نقش احسان در حیات فردی و اجتماعی
نويسنده:علی رضایی
مطالعه آیات و تحلیل قرآنی از آثار و کارکردهای احسان از آن رو انجام می شود تا با تقویت انگیزه ها بدان گرایش یابیم و به آثار و پاداش های آن دست یابیم. بر این اساس مطلبی که نویسنده براساس آیات ارایه داده را با هم از نظر می گذرانیم تا همواره در حوزه نیکوکاری از پیشگامان و سابقون باشیم.
از آن جایی که بشر دوست می دارد تا به هر شکلی شده برای خود در جامعه احترام کسب کند و از جایگاه و اعتبار اجتماعی خاص و درخوری برخوردار گردد و هم به سبب گرایش طبیعی به کمال و دوری از نقص، احسان را راهی به سوی کمال و دوری از نقص بر می شمارد به احسان به عنوان یکی از آسان ترین و مهم ترین ابزارهای دست یابی به آن می شمارد و بر این اساس به احسان و نیکوکاری وکارهای پسندیده رو می آورد.
با این همه برای ترغیب و تشویق مردم به احسان و نیکوکاری، خداوند در آیات بسیاری با بیان آثار و نقش آن در زندگی دنیوی و اخروی بشر و هم چنین پاداش هایی که بر آن مترتب می شود، می کوشد تا راه و روش مردم را به این سو گرایش دهد.
از جمله آثاری که برای احسان می توان در زندگی دنیوی بر شمرد رهایی و نجات از عذاب های الهی است که به سبب گناهان بر انسان و یا جامعه سرازیر می شود. هر کسی گناهی را مرتکب شود می بایست خود را آماده پیامدهای طبیعی دنیوی آن کند. از این روست که خداوند در قرآن به گناهکاران و نیز خطاکاران می فرماید که برای رهایی از پیامدهای آن می بایست به سرعت دست به دامن استغفار و توبه شد و برای این که سرعت عمل استغفار افزایش یابد بهترین و کوتاه ترین راه پیشگیری و یا حتی رفع و برداشتن بلا و عذابی آن است که شخص به احسان و نیکی روی آورد. (زمر آیه ۵۸)
بنابر این اگر کسی و یا جامعه ای گرفتار عذاب و بلاهای مختلف و لو به ظاهر طبیعی می شوند، باید به احسان و نیکوکاری به عنوان عامل دفع و رفع بنگرند و از آن برای رهایی از عذاب و بلابهره جویند، چنان که استغفار و توبه این کار را انجام می دهد.
خداوند در آیه ۱۴۷ و ۱۴۸ سوره آل عمران، احسان را زمینه ساز استجابت دعا می شمارد. بر این اساس می بایست گفت هرکسی که بخواهد دعایش مستجاب شود باید نیکوکاری را به عنوان یکی از ابزارهای دستیابی به این هدف مورد توجه قرار دهد. خداوند در آیات دیگر توضیح می دهد که گناهانی هستند که راه اجابت دعا را می بندد و امیر مؤمنان علی(ع) از خداوند می خواهد که گناهانی را که راه اجابت دعا و نزول بلا را می گیرند را برمردم ببخشد.
درحقیقت چنان که آیه ۱۱۴ سوره هود و ۱۱ سوره نمل و ۳۴ و ۳۵ سوره زمر بیان می کند احسان از علل و عوامل سبب محو گناهان و بدی ها می شود و با محو و از میان رفتن است که خداوند به انسان عنایت خاص می کند و دعاها و نیایش های او را قبول می کند و برآورده می سازد.
به سخن دیگر، اعمالی هستند که موجب نزول بلا و گرفتاری می شوند و راه صعود دعا را می بندد، از این رو یکی از راه های رهایی از بلا و گرفتاری ها و اجابت دعا این است که با اعمال و کارهای نیک و پسندیده رحمت خداوند را به سوی خود جلب و جذب کرده و از عنایت خاص خداوند بهره مند شد؛ زیرا خداوند در آیه ۱۹۵ سوره بقره و همچنین ۱۳۴ سوره آل عمران و آیات ۱۳ و ۹۳ سوره مائده یکی از راه های دستیابی به محبوبیت و دوستی خداوند را احسان و نیکوکاری می شمارد. این گونه است که احسان سبب جلب رحمت خداوندشده و او به انسان محسن و نیکوکار نزدیک شده و دعا و نیایش های او را می شنود و خواسته های او را اجابت می کند. (اعراف آیه ۵۶ و نیز لقمان آیه۳)
هرکس و یا جامعه ای بخواهد به سعادت دنیوی و آرامش و آسایش زندگی این جهانی دست یابد می بایست از احسان و نیکوکاری به عنوان یکی از اسباب و عوامل آن توجه کند. خداوند در آیه ۱۴۸ سوره آل عمران و نیز ۳۰ سوره نحل و ۱۰سوره زمر به این نکته توجه می دهد و از مردم می خواهد که حتی اگر خواهان سعادت و خوشبختی دنیوی هستند می بایست به احسان و نیکوکاری به عنوان عاملی از عوامل خوشبختی فرد و جامعه توجه کنند.
خداوند از کارکردهای اجتماعی احسان به آبرومندی اشاره می کند. هرچند که آیه ۲۶ سوره یونس این اثر و کارکرد را برای آخرت بیان می کند ولی می توان دریافت که خداوند که در آخرت به سبب احسان و نیکوکاری شخص به حفظ آبروی او اقدام می کند به طریق اولی بر حفظ آبروی شخص نیکوکار در دنیا نیز اقدام می کند. براین اساس می توان گفت که انسانها برای حفظ آبروی خویش و ظهور و تجلی خداوند به نام ستار و غفار می بایست از ابزار احسان بهره گیرند تا در سایه ستاریت خداوند قرارگرفته و آبروی خویش را در جامعه حفظ کنند.
از کارکردهای دیگری که برای احسان می توان بیان کرد بهره مندی از امدادهای غیب و خاص خداوندی است که در آیات ۱۱۴ و ۱۲۱ سوره صافات اشاره کرد که در گزارش امدادهای غیبی به حضرت موسی(ع) و قوم بنی اسراییل بیان شده است. خداوند در این آیات بیان می کند که خداوند به سبب احسان بنی اسراییل در دوره اسارت خویش در مصر آنان را موردتوجه خاص قرارداده و با امدادها و نصرت های ویژه آنان را بر دشمنان خویش غلبه و چیره داده است.
اعطای قدرت و منزلت اجتماعی نیز از دیگر کارکردهای احسان به ویژه درحوزه عمل اجتماعی است. این مطلب شاید امری طبیعی باشد زیرا کسی که به دیگری چیزی را می بخشد تا نیاز کسی را برآورده سازد و یا با کمک و یاری شخصی او را کمک می کند تا به نیازهای خود پاسخ درست و مناسب دهد در چشم و دل مردم جا باز می کند و محبوب آنها می شود. و این گونه است که با محبوبیت در میان مردم از منزلت و اعتبار اجتماعی نیز بهره مند خواهد شد. (یوسف آیه ۵۶)
رهایی از اندوه و غم های بزرگ از دیگر آثاری است که خداوند درآیات ۷۵ تا ۸۰ سوره صافات و نیز ۱۱۴ و ۱۱۵ و ۱۲۱ همین سوره برای احسان برمی شمارد . براین اساس اگر کسی گرفتار اندوه و غمی بزرگ است می تواند با احسان و نیکوکاری نسبت به دیگران خود را از رنج واندوه و غم برهاند. افزون بر کارکردهایی از این دست می توان احسان و نیکوکاری را عاملی مهم برای دست یابی به مقامات و کمالات انسانی نیزبرشمرد. خداوند بیان می کند کسی که طالب علم و حکمت است می تواند با بهره گیری از ابزار احسان و نیکوکاری خود را به این مقامات برساند و از فواید آن بهره مند شود.
خداوند برخورداری افراد ازعلم و دانش الهی را ثمره و میوه احسان و نیکوکاری اشخاص برمی شمارد و در آیه ۲۲سوره یوسف و نیز ۱۴سوره قصص برخورداری حضرت یوسف (ع) وحضرت موسی (ع) را به علم و دانش خاص به سبب احسان و نیکوکاری آنان برمی شمارد و از مردم می خواهد که با پیروی از این دو نمونه و سرمشق انسانیت برای دست یابی به علم و دانش خاص از احسان و نیکوکاری بهره مند شوند و آن را نادیده نگیرند.
خداوند در آیات ۱۱۴ تا ۱۲۱ سوره صافات حتی بهره مندی از علم کتاب آسمانی و دست یابی به آن را به سبب احسان و قرارگرفتن دراین مقام برمی شمارد. درحقیقت تنها کسانی به کتاب آسمانی دست می یابند و یا از علم و دانش آن برخوردار خواهند شد که اهل احسان شوند و به عنوان محسن از آنان یاد شود.
آیات ۲۲ سوره یوسف و ۱۴سوره قصص دست یابی انسان به مقام داوری و حکومت و ولایت را به سبب احسان می داند و درحقیقت تاکید می کند تنها کسانی می توانند در مقام حکومت و داوری و حکمیت قرار گیرند که اهل احسان باشند و مردم ایشان را به این نام بشناسند؛ زیرا احسان عامل جلب محبت دیگران و پذیرش قدرت و حکومت و حکمیت آنان است. به ویژه کسانی که اهل احسان هستند و مردم ایشان را به این نام می شناسند در میان مردم برخوردار از نام نیک (صافات آیات ۱۰۴تا ۱۲۱ و نیز ۷۵ تا ۸۰) می باشند و از منزلت اجتماعی سود می برند. (یوسف آیه ۵۶)
البته می توان از همین آیات این نکته را نیز به دست آورد که احسان و نیکوکاری، سرچشمه حکمت را بر فرد می گشاید و اهل احسان از گوهر حکمت سود خواهند برد و درزندگی خویش از آن بهره مند خواهند شد. این ها گزارش گونه ای از فواید احسان و آثار آن در زندگی دنیوی و معنوی است که خداوند در آیات مختلف گزارش کرده است و از مردم خواسته است تا در مقام احسان در آیند و از آثار آن برخوردار گردند.
منبع: روزنامه کیهان
● جایگاه و مفهوم احسان
از آن جایی که بشر دوست می دارد تا به هر شکلی شده برای خود در جامعه احترام کسب کند و از جایگاه و اعتبار اجتماعی خاص و درخوری برخوردار گردد و هم به سبب گرایش طبیعی به کمال و دوری از نقص، احسان را راهی به سوی کمال و دوری از نقص بر می شمارد به احسان به عنوان یکی از آسان ترین و مهم ترین ابزارهای دست یابی به آن می شمارد و بر این اساس به احسان و نیکوکاری وکارهای پسندیده رو می آورد.
با این همه برای ترغیب و تشویق مردم به احسان و نیکوکاری، خداوند در آیات بسیاری با بیان آثار و نقش آن در زندگی دنیوی و اخروی بشر و هم چنین پاداش هایی که بر آن مترتب می شود، می کوشد تا راه و روش مردم را به این سو گرایش دهد.
● آثار و نقش احسان
از جمله آثاری که برای احسان می توان در زندگی دنیوی بر شمرد رهایی و نجات از عذاب های الهی است که به سبب گناهان بر انسان و یا جامعه سرازیر می شود. هر کسی گناهی را مرتکب شود می بایست خود را آماده پیامدهای طبیعی دنیوی آن کند. از این روست که خداوند در قرآن به گناهکاران و نیز خطاکاران می فرماید که برای رهایی از پیامدهای آن می بایست به سرعت دست به دامن استغفار و توبه شد و برای این که سرعت عمل استغفار افزایش یابد بهترین و کوتاه ترین راه پیشگیری و یا حتی رفع و برداشتن بلا و عذابی آن است که شخص به احسان و نیکی روی آورد. (زمر آیه ۵۸)
بنابر این اگر کسی و یا جامعه ای گرفتار عذاب و بلاهای مختلف و لو به ظاهر طبیعی می شوند، باید به احسان و نیکوکاری به عنوان عامل دفع و رفع بنگرند و از آن برای رهایی از عذاب و بلابهره جویند، چنان که استغفار و توبه این کار را انجام می دهد.
خداوند در آیه ۱۴۷ و ۱۴۸ سوره آل عمران، احسان را زمینه ساز استجابت دعا می شمارد. بر این اساس می بایست گفت هرکسی که بخواهد دعایش مستجاب شود باید نیکوکاری را به عنوان یکی از ابزارهای دستیابی به این هدف مورد توجه قرار دهد. خداوند در آیات دیگر توضیح می دهد که گناهانی هستند که راه اجابت دعا را می بندد و امیر مؤمنان علی(ع) از خداوند می خواهد که گناهانی را که راه اجابت دعا و نزول بلا را می گیرند را برمردم ببخشد.
درحقیقت چنان که آیه ۱۱۴ سوره هود و ۱۱ سوره نمل و ۳۴ و ۳۵ سوره زمر بیان می کند احسان از علل و عوامل سبب محو گناهان و بدی ها می شود و با محو و از میان رفتن است که خداوند به انسان عنایت خاص می کند و دعاها و نیایش های او را قبول می کند و برآورده می سازد.
به سخن دیگر، اعمالی هستند که موجب نزول بلا و گرفتاری می شوند و راه صعود دعا را می بندد، از این رو یکی از راه های رهایی از بلا و گرفتاری ها و اجابت دعا این است که با اعمال و کارهای نیک و پسندیده رحمت خداوند را به سوی خود جلب و جذب کرده و از عنایت خاص خداوند بهره مند شد؛ زیرا خداوند در آیه ۱۹۵ سوره بقره و همچنین ۱۳۴ سوره آل عمران و آیات ۱۳ و ۹۳ سوره مائده یکی از راه های دستیابی به محبوبیت و دوستی خداوند را احسان و نیکوکاری می شمارد. این گونه است که احسان سبب جلب رحمت خداوندشده و او به انسان محسن و نیکوکار نزدیک شده و دعا و نیایش های او را می شنود و خواسته های او را اجابت می کند. (اعراف آیه ۵۶ و نیز لقمان آیه۳)
● کارکردهای اجتماعی احسان
هرکس و یا جامعه ای بخواهد به سعادت دنیوی و آرامش و آسایش زندگی این جهانی دست یابد می بایست از احسان و نیکوکاری به عنوان یکی از اسباب و عوامل آن توجه کند. خداوند در آیه ۱۴۸ سوره آل عمران و نیز ۳۰ سوره نحل و ۱۰سوره زمر به این نکته توجه می دهد و از مردم می خواهد که حتی اگر خواهان سعادت و خوشبختی دنیوی هستند می بایست به احسان و نیکوکاری به عنوان عاملی از عوامل خوشبختی فرد و جامعه توجه کنند.
خداوند از کارکردهای اجتماعی احسان به آبرومندی اشاره می کند. هرچند که آیه ۲۶ سوره یونس این اثر و کارکرد را برای آخرت بیان می کند ولی می توان دریافت که خداوند که در آخرت به سبب احسان و نیکوکاری شخص به حفظ آبروی او اقدام می کند به طریق اولی بر حفظ آبروی شخص نیکوکار در دنیا نیز اقدام می کند. براین اساس می توان گفت که انسانها برای حفظ آبروی خویش و ظهور و تجلی خداوند به نام ستار و غفار می بایست از ابزار احسان بهره گیرند تا در سایه ستاریت خداوند قرارگرفته و آبروی خویش را در جامعه حفظ کنند.
از کارکردهای دیگری که برای احسان می توان بیان کرد بهره مندی از امدادهای غیب و خاص خداوندی است که در آیات ۱۱۴ و ۱۲۱ سوره صافات اشاره کرد که در گزارش امدادهای غیبی به حضرت موسی(ع) و قوم بنی اسراییل بیان شده است. خداوند در این آیات بیان می کند که خداوند به سبب احسان بنی اسراییل در دوره اسارت خویش در مصر آنان را موردتوجه خاص قرارداده و با امدادها و نصرت های ویژه آنان را بر دشمنان خویش غلبه و چیره داده است.
اعطای قدرت و منزلت اجتماعی نیز از دیگر کارکردهای احسان به ویژه درحوزه عمل اجتماعی است. این مطلب شاید امری طبیعی باشد زیرا کسی که به دیگری چیزی را می بخشد تا نیاز کسی را برآورده سازد و یا با کمک و یاری شخصی او را کمک می کند تا به نیازهای خود پاسخ درست و مناسب دهد در چشم و دل مردم جا باز می کند و محبوب آنها می شود. و این گونه است که با محبوبیت در میان مردم از منزلت و اعتبار اجتماعی نیز بهره مند خواهد شد. (یوسف آیه ۵۶)
● کارکردهای شخصی احسان
رهایی از اندوه و غم های بزرگ از دیگر آثاری است که خداوند درآیات ۷۵ تا ۸۰ سوره صافات و نیز ۱۱۴ و ۱۱۵ و ۱۲۱ همین سوره برای احسان برمی شمارد . براین اساس اگر کسی گرفتار اندوه و غمی بزرگ است می تواند با احسان و نیکوکاری نسبت به دیگران خود را از رنج واندوه و غم برهاند. افزون بر کارکردهایی از این دست می توان احسان و نیکوکاری را عاملی مهم برای دست یابی به مقامات و کمالات انسانی نیزبرشمرد. خداوند بیان می کند کسی که طالب علم و حکمت است می تواند با بهره گیری از ابزار احسان و نیکوکاری خود را به این مقامات برساند و از فواید آن بهره مند شود.
خداوند برخورداری افراد ازعلم و دانش الهی را ثمره و میوه احسان و نیکوکاری اشخاص برمی شمارد و در آیه ۲۲سوره یوسف و نیز ۱۴سوره قصص برخورداری حضرت یوسف (ع) وحضرت موسی (ع) را به علم و دانش خاص به سبب احسان و نیکوکاری آنان برمی شمارد و از مردم می خواهد که با پیروی از این دو نمونه و سرمشق انسانیت برای دست یابی به علم و دانش خاص از احسان و نیکوکاری بهره مند شوند و آن را نادیده نگیرند.
خداوند در آیات ۱۱۴ تا ۱۲۱ سوره صافات حتی بهره مندی از علم کتاب آسمانی و دست یابی به آن را به سبب احسان و قرارگرفتن دراین مقام برمی شمارد. درحقیقت تنها کسانی به کتاب آسمانی دست می یابند و یا از علم و دانش آن برخوردار خواهند شد که اهل احسان شوند و به عنوان محسن از آنان یاد شود.
آیات ۲۲ سوره یوسف و ۱۴سوره قصص دست یابی انسان به مقام داوری و حکومت و ولایت را به سبب احسان می داند و درحقیقت تاکید می کند تنها کسانی می توانند در مقام حکومت و داوری و حکمیت قرار گیرند که اهل احسان باشند و مردم ایشان را به این نام بشناسند؛ زیرا احسان عامل جلب محبت دیگران و پذیرش قدرت و حکومت و حکمیت آنان است. به ویژه کسانی که اهل احسان هستند و مردم ایشان را به این نام می شناسند در میان مردم برخوردار از نام نیک (صافات آیات ۱۰۴تا ۱۲۱ و نیز ۷۵ تا ۸۰) می باشند و از منزلت اجتماعی سود می برند. (یوسف آیه ۵۶)
البته می توان از همین آیات این نکته را نیز به دست آورد که احسان و نیکوکاری، سرچشمه حکمت را بر فرد می گشاید و اهل احسان از گوهر حکمت سود خواهند برد و درزندگی خویش از آن بهره مند خواهند شد. این ها گزارش گونه ای از فواید احسان و آثار آن در زندگی دنیوی و معنوی است که خداوند در آیات مختلف گزارش کرده است و از مردم خواسته است تا در مقام احسان در آیند و از آثار آن برخوردار گردند.
منبع: روزنامه کیهان