله اشتغال جوانان برخورد کند؟ یا چارهای بیندیشد؟ از آنجایی که قسمت دوم سوال (اشتغال جوانان) مشکل قابل لمس اکثریت جامعه است، لذا بر پاسخ سوال تاثیر گذاشته و اکثر پاسخگویان به این سوال پاسخ مثبت میدهند.
آیا به منظور بهبود کیفیت آموزش باید حقوق معلمان را افزایش داد؟ این نیز یک سوال جهتدار است. زیرا بهبود کیفیت آموزش که یک امر مسلم و پذیرفته شده همگانی است، بر قسمت دوم سؤال که افزایش حقوق معلمان است، تاثیر گذاشته و اکثر افراد آن را پذیرفته و پاسخ مثبت میدهند.
- جهتدار بودن نه فقط در طرح سؤال است، بلکه گزینههای پاسخ یک پرسش نیز میتواند القایی و جهتدار باشد. برای مثال به گزینههای نظرخواهی زیر دقت شود.
1- خیلی عالی
2- عالی
3- خیلی خوب
4- خوب
5- مناسب
6- نه خیلی خوب
همه موارد فوق عباراتی هستند که ذهن شنونده را به سمتی سوق میدهد. به عبارتی دیگر، جواب را پیشاپیش در دهان پاسخگو میگذارد، یا وی را در محیط و جوی قرار میدهد که نتواند جواب و عقیدهی خود را به راحتی بیان کند. زیرا در این گزینهها، برای کسانی که میخواهند "ضعیف" یا "بد" را انتخاب نمایند پاسخی وجود ندارد.
مثال دیگر: "آیا مایلید توسط پزشک هم جنس خود معاینه شوید؟" یک سوال جهتدار است که میتواند در ذهن پاسخگو جواب مثبت آری را القا نماید. اگر به جای سوال فوق، سوال "مایلید توسط چه پزشکی معاینه شوید؟" که پاسخهای (مرد.... زن..... فرقی نمیکند......) گزینههای آن خواهد بود، پرسیده شود. تلفیق سوال دوم با جنس پاسخگو همان نتیجه سوال اول را خواهد داد که در آن هیچ جهت و القایی وجود ندارد.
- از طرفی دیگر، باید مواظب بود که پاسخ یک سوال بر سوالات دیگر تاثیر نگذارد. برای مثال پاسخ دو سوال زیر بر یکدیگر تاثیر میگذارند:
1- آیا فکر میکنید امریکا اجازه خواهد داد تا گزارشگران نشریات اسلامی به داخل کشوری بروند و آنچه را مشاهده میکنند در روزنامههایشان منعکس نمایند؟
2- آیا فکر میکنید کشورهای اسلامی اجازه خواهند داد تا گزارشگران امریکایی به داخل کشورشان بروند و آنچه را مشاهده میکنند در روزنامههایشان منعکس نمایند؟
در اکثر موارد، پاسخهای این دو سؤال، از نوعی هماهنگی برخوردارند. بدین ترتیب که اگر پاسخ سوال اول مثبت باشد، پاسخ سوال دوم نیز مثبت است. چنانچه پاسخ سوال اول منفی باشد، پاسخگو در پاسخ به سوال دوم، این منطق را دنبال خواهد کرد که "حال که یک کشور به گزارشگران اسلامی اجازه فعالیت نمیدهد، کشورهای آنها هم باید به گزارشگران امریکا اجازه فعالیت ندهند." حتی در مواردی که پاسخگو نخواهد اظهار نظری بکند و گزینه "نمیداند" را انتخاب نماید، این هماهنگی در هر دو سؤال به چشم خواهد خورد.
بعضی از کلمات "باردار" هستند. یعنی دارای محتوای ارزشی مثبت یا منفی هستند که گرایش یا گریز عمومی از آنها آشکار است. از آن جمله میتوان از"صداقت"، "کورتاژ یا سقط جنین"، "طبقه اجتماعی متوسط"، "اعتیاد"، " مصرف الکل" "فعالیت قانونی"، "فعالیت غیرقانونی"، "مردود"، "تجدید" و ... نام برد که در بکار بردن آنها باید جانب احتیاط و دقت را رعایت نموده و آنها را با ظرافت و مهارت خاصی در سوال گنجانید.
- سوالات باردار و توقعآمیز همانند "آیا فکر میکنید معاینه بالینی و آزمایشگاهی سالانهی وضعیت سلامت همه سالمندان جامعه، ایده مناسبی است؟ یا " آیا دو طرفه نمودن راه آهن تهران- مشهد مفید است؟" به دلیل اینکه نوعی امید را در افراد زنده میکند، اکثراً پاسخهای مثبتی را به همراه دارد و لذا فاقد ارزش طرح سوال در پرسشنامه است.
- پرسیدن سؤالات احساسی مانند "آیا مایلید دولت اصلاحطلبان (یا محافظهکاران) فلان پروژه اقتصادی را به سامان برساند؟" به دلیل تحریک احساسات بسیاری از پاسخگویان، تحت تاثیر واژه "اصلاح طلب" یا " محافظه کار" قرار گرفته و پاسخ این سؤال را خواهند داد.
- تجربه نشان داده است که در سؤالات بسته که چند گزینه برای انتخاب پاسخ آن وجود دارد، گزینههایی که در ابتدا و انتها قرار دارند، جذابیت بیشتری دارند و بیشتر از بقیه گزینهها انتخاب میشوند. این حالت مخصوصاً زمانی به وقوع میپیوندد که در جامعه نسبت به سوال نوعی بیتفاوتی وجود داشته باشد. لذا در ترتیب نوشتن گزینههای پاسخ نباید بگونهای عمل شود که به دلیل القایی بودن ایجاد نوعی اریبی که به آن اریبی موقعیتی میگویند، بنماید. بنابراین باید تلاش نمود تا حتیالمقدور این مشکل بر طرف شود. اینگونه سوالات به ویژه در نظرسنجیها بسیار حایز اهمیت است.
به منظور حل این مشکل، عدهای تصور میکنند که با مرتب نمودن الفبایی پاسخها مشکل حل خواهد شد. در صورتی که مشکل همچنان باقی میماند. به منظور غلبه بر این مشکل، توصیه میشود که ترتیب قرار گرفتن گزینهها به صورت تصادفی تنظیم شود. بطوری که هر دستهای از پاسخگویان پاسخها را با ترتیبی متفاوتی در اختیار داشته باشند. یعنی افراد نمونه را به چند قسمت مساوی تقسیم کرده و برای هر قسمت ترتیب متفاوتی از گزینههای پاسخ ارائه شود تا اریبی ناشی از موقعیت و ترتیب پاسخ سؤالات همدیگر را خنثی نمایند. در نتیجه خطاهای حاصل از موقعیت پاسخها به حداقل کاهش یابد. لازمه این راه حل، چاپ پرسشنامههایی با ترتیبهای متفاوتی است. لیکن به دلیل گرانی هزینه چاپ چنین پیشنهادی عملاً امکانپذیر نیست. بنابراین میتوان گزینهها را بطور تصادفی نوشته و در دستورالعمل از مصاحبهگران خواسته شود تا چگونگی خواندن گزینهها را برای افراد مختلف به یک ترتیب نخوانند. (3) یکی دیگر از راه حلهای عملیتر استفاده از کارتهای نمایشی است تا مصاحبه کننده هر بار کارتهای متفاوتی را با ترتیبهای متفاوتی به پاسخگو نشان دهد. این راه حل از چاپ پرسشنامه با ترتیبهای مختلف اقتصادیتر است.
- علاوه بر این، نحوه پرسش آمارگیر و لحن سخن وی نیز میتواند به پاسخگو جهت دهد. تغییر صدا، تغییر لحن و تُن صدا تاثیر به سزایی در معنای جمله دارد. لذا پرسشگر میباید همانگونه که هدف مطالعه ایجاب میکند، سوال را مطرح و بیان نماید. به مثال زیر توجه کنید.
شما به برنامههای آموزش بهداشت و واکسیناسیون چقدر اهمیت میدهید؟ شما به برنامههای آموزش بهداشت و واکسیناسیون چقدر اهمیت میدهید؟ شما به برنامههای آموزش بهداشت و واکسیناسیون چقدر اهمیت میدهید؟ شما به برنامههای آموزش بهداشت و واکسیناسیون چقدر اهمیت میدهید؟
تاکید و تکیه بر هر جز از اجزای سوال فوق میتواند جهت آن را تغییر دهد و بُعد خاصی را متمایز کند. بنابراین چنانچه طراح پرسشنامه میخواهد بر کلمهای تاکید نماید باید زیر آن را خود طراح خط کشیده و مشخص نماید.
7- کوتاه و دارای فرمتهای یک نواخت
سوالات حتیالامکان باید کوتاه باشد و از کلمات کم استفاده شود، مشروط بر آنکه مفهوم خود را به خوبی برساند. بدین منظور باید در انتخاب کلمات و لغات و نیز نوشتن جملات دقت کافی مبذول گردد. جملهبندی و کلمات استفاده شده در سوالات پرسشنامه میتوانند به آن اعتبار بخشیده و آن را بسازند یا آن را سست و بیاعتبار نمایند. هر چند این کار به ظاهر ساده به نظر میرسد، اما در عمل بسیار دشوار است و همکاری چند متخصص مجرب را میطلبد.وقتی چند سوال مختلف از کسی پرسیده میشود که جواب آنها با فرمت و کدهای یکسان میباشد، با یک سؤال از همه افراد یک مجموعه (مثلاً یک خانواده) پرسیده میشود، بهتر است به صورت ماتریسی در پرسشنامه آورده شود. به شکل ماتریسی سوالها، فهرست کلی یا چک لیست نیز گفته میشود.
سابقهی کدام یک از بیماریهای زیر را دارید؟
سابقه ی بیماری |
بلی |
خیر |
به خاطر ندارد |
دیابت |
|
|
|
سل |
|
|
|
آسم |
|
|
|
عصبی، روانی |
|
|
|
فشارخون |
|
|
|
تشنج |
|
|
|
کدام یک از ویژگیهای زیر برای انتخاب همسر اهمیت دارد؟
ویژگی های همسر |
بسیارمهم |
مهم |
کم اهمیت |
بی اهمیت |
نمی داند |
تحصیلات |
|
|
|
|
|
ثروت و دارایی |
|
|
|
|
|
اعتماد به نفس |
|
|
|
|
|
زیبایی |
|
|
|
|
|
رافت و مهربانی |
|
|
|
|
|
امین و معتمد بودن |
|
|
|
|
|
تیز بینی |
|
|
|
|
|
سلامتی |
|
|
|
|
|
توجه به همسر و فرزندان |
|
|
|
|
|
دارای اخلاق |
|
|
|
|
|
نام افراد خانوار |
نسبت |
تاریخ تولد |
تحصیلات |
شغل |
وضعیت تاهل |
نظام وظیفه |
|
|
سرپرست(1) |
تاریخ کامل و به سال شمسی نوشته شود |
بیسواد (0) |
بیگار (0) |
مجرد (1) |
خدمت نکرده (1) |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
8- نداشتن محذوریت
وقتی سؤالاتی درباره درآمد یا سایر ویژگیهای شخصی افراد پرسیده میشود، حتماً به پاسخگو اطمینان دهید که این اطلاعات کاملاً محرمانه خواهد ماند و فقط و فقط به منظورهای آماری قابل استفاده میباشد.- بعضی از سوالات ممکن است برای پاسخگو ایجاد محذوریت کند و او نتواند در حضور دیگران (پرسشگر) به آنها بپردازد. سوال مستقیم درباره رفتارهای جنسی، تقلب در امتحانات و تنبیه بدنی فرزندان مثالهایی در این زمینه هستند که پاسخ دقیقی را به همراه ندارند. برای گرفتن پاسخ دقیق اینگونه موضوعات، راهکارهایی وجود دارد که یکی از آنها، عوض کردن فاعل جمله با سوم شخص است. یعنی به جای پرسش درباره نظرات شخص پاسخگو، از وی پیرامون نظرات دیگران درباره این موضوعات سوال شود. مثلاً گفته شود: "برخی از خانم ها، معایبی را برای قرصهای پیشگیری از بارداری عنوان میکنند، آیا میتوانید بعضی از این معایب را نام برده یا حدس بزنید؟"
یا پرسیده شود: "بعضی از والدین از تنبیه بدنی برای تربیت فرزندان خود استفاده میکنند، نظر شما درباره این شیوه چیست؟" آنگاه گزینههای پاسخ مناسب این سوال را نوشت.
روش دیگر، نسبت دادن موضوع مورد بحث به افرادی که دارای مقبولیت اجتماعی هستند، میتواند تا حدودی از قبح و حساسیت موضوع بکاهد و در نتیجه ناخودآگاه از محذوریت پاسخگو کاسته شده و پاسخ بهتری میتوان دریافت نمود. برای مثال: "برخی از روان شناسان و افراد باتجربه معتقدند که در بعضی مواقع تنبیه بدنی فرزندان میتواند موثر باشد. آیا شما هم در تربیت فرزندان خود از تنبیه بدنی استفاده میکنید؟"
قابلیت طرح سؤال نکته دیگری است که باید بدان توجه نمود. برای مثال پرسش درباره ارتباطات خانوادگی یا مسایل بسیار خصوصی و عاطفی که پاسخگو در پاسخ دادن به آن دچار محذوریت و شرم میشود، قابلیت طرح نداشته و نامعقول به نظر میرسد. پرسش مستقیم درباره اعتیاد به مواد مخدر یا درباره کتک زدن همسر و فرزندان از همین نوع میباشد که قابلیت طرح نداشته و بسیاری از پاسخگویان از جواب دادن و به زبان آوردن آن در مقابل دیگران شرم دارند(4). بسیاری از سؤالات را که پاسخگو از بیان ان شرم و اکراه دارد، باید به کمک سؤالات غیرمستقیم پرسید تا جواب عینیتر و دقیقتری به دست آورد. یا باید مترصد و منتظر مهلتی بود تا در موقعیت مناسب، جواب آن را دریافت نمود. اینگونه سؤالات را نمیتوان فیالبداهه و دفعتاً پرسید. همچنین اینگونه سوالات را نمیتوان مستقیماً و توسط هر پرسشگری پرسید. لذا استفاده از پرسشگر مخصوص نظیر؛ پزشک، روانشناس و نیز پرسشگر همجنس (زن برای خانمها و مرد برای آقایان) کمک موثری در دریافت پاسخهای دقیقتر است. سؤالاتی مانند ابتلای به بیماریهای مقاربتی، شروع سن قاعدگی و اعتیاد، صرع و ... از همین قبیل میباشند. طراحی اینگونه سؤالات بسیار دشوار بوده و نیازمند متخصصین موضوع و با تجربه بوده و نیز مهارت خاصی را میطلبد. بنابراین باید در نظر داشت که: "هر سؤالی را هر کسی نمیتواند از هر پاسخگویی بپرسد".
- سوالات باید بگونهای مطرح شود که نیازهای روانی پاسخگو را برآورده نماید تا پاسخگو با رغبت و تمایل به آن پاسخ دهد. بدین ترتیب سوالات نباید موهن و تحقیر کننده باشند به گونهای که شخصیت پاسخگو را از بین ببرد، یا وی را برنجاند. یا سوالاتی را مطرح کند که نسبت به آن حساسیت داشته باشد و بطور کلی خوشایند پاسخگو نبوده و موجب رنجش و شرمندگی او شود. اگر برحسب ناچاری چنین سوالی مطرح میشود، بایستی اینگونه سوالات در آخرین مراحل پرسشنامه آورده شود تا چنانچه پاسخگو از ادامه پاسخگویی امتناع ورزید، سؤال دیگری باقی نمانده باشد و در نتیجه اطلاعات کمتری از دست برود.
- پاسخگو را نباید در موضع تدافعی قرار داد و یا درصدد اثبات اشتباه وی برآمد. باید رعایت نهایت احترام و ادب را برای وی اعمال نمود و این احساس را که مورد توجه و احترام است در او برانگیخت و تا پایان نیز محفوظ داشت. چون در حقیقت، این پاسخگو است که با صرف وقت و انرژی و نیز پذیرش مشکلات و دشواریهای پاسخگویی، به تحقیق، گروه و سازمان تحقیقاتی لطف میکند. بنابراین، حفظ احترام پاسخگو وظیفه متقابل هم اعضای تیم تحقیقاتی است و هرگز نباید پاسخگو را در سطح پایین انگاشت و از موضع بالاتر با او گفتگو و مصاحبه نمود.
- اریبی حیثیتی: شرکت کنندگان در مطالعه ممکن است دروغ نگویند، اما مایلند خودشان را بهتر از آنچه هستند احساس نمایند. از طرفی دیگر، به دلیل اینکه بعضی از کارها و خصوصیات اخلاقی و اجتماعی افراد مثل، مطالعه کردن، مسواک زدن، استحمام مرتب، رعایت بهداشت، رعایت دستورات تربیتی و اخلاقی، آموزش، آگاهی از مسایل روز و فنآوری جدید و... ارزش و حیثیت قلمداد میشوند، همواره عدهای ادعای انجام این کارها را دارند. حتی در مقابل اشخاص غریبه و کسانی که آنها را نمیشناسد، تمایل به مبالغه و گزافهگویی درباره این خصوصیات را دارند. برای مثال وقتی از کسی پرسیده میشود: "چقدر طول کشید تا نرمافزار موردنظر را آموختید؟" پاسخگو مایل است زمانی زودتر از آنچه آموخته است را بیان نماید تا خود را زرنگتر جلوه دهد. لذا باید سوال با مهارت و دقت کافی مطرح شود. بطوری که انجام ندادن کارهای حیثیتی و ارزشی منجر به خجالت و آبروریزی پاسخگو نگردد. برای مثال پرسیدن آغاز و پایان دوره آموزش میتواند از مبالغه یا گزافهگویی پیشگیری نماید. یکی دیگر از شیوههای جلوگیری از اریبی حیثیتی آن است که پرسشنامه کاملاً مشخصی و خصوصی تکمیل شود. بدین معنا که هر چه چشمها از هم دورتر باشد، پاسخگو صادقتر میباشد. بدین منظور روش پستی از روش تلفنی بهتر و روش تلفنی از مصاحبه حضوری بهتر است. از طرفی دیگر، نباید برای پاسخگو فرصت مبالغه را فراهم نمود. مثلاً به جای سؤال "آیا در هفته گذشته روزنامه یا کتابی را مطالعه کردهاید؟" سؤال "آیا در طول هفته گذشته فرصت مطالعه کتاب یا روزنامهای را داشتهاید؟" و در نظر گرفتن جواب "فرصت نداشته است" به جای "خیر" برای افرادی که مطالعه نداشتهاند، شرایط موجهتری را به وجود میآورد تا پاسخگو پاسخ دقیقتری را ارائه دهد.
- بسیاری از افراد از اقرار به بیاطلاعی و جهل اکراه دارند و دوست ندارند خود را نادان یا جاهل معرفی کنند. لذا باید از پرسیدن سوالهایی که مستلزم اعتراف به رفتارهای جاهلانه یا سرزنش پذیری است، خودداری شود.
- ماهیت بی آزار بودن سوالات پرسشنامه نیز بایستی همواره مدنظر پژوهشگر باشد. چون در غیر این صورت نمیتوان پاسخگو را ملزم به همکاری و ادامه پاسخگویی به سوالاتی نمود که به وی آزار میرساند و یا او را تحقیر مینماید. غالب پاسخگویان از جواب دادن به چنین پرسشهایی امتناع خواهند نمود. هر چند باید دانست که راضی نمودن و متقاعد ساختن پاسخگو به جواب دادن به سوالات پرسشنامه، صحت و درستی جواب اخذ شده را تضمین نمیکند.
- وجود سوال کنترل کننده در بعضی موارد بسیار مفید است تا بتوان در مواقع ضروری، صحت و سقم اظهارات پاسخگو را بررسی کرد. مثال بسیار سادهی آن، پرسش هم دربارهی تاریخ تولد و هم دربارهی سن پاسخگو و سپس مطابقت آنها با یکدیگر است.
- به منظور اعتماد و اطمینان بیشتر به پاسخ بعضی از سوالات، بایستی از چند سوال کمکی استفاده نمود تا بتوان جواب دقیقتری از پاسخگو به دست آورد. زیرا بسیاری از اوقات، جواب پاسخگویان نمیتواند دقیق باشد، هر چند که بخواهند و یا تلاش کنند که پاسخ صحیح و صادقانهای ارائه کنند. لذا در اینگونه سوالات بایستی به حدود جواب بسنده نمود. مثلاً وقتی که درباره "مبلغی که در ماه گذشته برای استعمال سیگار هزینه کردهاید؟" سؤال میشود، پاسخگو ممکن است نتواند به دلیل مشغله ذهنی و یا کم اهمیت بودن موضوع پاسخ دقیقی بدهد. لذا این سؤال را میتوان با ترکیبی از چند حالت زیر پرسید. ابتدا دوره زمانی را از یک ماه به یک هفته یا یک روز تقلیل داد. سپس درباره متوسط تعداد نخ یا پاکت سیگاری که کشیده است و یا در طول مدت مشخص خریداری نموده است، پرسش شود. بعد از آن میتوان درباره نوع و قیمت سیگار سوال نمود. بدین ترتیب میتوان با یک محاسبه سرانگشتی و در حضور خود پاسخگو به جواب سوال اصلی پی برد و تایید شفاهی پاسخگو را نیز دریافت نمود. به عبارت دیگر، میتوان با روند تجزیه به پاسخ دهنده کمک نمود تا سؤال مورد پرسش را به مولفههای سادهتر تجزیه نومد.
- از پرسیدن سؤالات فرضی اجتناب نمایید. برای مثال: "اگر شما رییس جمهور بودید چه تمهیداتی برای کاهش و سپس توقف جرایم در جامعه میاندیشیدید؟" در حقیقت شما از پاسخگو سؤالی را میپرسید که تاکنون تصورش را نمیکرده است. لذا او را به یک فضایی خیالی و فرضی میبرید و آنگاه نظرش را جویا میشوید. در نتیجه نمیتواند پاسخ صحیحی را ارائه نماید.
- از بکار بردن واژهها و اصطلاحاتی که نزد همه افراد کاربرد و مقدار یکسانی ندارد، پرهیز شود. برای مثال "آیا مایلید با هزینه مناسب از امکانات رفاهی برخوردار شوید؟" استفاده از واژه "هزینه مناسب" برای همه اقشار جامعه یک مفهوم را ندارد. بنابراین پاسخهای دریافتی از اعتبار و اطمینان کافی برخوردار نخواهد بود.
پس از مشخص شدن سوالات مورد نیاز یک بررسی، شکل گرفتن پرسشنامه نیازمند برنامهریزی است، تا سؤالها با نظم خاص، حرکتی موزون و نیز روند منطقی در کنار هم قرار گیرند.
منابع اختلاف در پرسشنامه
پاسخگویان مختلف هر پرسشنامه ممکن است به سؤالات یکسان، پاسخهای متفاوتی بدهند. در بهترین شرایط، انتظار میرود که این تفاوتها فقط مربوط به اختلاف واقعی ویژگی مورد اندازهگیری باشد. لیکن در اغلب موارد این گونه نیست و تفاوتهای حاصله از منابع دیگری ناشی میشود. بعضی از منابع اختلاف در تکمیل پرسشنامه عبارتند از:* تفاوت واقعی ویژگی مورد اندازهگیری.
* اختلاف در سایر ویژگیها نظیر سبک پاسخگویی.
* اختلاف در عوامل تشخیص زودگذر نظیر خستگی.
* اختلاف مربوط به موقعیت مکانی مثل جایی که همسر یا رقبای پاسخگو حاضر باشند.
* اختلاف در اجرا، نظیر تغییر تن صدای مصاحبهگر یا تعجیل در انجام مصاحبه.
*اختلاف به دلیل آشکار و واضح نبودن سوال، زیرا ممکن است افراد مختلف معانی مختلفی را برداشت نمایند.
*اختلاف مربوط به عوامل فیزیکی نظیر کمبود فضای لازم برای پاسخدهی به سؤالات و علامت زدن غیرعمدی.
*تفاوت ناشی از نمونهگیری موارد مربوط به ویژگیهایی که باید اندازه گیری شود.
به جز اختلاف ناشی از نخستین مورد که مربوط به تفاوت واقعی ویژگی مورد اندازهگیری است. ایدهآل آن است که تفاوتهای ناشی از بقیه موارد فوق از بین برود. یعنی فقط تفاوت ناشی از اختلاف واقعی متغیر وجود داشته باشد. در چنین مواردی است که پرسشنامه در حد کافی از روایی و پایایی مطلوب برخوردار است. لیکن عملاً چنین چیزی امکانپذیر نیست. پس باید کوشید تا بقیه اختلافها را به حداقل ممکن رسانید.
پینوشتها:
1- بعضی از محققین این مفهوم را بدین صورت بیان میکنند که: سؤالات باید براساس "جداول خالی" تهیه شده باشد.
2- در پروژههای بزرگ این نوار مدرج را به صورت خط کش مجزا تهیه نموده و در اختیار پژوهشگر قرار میدهند تا در صفحهبندی پرسشنامه نیز صرفهجویی شود.
3- مثال مشابه و ملموسی برای درک و فهم خنثی نمودن اثر اریبی موقعیت پاسخها، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است که مثلاً 3 نامزد انتخاباتی a,b,c داوطلب هستند. نوشتن اسم نامزدها به هر ترتیبی (به ترتیب حروف الفبا، به ترتیب جایگاه اجتماعیشان، یا به ترتیب افقی یا عمودی) ایجاد نوعی القا در رای دهندگان خواهد کرد. لذا بهتر است که حوزههای انتخاباتی را به 6 قسمت مساوی تقسیم و 6 لیست با ترتیبهای CBA, CAB,BCA,BAC,ACB,ABC تهیه نموده و در حوزههای انتخاباتی متناوباً نصب شوند. بدین ترتیب اریبی لیست برطرف خواهد شد.
4- در موارد خاصی این گونه سوالات را میتوان به صورت پرسشنامههای محرمانه و بدون ذکر نام پاسخگو تدوین نمود، و از آنان خواست تا پرسشنامه را تکمیل و در محل مشخصی (مثلاً صندوق نصب شده در جای مناسبی) قرار دهند و یا به آدرس مشخصی ارسال نمایند.
صانعی، دکتر سید حسن؛ (1388)، فنون تحقیق: پرسشنامه، تهران: انتشارات اندیشمند، چاپ اول.