![نماز از ديدگاه انديشمندان(1) نماز از ديدگاه انديشمندان(1)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/b6e93d07-d1a1-4c10-bac4-31005f4051b1.jpg)
![نماز از ديدگاه انديشمندان(1) نماز از ديدگاه انديشمندان(1)](/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1110/DMVV19.jpg)
نماز از ديدگاه انديشمندان(1)
نويسنده: حسن منتظري
1- حضرت امام خمينى (ره) :
2- مقام معظم رهبرى حضرت آيت ا... خامنه اى :
برنامه اى است براى بازيافتن و آگاه ساختن خويش ، و كوته سخن ، رابطه اى و استفاضه اى مداوم است . با سرچشمه و پديده آورنده همه نيكى ها، يعنى خدا... يكى از عملهايى كه سرشار از انگيزه ياد خداست و مى تواند انسان را يكسره غرق در ياد خدا كند، و مى تواند بيدار باش و به خويش آورنده باشد، و مى تواند همچون شاخص و علامتى ، رهروان راه خدا را بر روى خط مستقيم بدارد و از گيجى و گمى حفظ كند و مى تواند از لحظه اى غفلت زندگى آدمى مانع شود، نماز است .
انسان از لابلاى مشغوليتهاى فكرى كه او را احاطه كرده است به ندرت مى تواند به خود و هدف زندگى و گذشت لحظات و ساعات و روزها بينديشد چه بسا روزها كه شب مى گردد و روزهاى ديگرى كه آغاز مى شود. و هفته ها و ماهها كه مى گذرد و انسان به آغاز و پايان آن توجه نمى يابد و گذشت زندگى و معنا يا بطالت آن را احساس نمى كند.
نماز يك زنگ بيدارى و يك هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است . به انسان برنامه مى دهد و از او تعهد مى خواهد، به روز و شبش معنا مى دهد. و از گذشت لحظه ها حساب مى كشد. در آن هنگام كه انسان مشغول و بى خبر از طى زمان و انقضاى عمر است او را مى خواند و به او مى فهماند كه روزى گذشت و روزى آغاز شد.
بايد فعاليت كنى مسئوليت بزرگترى بر عهده بگيرى و كار مهمترى انجام دهى به دليل آن كه بخشى از عمر، از فرصت عمل ، به سر آمد بايد پيشتر تلاش كرد و بيشتر رفت زيرا هدف بزرگ است ، مگر تا فرصت از كف نرفته به آن دست يافت ...[2]
3- حضرت آيت ا... اراكى(ره) :
براى هر عضوى از اعضاى بدن وظيفه اى است ، در ابتدا كه قيام و قعود و ركوع و سجود باشد كه چهار تا بيشتر نيست . براى هر يك وظيفه است ، از فرق سر تا نوك پا، براى چشم ، براى گوش ، كف ، دستها، سر زانو، حتى نوك انگشتها، هم وظيفه و حكمى است . اين چنين وظايف و احكامى در هيچ دين و مذهبى وجود ندارد. هيچ نيست و بالاتر از همه اين اعضاء مغز و سر و مخ انسان است ، وقتى كه مى گويد « إِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِيّاكَ نَسْتَعِينُ»[3]بايد متوجه باشد كه مقابل چه كسى ايستاده است . مقابل خانه اى ايستاده كه خانه خداست . بايد متوجه باشد كه تمامى اعضاء از مغز سر تا نوك پا در عبادت او باشد. در بندگى او، خضوع و خشوع او باشد. و دست خضوع به طرفش دراز كنند... روح روان ، مغز سر و كلّه اش با آن خدايى كه در مقابل خانه اش ايستاده است شفاهاً لب به لب دارد، صحبت مى كند. بايد بفهمد كه با چه كسى دارد حرف مى زند. اگر اين كار را كرد مى شود: « تَنْهى عَنِ الْفَحشاءِ وَالْمُنكَر». اگر هر شبانه روز پنج بار اينكار را كرد مى شود: « تنهى عن الفحشاء و المنكر». به اين خاطر گفته است :« ان قبلت قبل ماسواها و ان ردت ، ردّما سواها». همه اش نماز است ، نماز، نماز همه اش نماز، نماز، نماز است .[4]
4- علاّمه سيّد محمّد حسين طباطبائى(ره) :
در پاسخ گفت : بلى اين اشكال در مذهب مسيحيت هست .
همچنين روزى به كربن گفتم : اگر در دين مقدس اسلام ، انسان حاجتمند حالى پيدا كند، طبق همان حال و حاجت خدا را مى خواند امّا در دين مسيح ، خدا اسماء حسنى ندارد اگر شما مثلاً حالى پيدا كرديد چه خواهيد كرد؟! در پاسخ گفت : من در مناجاتهاى خود صحيفه مهدّويه عليه السّلام را مى خوانم . كربن كراراً صحيفه سجّاديه را مى خواند و گريه مى كرد.[5]
5- مرحوم سيّد بن طاووس(ره) :
6- شيخ الرئيس بوعلى سينا(ره) :
7- ابو حامد امام محمّد غزالى(ره) :
ظاهر نماز: مانند طهارت تن و جامه و جاى پاك ايستادن و روى به قبله آوردن و چشم از جايگاه سجود فراتر بردن است اين همه صورت نماز است و اين صورت را حقيقتى است كه آن روح نماز است . اگر اصل روح نباشد نماز همچون آدمى مرده باشد و كالبدى بى جان . اصل روح نماز، خشوع است و حاضر بودن دل در جمله نماز، كه مقصود نماز راست داشتن دلست با حق تعالى ، و تازه كردن ذكر حق تعالى بر سبيل تعظيم ، چنان كه حق تعالى گفت : « وَ اَقِمَ الصَّلوه لِذَكْرِى ، نماز بپاى دار براى ياد كرد مرا » [8]رسول خداصلّى اللّه عليه و آله فرمود :كسى كه نصيب وى از نماز جز رنج و درماندگى نيست . و اين آن است كه به ظاهر نماز كند و به دل غافل ، و باز رسول خداصلّى اللّه عليه و آله رمود: كه بسيار بنده بود كه نماز كند و از نماز وى بيش از ده يك يا شش يك ننويسند و آن مقدار نويسند از نماز هر كسى كه به دل در آن حاضر باشد. و فرمود: نماز چنان كن كه كسى را وداع خواهى كرد يعنى خود را و هواى خود را وداع كن ، بلكه هر چه جز حق است آن را وداع كن و همگى خود به نماز ده ، و براى اين بود كه عايشه گويد كه رسول خداصلّى اللّه عليه و آله با ما حديث مى كردى و ما نيز با وى ، چون وقت نماز در آمد گفتى كه هرگز ما را نشناخته است از مشغولى كه بودى به عظمت حق تعالى !...[9]
پی نوشت
[1] . صحيفه نور، ج 12، ص 148.
[2] . از ژرفاى نماز، حضرت آيت ا... سيّد على الحسينى الخامنه اى ، رهبر معظم انقلاب ، ص 11 و 10 و 7.
[3] . سوره فاتحه ، آيه 5.
[4] . يادنامه آيت ا... العظمى اراكى ، ص 322.
[5] . مهر تابان ، ص 48.
[6] . كشف المحّجه ، سيّد بن طاووس ، ص 212.
[7] . زندگى ابوعلى سينا، ص 29 و 28
[8] . سوره طه ، آيه 14.
[9] . كيمياى سعادت ، محمد غزالى ، ص 141 و 120.