مسئولیتهای متقابل زن و شوهر در خانواده چیست؟
اسلام برای ازدواج اهداف و آثاری را بیان کرده است. برای تحقق این اهداف همه اعضای خانواده مسئولیتهای ویژه یا مشترکی دارند و باید روابط خود را با سایر اعضا به گونهای تنظیم کنند که تا حد توان به اهداف و آثار موردنظر اسلام در خانواده دست یابند. در این مقاله به مسئولیتهای متقابل زن و شوهر در خانواده میپردازیم.
در کلمات اولیای دین به دو نکته مهم روانشناختی در برخورد با زن اشاره شده است. اولین نکته به تفاوت روانی زن و مرد باز میگردد. ویژگیهای روانی و شخصیتی زن با مرد متفاوت است و مرد نباید براساس ویژگیهایی که در خود و سایر مردان میبیند، زن را بسنجد و انتظار داشته باشد که از لحاظ روانی کاملا با او هماهنگ باشد. اگر مرد بر این شیوه اصرار ورزد، به شخصیت زن ضربه خورده و موجب آسیبروانی او میشود. بنابراین لازم است مرد، زن را با همه ویژگیهای مخصوص او بپذیرد و در برخی ابعاد خود را با او هماهنگ سازد.
نکته دوم، توصیف زن در کلمات اولیای دین(علیهم السلام) به ریحانه است. این کلمه به لطافت آسیبپذیری عاطفی و احساسی بودن زن اشاره دارد. در مقابل “قهرمان” که از زن نفی شده به معنای سرخدمتگزار خانه است که مدیریت، دلیری و پهلوانی از آثار آن است. از تقابل این دو کلمه میتوان برداشت کرد که عناصر زیباشناختی، آرامشبخشی و عاطفی در زن غلبه دارد و کمتر میتوان استواری از او انتظارداشت.
از سوی دیگر مردان نیز به دلیل شرایط ویژه اجتماعی معمولا بیش از زنان دچار تنیدگی میشوند. زیرا در نظام خانواده از نظر اسلام مسئولیت اداره خانواده در ابعاد مختلف از جمله اقتصادی بر عهده مرد است. مردان در جامعه متحمل سختیهایی میشوند که آستانه تحریکپذیری آنها را پایین میآورد. افزون بر این وضعیت درونی خاص مردان زمینه بروز برخی رفتارها از جمله برتریطلبی و پرخاشگری را در آنها فراهم میکند. زن باید این واقعیت روانشناختی مرد را پذیرفته و به نحوی آن را تعدیل کند. تنها به این طریق زنان میتوانند مسئولیت مهم حمایت روانی از مردان را در رویارویی با مشکلات ایفا نمایند.
به نظر میرسد توجه زن و مرد به ویژگیهای طرف مقابل به سازگاری آنها بسیار کمک میکند.
به عبارت دیگر خانواده از فردیتهای گوناگون تشکیل شده است که با پذیرش اصول اساسی زندگی مشترک و پایبندی به آن در جامعه فراتر گرد آمدهاند. عدم شناسایی فردیت و تلاش برای یکسانسازی آمرانه فضای خانواده، هزینههای عاطفی، شخصیتی سنگینی را بر اعضای آن تحمیل میکند که خودبیگانگی اعضا کمترین و فروپاشی خانواده تا بزرگترین پیامد رفتار و نگرش فوق است.
از زنان خواسته شده است که در حد توان خود رضایت همسر را در همه جوانب زندگی جلب کنند. این امر را میتوان از عوامل بسیار موثر در قوام خانواده و روابط مطلوب زن و شوهر از دیدگاه اسلام دانست.
منبع:www.seemorgh.com
۱) سازگاری اولیه:
در کلمات اولیای دین به دو نکته مهم روانشناختی در برخورد با زن اشاره شده است. اولین نکته به تفاوت روانی زن و مرد باز میگردد. ویژگیهای روانی و شخصیتی زن با مرد متفاوت است و مرد نباید براساس ویژگیهایی که در خود و سایر مردان میبیند، زن را بسنجد و انتظار داشته باشد که از لحاظ روانی کاملا با او هماهنگ باشد. اگر مرد بر این شیوه اصرار ورزد، به شخصیت زن ضربه خورده و موجب آسیبروانی او میشود. بنابراین لازم است مرد، زن را با همه ویژگیهای مخصوص او بپذیرد و در برخی ابعاد خود را با او هماهنگ سازد.
نکته دوم، توصیف زن در کلمات اولیای دین(علیهم السلام) به ریحانه است. این کلمه به لطافت آسیبپذیری عاطفی و احساسی بودن زن اشاره دارد. در مقابل “قهرمان” که از زن نفی شده به معنای سرخدمتگزار خانه است که مدیریت، دلیری و پهلوانی از آثار آن است. از تقابل این دو کلمه میتوان برداشت کرد که عناصر زیباشناختی، آرامشبخشی و عاطفی در زن غلبه دارد و کمتر میتوان استواری از او انتظارداشت.
از سوی دیگر مردان نیز به دلیل شرایط ویژه اجتماعی معمولا بیش از زنان دچار تنیدگی میشوند. زیرا در نظام خانواده از نظر اسلام مسئولیت اداره خانواده در ابعاد مختلف از جمله اقتصادی بر عهده مرد است. مردان در جامعه متحمل سختیهایی میشوند که آستانه تحریکپذیری آنها را پایین میآورد. افزون بر این وضعیت درونی خاص مردان زمینه بروز برخی رفتارها از جمله برتریطلبی و پرخاشگری را در آنها فراهم میکند. زن باید این واقعیت روانشناختی مرد را پذیرفته و به نحوی آن را تعدیل کند. تنها به این طریق زنان میتوانند مسئولیت مهم حمایت روانی از مردان را در رویارویی با مشکلات ایفا نمایند.
به نظر میرسد توجه زن و مرد به ویژگیهای طرف مقابل به سازگاری آنها بسیار کمک میکند.
به عبارت دیگر خانواده از فردیتهای گوناگون تشکیل شده است که با پذیرش اصول اساسی زندگی مشترک و پایبندی به آن در جامعه فراتر گرد آمدهاند. عدم شناسایی فردیت و تلاش برای یکسانسازی آمرانه فضای خانواده، هزینههای عاطفی، شخصیتی سنگینی را بر اعضای آن تحمیل میکند که خودبیگانگی اعضا کمترین و فروپاشی خانواده تا بزرگترین پیامد رفتار و نگرش فوق است.
۲) استمرار روابط مطلوب:
از زنان خواسته شده است که در حد توان خود رضایت همسر را در همه جوانب زندگی جلب کنند. این امر را میتوان از عوامل بسیار موثر در قوام خانواده و روابط مطلوب زن و شوهر از دیدگاه اسلام دانست.
منبع:www.seemorgh.com