فرهنگ عاشورا(1)
نويسنده: حجت الاسلام جواد محدثی
آب
و اهل بيت و اصحابش بست و ميان امام و آب فاصله انداختند تا هم زودتر حسين«ع»را بهتسليم وادارند و هم از خاندان رسالت انتقام بگيرند.به نقل مورخان،از سه روز قبل از عاشورابا محاصره فرات،خيمه گاه امام در مضيقه بى آبى قرار گرفت و كودكان اهل بيت را با ديدن رودفرات،تاب تحمل عطش كمتر مىشد.منع آب از زنان و كودكان و افراد عادى(بويژه غيرنظاميان)در همه اديان و مذاهب،غير قانونى و عملى غير انسانى است،بويژه در اسلام.
سپاه اموى با بستن آب به روى ياران و فرزندان حسين«ع»،اين كار خلاف شرع ومغاير با شرافت انسانى و جرم جنگى را مرتكب شدند و كسانى همچون مهاجرين اوس،عمرو بن حجاج و عبد الله بن حصين به اين عمل مباهات مىكردند و زخم زبان مىزدندكه:حسين!از اين آب،درندگان و پرندگان مىخورند ولى تو حق ندارى از آن بچشى!
مساله«آب»،در ابعاد و صحنههاى مختلف نهضت عاشورا مطرح است،از قبيل:فراتو نهر علقمه،مشك و عباس،كودكان و العطش،على اصغر و تير حرمله،سقايى وعلمدارى،سنگابخانه، آب خنك و سلام بر حسين،غسل زيارت،لبهاى تشنه،بستن آبدر كربلا،مراسم طشت گذارى،مهريه فاطمه،برداشتن كام با آب فرات،سيراب كردنسپاه حر و...كه در باره هر كدام مىتوانيد به عنوان خاص آن در اين فرهنگ مراجعه كنيد.
تشنگى كودكان و شهادت حسين با لب تشنه از فرازهاى برجسته اين حادثه است.وقتى امام سجاد«ع»نيز پيكر امام را دفن كرد،با انگشت روى قبر پدر نوشت:«هذا قبرالحسين بن على بن ابى طالب،الذى قتلوه عطشانا».
از آب هم مضايقه كردند كوفيان
خوش داشتند حرمت مهمان كربلا
بودند ديو و دد همه سيراب و مىمكيد
حاتم ز قحط آب،سليمان كربلا[1]
بسيار گريست تا كه بى تاب شد،آب
خون ريخت ز ديدگان و خوناب شد،آب
از شدت تشنه كامىات،اى سقا
آن روز ز شرم روى تو آب شد،آب[2]
آب،شرمنده ايثار علمدار تو شد
كه چرا تشنه از او اينهمه بىباك گذشت
بود لب تشنه لبهاى تو صد رود فرات
رود بىتاب،كنار تو عطشناك گذشت
بر تو بستند اگر آب،سواران سراب
دشت دريا شد و آب از سر افلاك گذشت[3]
آب كم جو تشنگى آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
آثار و نتايج نهضت عاشورا
نيز رسيدند.مردم آنجا همگى گرد آمدند و بر حسين و دودمانش سلام و درود فرستادند وامويان را لعن كردند و سربازان را از آنجا بيرون كردند.چون خبر يافتند كه مردم«جهينه»
هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند.به قلعه«كفر طاب»رفتند،به آنجا نيزراهشان ندادند.به حمس كه وارد شدند،مردم تظاهرات كردند و شعار دادند:«اكفرا بعدايمان و ضلالا بعد هدى؟»و با آنان درگير شدند و تعدادى را كشتند.[4] برخى از تاثيراتحماسه عاشورا از اين قرار است:
1-قطع نفوذ دينى بنى اميه بر افكار مردم
2-احساس گناه و شرمسارى در جامعه،بخاطر يارى نكردن حق و كوتاهى دراداى تكليف
3-فرو ريختن ترسها و رعبها از اقدام و قيام بر ضد ستم
4-رسوايى يزيديان و حزب حاكم اموى
5-بيدارى روح مبارزه در مردم
6-تقويت و رشد انگيزههاى مبارزاتى انقلابيون
7-پديد آمدن مكتب جديد اخلاقى و انسانى(ارزشهاى نوين عاشورايى و حسينى)
8-پديد آمدن انقلابهاى متعدد با الهام از حماسه كربلا
9-الهام بخشى عاشورا به همه نهضتهاى رهايى بخش و حركتهاى انقلابى تاريخ
10-تبديل شدن«كربلا»به دانشگاه عشق و ايمان و جهاد و شهادت،براى نسلهاىانقلابى شيعه
11-به وجود آمدن پايگاه نيرومند و عميق و گسترده تبليغى و سازندگى در طولتاريخ،بر محور شخصيت و شهادت سيد الشهدا«ع»
از نهضتهاى شيعى پس از عاشورا،مىتوان«انقلاب توابين»،«انقلاب مدينه»،«قياممختار»،«قيام زيد»،و...حركتهاى ديگر را نام برد.براى توضيح بيشتر،به مدخل خاصهر يك از اين نهضتها در همين مجموعه مراجعه شود.تاثير حماسه عاشورا را درانقلابهاى بزرگى كه در طول تاريخ، بر ضد ستم انجام گرفته،چه در عراق و ايران و چه دركشورهاى ديگر،نبايد از ياد برد.«فرهنگ شهادت»و انگيزه جهاد و جانبازى كه درانقلاب اسلامى ايران و هشتسال دفاع مقدس در جبههها جلوهگر بود،گوشهاى از اينتاثير پذيرى است.شعار«نهضت ما حسينيه،رهبر ما خمينيه»كه در مبارزات ملت مسلمانايران بر ضد طاغوت طنين افكن بود و نيز شور حسينى جبهههاى رزم ايران،گواه روشنتاثير گذارى كربلا در قرنها پس از آن حماسه مقدس است.يكى از نويسندگان محقق،نتايج نهضت كربلا را عبارت مىداند از:
1-پيروزى مساله اسلام و حفظ آن از نابودى
2-هزيمت امويان از عرصه فكرى مسلمين
3-شناخت اهل بيت بعنوان نمونههاى پيشوايى امت
4-تمركز شيعه از بعد اعتقادى بر محور امامت
5-وحدت صفوف شيعه در جبهه مبارزه
6-ايجاد حس اجتماعى در مردم
7-شكوفايى موهبتهاى ادبى و پديد آمدن ادبيات عاشورايى
8-منابر وعظ و ارشاد،به عنوان وسيله آگاهانيدن مردم
9-تداوم انقلاب بصورت زمينه سازى نهضتهاى پس از عاشورا[5] حادثه كربلا،گشاينده جبهه اعتراض عليه حكومت امويان و سپس عباسيان شد،چه بهصورت فردى كه روحهاى بزرگ را به عصيان و افشاگرى واداشت،و چه به شكلمبارزههاى گروهى و قيامهاى عمومى در شهرى خاص يا منطقهاى وسيع.[6]
خون او تفسير اين اسرار كرد
ملتخوابيده را بيدار كرد[7]
پي نوشت :
1- محتشم كاشانى.
2- سهرابى نژاد.
3- نصر الله مردانى.
4- عاشورا فى الادب العاملى المعاصر،ص 54 به نقل از منتخب طريحى و مقتل ابى مخنف.
5- براى تفصيل آن ر.ك:«حياة الامام الحسين»،باقر شريف القرشى،ج 3،ص 436،(معطيات الثورة).
6- در اين زمينهها ر.ك:«الانتفاضات الشيعيه»،هاشم معروف الحسنى،«امامان و جنبشهاى مكتبى»،محمد تقىمدرسى.
7- كليات اقبال لاهورى،ص 75.