اصطلاح‌شناسی اخترشناسی

ستاره‌ای بسیار بزرگ که اندازه‌ی آن را می‌توان با منظومه‌ی شمسی مورد مقایسه قرار داد. ابرغول‌ها حدود 100 تا 1000 بار درخشان‌تر از خورشیدند و بسیار سریع تکامل یافته‌اند.
پنجشنبه، 9 شهريور 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
اصطلاح‌شناسی اخترشناسی
 اصطلاح‌شناسی اخترشناسی

نویسنده: پاول هاچ
برگردان: توفیق حیدرزاده

 

آنگستروم angstrom (Å)

واحد طولی برابر سانتیمتر

اَبَرغول Supergiant

ستاره‌ای بسیار بزرگ که اندازه‌ی آن را می‌توان با منظومه‌ی شمسی مورد مقایسه قرار داد. ابرغول‌ها حدود 100 تا 1000 بار درخشان‌تر از خورشیدند و بسیار سریع تکامل یافته‌اند.

اَبَرنواختر Super nova

ستاره‌ای پر جرم که ناگهان منفجر می‌شود و نورانیت آن تا میلیون‌ها بار افزایش می‌یابد.

اختلاف منظر parallax

تغییر مکان ظاهری اجرام دور دست که ناشی از حرکت زمین در مدار خود است. طی یک سال به نظر می‌رسد که اجرام آسمانی دوردست جلو و عقب می‌روند.

ارگ erg

واحد انرژی در دستگاه cgs، معادل کار انجام گرفته در بالا بردن جرم معادل گرم تا ارتفاع یک سانتیمتر.

انتقال به طرف قرمز redshift

جابجایی خطوط طیفی به طرف قرمز، به ویژه در طیف کهکشانی دور دست.

انجمن association

انبوهه‌ای از ستارگان همسن و غالباً جوان که برخلاف خوشه‌های ستارهای پیوند گرانشی سبب گردهمایی آن‌ها نشده است.

انفجار بزرگ big bang

آغاز انبساط جهان، که به صورت انفجاری مهیب در تمام ماده‌ی کیهانی فرض می‌شود.

برون‌مرکزی eccentricity

نسبت قطر کوچک به قطر بزرگ در یک بیضی

پارسک parsec

فاصله‌ای که اختلاف منظر جسم آسمانی مانند ستاره، برابر یک ثانیه‌ی قوسی دیده شود. یک پارسک 3/26 سال نوری است.

پرتوهای x x - rays

تابش الکترومغناطیسی با طول موج‌های کوتاه‌تر از نور مرئی و فرابنفش و بلندتر از پرتوهای گاما.

پرتوهای کیهانی cosmic rays

ذرات پرانرژی که منشاء آن‌ها خورشید، یا اجرام دیگر در کهکشان هستند. بیشتر این ذرات، پروتون‌هایی هستند که سرعت بسیار زیاد دارند.

پالسار (تپ اختر) pulsar

ستاره‌ی نوترونی که پالسهای نوری و رادیویی پی‌درپی گسیل می‌کنند.

تابش الکترومغناطیسی radiation electromagnetic
تابش انرژی در طول موج‌هایی از پرتوهای گاما تا امواج رادیویی.

ثابت هابل Hubble constant

ثابتی که فاصله‌ی کهکشان را به سرعت گریز آن مربوط می‌کند. معادل است با 55 کیلومتر در ثانیه در مگا پارسک.

جابه‌جایی دوپلری Doppler shift

تغییر در طول موج یا بسامد منبعی که نسبت به ناظر حرکت می‌کند.

جمعیت‌های 1 و 2 Population I ε II

دو بخش ستاره‌ای در کهکشان. جمعیت 1 از ستارگان، گاز و غبار تشکیل یافته و در صفحه کهکشان‌های مارپیچی یافت می‌شوند و ستارگان آن غالباً جوانند. جمعیت 2 از ستارگان پیر و مقادیری گاز و غبار تشکیل یافته و در نواحی مرکزی و هاله‌ی کهکشان‌های مارپیچی و نیز کهکشان‌های بیضوی دیده می‌شود.

خط نشری emission line

خط روشن در طول موج مشخصی از طیف که ناشی از تابش الکترومغناطیسی اتم‌ها، یون‌ها و مولکول‌ها طی تغییر از حالت تحریک به حالت انرژی پایین است.

خوشه cluster

گروهی از ستارگان یا کهکشان‌ها که در نتیجه‌ی نیروی گرانش به صورت انبوهه‌ای در کناری جمع شده‌اند.

خوشه‌ی باز Open cluster

خوشه‌ی ستاره‌ای کم عضو که در صفحه‌ی کهکشان ما و یا دیگر کهکشان‌ها یافت می‌شود، تعداد ستاره‌های این خوشه‌ها بین 100 تا 1000 است.

خوشه‌ی کروی globular cluster

انبوه‌های بزرگ و فشرده از ستارگان که حدود یک میلیون ستاره را در برمی‌گیرد. این ستارگان غالباً پیرند.

درخشندگی مطلق absolute luminosity
اندازه‌ی روشنایی حقیقی جسم آسمانی؛ مقدار انرژیی که در واحد زمان از جسم آسمانی مانند ستاره، کهکشان و... گسیل می‌شود.

رابطه‌ی درخشندگی- دوره‌ی تناوب period-luminosity relation

رابطه‌ی بین دوره‌ی تغییرات نور و درخشندگی مطلق یک ستاره‌ی متغیر.

راه شیری Milky Way

نوار نورانی از ستارگان صفحه کهکشان ما که در آسمان شب دیده می‌شود. غالباً به خود کهکشان ما نیز گفته می‌شود.

رده‌ی درخشندگی luminosity class

رده‌بندی نورانیت واقعی ستاره بر مبنای طیف آن.

سال نوری light year

فاصله‌ای که نور در یک سال می‌پیماید و حدود کیلومتر است.

ستاره‌ی غول giant star

ستارگانی با اندازه‌ی بزرگ و درخشندگی زیاد که بیشترِ ئیدروژن هسته مرکزی آن سوخته است.

ستاره‌ی نوترونی neutro star

ستاره‌ی فروریخته که چگالی بسیار زیاد دارد و ماده‌ی آن عمدتاً از نوترون تشکیل یافته است.

سحابی nebula

ابرهای بین ستاره‌ای متشکل از گاز و غبار.

سحابی تاریک dark nebula

ابر غباری بین ستارگان که نور ستارگان ورای خود را جذب می‌کند.

سحابی سیاره‌ای Planetary nebula

سحابی دایروی یا بیضی شکل از حلقه‌های گازی هم‌مرکز. در مرکز این گازهای در حال انبساط ستاره‌ای داغ وجود دارد.

سحابی گسترده diffuse nebula

ابری از گاز یا غبار که در اثر نور ستارگان نزدیک به آن می‌درخشد.
سحابی نشری emission nebula
ابرهای گازی بزرگی که در طیف آن‌ها خطوط نشری دیده می‌شود. این خطوط ناشی از جذب نور ستارگان نزدیک توسط ابر، و بازتابش آن است.

سرعت خاص peculiar velocity

سرعت یک ستاره نسبت به سرعت متوسط اجسام مجاور آن.

سرعت شعاعی radia1 velocity

مؤلفه‌ای از سرعت یک جسم که در راستای دید ناظر قرار دارد.

سیاهچاله black hole

جسم فروریخته‌ای که چگالی بسیار زیاد دارد، به طوری که هیچ نوع تابش نمی‌تواند از آن بگریزد.

شاخص رنگ color index

قدر یک جسم آسمانی که به صورت اختلاف بین قدرهای اندازه‌گیری شده در طول موج‌های مختلف تعریف می‌شود.

شراره flare

پدیده‌ی انفجاری کم عمر در سطح خورشید.

صورت فلکی costellation

آرایشی از ستارگان که نام اشیاء، حیوانات و یا شخصیت‌های اساطیری دارند.

ضد ماده antimatter

ماده‌ای که ذرات سازنده آن خواص متضادی با ذرات ماده‌ی معمولی دارد، یعنی از ضد پروتون، ضد نوترون و پوزیترون تشکیل یافته است.

طیف پیوسته continuous spectrum

طیف شامل تمام طول موج‌های گسیل شده از یک جسم، طیف پیوسته فاقد خطوط تاریک است.

طیف جذبی absorption spectrum

طیف یک جسم درخشان هنگامی که در مقابل آن گازی سرد باشد و سبب تولید خطوط تاریک در طیف پیوسته جسم شود.

غول سرخ red giant

ستاره‌ای بزرگ با دمای پایین و درخشندگی زیاد، به رنگ قرمز یا نارنجی.

فهرست عمومی جدید New General Catalog (NGC)

فهرستی از 7000 خوشه ستاره‌ای، سحابی و کهکشان.

فهرست مسیه Messier catalog

فهرستی از 109 سحابی و خوشه‌ی ستاره‌ای که در قرن هجدهم توسط شارل مسیه اخترشناس فرانسوی ارائه شد.

قانون هابل Hubble law

قانونی است که تناسب بین فاصله‌ی کهکشان‌ها و سرعت گریزآن‌ها را بیان می‌کند.

قدر magnitude

اندازه‌ی نورانیت جسم آسمانی که بر حسب یک مقیاسی لگاریتمی سنجیده می‌شود. ستاره‌ای با قدر ظاهری یک، 2/5 بار نورانی‌تر از ستاره‌ی قدر 2 است.

قدر تابشسنجی bolometric magnitude

قدر جسم آسمانی هنگامی که روشنایی آن در تمام طول موج‌ها در نظر گرفته شود.

قدر ظاهری apparent magnitude

روشنایی ستاره یا جرم آسمانی دیگر که از زمین رویت می‌شود.

قدر مطلق absolute magnitude

روشنایی واقعی ستاره؛ قدر ظاهری ستاره هنگامی که ستاره در فاصله‌ی 10 پارسک (32/6 سال نوری) باشد.

قوانين کپلر Kepler’s laws

سه قانون در مورد حرکت سیارات که توسط کپلر کشف شد. این سه عبارتند از : 1- مدار سیارات به شکل بیضی است و خورشید در یکی از کانون‌های آن قرار دارد. 2- با گردش سیاره، خطی که آن را به خورشید وصل می‌کند مساحت‌های مساوی را در مدت زمان‌های مساوی جاروب می‌کند. 3- مربع زمان گردش سیارات متناسب با مکعب فاصله‌ی متوسط آن‌ها از خورشید است.

کوازار quasar

از اجرام بی‌اندازه درخشان برون کهکشانی که تابش‌های قدرتمندی در طول موج‌های رادیویی و نورمرئی گسیل می کنند و انتقال به طرف قرمز بیشتری دارند.
کوتوله‌ی سفيد white dwarf
ستاره‌ای که سوخت هسته‌ای خود را به پایان رسانده و بسیار منقبض شده است. چگالی کوتوله‌های سفید بسیار زیاد است.
کهکشان galaxy
انبوهه‌ی بسیار بزرگی از ستارگان، که در اثر گرانش متقابل گرد هم آمده و مجموعه‌ی واحدی تشکیل داده‌اند.

کهکشان بیضوی elliptical galaxy

گونه‌ایی از کهکشان‌ها که نمای خارجی آن‌ها به شکل بیضی است. تعداد آن‌ها نسبت به دیگر کهکشان‌ها بیشتر است.

کهکشان ما Galaxy

کهکشانی که در آن زندگی می‌کنیم، راه شیری.

کهکشان مارپیچی میله‌ای barred spiral galaxy

کهکشانی که ساختار هسته آن به شکل میله است و بازوها از آن سر برآورده‌اند.

کيلو پارسک kiloparsec

واحد فاصله برابر 1000 پارسک. علامت اختصاری آن Kpc است.

کیهانزایی cosmogony

علم مطالعه‌ی منشاء منظومه‌ی شمسی و جهان.

گرانش gravitation

نیرویی که سبب کشش متقابل اجرام می‌شود.

گروه محلی local group

خانواده‌ای از حدود بیست و پنج کهکشان نزدیک که راه شیری نیز جزو آن‌هاست.

متغیر دراز دوره long period variable

ستارگان غول سرخ که تغییرات نورانیت آن‌ها در دوره‌ای طولانی (بیش از 75 روز) رخ می‌دهد.

متغیر RR شلیاقی RR Lyrae variable

ستاره‌ی تپنده با تناوب کوتاه (کمتر از یک روز) از جمعیت 2.

متغیر قیفاووسی Cephied variable

ستاره‌ی تپنده‌ای که دوره‌ی تناوب تغییرات نورانیت آن بین 1 تا 100 روز است.

محور بزرگ major axis

قطری از بیضی که بیشترین طول را دارد.

محور کوچک minor axis

قطری از بیضی که کوچکترین طول را دارد.

محیط بین ستاره‌ای interstellar mediun

گاز و غبار بین ستاره‌ای.

مگا پارسک megaparsec

واحد فاصله برابر یک میلیون پارسک. علامت اختصاری آن Mpc است.

منحنی نور light curve

نموداری که تغییر نورانیت ستاره یا جسم آسمانی دیگر را در اول زمان نشان می‌دهد.

نظریه‌ی موج چگالی density wave theory

نظریه‌ای است در تبیین منشاء بازوهای مارپیچی در کهکشان‌ها.

نواحی HI و HII

ابرهای بین ستاره‌ای متشکل از گاز بیدروژن خنثی را نواحی HI و ابرهای متشکل از گاز ئیدروژن یونیده را نواحی HII می‌نامند.

نواختر nova

ستاره‌ای که ناگهان چندین قدر نورانی می‌شود و سپس به آرامی به حالت نخست بر می‌گردد.

واحد نجومی astronomical unit (AU)

فاصله‌ی میانگین زمین و خورشید که به عنوان واحدی در منظومه‌ی شمسی به کار می‌رود و معادل کیلومتر است.

هاله halo

در کهکشان ما یا کهکشان‌های دیگر به مؤلفه‌ی کروی بیرونی‌تر که عمدتاً از ستارگان پیر تشکیل یافته است، گفته می‌شود.
منبع مقاله :
هاچ، پاول؛ (1388)، ساختار ستارگان و کهکشان‌ها، برگردان: توفيق حيدرزاده. تهران: مؤسسه جغرافيايي و کارتوگرافي گيتاشناسي، چاپ هفتم.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط