فلسطین
مختصري پيرامون ويژگيهاي کشور فلسطين. اين کشور رقيب ماست براي کسب رتبهي اول منطقه در سال 1404.در سال 1916ميلادي، دولتهاي بريتانيا و فرانسه در مذاکراتي پنهاني – با نظر مثبت روسيه – طرحي براي تقسيم قلمرو حکومتي امپراتوري عثماني به مناطق ”تحت نفوذ” آماده کردند که بعدها به نام دو نماينده بريتانيايي و فرانسوي به تفاهم نامه سايکس-پيکوت مشهور شد. اگرچه اين طرح هيچگاه به اجرا در نيامد، اما مقدمهاي شد براي تقسيم نهايي سرزمينهاي مسلمان نشين عثماني ميان فرانسه و بريتانيا که سرانجام پس از شکست اين امپراتوري در پايان جنگ جهاني اول به سال 1918 ميلادي رخ داد.
فِلِسطين ناحيهاي است در خاورميانه که ميان رود اردن و درياي مديترانه قرار گرفته است. سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) در سال 1988 استقلال مناطق خودگردان فلسطين را اعلام کرد و هماکنون 96 کشور عضو سازمان ملل آن را به رسميت ميشناسند. علي رغم مخالفتهاي آمريکا و اسراييل، سازمان ملل اين کشور را به عنوان عضو سازمان پذيرفت ولي عضويت کامل به بعد از ديگر ناظرين موکول شد. اشغال کرانههاي باختري، با گذشت قريب به چهل سال از جنگ و به رغم نظر جامعه بين الملل همچنان ادامه دارد.
با پايان يافتن جنگ جهاني اول در سال 1918 ميلادي، جامعه ملل که نهاد متقدم بر سازمان ملل متحد به شمار ميرود، امپراتوري شکست خورده عثماني را به مناطق تحت کنترل بريتانيا و فرانسه تقسيم کرد. در اين ميان اداره سرزمين فلسطين (شامل نوار غزه، کرانه باختري رود اردن و کشورهاي اردن و اسراييل امروزي) به دولت بريتانيا درآمد. اين وضعيت از سال 1920 تا 1948 ميلادي، يعني سالي که کشور اسراييل رسما اعلام موجوديت کرد، کم و بيش ادامه داشت.
دهههاي 1920 و 1930 ميلادي شاهد درگيريهاي خشونت بار ميان عربهاي فلسطيني و مهاجران يهودي بود. با آغاز جنگ جهاني دوم در سال 1939 ميلادي و در پي هولوکاست، سرنوشت يهوديان براي افکار جهاني اهميت ويژهاي يافت. پس از جنگ، در سال 1947 ميلادي، پيشنهادي در مجمع عمومي سازمان ملل ارايه شد که سرزمين فلسطين را به دو بخش تحت کنترل يهوديان و تحت کنترل کشورهاي عربي تقسيم ميکرد. شهر بيت المقدس نيز به منطفهاي بين المللي تبديل ميشد. چيزي نگذشت که با مخالفت قاطع اعراب، اين راه حل به فراموشي سپرده شد.
با پايان گرفتن جنگ جهاني دوم و خروج نيروهاي بريتانيا از سرزمين فلسطين، درگيري ميان ساکنان عرب و يهودي آن دوباره بالا گرفت. سال 1948 ميلادي يهوديان رسما تاسيس کشور اسراييل را اعلام کردند. در کوتاه زماني نيروهاي نظامي کشورهاي عرب همجوار به سرزمين فلسطين سرازير شدند تا اولين جنگ تمام عيار ميان اعراب و اسراييل شکل بگيرد. پس از هشت ماه با مداخله سازمان ملل و مشخص کردن يک مرز صلح، آتش بس برقرار شد. در نتيجه اين تحولات و مرزبنديها، کرانه باختري رود اردن و نوار غزه به عنوان مناطق مستقل جغرافيايي تعيين شدند.
در فاصله سالهاي 1948 تا 1967 ميلادي، کرانه باختري تحت کنترل کشور اردن بود و نوار غزه را ارتش مصر اداره ميکرد. سال 1956 جمال عبدالناصر رييس جمهور وقت مصر، کانال سوئز را ملي اعلام کرد. اين اقدام با واکنش نظامي اسراييل، بريتانيا و فرانسه مواجه شد و صحراي سينا به اشغال نيروهاي اسراييل در آمد. اين نيروها مدتي بعد عقب نشستند تا نيروهاي سازمان ملل در مرز مصر و اسراييل مستقر شوند. سال 1967، تنش ميان دو کشور بالا گرفت؛ عبدالناصر خواستار خروج نيروهاي سازمان ملل شد؛ و گذرگاه آبي دهانه شرم الشيخ را بر کشتيهاي اسراييلي بست. جنگ قطعي مينمود.
ژوئن سال 1967، اسراييل که تهديد را جدي تر از هميشه ميديد، حملهاي پيشگيرانه عليه مصر، و متحدانش سوريه و اردن، ترتيب داد. حمله غافلگيرانه اسراييليها موجب شد بخش بزرگي از نيروي هوايي مصر که نقطه قوت نيروي نظامي اين کشور به شمار ميرفت، پيش از برخاستن از زمين نابود شود. در ادامه اين نبرد بسيار کوتاه، که به «جنگ شش روزه» مشهور شد، ارتش اسراييل کرانه باختري رود اردن، نوار غزه، بلنديهاي جولان در سوريه و صحراي سينا را اشغال کرد. در کمتر از يک هفته، مساحت زمينهاي تحت کنترل اسراييل چند برابر و نقشه سياسي خاورميانه دگرگون شده بود.
از آن زمان به بعد، مبناي همه مذاکرات فلسطينيان و اسراييليها را اصل «صلح در برابر زمين» تشکيل داده است؛ اصلي که پس از جنگ شش روزه در سال 1967 بر اساس آن قرار شد اسراييل سرزمينهاي اشغالي را در ازاي به رسميت شناخته شدن کشورش توسط همسايههاي عرب بازپس دهد. از ميان سرزمينهاي اشغال شده در سال 1967، صحراي سينا در قرارداد صلح 1979 به مصر بازگردانده شد؛ در سال 2005 نيروهاي اسراييل و شهرک نشينهاي يهودي از نوار غزه خارج شدند. اشغال سرزمينهاي ديگر، با گذشت قريب به چهل سال از جنگ و به رغم نظر جامعه بين الملل همچنان ادامه دارد.
منبع:چشم انداز
/س
فِلِسطين ناحيهاي است در خاورميانه که ميان رود اردن و درياي مديترانه قرار گرفته است. سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) در سال 1988 استقلال مناطق خودگردان فلسطين را اعلام کرد و هماکنون 96 کشور عضو سازمان ملل آن را به رسميت ميشناسند. علي رغم مخالفتهاي آمريکا و اسراييل، سازمان ملل اين کشور را به عنوان عضو سازمان پذيرفت ولي عضويت کامل به بعد از ديگر ناظرين موکول شد. اشغال کرانههاي باختري، با گذشت قريب به چهل سال از جنگ و به رغم نظر جامعه بين الملل همچنان ادامه دارد.
با پايان يافتن جنگ جهاني اول در سال 1918 ميلادي، جامعه ملل که نهاد متقدم بر سازمان ملل متحد به شمار ميرود، امپراتوري شکست خورده عثماني را به مناطق تحت کنترل بريتانيا و فرانسه تقسيم کرد. در اين ميان اداره سرزمين فلسطين (شامل نوار غزه، کرانه باختري رود اردن و کشورهاي اردن و اسراييل امروزي) به دولت بريتانيا درآمد. اين وضعيت از سال 1920 تا 1948 ميلادي، يعني سالي که کشور اسراييل رسما اعلام موجوديت کرد، کم و بيش ادامه داشت.
دهههاي 1920 و 1930 ميلادي شاهد درگيريهاي خشونت بار ميان عربهاي فلسطيني و مهاجران يهودي بود. با آغاز جنگ جهاني دوم در سال 1939 ميلادي و در پي هولوکاست، سرنوشت يهوديان براي افکار جهاني اهميت ويژهاي يافت. پس از جنگ، در سال 1947 ميلادي، پيشنهادي در مجمع عمومي سازمان ملل ارايه شد که سرزمين فلسطين را به دو بخش تحت کنترل يهوديان و تحت کنترل کشورهاي عربي تقسيم ميکرد. شهر بيت المقدس نيز به منطفهاي بين المللي تبديل ميشد. چيزي نگذشت که با مخالفت قاطع اعراب، اين راه حل به فراموشي سپرده شد.
با پايان گرفتن جنگ جهاني دوم و خروج نيروهاي بريتانيا از سرزمين فلسطين، درگيري ميان ساکنان عرب و يهودي آن دوباره بالا گرفت. سال 1948 ميلادي يهوديان رسما تاسيس کشور اسراييل را اعلام کردند. در کوتاه زماني نيروهاي نظامي کشورهاي عرب همجوار به سرزمين فلسطين سرازير شدند تا اولين جنگ تمام عيار ميان اعراب و اسراييل شکل بگيرد. پس از هشت ماه با مداخله سازمان ملل و مشخص کردن يک مرز صلح، آتش بس برقرار شد. در نتيجه اين تحولات و مرزبنديها، کرانه باختري رود اردن و نوار غزه به عنوان مناطق مستقل جغرافيايي تعيين شدند.
در فاصله سالهاي 1948 تا 1967 ميلادي، کرانه باختري تحت کنترل کشور اردن بود و نوار غزه را ارتش مصر اداره ميکرد. سال 1956 جمال عبدالناصر رييس جمهور وقت مصر، کانال سوئز را ملي اعلام کرد. اين اقدام با واکنش نظامي اسراييل، بريتانيا و فرانسه مواجه شد و صحراي سينا به اشغال نيروهاي اسراييل در آمد. اين نيروها مدتي بعد عقب نشستند تا نيروهاي سازمان ملل در مرز مصر و اسراييل مستقر شوند. سال 1967، تنش ميان دو کشور بالا گرفت؛ عبدالناصر خواستار خروج نيروهاي سازمان ملل شد؛ و گذرگاه آبي دهانه شرم الشيخ را بر کشتيهاي اسراييلي بست. جنگ قطعي مينمود.
ژوئن سال 1967، اسراييل که تهديد را جدي تر از هميشه ميديد، حملهاي پيشگيرانه عليه مصر، و متحدانش سوريه و اردن، ترتيب داد. حمله غافلگيرانه اسراييليها موجب شد بخش بزرگي از نيروي هوايي مصر که نقطه قوت نيروي نظامي اين کشور به شمار ميرفت، پيش از برخاستن از زمين نابود شود. در ادامه اين نبرد بسيار کوتاه، که به «جنگ شش روزه» مشهور شد، ارتش اسراييل کرانه باختري رود اردن، نوار غزه، بلنديهاي جولان در سوريه و صحراي سينا را اشغال کرد. در کمتر از يک هفته، مساحت زمينهاي تحت کنترل اسراييل چند برابر و نقشه سياسي خاورميانه دگرگون شده بود.
از آن زمان به بعد، مبناي همه مذاکرات فلسطينيان و اسراييليها را اصل «صلح در برابر زمين» تشکيل داده است؛ اصلي که پس از جنگ شش روزه در سال 1967 بر اساس آن قرار شد اسراييل سرزمينهاي اشغالي را در ازاي به رسميت شناخته شدن کشورش توسط همسايههاي عرب بازپس دهد. از ميان سرزمينهاي اشغال شده در سال 1967، صحراي سينا در قرارداد صلح 1979 به مصر بازگردانده شد؛ در سال 2005 نيروهاي اسراييل و شهرک نشينهاي يهودي از نوار غزه خارج شدند. اشغال سرزمينهاي ديگر، با گذشت قريب به چهل سال از جنگ و به رغم نظر جامعه بين الملل همچنان ادامه دارد.
منبع:چشم انداز
/س