فوائد مداومت زيارت عاشورا
سيف بن عميره گويد كه سؤال كردم از صفوان و گفتم كه علقمه بن محمد اين دعا را براى ما از حضرت باقر عليه السلام روايت نكرد بلكه همان زيارت را حديث كرد صفوان گفت كه وارد شدم با سيد خودم حضرت صادق عليه السلام به اين مكان پس بجا آورد مثل آنچه را كه ما بجا آورديم در زيارت و دعا كرد به اين دعا هنگام وداع بعد از اينكه دو ركعت نماز گزاشت چنانچه ما نماز گزاشتيم و وداع كرد چنانچه ما وداع كرديم پس صفوان گفت كه حضرت صادق عليه السلام به من فرمود كه مواظب باش اين زيارت را و بخوان اين دعا را و زيارت كن به آن پس بدرستيكه من ضامنم بر خدا براى هر كه زيارت كند به اين زيارت و دعا كند به اين دعا از نزديك يا دور اينكه زيارتش مقبول شود و سعيش مشكور و سلامش به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او قضا شود از جانب خداى تعالى به هر مرتبه كه خواهد برسد و او را نوميد برنگرداند اى صفوان يافتم اين زيارت را به اين ضمان از پدرم و پدرم از پدرش على بن الحسين عليهم السلام به همين ضمان و او از حسين عليه السلام به همين ضمان و حسين عليه السلام از برادرش حسن عليه السلام به همين ضمان و حسن از پدرش امير المؤمنين عليه السلام با همين ضمان و امير المؤمنين عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله با همين ضمان و رسول خدا صلى الله عليه و آله از جبرئيل با همين ضمان و جبرئيل از خداى تعالى با همين ضمان و به تحقيق كه خداوند عز و جل قسم خورده به ذات مقدس خود كه هر كه زيارت كند حسين عليه السلام را به اين زيارت از نزديك يا دور و دعا كند به اين دعا قبول مىكنم از او زيارت او را و مىپذيرم از او خواهش او را به هر قدر كه باشد و مىدهم مسئلتش را پس بازنگردد از حضرت من با نااميدى و خسار، و بازش گردانم با چشم روشن به برآوردن حاجت و فوز به جنت و آزادى از دوزخ و قبول كنم شفاعت او را در حق هر كس كه شفاعت كند حضرت فرمايد جز دشمن ما اهل بيت كه در حق او قبول نشود قسم خورده حق تعالى به اين بر ذات اقدسش و گواه گرفته ما را بر آنچه كه گواهى دادند به آن ملائكه ملكوت او پس جبرئيل گفت يا رسول الله خدا فرستاده مرا به سوى تو به جهت سرور و بشارت تو و شادى و بشارت على و فاطمه و حسن و حسين و امامان از اولاد تو عليهم السلام تا روز قيامت پس مستمر و پاينده باد مسرت تو و مسرت على و فاطمه و حسن و حسين و امامان عليهم السلام و شيعه شما تا روز رستخيز پس صفوان گفت كه حضرت صادق عليه السلام با من فرمود اى صفوان هر گاه روى داد از براى تو به سوى خداى عز و جل حاجتى پس زيارت كن به اين زيارت از هر مكانى كه بوده باشى و بخوان اين دعا را و بخواه از پروردگار خود حاجتت را كه برآورده شود از خدا و خدا خلاف نخواهد فرمود وعده خود را بر رسول خود به جود و امتنان خويش و الحمد لله مؤلف گويد كه در نجم ثاقب در ذيل حكايت تشرف جناب حاج سيد احمد رشتى به ملاقات امام عصر ارواحنا فداه در سفر حج و فرمايش آن حضرت به او كه چرا شما عاشورا نمىخوانيد عاشورا عاشورا عاشورا و آن حكايت را ما إن شاء الله بعد از زيارت جامعه كبيره نقل خواهيم كرد شيخ ما ثقه الاسلام نورى رحمه الله فرموده اما زيارت عاشورا پس در فضل و مقام آن بس كه از سنخ ساير زيارات نيست كه به ظاهر از انشاى و املاى معصومى باشد هر چند كه از قلوب مطهره ايشان چيزى جز آنچه از عالم بالا به آنجا رسد بيرون نيايد بلكه از سنخ احاديث قدسيه است كه به همين ترتيب از زيارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احديت جلت عظمته به جبرئيل امين و از او به خاتم النبيين صلى الله عليه و آله رسيده و به حسب تجربه مداومت به آن در چهل روز يا كمتر در قضاى حاجات و نيل مقاصد و دفع اعادى بىنظير و لكن احسن فوايد آن كه از مواظبت آن به دست آمده فايدهاى است كه در كتاب دار السلام ذكر كردم و اجمال آن آنكه ثقه صالح متقى حاج ملا حسن يزدى كه از نيكان مجاورين نجف اشرف است و پيوسته مشغول عبادت و زيارت نقل كرد از ثقه امين حاج محمد على يزدى كه مرد فاضل صالحى بود در يزد كه دائما مشغول اصلاح امر آخرت خود بود و شبها در مقبره خارج يزد كه در آن جماعتى از صلحا مدفونند و معروف است به مزار به سر مىبرد و او را همسايهاى بود كه در كودكى با هم بزرگ شده و در نزد يك معلم مىرفتند تا آنكه بزرگ شد و شغل عشارى پيش گرفت تا آنكه مرد و در همان مقبره نزديك محلى كه آن مرد صالح بيتوته مىكرد دفن كردند پس او را در خواب ديد پس از گذشتن كمتر از ماهى كه در هيئت نيكويى است پس به نزد او رفت و گفت من مىدانم مبدا و منتهاى كار تو و ظاهر و باطن ترا و نبودى از آنها كه احتمال رود نيكى در باطن ايشان و شغل تو مقتضى نبود جز عذاب را پس به كدام عمل به اين مقام رسيدى گفت چنان است كه گفتى و من در اشد عذاب بودم از روز وفات تا ديروز كه زوجه استاد اشرف حداد فوت شد و در اين مكان او را دفن كردند و اشاره كرد به موضعى كه قريب صد ذرع از او دور بود و در شب وفات او حضرت ابى عبد الله الحسين عليه السلام سه مرتبه او را زيارت كرد و در مرتبه سوم امر فرمود به رفع عذاب از اين مقبره پس حالت ما نيكو شد و در سعه و نعمت افتاديم پس از خواب متحيرانه بيدار شد و حداد را نمىشناخت و محله او را نمىدانست پس در بازار حدادان از او تفحص كرد و او را پيدا نمود از او پرسيد براى تو زوجهاى بود گفت آرى ديروز وفات كرد و او را در فلان مكان و همان موضع را اسم برد دفن كردم گفت او به زيارت ابى عبد الله عليه السلام رفته بود گفت نه گفت ذكر مصايب او مىكرد گفت نه گفت مجلس تعزيهدارى داشت گفت نه آنگاه پرسيد چه مىجويى خواب را نقل كرد گفت آن زن مواظبت داشت به زيارت عاشورا