حقوق خانواده

امروز خانواده يكى از محورى‏ترين نهادهاى اجتماع بشرى است كه تاكنون جانشينى براى آن يافت نشده است. نقش كليدى خانواده در برآوردن نيازهاى عاطفى، فرهنگى، اقتصادى و غير آن، اين نهاد را به عنوان يك نهاد طبيعى بى‏بديل كه از آغاز خلقت همراه بشر بوده، تبديل نموده است. از سوى ديگر آسيب‏ها و آفت‏هايى كه موجب سست شدن بنياد خانواده شده، توجه محققان را به مطالعه كاركردها و ابعاد گوناگون اين نهاد جلب نموده است. اگر قرن
شنبه، 24 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حقوق خانواده
حقوق خانواده
حقوق خانواده

نويسنده:هدیه فاطمی

امروز خانواده يكى از محورى‏ترين نهادهاى اجتماع بشرى است كه تاكنون جانشينى براى آن يافت نشده است. نقش كليدى خانواده در برآوردن نيازهاى عاطفى، فرهنگى، اقتصادى و غير آن، اين نهاد را به عنوان يك نهاد طبيعى بى‏بديل كه از آغاز خلقت همراه بشر بوده، تبديل نموده است.
از سوى ديگر آسيب‏ها و آفت‏هايى كه موجب سست شدن بنياد خانواده شده، توجه محققان را به مطالعه كاركردها و ابعاد گوناگون اين نهاد جلب نموده است. اگر قرن حاضر را قرن فروپاشى خانواده در غرب بناميم گزافه نگفته‏ايم، اين سيل بنيان كن به مرزهاى كشورهاى غربى محدود نمانده و از طريق وسايل ارتباطى، مهاجرت و ... كشورهاى اسلامى و جهان سوم را نيز درنورديده است. آمار رو به افزايش طلاق در كشورهاى اسلامى مايه نگرانى بسيارى از متفكران و دينداران گرديده است.
تأسف‏انگيزتر اينكه در فرايند صنعتى شدن كشورهاى جهان سوم و ورود ماشين و صنعت از كشورهاى غربى «جنبش‏هاى آزادى زنان» از نوع غربى آن هم وارد اين كشورها شده است. ماهيت اين جنبش‏ها با فرهنگ و تمدن اسلامى ناهمگون است، چه در اين ايده‏ها خدا جايگاهى ندارد. در جامعه و فرهنگى كه خدا حضور نداشته باشد، ايثار و فداكارى و مهر و عاطفه و ساير دستورهاى اخلاقى و دينى بى‏معناست.
دستورهاى اخلاقى چون گذشت و مهرورزى اساس و بنياد خانواده را تشكيل مى‏دهد. سست شدن بنياد خانواده نيز دورنماى آينده بشر و ارزش‏هاى انسانى را تار و مبهم مى‏سازد. بر اساس اين واقعيت است كه گفته‏اند: «سست شدن بنيان خانواده در قرن حاضر تهديدى براى آينده بشريت و ارزش‏هاى انسانى است.»(1)
اين در حالى است كه متفكران مسلمان با تكيه بر تعاليم انسان‏ساز اسلام تنها راه گريز از آثار سوء و خانمان‏برانداز فرهنگ غرب را پناه بردن به معنويت و اخلاق مى‏دانند.
آميختن حقوق و اخلاق از امتيازات نظام حقوقى اسلام است كه در بحث حقوق خانواده جا گرفته است. آميختگى فقه خانواده و اخلاق خانواده در اسلام از روى حكمت و تدبير صورت گرفته است. طبيعت خانواده اقتضاى چنين تركيبى را دارد. بلكه مى‏توان گفت: نقش اخلاق در خانواده كه كانون مهر، ايثار و گذشت است بيش از حقوق مى‏باشد.(2)
با اين وصف توجه به حقوق خانواده و ارتقاى جايگاه زن در خانواده از موضوعات مهم مورد توجه محققان، حقوقدانان و فقيهان در كشورهاى اسلامى بوده است تا شايد بتوان از اين طريق جلوى سيل مخرب فرهنگ غربى كه موجوديت خانواده را در كشورهاى اسلامى تهديد مى‏كند، سد نمود.
از ميان روش‏هاى گوناگون انجام اصلاحات در حوزه حقوق خانواده بى‏شك اصلاح معطوف به كتاب و سنت و به اصطلاح «درون دينى» مطمئن‏ترين و بى‏نقص‏ترين روش‏هاى اصلاح است كه ضرورت آن غير قابل انكار مى‏باشد.
اين تحقيق در پى آن است كه حقوق خانواده و تحوّلات آن را مطالعه كند و اين حقيقت را باز نمايد كه اوّلاً: تحول و تطبيق جريانات و نهادهاى اجتماعى با زمان يك ضرورت انكارناپذير است.
ثانياً: اين وظيفه انديشوران و محققان مسلمان است كه بهترين و سالم‏ترين نوع اصلاح و تحول را در نهادهاى اجتماعى از جمله نهاد خانواده به كار بندند. به تعبير ديگر در كشاكش ميان سنت و تجدد، ناگزير از اصلاح و ايجاد سازوارى ميان آن دو هستيم. اين اصلاح در سايه سنت نبوى بايد صورت گيرد، چرا كه در سنت نبوى نه تنها اصلاحات تاريخى در حوزه حقوق خانواده و زن انجام شد كه بنيادها و روش‏هاى صحيح اصلاح نيز نمايانده گرديده است.
خانواده از ديدگاه پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم)
وحى و سنت نبوى اساساً جدايى‏ناپذيرند؛ آنچه در كتاب خدا بر پيغمبر نازل شده است با تبليغ در جامعه گسترش مى‏يابد و هر چه پيغمبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) براى مردم مى‏گويد، به حكم «ما ينطق عن‏الهوى ان هو الا وحى يوحى» مورد تأييد و حمايت خداوند جهانيان است.
پس ناگزيريم هر گاه سخن از ديدگاه حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) به ميان آيد به قرآن كريم مراجعه كنيم.
سفارش به ازدواج:
در اين كه نكاح نهادى است مورد توصيه و سفارش اسلام هيچ ترديدى وجود ندارد.
فقيهان بر استحباب نكاح در اسلام سه دليل اقامه كرده‏اند: اجماع، كتاب و سنت.(3)
بر اساس سنت قطعيه تمام مذاهب اسلامى، ازدواج نهاد مقدسى است كه سيره رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) بر آن تأكيد بسيار دارد. روايات زيادى از پيامبر در مجامع و منابع روايى شيعه و اهل سنت وارد شده است(4) كه به تعدادى از آنها اشاره مى‏كنيم. پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:
«ما بنى فى الاسلام احب الى اللَّه عزّ و جل من التزويج؛(5)
هيچ نهادى محبوب‏تر از ازدواج نزد خداوند بزرگ نيست.»
نيز فرموده‏اند:
كه هر كس ازدواج كند نصف دينش را حفظ نموده،(6)
ازدواج كنيد كه در روز قيامت به شما مباهات مى‏كنم(7)
و تأهل گزينيد كه روزى‏رسان‏تر است.(8)
از حضرت على(علیه السلام) روايت شده است:
ازدواج كنيد كه سنت رسول خداست
و نيز فرمودند:
هر كس خواهد از سنت من پيروى كند ازدواج كند و فرزند بخواهد.(9)
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ سؤالى كه از رفتار شخصى پرسيده بودند كه عبادت مى‏كند و غذا و زن و بوى خوش را كنار گذاشته مرقوم فرمودند:
زن داشتن سنت رسول خدا بود و همواره گوشت و عسل ميل مى‏فرمود.(10)
همچنين فرمودند:
هر كس دوست دارد كه خدا را پاك و پاكيزه ملاقات كند، بايد همسر اختیار کند.(11)
دو ركعت نماز متأهل برابر با هفتاد ركعت نماز فرد بى‏همسر است.(12)
فوايد و آثار نكاح:
امام محمد غزالى، فيض كاشانى و ملااحمد نراقى ضمن اشاره به روايات و سنت رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فوايد بسيارى براى نكاح برمى‏شمارند كه به طور خلاصه به آنها اشاره مى‏كنيم.(13)
1. پيدايش فرزند و بقاى نسل منظور اصلى از تشريح نكاح است.
حضرت محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: به زيادى امتم مباهات مى‏كنم و دعاى فرزند صالح تبرك دارد و به واسطه كودكى كه بميرد، طلب شفاعت مى‏شود.
2. محفوظ ماندن از شيطان و دفع طوفان شهوت و چشم پوشيدن از حرام.
3. راحتى نفس و انس آن به همنشينى با همسر و فرزند كه موجب آسودگى خاطر و تقويت آن بر بندگى خداوند است.
4. فراغت دل از امور منزل و خانه‏دارى.
5. جهاد با نفس و رياضت آن در قيام به حقوق اهل و عيال و صبر بر اخلاق آنها و احتمال اذيت آن و كوشش در اصلاح و ارشاد آنها.
آنچه در كلام بزرگان در باره اهداف ازدواج بيان شد، نشانگر آن است كه اسلام براى ازدواج جنبه عبادى قائل شده، طبيعى است كه اهداف معنوى ازدواج بر اهداف مادى آن برترى دارد.
جالب اين است كه از ميان اهداف فوق، قرآن كريم ابتدا به آرامش دهندگى ازدواج تصريح مى‏فرمايد:
«هو الذى خلقكم من نفس واحدة و جعل منها زوجها ليسكُن اليها ...؛(14)
اوست كه همه شما را از يك تن بيافريد و از آن يك تن، زنش را نيز بيافريد تا به او آرامش يابد ...»
پس از آن مى‏فرمايد:
«فلما تغشيها حملت حملاً خفيفاً فمَرّتْ به فلما اثقلت دعو اللَّه ربهما لئن آتيتنا صالحاً لنكونن من الشاكرين؛
چون با او در آميخت، به بارى سبك بارور شد و مدتى با آن سر كرد و چون بار سنگين گرديد، آن دو، پروردگار خويش را بخواندند كه اگر ما را فرزندى صالح دهى از سپاسگزاران خواهيم بود.»
به اين ترتيب مى‏توان گفت ازدواج پيوند عاطفى و حقوقى است كه به موجب آن كامجويى جنسى ميان زن و مرد مشروع مى‏گردد. بنابراين دستيابى به آرامش و آسودگى، اولين فايده و ثمره ازدواج است.
چنان كه از روايت منقول از پيامبر فهميده مى‏شود:
«حبّبت الى مِن دنياكم النساء و الطيب و جعلت قرة عينى فى الصلاة؛(15)
از دنياى شما نزد من، اينها دوست‏داشتنى است: بوى خوش و زن، و نور چشمم در نماز است.»
ويژگى مشترك اين سه چيز جداى از اثر معنوى، آرامش‏بخشى آنها است.
سخن و سيره رسول معظم(صلی الله علیه و آله وسلم) علاوه بر توصيه به تشكيل نهاد خانواده، بر استحكام آن نيز تأكيد دارد. سفارش‏هاى حضرت بر رعايت نكاتى در باره گزينش همسر و بيان ملاك‏هاى آن همه حكايت از اين مهم دارد. انتخاب شايسته همسر و از روى حساب، پيش از ازدواج قطعاً از مشكلات و اختلافات خانوادگى پس از ازدواج مى‏كاهد.
همچنين سفارش شده است كه با فرد همشأن خود در دين و ايمان ازدواج نماييد.(16)

پى‏نوشت‏ها: ‏
1.شوك آينده، الوين تافلر، 139 به نقل فاطمه فكور، كتاب نقد، ش‏12، پاييز1378، ص‏40.
2.حقوق مدنى خانواده، ناصر كاتوزيان، شركت سهامى انتشار، تهران، چاپ سوم، 1371، ج‏1، صفحه ب.
3.اجماع مستند به كتاب و سنت است و اصطلاحاً اجماع مدركى است و بسيارى از فقيهان اعتبار آن را وابسته به اعتبار مدرك آن دانسته‏اند. برخى فقيهان آن را به عنوان دليل مستقل ذكر نموده‏اند. نيز آيات صريحى از قرآن كريم مؤمنان را به نكاح تشويق مى‏كند (سوره نور، آيه 32، سوره نساء، آيه 3).
براى تفصيل مطلب، ر. ك: كتاب النكاح، شبيرى زنجانى، مؤسسه پژوهشى رأى‏پرداز، 1378- 1377، (تقريرات درس خارج فقه)؛ العروة الوثقى، سيدمحمد كاظم‏طباطبايى يزدى، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ص 622.
4.وسايل الشيعه، 14/3؛ من لايحضره الفقيه، محمد بن‏على بابويه قمى، دارصعب، بيروت، سنن، محمد بن‏يزيد القزوينى ابن‏ماجه، دار احياء التراث العربى
5.وسايل الشيعه، 14/3.
6. همان، 5.
7.همان، 3.
8.همان.
9.همان.
10.همان، 4.
11.همان، 6.
12.من لايحضره الفقيه
13.احياء علوم‏الدين، محمد الغزالى، دارالمعرفة، بيروت، المحجة البيضاء، مولى‏محسن الكاشانى، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 3/51؛ معراج السعادة، ملااحمد نراقى، سازمان و انتشارات جاويدان، 225.
14.سوره اعراف(7)، آيه 189.
15.نهج‏الفصاحه، ترجمه و گردآورنده: ابوالقاسم پاينده، سازمان انتشارات جاويدان، 1361، ص‏283، ش‏1343.
16.همان، ص‏248.


 

منبع: کانون گفتمان قرآن




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط