حضرت زهرا (سلام الله علیها)، تبلور آزادى زن در اسلام
نويسنده:سيد مهدى شمس الدين
آنچه در اين مختصر مورد بحث است نكاتى در مورد جايگاه ويژه حضرت فاطمه زهرا (س) در اسلام به عنوان يك «زن» است، و از همين رهگذر است كه مى توان به ديدگاه مكتب مترقى و حيات بخش اسلام نسبت به زنان دست يافت، كه قطعاً ديدگاهى جديد و همراه با پايه هاى حقوقى اصيل و قابل ارايه در جهان انديشه و علم امروز مى باشد.
ابتدا لازم است نظرى داشته باشيم به ديدگاه هاى ملل و اقوام مختلف نسبت به زن، سپس مقايسه اى بين آن نظرها و بين ديدگاه اسلام داشته باشيم، تا اين نكته مهم بر همگان روشن شود كه: جايگاه زن در جامعه و آزادى هاى مشروع و معقول آن، و نيز احترام ويژه و فوق العاده اى كه زنان در خانه و جامعه بايد داشته باشند مطلب جديدى نيست كه بعضى ها خود را مبتكر آن مى دانند بلكه اين عين ديدگاه مترقى اسلام است كه پانزده قرن پيش طرح و ارايه شده است و شواهد كافى نيز بر آن دلالت دارد.
اينك بنگريد ديدگاه اقوام و ملل را در ارتباط با جايگاه «زن.»
الف - آفريقا: در آنجا زن حكم كالا و ثروت داشت و خريد و فروش مى شد براى كارهاى سختى چون كشاورزى، شخم زدن و ...
ب - هند: دختران را از پنج سالگى شوهر مى دادند و حقى بر آن ها قايل نبودند.
ج- هند: چون شوهرى از دنيا مى رفت، همسرش را هم با او مى سوزاندند.
د- چين و تبت: براى كاستن از قدرت راه رفتن زنان پاهاى آن ها را در بدو ولادت در قالب آهنين مى نهادند و تا سن پانزده سالگى او را با همان قالب نگه مى داشتند و چون قالب را بر مى داشتند پاها كوچك مانده بود و امكان راه رفتن زياد وجود نداشت.
هـ- يونان: با آن كه يونان را مركز علم و فلسفه و حكمت دانسته اند اما هر زنى كه دو بار دختر مى زاييد در دادگاه محاكمه و جريمه مى نمودند، و اگر براى بار سوم باز هم فرزند دختر به دنيا مى آورد، محكوم به اعدام مى شد !
وـ حجاز: در حجاز و عربستان دختران را زنده به گور مى كردند و اين امرى بسيار عادى و همگانى بود.
قرآن كريم هم در اين امر گواهى داده است كه چون به مردى خبرى مى دادند همسرش دختر زاييده رنگ مى باخت و سياه مى شد و به شدت خشمگين مى گشت، از شدت خجالت از مردم فاصله مى گرفت و آن دختر را به نحوى نابود مى كرد كه شايع ترين كيفيت آن، زنده به گور كردن بود.
ز- جهان امروز: حتى در جهان متمدن امروزى نيز از وجود «زن» به عنوان ابزارى براى خوش گذرانى و شهوت رانى هوسبازان، و وسيله اى براى كسب درآمد بيشتر سرمايه داران، و دستاويزى براى تبليغات اقتصادى و سياسى فرصت طلبان استفاده مى شود، و اين اوج حقارت و ذلت براى زن است نه آزادى و عزت و كرامت!
ح- مشاغل اساسى : طبق آمار جهانى ۱۹۹۴ ميزان اشتغال زنان در مشاغل مهم بدين شرح است.
۱- از ۱۸۴ نفر سفير كشورهاى مختلف در سازمان ملل متحد فقط شش زن سفير هستند.
۲-از ۳۲ آژانس و سازمان تخصصى سازمان ملل متحد، تنها چهار آژانس توسط زنان اداره مى شود.
۳- در سال ۱۹۹۳ فقط شش كشور داراى رييس جمهورى زن بود.
۴- ميانگين نسبت زنان نماينده در پارلمان هاى جهان از ۱۲درصد در سال ۱۹۸۹ به ۱۰ درصد در سال ۱۹۹۳ كاهش يافته است.
۵- سه چهارم زنان ۲۵ سال به بالا در اكثر كشورهاى آفريقايى و آسيايى بى سواد هستند.
۶- دو سوم بى سوادان جهان، زنان هستند.
۷- زنان در مشاغل يكسان با مردان به طور متوسط ۳۰ درصد الى۴۰ درصد كمتر از مردان دستمزد مى گيرند.
و اين ها همه در حالى است كه فرياد جهان امروز در مورد آزادى هايى كه به زنان داده و حقوق متقابل آنان با مردان، گوش فلك را «كر» كرده است و تبليغات فريبنده در اين زمينه غوغايى كاذب را در سطح جهان به راه انداخته، به طورى كه بسيارى غافلانه مى پندارند كه در غرب امروز، بهشت موعود زنان فراهم آمده و آرمان عزتمند زن تحقق يافته است، در حالى كه آنچه واقعيت دارد كاملاً غير از آن است كه در بوق هاى استكبارى و منافع طلبانه القا مى شود.
ما معتقديم كه فقط مكتب اسلام است كه آن گونه كه شايسته و بايسته است بر جايگاه رفيع زن تاكيد نموده و خلقت زن و مرد را يكسان دانسته و با بيان يك كلمه «خلقنا» بر اين امر مهر تاييد زده است: «انا خلقناكم من ذكر و انثى». زن را مانند مرد داراى روح الهى و مسيرى هموار براى ترقى مى داند، به زن حق حيات و مالكيت و عهده دارى مناصب مختلف مى دهد، زن را شريك مرد و عامل بقاى نسل بشرى مى داند.
اگر بخواهيم به صورتى روشن و فهرست وار به ديدگاه اسلام نسبت به زن اشاره كنيم بايد چنين بگوييم كه محورهاى مختلفى مورد توجه شارع مقدس اسلام مى باشد كه بدين شرح است:
۱- خداوند خواست ارزش زن را عملاً به جهانيان بفهماند از همين رهگذر بود كه ذريه و نسل پاك پيغمبر و برگزيدگان را در وجود دخترش قرار داد و چنين مقدر كرد كه امامان و پيشوايان و رهبران دينى اسلام از نسل زهراى اطهر به وجود آيند.
۲- قرآن مجيد آنقدر زن و مرد را به يكديگر نزديك و داراى حقوق مساوى مى داند كه از آنان به «لباس» تعبير مى كند و مرد و زن را لباس يكديگر مى داند: «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» و اين لباس است كه شخصيت و آبرو به انسان مى دهد، حافظ انسان از بدى هاست، و زشتى هاى انسان را مى پوشاند.
در حقيقت اسلام زن و مرد را مكمل يكديگر مى داند و شريك زندگى و همسر و همراه در راه اداره خانواده يكى را مدير داخلى و ديگرى را مدير خارج خانه مى داند. و در عين حال باب مشورت و همفكرى در تمامى امور را براى سلامت زندگى در پيش روى زن و مرد گشوده نگه داشته است.
۳- مهمترين مقامى كه براى زن در نظر گرفته شده و از مختصات او است و مرد فاقد آن است اين كه بچه در رحم زن رشد مى كند و ساخته مى شود و حتى به بدنش روح دميده مى شود. يعنى رحم مادر مهبط روح است همان روحى كه «قل الروح من امر ربى» و چون انسانيت انسان به روح او مى باشد پس به وجود آمدن انسان در روح مادر محقق مى شود. و خداوند متعال در قرآن مجيد اين مطلب مهم (يعنى نفخ روح در بدن كودك) را و اين كه او «احسن الخالقين » است را به محل رحم مادر مربوط كرد، نه به صلب پدر.
۴- آوردن زن توسط پيامبر (ص) در صحنه مباهله گوياى ارزشمندى زن در مكتب اسلام است.
در آوردن زن آن هم شخصيتى مثل حضرت زهرا (س) كه نمونه عالى و منحصر به فرد زن مسلمان است در يك چنين امر دينى و خطير و سرنوشت سازى، بدين منظور بود كه آن برداشت تنفرآور جاهليت را از زن محو سازد، چه آنان براى زن هيچ گونه ارزش و منزلت قابل ذكرى قايل نبودند بلكه بر عكس زن را منبع شقاوت و بدبختى مى دانستند كه براى قبيله خود ننگ و عار به همراه دارد و مظنه خيانت است.
از اين رو احدى تصور نمى كرد روزى شاهد باشد كه زن در مساله حساس و سرنوشت ساز و حتى مقدسى مثل مباهله شركت داشته باشد تا چه رسد به اين كه شريك مدعى و شريك در دعوت براى اثبات آن باشد (و نساء نا و نساءكم).
۵- اين سخن نورانى امام راحل را فراموش نكرده ايم كه فرمود: «از دامن زن، مرد به معراج مى رود.»
يعنى عزت مرد در سايه زن است، حال چه مادر باشد و تربيت كند و چه همسر باشد و مرد را در بحران ها و دوراهى ها به بهترين راه هدايت كند.
ذكر يك نمونه تاريخى مناسب اين مقام است:
وقتى قاصد امام حسين (ع) زهير بن قين را براى يارى فراخواند و زهير از رفتن امتناع كرد و گفت: بنا دارم با حسين روبه رو نشوم، اين همسر او بود كه او را از تحير به در آورد و گفت: چگونه نشسته اى و پاسخ پسر پيغمبر (ص) را نمى دهى و ... و بالاخره او را وادار به پاسخ مثبت دادن كرد. او رفت و يارى رسانى به حضرت را پذيرفت و كربلايى شد و با شهادت خود در روز عاشورا به فيض و سعادت بزرگ نايل گرديد.
۶- جايگاه ويژه زن در تاريخ از ديدگاه وحى قابل توجه و بررسى است. در سوره هاى آل عمران، مريم، طه، انبيا، قصص، مجادله، ممتحنه، تحريم، و مسدآياتى وجود دارد كه در مورد جايگاه زن در تاريخ است. چون جايگاه زن در تاريخ را از ديدگاه وحى بنگريم، به زودى چنين نتيجه مى گيريم كه در نگاه وحى، زن را در تاريخ حضورى است جدى و تعيين كننده، اما به دور از خود نمايى.
به تعبيرى ديگر، زنان بزرگ در تاريخ حضور داشته اند اما خودنمايى نكرده اند.
در نگاه قرآن، سلسله جنبانان بزرگترين جريان تاريخ، شمارى زنان گمنام بوده اند.
مهمترين محورها «زن و مادرى» و «زن و سياست و حكمرانى» است كه مورد توجه قرآن كريم قرار دارد.
۷ - در آينده درخشان جهان كه از آن اسلام است جايگاه خاصى براى زن در نظر گرفته شده است در اين زمينه به يك روايت بسيار مهم كه بشارتى بزرگ است براى جامعه زنان مسلمان اشاره مى كنيم. امام صادق(ع) در حديث طولانى در مورد امام زمان (عج) و ظهور آن حضرت فرموده اند: ياران (و صاحبان پرچم) او سيصد و سيزده نفرند كه پنجاه نفر آن ها زن مى باشند.
۸- نكته مهم اين كه به بركت انقلاب شكوهمند اسلامى كه به رهبرى امام خمينى (ره) - كه اتفاقاً ميلاد با سعادتشان مقارن با سالروز ولادت مادرشان فاطمه زهراست و اين خود نشانى از ارتباط عميق جسمى و روحى بين او و آن بانوى مكرمه دارد-به پيروزى رسيد و قريب سه دهه است كه بر تارك جهان مى درخشد، زن ايرانى به جايگاه اصيل اسلامى خود نزديك مى شود و جامعه بانوان كشور در صدد رهبرى خردمندانه و برخاسته از دين نسبت به زنان روشنفكر و آگاه و انديشمند جهان است.
در نظام مقدس اسلامى ما، به زنان آن گونه نگريسته شده كه اسلام مى خواهد: ۱- برابرى در بسيارى از امور با مردان ۲- هدايت و اداره خانه ۳- تربيت صحيح فرزندانى كه در عرصه جنگ و سازندگى اعجاز آفريدند ۴- حضور در صحنه هاى اجتماعى كشور ۵- عهده دارى مناصب مهم سياسى كشور در قواى مقننه، مجريه و قضاييه ۶- حضور فعال در محيط هاى علمى و آموزشى ۷- پيشرفت فنى و علمى و نوآورى ها و ابتكارات و اختراعات ۸- عهده دارى مناصب كليدى فرهنگى، و تاثيرگذارى بر فرهنگ جامعه ۹- دخالت فعالانه در هميارى هاى اجتماعى ۱۰- حضور جدى در صحنه هاى ورزشى و ...
اين ها همه و همه نمايانگر نقش بانوان مسلمان در سرنوشت جامعه است كه جايگاه زن مسلمان را از ديدگاه اسلام روشن مى سازد.
اما مهمتر از همه اين است كه اگر الگوى حركتى زنان جامعه ما حضرت زهرا (س) است، بايد به اين نكته اساسى توجه نمود كه زن چون گوهرى گرانبها بايد در پوشش حجاب و عفت مستور بماند تا از سوء استفاده هوسبازان نابخرد در امان باشد و با فراغت خاطر بتواند به فعاليت هايش ادامه بدهد و آن گونه كه شايسته او است نقش آفرين باشد.
اصولاً رمز موفقيت زن مسلمان نسبت به سايرين همين است كه در اسلام شرط اساسى حضور بانوان در جامعه همانا رعايت عفاف دينى و متانت شخصى دانسته شده است، و ترديدى نيست كه مساله حجاب بر خلاف تصور برخى از روشنفكران بى خبر از محتواى كتاب و سنت - ريشه اى قرآنى دارد و سنت نيز بر آن گواه است، و در نظر عقلاى عالم اگر به دور از تعصبات به قضيه بنگرند، حجاب مصونيت است نه محدوديت.
و بسيار بجا و مناسب است كه در پايان اين مقاله اشاره اى داشته باشيم به بيانات رهبرى كه چادر را بهترين حجاب و نشانه ملى و ريشه سنت و ايرانى بودن ما دانستند.
و در تاريخ نيز بر حجاب چادر در مورد حضرت زهرا (س) و ساير اسوه هاى دينى در جامعه بانوان اسلامى اشاره و بعضاً تصريح شده است.
منبع:روزنامه جوان
ابتدا لازم است نظرى داشته باشيم به ديدگاه هاى ملل و اقوام مختلف نسبت به زن، سپس مقايسه اى بين آن نظرها و بين ديدگاه اسلام داشته باشيم، تا اين نكته مهم بر همگان روشن شود كه: جايگاه زن در جامعه و آزادى هاى مشروع و معقول آن، و نيز احترام ويژه و فوق العاده اى كه زنان در خانه و جامعه بايد داشته باشند مطلب جديدى نيست كه بعضى ها خود را مبتكر آن مى دانند بلكه اين عين ديدگاه مترقى اسلام است كه پانزده قرن پيش طرح و ارايه شده است و شواهد كافى نيز بر آن دلالت دارد.
اينك بنگريد ديدگاه اقوام و ملل را در ارتباط با جايگاه «زن.»
الف - آفريقا: در آنجا زن حكم كالا و ثروت داشت و خريد و فروش مى شد براى كارهاى سختى چون كشاورزى، شخم زدن و ...
ب - هند: دختران را از پنج سالگى شوهر مى دادند و حقى بر آن ها قايل نبودند.
ج- هند: چون شوهرى از دنيا مى رفت، همسرش را هم با او مى سوزاندند.
د- چين و تبت: براى كاستن از قدرت راه رفتن زنان پاهاى آن ها را در بدو ولادت در قالب آهنين مى نهادند و تا سن پانزده سالگى او را با همان قالب نگه مى داشتند و چون قالب را بر مى داشتند پاها كوچك مانده بود و امكان راه رفتن زياد وجود نداشت.
هـ- يونان: با آن كه يونان را مركز علم و فلسفه و حكمت دانسته اند اما هر زنى كه دو بار دختر مى زاييد در دادگاه محاكمه و جريمه مى نمودند، و اگر براى بار سوم باز هم فرزند دختر به دنيا مى آورد، محكوم به اعدام مى شد !
وـ حجاز: در حجاز و عربستان دختران را زنده به گور مى كردند و اين امرى بسيار عادى و همگانى بود.
قرآن كريم هم در اين امر گواهى داده است كه چون به مردى خبرى مى دادند همسرش دختر زاييده رنگ مى باخت و سياه مى شد و به شدت خشمگين مى گشت، از شدت خجالت از مردم فاصله مى گرفت و آن دختر را به نحوى نابود مى كرد كه شايع ترين كيفيت آن، زنده به گور كردن بود.
ز- جهان امروز: حتى در جهان متمدن امروزى نيز از وجود «زن» به عنوان ابزارى براى خوش گذرانى و شهوت رانى هوسبازان، و وسيله اى براى كسب درآمد بيشتر سرمايه داران، و دستاويزى براى تبليغات اقتصادى و سياسى فرصت طلبان استفاده مى شود، و اين اوج حقارت و ذلت براى زن است نه آزادى و عزت و كرامت!
ح- مشاغل اساسى : طبق آمار جهانى ۱۹۹۴ ميزان اشتغال زنان در مشاغل مهم بدين شرح است.
۱- از ۱۸۴ نفر سفير كشورهاى مختلف در سازمان ملل متحد فقط شش زن سفير هستند.
۲-از ۳۲ آژانس و سازمان تخصصى سازمان ملل متحد، تنها چهار آژانس توسط زنان اداره مى شود.
۳- در سال ۱۹۹۳ فقط شش كشور داراى رييس جمهورى زن بود.
۴- ميانگين نسبت زنان نماينده در پارلمان هاى جهان از ۱۲درصد در سال ۱۹۸۹ به ۱۰ درصد در سال ۱۹۹۳ كاهش يافته است.
۵- سه چهارم زنان ۲۵ سال به بالا در اكثر كشورهاى آفريقايى و آسيايى بى سواد هستند.
۶- دو سوم بى سوادان جهان، زنان هستند.
۷- زنان در مشاغل يكسان با مردان به طور متوسط ۳۰ درصد الى۴۰ درصد كمتر از مردان دستمزد مى گيرند.
و اين ها همه در حالى است كه فرياد جهان امروز در مورد آزادى هايى كه به زنان داده و حقوق متقابل آنان با مردان، گوش فلك را «كر» كرده است و تبليغات فريبنده در اين زمينه غوغايى كاذب را در سطح جهان به راه انداخته، به طورى كه بسيارى غافلانه مى پندارند كه در غرب امروز، بهشت موعود زنان فراهم آمده و آرمان عزتمند زن تحقق يافته است، در حالى كه آنچه واقعيت دارد كاملاً غير از آن است كه در بوق هاى استكبارى و منافع طلبانه القا مى شود.
ما معتقديم كه فقط مكتب اسلام است كه آن گونه كه شايسته و بايسته است بر جايگاه رفيع زن تاكيد نموده و خلقت زن و مرد را يكسان دانسته و با بيان يك كلمه «خلقنا» بر اين امر مهر تاييد زده است: «انا خلقناكم من ذكر و انثى». زن را مانند مرد داراى روح الهى و مسيرى هموار براى ترقى مى داند، به زن حق حيات و مالكيت و عهده دارى مناصب مختلف مى دهد، زن را شريك مرد و عامل بقاى نسل بشرى مى داند.
اگر بخواهيم به صورتى روشن و فهرست وار به ديدگاه اسلام نسبت به زن اشاره كنيم بايد چنين بگوييم كه محورهاى مختلفى مورد توجه شارع مقدس اسلام مى باشد كه بدين شرح است:
۱- خداوند خواست ارزش زن را عملاً به جهانيان بفهماند از همين رهگذر بود كه ذريه و نسل پاك پيغمبر و برگزيدگان را در وجود دخترش قرار داد و چنين مقدر كرد كه امامان و پيشوايان و رهبران دينى اسلام از نسل زهراى اطهر به وجود آيند.
۲- قرآن مجيد آنقدر زن و مرد را به يكديگر نزديك و داراى حقوق مساوى مى داند كه از آنان به «لباس» تعبير مى كند و مرد و زن را لباس يكديگر مى داند: «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» و اين لباس است كه شخصيت و آبرو به انسان مى دهد، حافظ انسان از بدى هاست، و زشتى هاى انسان را مى پوشاند.
در حقيقت اسلام زن و مرد را مكمل يكديگر مى داند و شريك زندگى و همسر و همراه در راه اداره خانواده يكى را مدير داخلى و ديگرى را مدير خارج خانه مى داند. و در عين حال باب مشورت و همفكرى در تمامى امور را براى سلامت زندگى در پيش روى زن و مرد گشوده نگه داشته است.
۳- مهمترين مقامى كه براى زن در نظر گرفته شده و از مختصات او است و مرد فاقد آن است اين كه بچه در رحم زن رشد مى كند و ساخته مى شود و حتى به بدنش روح دميده مى شود. يعنى رحم مادر مهبط روح است همان روحى كه «قل الروح من امر ربى» و چون انسانيت انسان به روح او مى باشد پس به وجود آمدن انسان در روح مادر محقق مى شود. و خداوند متعال در قرآن مجيد اين مطلب مهم (يعنى نفخ روح در بدن كودك) را و اين كه او «احسن الخالقين » است را به محل رحم مادر مربوط كرد، نه به صلب پدر.
۴- آوردن زن توسط پيامبر (ص) در صحنه مباهله گوياى ارزشمندى زن در مكتب اسلام است.
در آوردن زن آن هم شخصيتى مثل حضرت زهرا (س) كه نمونه عالى و منحصر به فرد زن مسلمان است در يك چنين امر دينى و خطير و سرنوشت سازى، بدين منظور بود كه آن برداشت تنفرآور جاهليت را از زن محو سازد، چه آنان براى زن هيچ گونه ارزش و منزلت قابل ذكرى قايل نبودند بلكه بر عكس زن را منبع شقاوت و بدبختى مى دانستند كه براى قبيله خود ننگ و عار به همراه دارد و مظنه خيانت است.
از اين رو احدى تصور نمى كرد روزى شاهد باشد كه زن در مساله حساس و سرنوشت ساز و حتى مقدسى مثل مباهله شركت داشته باشد تا چه رسد به اين كه شريك مدعى و شريك در دعوت براى اثبات آن باشد (و نساء نا و نساءكم).
۵- اين سخن نورانى امام راحل را فراموش نكرده ايم كه فرمود: «از دامن زن، مرد به معراج مى رود.»
يعنى عزت مرد در سايه زن است، حال چه مادر باشد و تربيت كند و چه همسر باشد و مرد را در بحران ها و دوراهى ها به بهترين راه هدايت كند.
ذكر يك نمونه تاريخى مناسب اين مقام است:
وقتى قاصد امام حسين (ع) زهير بن قين را براى يارى فراخواند و زهير از رفتن امتناع كرد و گفت: بنا دارم با حسين روبه رو نشوم، اين همسر او بود كه او را از تحير به در آورد و گفت: چگونه نشسته اى و پاسخ پسر پيغمبر (ص) را نمى دهى و ... و بالاخره او را وادار به پاسخ مثبت دادن كرد. او رفت و يارى رسانى به حضرت را پذيرفت و كربلايى شد و با شهادت خود در روز عاشورا به فيض و سعادت بزرگ نايل گرديد.
۶- جايگاه ويژه زن در تاريخ از ديدگاه وحى قابل توجه و بررسى است. در سوره هاى آل عمران، مريم، طه، انبيا، قصص، مجادله، ممتحنه، تحريم، و مسدآياتى وجود دارد كه در مورد جايگاه زن در تاريخ است. چون جايگاه زن در تاريخ را از ديدگاه وحى بنگريم، به زودى چنين نتيجه مى گيريم كه در نگاه وحى، زن را در تاريخ حضورى است جدى و تعيين كننده، اما به دور از خود نمايى.
به تعبيرى ديگر، زنان بزرگ در تاريخ حضور داشته اند اما خودنمايى نكرده اند.
در نگاه قرآن، سلسله جنبانان بزرگترين جريان تاريخ، شمارى زنان گمنام بوده اند.
مهمترين محورها «زن و مادرى» و «زن و سياست و حكمرانى» است كه مورد توجه قرآن كريم قرار دارد.
۷ - در آينده درخشان جهان كه از آن اسلام است جايگاه خاصى براى زن در نظر گرفته شده است در اين زمينه به يك روايت بسيار مهم كه بشارتى بزرگ است براى جامعه زنان مسلمان اشاره مى كنيم. امام صادق(ع) در حديث طولانى در مورد امام زمان (عج) و ظهور آن حضرت فرموده اند: ياران (و صاحبان پرچم) او سيصد و سيزده نفرند كه پنجاه نفر آن ها زن مى باشند.
۸- نكته مهم اين كه به بركت انقلاب شكوهمند اسلامى كه به رهبرى امام خمينى (ره) - كه اتفاقاً ميلاد با سعادتشان مقارن با سالروز ولادت مادرشان فاطمه زهراست و اين خود نشانى از ارتباط عميق جسمى و روحى بين او و آن بانوى مكرمه دارد-به پيروزى رسيد و قريب سه دهه است كه بر تارك جهان مى درخشد، زن ايرانى به جايگاه اصيل اسلامى خود نزديك مى شود و جامعه بانوان كشور در صدد رهبرى خردمندانه و برخاسته از دين نسبت به زنان روشنفكر و آگاه و انديشمند جهان است.
در نظام مقدس اسلامى ما، به زنان آن گونه نگريسته شده كه اسلام مى خواهد: ۱- برابرى در بسيارى از امور با مردان ۲- هدايت و اداره خانه ۳- تربيت صحيح فرزندانى كه در عرصه جنگ و سازندگى اعجاز آفريدند ۴- حضور در صحنه هاى اجتماعى كشور ۵- عهده دارى مناصب مهم سياسى كشور در قواى مقننه، مجريه و قضاييه ۶- حضور فعال در محيط هاى علمى و آموزشى ۷- پيشرفت فنى و علمى و نوآورى ها و ابتكارات و اختراعات ۸- عهده دارى مناصب كليدى فرهنگى، و تاثيرگذارى بر فرهنگ جامعه ۹- دخالت فعالانه در هميارى هاى اجتماعى ۱۰- حضور جدى در صحنه هاى ورزشى و ...
اين ها همه و همه نمايانگر نقش بانوان مسلمان در سرنوشت جامعه است كه جايگاه زن مسلمان را از ديدگاه اسلام روشن مى سازد.
اما مهمتر از همه اين است كه اگر الگوى حركتى زنان جامعه ما حضرت زهرا (س) است، بايد به اين نكته اساسى توجه نمود كه زن چون گوهرى گرانبها بايد در پوشش حجاب و عفت مستور بماند تا از سوء استفاده هوسبازان نابخرد در امان باشد و با فراغت خاطر بتواند به فعاليت هايش ادامه بدهد و آن گونه كه شايسته او است نقش آفرين باشد.
اصولاً رمز موفقيت زن مسلمان نسبت به سايرين همين است كه در اسلام شرط اساسى حضور بانوان در جامعه همانا رعايت عفاف دينى و متانت شخصى دانسته شده است، و ترديدى نيست كه مساله حجاب بر خلاف تصور برخى از روشنفكران بى خبر از محتواى كتاب و سنت - ريشه اى قرآنى دارد و سنت نيز بر آن گواه است، و در نظر عقلاى عالم اگر به دور از تعصبات به قضيه بنگرند، حجاب مصونيت است نه محدوديت.
و بسيار بجا و مناسب است كه در پايان اين مقاله اشاره اى داشته باشيم به بيانات رهبرى كه چادر را بهترين حجاب و نشانه ملى و ريشه سنت و ايرانى بودن ما دانستند.
و در تاريخ نيز بر حجاب چادر در مورد حضرت زهرا (س) و ساير اسوه هاى دينى در جامعه بانوان اسلامى اشاره و بعضاً تصريح شده است.
منبع:روزنامه جوان