رنسانس ديني(2)

همان گونه كه سكولاريزم در عرصه ها و سطوح مختلف فرهنگي واجتماعي صور گوناگون و متنوعي دارد و نبايد آن را به يك صورت خاص مقيد كرد و از ديگر صور آن غفلت نمود. دين، معنويت و نگاه قدسي به هستي نيز كه در قبال سكولاريزم است، سطوح مختلف صورت هاي متفاوتي دارد. طرح صورت هاي مختلف ظرفيت هاي متنوع بروز و ظهورفرهنگي و اجتماعي معنويت و دين را نشان مي دهد. تصميم گيري باگزينش نسبت به هر يك از صور روش و منطق ويژه خود را طلب مي كند.
شنبه، 14 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رنسانس ديني(2)
رنسانس ديني(2)
رنسانس ديني(2)

نويسنده:حميد پارسانيا
عرصه ها و صورت هاي ديني
1. منطق داوري
همان گونه كه سكولاريزم در عرصه ها و سطوح مختلف فرهنگي واجتماعي صور گوناگون و متنوعي دارد و نبايد آن را به يك صورت خاص مقيد كرد و از ديگر صور آن غفلت نمود. دين، معنويت و نگاه قدسي به هستي نيز كه در قبال سكولاريزم است، سطوح مختلف صورت هاي متفاوتي دارد. طرح صورت هاي مختلف ظرفيت هاي متنوع بروز و ظهورفرهنگي و اجتماعي معنويت و دين را نشان مي دهد. تصميم گيري باگزينش نسبت به هر يك از صور روش و منطق ويژه خود را طلب مي كند.
گزينش برخي از صورت ها به تناسب شرايط اجتماعي و تاريخي مي تواند تغيير يابد و لكن انتخاب برخي از آنها حاصل نوع ارزش داوري و يا قضاوت درباره صدق و كذب آنهاست.
صوري از معنويت در تناقض يكديگر قرار مي گيرند، و گزينش و حضوريكي از دو طرف آنها مستلزم انكار طرف ديگر مي باشد. و شبيه اين امردر مورد صورت هاي مربوط به سكولاريزم نيز مطرح مي باشد.
طرد و نفي يا گزينش و ايجاب برخي از صور سكولاريزم پس از قبول اصل سكولاريزم مطرح مي شود، بنابراين مباحثات مناظرات وتلاش هايي كه براي اثبات و يا نفي آن صور انجام مي شود، از گفتماني سكولار برخوردار است، نظير گفت و گوهايي كه در عرصه سياسي مدرن وجود دارد.
گزينش و يا طرد برخي از صور معنويت نيز تنها پس از داوري وپذيرش اصل دين، معنويت و يا نگاه قدسي به هستي واقع مي شود وداوري درباره هر يك از صور در چارچوب روش شناسي و يك گفتمان ديني ممكن و ميسر است.
ما در اين اثر به دنبال داوري درباره يكي از صور معنوي و يا سكولارنبوده و تنها به صور مختلفي كه در سطوح گوناگون فرهنگي و اجتماعي،هر يك از دو مبنا مي توانند داشته باشند، اشاره مي كنيم.
عرصه ها و سطوحي كه نگاه معنوي و ديني در آنها قابل پيگيري است و در اين بخش به آنها مي پردازيم متناظر با عرصه هاي مربوط به سكولاريزم مي باشد و به صورت زير است :
الف. هستي شناسي ديني ؛
ب. عقلانيت و علم ؛
ج. انديشه هاي سياسي ؛
د. عملكرد و مداراي اجتماعي ؛
هـ. دنيا و زندگي طبيعي.

2. هستي شناسي ديني

خصوصيت مشترك نگاه هاي ديني منحصر ندانستن هستي به عالم طبيعت و محدود نكردن وجود به موجودي مادي و اين جهاني و باور به ساحت هاي برتر و متعالي وجود است. مفهوم قداست، مفهومي است كه ناظر به نزاهت و برتري كمالات مربوط به وجودي است كه فراتر از موجودمادي است، كمالاتي كه محدوديت هاي كمالات دنيوي را ندارند ووجودي كه گونه اي از احاطه و شمول را نيز نسبت به اين عالم داراست.
نگاه هاي معنوي در يك تقسيم بندي اولي به دو گونه توحيدي ومشركانه يا اساطيري تقسيم مي شوند.
اديان توحيدي به وجود يك هستي متعالي قائل هستند كه از نقايص همه موجودات منزه بوده و كمالات آنها را به گونه اي برتر و عالي ترداراست. آن هستي واحد و نامحدود مبدء واصل ديگر مراتب موجودات واز جمله موجودات مادي و دنيوي مي باشد و مرجع و محل رجوع همه آنهانيز هست، اديان ابراهيمي از حقيقتي توحيدي برخوردارند. در چارچوب هستي شناسي توحيدي نيز صور گوناگوني از توحيد ارائه مي شود كه به صورت فرقه هاي كلامي، فلسفي و مانند آن بروز و ظهور مي يابند.
نگاه اساطيري و مشركانه با اديان توحيدي در اين جهت اشتراك داردكه هستي را به عالم طبيعت محدود نمي كند و لكن در نگاه اساطيري چهره برتر هستي محل حضور خداوندگاران و ارباب متفرق و متعدداست. خداوندگاران متعدد به دليل تعدد و تكثري كه دارند نمي توانند ازتنزيه، تعالي و قداست خداوند واحد برخوردار باشند. نگاه اسطوره اي به هستي از تكثر و تنوع بسيار گوناگون برخوردار است. داوري درباره هريك از ديدگاه هاي مزبور همان گونه كه گذشت، نيازمند به منطق ويژه خود مي باشد.

3. عقلانيت و علم

نگاه ديني و قدسي در بعد معرفت شناختي صور مختلفي دارد. ولي جهت مشترك در نگاه هاي معنوي و قدسي توجه و بهره گيري از معرفت شهودي و باطني است. و اين جهت ايجابي در نقطه مقابل جهت سلبي معرفت شناسي هاي سكولار قرار مي گيرد. رويكرد معنوي و قدسي به عالم صور گوناگوني را در قبال عقلانيت، شكاكيت و مانند آن دارد.
صور مشركانه و اساطيري اغلب رويكرد منفي با سطوح مختلف عقلانيت دارند.
صورت اساطيري دين حتي به عقلانيت ابزاري نيز رويكردي مثبت ندارند. در فرهنگ هاي اساطيري از دانش هايي چون سحر و كهانت ومانند آن براي تسلط بر طبيعت استفاده مي شود. نگاه هاي توحيدي نيزوضعيت مشابه و يكسان در قبال عقلانيت ندارند.
برخي از اديان توحيدي تلقي مثبتي نسبت به عقلانيت دارند و بعضي ديگر معرفت وحياني و يا ديني خود را در تقابل با عقلانيت مي بينند.
در فرهنگ مسيحيت با آن كه برخي از جريان هاي عقل گرايانه حضوردارد و لكن تقابل بين عقل و وحي يك جريان گسترده و غالب است.
در فرهنگ و تمدن اسلامي نيز با آن كه جريان هاي نقلي محض وجودداشته و دارند، لكن با توجه به آموزه هاي قرآني، تلقي مثبت نسبت به مراتب مختلف عقلانيت، حضور مستمر و غالب داشته است.
فيلسوفان مسلمان معرفت عقلي و وحياني را در طول يكديگر معرفي كرده اند و شهود ديني و وحياني را ضد عقل نمي دانند بلكه فرا عقل مي خوانند.
قرار گرفتن عقل و وحي در دو مرتبه طولي شناخت و معرفت موجب مي شود تا عقل و وحي به عنوان دو منبع معرفت ديني شناخته شود.

4. انديشه و فلسفه سياسي

غالبا كوشش مي شود تا بين نگاه قدسي و ديني با نوع خاصي از انديشه و فلسفه سياسي پيوند زده شود و در طرف مقابل مدرنيته و يا سكولاريزم ملازم با انديشه و فلسفه مقابل با آن خوانده شود. مثلا ديانت و قداست ملازم با نظام توتاليتر و يا دست كم مانع از دموكراسي يا ليبراليسم خوانده شود و يا آن كه ليبراليسم و يا دموكراسي ره آورد سكولاريزم معرفي گردد.
بخشي از ادعاي فوق خالي از حقيقت نيست به اين معنا كه ليبراليسم و يا دموكراسي به صورت فلسفه هاي سياسي مدرني كه امروزه تحقق يافته اند، بدون شك از ره آوردهاي مدرنيته بوده و هويتي سكولار دارند ولكن از دو نكته نبايد غفلت ورزيد:
اول : مدرنيته الزاما مستلزم اين نوع از انديشه و فلسفه سياسي نيست وفلسفه هاي سياسي مقابل آنها نيز هويتي مدرن و سكولار دارند. به اين معنا كه بسياري از صورت هاي توتاليتر حاكميت نظير فاشيسم ياناسيوناليست هاي افراطي نيز تنها با قرائت مدرن و سكولار قابل عرضه بوده اند.
دوم : دين و رويكرد قدسي و معنوي به عالم نيز ظرفيت ارائه فلسفه هاي سياسي متنوعي را دارد كه با بنياني معنوي و آسماني تعريف مي شوند.
تفكر ديني مي تواند در عرصه انديشه سياسي رويكردي انفعالي و غيرفعال داشته باشد و فعاليت در عرصه سياست را مغاير با معنويت بشماردو بر همين قياس تفكر ديني مي تواند به حضور فعال در عرصه سياست معنايي قدسي و آسماني ببخشد و براي فعاليت سياسي نيز صورگوناگوني را ترسيم كند. برخي از جامعه شناسان تاثيرات معنوي را كه تفكر ديني نسبت به نظام هاي اجتماعي مي تواند داشته باشد، شناسايي كرده اند. مثلا ماكس وبر مدعي است بين نظام سرمايه داري وپروتستانيسم پيوندي منطقي است.
نه تنها در بين اديان مختلف بلكه گاه در درون يك دين واحد نيزانديشه هاي سياسي، متقابل پديد مي آيد. اين انديشه ها و فلسفه هاي اجتماعي و سياسي به رغم تقابلي كه با يكديگر دارند، از گفتمان ديني بهره مي برند.
انديشه هاي سياسي ديني با حفظ هويت قدسي و آسماني خودمي تواند به گونه اي سازمان يافته باشد كه حريم حريت، آزادگي، سعادت،عدالت اجتماعي و قسط را به عنوان وظايفي الهي پاس دارند و مشاركت و مشورت مردم را در حوزه امور اجتماعي آنان به عنوان يك اصل ديني حفظ نمايند و يا آن كه مي توانند با غفلت از امور ياد شده سازمان يابند.
مثلا در دنياي اسلام در بين فرقه هاي مختلف كلامي و فقهي انديشه ها و فلسفه هاي سياسي مختلفي وجود داشته است كه برخي ازآنها نسبت به رفتارهاي سياسي منفعل و بعضي فعال بوده اند و نظام خلافت كه آخرين صورت خارجي آن در خلافت عثماني ظهور داشته است يكي از تفاسيري بوده است كه مطرح شده است.
برخي از انديشمندان يا فرقه هاي اسلامي در فلسفه سياسي خود برمفهوم عدالت تاكيد افزون تري داشته اند. چنان كه آن را جزء اصول مذهب خود قرار داده اند. اكنون نيز تفكر ديني ظرفيت ارائه فلسفه هاي سياسي متنوعي را دارد.

5. عملكرد و مداراي اجتماعي

حضور قوي هر نوع آرمان و ارزش اجتماعي در سطح فرهنگ عمومي موجب مي شود تا اقتدار سياسي حاكم در صورتي كه خارج از آن آرمان هاارزش ها حركت نمايد تا آنجا كه بتواند در جهت تغيير آنها اقدام نمايد واگر نتواند دست كم به گونه اي رفتار خود را در ذيل آنها توجيه و تفسيرنمايد، و البته اين گونه از تفاسير به نوبه خود به تحريف آرمان ها وارزش هاي فرهنگي حاكم منجر مي گردد.
حضور نگاه قدسي و معنوي در فرهنگ هاي غير مدرن نيز موجب شده است تا اقتدارها و قدرت هاي سياسي همواره به گونه اي در تعامل با آن رفتار نمايند. به اين معنا كه اقتدار اگر به راستي رويكردي معنوي نداشته باشد، دست كم رفتار خود را تفسيري ديني نمايند. و اين امر موجب شده است تا اغلب رفتارهاي سياسي بشر در گذشته، تاريخ با نوعي تفسيرديني همراه باشد.
قاعده فوق در دنياي مدرن نيز صادق است. در دنياي مدرن به موازات اين كه دموكراسي با تفسير سكولار آن به عنوان يك ارزش حاكم مطرح مي شود، همه حاكميت هاي موجود اعم از حاكميت هاي سوسياليستي،ناسيوناليستي و يا ليبراليستي به گونه اي خود را با پسوند دموكراتيك معرفي مي كنند و تلاش مي نمايند تا با منطقي سكولار هويت دموكراتيك خود را اثبات نموده و خصوصيت غير دموكراتيك رقيب را نيزافشا نمايند. مثلا نظام هايي كه مبتني بر ديكتاتوري پرولتاريا مي باشند،با اين بيان كه پرولتاريا و كارگران اكثريت جامعه هستند، و ديكتاتوري پرولتاريا ديكتاتوري اكثريت است، نظام خود را دموكراسي واقعي يادموكراتيك خلق مي نامند و دموكراسي هاي كاپيتاليستي را با اين بيان غير دموكراتيك مي خوانند كه در نظام كاپيتاليستي به رغم اين كه مردم راي مي دهند و لكن راي آنان را صاحبان سرمايه از طريق صنعت تبليغات و مانند آن جهت مي بخشند. بنابراين مردم راي دهندگان واقعي نيستند.
با صرف نظر از تحريفاتي كه در عمل به دليل ياد شده در رفتارهاي سياسي رخ مي دهد، رفتارهاي سياسي اي كه عنوان و صورت ديني داشته اند، در قلمرو اقتدار خود و همچنين در تعامل با ديگران به صورمختلفي ظاهر شده اند.
برخي از اديان ظرفيت مدارا و تولرانس كمتري نه تنها در برخوردهاي خارجي بلكه حتي در چارچوب يك دين واحد داشته اند. و برخي از اديان از ظرفيت تحمل و مداراي فراوان و بلكه شگفتي برخوردار بوده اند. درتاريخ باستان، ايرانيان با آن كه سياست خود را به گونه اي ديني تفسيرمي كردند، و پادشاهان ايران فره ايزدي را از اهورا مزدا دريافت مي كردند.در مداراي با ديگر اديان بسيار گشاده دست بودند به گونه اي كه الزامي ديني براي آنان نمي آوردند.
دنياي اسلام در طي دوران خلافت و حاكميت هاي ديني و اسلامي ظرفيت عظيمي از مدارا و تولرانس را از خود نشان داده است. فرقه هاي مختلف اسلامي به رغم اختلافات فقهي، غالبا در عرصه سياسي واجتماعي خود را موظف به حمايت از يكديگر و همچنين اظهار رحمت اسلامي دانسته اند.
حاكميت ده ساله نبوي در مدينه و نحوه تعامل رسول خدا(ص) با غيرمسلمانان نيز الگوي جامعي از چگونگي رفتار دولت هاي اسلامي با غيرمسلمانان را ارائه داده است. پيمان ها و معاهداتي كه دولت اسلامي براساس عدالت و انسانيت با ديگران مي بندد، در حكم قاعده اي ديني براي همه مسلمانان لازم الاجرا بوده و شكستن پيمان از ناحيه آنان جايز نيست.
تاريخ اسلام نشان نمي دهد كه پيامبر اسلام از هيچ يك از پيمان هايي كه براي زندگي با غير مسلمانان بسته بود عدول كرده باشد. او تا هنگامي كه ديگر گروه ها پيمان خود را نشكسته بودند بر پيمان خويش باقي مي ماند.

6. دين و دنيا

همان گونه كه سكولاريزم با اصل قرار دادن زندگي دنيوي و اين جهاني در چگونگي برخورد با هستي قدسي و يا دين صورت هاي مختلفي را به خود مي گيرد، دين نيز با اصل قرار دادن هستي معنوي وعالم ملكوت در مواجهه با دنيا صورت هاي مختلفي مي تواند داشته باشد.
برخي از رويكردهاي معنوي برخوردي زاهدانه نسبت به دنيا دارند ووصول به سعادت معنوي را جز با برخورد منفي نسبت به دنيا ممكن نمي دانند. اين رويكرد در تعاليم حركت هاي معنوي غنوصي پيشينه داردو در بخش هايي از فرهنگ مسيحيت نيز حضور داشته است.
رهبانيت و زندگي زاهدانه اي كه مسيحيان برمي گزينند و گريز ازتشكيل خانواده و مانند آن، نمونه هايي از اين رويكرد است. بعضي ازرويكردهاي معنوي برخوردي سازنده و فعال نسبت به زندگي دنيا داشته و تقابل بين دين و دنيا يا معنويت و زندگي اين جهاني را نفي مي كنند.
رويكردهاي منفي و مثبت نيز هر يك به تناسب مرتبه و يا چگونگي نفي و يا ايجاب صورت ها و چهره هاي مختلفي مي توانند داشته باشند.برخي از ديدگاه ها، در برخورد زاهدانه تا حد رياضت هايي پيش مي روندكه آسيب هاي جسماني و بدني را نيز شامل مي شود. و بعضي ازرويكردهاي مثبت نسبت به دنيا تا اباحيت و بي بند و باري مطلق پيش مي روند.
اسلام در رويكرد معنوي خود به دنيا، به نفي زندگي دنيوي نمي پردازد وبلكه زندگي دنيا را در پرتو نگاه معنوي تفسير و معنا مي كند، و از اين طريق مي كوشد سعادت معنوي را تا متن زندگي دنيوي استمرار بخشيده و زندگي دنيا را نيز مسير و مجراي وصول به آن سعادت قرار دهد.
اسلام با همين رويكرد است كه معنويت را تا نازلترين و دنيوي ترين ابعاد وجود انساني استمرار مي بخشد و بدين ترتيب رفتارهاي دنيوي انسان را نيز مقدس و آسماني مي گرداند. و از اين طريق، تلاش اقتصادي، كسب و تجارت را نيز مسير دوستي خداوند قرار داده و كاسب را حبيب و دوست خداوند مي خواند، روابط جنسي و عواطف دنيوي انساني را در درون نظام خانواده محل ظهور محبت، رافت و عشق الهي مي خواند و پاسداري از حريم آن را در حكم جهاد در راه خداوند قرارمي دهد.
رويكرد معنوي اسلام به زندگي دنيا به گونه اي افراطي و در حد اباحيت نيست، بلكه، نظام معيشتي خاصي را كه متضمن عدالت، قسط وسعادت دنيا و آخرت و صلاح معاش و معاد آدميان باشد دنبال مي كند. دراين رويكرد دنيا هنگامي كه صورت و معناي قدسي خود را حفظ كرده باشد، پسنديده و محمود است. آن گاه كه ارتباط معنوي و آسماني خود رااز دست داده واصل قرار گرفته شده باشد به شدت مضموم و ناپسنداست.
برخورد دو گانه آيات و روايات اسلامي نيز نسبت به دنيا نيز از منطق فوق پيروي مي كند، بنابراين اسلام در رويكرد معنوي خود نسبت به دنيا،ضمن آن كه دنيا را ارزشمند و مقدس مي بيند، تفسير سكولار و اين جهاني از آن را كه با نگرش استقلالي به زندگي اين جهان مي نگرد، تاب نمي آورد.
نكته مهمي كه در اين بخش بايد به آن توجه داشت، اين است كه رويكرد مثبت و سازنده معنويت به دنيا به طور عام و رويكرد معنوي اسلام به دنيا به طور خاص با رويكرد مثبتي كه دنياي مدرن با حفظبنيان سكولاريستي خود نسبت به دين دارد، تفاوتي اساسي دارد.
تفسيرهاي سكولار از دين حتي هنگامي كه با رويكرد مثبت حضور آن را مفيد و يا داراي كاركرد اجتماعي و يا رواني مثبت مي دانند. به لحاظمنطقي با تقليل ساحت متعالي قدسي به عالم طبيعت، به نفي و انكارحقيقت ديني منجر مي شوند و لكن رويكرد معنوي به دنيا، با معنابخشيدن به زندگي دنيا، واقعيت آن را در معرض ترديد و انكار قرارنمي دهد. بلكه تنها اصالت آن را و يا به بيان ديگر گسسته بودن آن را ازحقايق برتر و متعالي نفي مي نمايد.
بنابراين نگاه ديني با تفسيرهاي سكولاري كه رويكردي مثبت به دين دارند و يا به بيان ديگر با قرائت هاي مدرن از دين به دليل اين كه حقيقت و اصالت ديانت را در معرض ترديد قرار مي دهند نمي تواندهمگام باشد. و اين گونه از تفاسير را تنها در صورت حذف مباني سكولاريستي آن مي تواند بپذيرد. يعني رويكرد معنوي منكر اصل مفيدبودن و يا كاركرد داشتن دين براي زندگي دنيوي نيست و اين گونه ازنظرات را براي تقابل با رويكردهاي عريان سكولاريستي نيز مفيدمي داند و لكن تقليل ساحت هاي متعالي ديني را به اين حوزه كه درتبيين سكولاريستي دين انجام مي شود، نمي تواند بپذيرد.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
استوری پیام رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان
play_arrow
استوری پیام رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان
حزب الله سرافراز / استوری پیام رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان
play_arrow
حزب الله سرافراز / استوری پیام رهبر انقلاب درباره قضایای اخیر لبنان
نظر مورخان عرب درباره خط کوفی و نسخ
نظر مورخان عرب درباره خط کوفی و نسخ
پیام مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان
play_arrow
پیام مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان
عملیات‌های موفق حزب‌الله لبنان با موشک‌های فادی ۱ و ۳
play_arrow
عملیات‌های موفق حزب‌الله لبنان با موشک‌های فادی ۱ و ۳
تصاویر اتاق عملیات ارتش اسرائیل هنگام ترور سید حسن نصرالله
play_arrow
تصاویر اتاق عملیات ارتش اسرائیل هنگام ترور سید حسن نصرالله
ارتش اسرائیل رسما ترور سیدحسن نصرالله را اعلام کرد
play_arrow
ارتش اسرائیل رسما ترور سیدحسن نصرالله را اعلام کرد
روایت محسن رضایی از ماجرای گم شدن هواپیمای حامل مقام معظم رهبری
play_arrow
روایت محسن رضایی از ماجرای گم شدن هواپیمای حامل مقام معظم رهبری
خاطره سیدحسن نصرالله از توصیه ایت‌الله بهجت برای حفظ جانش در جنگ ۳۳ روزه
play_arrow
خاطره سیدحسن نصرالله از توصیه ایت‌الله بهجت برای حفظ جانش در جنگ ۳۳ روزه
خاطره سردار حاج قاسم سلیمانی از جنگ ٣٣ روزه
play_arrow
خاطره سردار حاج قاسم سلیمانی از جنگ ٣٣ روزه
گزارشی از همایش ملی یاوران وقف
play_arrow
گزارشی از همایش ملی یاوران وقف
عراقچی در جلسه شورای امنیت: نتانیاهو و باند جنایتکار او باید دستگیر و محاکمه می‌شدند
play_arrow
عراقچی در جلسه شورای امنیت: نتانیاهو و باند جنایتکار او باید دستگیر و محاکمه می‌شدند
جنگنده‌های اسرائیل در آسمان بیروت و بمباران ضاحیه جنوبی
play_arrow
جنگنده‌های اسرائیل در آسمان بیروت و بمباران ضاحیه جنوبی
مداحی ضد صهیونیستی از اسمع اسمع یا صهیون/ابوذر روحی
music_note
مداحی ضد صهیونیستی از اسمع اسمع یا صهیون/ابوذر روحی
مداحی ضد صهیونیستی از بغداد تا غزه از غزه تا لبنان/حسین طاهری
music_note
مداحی ضد صهیونیستی از بغداد تا غزه از غزه تا لبنان/حسین طاهری