متأسفانه از موضوعاتی که در کشورهای اسلامی به آن پرداخته نشده است، ریشه و ماهیت کمونیسم، سوسیالیسم، مارکسیسم، بولشویسم و غیره است. موضوعاتی نظیر: این حرکتها و به اصطلاح مکاتب، از کجا نشأت گرفتهاند؟ بنیانگذار آنها چه کسانی بودهاند؟ اصولاً بنیانگذاران این حرکتها از چه دینی پیروی میکردهاند؟ اصل و نسب آنها چه دینی داشتهاند؟ این افراد چه اهدافی را دنبال مینمودهاند؟ به هر جهت، به این مطالب پرداخته نشده است.
در ایران، افراد فریب خورده و همچنین عوامل و مزدوران شوروی و دیگر کشورهای کمونیستی و بلوک شرق، تحت نامهای تودهای، کمونیست، چریک فدایی خلق، و انشعابات آنها نظیر اقلیت و اکثریت و پیکار و غیره، در زمان طاغوت و حتی سالها بعد از انقلاب، فعالیت داشتند. این افراد غافل، فریب خورده، خود فروخته و مزدور - چه آنهایی که در ایران زندگی میکردند و فعالیت داشتند و چه آنهایی که به آمریکا و یا کشورهای اروپایی آمده بودند - هیچ زمان، صحبت از جنایات رهبران احزاب کمونیستی و اینکه چه جنایاتی را این افراد در کشورهای خود و کشورهای همجوار خود مرتکب شدهاند، نمیکردند. این افراد، بردگان تمام عیاری بودند که اگر صحبتی نیز از کشتار مردم بیگناه توسط رژیمهای کمونیستی میشد، یا کاملاً آنرا انکار میکردند و یا به گونهای آنرا توجیه مینمودند.
رسانههای گروهی غرب نیز به این مطالب نمیپرداختند، زیرا این رسانهها از آنِ یهودیان بوده است و اگر پروندهی جنایات رهبران حرکتهای کمونیستی را باز میکردند، آن وقت، جنایات، اهداف و نقش یهودیان که در این قضایا دست داشتند، برملا میشد. از طرفی دیگر، آمریکا نیز در جنگ جهانی دوم در کنار شوروی قرار داشت تا آنجا که فرنکلین روزولت (1) - رئیس جمهور وقت آمریکا - جوزف استالین (2) - دیکتاتور شوروی را عمو جو (3) (مخفف عمو جوزف به معنای عمو یوسف) میخواند.
در هر صورت، به دلایل مختلف که به بخشی از آن اشاره شد، در طول چند دههی گذشته، به موضوع بولشویک یهودیان و بولشویسم یهودیان (4) و نیز هولوکاست بولشویک (5) پرداخته نشده است. در ارتباط با این موضوع میتوان چند جلد کتاب نوشت، ولی ما به اختصار، به نکاتی پیرامون این موضوع اشاره خواهیم نمود. در آغاز باید توضیحاتی دربارهی بولشویک و بولشویسم و غیره داده شود.
بولشویک و بولشویسم:
دومین کنگرهی حزب سوسیال دمکرات روسیه در سال 1903 میلادی در لندن برگزار شد. در این کنگره، ولادیمر لنین (6) از یک حزب فعال متحد حرفهای که اعضای انقلابی داشته باشد و برای تأسیس یک جامعهی کمونیستی، از هر وسیله و حربهای استفاده نماید، حمایت نمود و در این راستا تبلیغ کرد. گروه دیگری در حزب سوسیال دمکرات روسیه بودند که از رقبای لنین محسوب میشدند و در مقابل ایدهی لنین قرار داشتند. آنها اظهار میداشتند که ما همهی کسانی را که اعلام میدارند با ما همفکر هستند - بدون توجه به اینکه در جلسات و برنامههای حزب سوسیال دمکرات روسیه شرکت فعال داشته باشند - میپذیریم. در این مورد، اکثر نمایندگان شرکت کننده در این کنگره، موافق این نظریه بودند، ولی در موارد دیگر و شمارش آراء در پایان کنگره، اکثریت به لنین رأی مثبت دادند. بر این اساس، آن گروهی را که در اکثریت بودند و لنین را انتخاب نمودند، بولشویک (7) نام نهادند و گروه دیگر را که در اقلیت بودند، منشویک (8) نامگذاری کردند. در زبان روسی، بولشویک به معنای اکثریت و منشویک به معنای اقلیت میباشد. یک عضو شاخهی افراطی حزب سوسیال دمکرات روسیه را نیز که از طریق انقلاب نوامبر سال 1917 میلادی، قدرت را در روسیه در دست گرفتند، بولشویک مینامند. معنای دیگر بولشویک، کمونیست میباشد.بولشویسم (9)، آموزهی کمونیست براساس نظریه و فرضیه کارل مارکس یهود میباشد که توسط ولادمیر لنین در دومین کنگره حزب سوسیال دمکرات روسیه در لندن عرضه و ارائه شد. معنای دیگر بولشویسم، آموزه و یا برنامههای بولشویکها میباشد که آن را تبلیغ میکردند و از سرنگون ساختن خشونتآمیز سیستم سرمایهداری حمایت مینمودند. همچنین کمونیسم روسی را نیز بولشویسم میخوانند. (10)
هر چند بعد از آن کنگره، در موارد مختلف، در حرکتهای به اصطلاح انقلابی روسیه، بولشویکها در ردهی اکثریت قرار نداشتند و در اقلیت بودند، ولی نامهای «اکثریت» و «اقلیت» برای همیشه با آنها باقی ماند و آن را به یدک میکشیدند و مردم نیز تصور میکردند که آراء آنها در اکثریت است، در صورتی که اینگونه نبوده است. چه بسا گروههای کمونیستی اقلیت و اکثریت که در ایران فعالیت داشتند نیز، از اربابان کمونیست یهود خود دستور گرفتند و یا آموختند و نامهای اقلیت و اکثریت (منشویک و بلشویک) را بر خود نهادند.
الکساندر سولژنیتسین (11):
یکی از افرادی که بخشی از جنایات یهودیان را در هولوکاست بولشویکها افشاء نموده است، الکساندر سولژنیتسین است. الکساندر سولژنیتسین یک نویسندهی روسی است که سالها در زندان بوده است و بعد به نقاط مختلف شوروی و سپس به خارج از شوروی تبعید شده است. علت محبوس شدن و تبعید وی، بیان مطالبی علیه استالین و اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی بوده است. سولژنیتسین، اول به آلمان تبعید شد و در سال 1974 میلادی - هرچند که متولد روسیه بوده است - تابعیت وی را لغو کردند و بعد، او به آمریکا آمد. در سال 1991 میلادی، مسئولین شوروی از تقصیرات وی گذشتند و او در ماه میسال 1994 میلادی به روسیه بازگشت.الکساندر سولژنیتسین رمانهایی نوشته است که در آن، حقایق ددمنشانهای را که در زمان استالین و بعد از آن، در زندانهای شوروی حاکم بوده است، بیان داشته است. وی در این کتب، زندگی در شوروی کمونیستی را نیز به تصویر کشیده است (12). سولژنیتسین در ارتباط با سیستم زندانهای شوروی و پلیس مخفی آنها مطالبی را نوشته است که در سال 1973 میلادی به زبان فرانسه ترجمه و چاپ شد و سپس سریعاً به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ گردید. کتاب گُولَگ آرکِپِلِگو (13) (زندان و بیگاری گاه سیاسی در سیبری) یکی از آن کتب است که در سال 1974 میلادی به زبان انگلیسی ترجمه شد. همچنین جلد دوم و سوم گُولَگ آرکِپِلِگو در سالهای 1975 و 1978 میلادی به چاپ رسید.
هر چند، دانشگاه هاروارد در سال 1978 میلادی به وی دکترای افتخاری داده است، ولی به خاطر افشا نمودن بسیاری از حقایق در مورد یهودیان، آنها (یهودیان) از وی نفرت دارند. البته در اوایل مطالبی را علیه یهودیان عنوان نمیکرده است و به نظر میرسد که دولت آمریکا و یهودیان تصور نمیکردند که وی امکان دارد حقایقی را دربارهی یهودیان به رشتهی تحریر درآورد.
یکی دیگر از کتابهای الکساندر سولژنیتسین تحت عنوان «با هم (و یا با یکدیگر) به مدت دویست سال» و یا «برای مدت 200 سال با همدیگر (14)» میباشد. در این کتاب توضیح داده شده است که چگونه لنین و تروتسکی و دیگر توطئهگران یهود، سیستم سلطنتی رومانوف (15) را در سال 1917 میلادی سرنگون ساختند و سیستم استبدادی بولشویکی خود را بنا کردند.
ردههای بالای یهودیان در آمریکا و دنیا، از الکساندر سولژنیتسین - به خاطر افشاء نمودن، بر ملا ساختن و به نمایش گذاشتن جنایتی همچون قتل عام 66 میلیون نفر، توسط کمونیستهای گُولَگ (16) - متنفرند. مسیحیان اظهار میدارند که بیشتر قربانیان این جنایات، مسیحی بودهاند. اکثر این قربانیان توسط اربابان بزرگ یهودی گُولَگ (17) به قتل رسیدهاند. هیچ ناشر آمریکایی و یا انگلیسی جرأت نمیکند تا کتاب «برای مدت 200 سال با همدیگر» را به زبان انگلیسی منتشر سازد و این کتاب فعلاً به زبان روسی میباشد. یهودیان در مورد الکساندر سولژنیتسین میگویند: «این بدبخت فلک زدهی بیحیا را له کنید. برای کار او و سخن او همایشی برگزار نکنید و با نادیده انگاشتن و بیتوجهی به وی، او را بکشید. اگر مجبورید نام او را ببرید، با تحقیر، طعنه و تمسخر از او یاد کنید. او را به جهت اینکه سعی نموده است تا اسرار ما را برای دنیا فاش سازد، به شدت تنبیه کنید. بگذارید او یک نمونهای باشد، تا مردم بدانند که یهودیان میتوانند با قدرت خود چه [بلایی] بر سر یک فردی که با لجاجت از پذیرش خط مشی صهیونیستها امتناع میورزد، بیاورند (18)».
سرنگونی حکومت تزار (19) روسیه توسط یهودیان:
در طول تاریخ، یهودیان، بدبختی و فلاکتهای بسیاری را برای ملل مختلف در دنیا به ارمغان میآوردهاند و این امر باعث شد تا در گذشته، حاکمان کشورهای گوناگون، یهودیان را از منطقه و کشور خویش اخراج نمایند. به همین علت، حکومت تزار روسیه نیز در سال 1772 میلادی مقرر نمود تا یهودیان - که تعداد آنها تقریباً 10 میلیون نفر بود - در یک منطقهی وسیعی که شامل اکراین، غرب روسیه، تمام لهستان و لیتوانی بود، مستقر شوند و زندگی کنند. بر همین اساس، یهودیان حق سکونت در مناطقی نظیر سن پیترزبورگ (سینت پیترزبرگ (20)) (که نام قبلی آن پتروگراد (21) بوده است) و همچنین در مسکو و خارکف (22) را نداشتند. هرچند یهودیان، وضعیت بسیار خوبی را در مناطق دیگر داشتند، ولی درصدد بودند تا بر تمام روسیه حاکم شوند و خون تمام ملت را بمکند. لذا، حزب انقلابی سوسیالیستی را برپا کردند تا حکومت تزار را سرنگون سازند. در هر صورت، سازمانی که در سرنگون ساختن تزار روسیه دست داشت، اتحادیه یهود (23) بود که رهبران آن ابراموویچ (24) و لایبر (25) یهود بودند و در حقیقت، یهودیان بودند که حکومت تزار روسیه را سرنگون ساختند که به توضیح آن خواهیم پرداخت. نکتهی دیگر اینکه، قبل از آغاز جنگ جهانی اول، یهودیان سعی داشتند تا عهد و پیمان سال 1814 میلادی نیثن روچیلد را که کشتن و نابودی تزار روسیه بود، پیگیری و اجرا نمایند.در تاریخ سیزهم مارس (مارچ) 1881 میلادی، یهودی به نام گرینویتسکی (26) با پرتاب یک بمب، تزار روسیه - به نام الکساندر دوم - را کشت. بعد، یهودیان در سال 1901 میلادی، وزیر علوم روسیه را به نام بوگولپف (27) را به قتل رساندند. سپس در سال 1902 میلادی، وزیر کشور روسیه را به نام سیپیاجین (28) به قتل رساندند. بعد در سال 1903 میلادی، فرماندار ایالت یوفا (29) را کشتند. متعاقب آن، در سال 1904 میلادی، نخست وزیر روسیه را به نام وان پلیف (30) به قتل رساندند. سپس در سال 1905 میلادی، عموی تزار به نام شاهزاده سرجی (31) را کشتند. بعد در سال 1906 میلادی، ژنرال دوبراسوف (32) را - که سربازان او در سال 1905 میلادی، انقلاب یهودیان را نابود کرده بودند - کشتند.
در بین غیریهودیان، افراد فقیر روستایی و زارعینی بودند که گول شعارهای دروغین یهودیان کمونیست را خورده بودند و از آنها حمایت میکردند. پیتر استولیپین (33) - نخست وزیر وقت روسیهی تزاری - پیشنهاد و طرحی را عرضه داشت و آن این بود که یک منطقهی وسیعی از زمینها را در اختیار زارعین قرار دهند. این طرح، وضعیت و موقعیت یهودیان کمونیست را به خطر انداخت، زیرا باعث میشد تا افراد فقیری که گول شعارهای فریبندهی یهودیان کمونیست را خورده بودند، از حمایت و طرفداری یهودیان عقبنشینی کنند، لذا یهودیان بر آن شدند تا نخست وزیر را بکشند. به همین علت، یهود تروریستی به نام موردخای بوگروف (34) در سپتامبر سال 1911 میلادی، پیتر استولیپین - نخست وزیر - را کشت. تزار روسیه و همراهانش از یک جشنوارهای درکیو (در اکراین) (35) دیدن میکردند که مردخای بوگروف به پشت سر پیتر استولیپین شلیک کرد و او را به قتل رساند. بعد از این ماجرا، یهودی به نام یونو اذف (36) به عنوان سرپرست گروه ترور، دستگیر و محاکمه و اعدام شد. البته یونو اذف مؤسس حزب انقلاب سوسیالیستی روسیه بود.
الکساندر سوم - تزار جدید روسیهی تزاری - که از یهودیان بسیار خشمگین شده بود، نطقی را علیه یهودیان ایراد کرد. وی در این نطق، به حقایقی در مورد یهودیان اشاره نمود، با این مضمون که یهودیان باعث فقر مردم شدهاند و به عناوین مختلف مردم را - مخصوصاً طبقه ضعیف جامعه را - چاپیدهاند و یهودیان به این فکر نیستند تا برای منافع کشور فعالیت کنند، بلکه در این فکر بودهاند که ثروتمندتر شوند و دولت نیز تصمیم گرفته است که به این قضایا پایان دهد و... (متن این سخنرانی در دائرةالمعارف بریتانیکا، جلد دوم، صفحهی 76، چاپ سال 1947 میلادی موجود میباشد). نکتهای را که باید به آن اشاره نمود این است که بدون شک، حکومت تزاری نیز در فقر مردم بیتأثیر نبوده است.
بنیانگذاران حرکتهای مارکسیستی:
کارل مارکس:
کارل مارکس یهودیای بود که لنین و تروتسکی را با عقیده و نگرش کمونیستی خود الهام بخشید. او به طور مخفیانه، یک پیشوای اعظم شیطان (37) بود (38). تصاویری وجود دارد که مارکس - به علامت اسرارآمیز فراماسونی - دست راست خود را بر روی قلب خود گذاشته است (39). در ضمن، نیثن روچیلد یهودی صهیونیست، مبالغی را به کارل مارکس پرداخت کرده است. دو فقره چکی که نیثن روچیلد به کارل مارکس داده است، بنا بوده است تا در موزهای در انگلیس به نمایش گذاشته شود.لنین:
نام اصلی لنین، ولادیمر لیچ یولیانوف (40) است و پدر بزرگ مادری او، یک یهودی به نام الکساندر دمیترویچ بلنک (41) بوده است. یهودیان میگویند اگر مادر فردی یهود است، او نیز به طور خودکار یهود میباشد. وین مک گوایر (42) یک محقق از دانشگاه هاروارد (43) میباشد. او مینویسد: «براساس استاندارد قانون بازگشت به اسرائیل، لنین یک یهودی بود، زیرا یکی از اجداد او (پدربزرگها و یا مادر بزرگهای او) یهودی بوده است. به نظر میرسد که لنین نه تنها یک یهودی بوده است، بلکه او یک یهودی نژادپرستی بود که نژاد خود را برتر میدانست. لنین یک یهودی نژادپرستی بود که عمداً پستهای پرمسئولیت فکری را به یهودیان داده بود».تروتسکی:
لیان تروتسکی (44) (1940-1879) یک یهودی است که نام اصلی وی لِو دیویدویچ برانستین (برانشتاین) (45) میباشد. او در استان خِرسان از اکراین (46) متولد شد. او پسر یک یهودی بود که در ظاهر، به خصلت (و تابعیت) روسها درآمده بود (47). تروتسکی از نظر قدرت، بعد از لنین که مرد شمارهی 1 بود، مرد شماره 2 در روسیه خوانده میشد. بعد از سکتهی لنین، تروتسکی قدرت را به استالین باخت. تروتسکی را یک تئورسین مارکسیست روسی و یک فردی انقلابی میخواندند. او یکی از رهبران اصلی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی محسوب میشد. او در بندر اُدسا (48) و میکولایف (49) تحصیل نمود و در سال 1896 میلادی فعالیت سیاسی خود را در جمع میکولایف پاپیولیست (50) (گروه مردم باور میکولایف) آغاز کرد، ولی خیلی زود به مارکسیست تبدیل شد. بعد از یک توقف کوتاه در دانشگاه اُدسا، در سال 1896 میلادی به میکولایف بازگشت تا اتحاد کارگران روسی را تشکیل دهد و به این جهت بود که وی دستگیر شد و به زندان روانه گردید و بعد نیز به سیبری تبعید شد. او در سال 1902 میلادی - در زمانی که در سیبری در تبعید به سر میبرد - فرار کرد و به اروپا رفت و نام خود را نیز تغییر داد و نام مستعار تروتسکی را برگزید. در خارج، او با لنین و جورجی پلخانوف (51) و ال مارتف (52) و دیگر اعضاء روسی سوسیال دمکرات (53) آشنا شد و به آنها ملحق گردید که در آن زمان، نشریه ایسکرا (54) (به معنای جرقه) را منتشر مینمودند. او در دومین کنگرهی حزب سوسیال دمکرات در لندن - که در سال 1903 میلادی برگزار شد - شرکت کرد و بعد از آن، در سال 1905 میلادی به روسیه بازگشت تا یکی از افراد فعّال انقلاب باشد. بعد، او به عنوان رئیس معاونین کارگران بخش سن پیترزبورگ (سینت پیترزبرگ) (55) روسیه انتخاب شد. در ماه دسامبر سال 1905 میلادی به زندان افتاد و بعد به منطقهی سیبری تبعید گردید. در این زمان بود که وی به بررسی مجدد «گفتار ضد و نقیض در مورد انقلاب در روسیهی عقب افتاده» (56) پرداخت و در این باره کتابی در سال 1905 میلادی و کتاب دیگری به نام «نتایج و دیدگاهها» (57) در سال 1906 میلادی نوشت (58).تروتسکی در تاریخ سیزدهم ژانویهی سال 1917 میلادی به نیویورک آمد. یهودیان روسی که صاحب دفتر مطالعات فیلم ویتاگِرَف (59) در شهر بروکلین نیویورک (60) بودند، به او کار دادند، او در سه فیلم ایفای نقش نمود که یکی از آنها «زن رسمی من» (61) بود که در این فیلم، کِلِرا کیمبال یانگ (62) نقش آن زن را بازی میکرد. تروتسکی نیز نقش یک روسی انقلابی را در این فیلم داشت (63).
استالین:
نام اصلی جوزف استالین (64) (1953-1879)، «یوسف ویسارینویچ دژوگاشویلی (65)» و از گرجستان بوده است که تقریباً در سال 1910 میلادی، نام مستعار استالین را که به معنای «مرد آهنین (66)» میباشد، برای خود انتخاب نمود (67). او برای روچیلدها که صاحب بانک و کارخانههای مشروبات الکلی بودند نیز کار میکرد. بعضی از انگلیسیها اینگونه عنوان میکنند: دورانی که بَرِن ادموند دی روچیلد (68) سفرهایی را به گرجستان - برای خرید انگور و تولید مشروبات الکلی داشته است - با مادر استالین رابطه داشت و استالین نیز از روچیلدها میباشد. آنها میگویند برای اثبات این موضوع میتوان از دی انای (DNA) دختر استالین که در حال حاضر، در حیات است و نیز دی انای (DNA) یکی از فرزندان بارون ادموند دی روچیلد استفاده نمود.دیگر مارکسیستهای یهودی:
اولین مارکسیستهای روسیه، یهودی بودهاند. نیکولاس یوتین (69) - اولین مارکسیست روسیه - بین سالهای 1860 تا 1870 میلادی بوده است که در بنیان نهادن شاخهی کمونیست بینالملل روسیه (70) نقش اصلی را ایفا نموده است. از او به عنوان یک یهودی روسی که در حرکت انقلابی، پیش قراول بوده (71)، یاد شده است (72). بسیاری از یهودیان روسیه، از جمله مؤسس نهضت روسی نرودنیک (73) - به نام مارک نیتنسن (نیتنسان) (74) از نیکولاس یوتین پیروی میکردند. همچنین پال اکسلراد (75)، به همراه جورج پلکهانوف (76) و ورا زاسولیتچ (77) - یک گروه سه نفرهای که نهضت روسی سوسیال دمکرات را در سال 1883 میلادی تشکیل دادند - از یوتین پیروی میکردند. یهودیانی نظیر روزالی بوگراد (78) - زنی که با پلخانوف (79) ازدواج کرد - و همچنین مایر مولودتسکی (80) و گرگوری گولدنبرگ (81) و ام دبلیو دوئچ (82) و ولادمیر جاکلسون (83) و ایرون ساندلویچ (84) و هسیا هلفمن (85)، یک زن یهودی که برای کشتن تزار الکساندر به مرگ محکوم شد، همه و همه، یهودیانی بودند که از یوتین پیروی میکردند (86).نکتهی دیگر اینکه، در طول سالهای 1880 و 1890 میلادی، سوسیالیسم یهودی (87) شکل گرفت و بعد از آن، احساسات انقلابی در بین جوانهای یهودی غلیان پیدا کرد که منجر به نهضت سوسیالیسم یهودیان (88) شد.
پارکین (89) در کتاب خود به نام «منشاء حرکت یهودی کارگری روسیه (90)»، منشاء و علت سوسیالیسم یهودی را دو عامل مهم میداند که یکی وضعیت نابسامان تودههای یهود (91) و دیگری، آموزههای روشنفکرانه (92) بوده است که از نسلهای گذشته در زندگی یهودیان وجود داشته است. وی میگوید در بعضی موارد، این دو عامل، باعث شورش جمعی، علیه ثروتمندان و قدرت حاکمه، در امور همگانی میشد. به عنوان مثال، ظهور نهضت چسدیک (93)، یکی از آن موارد بود که سوسیالیسم یهودیان، دنباله و ضمائم چسدیسم (94) را به عنوان یک آموزه، برای فقرا مطرح ساختند تا در اعتراضات و خشمهای اجتماعی و در موقعیتهای انقلابی، از آن استفاده شود (95).
سه حزب به اصطلاح انقلابی، متعلق به یهودیان بود. یکی از آنها منشویک نام داشت که رؤسای آن مارتوو (96) و دن (97) - دو نفر یهود - بودند. حزب دیگر، سوسیال دمکرات روسیه بود که در ظاهر به افراد غیر یهود تعلق داشت، ولی رئیس آن یک فرد یهود به نام دنیشویسکی (98) بود. حزب دیگر، بولشویکها بودند که رهبر آن لنین بود. حزب بولشویک بعداً به حزب کمونیست تغییر نام داد.
وین مک گوایر (99) یک محقق از دانشگاه هاروارد (100) میباشد. او مینویسد: «لنین اذعان داشت که پنجاه درصد (50 درصد) تروریستهای پیشکسوت کمونیست را در جنوب و غرب روسیه، یهودیان تشکیل میدادند». شایان ذکر است که در آغاز، اولین کمیسیارهای شوروی، اکثراً یهود بودند (101).
بین سالهای 1918 و 1919 میلادی، 457 نفر از مجموع 556 نفری که پستهای مهمی در دولت بولشویک داشتند، یهود بودند (102) (به عبارت دیگر، بیش از 82 درصد آنها یهود بودهاند). شایان ذکر است که در آن دوران، یهودیان شوروی نیز سعی میکردند تا غلات و مواد خوراکی ایران را از شمال ایران خریداری کنند و به شوروی ببرند و آنها نیز همانند همکیشان انگلیسی خود در کشتار 40 درصد از مردم ایران - بین سالهای 1917 تا 1919 میلادی - دست داشتهاند. البته این بدین معنی نیست که در سالهای بعد از 1919 میلادی، این پستها به افراد غیر یهود واگذار شده باشد، بلکه منظور این است که بنیانگذاران انقلاب بولشویک، یهودیان بودند و اکثر پستها نیز در اختیار آنان قرار داشته است و کماکان در این سمتها ابقاء میشدند. لیست تعدادی از این افراد یهود، در جدول ذیل آمده است.
بخشی از لیست مسئولیتها در دولت بولشویکی یهودیان در شوروی
ردیف |
وزارتخانه و یا اداره |
نام و نام خانوادگی |
نام و نام خانوادگی با حروف انگلیسی |
ملیت و یا دین |
1 |
رئیس |
ولادمیر ایلیچ یولانف (لنین) |
Vladimir Ilich Ulyanov (Lenin) |
روسیه |
2 |
امور خارجه |
جی وی چیچرین |
G.V. Chicherin |
گرجستان |
3 |
ملیتها |
جوزف دژوگاشویلی (استالین) |
Joseph Dzhugashvili (Stalin) |
گرجستان |
4 |
کشاورزی |
پروتیان |
Protion |
ارمنستان |
5 |
شورای اقتصاد |
لوری (لارین) |
Lourie (Larin) |
یهود |
6 |
امور تغذیه |
ای جی شلیختر |
A.G. Schlikhter |
یهود |
7 |
ارتش و نیروی دریایی |
لیان دیویدویچ برانستین (تراتسکی) |
Leon DAvidovich Bronstein (Trotski) |
یهود |
8 |
کنترل کشور |
کی آی لندر |
K.I. Lander |
یهود |
9 |
زمینهای کشور |
کافمن |
Kaufmann |
یهود |
10 |
کار |
وی اشمیت |
V. Schmidt |
یهود |
11 |
تأمین اجتماعی |
ایی لیلینا (نیجیسن) |
E. Lilina (Knigissen) |
یهود |
12 |
آموزش و پرورش |
ای لوناچارسکی |
A. Lunacharsky |
روسیه |
13 |
دین و آیین |
اسپیتزبرگ |
Spitzberg |
یهود |
14 |
امور داخلی |
افلبام (رادومیسلسکی) |
Apfelbaum (Radomyslski) |
یهود |
15 |
امور داخلی |
زینوویف |
(Zinoviev) |
یهود |
16 |
بهداشت |
انولت |
Anvelt |
یهود |
17 |
دارایی |
آی ایی گاکوفس (و جیسوکولنیکف) |
I.E. Gukovs (and G. Sokol-nikov) |
یهود |
18 |
مطبوعات و رسانه |
ولدارسکی (گلداستین) |
Voldarski (Goldstein) |
یهود |
19 |
انتخابات |
ام اس یوریتسکی |
M.S. Uritsky |
یهود |
20 |
دادگستری |
آی زی شتاینبرگ |
I.Z. Shteinberg |
یهود |
21 |
امور پناهندگان |
فینیگستین (فینیگستاین) |
Fenigstein |
یهود |
22 |
امور پناهندگان |
سویتچ (معاون) |
Savitch (Assistant) |
یهود |
23 |
امور پناهندگان |
زاسلووسکی (معاون) |
Zazslovski (Assistant) |
یهود |
کارت پستال بولشویکها:
بعد از انقلاب بولشویک یهودیان و استقرار دولت کمونیستی یهودیان در شوروی، دولت کارت پستالی را چاپ نمود و در شوروی پخش کرد. تصاویر شش نفر در این کارت پستال دیده میشوند که تمام آنها (از جمله لنین که یک کریپتو جو بوده است) یهودی میباشند.چکا و گُولَگ:
چکا (103) سازمان پلیس مخفی روسیه بوده است که بعداً به نام چکا خوانده میشد و در سالهای بعد از آن نیز، به کا گ ب (کی جی بی) (104) تغییر نام داد. اردوگاههای کار در روسیه، در سال 1919 میلادی تحت نظر چکا تأسیس شد و تا تاریخ 1930 میلادی، ظرفیت و تعداد زندانیان این اردوگاهها به حداکثر خود رسید. تا تاریخ 1934 میلادی، اردوگاههای کار، تحت نظر «گُولَگ (105)» و یا «مدیریت اصلی برای بهسازی اردوگاههای کار (106)» و بعد از آن تحت نظر سازمان «ان کی وی دی (107)» که جانشین چکا شده بود، اداره میشد و چندین میلیون زندانی - از جمله قاتلها، دزدان و جانیان دیگر - را در خود جای داده بود. سیستم گُولَگ روسیه که یک وضعیت نامطلوب و غیر انسانی را داشت، توسط یهودیان ابداع شد و توسط آنها نیز حفاظت میشد. 23 نفر از 36 نفری که پستهای مهمی در این سازمان مخوف داشتند، یهودی بودند (108) (یعنی 63 درصد آنها یهودی بودهاند). لیست اسامی این یهودیان از قرار ذیل میباشد.لیست صاحب منصبان چکا - 23 نفر از مجموع 36 نفر آنها، یهودی میباشند.
ردیف |
نام |
ملیت و یا دین |
نام به زبان انگلیسی |
1 |
اف دزرژینسکی (رئیس) |
لهستان |
F. Dzerzhinsky (Chairman) |
2 |
وای پیترز (معاون) |
اهل لتونی |
Y. Peters (Deputy Chairman) |
3 |
چکلووسکی |
یهود |
Chklovski |
4 |
خیفیس |
یهود |
Kheifiss |
5 |
زیستاین |
یهود |
Zeistine |
6 |
رزمیرویچ |
یهود |
Razmirovitch |
7 |
کرونبرگ |
یهود |
Kronberg |
8 |
خیکینا |
یهود |
Khaikina |
9 |
کارلسن |
اهل لتونی |
Karlson |
10 |
شومن |
اهل لتونی |
Schaumann |
11 |
لئونتویچ |
یهود |
Leontovitch |
12 |
جیکوب گولداین |
یهود |
Jacob Goldine |
13 |
گالپیرستین |
یهود |
Galperstein |
14 |
کنیگسن |
یهود |
Kniggisen |
15 |
کتزیس |
اهل لتونی |
Katzis |
16 |
شیلنکوس |
یهود |
Schillenkuss |
17 |
جنسن |
اهل لتونی |
Janson |
18 |
ریوکاین |
یهود |
Rivkine |
19 |
انتونف |
روسی |
Antonof |
20 |
دلافابر |
یهود |
Delafabre |
21 |
تسیتکاین |
یهود |
Tsitkine |
22 |
راسکیرویچ |
یهود |
Roskirovitch |
23 |
جی سوردلوفف (109) |
یهود |
G. Sverdlov (109) |
24 |
بیزنسکی |
یهود |
Biesenski |
25 |
جی بلامکین |
یهود |
J. Blumkin (Count Mirbach's assassin) |
26 |
الکساندرویچ |
روسی |
Alexandrovitch (Blumkin's accomplice) |
27 |
آی مادل |
یهود |
I. Model |
28 |
روتنبرگ |
یهود |
Routenberg |
29 |
پاینز |
یهود |
Pines |
30 |
سچز |
یهود |
Sachs |
31 |
دیبول |
اهل لتونی |
Daybol |
32 |
سیسون |
ارمنستان |
Saissoune |
33 |
دیلکنین |
اهل لتونی |
Deylkenen |
34 |
لایبرت |
یهود |
Liebert |
35 |
وگل |
آلمان |
Vogel |
36 |
زکیس |
اهل لتونی |
Zakiss |
مرگ جوزف استالین در سال 1953 میلادی باعث آزادی میلیونها نفر از زندانیان شد، ولی وضعیت به صورتی بود که حتی بستگان نزدیک آن زندانیان، از پذیرش آنها امتناع میورزیدند، زیرا وحشت داشتند که کا گ ب (کی جی بی) آنها را دستگیر نماید.
شایان ذکر است، در حین اینکه حزب کمونیسم بینالمللی در روسیه شکل میگرفت، ارگانهای کمونیستی نیز در دیگر کشورها - از جمله آمریکا، اتریش، انگلیس، ترکیه و فلسطین - در کشورهایی که یهودیان فعالیت و نفوذ داشتند - ایجاد میشد که خود بحث مفصلی است.
روابط یهودیان کمونیست روسیه و آمریکا:
یکی از مطبوعات یهودیان در سالهای 1917 تا 1918 میلادی، در آمریکا، به نام «نگاشت نامه فرقهای یهودیان (110)» بود که سازمان کهیلا (111) - یعنی دولت فرقهای یهودیان (112) - آن را منتشر میساخت. این نشریه نوشت که مهاجرین یهود روسی، سوسیالیسم (و در اصل کمونیسم) را به آمریکا آوردهاند.کمکهای مالی یهودیان آمریکا به یهودیان روسیه در جهت تحقق انقلاب بولشویکی روسیه:
بانکداران یهود برای حمایت از کمونیسم متحد شدند. در گزارش کمیتهی روابط خارجی آمریکا در سال 1918 میلادی آمده است که بانکهای بینالمللی یهودیان، تأمین کنندهی هزینههای مالی کمونیسم بودهاند. همچنین در موارد دیگر، آن بانکهایی که تأمین کنندهی هزینههای مالی کمونیسم بودند، آن بانکها از آنِ یهودیان بوده است، تا آنجا که در سوئد بانک نیا (113) را که مالک آن یهودی به نام اولاف اشبرگ (114) بود، بانک بولشویک میخواندند. البته این بانک تحت کنترل جیکوب شیف (115) بود و توسط گَرَنتی تراس کامپنی (116) (به معنای تضمین بانک امانی) در آمریکا، تأمین مالی میشد.جیکوب هنری شیف یهود (117) ثروتمندترین بانکدار آمریکایی در دنیا بود که رئیس بانک بینالمللی «کوهن لوب (118)» بوده است (119). اخیراً نوهی شیف با دختر ال گور (120) (معاون بیل کلینتون، رئیس جمهور اسبق آمریکا) ازدواج کرده است.
اصولاً یهودیان در جنگهای مختلف به طرفهای مناقشه پول میدادند (به عنوان وام و یا کمک مالی) تا آنها با یکدیگر بجنگند، تا سودهای کلانی نصیب یهودیان شود، زیرا، اولاً اکثر کارخانههای اسلحهسازی از آنِ یهودیان بود و ثانیاً در پایان جنگ هم، از تعداد غیر یهودیان کاسته میشد. در نتیجه، از نظر مالی هم، این جنگها به نفع یهودیان بوده است. به عنوان مثال، خاییم سالِمِن (121) یهود، تأمین کننده منبع مالی انقلاب آمریکا بود.
در هر صورت، جیکوب هنری شیف یهود در سالهای 1904 و 1905 میلادی به ژاپنیها وام داد تا با روسها بجنگند. در پایان، نتیجهی این جنگ این بود که روسیه شکست خورد. در این جنگ، یهودیان به طرق مختلف سعی داشتند تا حکومت تزار را سرنگون سازند. در حدود 50 هزار سرباز روسی در این جنگ اسیر شده بودند. یهودیان سعی نمودند تا از حمایت این اسیران جنگی - در زمان بازگشت آنها به روسیه - در انقلاب یهودیان، برای سرنگون ساختن حکومت تزار روسیه استفاده کنند.
زمانی که تروتسکی یهود در نیویورک بود، با جیکوب هنری شیف یهود دیدار نمود. شیف، تروتسکی را یک فردی انقلابی یافت و تروتسکی دائماً در کاخ جیکوب شیف با او دیدار داشت. مردم نیویورک نمیدانستند که دیدارهای تروتسکی با شیف به چه علت است. در ضمن، شبهایی را که تروتسکی در کاخ جیکوب شیف با او گفتگو میکرد، اراذل و اوباش یهود روسی نیز در قسمت پایین شهر، در بخش شرقی شهر نیویورک، با هم دیدار داشتند. زیرا شیف از او خواسته بود تا دوستان دیگر انقلابی خود را که به دنبال آزادی روسیه بودند، پیدا کند و آنها را آماده سازد. تروتسکی هم تعداد 267 نفر از آن یهودیان به اصطلاح انقلابی خود را که در آمریکا به سر میبردند، پیدا کرده بود و آنها نیز جلساتی داشتند. شیف با وُدرو ویلسون - رئیس جمهور وقت آمریکا تماس گرفت و از وی خواست تا گذرنامهی آمریکایی در اختیار این افراد قرار دهد تا برای ورود به روسیه، آنها با مشکلی روبرو نشوند. ویلسون نیز درخواست شیف را پذیرفت. این افراد یهود، با پاسپورت آمریکایی موفق شدند به روسیه عزیمت کنند. تا این که مردم نیویورک دیدند که یکدفعه، تروتسکی با تعداد 267 نفر از اراذل و اوباش یهود روسی ناپدید شدهاند. بعداً مشخص شد که آنها با یک کشتی مخصوص و دربست، که توسط جیکوب شیف تهیه و آماده شده بود، به وعدهگاه لنین در سوئیس رفتهاند تا از آنجا به همراه لنین و گروه او، به سمت روسیه حرکت کنند. در بین راه، قبل از اینکه این کشتی به وعدهگاه لنین برسد، توسط یک کشتی جنگی انگلیس توقیف شد این قضیه - با تماس شیف با وُدرو ویلسون - رئیس جمهور وقت آمریکا - و تماس وُدرو ویلسون با دولت انگلیس - حل شد و کشتی آنها آزاد گشت. زمانی که تروتسکی به سوئیس رسید، لنین در مخفیگاه خود یک مهمانی ترتیب داده بود که در آن، افرادی مانند سرهنگ ادوارد مندل هاوس (122) - مشاور و دوست بسیار صمیمی وُدرو ویلسون - و واربرگ (123) - از طایفهی بانک واربرگ آلمان، شخصی که کایزر (124) (حاکم) آلمان را تأمین مالی میکرد و حاکم آلمان، به عنوان پاداش، او را به عنوان رئیس پلیس مخفی آلمان گمارده بود - و همچنین روچلیدهای لندن و پاریس و نیز لیثنوث (125) و کاکوناویچ (126) و استالین (127) - که در آن زمان او را با نام مستعار جسی جیمز از (کوههای) اورال (128) میشناختند (129) - در این میهمانی حضور داشتند.
بعضی منابع ذکر کردهاند که واربرگ یهود، رئیس پلیس مخفی آلمان، این اراذل و اوباش یهود را که با کشتی به سمت روسیه میرفتند، در مقصد، در داخل چند واگن مهر و موم شدهی باری قرار داد تا مخفیانه وارد روسیه شوند و مأموریت خود را که کشتن خانوادهی سلطنتی رومانوف و سرنگون ساختن حکومت آنها بود، انجام دهند.
در ضمن، شیف مبلغ 10 میلیون دلار نیز در آن زمان (130)، در اختیار تروتسکی گذاشت تا برای انقلاب روسیه هزینه کند (131). بعداً شیف مبلغ 15 میلیون دلار دیگر نیز برای لنین فرستاد تا او نیز از این پول برای محقق ساختن انقلاب روسیه [و استقرار رژیم کمونیستی] هزینه نماید (132).
یک نکتهای که باید به آن اشاره نمود این است که قبل از جنگ جهانی اول، سوئیس، بهشتی برای یهودیان مجری طرح انقلاب بولشویک روسیه به شمار میرفت. انگلستان و فرانسه در سوم فوریه 1917 میلادی در جنگ با آلمان به سر میبردند و ویلسون - رئیس جمهور وقت آمریکا - تمام روابط سیاسی خود را با آلمان قطع کرده بود. بنابراین، واربرگ، سرهنگ هاوس و روچیلدها و تمام آنها دشمن محسوب میشدند، ولی سوئیس یک کشور بیطرف بود که دشمنها - مخصوصاً آنها که یک برنامه و طرح مشترکی داشتند - میتوانستند در سوئیس با یکدیگر ملاقات نمایند و گفتگوهایی را برای اجرای طرح خود داشته باشند.
در اولین مرحله، یهودیان در تاریخ 14 مارس (مارچ) 1917 میلادی، شهر سن پیترزبورگ (سینت پیترزبرگ) را گرفتند. این در حالی بود که کشور - در اثر شکست در مقابل آلمان، در جنگ جهانی اول - در یک بحران به سر میبرد. ده روز بعد - یعنی در تاریخ 24 مارس 1917 میلادی، روزنامهی نیویورک تایمز نوشت که جیکوب شیف یهود، یک تلگرامی را به دوستان انقلابی خود فرستاد و در آن نوشت: «لطفاً از طرف من به دوستان بگویید، از اینکه من نتوانستهام امشب در جمع شما دوستان روسی آزاد خود باشم که برای آن پاداش واقعی که سالها به این امید بودیم و تلاش کردیم، جشن بگیریم، بسیار متأسفم». «نگاشت نامه فرقهای یهودیان (133)» که سازمان کهیلا (134) - یعنی دولت فرقهای یهودیان (135) - آن را منتشر میساخت، در نشریه سال 1918 مطالبی را دربارهی کمک مالی یهودیان برای سرنگون ساختن حکومت تزار، تحت عنوان «شیف بودجهی مالی دشمنان تزار را تأمین نمود (136)» نوشت.
اکثر یهودیان، ضمن اینکه از تئودور هرتزل یهود صهیونیست و ایدهی او - که یک حرکت صهیونیستی بود - پشتیبانی و حمایت میکردند، یهودیان روسیه حامی یکی از چهار حزب مارکسیستی بودند. برنامه و طرح هرتزل این بود که یک کشور تماماً یهود مارکسیستی را در یک سرزمینی که جمعیت کمی دارد - نظیر کنیا، ماداگاسکار، صحرای سینا و فلسطین - برای یهودیان تأسیس نماید. نکتهی قابل توجه این است که «نگاشت نامه فرقهای یهودیان» که سازمان کهیلا - یعنی دولت فرقهای یهودیان - آن را منتشر میساخت، در نشریه سال 1918 نوشت: «صهیونیسم، یک حرکت مارکسیستی میباشد». وقتی یهودیان صهیونیست، شهر حیفا را در فلسطین اشغال کردند، آن را حیفای سرخ نامیدند (137). در روز می(138) - که اولین روز ماه می میباشد و روز کارگر است - یهودیان به خیابانها میریختند و مشتهای خود را گره میکردند و پرچم سرخ رنگی را حمل مینمودند و شعارهای کمونیستی میدادند. شوروی اولین کشوری بود که یهودیان از آنجا اسلحه میگرفتند و به فلسطین منتقل میساختند تا علیه مردم بیدفاع و مظلوم فلسطین بجنگند. بعدها این قضایا تغییر کرد. همین نشریه، یعنی «نگاشتنامه فرقهای یهودیان» در نشریه سال 1918 میلادی که سازمان کهیلا - یعنی دولت فرقهای یهودیان - آن را منتشر میساخت، از چهار گروه اصلی یهودیان که ارگانهای افراطی کمونیستی بودند و به آمریکا آمده بودند، یاد میکند و نام میبرد و مینویسد که جلسهی متحد شدن این چهار گروه در سال 1915 میلادی - دو سال قبل از انقلاب یهودیان در روسیه - در آمریکا تشکیل شد. اسامی این چهار گروه یهودیان از قرار ذیل میباشد:
1. محفل مردان کار (کارگران) (139)
2. یونایتد هیبرو تِرِیْدْز (اصناف متحد عبری) (140)
3. فدراسیون یهودیان سوسیالیست آمریکا (141)
4. انجمن پیشرو (142)
این نشریه میافزاید که انقلاب روسیه باعث شد تا یهودیان در روسیه آزاد شوند. در ضمن، کُتُبی در آمریکا منتشر شده است که نام بعضی از این افراد یهود کمونیست را که به آمریکا آمده بودند، ذکر کرده است. یکی از این افراد یهود که از او به عنوان یکی از رؤسا نام برده شده است، برترم ولف (143) است که وی تحت نام مسیحی آلبرایت (144) فعالیت مینموده است. یهود دیگری به نام مکس بداخت (145) - متولد آلمان - که تحت نام مسیحی جیمز ای مارشال (146) فعالیت میکرده است. همچنین یهود دیگری به نام اسرائیل امتر (147) که تحت نام مسیحی جی فورد (148) فعالیت مینموده است. اسامی یهودیان در آن کتب همچنان ادامه دارد.
در صفحه 804 دائرةالمعارف یهودیان - به نام دائرةالمعارف جودیکا (یهودنامه) - که در سال 1971 میلادی در شهر اورشلیم به چاپ رسیده است، لیستی را از یهودیان آورده است که این افراد، از آغاز، نقشی بارز در رهبری و کشمکشهای گروهی حزب کمونیست آمریکا داشتهاند. البته در این صفحه از دائرةالمعارف یهودیان آمده است که لیست این اسامی، بسیار بلند بالا است و فقط تعدادی از آنها ذکر شده است. اسامی یهودیانی که در بالا ذکر شد، در دائرةالمعارف یهودیان نیز آمده است. در هر صورت، خود یهودیان اسرائیل نیز اذعان داشتهاند که بنیانگذاران حرکتهای کمونیستی - حتی در آمریکا - یهودیان بودهاند. شایان ذکر است که منابع دیگری نیز این اسامی را ذکر کردهاند.
در سند شمارهی 62 کمیتهی فرعی تحقیق و بررسی مجلس سنای آمریکا (149) در سال 1919 میلادی، گزارشی ثبت شده که در آن آمده است: در ماه دسامبر سال 1919 میلادی، زیر نظر رئیس جمهور روسیه - به نام اپفلبام (زینوویف) (150) - از مجموعهی 388 نفری دولت مرکزی بولشویک، فقط 6 نفر از آنها واقعاً اهل روسیه بودند و بقیه آنها - به استثناء یک سیاهپوست آمریکایی - همه یهود بودند.
یکی از نشریات یهودیان آمریکا به نام یهودیان آمریکا در تاریخ دهم سپتامبر سال 1920 میلادی (یعنی 3 سال بعد از اینکه یهودیان، حکومت تزار روسیه را سرنگون ساختند و انقلاب بولشویک را پایهگذاری نمودند) نوشت (151):
انقلاب بولشویک در روسیه، نتیجهی طرح و کار فکری یهودیان و همچنین نارضایتی یهودیان بود، یهودیانی که هدف آنها ایجاد یک جامعهی جهانی است. انقلابی که خیلی عالی در روسیه اجرا شد... که این انقلاب باید به یک واقعیت در تمام دنیا تبدیل شود (152).
این مطالب را که خودِ یهودیان بیان میکنند، حاکی از آن است که آنها تصمیم داشتهاند که سیستم کمونیستی خود را در تمام دنیا مستقر نمایند. نکتهی دیگر اینکه، یهودیان این ایدهی خود را به یکی از اذناب خود به نام جورج بوش پدر (رئیس اسبق سازمان تروریستی سیا و رئیس جمهور اسبق آمریکا) القاء کردند و او در دوران ریاست جمهوریاش، از همین الفاظ، یعنی «جامعهی نوین جهانی» (153) استفاده نمود و سعی کرد تا آن را دنبال نماید.
سرویس جاسوسی ارتش آمریکا (154)، مأمورینی در زمان انقلاب کمونیست در روسیه داشت و این مأمورین، برای دولت آمریکا، گزارشها و اطلاعاتی را در ارتباط با ماهیت انقلاب کمونیست در روسیه ارسال داشتهاند. در این بخش، به اینگونه اطلاعات از منابع مختلف دولت آمریکا اشاره خواهیم نمود.
سند شمارهی 00/1757-861 از وزارت امور خارجه آمریکا است. این سند، تلگرامی است که کنسول آمریکا به نام ژنرال سامِرْز (155) آن را در تاریخ دوم ماه می سال 1918 میلادی از مسکو ارسال داشته است. سند شمارهی 00/2205-861 نیز متعلق به وزارت امور خارجه آمریکا میباشد و آن تلگرامی است که از ولادیوستوک سیبری (156) توسط کنسول آمریکا به نام کالدول (157) به تاریخ پنجم ماه جولای سال 1918 میلادی ارسال شده است. در هر دو سند آمده است که بولشویک کمونیست تحت سلطهی یهودیان میباشد. همچنین در این اسناد آمده است که 50 درصد از اعضاء دولت شوروی در هر شهر را بدترین یهودیان تشکیل میدهند. در ذیل، تصاویری از این دو سند آمده است. شایان ذکر است که این اسناد را هر فردی میتواند از دفتر آرشیو ملی آمریکا (158) در واشنگتن دی سی دریافت نماید.
دو سند دیگر نیز در دفتر آرشیو ملی آمریکا موجود است که آنها نیز تلگرامهایی میباشد که از شوروی ارسال شده است. در این دو سند، وضعیت شوروی بیشتر توضیح داده شده است. این اسناد متعلق به سازمان جاسوسی ارتش آمریکا است که توسط کاپیتان مانتگامری شویلر (159) در تاریخ اول مارچ 1919 میلادی از امسک (160) روسیه و همچنین در تاریخ نهم ژوئن سال 1919 میلادی از ولادی وستوک سیبری (161) روسیه ارسال شده است. البته این اسناد نیز محرمانه بوده است و در تاریخ 27 سپتامبر سال 1959 میلادی - یعنی 40 سال بعد از ارسال آنها - از حالت محرمانه در آمده است و در معرض دید عموم مردم قرار گرفته است. در هر صورت، کاپیتان مانتگامری شویلر در بخشی از این دو گزارش خود مینویسد: «شاید این غیر عاقلانه باشد که این موضوع در آمریکا منتشر شود، ولی حرکت بولشویک، از همان آغاز، توسط کثیفترین یهودیان روسی هدایت و کنترل شده است و میشود.» در بخشی دیگر از این تلگرام آمده است: «از 384 نفر کمیسر (162)، 2 نفر سیاهپوست، 13 نفر روسی، 15 نفر چینی، 22 نفر آمریکایی و بقیه - بیش از 300 نفر یهود میباشند. از میان این 300 نفر یهود، 264 نفر از آنها بعد از سقوط دولت امپراطوری، از آمریکا به روسیه آمدهاند.»
نکتهی قابل توجه اینکه، هرچند، وقتی یک زن یهودی به نام فنی کپلن (163) سعی کرد تا لنین را با ضربات چاقو که به پشت وی زد، او را از پای درآورد و این موضوع باعث شد تا ناخودآگاه، آنتی سمتیزم (164) (احساسات ضد یهودی) حتی در محفلهای حزب کمونیست، غلیان یابد و جداً شعلهور شود، ولی بعد از روی کار آمدن یهودیان در روسیه، ضد یهود بودن، سریعاً به صورت یک قانون در شوروی کمونیستی درآمد و مجازات آن، برابر با مرگ اعلام شد، زیرا انقلاب بولشویک، یک انقلاب یهودیان بود و شوروی در چنگال یهودیان قرار گرفته بود.
ناگفته نماند که بسیاری از جاسوسان شوروی که در آمریکا دستگیر میشدند، یهود بودهاند. به عنوان مثال، جولیس روزنبرگ (165) و اثل روزنبرگ (166) دو یهودی بودند که به عنوان رؤسای باند جاسوسان شناخته شدهاند. این دو جاسوس یهود، اطلاعاتی را در ارتباط با بمب اتمی، از یهودیان دیگری به نام دیوید گرین گِلَس (167) و تئودور هالزبرگ (168) که در آزمایشگاه فوق سرّی لاس آلاموس در ایالت نیومکزیکو (169) آمریکا کار میکردند، میگرفتند و به پیامرسان شوروی، یهودی به نام هری گُلد (170) میدادند تا او به دست یهودیان شوروی کمونیستی برساند.
در مورد انقلاب کمونیستی یهودیان و توضیح راجع به تروتسکی یهود مینویسند که بعد از انقلاب روسیه، تمام محدودیتهای قانونی لغو شد و اولین رئیسی که برای شوروی کمونیستی برگزیده شد، یک یهودی بود که وی را به نام تروتسکی میشناختند. نام اصلی تروتسکی «لو داویدویچ برانستین (برونشتاین)» بود که در سوم نوامبر سال 1879 میلادی در ایالت خِرسان (171) از اکراین متولد شد. انقلاب ماه مارس (مارچ) سال 1917 روسیه تروتسکی را غافلگیر کرد، زیرا او در آن زمان در نیویورک به سر میبرد و برای یک روزنامهی روسی نیز کار میکرد و مقاله مینوشت. بعد، او سریعاً در ماه میسال 1917 میلادی - یعنی دو ماه بعد از انقلاب - خود را به روسیه رساند و رهبریت گروه مستقل لیبرال میان منطقهای سوسیال دمکراتیک (172) را به عهده گرفت و به پتروگراد (173) شوروی ملحق شد که بعداً به سن پیترزبورگ (سینت پیترزبرگ) تغییر نام داد. در ماه جولای سال 1917 میلادی، بعد از اظهار علاقههای لنین نسبت به او، به حزب بولشویک پیوست و برای کمیتهی مرکزی این حزب برگزیده شد. در ماه سپتامبر سال 1917 میلادی، تروتسکی به عنوان یک بولشویک، برای ریاست شوروی انتخاب شد. سپس او به عنوان اولین ژنرال و فرماندهی ارتش سرخ بولشویک برگزیده شد و ارتش سرخ را بنا نهاد. او در سالهای 1917 تا 1924 میلادی، کمیسیار امور خارجی شوروی نیز بود. شایان ذکر است که در زمان مسئولیت تروتسکی، یهودیان کمونیست شوروی سعی داشتند تا غلات و مواد خوراکی ایران را از شمال ایران خارج کنند تا به کشتار ایرانیان تسریع بخشند.
کشتار مردم، توسط سیستم کمونیستی یهودیان:
روزنامهی باستن گلوب ریپورتر در تاریخ هفتم دسامبر 1995 میلادی (174) مطالبی را در ارتباط با کشتاری که توسط رژیم کمونیستی صورت گرفته است، تحت عنوان «مبادا که قربانیان کمونیسم را فراموش کنیم (175) (و یا: تقدیم به قربانیان کمونیسم! مبادا که آنها را فراموش کنیم!)» به قلم جف جیکوبی (176)، منتشر ساخت. در این نوشتار آمده است که در طول دوران رژیمهای کمونیستی که از سال 1917 میلادی شروع شد، بیش از 100 میلیون نفر کشته شدند. این کشتار تماماً توسط پیروان مارکس یهود، افرادی نظیر لنین و تروتسکی یهود صورت گرفته است. اگر دوران نازی (بین سالهای 1933 تا 1945 میلادی)، برای 12 سال طول کشیده است، دوران شکنجه و کشتار و قتل عام رژیمهای کمونیستی یهودیان، بیش از 70 سال ادامه داشته است (از سال 1917 آغاز شد و تا اوایل دههی 90 میلادی ادامه یافت). شما به هر بخشی از این کشتار و جنایات - در نقاط مختلف - رجوع میکنید، آن را بسیار اسفبار و دردآور مییابید. در اواسط دههی 1930 میلادی، در دوران دیکتاتوری استالین، میلیونها نفر را پاکسازی و دستگیر کردند و به اردوهای کار فرستادند که این قضایا و تقریباً تمام خانوادهها را در بر میگرفت و در این ماجرا که آنرا ترور عظیم (177) نام نهادهاند، میلیونها نفر ناپدید شدند (178). ما در این قسمت، به بعضی از آنها - نظیر کشتار مردم اکراین - اشاره خواهیم نمود (179).کشتار اکراینیها:
در سال 1932 میلادی استالین سهمیهای را که اکراین، شمال قفقاز و منطقهی ولگای روسیه باید از غلات خود به دولت کمونیستی میدادند، افزایش داد و این تقاضای استالین، قحطی را در آن مناطق، به یک امری اجتنابناپذیر تبدیل کرد.در گزارشهایی آمده است که 9 میلیون اکراینی تحت سیستم کمونیستی یهودیان در سال 1933 میلادی از گرسنگی جان باختند. اکراینیها اخیراً هفتاد و پنجمین سالگرد مرگ اکراینیها را - که در دورهی استالین در برنامهای تحت عنوان مزرعه اشتراکی سوسیالیستی (اجباری) (180) رخ داد - گرامی داشتند. شایان ذکر است که در این برنامه، تقریباً در مجموع 14 میلیون نفر به علت گرسنگی جان دادند که اکثر این افراد از زارعین اکراین بودند. همچنین درصدی از آنها از منطقهی شمال قفقاز (181)، قزاقستان و روسیه بودند.
کمونیستها و تیپهایی از فعالان ارتش (182) که تحت حمایت پلیس مخفی شوروی بودند، تمام دارایی کولاکها (183) و همچنین خانواده آنها را (که توسط بولشویکها، تقریباً به عنوان ارتش متجاوز خوانده میشدند) مصادره کردند. افرادی را که مخالفت میکردند، میکشتند و تعداد زیادی از آنها (184) را نیز به منطقهی شمال سیبری تبعید کردند اکثر زارعین آن منطقه گندم میکاشتند. جزئیات کشتار زارعین و مردم آن منطقه بسیار تکان دهنده میباشد.
کمونیستها برنامهای را تحت عنوان کولاکزدایی (185) (به معنای عاری ساختن زمینها از وجود کولاکها) آغاز نمودند که در این برنامه، در حدود 6/5 میلیون نفر از مردم اکراین و تقریباً یک میلیون نفر از مردم قزاقستان جان خود را از دست دادند. امیدوارم که افراد سالمند، در کشور قزاقستان که این جنایات را به یاد دارند، به گونهای آن را ثبت کنند تا برای نسلهای آینده باقی بماند و خاطرهی جنایاتی را که یهودیان کمونیست مرتکب شدهاند، با آنها دفن نشود (186). مسکو 25000 نفر از کمونیستهای قابل اعتماد شوروی را به نقاط مختلف، برای همگانی کردن مزارع کشاورزی اعزام نمود. در مواردی نیز از پلیسهای مخفی و ارتش - برای به وحشت انداختن کشاورزان و نیز برای ملحق شدن مردم به اشتراکی شدن مزارعشان و پذیرش قضیهی همگانی کردن مزارع و دارایی مردم - استفاده میشد. بسیاری از کولاکها، حیوانات خود را ذبح میکردند و خانههای خود را به آتش میکشیدند، زیرا ترجیح میدادند که اموال آنها به دست بولشویکهای یهود نیفتد. بولشویکها، بسیاری از مردم را که مخالفت میکردند، میکشتند و بعضی از آنها را با قطار - که فاقد سیستم گرمایی بود - با مقدار کمی آذوقه، به مناطق شمال سیبری اعزام میکردند که بسیاری از آنها، در بین راه جان خود را از دست میدادند.
در هر صورت، در مجموع، بیش از 100 میلیون نفر توسط رژیمهای کمونیستی یهودیان کشته شدهاند که تقریباً 66 میلیون نفر از آنها در منطقهی شوروی کمونیستی جان باختهاند که از این کشتار به عنوان هولوکاست بولشویک یاد میشود که بیش از ده (10) برابر ادعای دروغین هولوکاست یهودیان در قضایای نازی است.
پینوشتها
1. Franklin Roosevelt/F.D.R.
2. Josef Stalin
3. Uncle Joe
4. Jewish Bolshevik and Jewish Bolshevism
5. Bolshevik Holocaust
6. Vladimir Lenin
7. Bolshevik
8. Menshevik
9. Bolshevism
10. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995 under "Bolshevik" entry.
11. Aleksander Solzhenitsyn
12. Ibid, under "Essay” and also under “Aleksandr Solzhenitsyn” entries.
13. The Gulag Archipelago 1918-1956
14. Together for Two Hundred Years
15. Romanov
16. Gulag
17. Jewish Gulag overlords
18. “Crush this insolent wretch, Aleksandr Solzhenitsyn. Give his words, his voice no forum, kill him with neglect. If you must mention his name, say it with scorn and with taunt and ridicule. Punish him severely for attempting to reveal our secrets to the world. Let him be an example of what the Jewish power can do to a man who stubbornly refuses to tow the Zionist party line”.
19. عنوان پادشاهان روسیهی تزاری
20. Saint Petersburg
21. Petrograd
22. Kharkov
23. Jewish Bund
24. Abramovitch
25. Lieber
26. Grinevetsky
27. Bogolepov
28. Sipyagin
29. Ufa
30. Von Plehve
31. Grand Duke Sergei
32. General Dubrassov
33. Peter Stolypin
34. Mordecai Bogrov
35. Keiv, Ukraine
36. Yevno Azev
37. High priest of Satan
38. Richard Wurmbrand, "Marx and Satan".
39. Richardson, Monitor of Freemasonry, P. 74.
40. Vladimir llich Ulyanov
41. Aleksander Demitievich Blank
42. Wayne McGuire
43. Wayne McGuire, Harvard University researcher
44. Leon Trotsky
45. Lev Davidovich Bronstein
46. Kherson province in Ukrain
47. Russified Jews
48. Odessa
49. Mykolayiv
50. Mykolayiv Populist
51. Georgy Plekhanov
52. L. Martov
53. Social Democrat
54. Iskra
55. Saint Petersburg
56. Paradox of Revolution in Backward Russia
57. Results and Prospects
58. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995, under "Trotsky, Leon”entiy.
59. Vitagraph Movie Studies
60. Brooklyn, New York
61. My Official Wife
62. Clara Kimball Young
63. The Jewish Communal Register of New York’s Rahellah (community government), 356 2nd Ave. New York City, 1918 edition.
64. Joseph Stalin
65. losif Vissarionovich Dzhugashvilli
66. A man of steel
67. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995 under "Stalin, Joseph” entry.
68. Baron Edmond de Rothschild
69. Nicholas Utin
70. Russian Section in the First Communist International
71. Pioneer of Russian-Jewish revolutionary action
72. Philip Mendes, THE NEW LEFT, THE JEWS AND THE VIETNAM WAR, 1965-1972, Lazare Press, North Caulfield, Victoria, Australia, p 10; Parkin, A.L. The Origins of the Russian-Jewish Labour Movement. F.W. Cheshire Pty Ltd. Melbourne. 1947. P80.,
73. Russian Narodnik Movement
74. Mark Natanson
75. Paul Axelrod
پال اکسلراد، فردی است که نام خانوادگی او همانند دیوید اکسلرادا میباشد. دیوید اکسلراد یهود صهیونیست تروریست اسرائیلی - آمریکایی است که متن سخنرانیهای اوباما را در دوران فعالیتهای انتخاباتی وی برای پست ریاست جمهوری آمریکا مینوشته است.
76. George Plckahnov
77. Vera Zasulitch
78. Rosalie Bograd
79. Plekhanov
80. Meir Molodetsky
81. Gregory Goldenberg
82. M. W. Deutch
نام خانوادگی او همانند جان دوئچ (John Deutch) یهود صهیونیست است که در زمان بیل کلینتون، رئیس سازمان تروریستی سیا بود.
83. Vladimir Jochelson
84. Aaron Sundelievitch
85. Hesya Helfmann
86. Philip Mendes, THE NEW LEFT, THE JEWS AND THE VIETNAM WAR, 1965-1972, Lazare Press, North Caulfield, Victoria, Australia, p 10; Parian, A.L. The Origins of the Russian-Jewish Labour Move¬ment. F.W.Cheshire Pty Ltd. Melbourne. 1947; pp 80^84; Feuer, Op Cit, pp157-158; Ascher, Abraham. "Pavel Axelrod: A Conflict Between Jew¬ish Loyalty and Revolutionary Dedication" in Russian Review 24 1965, pp249-265; Schapiro, Leonard. "The Role of the Jews in the Russian Revolutionary Movement" in Slavonic and East European Review 490 (Dec 1961), pp 148-167.
87. Jewish socialism
88. Movement of Jewish socialism
89. A.L. Parkin
90. The Origin of the Russian-Jewish Labour Movement
91. Mass misery
92. Intellectual doctrine
93. Chassidic Movement
94. Chassidism
چسدیسم در زبان عبری @ (chassidus) به معنای تقوا و پارسایی (piety) است. نهضت چسدیک که آنرا هسیدیک (Hasidic) نیز میخوانند، تقریباً 300 سال قبل توسط یک خاخام به نام اسرائیل بعل شم توو (Rabbi Israel Baal Shem Tov 1698-1760) آغاز شد و امروزه صدها گروه چسدیک در دنیا وجود دارند و تعداد آنها در مجموع تقریباً نیم میلیون نفر میباشد. چَسد (chassid) یک یهود را مینامند که در یک خانوادهی چسدیک متولد شده باشد. آنها میگویند که اسرائیل بعل شم توو در طول عمرش به بهشت رفت و در آنجا از مسیح (Moshiach) (یکی از اسامی که یهودیان برای مسیح استفاده میکنند) سؤال کرد که او چه زمانی به زمین میآید و بعد از این سؤال و شنیدن جواب، دوباره اسرائیل بعل شم توو به زمین بازگشت. اسرائیل بعل شم توو و طرفدارانش معتقدند که از طریق خواندن و رقصیدن، به حالات معنوی دست خواهند یافت. هر گروه از چسدیکها، یک رهبه (Rebbe) (پیشوای روحانی) دارند و او را یک فرد معصوم (Tzadik) میخوانند و این مقام، همانند یک سلسلهی سلطنتی (royal dynasty) در بین آنها موروثی است و به فرزندان و یا اقوام مورد نظرشان منتقل میشود.
95. Philip Mendes, THE NEW LEFT, THE JEWS AND THE VIETNAM WAR, 1965-1972, Lazare Press, North Caulfield, Victoria, Australia, p 10; Parkin, A.L. The Origins of the Russian-Jewish Labour Movement.
F. W. Cheshire Pty Ltd. Melbourne. 1947. p 80.
96. Martov
97. Dan
98. Danishevisky
99. Wayne McGuire
100. Wayne McGuire, Harvard University researcher
101. Universal Jewish Encyclopedia, Volume 1, P. 336.
102. Robert Wilton, The Last Days of the Romanovs, Pp. 184-190,1993 edition by the Institute for Historical Review, Noontide press, P.O. Box 2739 Newport Beach, CA. 92659.
103. Cheka (Russian secret police in 1919)
104. K.G.B.
105. Gulag: Chief Administration of Camps-Glavnoye uptavlenie lagetov, or GULAG
106. Main Directorate for Corrective Labor Camps
107. NKVD: The People"s Commissariat of the Interior (Narodny kommissariat vnu-trennikh dyel, or NKVD)
108. Ibid, Pp. 184-190.
109. برادر رئیس کمیتهی مرکزی قوهی مجریه - وای ام سوردلوف (سالمن) Y.M. Sverdlov (Solomon)
110. The Jewish Communal Register
111. Kahellah
هنری فورد نیز در کتاب خود به نام «یهود بینالملل» از کهیلا نام میبرد و فعالیت آنها را ذکر میکند. البته این سازمان در حال حاضر تغییر نام داده است و به نام کنفرانس جهانی یهودیان نامگذاری شده است.
112. Jewish communal government
113. Nya Banken
114. Olof Aschberg
115. Jacob Schiff
116. Guarantee Trust Company
117. Jacob Henry Schiff
118. Kuhn, Loeb and Company
119. بعضی از یهودیان، وقتی به کشوری مهاجرت میکنند، سعی دارند تا نام فامیل خود را به لغاتی تبدیل کنند که در زبان آن کشور وجود دارد و همچنین شبیه به نام فامیل آنها میباشد. به عنوان مثال، کوهن (کاهن) که نام فامیل یهودیان میباشد، در زبان انگلیسی به صورت Kuhn و Kohn نوشته میشود و کوهِن تلفظ میشود. این نام فامیل وقتی به ایران آمده است، یهودیان آن را به کهن تبدیل کردهاند که در زبان فارسی وجود دارد. یهودیانی در ایران - حتی در بازار تهران - وجود دارند که نام فامیل آنها کهن میباشد.
120. Al Gore
121. Chaim Solomon
122. Colonel Edward Mandel House
123. Warburg
124. Kaiser (حاکمان آلمان و اتریش)
125. Lithenoth
126. Kakonavich
127. Stalin
128. Jesse James of Urals
129. نقل میکنند که استالین در آن زمان، رئیس یک گروه زنجیرهای از دزدان بانک بوده است.
130. مبلغ 10 میلیون دلار بیش از 90 سال قبل، چند صد میلیون دلار زمان حال خواهد بود.
131. بعضیها نقل کردهاند که این مبلغ به صورت طلا و به ارزش تقریباً 20 میلیون دلار بوده است.
132. The Jewish Communal Register of New York’s Kahellah (community government), 356 2nd Ave. New York City, 1918 edition.
133. The Jewish Communal Register
134. Kahellah
135. Jewish communal government
136. Schiff Finances Enemies of Czar
137. Red Haifa
138. May Day
139. Workmen"s Circle
140. United Hebrew Trades
141. The Jewish Socialist Federation of America
142. The Forward Association
143. Bertram Wolfe
144. Albright
145. Max Bedacht
146. James A. Marshall
147. Israel Amter
148. J. Ford
149. American Senate subcommittee investigation
150. Apfelbaum (Zinovieff)
151. "The Bolshevist revolution in Russia was the work of Jewish brains, of Jewish dissatisfaction, of Jewish planning, whose goal is to create a new order in the world. Ahat was performed in so excellent a way in Russia... shall become a reality all over the world."
152. The American Hebrew, September 10,1920.
153. the New World Order
154. The American Army Intelligence Service
155. US Consul General Summers
156. Vladivostok
157. US Consul Caldwell
158. US National Archives, Washington D.C.
159. captain Montgomery Schuyler
160. Omsk
161. Vladivostok, Siberia
162. در شوروی کمونیستی، تا سال 1946 میلادی، وزیر را کمیسر (commissar) میخواندند. البته نمایندهی حزب کمونیست را نیز در یگانهای ارتش، کمیسر میخوانند. در اینجا، منظور از کمیسر، وزیر میباشد.
163. Fanny Kaplan
164. Anti-Semitism
165. Julius Rosenberg
166. Ethel Rosenberg
167. David Greenglass
168. Theodore Hallsberg
169. Los Alamos, New Mexico
170. Harry Gold
171. Kherson, Ukraine
172. Indepandent Left social- Democratic Inter-district Group
173. Petrograd
174. Boston Globe Reporter, Dec. 7,1995.
175. To the Victims of Communism, Lest We Forget
176. Jeff Jacoby
177. Great Terror
178. Encarta Encyclopedia 1996 and Funk & Wagnalls Encyclopedia, 1993- 1995 under "Stalin, Joseph” entry.
179. در ضمن، در سال 1993 میلادی، کلینتون به عنوان رئیس جمهور آمریکا، قانون عمومی 199-103 (Public Law 103-199) را امضاء نمود و اجازه داد تا بناهایی را در واشنگتن دی سی برای یادبود قربانیان کمونیسم که از آن به عنوان «هولوکاست عظیم بیسابقهی کمونیست» (Unprecedented Imperial Communist Holocaust) یاد شده است، احداث نمایند.
180. Forced Farm Collectivization Program
181. Caucasus
182. Brigades
183. Kulak کولاکها کشاورزانی بودند که زمین داشتند و بولشویکها آنها را نابود ساختند
184. بعضی منابع، این تعداد را میلیونها نفر ذکر کردهاند.
185. Dekulakkization
186. شاید رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی بتواند آنها را در این زمینه کمک کند.
میرلوحی، سید هاشم؛ (1390)، یوسرائیل و صهیوناکراسی، قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، چاپ سوم