نويسنده: محمد رضا انصاري
تحقير، در لغت به معناي پست و حقير شمردن و يا اهانت و خوار و ذليل دانستن است، و به همين معني در آيات قرآن و روايات و متون فقه وارد شده است. يکي از اصول کلي و مسلم اسلام همانا ارزش و اعتباري است که اسلام براي آبرو و شخصيت افراد انسان قائل شده است، از اين روست که در آيات قرآن و روايات امامان معصوم تأکيد فراواني بر نگه داشتن حرمت افراد و ممنوعيت شکستن آن و تجاوز به حريم ديگران شده است. بنا به دلالت آيات و روايات خداوند تمام افراد بشر را بالسويه خلق نموده و همهي آنها از ارزش برابري در درگاه او برخوردارند و آنچه که موجب تمايز افراد در اين دنيا و در پيشگاه پروردگار ميگردد همانا صفات نيک نفساني و تقواي باطن و ظاهر و پرهيز از گناهان و منهيات شرع ميباشد. با توجه به اين اصل است که اسلام مسلمانان را به برادري و دوستي و محبت دعوت نموده و از تکبر و غرور و خودخواهي و هواي نفس و برتري طلبي که لازمهي آن کوچک شمردن ديگران و تحقير و اهانت و بيارزش دانستن همنوعان است نهي شديد نموده و آن را دليلي بر انحطاط روح انسان و آلودگي آن به زشتيها و پليديها دانسته است. در حديثي قدسي آمده است «لَيَأذَنَ بِحَربٍ مِنّي مَن أذَلَّ عَبدي» (هر آنکس که بندهي مرا تحقير نمايد به من اعلام جنگ نموده است). اطلاق اين حديث شامل مسلمان و غير مسلمان است، از اين رو به طور کلي انسان مخلوق خداست و از ارزش والايي برخوردار است، لذا هيچ فردي حق ندارد به صرف داشتن برتريهاي ظاهري اعم از مال يا قدرت و مکنت و يا علم خود را بر ديگران برتر دانسته و اقدام به تحقير ديگران کند. در روايت ديگري از پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است «مَنِ استَذَلَّ مُومِناً أو حَقَّرَهُ لِفَقرِه اَو قِلَّةِ ذاتِ يَدِهِ شَهَّرَهُ اللهُ يُومَ القيمةِ» (هر کس مؤمني را خوار نمايد و يا او را به جهت فقر و نداري تحقير کند خداوند او را در روز قيامت مفتضح خواهد نمود). در فقه اماميه تحقير نمودن ديگران به هر علت مورد مذمت شديد قرار گرفته و از مواردي است که دربارهي آن نهي شديد و حرمت اکيد آمده است، بدي اين صفت مذموم تا بدانجا است که در چندين روايت از تحقير کننده با عنوان کسي که به جنگ خدا رفته ياد شده است. مواردي که تحقير در فقه و روايات اماميّه مورد بحث قرارگرفته عبارتند از: 1) تحقير مسلمان از محرماتي است که تحقير کننده در صورت عدم توبه به آتش دوزخ وعيد داده شده است. خداوند ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ يَسْخَرْ قَوْمٌ مِن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَلاَ نِسَاءٌ مِن نِسَاءٍ عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَلاَ تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلاَ تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الْاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيَمانِ وَمَن لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (الحجرات، 11). اين آيه هنگامي نازل شد که مسلماني اقدام به تحقير مسلمان ديگر نمود. 2) تحقير مسلمان به خاطر فقر و تنگدستي: اين گونه تحقير نيز در شرع شديداً مورد مذمت قرار گرفته است و روايات فراواني در نهي و ممنوعيت اين تحقير وارد شده است. 3) تحقير مسلمان به خاطر ارتکاب گناه: بنابر وظيفهاي که اسلام به عهدهي هر مسلماني در مورد امر به معروف و نهي از منکر قرار داده، افراد مسلمان ملزمند همکيشان خود را از ارتکاب گناه برحذر داشته و آنها را امر به معروف و صلاح کنند، ليکن اين نهي و امر بايد در حدود شرع بوده و هيچ کس حق ندارد ديگري را به خاطر ارتکاب گناهي که خود ناهي و امر آن نيز ممکن است در معرض ارتکاب آن قرار گيرد تحقير نمايد. از اين رو در روايات فراواني افرادي که سعي در يافتن عيب و گناه ديگران به منظور تحقير و آبروريزي و شرمساري آنان نمايند، مذمت شده و به آنان وعيد آتش دوزخ داده شده است. 4) تحقير به وسيله هَمز و لَمز: از مواردي که شديداً اسلام از آن نهي نموده و مرتکب آن را به آتش وعيد داده همانا تحقير نمودن فرد مسلمان در چشم ديگران و جامعه به وسيلهي ايماء و اشاره و مسخره نمودن با نامهاي خندهآور است. در قرآن کريم آمده است «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ». 5) ارتداد به علت تحقير: يکي از مواردي که موجب ارتداد مسلمان ميگردد همانا تحقير و مسخره و استهزاء نمودن خداوند و پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و اصول اساسي دين است، که بر چنين فردي احکام مرتد مترتب خواهد شد. 6) ضرورت تحقير نمودن: شرع اسلام در موارد معيني و به منظور ارعاب بزهکاران و جلوگيري از تکرار جرائمي که سالب امنيت و آسايش عمومي مردم مسلمان است دستور تحقير مرتکبين جرائم و بزهکاران را داده، از اين رو با تشخيص حاکم شرع ميتوان چنين افرادي را در انظار عمومي با زدن شلاق و ديگر تعزيرات تحقير نمود. در تمام موارد فوقالذکر تحقير عنواني است که موارد و خصوصيات و شدت و ضعف آن را عرف جامعه تشخيص ميدهد از اين رو تفاوت جوامع و اخلاق و عادات آنها ممکن است مصاديق تحقير را نيز متفاوت کند.
منابع:
الصحاح؛ لسان العرب؛ مختار الصحاح؛ المصباح (مادهي حَقْر)؛ جامع احاديث الشيعه، 305/16 به بعد؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، 238؛ جواهر الکلام، 41/ کتاب الحدود؛ وسائل الشيعة، 28 / حدود و تعزيرات؛ اعلام الدين، 405.
منبع: تهيه و تنظيم: دائرةالمعارف تشيع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسهي انتشارات حکمت، چاپ اول.