مجموعه اشعار «اتل متل» - 1

متل يه بابا - كه اون قديم قديما حسرتشو مى خوردن - تمومى بچه ها *** اتل متل يه دختر - در دونه باباش بود هر جا كه بابا مى رفت - دخترش هم باهاش بود
دوشنبه، 23 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مجموعه اشعار «اتل متل» - 1
مجموعه اشعار «اتل متل» - 1
مجموعه اشعار «اتل متل» - 1

اتل متل يه بابا/ 1

متل يه بابا - كه اون قديم قديما
حسرتشو مى خوردن - تمومى بچه ها
***
اتل متل يه دختر - در دونه باباش بود
هر جا كه بابا مى رفت - دخترش هم باهاش بود
***
اون عاشق بابا بود - بابا عاشق اون بود
به گفته رفيقاش - بابا چه مهربون بود
***
يه روز آفتابى - بابا تنها گذاشتش
عازم جبهه ها شد - دخترُ جا گذاشتش
***
چه روزهاى سختى بود - اون روزهاى جدايى
چه سالهاى بدى بود - ايّام بى بابايى
***
چه لحظه سختى بود - اون لحظه رفتنش
ولى بدتر از اون بود - لحظه برگشتنش
***
هنوز يادش ترفته - نشون به اون نشونه
اونكه خودش رفته بود - آوردنش به خونه
***
رهرا به سلام كرد - بابا فقط نگاش كرد
اداى احترام كرد - بابا فقط نگاش كرد
***
خاك كفش بابارو - سرمه تو چشاش كرد
هى بابارو بغل كرد - بابا فقط نگاش كرد
***
زهرا براش زبون ريخت - دو صد دفعه صداش كرد
پيش چشاش ضجّه كرد - بابا فقط نگاش كرد
***
اتل متل يه بابا - يه مرد بى ادعا
مى خوان كه زود بميره - تموم خواستگارا
***
اتل متل يه دختر - كه بر عكس قديما
براش دل مى سوزونن - تمومى بچه ها
***
زهرا به فكر باباش - بابا به فكر زهرا
گاهى به فكر ديروز - گاهى به فكر فردا
***
يه روز مى گفت كه خيلى - براش آرزو داره
ولى حالا دخترش - زيرش لگن مى ذاره
***
يه مى گفت دوست دارم - عروسيتو ببينم
ولى حالا دخترش - ميگه به پات مى شينم
***
مى گفت برات بهترين - عروسى رو مى گيرم
ولى حالا مى شنوه - تا خوب نشى نميرم
***
وقت غذا كه مى شه - سرنگ ور مى داره
يه زرده تخم مرغ - توى سرنگ مى ذاره
***
گوشه لُپ باباش - سرنگ و مى فشاره
براى اشك چشماش - هى بهونه مياره
***
«غصه نخور بابا جون - اشكم مال پيازه»
بابا با چشماش مى گه - خدا برات بسازه
***
هر شب وقتى بابارو - مى خوابونه توى جاش
با كلى اندوه و غم - ميره سر كتاباش
***
حافظُ ور مى داره - راه گلوش مى گيره
قسم مى ده حافظُ - خواجه بابام نميره
***
دو چشمشُ مى بنده - خدا خدا مى كنه
با آهى از ته دل - حافظُ وا مى كنه
***
فالُ و شاهد فال - به يك نظر مى بينه
نمى خونه، چرا كه - هر شب جواب همينه
***
ديشب كه از خستگى - گرسنه خوابيده بود
نيمه شب چه خواب - قشنگى رو ديده بود
***
تو يك باغ پر از گل - پر از گل شقايق
ميون رودى بزرگ - نشسته بود تو قايق
***
يه خرده اون طرف‌تر - ميان دشت و صحرا
جايي از اين‌جا بهتر… - بابا سوار اسبه
***
مگه مي‌شه محاله… - بابا به آسمون رفت
تا پشت يک در رسيد
اتل متل یه بابا / 2
اتل‌ متل‌ يه‌ بابا - كه‌ اسم‌ او احمده‌
نمره‌ جانبازيهاش‌ - هفتاد و پنج‌ درصده‌
***
اونكه‌ دلاوريهاش‌ - تو جبهه‌ غوغا كرده‌
حالا بياين‌ ببينين‌ - كلكسيون‌ درده‌
***
اونكه‌ تو ميدون‌ مين‌ - هزار تا معبر زده‌
حالا توي‌ رختخواب‌ - افتاده‌ حالش‌ بده‌
***
بابام‌ يادگاري‌ از - خون‌ و جنگ‌ و آتيشه‌
با ياد اون‌ موقعا - ذره‌ ذره‌ آب‌ ميشه‌
***
آهاي‌ آهاي‌ گوش‌ كنين‌ - درد دل‌ بابارو
ميخواد بگه‌ چه‌ جوري‌ - كشتند بچه‌هارو
***
«هيچ‌ ميدوني‌ يعني‌ چي‌ - زخميهارو بياري‌
يكي‌ يكي‌ روبازو - تو آمبولانس‌ بذاري‌
***
درست‌ جلوي‌ چشمات‌ - يه‌ خورده‌ او نطرفتر
با شليك‌ مستقيم‌ - ماشين‌ بشه‌ خاكستر»
***
گفتن‌ اين‌ خاطره‌ - بدجوري‌ ميسوزوندش‌
با بغض‌ و ناله‌ مي‌گفت‌ - كاشكي‌ كه‌ پر نبودش‌
***
آي‌ قصه‌ قصه‌ قصه‌ - نون‌ و پنير و پسته‌
هيچ‌ تا حالا شنيدي‌ - تانكها بشن‌ قنّاصه‌؟
***
ميدوني‌ بعضي‌ وقتا - تانكا قناصه‌ بودن‌
تا سري‌ رو ميديدن‌ - اون‌ سرو مي‌پروندن‌
***
سه‌ راه‌ شهادت‌ كجاست‌؟ - ميدوني‌ دوشكا چيه‌؟
ميدوني‌ تانك‌ يعني‌ چي‌؟ -يا آرپي‌جي‌ زن‌ كيه‌؟
***
آرپي‌جي‌ زن‌ بلند شد - «ومارميت‌» رو خوند
تانك‌ اونو زودتر زدش‌ - يه‌ جفت‌ پوتين‌ ازش‌ موند
***
يه‌ بچه‌ بسيجي‌ - اونور ميدون‌ مين‌
زير شينهاي‌ تانك‌ - لِه‌ شده‌ بود رو زمين‌
***
خودم‌ تو ديده‌باني‌ - با دوربين‌ قرارگاه‌
رفيقمو ميديدم‌ - تو گودي‌ قتله‌گاه‌
***
آرپي‌جي‌ تو سرش‌ خورد - سرش‌ كه‌ از تن‌ پريد
خودم‌ ديدم‌ چند قدم‌ - بدون‌ سر مي‌دويد
***
هيچ‌ مي‌دوني‌ يه‌ گردان‌ - كه‌ اسمش‌ الحديده‌
هنوزم‌ كه‌ هنوزه‌ - گم‌ شده‌ ناپديده‌
***
اتل‌ متل‌ توتوله‌ - چشم‌ تو چشم‌ گلوله‌
اگر پاهات‌ نلرزيد - نترسيدي‌ قبوله‌
***
ديدم‌ كه‌ يك‌ بسيجي‌ - نلرزيد اصلاً پاهاش‌
جلو گلوله‌ وايستاد - زُل‌ زده‌ بود تو چشاش‌
***
گلوله‌ هم‌ اومدو - از دو چشم‌ مردونه‌
گذشت‌ و يك‌ بوسه‌ زد - بوسه‌اي‌ عاشقونه‌
***
عاشقي‌ يعني‌ اينكه‌ - چشمهايي‌ كه‌ تا ديروز
هزار تا مشتري‌ داشت‌ - چندش‌ مياره‌ امروز
***
اما غمي‌ نداره‌ - چون‌ عاشق‌ خداشه‌
بجاي‌ مردم‌ خدا - مشتري‌ چشماشه‌
***
يه‌ شب‌ كنار سنگر - زير سقف‌ آسمون‌
مياي‌ پيش‌ رفيقت‌ - تو اون‌ گلوله‌ بارون‌
***
با اينكه‌ زخمي‌ شده‌ - برات‌ خالي‌ مي‌بنده‌
ميگه‌ من‌ كه‌ چيزيم‌ نيست‌ - درد ميكشه‌ مي‌خنده‌
***
چفيه‌ رو ور ميداري‌ - زخم‌ اونو مي‌بندي‌
با چشماي‌ پر از اشك‌ - تو هم‌ به‌ اون‌ مي‌خندي‌
***
انگاري‌ كه‌ ميدوني‌ - ديگه‌ داره‌ مي‌پّره‌
دلت‌ ميگه‌ كه‌ گلچين‌ - داره‌ اونو مي‌بره‌
***
زُل‌ ميزني‌ تو چشماش‌ - با سوز و آه‌ و با شرم‌
بهش‌ ميگي‌ داداش‌ جون‌ - فدات‌ بشم‌ دمت‌ گرم‌
***
ميزني‌ زير گريه‌ - اونم‌ تو آغوشته‌
تو حلقه‌ دستاته‌ - سرش‌ روي‌ دوشته‌
***
چون‌ اجل‌ معلق‌ - يه‌ دفعه‌ يك‌ خمپاره‌
هزار تا بذر تركش‌ - توي‌ تنش‌ ميكاره‌
***
يهو جلو چشماتو - شره‌ خون‌ مي‌ گيره‌
برادر صيغه‌ايت‌ - توبغلت‌ ميميره‌
***
هيچ‌ مي‌دوني‌ چه‌ جوري‌ - يواش‌ يواش‌ و كم‌كم‌
راوي‌ يك‌ خبرشي‌ - يك‌ خبر پراز غم‌
***
به‌ همسفر رفقيت‌ - كه‌ صاحب‌ پسر شد
بري‌ بگي‌ كه‌ بچه‌ - يتيم‌ و بي‌پدر شد
***
اول‌ ميگي‌ نترسين‌ - پاهاش‌ گلوله‌ خورده‌
افتاده‌ بيمارستان‌ - زخمي‌ شده‌، نمرده‌
***
زُل‌ ميزنه‌ تو چشمات - قلبتو مي‌سوزونه‌
يتيمي‌ بچه‌ شو - از تو چشات‌ ميخونه‌
***
درست‌ سال‌ شصت‌ و دو - لحظة‌ تحويل‌ سال‌
رفته‌ بوديم‌ تو سنگر- رفته‌ بوديم‌ عشق‌ و حال‌
***
تو اون‌ شلوغ‌ پلوغي‌ - همه‌ چشارو بستم‌
دستهاتوي‌ دست‌ هم‌ - دورسفره‌ نشستيم‌
***
مقلب‌ القوب‌ رو - با همديگر مي‌خونديم‌
زوركي‌ نقل‌ ونبات ‌- تو كام‌ هم‌ چپونديم‌
***
همديگر و بوسيديم‌ - قربون‌ هم‌ ميرفتيم‌
بعدش‌ برا همديگر- جشن‌ پتو گرفتيم‌
***
علي‌ بود و عقيلي‌ - من‌ بودم‌ و مرتضي‌
سيد بود و اباالفضل‌ - اميرحسين‌ و رضا
***
حالا ازاون‌ بچه‌ ها - فقط‌ مرتضي‌ مونده‌
همونكه‌ گازخردل‌ - صورتشو سوزونده‌
***
آهاي‌ آهاي‌ بچه‌ ها - مگه‌ قرار نذاشتيم‌
هميشه‌ با هم‌ باشيم‌ - نداشتيما، نداشتيم‌
***
بياين‌ برا مرتضي‌ - كه‌ شيميايي‌ شده‌
جشن‌ پتو بگيريم‌ - خيلي‌ هوايي‌ شده‌
***
مي‌سوزه‌ و مي‌خنده‌ - خيلي‌ خيلي‌ آرومه‌
به‌ من‌ ميگه‌ داداش‌ جون‌ - كار منو تمومه‌
***
مرتضي‌ منم‌ ببر - يا نرو، پيشم‌ بمون‌
ميزنه‌ تو صورتش‌ - داد ميزنم‌ مامان‌ جون‌
***
مامان‌ مياد ودست‌ - بابا جون‌ و ميگره‌
بابام‌ با اين‌ خاطرات‌ - روزي‌ يه‌ بار ميميره‌
***
فقط‌ خاطره‌ نيست‌ كه‌ - قلب‌ اونو سوزونده‌
مصلحت‌ بعضي‌ها - پشت‌ اونو شكونده‌
***
برا بعضي‌ آدما - بنده‌هاي‌ آب‌ و نون‌
قبول‌ كنين‌ به‌ خدا - بابام‌ شده‌ نردبون‌
اتل متل راحله
اتل متل راحله - اخموي بي حوصله
مامان چرا گفت بگير - از پدرت فاصله
***
دلش هزار تا راه رفت - بابا خسته كاره ؟
مامان چرا اينو گفت ؟ - بابا دوستش نداره ؟
***
بايد اينو بپرسه - اگه خسته كاره
پس چرا بعضي وقتا - تا نيمه شب بيداره ؟
***
نشونه بيداريش - سرفه هاي بلنده
شش ماه پيش تا حالا - بغض مي كنه ، مي خنده
***
شايد اونو نمي خواد - اگه دوستش نداره
پس چرا روي تختش - عكس اونو ميذاره ؟
***
با چشماي مريضش - عكس و نگاه ميكنه
قربون قدش ميره - بابا ، بابا مي كنه
***
با دست پر تاولش - آلبومي رو كه داره
از كنار پنجره - ور مي داره مي آره
***
با ديده پر از اشك - آلبومو وا مي كنه
رفيقاي جبهه رو - همش صدا مي كنه
***
آلبوم عكس بابا - پر از عكس دوستاشه
عكسي هم از راحله ست - تو بغل باباشه
***
با ديدن اون عكسا - زنده مي شه،ميميره
با ياد اون قديما - بابا زبون ميگيره
***
قربون اون موقعا - قربون اون صفاتون
دست منم بگيرين - دلم تنگه براتون
***
از اون وقتي كه بابا - دچار اين مرض شد
مامان چقدر پير شده - بابا چقدر عوض شد
***
مامان گفته تو نماز - براي بابات دعا كن
دستا تو بالا ببر - تقاضاي شفا كن
***
ديشب توي نمازش - واسه باباش دعا كرد
دستاشو بالا برد و - تقاضاي شفا كرد
***
نماز چون تموم شد - دعا به آخر رسيد
صداي گريه هاي - مامان تو خونه پيچيد
***
دختركم كجايي؟ - عمر بابا سر اومد
وقت يتيم داري و - غربت مادر اومد
***
دختركم كجايي؟ - بابات شفا گرفته
رفيقاشو ديده و - ما رو گذاشته رفته
***
آي قصه قصه قصه - يه دستمال نشسته
خون سرفه بابا - رو اين پارچه نشسته
***
بعد شهادت او - پارچه مال راحله است
دختري كه در پي - شكستن فاصله است
***
كنار اسم بابا - زائركربلايي
يه چيز ديگه نوشتن - شهيد شيميايي
اتل متل یه جعبه
اتل متل يه جعبه - پر از مداد رنگى
اتل متل يه بچه - چه بچه زرنگى
***
با يك مداد هاش ـ ب - توى اتاق نشسته
فكر مى كنه به باباش - جفت چشاشو بسته
***
قربون برم بابامو - الان اگه زنده بود
صورت مهربونش - حتماً پر از خنده بود
***
با قهوه اى كمرنگ - دهان و لب رو كشيد
صورتشو عقب برد - قشنگ نگاه كرد و ديد
***
قهوه اى رو گذاشته - مداد حنايى برداشت
رو صورت بابا جون - ريش قشنگى رو كاشت
***
بعد با مداد هاش ـ ب - چشمى كشيد و بعدش
با يك مداد هاش ـ ب - چشمارو مشكى كردش
***
پيشونى رَم كشيدش- بعد هم موهايى بلند
بعد با مداد سبزش - براش كشيد يه سربند
***
بعد با مداد زدش - رو سربند سبز اون
گنبدى از طلا زد - زيرش نوشت «بابا جون»
***
بينى رو هم كشيدش - دو چشم و ابرو گذاشت
براى رنگ صورت - سفيد و زرد و برداشت
***
با زرد و با سفيدش - صورتو رنگ كردش
بابا چه نورانيه - چشمها رو تنگ كردش
***
يواش يواش و كم كرد - از توى چشم تنگش
بارون چكيد بروى - نقاشى قشنگش
***
مداد سرخو برداشت - رو سر بلند بابا جون
يه خال قرمز كشيد - خيره شد به خال اون
***
لب رو گذاشت رو خالش - سرخى لبهاى اون
حالشو سرختر كرد - سرختر از رنگ خون
***
يه كمى فكر كردش - يه دفعه بغضش گرفت
بعد مى دونيد چيكار كرد؟ - يه كارى كرد بس شگفت
***
با اون مداد سرخش - بابا رو سرخ كردش
عكس رو قلبش گذاشت - با اون دودست سردش
***
بس كه بابا بابا گفت - ناله زد و غصه خورد
كنار عكس بابا - خسته شد و خوابش برد
***
خواب ديدش توى يك باغ - تو يك باغ پر از گل
نشسته رو درختى - بدل شده به بلبل
***
ناز غريبونه كرد - چَه چَهِ مستونه زد
يه وقت ديد از آسمون - نور اومد و نور اومد
***
ديد كه تو تختى از نور - بابا جونش نشسته
هزار ملك دور اون - جمع شده حلقه بسته
***
پريدو رفتش نشست - رو شونه بابا جون
بابا نوازشش كرد - بوسه زد به روى اون
***
زد زير گريه و گف: - ميگن ديگه نمياى!
منو گذاشتى رفتى؟ - بابا منو نمى خواى؟
***
بابا اونو بوسيدش - توى بغل گرفتش
اشك چشاشو پاك كرد - نيگاش كردش و گفتش:
***
اگه نرفته بودم - يه غول بى شاخ و دُم
اومده بود تو خونه - تا زور بگه به مردم
***
با هرچى كه ما داشتيم - مى خواست تجارت كنه
ما رو اسير بگيره - خونه رو غارت كنه
***
رفتم باهاش جنگيدم - تا كه بره به خونش
اگه باور ندارى - بيا اينم نشونش
***
دسترو گذاشت رو خالش - همون خال پيشونيش
همون خال قشنگش - خال قرمز و خونيش
***
لب رو گذاشت رو خالِ - بابا جون و بوسيدش
بعد صورت و عقب برد - قشنگ بابا رو ديدش
***
يهو پريدش از خواب - ديد كه وقت اذونه
بوى تن بابا جون - پيچيده بود تو خونه
***
دنبال نقاشيش گشت - ديد كه روى متكّاس
يعنى چى مگه مى شه؟ - اين خط كه خط باباس
***
ديد كه زير نقاشيش - به خط نازِ بابا
نه تنها امضا شده - داده يه بيست زيبا
اتل‌ متل‌ يه‌ مادر
اتل‌ متل‌ يه‌ مادر - نحيف‌ و زار و خسته‌
با صورتي‌ حزين‌ و - دستاي‌ پينه‌ بسته‌
***
بپرس‌ ازش‌ تا بگه‌ - چه‌ جور ميشه‌ سوخت‌ و ساخت‌
با بيست‌ هزار تومن‌ پول‌ - اجاره‌ خونه‌ پرداخت‌
***
اجاره‌هاي‌ سنگين‌ - خرج‌ مدرسه‌ ما
خرج‌ معاش‌ خونه‌ - خرج‌ دواي‌ مينا
***
بپرس‌ ازش‌ تا بگه‌ - چه‌ جوري‌ ميشه‌ جنگ‌ كرد
با سيلي‌ جاي‌ سرخاب - صورتا رو قشنگ‌ كرد
***
بپرس‌ ازش‌ تا بگه‌ - چه‌ جوري‌ ميشه‌ جنگ‌ كرد
يااينكه‌ بي‌ رنگ‌ مو - موي‌ سياهو رنگ‌ كرد
***
وقتي‌ كه‌ گفتند بابا - تو جبهه‌ها شهيد شد
خودم‌ ديدم‌ يك‌ شبه‌ - چند تا موهاش‌ سفيد شد
***
مي‌ خواي‌ بدوني‌ چرا - نصف‌ موهاش‌ سفيده‌؟
بپرس‌ كه‌ بعد بابا - چي‌ ديده‌، چي‌ كشيده‌
***
يا ميره‌ داروخانه‌ - برا دواي‌ مينا
يا كه‌ ميره‌ سمساري‌ - يا كه‌ بهشت‌ زهرا(علیها السلام)
***
يه‌ روز به‌ دنبال‌ وام‌ - مامان‌ ميره‌ به‌ بنياد
يه‌ روز به‌ دنبال‌ كار - پيرِ آدم‌ درمياد
***
هر وقت‌ به‌ مامان‌ ميگم‌: - «طعم‌ غذات‌ عاليه‌«
مامان‌ با گريه‌ ميگه‌: - «جاي‌ بابات‌ خاليه‌«
***
بعضي‌ روزا كه‌ توي‌ - خونه‌ غذا نداريم‌
غذاي‌ روز قبلو - برا مينا ميذاريم‌
***
مينا با غم‌ ميپرسه‌ : - «غذا فقط‌ همينه‌؟»
مامان‌ با گريه‌ ميگه‌: - «بابات‌ كجاس‌ ببينه‌؟»
***
وقتي‌ كه‌ بيست‌ مي‌گيرم‌ - مياد پيشم‌ ميشينه‌
نوازشم‌ مي‌كنه‌ - نمره‌ها مو مي‌بينه‌
***
ميگم‌: «معلمم‌ گفت‌ - كه‌ نمره هات‌ عاليه‌«
مامان‌ با گريه‌ ميگه‌: - «جاي‌ بابات‌ خاليه‌«
***
يه‌ بار گفتم‌: «مامان‌ جون‌ - اين‌ آقا بقاليه‌
با طعنه‌ گفت‌ تو خونه‌ - جاي‌ بابات‌ خاليه‌؟»
***
تا حرف‌ من‌ تموم‌ شد - با دست‌ تو صورتش‌ زد
با گريه‌ گفت‌: «اي‌ خدا - بي‌شرفي‌ تا اين‌ حد؟»
***
ميگم‌ : «مامان‌ راست‌ بگو - اگه‌ بابا دوست‌ داشت‌
چرا ازت‌ جدا شد - پس‌ چرا تنهات‌ گذاشت‌؟»
***
چشم‌ ميدوزه‌ تو چشمام‌ - لب‌ ميگزه‌ ، مي‌خنده‌
بيرون‌ ميره‌ از اتاق‌ - محكم‌ در و مي‌بنده‌
***
رفتم‌ و از لاي‌ در - توي‌ اتاقو و ديدم‌
صداي‌ گريه‌هاشو - از لاي‌ در شنيدم‌
***
داشت‌ با بابام‌ حرف‌ ميزد - چشاش‌ به‌ عكس‌ اون‌ بود
انگار كه‌ توي‌ گلوش‌ - يه‌ تيكه‌ استخون‌ بود
***
«مرتضي‌ جون‌ ميدونم‌ - زنده‌اي‌ و نمردي‌
بعد خدا و مولا - ما رو به‌ كي‌ سپردي‌؟
***
دست‌ خوش‌ آقا مرتضي‌ - خوش‌ به‌ حالت‌ كه‌ رفتي‌
ما اينجا مستأجريم‌ - تو اونجا جا گرفتي‌؟
***
خواستگاريم‌ يادته‌؟ - چند تا سكه‌ مهرمه‌
مهريه‌ مو كي‌ ميدي‌؟ - گره‌ توي‌ كار مه‌
***
مهريه‌مو كي‌ ميدي‌ - دختر مون‌ مريضه‌
بياببين‌ كه‌ موهاش‌ - تند تند داره‌ ميريزه‌
***
مهريه‌مو كي‌ ميدي‌؟ - اجاره‌ خونه‌ داريم‌
صاحب‌ خونه‌ مي‌گفتش‌- ديگه‌ مهلت‌ نداريم‌
***
امروز كه‌ صاحب‌ خونه‌ - اومد برا اجاره‌
همسايمون‌ وقتي‌ گفت‌ - مهلت‌ بده‌ نداره‌
***
يهو تو كوچه‌ داد زد: - اينا همش‌ بهونه‌اس‌
دق‌ّ اجاره‌ داره‌ - دردش‌ اجاره‌ خونه‌اس‌
***
به‌ من‌ چه‌ شوهرش‌ رفت‌ - يا كه‌ زن‌ شهيده‌
خونه‌ اجاره‌ كرده‌ - يا خونه‌ مو خريده‌؟
***
درد دل‌ خسته‌مو - فقط‌ برا تو گفتم‌
چون‌ از تموم‌ مردم‌ - «به‌ من‌ چه‌» مي‌شنفتم‌
***
ميگم‌ خونه‌ نداريم‌ - خيلي‌ مريضه‌ بچه‌
ساية‌ سرنداريم‌ - همه‌ ميگن‌ «به‌ من‌ چه‌«
***
با آه‌ خود به‌ عكس‌ - بابا جونم‌ جون‌ ميده‌
چادرو وَرميداره‌ - موهاشو نشون‌ ميده‌
***
صورتشو ميذاره‌ - روصورت‌ شهيدش‌
بابام‌ نگاه‌ مي‌كنه‌ - به‌ موهاي‌ سفيدش‌
***
اشك‌ مامان‌ مي‌ريزه - روصورت‌ باباجون‌
بابام‌ گربه‌ ميكنه‌ - براي‌ غمهاي‌ اون‌
***
بابا با چشماش‌ ميگه -‌ قشنگ‌ِ مهر بونم‌
همسر خوب‌ و تنهام‌- غصه‌ نخور مي‌دونم‌
***
اتل‌ متل‌ يه‌ مادر- نحيف‌ و زار و خسته‌
با صورتي‌ حزين‌ و- دستاي‌ پينه‌ بسته‌
***
دستاي‌ پينه‌دارش‌- عجب‌ حماسه‌ سازه‌
دستايي‌ كه‌ شوهرش‌- خيلي‌ به‌ اون‌ مينازه‌
***
دستايي‌ كه‌ پرچم‌ِ- بابا رو ورميداره‌
توي‌ خزون‌ غيرت‌- دستايي‌ كه‌ بهاره‌
***
دستايي‌ كه‌ عينهو - دست‌ بابا مي‌مونه‌
نمي‌ذاره‌ سلاح‌ِ - بابام‌ زمين‌ بمونه‌
***
دستي‌ كه‌ بچه‌هاشو- بسيجي‌ بار مياره‌
بذر غيرت‌ و ايمان‌ - تو روحشون‌ ميكاره‌
***
درسته‌ كه‌ شوهرش‌ - تو جبهه‌ها شهيد شد
درسته‌ كه‌ موي‌ اون‌ - بعد بابا سفيد شد
***
اما خون‌ بابا و - موهاي‌ مادر من‌
وقتي‌ با هم‌ جمع‌ شدن‌ - سيلي‌ زدن‌ به‌ دشمن‌
***
سرخي‌ صورت‌ اون‌ - سرخي‌ خون‌ باباست‌
موي‌ سفيد مادر - افتخار بچه‌هاست‌
***
بايد فهميده‌ باشي‌ - چه‌ جوري‌ ميشه‌ جنگ‌ كرد
با سيلي‌ جاي‌ سرخاب - صورتا رو قشنگ‌ كرد
***
بايد فهميده‌باشي‌ - چه‌ جوري‌ ميشه‌ جنگ‌ كرد
يا اينكه‌ بي‌رنگ‌ مو - موي‌ سياهو رنگ‌ كرد
***
اتل‌ متل‌ يه‌ مادر - خيلي‌ چيزا ميدونه‌
از بي‌مروّتيها - از بازي‌ زمونه‌
***
اي‌ كه‌ در اين‌ حوالي‌ - غربت‌ مارو ديدي‌
صداي‌ ناله‌هاي‌ - مادرمو شنيدي‌
***
دست‌ رو گوشات‌ گذاشتي‌ - چشماتو خيره‌ كردي‌
زل‌ زدي‌ به‌ مادرم‌ - فكر كردي‌ خيلي‌ مردي‌؟
***
تو كه‌ به‌ زخم‌ قلب‌ - مامان‌ نمك‌ گذاشتي‌
اگه‌ مامان‌ بميره‌ - مادرمو تو كشتي‌
***
اگه‌ بابام‌ نبودش‌ - هر چي‌ داشتي‌ مي‌خوردن‌
مال‌ و منالت‌ كه‌ هيچ‌ - مادرتم‌ مي‌بردن‌
***
اگه‌ مامان‌ بميره‌ - دق‌ مي‌كنم‌، مي‌ميرم‌
پيش‌ خدا و بابام‌ - من‌ جلو تو مي‌گيرم‌

شاعر بسیجی ابالفضل سپهر
منبع: سایت سبکبالان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
حکمت | گستره محور مقاومت ! / مقام معظم رهبری
music_note
حکمت | گستره محور مقاومت ! / مقام معظم رهبری
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در لرستان
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در لرستان
آشنایی آداب و رسوم جالب شب یلدا در تبریز
آشنایی آداب و رسوم جالب شب یلدا در تبریز
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در رشت
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در رشت
قد و وزن و دور سر نوزاد 2 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 2 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 4 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 4 ماهه
خروج تروریست‌های تحریرالشام از حرم حضرت زینب(س)
play_arrow
خروج تروریست‌های تحریرالشام از حرم حضرت زینب(س)
خلاصه بازی ملوان ۱ - پرسپولیس ۲
play_arrow
خلاصه بازی ملوان ۱ - پرسپولیس ۲
تشریح جزئیات آدم‌ربایی در گلستان
play_arrow
تشریح جزئیات آدم‌ربایی در گلستان
زلزله امنیتی در آمریکا؛ ادعای عضو کنگره آمریکا از پرواز پهپادهای منتسب به ایران بر فراز آمریکا
play_arrow
زلزله امنیتی در آمریکا؛ ادعای عضو کنگره آمریکا از پرواز پهپادهای منتسب به ایران بر فراز آمریکا
روایت خبرنگار صداوسیما در دمشق از لو دادن اطلاعات اماکن حیاتی توسط فرماندهان بلندپایه بشار اسد به اسرائیل
play_arrow
روایت خبرنگار صداوسیما در دمشق از لو دادن اطلاعات اماکن حیاتی توسط فرماندهان بلندپایه بشار اسد به اسرائیل
گل دوم اتحاد کلبا به العین توسط شهریار مغانلو و پاس گل مهدی قائدی
play_arrow
گل دوم اتحاد کلبا به العین توسط شهریار مغانلو و پاس گل مهدی قائدی
گلزنی «مهدی قائدی» برابر العین در لیگ برتر امارات
play_arrow
گلزنی «مهدی قائدی» برابر العین در لیگ برتر امارات
آزمایش پلیس رباتیک کروی در چین که مجرمان را شناسایی و دستگیر می‌کند
play_arrow
آزمایش پلیس رباتیک کروی در چین که مجرمان را شناسایی و دستگیر می‌کند
اهدای انگشتر رهبر انقلاب به دختر خانمی که انگشتر ایشان را می‌خواست
play_arrow
اهدای انگشتر رهبر انقلاب به دختر خانمی که انگشتر ایشان را می‌خواست