نوجوان وهویت

۱) پشت سرگذاشتن دوران کودکی ، تبدیل شدن به یک فرد بالغ و از دست دادن حمایت ‌های بی ‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همان‌ طور کودک ماندن و بدون هیچ زحمت و دردسری همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر ، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن نوجوان به وجود می ‌آید .
چهارشنبه، 26 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نوجوان وهویت
نوجوان وهویت
نوجوان وهویت





عوامل موثر در رفع مسائل و مشکلات نوجوانی

۱) پشت سرگذاشتن دوران کودکی ، تبدیل شدن به یک فرد بالغ و از دست دادن حمایت ‌های بی ‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همان‌ طور کودک ماندن و بدون هیچ زحمت و دردسری همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر ، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن نوجوان به وجود می ‌آید .
۲) برای کسب استقلال ، نوجوان علیه همه ی مراجع قدرت من جمله والدین طغیان می کند و به خاطر این که به خود و دیگران ثابت کند که بزرگ شده و واقعا مستقل است ، گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می دهد ، درگیری ‌هایی ایجاد می نماید و دست به اعمالی می زند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می کند . مثلا بگو مگو کرده ، بحث و مجادله طولانی با والدین انجام می دهد ، برخلاف خواست والدین دیر به خانه می ‌آید ، از انجام تکالیف درسی خودداری می کند ، سیگار می کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه بزند .
۳) عدم اطمینان نسبت به بزرگسالانی که تاکنون به عنوان الگوی همانند‌سازی بودند و از رفتار و کردارشان تقلید می شد ، با شروع دوره ی نوجوانی در نوجوان ایجاد می گردد و در این مرحله نوجوان به گفته‌ های بزرگسالان و به خصوص والدین اعتماد ندارد و این خود ممکن است موجب به وجود آمدن یک احساس « دوسوگرایی عاطفی » در وی گردد ؛ چون هم باید آنها را دوست داشت ، به آنها نزدیک شد ، از آنها الگو برداری نمود و همانند آنها شد و هم باید از آنان به عنوان تصاویر قدرت ( دشمن ) دور شد و به آنها اعتماد ننمود .
۴) یکی از مسائل مهمی که نوجوان با آن روبرو می شود مساله ی تشکیل هویت فردی اوست ، و این بدان معنی است که سوال ‌های متعددی درباره ی مفهوم زندگی و نقش او در این زندگی ، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ ، و به طور کلی سوال‌ های نظیر « من کیستم » و « به کجا می ‌روم » ذهن او را به خود مشغول می نماید که باید به آنها پاسخ دهد .
جستجوی هویت شخصی متضمن این است که نوجوان تشخیص دهد ، برای او چه چیزهایی مهم و چه کارهایی ارزشمند است و نیز متضمن تنظیم معیارهایی است که وی براساس آنها بتواند رفتار خود و دیگران را هدایت و ارزیابی کند . در این مرحله افراد باید نقش جنسی خود را نیز تعیین نمایند ؛ به خصوص دختران باید درباره ی چگونگی مفهومی که از « زن بودن » پیدا می کنند تصمیم بگیرند . ازدواج نمودن ، مسوولیت‌ های زندگی را پذیرفتن ، بچه ‌دار شدن ، مادر شدن با همه آن مشقت ‌ها و گرفتاری ‌ها !!
لذا نوجوان همه ی خاطره‌ هایی را که از کارهای مادر ، مشکلات ، رنج ‌ها و شادی‌ های او دارد به یاد می ‌آورد که گاه سبب ناراحتی ، اضطراب ، پریشان خاطری و افسردگی و گاه باعث خوشحالی او می گردد .
احساس هویت شخصی در نوجوانان کم کم براساس همانند سازی ‌های مختلف گذشته آنها تکوین می‌ یابد . ارزش‌ ها و معیار های اخلاقی دوران کودکی تا حدود زیادی همانند والدین می‌ باشد ، با ورود به دوران نوجوانی ، ارزش ‌های گروه همسالان و همچنین ارزیابی ‌های معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است که برای نوجوان اهمیت دارد .نوجوانان از راه جمع ‌بندی این ارزش ‌ها و ارزیابی ‌ها سعی می کنند تصویر یک‌ پارچه‌ ای از خود به دست آورند . هر اندازه ارزش ‌هایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز می شود ، با ارزش‌ های والدین و معلمان همخوانی بیشتری داشته باشند ، به همان نسبت کار هویت ‌یابی نوجوان آسانتر پیش می‌ رود .
هر گاه نظریه ‌ها و ارزش‌ های والدین به میزان قابل توجهی با عقاید و ارزش ‌های دوستان ، همسالان و سایر افراد مهم در زندگی نوجوان ، متفاوت باشد و نوجوان هر از چند گاهی دیدگاه‌ های دسته‌‌ای را بپذیرد و عمل نماید و خود نیز نداند که کدامیک از این دیدگاه ‌ها با ارزش ‌ها و معیار های او تطبیق می کند ، کار هویت‌ یابی برایش دشوار و طولانی می گردد و چون نمی ‌تواند هویتی واحد برای خود کسب نماید ، احتمالا دچار بحران هویت می شود ، و نقش‌ های متفاوتی را در جامعه ایفا می کند که خود عامل تعارض ، اضطراب و سردرگمی‌ اش می گردد .
دختر دانشجویی اظهار می دارد :
« در خانواده ‌ام رفتارهایم لوس و بچگانه است ، بین اقوام و فامیل ‌هایم بی ‌بند و بارم ، زیرا که بر اکثر افراد خانواده مادرم فرهنگ غربی حاکم است و آنها از من انتظار دارند که مثل آنها باشم ، در دانشکده بسیار مقرراتی و درسخوان هستم و به عنوان یک دانشجوی خوب معروفم ، بین دوستانم شدیدا مذهبی هستم و در فعالیت ‌های مذهبی شرکت می کنم ، به راستی من کیستم ؟ »
برخی از جوانان در تلاش برای کسب هویت شخصی پس از یک دوره آزمایش و کندوکاو درونی ، متعهدانه به هدفی در زندگی دل می‌ بندند و در راه نیل به آن گام برمی دارند و برخی دیگر در بحران هویت دست و پا زده و در نهایت هویتی انحرافی بر می گزینند ، هویتی که مغایر با ارزش‌ های جامعه‌ ای است که در آن زندگی می کنند و این خود زمینه ‌ساز بسیاری از مسائل و مشکلات آتی آنها خواهد شد .
۵) رشد ونمو غدد داخلی و ترشحات هورمون ‌های جنسی به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی می دهد و انگیزه و کشش جنسی نسبت به غیر همجنس در او ایجاد می گردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است .
تمایل جنسی در دوره بلوغ با خصوصیات اساسی یک غریزه ظاهر می شود ، به عبارت دیگر به صورت نیروی محرکی است که ناخودآگاه متوجه جهت معینی می ‌باشد .
جوان تازه بالغ نیاز جدید و مبهم و تمایلات قوی و نامعلومی را احساس می کند که او را از جلدش خارج می‌ سازد و به سوی جنس مخالف می کشاند . رفتار او کج و معوج می شود و موجب شگفتی اطرافیان و تعجب بیشتر خودش می گردد . جهش‌ های شدید محبت ، عقب‌ نشینی ‌های توضیح ‌ناپذیر و حرکات بدون دلیلی که او را آشفته می‌ سازد ، از خصوصیات این سن هستند ، پس کار غریزه ی جنسی کاملا زیرزمینی است و جهت ‌یابی آن با کورمالی انجام می گیرد و در افراد محجوب و کمرو نوعی اضطراب و گیجی ایجاد می کند ، چنانکه گویی نیرویی در آنها تاثیر می نماید و آنها را به سوی مقصدی که به زحمت می ‌بینند سوق می دهد .
۶) نقایص تربیتی و آموزشی در درون خانواده ، درگیری ‌ها و نزاع‌ های پدر و مادر با یکدیگر و یا با فرزندان ، محرومیت‌ های شدید مالی ، کنترل بیش از حد والدین و مراقبت ‌های افراطی و یا برعکس آزاد گذاشتن بیش از حد و رها کردن نوجوان به حال خود نیز مسائل و مشکلاتی را برای وی ایجاد خواهد کرد .
۷) اوضاع و احوال اقتصادی - اجتماعی و بی ‌ثباتی جامعه ، جنگ ، بیکاری ، کمبود امکانات تفریح و سرگرمی نیز از عوامل مشکل ‌زا خواهند بود .

من کیستم ؟

از ویژگی های عصر جدید ، جریان شتاب ‏آلود زندگی است . حوادث و رویداد های گوناگون ، آنچنان با وسعتْ پدید می ‏آیند که فرصت تفکر و تأمل را از آدمی سلب می‏ کنند . در نتیجه ، مجالی برای تفرج در دنیای درون و جهان برون باقی نمی‏ ماند و انسان ، این موجود سرگشته و درمانده ، نه تنها لذت تفکر را حس نمی ‏کند ، بلکه انگیزه کافی برای اندیشیدن در باب ضروریات زندگی را نیز در خود نمی ‏یابد . حاصل این روند ، بیگانگی او با خویشتن و جهان خارج از خویشتن است . ولی آنچه دردآورتر ، عمیق‏تر و دشوارتر رخ می‏ نماید ، بیگانگی با خود ( عالم درون ) است .

هویت چیست ؟

اریک اریکسون که نام او با « هویت » پیوندی عمیق دارد می‏ نویسد : « هویتی که نوجوان در صدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود این است که « او کیست ؟ » ، نقشی که باید در جامعه ایفا نماید چیست ؟ آیا او یک کودک است یا بزرگسال ؟ آیا او توانایی آن را دارد که روزی به عنوان یک همسر یا پدر یا مادر باشد ؟ آیا او علی ‏رغم نژاد ، مذهب یا زمینه ‏های ملی - که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه می‏ دهد - ، احساس اعتماد به نفس دارد ؟ ».

۱ ) هویت فردی

پیشتر از این در تعریف « هویت» بیان شد که ابتدا برای فرد ، و بویژه جوان ، این پرسش که « من کیستم ؟ » مطرح می ‏شود و پس از آن « چه نقشی دارم ؟ » عنوان می ‏گردد . چنانچه بیشتر به معنای اول تأکید داشته باشیم ، رابطه میان « خودشناسی » و « هویت فردی » تعریف می ‏شود ؛ زیرا « هویت » همان حقیقت شخص است که مشتمل بر صفات جوهری اوست و این همان مقوله ‏ای است که در « خودشناسی » به دنبال دست یافتن به آن هستیم . لذا می ‏توان گفت که با تحقق خودشناسی ، بخش عمده‏ ای از هویت فردی نیز محقق می‏ شود .

۲) هویت اجتماعی

از نوجوانی به بعد به تدریج ، گرایش به « اجتماعی شدن » در شکل دوست ‏یابی و وفاداری به او ظاهر می ‏شود . یکی از صاحبنظران شخصیت می ‏نویسد : « عدم توانایی در انتخاب شغل و یا عدم ادامه تحصیل ، غالباً نمودی از بحران هویت یا گم گشتگی در نقش اجتماعی است . بسیاری از رفتارهای ضد اجتماعی و ناسازگارانه افراد را می ‏توان از این دیدگاه توجیه نمود » .
در کلام الهی ، از خودبیگانگی ، حاصل از « خدابیگانگی » تلقی شده است . آنجا که می ‏فرماید : « در زمره آنانی نباشید که خدای را از یاد بردند ، پس خود را نیز از یاد بردند » ( سوره حشر ) .

۳ ) هویت خانوادگی

در بحث هویت ، خانواده جوان از دو جنبه برای او حائز اهمیت است ، در جنبه اول رفتار کلامی و عملی والدین ( علی ‏رغم سنین حساس جوانی ) برای فرزند از نوعی اعتبار برخوردار است‏ و جنبه دوم ، کثرت ارتباط های جوان و والدین در درون نهاد خانواده است که به نوبه خود می‏ تواند هم آنها را به یکدیگر نزدیک ‏تر و یا در مواردی دورتر نماید .

۴ ) هویت دینی

از نیازهای فطری آدمی ، گرایش به عشق و پرستش است ، تجلی چنین احساس و تمایلی ، در اعمال و رفتار دینی ، آشکار می ‏شود . بدیهی است که پیامدهای تکوین هویت دینی ، احساس تعهد و مسئولیت در قبال ارزش ها و باور های آن مکتب است .

چگونگی شکل ‏گیری هویت در فرد

برای شکل‏ گیری هویت در فرد باید چند مسئله را در نظر گرفت که عبارت ‏اند از :

۱) خود شناسی

شناخت آدمی از شخصیت خویشتن ، همچون منشور کثیر الاضلاعی است که شامل جلوه ‏ها و منظر های متنوع و متعددی می ‏شود . اگر چه احاطه فرد به همه جوانب خویشتن خود ، مقدور نیست ولی برخی از مهم ‏ترین جنبه ‏های خودشناسی چنین است . شناختْ نسبت به توانایی ها و استعداد های درونی ، شناخت نسبت به ویژگی های رشد ، شناخت نسبت به نیاز های اساسی روانی ، شناخت نسبت به ضعف ها و محدودیت های وجود خویشتن .
ـ طرحی ساده برای خودشناسی
اینک با طرح چند پرسش ذیل می‏ توان به صورت عملی ، جوانان را در زمینه خودشناسی یاری نمود :
آیا به روشنی می‏ دانم که چه جنبه ‏های خوب و سازنده ‏ای در شخصیت من وجود دارد ؟ و آیا توانسته ‏ام این جنبه‏ های مورد نظر را پرورش داده ، به تقویت و توسعه آنها بپردازم ؟ تا چه اندازه به جنبه ‏های منفی خود ، آگاهی دارم ؟ و آیا برای پذیرفتن آنها شجاعت روحی لازم را دارم ؟ آیا سعی می ‏کنم که هر روز یکی از آنها را در وجود خود محو نموده ، مجموعه آنها را تقلیل دهم ؟ آیا تا به حال ، عملی انجام داده ‏ام که به ضرر خود و نفع دیگران باشد ، یا برعکس ؟ چه واکنشی در رابطه با تذکر خیرخواهانه دوستانم انجام می ‏دهم ؟

۲) داشتن هدف در زندگی

هدف ها ، آدمی را به کار و کوشش و تکاپو وامی ‏دارند و روش زندگی او را معین می ‏کنند . در این زمینه ، توجه به نکات پیشنهادی زیر می ‏تواند مفید واقع شود :
برای تعالی زندگی هدف هایی قابل قبول در نظر گیرند و به آنها ایمان داشته باشند . در صورت رسیدن به هدف مورد نظر ، بلافاصله هدفی دیگر را جایگزین نمایند . آرمان های برتر و هدف های والاتر ، نشان از اراده ‏های پُرشور و آهنین دارند . پدیده ‏هایی همچون تحصیل ، اشتغال ، درآمد مکفی ، زندگی مرفه و شهرت ، هیچ ‏کدام هدف نهایی زندگی به شمار نمی ‏آیند ، بلکه همه اینها وسایل و ابزاری هستند برای رسیدن به هدف نهایی .
ـ موانع شکل‏گیری هویت در جمع
برخی از موانع شکل‏ گیری هویت اجتماعی ، به وجود تعارض های حل نشده ‏ای بستگی دارد که در محیط زندگی و جامعه در برابر نسل جوان ، پدیدار می ‏شود . مثلاً دوستی با جنس مخالف که از نظر موازین اجتماعی ، رفتاری ناهنجار تلقی می ‏شود . حل این تعارض ها می‏ تواند موجب شکل ‏گیری هویت اجتماعی گردد .

بحران هویت

اصطلاحی است که برای توصیف « عدم توانایی فرد در قبول نقشی که جامعه از او انتظار دارد » به کار رفته است .
شخصی که فاقد یک هویت متشکل است در ادامه زندگی با مشکلات متعددی مواجه خواهد شد . در این حالت ، سبب می‏ شود فرد احساس کند منزوی ، تهی ، مضطرب و مردد شده است . احساس می‏ کند که باید تصمیم های مهمی بگیرد لیکن قادر به انجام دادن این کار نیست . در طی آشفتگی هویت ، فرد ممکن است احساس کند به جای آنکه در حال پیشرفت باشد دچار پس ‏روی است . آثار و تبعات بعدی فقدان هویت را می ‏توان در پدیده ‏هایی همچون : مسئولیت ‏گریزی ، دلزدگی ، دل مشغولی های بی‏ هدف ، هیجاناتِ جانشین ‏ناپذیر ، شخصیت منفعل و بی‏ تفاوتی جستجو نمود .

جوان و تلاش برای کسب هویت

جوان برای کسب هویت و نوسازی شخصیت و بازآفرینی و تکامل هویت خود می ‏تواند این شانزده نکته را سرلوحه زندگی خویش قرار دهد تا تبدیل به یک جوان آرمانی گردد :
او باید با دیگران همکاری داشته باشد و به خود و دیگران اجازه زندگی بدهد .
او باید با وجدان خود در یک هماهنگی نسبی به سر برد .
اهداف او باید معقول باشند و در محدوده ظرفیت های او قرار گیرند .
نیازهای شخصی او در ارتباط با موازین اخلاقی ، معقول ، قابل قبول و قابل تعدیل باشد .
او باید به مرتبه‏ ای از عدم وابستگی و اعتماد به نفس برسد .
او باید خواهش های بیولوژیک ( زیستی ) و تظاهرات هیجانی خود را به راه های قابل قبول از نظر اجتماع ، هدایت کند .
جوان باید از واقعیات ، برداشت روشنی داشته باشد و ضمن داشتن تخیلات ، نباید واقعیت را با خیال ‏پروری یا تفکر رؤیایی مخدوش کند .
منبع:www. Aftab.ir




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط