شيعه در قرن دوم هجرى

در اواخر ثلث اول قرن دوم هجرى،به دنبال انقلابات و جنگهاى خونينى كه در اثر بيدادگرى و بد رفتاريهاى بنى اميه در همه جاى كشورهاى اسلامى ادامه داشت،دعوتى نيز به نام اهل بيت پيغمبر اكرم در ناحيه خراسان ايران پيدا شده،متصدى دعوت‏«ابو مسلم مروزى‏»سردارى ايرانى بود كه به ضرر خلافت اموى قيام كردو شروع به پيشرفت نمود تا دولت اموى را بر انداخت (1) .اين نهضت و انقلاب اگر چه از تبليغات عميق شيعه سرچشمه مى‏گرفت و كم و بيش عنوان خونخواهى شهداى اهل بيت را
سه‌شنبه، 8 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شيعه در قرن دوم هجرى
شيعه در قرن دوم هجرى
شيعه در قرن دوم هجرى

نويسنده: علامه سيد محمد حسين طباطبايى



در اواخر ثلث اول قرن دوم هجرى،به دنبال انقلابات و جنگهاى خونينى كه در اثر بيدادگرى و بد رفتاريهاى بنى اميه در همه جاى كشورهاى اسلامى ادامه داشت،دعوتى نيز به نام اهل بيت پيغمبر اكرم در ناحيه خراسان ايران پيدا شده،متصدى دعوت‏«ابو مسلم مروزى‏»سردارى ايرانى بود كه به ضرر خلافت اموى قيام كردو شروع به پيشرفت نمود تا دولت اموى را بر انداخت (1) .اين نهضت و انقلاب اگر چه از تبليغات عميق شيعه سرچشمه مى‏گرفت و كم و بيش عنوان خونخواهى شهداى اهل بيت را داشت و حتى از مردم براى يك مرد پسنديده از اهل بيت (سربسته) بيعت مى‏گرفتند با اينهمه به دستور مستقيم يا اشاره پيشوايان شيعه نبود،به گواهى اينكه وقتى كه‏«ابو مسلم‏»بيعت‏خلافت را به امام ششم شيعه اماميه در مدينه عرضه داشت،وى جدا رد كرد و فرمود:«تو از مردان من نيستى و زمان نيز زمان من نيست‏» (2) .
بالاخره بنى عباس به نام اهل بيت‏خلافت را ربودند (3) و در آغاز كار روزى چند به مردم و علويين روى خوش نشان دادند حتى به نام انتقام شهداى علويين،بنى اميه را قتل عام كردند و قبور خلفاى بنى اميه را شكافته هر چه يافتند آتش زدند (4) ولى ديرى نگذشت كه شيوه ظالمانه بنى اميه را پيش گرفتند و در بيدادگرى و بى بند و بارى هيچگونه فروگذارى نكردند.
«ابو حنيفه‏»رئيس يكى از چهار مذهب اهل تسنن به زندان منصور رفت (5) و شكنجه‏ها ديد و«ابن حنبل‏»رئيس يكى از چهار مذهب،تازيانه خورد (6) و امام ششم شيعه اماميه پس از آزار و شكنجه بسيار،با سم درگذشت (7) و علويين را دسته دسته گردن مى‏زدند يا زنده زنده دفن مى‏كردند يا لاى ديوار يا زير ابنيه دولتى مى‏گذاشتند.
«هارون‏»خليفه عباسى كه در زمان وى امپراطورى اسلامى به اوج قدرت و وسعت‏خود رسيده بود و گاهى خليفه به خورشيد نگاه مى‏كرد و آن را مخاطب ساخته مى‏گفت‏به هر كجا مى‏خواهى بتاب كه به جايى كه از ملك من بيرون است نخواهى تابيد!از طرفى لشكريان وى در خاور و باختر جهان پيش مى‏رفتند ولى از طرفى در جسر بغداد كه در چند قدمى قصر خليفه بود، بى‏اطلاع و بى اجازه خليفه،مامور گذاشته از عابرين حق عبور مى‏گرفتند،حتى روزى خود خليفه كه مى‏خواست از جسر عبور كند،جلويش را گرفته حق العبور مطالبه كردند! (8) يك مغنى با خواندن دو بيت‏شهوت انگيز،«امين‏»خليفه عباسى را سر شهوت آورد،امين سه ميليون درهم نقره به وى بخشيد،مغنى از شادى خود را به قدم خليفه انداخته گفت:يا امير المؤمنين!اين همه پول را به من مى‏بخشى؟خليفه در پاسخ گفت اهميتى ندارد ما اين پول را از يك ناحيه ناشناخته كشور مى‏گيريم!! (9) ثروت سرسام آورى كه همه ساله از اقطار كشورهاى اسلامى به عنوان بيت المال مسلمين به دار الخلافه سرازير مى‏شد،به مصرف هوسرانى و حقكشى خليفه وقت مى‏رسيد، شماره كنيزان پريوش ودختران و پسران زيبا در دربار خلفاى عباسى به هزاران مى‏رسيد!!
وضع شيعه از انقراض دولت اموى و روى كار آمدن بنى عباس،كوچكترين تغييرى پيدا نكرد جز اينكه دشمنان بيدادگرى وى تغيير اسم دادند.

پى‏نوشتها:

1-تاريخ يعقوبى،ج 3،ص 79.تاريخ ابى الفداء،ج 1،ص 208 و تواريخ ديگر.
2-تاريخ يعقوبى،ج 3،ص 86.مروج الذهب،ج 3،ص 268.
3-تاريخ يعقوبى،ج 3،ص 86.مروج الذهب ج 3،ص 270.
4-تاريخ يعقوبى،ج 3،ص 91-96.تاريخ ابى الفداء،ج 1،ص 212.
5-تاريخ ابى الفداء،ج 2،ص 6.
6-تاريخ يعقوبى،ج 3،ص 198.تاريخ ابى الفداء،ج 2،ص 33.
7-بحار،ج 12،احوالات حضرت صادق (ع) .
8-قصه جسر بغداد.
9-آغانى ابى الفرج،قصه امين.
شيعه در اسلام صفحه 55

منبع:درگاه پاسخگویی به مسایل دینی




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط