نظریه‏ پردازی و نوآوری روشمند

رهبر معظم انقلاب اسلامی با تاکید بر لزوم تبدیل «تولید نظریه و فکر» به یک ارزش عمومی و ضرورت تجلیل از نظریه‏سازان و نوآوران، حوزه و دانشگاه را به تشویق و نهادینه کردن جنبش «پاسخ به سؤالات، مناظرات علمی و نظریه‏پردازی روشمند»
دوشنبه، 28 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظریه‏ پردازی و نوآوری روشمند
نظریه‏پردازی و نوآوری روشمند
 
 
 
 
 

 
پاسخ رهبرمعظم انقلاب اسلامی به نامه جمعی از فضلای حوزه علمیه قم
رهبر معظم انقلاب اسلامی با تاکید بر لزوم تبدیل «تولید نظریه و فکر» به یک ارزش عمومی و ضرورت تجلیل از نظریه‏سازان و نوآوران، حوزه و دانشگاه را به تشویق و نهادینه کردن جنبش «پاسخ به سؤالات، مناظرات علمی و نظریه‏پردازی روشمند» فراخواندند .
حضرت آیت الله خامنه‏ای با پاسخ مثبت‏به پیشنهاد جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه تصریح کرده‏اند آن روز که سهم «آزادی، اخلاق و منطق‏» یک جا و در کنار هم ادا شود آغاز روند خلاقیت علمی و تفکر بالنده دینی در جامعه است .
در نامه جمعی از فضلای حوزه علمیه به رهبر معظم انقلاب با اشاره به رهنمودهای اخیر معظم‏له در مورد ضرورت ایجاد نهضت علمی و آزاد اندیشی، پیشنهاد شده است، برای «طرح منطقی ایده‏ها» ، «رواج بازار نظریه‏پردازی و نوآوری روشمند» ، مناظره‏های «علمی، قانونمند، نتیجه‏بخش و فارغ از غوغاسالاری‏» «نهادسازی برای اجابت پرسش‏های جدید» و در نتیجه تولید نرم‏افزار علمی و دینی، کرسی‏های آزاد علمی با حضور هیاتهای منصفه علمی و تخصصی در دانشگاه و حوزه ایجاد شود .
متن نامه جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه و پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمه تعالی
محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‏ای ادام الله توفیقاته
با عرض سلام و ادب
سخنان مکرر حضرتعالی و بویژه بیانات ارزشمند شما در دیدار اعضاء محترم انجمن قلم مورخه 8/11/81 در تشویق به نهضت علمی و آزاد اندیشی، یک فراخوان تاریخی است که اگر بدرستی از سوی نخبگان و متصدیان فرهنگ کشور، درک و تعقیب گردد، نقطه عطفی در حیات انقلاب بوده و اگر بی‏پاسخ بماند، علامت‏سؤال و تعجب بر رفتار همگان است .
امام راحل (قدس سره)، بارها از ضرورت تحول هدایت‏شده در حوزه و دانشگاه، سخن گفتند . مصلحانی چون شهید مطهری و شهید بهشتی نیز در این راه سرمایه‏گذاری کردند و شخص حضرتعالی از سالهای پیش از انقلاب تا هم اکنون، بارها و بارها تحول حساب شده در حوزه، اجتهاد دینی و نواندیشی علمی، جنبش نرم‏افزاری برای تولید انبوه علم در حوزه و دانشگاه را جزء آرمان‏های اصلی انقلاب دانسته‏اید و بارها به آزاد اندیشی توام با انضباط و گفتگوی توام با اخلاق، دعوت کرده‏اید .
اینک دهه سوم از یک انقلاب پیروز و یک حکومت جدید را تجربه می‏کنیم که علیرغم همه مدلهای تحمیلی جهان، متولد شده است . گر چه پیشرفتهای مهمی در 24 سال گذشته، حادث شده و حوزه و دانشگاه، رشد غیر قابل انکاری داشته‏اند، اما روشن است که این مقدار، برای کاری که در پیش است و برای برداشتن موانع بعدی از سر راه نظام‏سازی و جامعه‏پردازی هرگز کافی نبوده و این موجودی در برابر سیل ترجمه و هجوم رسانه‏ای غرب و کمیت‏بالای تولید و تبلیغ آن در حوزه فکر و اخلاق و حقوق و حکومت و در فرهنگ زندگی و خانواده و اقتصاد و حتی روش تغذیه و لباس، بقدر کافی، کاری از پیش نخواهد برد و در دراز مدت، برخی دستاوردهای پیشین نیز با خطر ارتجاع به فرهنگ و وابستگی پیش از انقلاب، مواجه خواهد بود .
تنها راه پیش پای ما، ارتقاء کمیت و کیفیت در تولید فکر و علم در حوزه و دانشگاه است و تا وقتی که «تولید» بر ترجمه و تکرار و نیز «اجتهاد» بر تقلید، فزونی نیابد، سیر جوامع اسلامی همچنان قهقرائی خواهد ماند و امت اسلام و ملت ایران علیرغم همه فداکاری‏ها در صحنه تمدن، فرودست‏خواهند بود .
یکی از عوامل اصلی زمینه‏ساز برای تولید «علم و نظریه‏» و نهضت نرم‏افزاری، همانا سالم سازی گفتگوها و سپس تضمین بقاء این فضای سالم و علمی برای مباحثه و گفتگوست، زیرا آنگاه که تعادل در کار نباشد، جامعه علمی و فرهنگی ما در نوسان بین «سکوت‏» و «هرزه گوئی‏» خواهد پژمرد . حوزه و دانشگاه برای رشد به فضائی دور از افراط و تفریط نیازمندند که در آن، از سوء ظن و بدبینی و ضیق صدر و از کفرگوئی و بی‏ادبی و حریم‏شکنی، خبری نباشد، فضائی باز و اسلامی که در آن نه بمحض شنیدن فکر تازه، به یکدیگر تهمت و افتراء بزنیم و نه تحت عنوان «نواندیشی‏» ، مرزهای حقیقت و فضیلت را بر چینیم و ترک اصول کنیم . در این فضاست که تفاوت «اصول گرائی‏» با «تحجر» و تفاوت «نواندیشی‏» با «بدعت گذاری‏» ، روشن خواهد شد . جامعه دینی به «آزادی‏» بدون هرج و مرج و به «ارزش باوری‏» بدون قشری گری، نیاز مبرم دارد و برای مبارزه با افراط و تفریط، بهترین و شاید تنها راه حل، همانا تعریض و تضمین مسیر «تعادل‏» است . از بزرگانی چون شما که برای آزادی بمثابه یک ارزش اسلامی، سالها زندان و تبعید را تحمل کرده‏اند، بارها شنیده‏ایم که آزادی، نه تنها دادنی و گرفتنی بلکه آموختنی است . آنچه امروز ضرورت فوری دارد، همین نهادینه کردن آزادی‏های فراهم آمده در جمهوری اسلامی و ترویج ادب استفاده از آن است که باید از راه نهادسازی برای گفتگوهای شفاف و مستدل در همه قلمروهای علمی و دینی در دانشگاه و حوزه صورت گیرد بنحوی که صریحا تحت الحمایه نظام باشد و فرهنگ «مناظره و اجتهاد و تولید نظریه‏» را حمایت و هدایت و بلکه تشویق کند .
بی‏شک فرهنگ «تولید علم‏» ، یک فرهنگ ریشه دار اسلامی است که به جامعه دینی بالنده‏تر و حکومت دینی پیشروتر خواهد انجامید و روشن است که اگر فضای علمی، نهادینه نشود، ما هرگز تولید نرم‏افزار علمی و دینی بقدر لازم نخواهیم داشت و بدون این نرم‏افزار، تداوم «حکومت دینی‏» در عصر تراکم نرم افزارهای غیردینی و ضددینی، بسیار مشکل و احیانا صوری خواهد شد .
«مناظره و نظریه‏پردازی‏» در چارچوب محکمات اسلام و با رعایت اخلاق و منطق علمی، یک ارزش دیرینه در فرهنگ اسلام و یک روال جاری در حوزه‏های علمیه بوده و تاریخ فقه، اصول، کلام، تفسیر و فلسفه و سایر معارف دینی ما اعم از عقلی و نقلی، سرشار از «مناظره و نظریه‏پردازی‏» است و اصولا مفاخر علمی حوزه، همواره با نقد نظریات دیگران زمینه رشد و شکوفایی یافته‏اند .
گرچه هم اکنون نیز «مناظرات و نظریه‏پردازی‏» ، کما بیش در جامعه علمی ما جریان دارد اما چون بدرستی نهادینه، قانونمند و گاه حمایت و هدایت نمی‏شود و جمع‏بندی دقیقی از آنها صورت نمی‏گیرد و به تجربه انباشته، تبدیل نمی‏شود عملا کم تاثیر شده و در نتیجه، بتدریج مجتهدان و مولدان و صاحبان خرد و دل بنفع پاچال داران، سیاسی‏کاران و مترجمان و یا متحجران، صحنه را ترک می‏کنند و آنگاه فرصت طلبانی که با طرح خام و ناقص مسائل تخصصی در قلمروهای غیرتخصصی و با عدم پاسخگوئی و نیز تبدیل فکر و نظریه به ابزار عوام‏فریبی، عملا فضای علمی و فرهنگ دینی را تحت الشعاع جنجال‏های ضد دینی و غیرعلمی قرار می‏دهند، فضای فرهنگی کشور را عقیم، غیرمولد و صرفا پر سر و صدا و کم محتوی می‏سازند و این نوسان میان افراط و تفریط، همچنان ادامه خواهد یافت و مفاهیم جدیدی تولید نخواهد شد و هم‏چنان مصرف کننده فرهنگ و تمدن دیگران باقی مانده و تحقیر خواهیم شد .
اینک فرصت را مناسب می‏دانیم و از حضرتعالی که خود در این قلمرو، فتح باب فرموده‏اید، می‏خواهیم که در این زمینه، عملا نیز راهنمائی و مساعدت بفرمائید تا شاید با یک بسیج عمومی و حمایت نهادینه از سوی تصمیم گیران فرهنگی و متصدیان محترم حوزه و دانشگاه در جهت ایجاد کرسی‏های آزاد علمی، با حضور هیئت‏های منصفه علمی و تخصصی و در محضر وجدان عمومی حوزه و دانشگاه شاهد «طرح منطقی ایده‏ها«رواج بازار «نظریه‏پردازی و نوآوری روشمند» و نیز «مناظره‏های علمی و قانونمند و نتیجه بخش و فارغ از غوغاسالاری‏» و «نهاد سازی برای اجابت پرسشهای جدید» و در نتیجه «تولید نرم‏افزار علمی و دینی‏» در حوزه و دانشگاه بیش از قبل باشیم . آرزو می‏کنیم که پاسخ این نامه در آستانه جشن بیست و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی، بشارتی باشد که به جامعه علمی حوزه و دانشگاه داده می‏شود .
بدیهی است که در مورد چگونگی اجراء چنین طرحی، پیشنهادهای عملی نزد امضاکنندگان این متن و سایر هم‏فکران در حوزه و دانشگاه وجود دارد که نهادهای مسئول می‏توانند، پیگیری کنند .
والامرالیکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه
13/11/81
متن پاسخ رهبر معظم انقلاب
بسم الله الرحمن الرحیم
فرزندان و برادران عزیز
با همه مضمون نامه شما موافقم و از شما و هم‏فکرانتان در حوزه و دانشگاه می‏خواهم که این ایده‏ها را تا لحظه عملی شدن و ثمر دادن، هر چند دراز مدت، تعقیب کنید، نه مایوس و نه شتابزده، اما باید این راه را که راه شکوفائی و خلاقیت است‏به هر قیمت پیمود . این انقلاب باید بماند و برنامه تاریخی و جهانی خویش را به بار نشاند و همین که این عزم و بیداری و خودآگاهی در نسل دوم حوزه و دانشگاه نیز بیدار شده است همین که این نسل از افراط و تفریط، رنج می‏برد و راه ترقی و تکامل را نه در «جمود و تحجر» و نه در خودباختگی و تقلید، بلکه در نشاط اجتهادی و تولید فکر علمی و دینی می‏داند و می‏خواهد که شجاعت نظریه‏پردازی و مناظره در ضمن وفاداری به اصول و اخلاق و منطق در حوزه و دانشگاه، بیدار شود و اراده کرده است که سؤالات و شبهات را بی‏پاسخ نگذارد، خود، فی نفسه یک پیروزی و دستاورد است و باید آن را گرامی داشت و آنگاه که نخبگان ما نقطه تعادل میان «هرج و مرج‏» و «دیکتاتوری‏» را شناسائی و تثبیت کنند، دوران جدید آغاز شده است .
آری، نباید از «آزادی‏» ترسید و از «مناظره‏» گریخت و «نقد و انتقاد» را به کالای قاچاق و یا امری تشریفاتی، تبدیل کرد چنانچه نباید بجای مناظره، به «جدال و مرا» گرفتار آمد و بجای آزادی، به دام هتاکی و مسئولیت گریزی لغزید . آن روز که سهم «آزادی‏« سهم «اخلاق‏» و سهم «منطق‏» ، همه یک جا و در کنار یکدیگر ادا شود، آغاز روند خلاقیت علمی و تفکر بالنده دینی در این جامعه است و کلید جنبش «تولید نرم‏افزار علمی و دینی‏» در کلیه علوم و معارف دانشگاهی و حوزوی زده شده است . بی‏شک آزای‏خواهی و مطالبه فرصتی برای اندیشیدن و برای بیان اندیشه توام با رعایت «ادب استفاده از آزادی‏» ، یک مطالبه اسلامی است و «آزادی تفکر، قلم و بیان‏» نه یک شعار تبلیغاتی بلکه از اهداف اصلی انقلاب اسلامی است . و من عمیقا متاسفم که برخی میان مرداب «سکوت و جمود» با گرداب «هرزه‏گویی و کفرگویی‏» طریق سومی نمی‏شناسند و گمان می‏کنند که برای پرهیز از هر یک از این دو، باید به دام دیگری افتاد . حال آنکه انقلاب اسلامی آمد تا هم «فرهنگ خفقان و سرجنبانیدن و جمود» و هم «فرهنگ آزادی بی‏مهار و خودخواهانه غربی‏» را نقد و اصلاح کند و فضایی بسازد که در آن، «آزادی بیان‏» ، مقید به «منطق و اخلاق و حقوق معنوی و مادی دیگران‏» و نه به هیچ چیز دیگری، تبدیل به فرهنگ اجتماعی و حکومتی گردد و حریت و تعادل و عقلانیت و انصاف، سکه رایج‏شود تا همه اندیشه‏ها در همه حوزه‏ها فعال و برانگیخته گردند و «زاد و ولد فرهنگی‏» که به تعبیر روایات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت ایشان (علیهم‏السلام)، محصول «تضارب آراء و عقول‏» است، عادت ثانوی نخبگان و اندیشه‏وران گردد . بویژه که فرهنگ اسلامی و تمدن اسلامی همواره در مصاف با معضلات جدید و نیز در چالش با مکاتب و تمدن‏های دیگر، شکفته است و پاسخ به شبهه نیز بدون شناخت‏شبهه، ناممکن است . اما متاسفانه گروهی بدنبال سیاست‏زدگی و گروهی بدنبال سیاسی‏زدایی، دائما تبدیل فضای فرهنگی کشور را به سکوت مرداب گونه یا تلاطم گرداب‏آور، می‏خواهند تا در این بلبشو، فقط صاحبان قدرت و ثروت و تریبون، بتوانند تاثیرگذار و جریان‏ساز باشند و سطح تفکر اجتماعی را پایین آورده و همه فرصت ملی را هدر دهند و اعصاب ملت را بفرسایند و درگیری‏های غلط و محیط قبیله‏ای یا فرهنگ فاسد بیگانه را رواج دهند و در نتیجه صاحبان خرد و احساس، ساکت و مسکوت بمانند و صاحبدلان و خردمندان، برکنار و در حاشیه مانده و منزوی، خسته و فراموش شوند . در چنین فضایی، جامعه به جلو نخواهد رفت و دعوی‏ها، تکراری و ثابت و سطحی و نازل می‏گردد، هیچ فکری تولید و حرف تازه‏ای گفته نمی‏شود، عده‏ای مدام خود را تکرار می‏کنند و عده‏ای دیگر تنها غرب را ترجمه می‏کنند و جامعه و حکومت نیز که تابع نخبگان خویش‏اند، دچار انفعال و عقبگرد می‏شوند . چنانچه در نامه خود توجه کرده‏اید، برای بیدار کردن عقل جمعی، چاره‏ای جز مشاوره و مناظره نیست و بدون فضای انتقادی سالم و بدون آزادی بیان و گفتگوی آزاد با «حمایت‏حکومت اسلامی‏» و «هدایت علماء و صاحبنظران‏» ، تولید علم و اندیشه دینی و در نتیجه، تمدن‏سازی و جامعه‏پردازی، ناممکن یا بسیار مشکل خواهد بود . برای علاج بیماری‏ها و هتاکی‏ها و مهار هرج و مرج فرهنگی نیز بهترین راه، همین است که آزادی بیان در چارچوب قانون و تولید نظریه در چارچوب اسلام، حمایت و نهادینه شود . بنظر می‏رسد که هر سه روش پیشنهادی شما یعنی تشکیل 1) «کرسی‏های نظریه‏پردازی‏» 2) «کرسی‏های پاسخ به سؤالات و شبهات‏» و 3) «کرسی‏های نقد و مناظره‏» ، روش‏هایی عملی و معقول باشند و خوبست که حمایت و دیریت‏شوند بنحوی که هر چه بیشتر، مجال علم، گسترش یافته و فضا بر دکانداران و فریبکاران و راهزنان راه علم و دین، تنگ‏تر شود .
باید «تولید نظریه و فکر» ، تبدیل به یک ارزش عمومی در حوزه و دانشگاه شود و در قلمروهای گوناگون عقل نظری و عملی، از نظریه‏سازان، تقدیر به عمل آید و به نوآوران، جایزه داده شود و سخنانشان شنیده شود تا دیگران نیز به خلاقیت و اجتهاد، تشویق شوند . باید ایده‏ها در چارچوب منطق و اخلاق و در جهت رشد اسلامی با یکدیگر رقابت کنند و مصاف دهند تا جهان اسلام، اعاده هویت و عزت کند و ملت ایران به رتبه‏ای جهانی که استحقاق آن را دارد بار دیگر دست‏یابد .
من بر پیشنهاد می‏افزایم که این ایده چه در قالب «مناظره‏های قانونمند و توام با امکان داوری‏» و با حضور «هیئت‏های داوری علمی‏» و چه در قالب تمهید «فرصت‏برای نظریه‏سازان‏» و سپس «نقد و بررسی‏» ایده آنان توسط نخبگان فن و در محضر وجدان علمی حوزه و دانشگاه، تنها محدود به برخی قلمروهای فکر دینی یا علوم انسانی و اجتماعی نیز نماند بلکه در کلیه علوم و رشته‏های نظری و عملی (حتی علوم‏پایه و علوم کاربردی و) . . . و در جهت‏حمایت از کاشفان و مخترعان و نظریه‏سازان در این علوم و در فنون و صنایع نیز چنین فضایی پدید آید و البته برای آنکه ضریب «علمی بودن‏» این نظریات و مناظرات، پایین نیاید و پخته‏گویی شود و سطح گفتگوها نازل و عوامانه و تبلیغاتی نشود، باید تمهیداتی اندیشید و قواعدی نوشت .
اینجانب با چنین طرح‏هایی همواره موافق بوده‏ام و از آن حمایت‏خواهم کرد و از شورای محترم مدیریت‏حوزه علمیه قم می‏خواهم هم با اطلاع و مساعدت «مراجع بزرگوار و محترم‏» و با همکاری و مشارکت «اساتید و محققین برجسته حوزه‏» ، برای بالندگی بیشتر فقه و اصول و فلسفه و کلام و تفسیر و سایر موضوعات تحقیق و تالیف دینی، و نیز فعال کردن «نهضت پاسخ به سؤالات نظری و عملی جامعه‏» ، تدارک چنین فرصتی را ببینند . از شورای محترم انقلاب فرهنگی و بویژه ریاست محترم آن نیز می‏خواهم که این ایده را در اولویت دستور کار شورای برای رشد کلیه علوم دانشگاهی و نقد متون ترجمه‏ای و آغاز «دوران خلاقیت و تولید» در عرصه علوم و فنون و صنایع و بویژه رشته‏های علوم انسانی و نیز معارف اسلامی قرار دهند تا زمینه برای اینکار بزرگ بتدریج فراهم گردد و دانشگاه‏های ما بار دیگر در صف مقدم تمدن‏سازی اسلامی و رشد علوم و تولید فناوری و فرهنگ، قرار گیرند . بی‏شک هر دو نهاد از طرح‏های پیشنهادی فضلاء دانشگاهی و حوزوی و از جمله طرح شما، استفاده خواهند کرد تا با رعایت همه جوانب مسئله، جنبش «پاسخ به سؤالات‏» ، «مناظرات علمی‏» و «نظریه‏پردازی روشمند» را در کلیه قلمروهای علمی حوزه و دانشگاه، نهادینه و تشویق کنند . امیدوارم که مراحل اجراء این ایده، دچار فرسایش اداری نشده و تا پیش از بیست و پنجمین سالگرد انقلاب، نخستین ثمرات مهم آن آشکار شده باشد . والله المستعان .
والسلام علیکم و رحمه الله
بسمه تعالی
محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‏ای «ادام الله توفیقاته‏»
با عرض سلام و ادب
پاسخ سریع و صریح حضرتعالی، بازگویه تعلق دیرین‏تان به مبرم‏ترین مسئله ملی ماست . دیر ایامی است که غوغاسالاران وادی سیاست کوشیده‏اند، کژ راهه‏هایی را در مسیر ملت‏بگشایند و نقطه کانونی تاخیر تمدنی را مکتوم دارند، اما اهتمام و تاکیدتان بر «جنبش نرم‏افزاری‏» برای تولید علم و نکات ارجمندی که در پاسخ نامه در ملازمات و مقارنات این نهضت علمی مکتوب فرمودید، می‏تواند شور و التهاب نویی را بیافریند و فضاهای جدیدی را بازگشاید . این ساحت نوین، در صورتی در دسترس می‏نماید که جناح‏های متنفذ در کشور نتوانند آن را مصادره به مطلوب کنند و با آن به گونه دیگر حوادث و رخدادها، تعاملی سیاسی برقرار نمایند .
در منشور ارجمندتان فرموده‏اید: «باید تولید نظریه و فکر تبدیل به یک ارزش عمومی در حوزه و دانشگاه شود . . . باید ایده‏ها در چارچوب منطق و اخلاق در جهت رشد اسلامی با یکدیگر رقابت کنند و مصاف دهند تا جهان اسلام اعاده هویت و عزت کند و ملت ایران به رتبه‏ای جهانی که استحقاق آن را دارد، بار دیگر دست‏یابند .»
فرزندان فکری و معنوی‏تان با سپاس از بذل عنایت، اشارت فوق را نقطه کانونی منشور می‏دانند و معتقدند که نظریه‏پردازی و تولید فکر و اندیشه، بنیاد تمدن آفرینی است . کاری سترگ که با انبوه‏سازی به فرجام نمی‏نشیند و عناوین متکثر و تولیدات متراکم جای آن را پر نمی‏کند .
این مهم نیاز به تحولات اساسی در ساختار و جهت‏گیری آموزشی و پژوهشی کشور دارد .
در این میان، گرچه حوزه‏های دینی در دهه اخیر فعالیت‏های مثمر داشته و دارند، مقولاتی همانند; ره‏یابی موضوعات و متون جدید درسی در نظام آموزشی، تاسیس رشته‏های تخصصی، افزایش جدی نشریات علمی، مراکز متعدد پژوهشی، برگزاری مجامع و نشست‏های تحقیقی و . . . اما این مجموعه، با زیر ساخت‏های چونان نهضت علمی فاصله‏ای نمایان دارد .
از این رو انتظار می‏رود مراجع عظام، که ارکان ماندگاری روحانیت و دیانت‏اند، به این جنبش علمی عنایت‏خاص مبذول دارند و آن را از هدایت و حمایت‏خویش بهره‏مند سازند . هم‏چنین شورای عالی و مدیریت‏حوزه، که گام‏های نخستین این مسیر را برداشته‏اند، با اهتمام مضاعف در تجدید و تکمیل ظرفیت‏حوزه، چاره‏اندیشی‏های لازم را بنمایند . این مهم، جز با ساختارسازی متناسب برای چونان نهضت علمی غیر ممکن می‏نماید، قواعد و سامان این حرکت، نمی‏تواند با روال گذشته و جاری همخوانی کند . از این رو تاسیس و تکمیل ساختارهای همراه، از اولویت‏های پیشینی این فراخوان علمی است .
دیگر آن که نظام آموزشی حوزه، باید بتواند استعدادهای برتر را شناسایی کند و در نگاهداشت ایشان بکوشد، شعله درونی دانش‏طلبی را زنده نگاه دارد و دلمردگی و افسردگی و سطحی پروری را دور سازد، نیازهای جامعه و نظام را در متون و موضوعات درسی بگنجاند، با پیش‏بینی و آینده‏نگری، نسل نوی حوزه را برای دغدغه‏های فردای جامعه آماده سازد .
تخصصی شدن رشته آموزشی - که اینک علایم آن ظهور و بروز یافته‏اند - تقویت و تکمیل و تعمیق مضاعف را برمی‏تابد تا هم سلیقه‏های فراگیران و نیازهای مخاطبان تطابق یابند و هم‏ساده‏یابی و مدرک‏پروری جایگزین عمق و غنای اندیشگی نشوند .
همچنین بازخوانی مجدد ظرفیت پژوهشی حوزه، به فعلیت رساندن استعدادهای نهفته، حمایت از عناصر خلاق و مولد، تکثیر و تعمیق نشریات تخصصی، تشکیل تریبون‏های آزاد علمی و محافل نقد و مناظره و . . . از دیگر نکاتی است که می‏تواند نهضت نرم‏افزار علمی را در حوزه‏ها شتاب بخشد . این جنبش فکری، می‏تواند تحقیق و پژوهش در حوزه را به بهبود و رفاه، سالم سازی و دین گرایی جامعه معطوف سازد و با نظام آفرینی در حوزه‏های گوناگون، کارآمدی نظام دینی را باز نمایاند .
حوزه‏های دینی تنها در پرتوی چونان ظرفیت و ذخیره‏ای، خواهند توانست در شرایط پرسش زای دوران معاصر، رسالت‏خویش را ایفا کنند . دوره‏ای که با تغییر موازنه قدرت و نیز رشد معارف بشری، صدها و هزاران سؤال و شبهه رخ نموده‏اند و چونان دیگر فراورده‏های عصر جدید، در ذایقه مصرف جامعه قرار گرفته و در سلول‏های فکری ایشان جا و مکان یافته‏اند .
رهبر بزرگوار
در دستیابی به آرمان خجسته تولید اندیشه و نظریه‏های نظام ساز، تاکید فرمودید: « برای بیدار کردن عقل جمعی، چاره‏ای جز مشاوره و مناظره نیست . . . بدون آزادی بیان و گفت و گوی آزاد با «حمایت‏حکومت اسلامی‏» و «هدایت علما و صاحب نظران‏» تولید علم و اندیشه دینی و در نتیجه تمدن سازی و جامعه‏پردازی ناممکن و یا بسیار مشکل خواهد بود .»
این توجه اکید، ایجاب می‏کند که گفت و گوهای نخبگانی گسترش یابند و در فضای علمی و منطقی و به دور از عوام‏زدگی سنتی و مدرن، مباحثات اساسی زمینه‏های ظهور و بروز یابند . در این زمینه مشارکت فرهیختگان دو نهاد اصلی علمی کشور «دانشگاه و حوزه‏» ضرورت جدی است و شورای انقلاب فرهنگی و مدیریت دو نهاد یاد شده، باید راهکارهای اساسی را در زمینه‏های تحقق آن چاره یابی کنند . به گونه‏ای که مباحثات علمی، فارغ از اوج و فرودهای سیاسی، نهادینه شوند و تداوم یابند . حضرت عالی در منشور ارجمند، نقطه آغازین نهضت علمی را چنین دانسته‏اید:
«آن روز که سهم «آزادی‏» ، «سهم اخلاق‏» و «سهم منطق‏» همه یک جا و در کنار یکدیگر ادا شوند، آغاز روند خلاقیت علمی و تفکر بالنده دینی در جامعه است .»
این رهنمون و نکات دیگر که در ادامه آن فرمودید، راهبردهای اساسی برای ضابطه‏مندی و مدیریت جنبش یاد شده است . مدیریتی هوشمند، پویا و قاعده ساز که بتواند رسوبات را بزداید و عادات ثانوی در نخبگان جامعه بیافریند و با اصلاح رویه‏های غلط و نهادینه کردن مناسبات جدید در فضای نظریه‏پردازی و اندیشه وری، قواعد گفت‏وگو و تولید اندیشه و علم را تعیین و سامان بخشد .
در خاتمه، نسل دوم حوزه و دانشگاه که به تعبیر دقیق تان، حاملان اصلی این نهضت فراگیرند، این منشور را قدر دانسته، «دوران خلاقیت و تولید علم‏» را آغاز دوران جدید در برنامه تاریخی و جهان انقلاب اسلامی خواهد شناخت .
انتظار آن می‏رود که مشارکت این نسل و حمایت و بسترسازی نظام و حکومت (و نه دخالت و تصدی آن) زمینه‏های اعتلای تمدنی جامعه اسلامی را در پرتو توجهات حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و رهبری حکیمانه حضرت عالی فراهم آورد .
جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه قم


منبع: پگاه حوزه ، ش88




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط