برنامه دولت كريمه

«الذين ان مكناهم فى‏الارض اقامواالصلوة و اتواالزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن‏المنكر و لله عاقبة‏الامور» (1) اينها (ياران خدا) كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز بر پا مى‏دارند و زكات مى‏پردازند، و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و پايان همه كارها از آن خداست. دراين آيه، سخن از برنامه‏هاى عملى ياوران خداست كه اگر در زمين قدرت پيدا كنند،
جمعه، 20 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برنامه دولت كريمه
برنامه دولت كريمه
برنامه دولت كريمه

نويسنده: عبدالرسول هاديان شيرازى
«الذين ان مكناهم فى‏الارض اقامواالصلوة و اتواالزكوة و امروا بالمعروف و نهوا عن‏المنكر و لله عاقبة‏الامور» (1)
اينها (ياران خدا) كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز بر پا مى‏دارند و زكات مى‏پردازند، و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و پايان همه كارها از آن خداست.
دراين آيه، سخن از برنامه‏هاى عملى ياوران خداست كه اگر در زمين قدرت پيدا كنند، اجراى احكام الهى را سرلوحه برنامه‏هاى خود قرار مى‏دهند و با بر پايى نماز به خودسازى مى‏پردازند، و با پرداخت زكات مشكل اقتصادى جامعه را، حل مى‏كنند و با امر به معروف و نهى از منكر از جامعه‏اى سالم و خداپسند برخوردار مى‏گردند.
در اينجا به بررسى آيه مى‏پردازيم:

1. موقعيت آيه:

قبل از اين آيه، خداوند مطالبى درباره دفاع از مظلومان در برابر ظالمان و قدرت خود بر يارى آنها را بيان كرده، سپس در فايده دفاع مى‏فرمايد: اگر دفاع نباشد، عبادتگاههاء و مساجدى كه در آن ياد خدا مى‏شود، از بين مى‏رود و در پايان تاكيد مى‏كند كسانى كه خدا را يارى مى‏كنند، خداوند نيز آنها را يارى مى‏كند. چون او قوى و نفوذ ناپذير است و هنگامى كه با يارى خداوند پيروز و حاكم زمين شوند، اجراى احكام الهى را سرلوحه برنامه خود قرار مى‏دهند و دين الهى را حاكميت مى‏بخشند.

2. برنامه عملى ياوران خدا:

اينها پس از پيروزى، همچون خودكامگان، غرور مستى و دنياطلبى را شيوه خود نمى‏كنند تا اينكه خود طاغوت جديدى شوند; بلكه زندگى صالحانه توام با اصلاح خود و جامعه را به ارمغان مى‏آورند و بدين طريق حكومت مورد رضايت‏خداوند را فراهم مى‏سازند. برنامه‏هاى اصلى اينها در سه امر خلاصه مى‏شود:
الف) بر پا داشتن نماز:
اولين برنامه حكومت مورد پسند خداوند، حاكميت توحيد و ايجاد روح معنويت و تزكيه نفس است كه راه را براى كمال نفسانى انسان هموار مى‏كند. البته، مراد نمازى است كه به خاطر رعايت تمام شرايط ظاهرى و معنوى، انسان را از فحشا و منكرات باز دارد و مقبول حضرت حق، جل و علا، واقع شود. چنين نمازى اطاعت، خشيت و تقواى الهى را در همه شؤون زندگى فراهم مى‏سازد و نتيجه آن كاميابى و رستگارى است.
چنانكه مى‏فرمايد:
«و من يطع‏الله و رسوله و يخش‏الله و يتقه، فاولئك هم‏الفائزون.» (2)
هركس خدا و رسولش را اطاعت كند و از خدا بترسد و پرهيزگارى پيشه كند; پس آنها رستگارانند.
ب) پرداخت زكات:
پرداخت زكات از دو جنبه ارزشمند است:
1. همدلى و همراهى با مردم و زدودن فقر و اصلاح اقتصادى در جامعه;
2. زدودن حرص، بخل و مال پرستى از وجود انسانها و جايگزينى روح ايثار و همدردى; تا بخل در درون انسانهاست راه سعادت و رستگارى به روى آنها بسته است:
«و من يوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون‏». (3)
و هر كس جان خود را از بخل حفظ كند، او رستگار است.
بنابراين، پرداخت زكات هم وسيله‏اى براى رستگارى و كمال نفسانى است و هم عدالت اجتماعى را گسترش مى‏دهد. امام صادق، عليه‏السلام، مى‏فرمايد:
«زكات براى اين قرار داده شده تا ثروتمندان امتحان شوند، و كمكى براى فقرا باشد. اگر مردم زكات اموال خود را مى‏پرداختند، هيچ مسلمانى فقير و محتاج نبود و مردم با اين زكاتى كه خدا براى [استفاده] فقرا واجب كرده، بى‏نياز مى‏شدند و مردم، فقير، محتاج، گرسنه و عريان نمى‏شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان... سوگند مى‏خورم به كسى كه مردم را خلق كرد و روزى را گسترش داد، هيچ مالى د رخشكى و دريا تلف نمى‏شود مگر به خاطر ترك زكات... و محبوبترين مردم به خدا كسى است كه در بخشندگى سخى‏ترين مردم باشد، و سخى ترين مردم كسى است كه در آنچه كه خداوند از اموالش بر مؤمنان واجب كرده، بخل نورزد». (4)
در حكومت صالحان، زكات، هم به همان صورتى كه خداوند واجب كرده، پرداخت مى‏شود، و هم به مصارف واقعى خودش مى‏رسد; و در نتيجه هم نفس انسان پاك مى‏شود و هم اقتصاد سالمى بر جامعه حكمفرما مى‏گردد.
ج) امر به معروف و نهى از منكر:
يكى ديگر از وظايف ياوران دين خدا در زمان حكومت‏خود ترويج تمام خوبيها و اوامر الهى در ميان همه افراد است و تمام كوشش آنها زدودن بديها و گناهان در جامعه است. در چنين حكومتى اسلام و مسلمين چنان عزيز و كفار و منافقان چنان ذليل‏اند كه صالحان به خاطر اطاعت از فرمان خدا و ترك معصيت تمسخر نمى‏شوند و تعدى به حقوق ديگران و معصيت علنى خداوند، رخت‏برمى‏بندد.
در چنين جامعه‏اى، هر انسانى خود را در برابر ديگران مسؤول مى‏بيند; بنابراين با بهترين وجه ممكن، بر اساس دستورهاى خداوند، در رشد و شكوفايى جامعه كوشش مى‏كند و مسلم است كه در چنين موقعيتى، جايى براى تسلط اشرار باقى نمى‏ماند.

3. مصاديق آيه:

هر حكومتى كه توحيد و نفى شرك را اساس خود قرار دهد و در خودسازى و اجراى احكام دين و اصلاح جامعه كوشا باشد، اين حكومت از مصاديق آيه محل بحث مى‏شود. در بعضى روايات، اهل بيت، عليهم‏السلام، اين آيه را با خود منطبق دانسته و گفته‏اند: «نحن هم‏»; (5) ما همين گروه هستيم.
امام صادق، عليه‏السلام، در روايتى كه در ذيل آيه مزبور وارد شده مى‏فرمايد:
«فهذه لآل محمد الى آخرالآية، والمهدى و اصحابه يملكهم‏الله مشارق‏الارض و مغاربها، و يظهرالدين و يميت‏الله به و باصحابه‏البدع و الباطل كما امات‏الشقاة‏الحق، حتى لايرى اين‏الظلم، و يامرون بالمعروف و ينهون عن‏المنكر». (6)
اين آيه تا آخر آن درباره آل محمد و مهدى و اصحاب اوست كه مشرقها و مغربهاى زمين را تصاحب مى‏كند و دين پيروز مى‏شود. و خداوند به وسيله او و اصحابش، بدعتها و باطل را مى‏ميراند، همانطور كه اشقيا، اهل باطل را از بين بردند، به گونه‏اى كه ظلم در هيچ جا ديده نمى‏شود، و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند.
بنابراين، مصداق كامل اين آيه، در زمان ظهور حضرت مهدى، عليه‏السلام، تحقق مى‏يابد. همانطور كه پيامبر اسلام، صلى‏الله‏عليه‏وآله، نيز مى‏فرمايند:
«يفرج الله بالمهدى عن الامة بملا قلوب العباد عبادة و يسعهم عدله، به يمحق الكذب، و يذهب الزمان الكلب و يخرج ذل الرق من اعناقكم‏». (7)
خداوند به وسيله مهدى براى اين امت گشايش ايجاد مى‏كند، و دلهاى بندگان را از عبادت پر مى‏كند، و عدلش را همه جا مى‏گستراند و به وسيله او دروغ ريشه‏كن مى‏شود و دوران سخت‏سپرى مى‏شود، و ذلت‏بندگى از گردنهاى شما خارج مى‏شود.
يكى از برنامه‏هاى مهم حكومت‏حضرت مهدى، عليه‏السلام، فقرزدايى كامل از جامعه به وسيله اجراى عدالت، و زدودن حرص و طمع از دلهاى مردم است. در روايتى از اهل سنت اين برنامه اينگونه تشريح شده است:
«بشارت باد بر شما، مهدى ! مردى از قريش كه از خاندان من است، در اختلاف و سستى مردم خروج مى‏كند، پس از آن زمين را پر از قسط و عدل مى‏كند همانطور كه از ظلم و جور پر شده است. ساكنان زمين و آسمان از او راضى هستند، و ثروتها به صورت صحيح و مساوى تقسيم مى‏شود. دلهاى امت محمد از بى‏نيازى پر مى‏شود، و عدالتش چنان گسترده مى‏شود كه آن حضرت منادى را مامور مى‏كند كه ندا دهد: چه كسى به من نياز دارد؟ اما غير از يك نفر كه درخواست مال مى‏كند هيچ كس به سراغ او نمى‏آيد. منادى به او مى‏گويد: پرده خانه كعبه را بياور تا از اموال به تو بدهم. آن شخص پرده خانه كعبه را مى‏آورد، منادى مى‏گويد: من فرستاده مهدى هستم تا مالى را به تو بدهم و سريع مال را به او مى‏دهد اما قدرت حمل آن را ندارد، بنابراين مقدارى از آن را كم مى‏كند تا بتواند آن را حمل كند. پس از آن كه بيرون مى‏آيد از كار خود پشيمان مى‏شود و مى‏گويد: من حريص‏ترين امت محمد هستم. همه مردم براى گرفتن اين مال دعوت شدند، اما غير از من همگى آن را رها كردند، بنابراين، اموال را به منادى بر مى‏گرداند، ولى منادى مى‏گويد: ما چيزى را كه عطا كنيم پس نمى‏گيريم...» (8)
آرى، در چنين دولت كريمه‏اى، اسلام و مسلمين عزيز هستند، نفاق و اهل آن خوار و ذليل‏اند، مردم به اطاعت‏خداى متعال دعوت مى‏شوند، و كرامت و بزرگوارى در دنيا و آخرت نصيبشان مى‏شود.
اين حكومت، حكومتى است قرآنى و خداپسند كه ارزشهاى دينى بارور مى‏شود، مشكلات زندگى فردى و اجتماعى از بين مى‏رود، انسان از پوچى نجات مى‏يابد و در يك كلمه انسان به هدف آفرينش رهبرى مى‏شود.
«اللهم انا نرغب اليك فى دولة كريمة، تعزبها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاة الى طاعتك، والقادة الى سبيلك و ترزقنا بها كرامة‏الدنيا و الآخرة‏». (9)

پي نوشت :

1. سوره حج (22)، آيه 41.
2.سوره نور(24)، آيه 52.
3. سوره حشر(59)، آيه‏9; سوره تغابن (64)، آيه‏16.
4. الحرالعاملى، محمد بن الحسن، وسائل‏الشيعة، ج‏5، باب 1، از ابواب ما تجب فيه‏الزكاة، حديث‏6، ص‏4.
5. العروسى، عبد على بن جمعه، نورالثقلين، ج‏3، ص‏506.
6. همان.
7. المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج‏51، ص‏75.
8. المتقى‏الهندى، علاءالدين، كنزالعمال، ج‏14، صص‏262-261، حديث‏38653.
9. بخشى از دعاى افتتاح.

منبع: فصلنامه موعود شماره 10




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط