زیمل، جامعه شناس فیلسوف (2)

بسیاری از آثار زیمل بنا به دلایل متعددی مثل از بین بردن به عمد توسط خودش، گمشدن و . . . به جا نمانده است. اما میزان قابل توجهی از آثارش نیز به دست دوستان و همسرش منتشر شده که حدود 24 کتاب در موضوعات مختلف است. با
دوشنبه، 4 بهمن 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
زیمل، جامعه شناس فیلسوف (2)
زیمل، جامعه شناس فیلسوف 2

 

نویسنده: زینب مقتدایی
منبع:راسخون
 

کارنامه نویسندگی جورج زیمل

بسیاری از آثار زیمل بنا به دلایل متعددی مثل از بین بردن به عمد توسط خودش، گمشدن و . . . به جا نمانده است. اما میزان قابل توجهی از آثارش نیز به دست دوستان و همسرش منتشر شده که حدود 24 کتاب در موضوعات مختلف است. با وجود خصلت غیر منظم و تناقض آمیز کار زیمل که غالباً عمدی بود، می توان آثار او را به شیوه ای دسته بندی و منظم کرد که رهیافت جامعه شناختی منسجمی از آن ها به دست آید.
زیمل یک نویسنده بسیار پربار بود. او در زندگی بیش از دویست مقاله در انواع مجلات و روزنامه ها به چاپ رسانیده بود و مقاله های دیگری نیز پس از مرگش منتشر شدند. زیمل پانزده اثر عمده در رشته های جامعه شناسی، علم اخلاق، فلسفه و نقد فرهنگی و پنج تا شش اثر کم اهمیت تر دیگر نوشت. او پس از اتمام رساله دکترایش، نخستین اثرش را با عنوان درباره «تمایز اجتماعی» به سال 1890 منتشر ساخت. زیمل این اثر را به مسائل جامعه شناختی اختصاص داده بود، اما در سال های پس از این تاریخ، بیشتر آثارش را در زمینه های علم اخلاق و فلسفه تاریخ به چاپ رسانید و سالیانی طول کشید تا او دوباره به جامعه شناسی روی آورد.
دو اثر از نخستین کارهای عمده زیمل، یکی به نام «مسایل فلسفه تاریخ» و دیگری کتاب دو جلدی «درآمدی بر علم اخلاق» که صورت های عام در کنش متقابل اجتماعی را از مضامین خاصی که فعالیت های معین انسانی- نظیر مضامین سیاسی، اقتصادی، زیباشناسی- در آن ها صورت می گیرد جدا می سازد، در سال های 1982 و 1983 منتشر شدند. به دنبال این اثار، اثر اساسی او، «فلسفه پول» که اصول عام خود را درباره موضوعی خاص، یعنی اقتصاد، به کار برد. در سال 1900 به چاپ رسد که مرز میان فلسفه و جامعه شناسی جای می گیرد. زیمل پس از چند سال نوشتن اثار کم حجم تر درباره دیع، کانت و گوته، نیچه و شوپنهاور، در سال 1908 اثر عمده جامعه شناختی اش را با عنوان «جامعه شناسی: بررسی هایی درباره صورت های اجتماع» منتشر ساخت مهمترین اثر جامعه شناختی علاوه بر چاپ در مجله جامعه شناسی آمریکا و ترجمه توسط اسمال پارک و برجس، اسپایک من و ... مورد استقبال مشتاقانه در آمریکا قرار گرفت. بسیاری از مباحث این کتاب، پیش از آن در مجلات علمی به چاپ رسیده بودند. او از آن پس، تقریباً به مدت یک دهه از مسائل جامعه شناختی دست کشید و تازه در سال 1917 بود که با انتشار یک کتاب کم حجم با عنوان «مسائل بنیادی جامعه شناسی»، دوباره به جامعه شناسی روی آورد.بیشتر کتاب های او در آخرین دوره زندگی اش به نقد فرهنگی(فرهنگ فلسفی، 1911) ادبیات و نقد هنری(گوت، 1913 و رامبرانت، 1916) و تاریخ فلسفه(1910) اختصاص داشتند. آخرین اثر او به نام Lebensanschanung(1918)، فلسفه حیاتگرایی را مطرح ساخته بود و او تا پایان عمر به تکمیل آن سرگرم بود.

سبك نگارش زیمل

همانند آدرنو كه رساله انتقادی كوچكی را به زیمل اختصاص داده است، زیمل یك متفكر ضد سیستمی است. همانطور كه خودش می گوید: «به هیچ عنوان نمی پذیرد كه گستره زندگی را در یك نظام قرینه سازی شده حبس كند.» او نخواسته است یا در هر حال، موفق نشده است افكارش را در یك نظام واحد متبلور كند. در آثارش، نه یك مفهوم كلیدی می توان یافت كه همه ابعاد واقعیت را در تفسیری كلی بیان كند، نه اصل اولیه ای كه جهان را یكپارچه توجیه كند، نه فلسفه تاریخی به سبك هگل یا ماركس كه گذشته، حال و آینده را پوشش دهد. فیلسوف ما نظام (سیستم) ندارد. اما او یك روش، و در هر حال یك سبك شخصی دارد- یك صورت بندی كلی كه به شكلی منظم در انواع و اقسام پدیده های عجیب و غریب حضور دارد- كه به كمك آن می توان نوشته هایش را بازشناخت، سبكی كه جوانان موسیقی متن هر یك از رساله هایش را همراهی می كند. با یادآوری روح علمی، آن گونه كه باشلار فیلسوف فرانسوی شرح داده است، زیمل برای مطالعه یك پدیده كاملاً محدود و مشخص جدیت به خرج نمی دهد. مثلاً در جستار كوچكی درباره فرهنگ زنانه مشاهده می كنیم كه با شور و شوق درباره موضوع های گوناگون، تقسیم كار، تمایلات جنسی زنان، ازدواج بورژوازی، احساس همدلی، رمان و ریاضیات، یك ریز حرف می زند. با پریدن از موضوعی به موضوعی دیگر، او در صدد یافتن گوناگونی نظام مندی كه اشیا را در میان خودشان مرتبط كند نیست، بلكه آنچه برایش مهم است، نفس گوناگونی است. حتی زمانی كه به بررسی مسائل اساسی می پردازد، نتیجه اش نوشتن كلیات نیست بلكه گفتگو است. زیمل شناخت های شهودی اش را به زور به موضوع هایی كه تحلیل می كند، تحمیل نمی كند، بلكه شناخت هایش را از آن ها بیرون می كشد. چون فلسفه شخصی ندارد، خودش را در اشیا گم می كند تا شخصاً خودش را پیدا كند. به این دلیل است كه به جامعه شناس«گشت و گذار » شهرت دارد؛ زیمل مقدم بر هر چیز یك جستار نویس است. عرضه كننده فرضیه ها (كه می توان پنهانی از سر گرفت) است تا سازنده نظام های فكری، این كنجكاو چند ریختی، استعدادش را در موضوع های پراكنده خرج كرده است، تا حدی كه اورتگای ای گاست او را از سر مزاج به "سنجابی كه از فندقی به فندق دیگر می جهد بدون آنكه آن را بجود" تشبیه كرده است. تأخیر در ارتقای رتبه دانشگاهی زیمل، به رقم معروفیت فراوانش در مقام مدرس و متفكری بر جسته، دو علت عمده داشت؛ نخستین علت این امر به اصل و نسب یهودی وی بر می گردد. زیمل را باید از قربانیان یهودی ستیزی در آلمان دانست. یهودی بودن در آلمان به ندرت امتیاز محسوب شده است. آلمان قرن نوزدهم نیز از این قاعده مستثنا نبود. فضای حاكم بر دانشگاه برلین نیز پروسی بود و با توجه به نگرش پروسی به امور، بعید به نظر می رسید ارتقای سریع شغلی و تشویق رسمی استادان یهودی صورت گیرد. درگزارشی كه در همین ایام برای وزیر آموزش آلمان تهیه شد، زیمل را یك "بنی اسرائیلی تمام عیار، هم از جهت قیافه ظاهری، هم از جهت رفتار، و هم در شیوه تفكر" توصیف كردند.
علت دوم تأخیر در ارتقای رتبه دانشگاهی زیمل، ماهیت آثارش بود. با آن كه كلاس های درس وی مخاطبان مشتاق بسیاری در میان دانشجویان و نخبگانی فرهنگی آلمان داشت، اما ایده ها و آثار وی مورد اقبال اساتید ارشد آلمان قرار نگرفت كه موضوعات ثقیل و پانوشته های متعدد را ترجیح می دادند. آنان معتقد بودند كه زیمل به موضوعات كم اهمیت و احمقانه نظیر مد، اجتماعی بودن و زندگی روزمره اهمیت زیادی می دهد. آن ها، به ویژه، از سبك نگارش وی كه بذله گویانه، طعنه آمیز و حكیمانه ودر برگیرنده نقل قول از سایرین بدون ذكر نام افراد بود، خوش شان نمی آمد. او به مثابه یك "مجری برنامه های سرگرم كننده دانشگاهی" شهرت یافته بود. به علاوه، انتقادات اساتید دانشگاه از این واقعیت ناشی می شد كه زیمل بسیاری از مقالات خود را در روزنامه ها و مجلات به چاپ می رساند و این یعنی مخاطب عام را در نظر داشتن همكاران دانشگاهیش او را دارای هوشی "مخرب" می دانستند تا "سازنده ". در نتیجه، با آن كه او محبوبیت بسیاری در بین دانشجویان و سایر اعضای جامعه داشت، ظاهراً همكاران دانشگاهی اش كمی از وی ناخرسند بودند و حتی به او حسادت می كردند.

تأثیرپذیری فکری

اندیشمندان گوناگونی بر زیمل تأثیر گذاشتند، از جمله می توان به هوسرل، مارکس، وبر، هگل، کوئن، گوته، هراکلیتوس، شوپنهاور، تفکر اثبات گرایانه انگلیسی و فرانسوی، اندیشه تکامل گرایانه داروینی و اسپنسری، آرای کانت و نوکانتی اشاره کرد.
داروین و اسپنسر: زیمل از تلاش های سیاسی ناشی از آموزه های داروین در حمایت از تصورات برتری طلبانه در عذاب بود. با این حال برخی از شیوه های استدلالی داروینی را به خدمت گرفت. نمونه در فلسفه پول ( 1900 ) نشان داد که ازدواج هایی که به دلیل پول صورت می گیرد، منجر به اختلاط ژنتیکی می شود که علم زیست‌شناسی آن را عامل مستقیم و زیان‌بار زوال نژادی می داند.
در درآمدی بر علم اخلاق ( 1892 )، تمایل به تبهکاری را موروثی دانست و نیز با کمک و مراقبت از ضعفا مخالفت کرد و آن را عامل تداوم و بقای ضعف و ناتوانی در نسل های بعدی دانست.
زیمل آشکارا از ایده های تکاملی اسپنسر درباره تفکیک متاثر شد . درباره تفکیک اجتماعی ( 1890 ) از نظر زیمل، تفکیک این فایده تکاملی را دارد که به کمک آن در ارتباط یک موجود زنده با محیطش مقداری انرزی صرفه جویی می شود. زیمل به ایده اسپنسر در خصوص تکامل مرحله ای جوامع نزدیک است . بر اساس این ایده جوامع از شکل ابتدایی به جامعه مدرن تکامل می یابند .
کارل مارکس: همچنین دیدگاه زیمل در خصوص دوگانه‌انگاری زندگی و متعلقات ذهن و اتکای وی به تعبیری عینی از ذهن بشر، برگرفته از ایده "از خود بیگانگی" کارل مارکس بود.زیمل می نویسد : این دیالکتیک یک پدیده تاریخی و منحصر به دوران سرمایه داری نیست بلکه سرنوشت عام تمدن های پیشرفته است. اعمال بشر، عامل انسانی خود را از دست می دهند وحدت طبیعی و ناب بین بشر و ارزش هایش را تهدید می کند.
نیچه: سبک نگارش و تناقض گویی. این که او وضعیت انسان را آمیزه ای از شادی و اندوه می دانست.
هراکلیتوس: صورت بندی نسبی گرایی.
تفکرات کانت و نوکانتی ها:کانت در پاسخ به این پرسش بنیادی که طبیعت چگونه ممکن است؟ معتقد بود طبیعت چیزی نیست جز باز نمودی ازحقیقت. مفهوم قلمرو طبیعت (جهان محسوس) را فهم بشر به کمک اصول مفروض و معین دانش سازمان دهی می کند. بشر هرگز نمی تواند به شناخت حقیقت نائل آید.
فلسفه زیمل، همچون کانت، نسبی گرایانه است. نسبی گرایی زیمل انعطاف پذیرتر، پویا و کارکردی است.
زیمل حقیقت را نسبی می دانست، نه مطلق. یک ایده منفرد فقط در ارتباطش با ایده ای دیگر می تواند صحیح و معتبر باشد.
زیمل در مقاله معروفش چگونه جامعه ممکن است؟ جامعه را برآمده از وحدت اجزای متقابل می دانست.
در مسائل بنیادین جامعه شناسی (1895) : جامعه صرفاً نامی است برای شماری از افراد که کنش متقابل آنان را به یکدیگر پیوند می دهد.
زیمل در طول زندگی اش 200- 300 مقاله و 22 جلد کتاب منتشر کرد.
در موضوعات متنوع: اخلاقیات، تاریخ، جامعه، پول، دین، هنر، فلسفه، شرح و بررسی آثار هنرمندان، نویسندگان و فلاسفه.

تأثیرگذاری فکری

- زیمل به مثابه جامعه شناسی خردنگر، نقشی مهم در تکوین پژوهش درباره گروه‌های کوچک، مکتب کنش متقابل نمادین و نظریه مبادله داشته است. تکیه جامعه‌شناسی زیمل به برخی مقولات روان‌شناختی، یکی از علل جذابیت جامعه‌شناسی او، هم برای جامعه‌شناسان، پیرو مکتب کنش متقابل نمادین و هم برای روان‌شناسان اجتماعی، بوده است.
- جامعه شناسی صوری و هندسه اجتماعی او امکان را برای پزوهشگران فراهم آورده که نقل و انتقالات افراد رادر شبکه روابط گروهی تعیین و اغلب پیش گویی کنند.
- زیمل در سطح کلان روی فرهنگ عینی کار کرد. در زندگی در کلان شهرها و فلسفه پول مسائل ذاتی نظام سرمایه داری را مورد بحث قرار داده است.
- توجه به افکار زیمل، از دهه 1970 بین جامعه‌شناسان انگلیسی‌زبان، سهم وی در نظریه فرهنگی را برجسته کرده است؛ به‌ویژه آثار وی درباره مفهوم زندگی معنوی و بحران فرهنگ و تناقض‌‌های موجود در فرهنگ مدرن. زیمل، اگرچه مشخصاً اصطلاح مدرنیسم را به کار نبرده است، شماری از پدیده های فرهنگ معاصر را تشخیص داد که بعدها این عنوان برای آن‌ها برگزیده شد. بحران فرهنگ و تناقض های موجود در فرهنگ مدرن اصطلاح مدرنیسم را برای او هدیه آورد.
- گونه های اجتماعی- غریبه- توسط فانتاناوفری (1983) در مقاله درخشانی با عنوان زننده ضربه کاشته در فوتبال آمریکایی: بازبینی در مفهوم غریبه زیمل به کار گرفته شده است.
- در دهه شصت قرن بیستم لتنی و دارلی دو روان شناس اجتماعی مطالعات گسترده ای در خصوص تأثیر تعداد اعضای گروه در کارایی افراد انجام داده اند. آن ها متوجه شدند که شهرنشینان غالباً در خصوص جرائم خطرناکی که اطراف آنان رخ می دهد بی اعتنا هستند. آنان به این نتیجه رسیدند که با افزایش تعداد افراد در گروه احساس مسئولیت فردی کمتر خواهد شد. (پخش شدن مسئولیت)
مثال: کمک به راننده ای که اتومبیل او در مکانی دور افتاده خراب شده و بی اعتنا به راننده ای که در بزرگ راه نیاز به کمک دارد.
- در موضوع قدرت. از جمله راه های کسب قدرت اطلاع از راه های مردم است. دانش همواره معادل با قدرت است.
- ایده های زیمل درباره فرادستی و فرودستی در محیط کار به راحتی قابل درک می باشد.
- فلسفه پول زیمل همچنان از آثار مطرح است. در واقع با روند جهانی شدن و شکل گیری کلان- جوامعی (اروپا) شکل گیری یک نظام یکدست برای مبادله پول، منطقی ترین راه است.
با این که بیش تر آثار زیمل به صورت مقاله به چاپ رسیده اند از غنای بسیاری برخوردارند. به طوری که دانشجویان نظریه اجتماعی و متفکران اجتماعی به مطالعه آثار مهم ادامه خواهند داد.

جامعه شناسی و اندیشه جورج زیمل

استعاره مفید امپرسیونیسم که در باب جامعه شناسی زیمل به کار می گیرد، جنبشی هنری است که در طول نیمه دوم سده نوزدهم گسترش یافت، از قواعد سنتی جدا شد، از کارگاه نقاشی به هوای آزادی نقل مکان کرد. مشهورترین امپرسیونیست وَن گوگ بود. درست همانطور که امپرسیونیست ها مانند هنرمندان کلاسیک همه یک جهان بیرونی را تصویر می کنند، همانطور زیمل هم همان جهان اجتماعی را تصویر می کند که دیگر نظریه پردازان کلاسیک توصیف کرده اند.
رهیافت، جامعه شناسی جورج زیمل را می توان به عنوان یک کوشش خودآگاه در جهت رد نظریه های ارگانیستی کنت و اسپنسر در نظر گرفت. از سوی دیگر، او علیه توصیف های تاریخی ای که درباره رویدادهای منحصر به فرد کشورش آلمان به عمل می آمدند، نیز موضع گرفته بود. زیمل به جای این نظریه ها و توصیف ها این مفهوم را به پیش کشید که جامعه بافتی از کنش های متقابل و الگودار است و وظیفه جامعه شناسی بررسی صورت های این کنش ها است، درست همچنان که در دوره های گوناگون تاریخی و در زمینه های متنوع فرهنگی پیوسته رخ می دهند.
زمانی که زیمل به جامعه شناسی روی آورده بود، رهیافت ارگانیستی کنت در فرانسه و اسپنسر در انگلستان و شافله در آلمان، دیدگاه های دیگر را در این رشته تحت الشعاع قرار داده بود. برداشت ارگانیستی جامعه بر تجانس بنیادی طبیعت و جامعه تأکید می داشت. از این دیدگاه، فراگرد اجتماعی از نظر کیفی همانند فراگرد زیست شناختی پنداشته می شد، البته با پیچیدگی بیشتر. زندگی زنجیره بزرگی از هستی داشته می شد که از ساده ترین پدیده طبیعی تا پیچیده ترین ارگانیسم اجتماعی بسط می یابد.
جامعه شناسان کلاسیک قرن نوزده هر یک شیوه ای متمایز و رویکردی خاص به جامعه و علم جامعه شناسی داشته اند. نگرش پوزیتیویستی دورکیم، رویکرد تفهمی ماکس وبر، درک دیالکتیک مارکس و چشم انداز صورت گرای زیمل، هر یک منجر به پارادایم های خاصی در حوزه جامعه شناسی می شوند که در مکاتب جامعه شناختی قرن بیست مشهود است.
زیمل از زمره جامعه شناسانی است که با اقبالی کمتر از دیگر جامعه شناسان معاصرش در اروپا مواجه شد هر چند بیش از آنان در جامعه شناسی آمریکا به ویژه مکتب شیکاگو مورد توجه قرار گرفت چنانچه پیشگامان جامعه شناسی آمریکایی نظیر پارک حامل میراث علمی زیمل به جامعه شناسی این کشور بوده اند.
زیمل در مباحث خود سه رویکرد عمده را در جامعه‌شناسی معرفی می‌کند:
1- جامعه‌شناسی عمومی؛ که با تعلق به سطح میانی، به محصولات فرهنگی اجتماعی تاریخ انسان می‌پردازد. در این رویکرد، به اموری نظیر گروه، ساختار، تاریخ جوامع و فرهنگها، توجه خاصی صورت می‌گیرد؛
2- جامعه‌شناسی فلسفی؛ که به سطح کلان تعلق دارد و موضوع آن، سرشت و طبیعت نوع بشری است.
3- جامعه شناسی صوری؛ که به سطح خرد تعلق دارد و به ترکیب متغیرهای روانی با صورت افراد درگیر در تعامل سر و کار دارد؛ نظیر فرمانبری، مبادله، تضاد، و (types) های تعامل که با انواعرقابت، خست، ولخرجی، غریبه و ... .
زیمل از جمله کسانی است که به سختی در یک قالب نظام‌مند و منسجم کار کرده و این امر نشان دهنده تأثیرپذیری زیمل از افراد مختلف در حوزه‌های مختلف است. زیمل در سال های آخر عمرش نیز، تحت تأثیر برگسون و نیچه، توجهش را متمرکز بر جریان پیوسته جاری انرژی حیاتی ساخته بود
- روابط خرد
جورج زیمل به داشتن یک دیدگاه و رویکرد خرد گرایانه مشهور می‌باشد واساساً خصیصه جامعه‌شناسی زیمل جزء نگری است که این تأثیر بسیار مهمی در توسعه و تحقیق در گروه‌های کوچک‌، کنش متقابل نمادی و نظریه مبادله گذاشته است.

نگرش زیمل در جامعه شناسی

نظریه زیمل در جامعه شناسی را می توان تلاشی آگاهانه در رد تئوری های اساسی کومته و اسپنسر و توضیح تاریخی وقایع منفردی دانست که در سیستم آلمانی پرورش داده شده بودند. سنت آلمانی علم طبیعت و علوم انسانی یا اخلاق را از لحاظ کیفی جدا می دانست. در این سنت، قوانین طبیعی هیچ جایگاهی در مطالعه فرهنگ انسانی که نشان دهنده محدوده آزادی بود، نداشت . زیمل در رد این نظرات بیان کرد که جامعه متشکل از یک شبکه پیچیده از روابط متعدد بین افرادی است که در تعامل ثابت با یکدیگرند: "جامعه صرفاً نامی برای تعدادی از افراد دارای تعامل است." ساختارهای بزرگ تر نظیر خانواده، شهر و اتحادیه و ... تنها تبلوری از این تعاملات می باشند. به عبارتی جامعه متشکل از یک شبکه تعاملات الگویافته است و این وظیفه جامعه شناسی است که اشکال این تعاملات را همانگونه که در دوره های تاریخی و فرهنگی روی می دهد، مطالعه کند. بسیاری از رفتارهای انسانی را می توان بر حسب تأثیرات گروه روی فرد - به خصوص قیودی که بوسیله اشکال ویژه تعاملات روی افراد اعمال می شود- توصیف کرد.
زیمل در حال و هوایی کم و بیش تأثیر گرفته از کانت، برآن شد که تحلیلی از کنش و واکنش اجتماعی را به دست دهد؛ وی تلاش کرد تا در میان گونه های مضمونی ، فعالیت هایی نظیر سیاست ، اقتصاد و زیبایی شناسی، نظام های انعکاسی شکل های عمومی و جهانی را جدا سازد.
اگر چه زیمل ساختارهای مؤسسه ای بزرگ را مورد نظر داشت لیک او ترجیح داد بیشتر کارهایش را به موضوعی معطوف کند که خود آن را "تعاملات بین اتم های جامعه" می نامید. او در اصل توجه خود را به الگوهای اساسی تعامل بین افراد که زیر ساختِ تشکیل جوامع بزرگترمحسوب می شوند، معطوف کرد، چیزی که امروزه "میکرو جامعه شناسی" نامیده می شود.
تأثیر نظریات زیمل بر جامعه شناسی شهری امری غیر قابل انکار است به نحوی که افرادی چون رابرت پارک ، ارنست برگس و لوئیس ورث از مدرسه شیکاگو برخی از دیدگاه های او را در زمینه ایجاد فضا پی گرفتند. همچنین تحلیل های او از سوی "سومبارت" مورد بررسی قرار گرفت و "اشپنگلر" نیز نظریات زیمل را بدون آنکه از مأخذ آن نامی برد، مورد استفاده قرار داده است.
منابع مقاله :
- كوزر، لیوئیس(1383)، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، چاپ یازدهم.
- ریترز، جورج (1384)، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر،ترجمه محسن ثلاثی، تهران، انتشارات علمی، چاپ دهم.
- استونز، راب (1383)، متفکران بزرگ جامعه شناسی، ترجمه مهرداد میردامادی، تهران، نشر مرکز.
- واندنبرگ، فردریك (1386)، جامعه شناسی جورج زیمل، ترجمه عبدالحسین نیك گهر، تهران، توتیا.
- زیمل، جورج (1386)، مقالاتی درباره تفسیر در علم اجتماعی، ترجمه شهناز مسمی پرست، تهران، شركت سهامی انتشار.
- فریزبی، دیوید (1386)، جورج زیمل، ترجمه شهناز مسمی پرست، تهران، ققنوس.
- بودن، ریمون (1384)، مطالعاتی در آثار جامعه شناسان کلاسیک2 و1، ترجمه باقر پرهام، تهران، نشر مرکز.
- دیلینی، تیم (1388)، نظریه های كلاسیك جامعه شناسی، ترجمه بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی، تهران، نشر نی، چاپ دوم.
- لچت، جان، پنجاه متفکر بزرگ معاصر، از ساختارگرایی تا پسامدرنیسم، ترجمه محسن حکیمی، انتشارات خجسته.
- دیوید فریز‌بی، جورج زیمل، ترجمه جواد گنجی.
- ادیبی سده، مهدی و رشیدی، محمود (1389)، زیمل (پرسه زنی خوشه چین)، فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی- واحد شوشتر، سال چهارم، شماره نهم، تابستان 1389.
- ابوالحسن تنهایی،حسین (1377) ،درآمدی بر مکاتب و نظریه های جامعه شناسی، گناباد، نشر مرندیز.

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط