افسانه صابون هاي يهودي در زباله داني تاريخ
نشريه " آمريكن فري پرس " در گزارشي به بررسي ادعاهاي مربوط به صابونهاي يهودي پرداخته و مينويسد: ادعاي صابون درست كردن از اجساد يهوديهاي كشته شده توسط آلمانها را ميتوان شوكهكنندهترين و ديرپاترين داستان نخنما و مندرس هولوكاست ناميد كه در مدرسهها به عنوان واقعيت به كودكانمان آموخته ميشود. يك افسانه شبيه به همين بعد از جنگ جهاني اول در مورد آلمانها بر سر زبانها افتاده بود اما بلافاصله مشخص شد كه اين ادعاها شايعهاي بيش نبودند. با اين حال، پس از پايان جنگ جهاني دوم فرصت براي احياي اين نوع تبليغات جنگي مبتذل بار ديگر فراهم گرديد.
گزارش " آمريكن فري پرس " با اشاره به مطرح شدن داستان مضحك صابونهاي يهودي در مجامع رسمي ادامه مييابد: اين داستان چنان شايع شد كه در زمان برگزاري دادگاههاي جنايات جنگي در نورمبرگ، پس از جنگ جهاني دوم، " هارتلي شاوكراس " (Hartley Shawcross)، دادستان ارشد انگليسي، اين شايعه را بار ديگر تكرار كرد. حتي در پايان دادگاه نورمبرگ، اعضاي هيأت منصفه بدين نتيجه رسيدند كه " تلاشهايي انجام گرفته تا از چربي بدن قربانيان در ساخت صابون استفاده شود. "
بدين ترتيب شايعه "صابون انساني " وجههاي رسمي به خود گرفت و در تبليغات دوران پس از جنگ به نحو اكمل مورد استفاده قرار گرفت. براي مثال يك سازمان روابط عمومي پرنفوذ يهودي به نام "اتحاديه مبارزه با افتراء " در كتابچهاي با نام "كالبدشكافي نازيسم " چنين بيان داشته: فرايند وحشيگري و جانورخويي با كشتارهاي دستهجمعي پايان نيافتند. مقادير زيادي صابون از اجساد آنهايي كه به قتل رسده بودند ساخته شد.
• "مل مرملشتاين " (Mel Mermelstein) در سال 1981 اعلام كرد كه وي در هنگام حضور در اردوگاه نازيها از صابون تهيه شده از اجساد يهوديها استفاده كرده و اين يك "حقيقت مسلم " است.
• صابونهايي كه ظاهرا "صابون يهودي " بودند در مكانهايي چون موزه هولوكاست در فيلادلفيا و در مؤسسه تاريخي يهودي در ورشو و اسرائيل به نمايش گذرانده شدند.
• "سيمون ويزنتال " (Simon Wiesenthal) "شكارچي نازيها " در دوران پس از جنگ، در مقالهاي كه در يك روزنامه يهودي اتريشي منتشر شد ادعا نموده بود كه از آوريل 1942 تا مي 1943 در حدود 900000 يهودي به عنوان ماده خام براي توليد صابون در كارخانههاي لهستان به كار رفتند.
در ادامه گزارش حاضر چنين ميخوانيم: عليرغم اين دروغها، حقيقت اين است كه داستان صابون افسانهاي بيش نيست و حداقل سه نفر از حاميان هميشگي هولوكاست افسانه بودن آن را پذيرفتهاند:
• "والتر لاكوئر " (Walter Laqueur)، در كتابي با عنوان "راز وحشتناك " (1980) اذعان ميكند كه اين داستان هيچ پايه و اساس واقعي ندارد؛
• "گيتي سرني " (Gitty Sereny)، مؤلف كتاب "درميان آن تاريكي " مينويسد:
"تحقيقات مركز اودويگسبورگ (Ludwigsburg Central Authority) كه در حوزه جنايات نازيها انجام ميگرفت نشان داد كه داستان صابون ساختن از اجساد دروغين بود، " و،
• حتي "دبورا ليپستاد " (Deborah Lipstadt)، مؤلف "انكار هولوكاست " در مصاحبهاي كه با روزنامه "لوسآنجلستايمز " در 16 مي 1981 داشت، گفت: "حقيقت اين است كه نازيها هيچگاه از اجساد يهوديها و يا هر كس ديگري براي توليد صابون استفاده نكردند. "
همين مقدار براي يك افسانه ديگر هولوكاستي كافي است، اگرچه اين افسانه احتمالا بيش از ديگران در خاطر مردم مانده است. با اين حال، متأسفانه بسياري از مردمي كه اين داستان را شنيدهاند هنوز نميدانند كه حتي تاريخ نگاران يهودي هم ديگر آن را رد ميكنند.
منبع:خبرگزاری فارس
/ن
گزارش " آمريكن فري پرس " با اشاره به مطرح شدن داستان مضحك صابونهاي يهودي در مجامع رسمي ادامه مييابد: اين داستان چنان شايع شد كه در زمان برگزاري دادگاههاي جنايات جنگي در نورمبرگ، پس از جنگ جهاني دوم، " هارتلي شاوكراس " (Hartley Shawcross)، دادستان ارشد انگليسي، اين شايعه را بار ديگر تكرار كرد. حتي در پايان دادگاه نورمبرگ، اعضاي هيأت منصفه بدين نتيجه رسيدند كه " تلاشهايي انجام گرفته تا از چربي بدن قربانيان در ساخت صابون استفاده شود. "
بدين ترتيب شايعه "صابون انساني " وجههاي رسمي به خود گرفت و در تبليغات دوران پس از جنگ به نحو اكمل مورد استفاده قرار گرفت. براي مثال يك سازمان روابط عمومي پرنفوذ يهودي به نام "اتحاديه مبارزه با افتراء " در كتابچهاي با نام "كالبدشكافي نازيسم " چنين بيان داشته: فرايند وحشيگري و جانورخويي با كشتارهاي دستهجمعي پايان نيافتند. مقادير زيادي صابون از اجساد آنهايي كه به قتل رسده بودند ساخته شد.
در ادامه گزارش به برخي از ادعاهاي مرتبط با صابونهاي يهودي اشاره ميشود:
• "مل مرملشتاين " (Mel Mermelstein) در سال 1981 اعلام كرد كه وي در هنگام حضور در اردوگاه نازيها از صابون تهيه شده از اجساد يهوديها استفاده كرده و اين يك "حقيقت مسلم " است.
• صابونهايي كه ظاهرا "صابون يهودي " بودند در مكانهايي چون موزه هولوكاست در فيلادلفيا و در مؤسسه تاريخي يهودي در ورشو و اسرائيل به نمايش گذرانده شدند.
• "سيمون ويزنتال " (Simon Wiesenthal) "شكارچي نازيها " در دوران پس از جنگ، در مقالهاي كه در يك روزنامه يهودي اتريشي منتشر شد ادعا نموده بود كه از آوريل 1942 تا مي 1943 در حدود 900000 يهودي به عنوان ماده خام براي توليد صابون در كارخانههاي لهستان به كار رفتند.
در ادامه گزارش حاضر چنين ميخوانيم: عليرغم اين دروغها، حقيقت اين است كه داستان صابون افسانهاي بيش نيست و حداقل سه نفر از حاميان هميشگي هولوكاست افسانه بودن آن را پذيرفتهاند:
• "والتر لاكوئر " (Walter Laqueur)، در كتابي با عنوان "راز وحشتناك " (1980) اذعان ميكند كه اين داستان هيچ پايه و اساس واقعي ندارد؛
• "گيتي سرني " (Gitty Sereny)، مؤلف كتاب "درميان آن تاريكي " مينويسد:
"تحقيقات مركز اودويگسبورگ (Ludwigsburg Central Authority) كه در حوزه جنايات نازيها انجام ميگرفت نشان داد كه داستان صابون ساختن از اجساد دروغين بود، " و،
• حتي "دبورا ليپستاد " (Deborah Lipstadt)، مؤلف "انكار هولوكاست " در مصاحبهاي كه با روزنامه "لوسآنجلستايمز " در 16 مي 1981 داشت، گفت: "حقيقت اين است كه نازيها هيچگاه از اجساد يهوديها و يا هر كس ديگري براي توليد صابون استفاده نكردند. "
همين مقدار براي يك افسانه ديگر هولوكاستي كافي است، اگرچه اين افسانه احتمالا بيش از ديگران در خاطر مردم مانده است. با اين حال، متأسفانه بسياري از مردمي كه اين داستان را شنيدهاند هنوز نميدانند كه حتي تاريخ نگاران يهودي هم ديگر آن را رد ميكنند.
منبع:خبرگزاری فارس
/ن